باورهای اشتباه عامل بیرنگشدن شادی
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۴۸۱۲۴
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، باورهای رایجی در میان ما وجود دارد که موجب میشود مدام احساس ناراحتی کنیم، اگر بدانیم که این باورها اشتباهاند و زاویه دیدمان را تغییر دهیم، زندگی شادتری را تجربه خواهیم کرد. در ادامه باورهای اشتباهی را که شادی را از زندگی شما دور میکند، با هم مرور میکنیم.
شادی من وابسته به دیگران است
یکی از اشتباهات رایجی که در مورد شادی وجود دارد، این است که ما تصور میکنیم شادیمان وابسته به رفتار و حرفهای دیگران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی خوشحال خواهم بود که به هدفم برسم
یکی دیگر از باورهای غلطی که در مورد خوشحالی وجود دارد این است که ما تنها زمانی که به خواسته دلمان برسیم خوشحال خواهیم بود. بهعنوان مثال با خودمان می گوییم که اگر در کارمان پیشرفت کنیم، اگر پولدار شویم، اگر خانه بخریم یا به مسافرت رویم... خوشحال خواهیم بود، غافل از اینکه نمیدانیم عمرمان را به انتظار روزی که شاید هیچوقت نیاید، تلف کردهایم. این مشکلی است که تقریبا همه ما با آن دستوپنجه نرم میکنیم به این علت که از آینده بیخبریم، اما اگر یاد بگیریم که با داشتههایمان خوشحال باشیم و حسرت روزهای نیامده را نخوریم، زندگی شادتری نیز تجربه خواهیم کرد.
هیچ اتفاق خوبی نخواهد افتاد
برخی از افراد با نگاه بدبینانهای که دارند، زندگی را به کامشان تلخ میکنند. آنها مدام با خودشان میگویند که در زندگی هیچشانسی نداشتهاند و از این پس هم هیچ اتفاق خوبی نخواهد افتاد. متاسفانه همین تصور باعث میشود که چنین افرادی مدام بد بیاورند. در واقع افکار ما بر اتفاقات زندگیمان تاثیرگذارند. همین نگاه منفی باعث میشود ما چشمانمان را به روی زیباییهای زندگی ببندیم و به همهچیز نگاهی منفی داشته باشیم. اما اگر این عینک بدبینانه را از چشمهایمان برداریم، خواهیم دید که اطرافمان پر است از اتفاقات خوبی که میتواند ما را تبدیل به فردی شاد و سرزنده کند.
افکار منفی، بد است
باور اشتباهی که اکثر ما داریم این است که تا زمانی شادیم که افکار منفی در ذهنمان جای نگیرند. در واقع به محض اینکه فکری منفی میکنیم، شادی از زندگیمان میرود، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. ما نمیتوانیم از شر افکار منفی خلاص شویم اما قدرت آن را داریم که آنها را از خود دور کنیم. بهعنوان مثال زمانی که ما افکار و احساسات منفیمان را به زبان میآوریم یا که آنها را مینویسیم، در واقع به شیوهای در حال دورکردن آنها از خودمان هستیم اما اگر آنها را نادیده بگیریم و مدام سرکوب کنیم، نمیتوانیم علت و ریشه آنها را بیابیم، در این شرایط آنها در ناخودآگاه ما میمانند و هیچوقت رهایمان نمیکنند. بهترین روش برای مقابله با احساسات، چه مثبت و چه منفی، این است که به آنها فرصت بیان دهیم. تا زمانی که این احساسات به دیگران آسیب نرساند، میتوانیم ترس، نگرانی و ناراحتیمان را بیان و از این طریق آنها را از خودمان دور کنیم.
چیزی که من فکر میکنم، درست است
گاهی ما فکر میکنیم که آنچه خودمان باور داریم حقیقت محض است و حاضر نیستیم که حرف دیگران را بشنویم. همین رفتار یکی از دلایل عدم احساس شادی و خوشبختی در زندگی است. در واقع زمانی که ما نظرمان را مخالف نظر دیگران میبینیم، احساس ردشدن میکنیم و همین طرز فکر باعث میشود که تبدیل به فردی ناراحت و ناامید شویم، اما واقعیت این است، اینکه نظری خلاف نظر شماست، بدین معنی نیست که اشتباه است. احتمال اینکه شما نیز اشتباه کنید وجود دارد یا حتی خوشبینانهتر، ممکن است که نظر هر دوی شما درست باشد. بنابراین بهتر است که زاویه دیدتان را گسترش دهید و نظر دیگران را بهعنوان یک پیشنهاد بشنوید، نه اینکه آن را دلیلی برای ناراحتی خود بدانید.
همهچیز باید تحت کنترل من باشد
ما همیشه در تلاشیم تا تمام وقایع اطرافمان را کنترل کنیم، به همین دلیل است زمانی که شکست میخوریم، ناراحت و ناامید میشویم و احساس میکنیم که شادی در زندگیمان جایی ندارد، اما باید این واقعیت را بپذیریم که کنترل تمام امور، غیرممکن است. در حقیقت ما تنها میتوانیم بر افکار و رفتارهای خودمان تسلط داشته باشیم. از اینرو بهجای اینکه زمان را بیهوده صرف کنترل چیزهایی که از توان ما خارج است کنیم، بهتر است که روی افکار خودمان کار کنیم و همیشه این جمله را با خودمان تکرار کنیم: «همهچیز بر وفق مراد من پیش خواهد رفت.»
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: شادی ناامیدی خوشحالی احساس منفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۴۸۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ردپای ژنتیک در اختلال وسواس
بر اساس این گزارش، دکتر سمیه معتضدیان با اشاره به تعریف وسواس اظهار کرد: وسواس مجموعه ای از افکار و یا تکانههای ناخواسته، مزاحم و تکراری است. مبتلایان به وسواس اضطرابهای شدیدی را تجربه می کنند.
ردپای ژنتیک در اختلال وسواس
این عضو هیئت علمی دانشگاه با تاکید بر این که در بیشتر بیماری های مربوط به روان ردپای ژنتیک دیده می شود خاطرنشان کرد: علامت های ابتلا به وسواس در نوجوانی و یا اوایل دهه 20 آغاز می شود.
وی شیوع وسواس در بین زنان و مردان را یکسان عنوان کرد و گفت: زمانی که وسواس را ریشه یابی می کنیم در بیشتر موارد حداقل یکی از اعضای خانواده به این بیماری و یا بیماری های مرتبط مبتلا هستند. بدیهی است چنانچه ژن پیش زمینه در خانواده وجود داشته باشد، در اثر محیط و یا عوامل دیگر ممکن است این بیماری بیشتر و یا حادتر بروز پیدا کند.
آغاز ابتلا به وسواس در میانسالی تقریبا منتفی است
وی آغاز ابتلا به وسواس در میانسالی را تقریبا منتفی دانست و اضافه کرد: بروز رفتارهای وسواس گونه در سنین بالا می تواند متخصصان را به بیماری های ارگانیک و یا فیزیکی بیمار مشکوک کند. تقریبا این انتظار را نداریم که یک زن یا مرد 50 ساله به طور ناگهانی به وسواس مبتلا شود.
وی با اشاره به شایعترین نشانههای وسواس عنوان کرد: افکار تکراری یا مزاحم مثل چک کردنهای مدام یا وسواس شست وشو از بارزترین نشانه های رایج ابتلا به واسوس هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: وسواس میتواند با نشانههای مختلفی بروز کند، برخی بیماران ممکن است فقط مبتلا به وسواس فکری مبتلا باشند به طور مثال فرد مدام با خود کلنجار میرود که مبادا دیگران از رفتار و یا حرفهای من آزرده شده باشند البته نکته اینجاست که این موارد باید تفکیک شود و مشغلههای روزمره با نشانههای ابتلا به وسواس فکری اشتباه گرفته نشود. اگر استرسهای ناشی از نگاه و قضاوت دیگران از حد متعارف خارج شود و برای فرد اضطراب ایجاد کند می تواند از نشانههای رفتارهای وسواس گونه باشد.
وی یادآوری کرد: شایعترین نشانههای ابتلا به وسواس، وسواس چک کردن و شست و شو است. همچنین نگرانی مدام از احتمال ابتلا به صدمه زدن به دیگران و افکار مزاحم، خطرناک و نگران کننده میتواند از نشانههای ابتلا به وسواس باشد.
معتضدیان گفت: ترس بیش از حد ابتلا به بیماری، چک کردن مدام وسایل، ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگران و وسواس نظم و یا تقارن اشیاء از شایعترین نشانه های اختلال وسواس است.
وسواس و ارتباط آن با مشکلات جسمی
وی با بیان این که وسواس علاوه بر این که بیماری مربوط به روان است، میتواند به جسم فرد مبتلا نیز صدمه وارد کند، ادامه داد: به طور مثال در مواردی دیده میشود که پوست فرد در اثر شست و شوی زیاد دچار آسیب می شود یا به عنوان مثال افرادی به دلیل ابتلا به وسواس نظم و ترتیب و جابجایی وسایل دچار کمرد درد و آسیب به ستون فقرات خود شده اند.
عضو هیئت علمی دانشگاه به درمانهای متداول مبتلایان به وسواس اشاره کرد و گفت: درمان مبتلایان به وسواس معمولا درمانهای توامان دارویی و روان درمانی است، ولی باید به این نکته توجه داشت که درمان این بیماری زمانبر است و نیاز به صبوری دارد.
کودکان خانوادههای وسواسی در خطر ابتلا به این اختلال
وی تاثیر محیط بر اختلال وسواس را مورد توجه قرار داد و گفت: وسواس می تواند در خانوادههایی که رفتارهای وسواس گونه به صورت ژنتیکی وجود دارند، در کودک نیز از طریق یادگیری در محیط تشدید شود، ولی زمینههای ژنتیکی در این بیماری بسیار مهم است؛ چون اگر فقط تاثیرات محیطی مد نظر باشد بعد از بهتر شدن شرایط این رفتارها از بین می رود.
معتضدیان در خاتمه با بیان این موضوع که وسواس بیماری سمج روانپزشکی است، توضیح داد: این بیماری برای فرد و اطرافیان بسیار آزاردهنده است. باید برای درمان صبور بود ولی قطعا زندگی کردن با وسواس زندگی زجر آوری است بنابراین باید با مراجعه به پزشک این شرایط را تسهیل کرد.
منبع: خبرگزاری ایسنا