حامی مالی نتانیاهو: باید ایران را نابود کرد
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۲۹۰۸۵
زمانی که بحث حامیان مالی «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و دیگر جریانهای راستگرای این رژیم مطرح میشود، همواره نام «شلدون ادلسون» غول صنعت قمار و کازینوی آمریکا به ذهن میآید که از حمله اتمی به ایران حمایت کرده بود. اما نتانیاهو حامیان مالی دیگری هم دارد که آنها هم به اندازه ادلسون عقاید ضدایرانی و ضداسلامی دارند و رژیم صهیونیستی را موجودیتی مقدس میانگارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از این افراد که در رسانههای ایران کمتر شناختهشده است، «کنت آبراموویتز» میلیاردر آمریکایی-اسرائیلی است که در آمریکا ریاست لابی صهیونیستی «دوستان آمریکایی لیکود» را بر عهده دارد و دستکم از سال ۲۰۰۷ به بعد، به ستادهای انتخاباتی نتانیاهو کمک مالی کرده است.
او که در صنعت داروسازی و درمان فعالیت میکند، رئیس گروه موسوم به «صندوق استقلال اسرائیل» نیز هست که برای گسترش شهرکهای صهیونیستنشین در اراضی اشغالی کرانه باختری، کمک مالی جمعآوری میکند. وی عضو هیأت مدیره «کمیته دقت در خبررسانی خاورمیانه» (CAMERA) نیز هست. این سازمان رسانههای خارجی را برای پوشش جهتدار تحولات به نفع رژیم صهیونیستی و سانسور جنایات این رژیم تحت فشار قرار میدهد. سال ۲۰۰۵، شبکه بینالمللی یهودیان ضدصهیونیست، این کمیته را «یک سازمان اسلامهراس» توصیف کرد که «با ارعاب رسانههای خبری، آنها را به پوشش اسرائیلدوستانه تحولات وادار میکند.»
آبراموویتز که پیش از این هم بارها از لزوم ضمیمه بخشهای باقیمانده فلسطین و همچنین مقابله با ایران صحبت کرده بود، این هفته در یک سخنرانی تازه، گفته است که اسرائیل باید برای «نابودی ایران» تلاش کند. او در این سخنرانی که محتوای آن یادآور جنگهای آخرالزمانی است، جهان را درگیر «جنگ سوم جهانی» میخواند و میگوید تمدن غربی، باید ایران، اخوان المسلمین و جریانهای سیاسی چپگرا را نابود کند.
ترجمه متن سخنرانی او در ادامه آمده است:
«باید ایران را نابود کرد»
اسرائیل برای حفظ موجودیتش درگیر جنگی در ۱۰ جبهه است. شماره یک، ایران. شماره دو، تهدید تشکیلات خودگردان علیه موجودیت اسرائیل. شماره سه، حملات سایبری، خصوصا از جانب ایران. شماره چهار، تجاوز ایران به سوریه و عراق. شماره پنج، داعش که در حال تجاوز به صحرای سیناست. شماره شش، تسلط حماس و اخوان المسلمین بر غزه است، که اسرائیل تقدیمش کرده است. شماره هفت، ساکنان بدوی که به صورت غیرقانونی در حال دستبرد به اراضی هستند و دولت اسرائیل هم تقریبا هیچکاری در موردشان نمیکند. شماره هشت، اسرائیل باید از میدانهای گازی فراساحلی خود حراست کند. شماره نه، سازمان ملل، اتحادیه اروپا، دیوان جنایی بینالمللی و نهادهای غیردولتی که سازمانهای ترور فرهنگی هستند و به اسرائیل و تمدن غربی اعلام جنگ کردهاند. شماره ده، حزبالله که عامل ایران در لبنان، سوریه و عراق است و دارد هرکجا که میتواند بر قدرت خود میافزاید.
پس، اینها چالشهای دهگانهای هستند که اسرائیل باید با آنها مقابله کند و در مورد هرکدام از این جبههها هم عملکرد نسبتا خوبی داشته است. هرچند در مورد برخی از جبههها دچار سردرگمی است، اما به طور کلی اسرائیل میداند دارد چه کار میکند. میخواهم این صفحه را با دو ملاحظه به پایان ببرم:
تا زمانی که ایران و اخوان المسلمین نابود نشدهاند، هیچ طرح صلحی در خاورمیانه وجود نخواهد داشت. این مسئله کلیدی است که باید درک کنید. تا زمانی که نیروهای شر نابود نشده باشند، اسرائیل نمیتواند در زمینه هرچیزی که ممکن است صلح محسوب شود، پیشرفتی حاصل کند. مانند این است که در سال ۱۹۳۹ باشیم و بگوییم میتوانیم صلح داشته باشیم؛ بله، اما فقط بعد از اینکه آلمان و ژاپن نابود شده باشند. اما تا زمانی که آلمان و ژاپن نابود نشدهاند، نمیتوانید صلح داشته باشید. در خاورمیانه هم چنین وضعی است. تا زمانی که ایران و اخوان المسلمین نابود نشدهاند، نمیتوانید طرح صلحی داشته باشید. بدون قید و شرط. تسلیم بدون قید و شرط.
«لزوم الحاق اراضی فلسطینینشین»
ثانیا، من طرفدار حفظ وضع موجود هستم، اما آن را «وضع موجود مضاعف» میخوانم. وضعیتی که در آن، اسرائیل و آمریکا میتوانند موضع اسرائیل را از طریق اقدامات یکجانبه تقویت کنند، چراکه کسی وجود ندارد که بشود با او مذاکره کرد. بنابراین، اسرائیل باید نظام آموزشی بخش شرقی اورشلیم (قدس) را هم به دست بگیرد، این چیزی است که بعد از این همه سال، اتفاق نیافتاده و [آموزش]همچنان در اختیار سازمان ملل و سازمان «آنروا» است که به کودکان عرب آموزشهای غلط میدهند. اسرائیل باید این [مدارس]را تعطیل کند و کنترل آن را به دست گیرد. اسرائیل قطعا باید بخش «بی» و «سی» و به وقتش، بخش «اِی» کرانه باختری را ضمیمه کند... باید اساسا تشکیلات خودگردان را نابود کرد و آن را به وضعیت دولتشهر، که نظیر آن در امارات عربی متحده برقرار است و در آن شهرها امور خود را اداره میکنند، بازگرداند.
خوب، حالا سراغ بحث درباره جهان میروم. جهان. ما اکنون در جنگ سوم جهانی هستیم، خودمان نمیدانیم، اما من به شما اطمینان میدهم که ما اکنون در جنگ سوم جهانی هستیم و نبرد میان دموکراسیها و دیکتاتوریهاست. نیمی از مردم جهان در دموکراسی زندگی میکنند، که ما آن را تمدن غربی میخوانیم و نیمی از مردم جهان در دیکتاتوری زندگی میکنند، که ما آنها را دیکتاتوری میخوانیم. اساسا یک نبرد میان دموکراسیها و دیکتاتوریها در جریان است و در حال حاضر یک موازنه قوایی میان دو طرف حکمفرماست.
جنگ جهانی سوم
مجسمه اطلس را فرض کنید که جهان را روی دستانش نگه داشته است. جهانی که از تمدن غربی و دیکتاتوریها، حدود هفت میلیارد نفر، تشکیل شده است. اما آن اطلس که جهان بر آن استوار است، چیست؟ سه سند وجود دارد که اطلس را نگه داشته است. کتاب عهد عتیق، یا تورات که ما آن را یهودیت میخوانیم، عهد جدید یا همان مسیحیت و سپس قانون سکولاریسم که ما آن را منشور حقوق میخوانیم. این سه سند، به اطلس جسارت اخلاقی و اختیار اخلاقی میبخشند تا بتواند نیروی خود را حفظ کرده و جهان را نگه دارد. در همین نمونه، چه کسی میخواهد اطلس را نابود کند؟ چه کسی برای نابود کردن تمدن غربی تلاش میکند؟ اساسا، دو گروه از افراد که سرخها و سبزها خوانده میشوند. سرخها، عبارتند از: سوسیالیستها، کمونیستها، ترقیخواهان، که عملا ما را به عقب میرانند و ابردولتهایی که آنها از آن حمایت میکنند. آنها در حقیقت به دنبال دیکتاتوری گروهی از نخبگان هستند تا بتوانند به تاراج پولها ادامه دهند و دیگران در فقر زندگی کنند. ما برای آنها اسم ویژهای داریم، آنها «دموکرات» خوانده میشوند یا در انگلستان، «حزب کارگر». جناح چپگرای حزب دموکرات یا حزب کارگر از کنترل خارج شدهاند و تجسم سرخها هستند، درست مانند چین و روسیه که دو مورد از بزرگترین دیکتاتوریها هستند و بخش اعظم جهان اسلام.
سپس، اسلامگرایان را داریم. اینها افرادی هستند که از دین اسلام به عنوان یک جنبش سیاسی استفاده میکنند تا جهان را به تسخیر درآورده و همه را به مسلمانانی نظیر خود بدل کنند. سه سازمان تروریستی اسلام سیاسی وجود دارد: شماره یک، ایران، شماره دو اخوان المسلمین و شماره سه، داعش. داعش وضعیت چندان خوبی ندارد، اما ایران و اخوان المسلمین، همانطور که پیش از این گفتم، باید شکست بخورند. درست مانند چپگرایان آمریکا و دیگر کشورها، چراکه در حال حاضر آنها دارند به قانون اساسی حمله میکنند، به کتاب مقدس، به عهد عتیق و عهد جدید حمله میکنند. اگر اجازه دهیم که به حملاتشان به ارزشهای ما ادامه دهند، ارزشهای ما را فاسد خواهند کرد و غالب میشوند. حواسمان به این موضوع نیست، اما باید چپگرایان و اسلامگرایان را نابود کنیم، پیش از آنکه آنها ما را نابود کنند. این چیزی است که من آن را جنگ سوم جهانی مینامم. دو نسل آینده، بسیار سرگرمکننده خواهد بود. دو نسل آینده مشخص خواهند کرد که آیا نوههای ما در آزادی و رفاه زندگی میکنند یا تحت دیکتاتوری. وظیفه ما این است که اطمینان یابیم آنها در آزادی و رفاه زندگی کنند.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: بنیامین نتانیاهو رژیم صهیونیستی ایران جنگ جهانی سوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۲۹۰۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ژنرال سابق صهیونیستی: کاپیتان ها راه خود را گم کرده اند و کشتی در حال غرق شدن است
بسیاری از مخالفان و منتقدان دولت نتانیاهو، به این مسئله اشاره می کنند که نتانیاهو، گالانت و هرتزی حالوی، به همراه بنی گانتس، اسرائیل را وارد یک درگیری منطقه ای خواهند کرد.
سرویس جهان مشرق - اسحاق بریک، ژنرال سابق رژیم صهیونیستی و منتقد سرسخت نتانیاهو به تازگی شمشیر انتقادات را به سمت نتانیاهو، گانتس و دیگر تصمیم گیران رژیم صهیونیستی گرفته است. وی در انتقاد جدید خود که پس از حملات موشکی ایران مطرح کرده است.
اکنون همگان دولت اسرائیل را با کشتیای مقایسه میکنند که در وسط دریا در طی طوفانی شدید قرار دارد که ممکن است در دریا غرق شود. در رأس این کشتی چهار کاپیتان قرار دارند که قوه تعقل خود را از دست داده و به دلیل ضربه شدیدی که در روز هفت اکتبر به شهروندان اسرائیل وارد کردند، قادر به گرفتن انتقام و حفظ آبروی خود نیستند. آنها تصمیمات خود را بدون در نظر گرفتن عواقب ناگوار و پیامدهای آن اتخاذ می کنند. آنها از روی احساساتشان تصمیم می گیرند نه از روی عقلی که در سرشان قرار دارد.
این کاپیتان ها توسط بنیامین نتانیاهو رهبری می شوند، کسی که انگیزه اش از ملاحظات و اقدامات، بقای سیاسی خود است، نه امنیت ملی اسرائیل. کاپیتان دوم وزیر دفاع، گالانت است که از ابتدای جنگ در یک واقعیت مجازی سیر می کند و منطق و درک خود را از واقعیت روزی زمین که در آن قرار دارد، کاملاً از دست داده است. او به ایران نسبت به واکنش پرتاب ۳۳۰ موشک کروز، موشک بالستیک و صدها پهپاد به سمت اسرائیل هشدار می دهد. به نظر می رسد که گالانت بسیار بی پروا عملی می کند، تصمیمات او خطری برای اسرائیل است.
کاپیتان ها راه خود را گم کرده اند و کشتی محکوم به فنا استکاپیتان سوم کیست؟ رئیس ستاد، هرزی حالوی. او به عنوان عروسک گردان در یک نمایش کودکانه، با افراد زیر دستش مانند عروسک خیمه شب بازی رفتار میکند و هر کاری که به ذهنش می رسد را انجام می دهد. بنی گانتس به عنوان کاپیتان چهارم به آن سه نفر پیوست. او به جای مشارکت و ایجاد تعادل بین این سه نفر، یکی از اعضای کابینه جنگ شد و در آنجا طی یک لحظه، در نزد استادش نتانیاهو، تبدیل به شاگرد جادوگر شد.
اکنون این چهار نفر سکان کشتی را در دست گرفته اند و شهروندان اسرائیل را به سمت فاجعه می برند. آنها بدون اظهار نظر در مورد نتایج فاجعه بار و پیامدهای اقدامات خود، تصمیم می گیرند.
اکنون پس از نیم سال از جنگ فرسایشی با حماس و حزب الله، ارتش اسرائیل به هیچ یک از اهداف خود نرسید: نه نابودی حماس و نه آزادی اسرا. ارتش اسرائیل بدون اینکه هیچ افقی در پیش روی خود ببیند، همچنان در میان گل و لای به جلو حرکت می کند.
در این وضعیت وخیم، گروه کاپیتان ها تصمیم می گیرد جبهه جدیدی را بر علیه ایران بگشایند، پس این آتش افروزان چه اقدامی میکنند؟ حمله به کنسولگری ایران در سوریه، بدون اینکه به عواقب کار خود فکر کنند.
واکنش این چهار نفر به پاسخ انتقام ایران، می تواند آتش بزرگی را در خاورمیانه شعله ور کند که ما خود را در میان آن خواهیم دید. در جنگ منطقه ای، هر روز صدها حمله به کشور اسرائیل صورت خواهد گرفت. هزاران موشک، راکت و پهپاد همزمان از چندین کشور پرتاب خواهند شد، اما دولت اسرائیل هیچ گونه توانایی دفاعی در برابر این موارد نخواهد داشت: نه توانایی رهگیری حملات و نه تسلیحات کافی برای مدت زمان سه هفته جنگ. من شک ندارم که گروه کاپیتانها که مسئولیت خود را فراموش کرده اند، تصمیمات بیشتری در مورد واکنش قدرتمندانه اتخاذ خواهند کرد که ما را به یک فاجعه ملی خواهد رساند.