پادگان به روایت سربازان
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۴۰۹۱۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مردان جوان از قدیم اسم «اجباری» را روی آن گذاشته بودند؛ دورهای که معمولا بین ۱۸ تا ۳۰ سالگی تجربهاش میکنند.
دوره سربازی البته پیشتر از موعد قانونی، راه خود را به فکر و زندگی نوجوانان ایرانی باز میکند و تا سالها هم خاطرات و خطراتش از ذهن محو نمیشود. نظر همه سربازان، اما درباره این دوره دو ساله یکی نیست؛ بعضی میگویند دوره انسان سازی است و مردانگی را کامل میکند، اما در سمت دیگر گروهی این دوره را اتلاف وقت یا سدراهی در مهمترین دوران زندگی خود میدانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علاوهبراین هر چند ماه یکبار هم اخباری از رفتارهای ناهنجار در پادگانها سر از رسانهها در میآورد و تعدادی هم براثر مشکلات روانی کارت معافیت میگیرند. حالا، اما قرار است وعدههای چنددهه گذشته کمی عملی شود و مهارتهای زندگی هم جایی در کنار کلاسهای اسلحه و رژه در برنامه روزانه سربازان پیدا کند.
دورههای آموزش مهارتهای زندگی به سربازان چه خواهد بود؟
نخستینبار همین چند روز پیش بود که مدیرکل طرحهای ملی و فراگیر جوانان در معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان از آغاز آموزش مهارتهای زندگی به سربازان خبر داد. اینطور که «امیرحسین آل اسحاق» به «ایسنا» گفته امسال در طرح سرباز مهارت، ۴۰هزار سرباز آموزشهای مفید خواهند دید: «دورههای آموزشی مهارتهای زندگی برای سربازان در ۱۶ استان در سطح کشور شروع شده است که استان آذربایجانشرقی به عنوان اولین استان توانسته با آموزش بیش از ۱۰۶۴ نفر کار را با موفقیت به نتیجه برساند.»
او همچنین درباره طرح مهارتآموزی سربازان وظیفه نیروهای مسلح گفته: «در قالب این طرح براساس تفاهمنامه بین ستاد کل نیروهای مسلح و وزارت ورزش و جوانان با همکاری جهاد دانشگاهی مهارتهایی به سربازان آموزش داده میشود.»، اما این محتوای جدید چه خواهد بود؟ اینطور که آل اسحاق توضیح داده، قرار است آموزشهایی ازقبیل مهارتهای زندگی و مهارتهای اشتغال و کارآفرینی به سربازان ارایه شود که «بعد از پایان دوران سربازی با همکاری جهاددانشگاهی مدارک پایان دوره هم به سربازان ارایه خواهد شد.» خلاصه سخنان مدیرکل طرحهای ملی جوانان در معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان به این صورت است که از این به بعد در دوره سربازی به سربازان مهارتهایی برای مدیریت زندگی شخصی و همچنین فنونی برای کارآفرینی در پایان دوره سربازی آموزش داده خواهد شد.
ارزش این تغییر زمانی بیشتر مشخص میشود که بدانیم پیش از این «علیرضا عبداللهزاده» مشاور معاون رفاه اجتماعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفته بود: «در سالهای گذشته تحقیقاتی انجام شده که نشان میدهد دستکم ۵۰درصد دانشجویان تحصیلات تکمیلی در ایران برای فرار از خدمت روی به ادامه تحصیل آوردهاند.» فارغ از این تحقیقات، به نظر میآید دغدغهای به نام سربازی از ۱۷ و ۱۸سالگی ذهن بسیاری از جوانان ایرانی و خانوادههایشان را درگیر میکند و هر کس سعی میکند به شیوهای این موضوع را برای خود سامان دهد.
درباره تلاشها و رفتارهای عجیب برای دریافت معافیت پزشکی در سالهای گذشته، گزارشهای زیادی نوشته شده، اما همچنان نزدیک به ۲میلیون مشمول در شرایط «فرار از خدمت» به سر میبرند؛ جوانانی که درصد بالایی از آنها به گفته مشاور معاون رفاه اجتماعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از دهکهای پایین جامعهاند. قطعا تغییر در محتوای آموزشی دوران سربازی میتواند در این دو سال از سربازان افراد کارآمدتری بسازد و زمینه را برای تقویت مهارتهای زندگی فردی و همچنین دستیافتن به هنری برای کارآفرینی ایجاد کند.
روند فعلی سربازی از نگاه مرکز پژوهشهای مجلس
در سالهای گذشته جامعهشناسان و همچنین مسئولان زیادی به انتقاد از روند کنونی دوران سربازی در ایران پرداختند و مواردی مشابه نظرات سربازان را بیان کردند که یکی از پرتکرارترین موارد، همین نبود آموزشهای مهارتهای مرتبط به زندگی است. مجلس شورای اسلامی هم پیش از این و در سالهای گذشته بحث تغییر خدمت وظیفه عمومی را پیگیری کرده، ولی تمام بررسیها به چند گزارش مرکز پژوهشها یا نطق و تذکرها خلاصه شده است. در یکی از گزارشها این مرکز و در نقد شرایط کنونی آمده است که «قانـون فعلـی سـربازی در شـأن نظـام جمهـوری اسـلامی نیســت.» این گزارش در بررسی سربازی و تأثیر آن بر زندگی جوانان ایرانی مینویسد: «رفتارهــای تحقیرآمیز بــا سـربازان، مشکلات بهداشـتی، پاییـن بــودن منزلـت اجتماعــی ســربازان، نارضایتی خانوادهها، تأخیر در زمان ازدواج، طولانـی بــودن غیرمنطقی ســربازی در زمــان صلــح، تفــاوتهای معنــادار در محیــطهای بکارگیری ســربازان در ارتـش و سـپاه و برخـی پارتـی بـازیها ازجمله مشــکلات اصلــی رونــد فعلــی ســربازی در ایــران اســت.» در ادامه این گزارش البته از ضرورت تغییر در محتوای آموزشی هم سخن به میان میآید؛ اتفاقی که حالا شروع شده و به نظر میآید با استقبال سربازان هم روبهرو خواهد شد.
پادگان به روایت سربازان
«امید» کارشناسیاش را که تمام کرد سربازی را دریک قدمی خود میدید. او در ۲۳ سالگی دفترچه اعزام به خدمت را تکمیل کرد و راهی راهروهای نظام وظیفه و پزشکی قانونی با نیت رسیدن به کارت معافیت شد؛ تلاشی که نتیجهای در بر نداشت: «کارشناسی مهندسی معدن بودم، اما علاقهام جامعهشناسی بود. شماره چشمهایم لب مرز معافیت بود یعنی به نظر شورای پزشکی امکان داشت معاف شوم که نشد. برای گرفتن معافیت حتما باید در مرحله اول دفترچه پر کرد و من هم همین کار را کردم و به نتیجهای هم نرسیدم. واقعا تصور اینکه چند ماه دیگر باید در پادگان باشم سخت بود.از لحاظ روحی آماده نبودم.»
او همانسال در کنکور کارشناسی ارشد جامعهشناسی هم شرکت کرده بود: «تاریخ اعزامم برج ۸ بود و آخر شهریور نتیجه کنکور آمد. دولتی که قبول نشدم، اما آزاد را آوردم. شرایط مالی هم سخت بود، اما اولویتام این بود که ادامه تحصیل بدهم. رفتم دانشگاه آزاد و حدود سهسال سربازی را به تعویق انداختم. البته این سهسال همیشه ذهنم درگیر بود.» پایان دوره کارشناسی ارشد برای امید، بازگشت به همان سهسال پیش بود، اما این بار دیگر راهی وجود نداشت: «دکتری دانشگاه آزاد واقعا هزینه زیادی داشت. گفتم دل بزنم به دریا و بروم. این همه آدم هرسال میروند من هم یکی مثل بقیه. هرچه تلاش کردم که از نهادی امریه بگیرم هم نشد.
شدم یک سرباز عادی.» آنطور که امید میگوید روزهای اول پادگان وصفناشدنی است: «من تمام عمر قبل از پادگان کرمان را به اختیار خودم زندگی کردم. صبح خوابم میآمد، کلاس نمیرفتم و کامل آزاد بودم و پادگان دقیقا برعکس بود. هیچ اختیاری نداشتی و زمان خواب و ناهار و هر چیز دیگر مشخص بود. اینجا پادگان است و باید آدم دیگری شوید.» مشابه قصه امید را میتوان از زبان برخی از سربازان با تحصیلات دانشگاهی شنید و به نظر میآید این دوره برای افراد تحصیلکرده دشوارتر باشد: «چندان آموزشی، مشاوری و نکته یا حرف امیدوارکنندهای در روزهای نخست وجود نداشت. مخصوصا برای ما که از دانشگاه آمده بودیم.
خیلیها شبیه من بودند، اما باید دوام میآوردیم. آرزو میکردم یک آهنگ بشنوم یا فوتبالی ببینم، اما هیچ. از حدود ٤صبح باید بیدار میشدم و یک برنامه مشخص را اجرا میکردم.» او میگوید که کلاسهای آموزشی جذابیت کمی برای بسیاری از سربازان داشت و هیچ راه گریزی هم دیده نمیشد: «تا اینکه یک روز و قبل از تحویل اسلحه به ما، برگهای آوردند که سوالاتی درباره وضع روحی بود؛ مثلا آیا احساس افسردگی میکنید یا در چند روز گذشته حس خودکشی داشتید و از این قبیل سوالات. خوشحال شدم، همه را درست جواب دادم و امید داشتم که کسی به فریادم برسد.»
چند روز بعد امید و تعداد دیگری از سربازان را به اتاق مشاور بردند: «از پادگان چند هزاری نفری، گویا شرایط حدود ۲۰۰ نفر خطرناک تشخیص داده شد و ما را پیش مشاور فرستادند. درنهایت هم من از جلسات تیراندازی و کار با سلاح معاف شدم. به مرور شرایط بهتر شد و بعد از آموزشی هم خیلی وضع راحتتری داشتم. همه آن چند هفته اول به این فکر میکردم که چقدر این دوره میتواند بهتر باشد.»
ماجرا البته برای بعضی از سربازان جوانتر و مدرک تحصیلی پایینتر متفاوت است. «عباس» با چندسال عقبماندگی از روند عادی تحصیل، بالاخره درسال ۹۴ مدرک دیپلم فنی خود را گرفت و عازم خدمت شد. برای او البته موضوع متفاوت بود: «خدمت است دیگر. باید تمام شود. خانه خاله هم نیست.
من میخواستم زودتر تمام شود که بچسبم به زندگی. سخت هم نبود. سختی خودش را داشت، ولی من هم منتظر هتل نبودم.» او میگوید که از قبل اطلاعاتی درباره کلاسها و برنامههای آموزشی نداشت، ولی غافلگیر هم نشد: «هرچی بود کنار میآمدم. کلاس عقیدتی - سیاسی و کلاسهای اسلحهشناسی داشتیم. اگر مهارتی چیزی آموزش میدادند قطعا خیلی بهتر بود. مثلا من خودم دیپلم مکانیک داشتم و اگر دورهای دراینباره میگذاشتند بهتر یاد میگرفتم و میتوانستم به درد خود پادگان هم بخورم، مثلا ماشینهای پادگان را تعمیر کنم که پول ندهند، ولی دو سالش به کارهای عادی و نگهبانی گذشت.»
برای فارغالتحصیلان دکتری مسأله سختتر هم میشود. «محمدحسین» تلاش زیادی کرده بود که دوره سربازی را در دانشگاه آزاد اصفهان و با تدریس پشت سربگذارد، اما درنهایت این اتفاق رخ نداد و او سرباز معلم شد: «اگر دانشگاه میشد شرایط بهتری برای من بود و از تخصصم هم بیشتر استفاده میشد، اما سرباز معلم شدم. روند هم اینطوری بود که دو ماه آموزشی را در پادگان آیتالله خاتمی یزد گذراندیم. این دو ماه هیچ کمکی برای تدریس و مهارتهای زندگی برای من نداشت.
رشته خود من حسابداری بود و میتوانستم نکات مفیدی را به بقیه سربازان بگویم. کسی هم که روانشناسی خوانده بود میتوانست نکات مهم را به بقیه سربازان آموزش دهد، اما هیچ استفادهای از ما نمیشد. محتوای کلاسها هیچ چیزی برای من و خیلی دیگر از همدورهایها نداشت.» او که این روزها در چندین واحد دانشگاهی به صورت حق التدریس به دانشجویان حسابداری آموزش میدهد درباره خبر «آموزش مهارتهای زندگی به سربازان» میگوید: «کاش این اتفاق بیفتد. همه میدانیم که سربازی در ایران نیاز به بازنگری اساسی دارد و این یک گام کوچک است، اما هر اتفاقی که این دوره را مفید کند، خوشحالکننده است. امیدوارم که این اتفاق رخ دهد. از ما که گذشته، اماای کاش برای بقیه شرایط بهتر شود.»
منبع: شهروند
انتهای پیام/
گزارشی از طرح جدیدی برای آموزش مهارتهای زندگی به سربازانمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: خواندنی جالب ترین ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۴۰۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا زندگی پس از زندگی هنوز پربیننده است؟
نظرسنجیهای به دستآمده نشان میدهد «زندگی پس از زندگی» را امسال هم میتوان به عنوان پربینندههای تلویزیون شناخت. عباس موزون اجرا و تهیهکنندگی این برنامه را بر عهده دارد و در این مجموعه به گفتگو با افرادی میپردازد که تجربههایی نزدیک به مرگ داشتهاند. «زندگی پس از زندگی» به اعتبار محتوای آنکه در همین چند فصل به یک برند تبدیل شده است از ابتدای ماه رمضان پربینندهترین برنامه افطار تلویزیون با اختلافی میلیونی بوده است.
«زندگی پس از زندگی» در فضایی فعالیت میکند که کماکان بسیاری از برنامهسازان و سریالسازان دنبال سریدوزی و کمتر به دنبال ایدههای نو میروند. البته امسال در میانِ چند برنامه رمضانی توجه به سوژه و ایدهپردازی دیده میشود، اما رویِهم رفته کارِ خارقالعادهای از آب درنیامده است.
«زندگی پس از زندگی» بدون دکورِ آنچنانی، سلبریتیِ خاصی و هیاهوی رسانهای کماکان جزو پربینندههای تلویزیون است. این استقبالها نشان میدهد مخاطبان علاقهمند مفهوم مرگ، تجربه مرگ و یا به قولی مفهوم معادند. شاید در کشورهای دیگر و حتی تک و توک در میان برنامههای خودمان درباره تجربههای کسانی که یک بار مرگ را درک کردهاند صحبت شده باشد، اما به واسطه ناشناخته بودن آن شرایط، هنوز هم جذابیت دارند.
در ایام ماه مبارک رمضان ساخت برنامهای درباره مفهوم مرگ، تجربه مرگ و یا به قولی "زندگی پس از زندگی" بسیار بجا بوده است. برنامهای که با سادهترین لوکیشن نسبت به برخی از برنامهها و شبکهها، باز هم توانست به جایگاه پربینندههای تلویزیون تکیه بزند.
"زندگی پس از زندگی" برنامهای درباره مرگ و عالم ماورا است که هر روز قبل از افطار روی آنتن میرود و روایت افرادی است که در تجربه مرگ تقریبی از کالبد جسم خارج شدند و عالم برزخ را درک کردند و بازگشتند. امسال این برنامه تلویزیونی تجربهگرانی را روی آنتن آورده که همچون سالِ گذشته بازتابهای فراوانی داشته و در فضایمجازی بخشهایی از صحبتهای این تجربهگران، قابل مشاهده است.
«زندگی پس از زندگی» برنامه افطار شبکه چهار سیما با اجرای عباس موزون برنامه پربیننده سالهای اخیر بوده است که حالا با اختلافی اندک از «محفل» این برنامه هم بیش از ۳ میلیون بازدید دارد. برنامه سحر این شبکه نیز حدود ۳۵ هزار بازدید دارد. این برنامه تلویزیونی با آیتمهای جدید و متفاوتتر و تجربهگران جدید و سوژههای شگفتانگیزتر از فصلهای قبلی همراه شدند.
آنچه که در این فصل بیشتر به چشم خورد توجه به موارد علمی موضوع ماورایی روایت آدمها بود، روایت قصههای انسانهایی که بر اثر وقوع حادثه در شرایط برزخی قرار گرفتند و در واقع شاهد خروج روح از بدنشان بودند با ظرافتهای ویژه برای مخاطبان بازگو شد و در این میان هم عباس موزون مجری کارشناس برنامه " زندگی پس از زندگی " تلاش کرد که با پرسشهای تأکیدیاش فضای دینی و معنوی را برای تجربهگران مرگِ موقت رقم بزند و روایت قصه تجربهگران را عینیتر برای مخاطبان به تصویر بکشد. از طرفی هم فضاسازی و دکور جدید این برنامه که متفاوتتر از قصلهای قبلی بود توانست به فضای معنوی و ماورایی این برنامه کمک کند.
به هرحال روایت شرح و حال موضوع مرگ آدمها و بازگشت مجدد آنها به زندگی در این برنامه هم از نظر علمی و هم از نظر دینی و فقه اسلامی مورد ارزیابی، تحقیق و بررسی قرار میگیرد؛ همانطور عباس موزون تهیهکننده و کارگردان این برنامه همواره در تلاش بوده علیرغم توجه به موضوع جهان پس از زندگی و برزخ از نگاه دینی و مذهبی، به موضوع علمی، تجربی قضیه هم نگاه ویژهای داشته باشد. در بخشهایی از برنامه هم از متخصصان، روانشناسان و کارشناسان علمی ایران و سایر کشورهای جهان بهره برده تا موضوع مرگ و زندگی، خروج روح از بدن، ماندن در دوره برزخ، بازگشت دوباره به زندگی را با روایتهای واقعی که از سوی تجربهگران مرگ مطرح میشود را به گونهای علمی برای مخاطبان برنامه تشریح کند.
روایت تجربه مرگ و بازگشت دوباره به زندگی اگرچه به آسانی قابل باور برای همه نیست، اما حضور میهمانانی که خود تجربهگر مرگ بودند و همه فضای حاکم بر دنیای پس از مرگ را تجربه کردهاند به نوعی پرده از خیلی از مسائل ابهامآمیز برمیدارد و در واقع تجربه مرگ و بازگشت مجدد به زندگی برای بینندههای این برنامه باورپذیرتر میشود و در حقیقت «زندگی پس از زندگی» تلنگر به افرادی است که هنوز در خواباند و از بسیاری از مسائل حاشیهای زندگیشان غافل هستند؛ بنابراین میتوان گفت که «زندگی پس از زندگی» برای آن دسته از افرادی که در دنیای مادی به گناه و معصیت آلودهاند و هرگز به دنیای ماورایی خود نمیاندیشند هشداری است که از خواب بیدار شوند و برای دور شدن از گناه و معصیت اقدام کنند.
به هرحال نگاه برنامه «زندگی پس از زندگی» عبرت گرفتن از تجربه آدمهایی است که نتیجه اعمال خود را در برزخ دیدهاند و فرصتی دوباره برای جبران از خدا میخواهند و این نگاه موجب میشود که خیلی از آدمها که هنوز غفلت بار به زندگی گناه آلود خود ادامه میدهند متنبه شوند و به سوی خدا برگردند و از بار گناهانشان کم کنند؛ به هر صورت «زندگی پس از زندگی» صرفاً یک برنامه دینی نیست و در عین حال که برنامهای مذهبی و دینی است بلکه برنامهای تخصصی و علمی است که موشکافانه به موضوع دنیای برزخ میپردازد و تصویری واقعی را از مرگ و زندگی روایت میکند.
البته تلاش عوامل و دست اندرکاران تولید این برنامه ارائه تصویری درست از تجربهگرانی است که واقعیتها را بدون واسطه برای مخاطبان روایت میکنند و یقیناً این نوع تصویرگری به باورپذیری بیشتر بیننده تلویزیونی کمک میکند و شاید حضور متخصصان و کارشناسان علمی در این برنامه شرایطی را فراهم میکند که روایتهای تجربهگران منطقیتر به مخاطبان منتقل شود.
به هر حال «زندگی پس از زندگی» جزو برنامههای ویژه ایام ماه مبارک رمضان رسانه ملی بود که با وجود همه سختیهای تولید این برنامه بالأخره فصل جدیدش تولید و به پخش رسید؛ این امیدواری وجود دارد چنین برنامههایی برای استمرار مرگآگاهی در جامعه و فرهنگ درست زیستن در فضایمادی و دنیایی، در طول سال هم ویژههایی را روی آنتن داشته باشد. «زندگی پس از زندگی» برنامه خوبی برای هشدار دادن، فرهنگسازی و طیِ طریق درست در زندگی دنیایی است و میتواند با یک برنامهریزی مناسب تنها ویژه برنامه ایام ماه مبارک رمضان نباشد.
منبع: تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی