چرا محمدرضا پهلوی به پدرش حسودی میکرد؟
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۰۷۲۱۲
با وجود آنکه محمدرضا پهلوی، در دوران ۳۷ ساله سلطنتش، میکوشید تا در تمجید از پدرش، چیزی کم نگذارد، اما همواره در سخنان و نوشتههایش، به نوعی، در پی قدرتمندتر نشان دادن خودش بود و تلاش میکرد این ادعا را به دیگران بقبولاند که از جایگاه بهتری نسبت به رضاشاه، در تمام عرصهها برخوردار است.
به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، محمدرضا پهلوی در هر چهار کتاب خود، یعنی «ماموریت برای وطن»، «انقلاب سفید»، «به سوی تمدن بزرگ» و «پاسخ به تاریخ»، در ابتدا ظاهراً از پدرش به نیکی یاد میکند، اما در ادامه، سعی و اهتمام ویژهای برای بزرگتر جلوه دادن اقدامات خود به خرج میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدرضا پهلوی، پس از شهریور ۱۳۲۰، بدون آنکه پایگاهی مردمی داشته باشد و صرفاً، با حمایت آمریکا و انگلیس به قدرت دست یافت و ۱۲ سال بعد از آن هم، در مردادماه ۱۳۳۲، بدون کمک این دو قدرت خارجی، عملاً از صحنه سیاسی کشور محو میشد. این سابقه تحقیرآمیز، وی را به ورطه حسادت به پدرش میکشاند.
از آنجا که اقتدار نظامی و خشونت رفتاری رضاشاه، باعث شده بود تا بیش از هر چیز، قلدری وی در یاد مردم ایران بماند، محمدرضا پهلوی میکوشید تا خود را در عرصه فعالیتهای نظامی و تسلیحاتی، هم سطح و هم پایه پدرش نشان دهد تا این اقدام، قدرت و شکوه کاذب وی را در ذهن مردم تداعی کند. این رویکرد، به ویژه هنگامی که بحث مشروعیت نداشتن حکومت او و پدرش در جامعه ایران مطرح میشد، شدت و حدت بیشتری به خود میگرفت. دلیل درستی این دیدگاه، موارد بیشماری است که شاه بدون هرگونه ارتباط مشخصی با موضوع، در سخنان و نوشتههایش، از خاطرات پدر خود صحبت میکرد؛ در شرایطی که در متن و گفتار محمدرضا، هیچگونه توجیهی برای ذکر خاطره پدر به وسیله او وجود نداشت. میتوان گفت که علت بیان این خاطرات، بیش از آنکه جنبه احترام گذاشتن داشته باشد، جنبه سیاسی و روانی داشته است.
یادآوری شاه از پدرش و مقایسه خود با او، همیشه در لفافه و در قالب یک یادآوری تاریخی نبود و گاهی به صورت علنی، خود را برتر از رضاشاه میدانست؛ گاه حتی برای رسیدن به مقصود، اقدامات پدرش را زیر سوال میبرد و آشکارا به رویه قلدرمآبانه و غاصبانه وی، اقرار میکرد؛ گو اینکه خودش نیز، حتی بیش از پدر، واجد این ویژگیها بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: محمد رضا پهلوی رضا شاه محمدرضا شاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۰۷۲۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان/ عکس
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدرضا شجریان، خواننده محبوب و استاد آواز موسیقی اصیل ایران در سال ۱۳۱۹ در شهر مشهد در خانوادهای مذهبی متولد شد. پدرش قاری قرآن بود و صوت قرآن را از ۸ سالگی به محمدرضا که صدای خوشی داشت نیز آموخت.
به گزارش ایلنا، شجریان با اولین معلم موسیقی خود در سال ۱۳۳۶ زمانی آشنا شد که برای تحصیل به دانشسرای مقدماتی مشهد وارد شد. وی دو سال بعد علاوه بر تلاوت قرآن، برای رادیو خراسان آوازهای بدون موسیقی را نیز اجرا کرد.
شجریان که پس از دریافت دیپلم از دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش درآمده بود از سال ۴۶ پس از چند سال تدریس در دبستانهای مشهد به تهران منتقل شد. وی در تهران نزد اسماعیل مهرتاش درس آواز آموخت و همزمان خوشنویسی و نوازندگی سنتور را نیز پی گرفت.
اولین اجرا و ضبط صدای شجریان در پاییز سال ۴۶ در غالب برنامه «برگ سبز شماره ۲۱۶» از رادیو ایران پخش شد. اما او به دلیل اینکه پدرش میخواست نام «شجریانها» با قرائت قرآن شناخته شود، در برنامههای رادیویی خود را با نام «سیاوش بیدکانی» معرفی کرد. تا اینکه در سال ۱۳۵۰ پدرش به خوانندگی آواز توسط وی رضایت داد و شجریان با نام خود در رادیو و تلویزیون حاضر شد. او در سال ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و آموزش سنتور و ردیف آوازی «صبا» را نزد وی آغاز کرد.
شجریان همزمان با هوشنگ ابتهاج، شاعر پرآوازه متخلص به «سایه» آشنا شده و به واسطه وی همکاری با برنامه «گلها» در رادیو را آغاز کرد. محمدرضا شجریان در این مدت در رادیو با بزرگان موسیقی نظیر احمد عبادی، حسن کسایی، جلیل شهناز، فرهنگ شریف و فرامرز پایور قطعات بسیاری را اجرا کرد.
شجریان آموزش سبک آوازی «طاهرزاده» را از سال ۱۳۵۱ نزد «نور علی خان برومند» آغاز کرد و در سال ۱۳۵۲ نیز با عبدالله دوامی آشنا شد و ردیف آوازی وی را آموخت. او در همان سال در کنار هنرمندان بی نظیر موسیقی سنتی ایران نظیر محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و ناصر فرهنگفر به عضویت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت پیوست.
سال ۱۳۵۴ شجریان به همراه محمرضا لطفی و ناصر فرهنگفر در «جشن هنر شیراز» کنسرت «راست پنجگاه» را اجرا کردند. محمدرضا شجریان که پیش از انقلاب سال ۵۷ رادیو ملی را مانند بسیاری دیگر از هم دورههای خود ترک کرد. وی به همراه محمدرضا لطفی و حمایت هوشنگ ابتهاج که او هم پس از رویداد تلخ میدان ژاله از کار در رادیو دست کشیده بود، کانون «چاووش» را بنیان گذاشت.
شجریان با کانون چاووش که اکثر اعضای آن از گروه شیدا و عارف بودند آثار بسیاری را خواند که تعداد زیادی از آنها محتوای انقلابی و ملی داشتند. «شب نورد» یا (برادر نوجوونه) از چاووش ۲ و «سپیده یا ایرانای سرای امید» و «ایرانی به سر کن خواب مستی» از چاووش۶، «همراه شو عزیز» و «ایران خورشیدی تابان دارد» از چاووش، از جمله این آثار هستند.
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899158