Web Analytics Made Easy - Statcounter

نویسنده و پژوهشگر مصری بر لزوم تحول در روابط کشورش با ایران تاکید کرد و گفت که ایران و مصر دو کشور بزرگ منطقه هستند که باید درباره ثبات و امنیت منطقه نقش آفرینی کنند. ۲۴ تير ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۵ بین الملل آسیای غربی نظرات - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، احمد القاعود نویسنده و پژوهشگر مصری در مقاله ای در روزنامه رای الیوم نوشت: روابط مصر و ایران اخیرا شاهد یک سری علائم و نشانه ها بوده است که باید به آن توجه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ایران همواره از مصر دعوت کرده است که عنصری قوی در منطقه خاورمیانه باشد و از مسائل عربی و اسلامی در برابر طرح صهیونیستی – آمریکایی دفاع کند. هر از چند گاهی یک سری علائم و نشانه ها نمایان می شود که نظیر گرایش مصر به نفت ایران (قبل از تحریم های آمریکا علیه تهران) و حضور معاون وزیر خارجه مصر در مراسم جشن چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مقر دیپلماتیک ایران در قاهره است. اخیرا نیز یک سری اتفاق های پشت سرهم افتاده است که پیام های مصر به ایران تلقی می شود.

چرا ایران و مصر نیاز به از سرگیری روابط دیپلماتیک خود دارند؟

القاعود تصریح کرد: این رابطه باید فورا به نفع منطقه خاورمیانه تغییر کند. به هر صورت نمی توان نقش مصر را به حاشیه راند، زیرا مصر بزرگترین و قویترین کشور عربی است یا نمی توان این نقش را در خدمت منافع عربستان یا امارات قرار داد. وضعیت به گونه ای معکوس شده است و کشورهای کوچک نقشی بزرگتر از توان و قدرت واقعی خود را ایفا می کنند و کشورهای بزرگ منفعل و دنباله روی ماجراجویی های کشورهای کوچکی هستند که برای منطقه و ملت های آن مصیبت به بار آورده است.

وی افزود: دولت مصر باید از محاصره قطر خارج شود. بعد از گذشت دو سال از این محاصره، به نظر می رسد که قطر قویتر و بیشتر متکی به خود شده است. تداوم این لجاجت شایسته ملت یا کشور مصر نیست که 300 هزار کارگر آن به علت توقف پروازهای هوایی با دشواری در سفر و بازگشت به مصر مواجه هستند.

القاعود گفت: دولت مصر یا دستگاههای قوی آن باید قطب نمای روابط مصر با منطقه را تنظیم کنند زیرا اگر مصر با وجود دشمنی شدید و گفتمان سیاسی و رسانه ای خشن بین قاهره و آنکارا، روابط تجاری قوی با ترکیه دارد، چرا نباید چنین روابطی با کشور و اقتصادی به حجم اقتصاد ایران داشته باشد؟ چرا نباید روابط گردشگری با میلیون ها گردشگر ایرانی داشته باشد که چه بسا میلیون ها دلار درآمدزایی برای اقتصاد مصر داشته باشد؟ ایران کشور درحال صعود در چندین زمینه و صدر آن نظامی و پزشکی است.

وی تاکید کرد: باقی ماندن این وضعت تاسف بار بین دو کشور در طول چهل سال قابل توجیه و مفهوم نیست و باید تغییر کند. در نهایت مصر کشوری بزرگ است که باید بازگردد و ایران نیز کشوری بزرگ در منطقه است و نفوذ دارد. گام برداشتن گشت سر کشورهای کوچک در این مسائل به نفع ملت ها نیست.

انتهای پیام/

R36361/P/S8,88,90,95/CT10

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۱۴۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کینه صهیونیستی به روایت مصری

خودت را بشناس! این بنیادی‌ترین گزاره‌ای است که از محور‌های مهم تمام مکاتب و نحله‌های باورگرا و ایمان‌محور بشری است. از دین‌های آسمانی تا آیین‌های فلسفی و بشری و مکاتب فکری؛ گفته شده بر سردر آکادمی سقراط همین سخن نقش شده بود. ما اسلامیان، خودشناسی را برابرنهاد با خداشناسی می‌دانیم. اما بس که از خودمان دور شده‌ایم یادمان رفته که هستیم و کسی که خودش را نشناسد، نمی‌داند که برای خودش باید چه کاری بکند و وظیفه و هدفش چیست؛ و اینجاست که مهلکه‌های ضربه‌خوردن و به کام بیگانه‌شدن آغاز می‌شود.

حشاشین و خیام و ابن‌سینا و... برساخته‌هایی هستند علیه ایران اسلامی پیرو اسلام ناب محمدی. فکری که پشت اینهاست بسیار فراتر و بزرگ‌تر از چنین محصولات فرهنگی و داده‌هایی است. به عبارتی باز هم این موج یورش به اسلام سیاسی و ایرانیت شیعه و اسلام‌گرایی سلسله‌وار ادامه خواهد داشت و ضمن سنگربندی فرهنگی بایستی به «پدافند فرهنگی» هم بپردازیم. جریانات ضدایرانی و اسلامی یکی از جریاناتی است که یهودیان تندرو و اسلاف امروزی آنها صهیونیست‌ها قرن‌هاست که به آن می‌پردازند و تلاش می‌کنند تمدن ایرانی را که سایه سنگینی در منطقه دارد، تحریف یا پاک کنند. این جریان سال‌هاست همواره در تاریخ و مستندات دست برده و امروز نیز با رسانه‌های جدید اعم از سینما و تلویزیون تلاش خود را مضاعف کرده است. یکی از متاخرترین این عملیات ضدتمدنی پخش سریال حشاشین است که اگرچه به نظر می‌رسد از سوی مصر ساخته شده، اما می‌توان ردپای ضدایرانی صهیونیست‌ها را در آن بازخوانی کرد. به همین بهانه نگاهی داریم به این سریال و در گفتگو با تنی چند از ایران‌شناسان و اسلام‌شناسان به جریانات تحریفی آن نگاه می‌کنیم.

یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید تاریخ را برندگان و فاتحان می‌نویسند و یک ضرب‌المثل هنری دیگر هم هست که می‌گوید کسانی که دوربین فیلمبرداری را در دو صنعت سینما و تلویزیون در دست دارند، روایت خودشان را از تاریخ تعریف و بیان می‌کنند. این گروه که سرمایه و فناوری پیشرفته تصویری را در اختیار دارند، تاریخ را آن‌گونه تعریف و تفسیر می‌کنند که خود دوست دارند و بیمی از آن ندارند اگر این نوع تعریف منجر به تحریف تاریخ و واقعیت‌ها شود. ژانر قدیمی و محبوب تاریخی یکی از گونه‌های شناخته‌شده تاریخ سینماست که از دیرباز فیلمسازان و تهیه‌کنندگان مختلفی از اقصی نقاط دنیا، با بهره‌گیری از این ژانر پرمخاطب گوشه‌هایی از تاریخ پرتلاطم و جنجالی دوران و اعصار گذشته را به تصویر کشیده و فیلم‌ها و سریال‌های پرخرجی را در معرض دید تماشاگران علاقه‌مند وکنجکاو قرار داده‌اند. سریال عربی «حشاشین/ قاتلان» یکی ازاین بی‌شمارسریال‌های تاریخی است که توسط دست‌اندرکاران صنعت تلویزیون مصر تهیه وپخش شده است. این سریال ۳۰قسمتی درباره ظهورحسن صباح وجنبش اسماعیلیه در قرن یازدهم هجری است.

ضدهالیوودی ارتجاعی

از مصر به‌عنوان مهم‌ترین کشور جهان عرب نام برده می‌شود که دو صنعت سینما و تلویزیون قوی دارد. در میان کشور‌های عرب‌زبان منطقه خاورمیانه، خلیج‌فارس و شمال آفریقا، شاید نتوان کشور دیگری را پیدا کرد که دو صنعت فیلمسازی و مجموعه‌سازی در آن رونق فراوانی دارد و با جذب انبوه تماشاگران، داعیه مبارزه و مقابله با تولیدات دنیای غرب و در رأس آن هالیوود را دارد. سریال حشاشین که با سروصدا و جنجال زیاد در ایام ماه رمضان روی آنتن این کشور عرب‌زبان رفت (و خیلی زود مشتریان و تماشاگران زیادی در سایر کشور‌های جهان عرب و حتی بین فارسی‌زبانان پیدا کرد) با هزینه‌ای ۱۲ میلیون دلاری تهیه شده که برای صنعت سرگرمی یک کشور در حال رشد، رقم کلانی به حساب می‌آید. برنامه‌سازان مصری از ماه رمضان به‌عنوان زمانی مناسب برای مقابله با تولیدات هالیوودی اسم می‌برند و عقیده دارند حال و هوای این ماه مبارک به‌گونه‌ای است که مردم روزه‌دار بیشتر به‌دنبال تماشای سریال‌هایی به زبان بومی با داستان‌هایی محلی هستند. با این حال، گمان بسیاری بر این است که ادعای مقابله با هالیوود، بهانه خوبی به دست سریال‌سازان مصری نمی‌دهد که دست به تحریف تاریخ بزنند و آن را به شیوه موردپسند خود به نمایش بگذارند.

تحریف به نفع چه کسی؟

بنا به گفته سازندگان مجموعه، داستان حشاشین با در رأس قرار دادن زندگی و فعالیت‌های حسن صباح تلاش دارد نگاهی عمیق به گروه و جنبش حشاشین و توانمندی‌های استراتژیک آنها و همچنین راه و روش‌های پررمز و راز آن داشته باشد. پیتر میمی، کارگردان سریال آن را اثری جذاب و سرگرم‌کننده توصیف می‌کند که با خود آموزه‌های زیادی دارد و برای بینندگانش در حکم یک کلاس کامل تاریخی است! او و عبدالرحیم کمال، نویسنده فیلمنامه مدعی هستند که داستان‌شان برگرفته از رویداد‌های تاریخی است که در قرن ۱۱ رخ داده و آنها با بهره‌گیری از این ماجراها، فیلمنامه‌شان را نوشته‌اند. این در حالی است که پس از پخش سریال در لبنان، بسیاری از آن به‌عنوان یک سرقت هنری اسم بردند و گفتند فیلمنامه حشاشین دقیقا برگرفته از داستان یک رمان پرخواننده لبنانی به نام «سمرقند» است که توسط امین معلوف، نویسنده فرانسوی لبنانی‌تبار نوشته شده است. رسانه‌های لبنانی حتی تا آنجا پیش رفتند که احتمال شکایت مالکان کتاب علیه سازندگان مجموعه را مطرح کردند. این همه در حالی اتفاق افتاد که سازندگان سریال در رابطه با انتقاد‌های دیگری که نسبت به عدم رعایت نکات تاریخی داستان مطرح شد، گفتند آنها خودشان را متعهد به رعایت جزئیات تاریخی ماجرا نکرده و فقط از آن تاریخ الهام گرفته‌اند! منتقدان هنری و ادبی با کنار هم گذاشتن این دو موضوع، صحبت از دوگانگی و تضاد گفتار سازندگان حشاشین کردند و نسبت به این عدم صداقت و دروغگویی موضع گرفتند.

واقعیت کجاست؟

بنا بر روایات تاریخی، با زوال قدرت فاطمیون در مصر نهضت اسماعیلیون خاتمه نیافت و جنبشی که تحت رهبری حسن صباح شکل گرفت به مدت ۱۷۰سال دنیای اسلام را تحت تاثیر خود قرار داد و پس از حمله مغول و سقوط قلعه الموت (به‌عنوان مرکز و پایگاه صباح و پیروانش) بود که این جنبش به آخر رسید. داستان سریال چهره‌ای منفی از صباح و پیروانش ارائه می‌دهد و حتی منتقدان تاریخی می‌گویند نوع گریم بازیگر نقش حسن صباح به‌گونه‌ای است که چهره رهبر داعش را به یاد می‌آورد. نوع روایت داستان هم به گونه‌ای است که بیننده ناخودآگاه تشابهاتی بین آن و داستان جریانات ارتجاعی معاصر منطقه خاورمیانه و اطراف آن همچون افکار گروه داعش، طالبان افغانستان و حتی اخوان المسلمین مصر پیدا کند. این موضوع حتی عمیق‌تر هم قابل بررسی است، زیرا تصویری که رسانه‌های غربی از داعش و گروه‌های تکفیری در ذهن مخاطبان خود ساخته‌اند، آنها را منتسب به فرهنگی ایرانی دانسته و حالا از این تصویر جعلی در صنعت سریال‌سازی و سینما بهره می‌برند. این موضوع را می‌توان در زمینه روایت داستانی که به تاریخ‌نگاری مارکوپولو، جهانگرد معروف هم نزدیک است، بررسی کرد. این سیاح در رابطه با حسن صباح و قلعه‌الموت ادعا کرده بود او در پشت قلعه‌اش باغی درست کرده بود که شبیه روایاتی است که از بهشت توصیف شده است. طبق این ادعا، صباح در این باغ ازدختران وزنانی نگهداری می‌کرد وبه پیروانش موادمخدر (حشیش) می‌داد (نام سریال هم با نگاهی به این موضوع انتخاب شده است) و پس از هوشیاری آنها، وعده بهشت به پیروانش می‌داد تاآنهابه عنوان فدایی، جان‌شان را نثار کنند.

تصویرسازی دروغین غرب

این مورخ مدخل‌هایی نیز دردایره‌المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، ایرانیکا ودانشنامه اسلام نوشته است. او تاریخی‌بودن سریال «حشاشین» را زیر سؤال برده و درستی روایت آن را به چالش کشیده است. دفتری همین دیدگاه را در رابطه با بازی ویدئویی مربوط به گروه اسماعیلیه (که طرفداران زیادی در کشور‌های عربی دارد) نیز مطرح و تردیدهایش نسبت به اصالت این اظهارات را بیان می‌کند. به باور او، هم بازی ویدئویی و هم سریال تلویزیونی هیچ‌یک عدالت را نسبت به اصل ماجرا رعایت نکرده‌اند. به گفته او: «آنچه در سریال ارائه می‌شود توهمات و ذهنیات سازندگانش است که ریشه در دیدگاه‌های غلط و جاهلانه جنگجویان صلیبی و تاریخ‌نگاران غربی و مسیحی دارد که با جنگ و ویرانی خودشان را به سرزمین‌های مقدس رساندند و در سال ۱۰۹۹ اورشلیم را با شمشیرهای‌شان فتح کردند.»

استفاده صلیبیون از اختلافات شیعه و سنی

دفتری حتی برگزیدن نام حشاشین برای صباح و طرفدارانش را به صلیبیون نسبت می‌دهد که نخستین بار آنها از این واژه استفاده کردند. صلیبیون بعد از فتح شهر نیزاریس سوریه، درک غلط خود از این موضوع را عمومیت دادند: «در آن ایام، اهالی شهر که شیعه بودند دشمنانی در بین مسلمانان سنی داشتند. این گروه سنی از طرف مقابل خود با عنوان حشاشیون اسم می‌بردند. اگر به معنی این کلمه دقت کنید، به معنی کسی است که افیون مصرف می‌کند. بهره‌گیری از این کلمه کمک می‌کرد تا افرادی با روحیات اخلاقی سطح پایین که سابقه اجتماعی موجه و مناسبی نداشتند، نهایت سوءاستفاده را از این موضوع و نام داشته باشند.»

تحریف مبارزه با اشغالگر به تروریسم

اما این تاریخ‌شناس و عضو تیم مشورتی دانشنامه اسلام، موضوع را از منظر دیگری مورد بحث و مطالعه قرار می‌دهد، جنبه‌ای که کاملا در تضاد با داستان ادعایی سریال حشاشین است. دفتری این طور ادامه می‌دهد: «برای درک درست تاریخی و تحلیل درست، باید به دورنما و چشم‌انداز سیاسی و مذهبی موجود در قرن یازدهم نگاه کرد و آن‌را مورد توجه قرار داد. در آن زمان، آنچه که امروز آن‌را کشور ایران می‌نامیم تحت کنترل ترک‌های سلجوقی بود و حسن صباح انقلابی را علیه آن رژیم سنی مذهب آغاز کرد. این یک واقعیت است که بنیان و اساس سیاست حسن قلعه بر پایه ترور بنا شد، اما آن‌را باید در چارچوب مبارزه با اشغالگر تعریف و بررسی کرد و امروزی‌کردن آن شخصیت و دوران زندگی‌اش به‌عنوان منبع و منشا ظهور تروریسم اساسا غلط است. این یعنی تحریف تاریخ و واقعیت‌ها. حسن الموت را در کوه‌های شمال محدوده پرسیا در شرایطی بنا کرد که یک ارتش بسیار پرقدرت و مجهز سلجوقی مقابلش قرار داشت. او می‌دانست که نمی‌تواند با چنین ارتشی رودررو شود، زیرا سپاهی در آن حد و اندازه نداشت. به‌جای آن، او چهره‌های اصلی دولت سلجوقی را نشانه گرفت، امیر به امیر و محل به محل.»

غرب چگونه رد پای تروریستی خود را پاک می‌کند؟

برخلاف آنچه داستان سریال به‌دنبال القای آن است، طرفداران حسن پیشروان تروریست‌های معاصر نیستند و دفتری در توضیح آن چنین می‌گوید: «آن‌ها هیچ وجه اشتراکی با تروریست‌های امروزی ندارند. در وهله نخست، دلیل این دو در رابطه با اقدامات‌شان یکی و همسان نیست. آنچه باعث شد تا اسماعیلیون دست به اسلحه ببرند، هیچ تناسب و سنخیتی با دست به اسلحه‌ای که تروریست‌های امروزی منطقه برده‌اند ندارد و یکی نیست. ترور‌های آنها کاملا هدفمند و گلچین‌شده بود، با قصد به‌وحشت‌انداختن عموم نبود و به مردم بی‌گناه آسیبی نمی‌رساند. حتی آنها مخترعان موضوع ترور نبودند. قبل از آنها از یک‌سو صلیبیون و از سوی دیگر خود سلجوقی‌ها گسترش‌دهنده این حرکت بودند. طرفداران حسن طی ۳۴ سال فعالیت او، در کل فقط ۵۰ ترور انجام دادند. شمار ترور‌های طرف‌های مقابل، بسیار بیش از اینهاست.»

آدرس غلط صلیبیون

این مورخ همچنین به این نکته مهم اشاره می‌کند که جنگجویان صلیبی هیچ وقت نتوانستند ماهیت ایثار‌های طرفداران حسن را به درستی درک کنند. به همین دلیل، برای توضیح این امر سراغ ساخت روایت‌های دروغین و غلط پیرامون وعده‌های مقبول و دوست‌داشتنی حسن به آنها برای قربانی کردن جان‌شان رفته است. دفتری در پایان به تماشاگران سریال حشاشین توصیه می‌کند: «فقط این نگاه را باید به یاد داشته باشند که اکثر داستان‌هایی که درباره آن دوره تاریخی تعریف می‌شود، توسط صلیبیون بازگو شده که از خاورمیانه به خانه‌های‌شان در اروپا برگشتند. تا زمانی که این افسانه‌ها فقط از جانب یک طرف ماجرا بیان شود که هیچ تناسبی با آدم‌ها و داستان واقعی ندارند، نمی‌توان از یک روایت خوب، معقول، درست و واقعی صحبت کرد.»

منبع : همشهری آنلاین 

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • ریابکوف: کاهش روابط با آمریکا را بررسی می‌کنیم
  • رایزنی معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان با هیات دیپلماتیک ایران
  • از سرگیری صادرات دام زنده مازاد در کشور
  • مناسبات دوجانبه و مهمی میان ایران و پاکستان وجود دارد
  • روایت متخصص مصری از اوضاع فاجعه بار غزه
  • مذاکرات بغداد و اربیل برای از سرگیری صادرات نفت شمال
  • رئیسی: تقویت همکاری قوای مسلح ایران و پاکستان برای منطقه ثبات می‌آورد / تاکید ژنرال عاصم منیر بر جلوگیری از به خطر انداختن روابط دو کشور
  • خیالمان از مرزهای شرقی راحت باشد؟!
  • اظهارات جدید رئیسی درباره میز مذاکره و دیپلماسی
  • کینه صهیونیستی به روایت مصری