کاسبی بزرگ در سینمای ایران در سایه عدم شفافیت
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۵۱۶۳۱
مجموعه تحقیقات «تابناک» پیرامون حضور نمایندگان سینمای ایران در رویدادهای بینالمللی حکایت از آن دارد که برخی عامل و دلالهای پخش و نمایش فیلم در فضای بینالمللی در سایه عدم شفافیت و همچنین اطلاعات محدودی که در این زمینه در دسترس عموم اهالی سینما است، دست به اقدامات نامتعارفی زدهاند که با توجه به عدم شفافیت بستر لازم برای تداوم چنین اتفاقاتی همچنان مساعد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک»؛ فقدان ساختارهای منسجم نظیر کمپانیهای تولید و توزیع بینالمللی قدرتمند در سینمای ایران و همچنین عدم ارتباط مناسب اغلب سینماگران کشورمان با همکارانشان در دیگر کشورها که بخشی از آن به عدم برخورداری از دانش ارتباطی و بخشی دیگر به واسطه عدم شناخت و بهره برداری مناسب از فرصتها برای ایجاد چنین ارتباطاتی باعث شده تا برخی اشخاص تحت پوشش پخش کننده اما در عمل به عنوان دلال پخش و نمایش فیلمهای ایران در فضای بینالمللی این نقش را ایفا کنند و حدفاصلِ سینماگران ایرانی با سینماگران و رویدادهای سینمایی بینالمللی شوند.
همانگونه که از تعبیر «دلال» مشخص است، تلاش میکند با برجستهتر کردن ضعفهای یک کالا، آن را با پایینترین قیمت و حیلههای متعدد با صاحب کالا معامله کند و در عوض به فروشنده با بالاترین قیمت ممکن بفروشد. دلال در این مسیر کوشش میکند نقصهایی که یک شرکت معتبر آن را نمیپوشاند، پوشش دهد و در عین حال با تکیه بر تبلیغات سیاه، رقبا را ضعیف جلوه دهد. قاعدتاً این شیوهها از سلامت اقتصادی و همچنین رویکرد حرفهای برخوردار نیست اما با توجه به آنکه فضای اقتصادی در عرصه سینما حتی در حوزه بینالملل نیز آنچنان که باید شفاف نیست، بستر لازم برای چنین تحرکاتی فراهم است.
در جریان تحقیقات سرویس فرهنگی «تابناک» برای مشخص شدن گرههای کنونی سینمای ایران در عرصه بینالملل مشخص شد بسیاری از سینماگران از حداقل حقوق و مزایای حضور آثارشان در رویدادهای سینمایی نه تنها محروم هستند بلکه در یگ گام پیشتر، اساساً نسبت به برخورداری از چنین حقوقی کماطلاع یا بیاطلاع هستند. «تابناک» مشخصاً به برخی دلالهای پخش بینالمللی فیلم برخورد که با تکنیکهایی هم از جیب فیلمسازان و هم از جیب دولت اقدام برمیداشتند و در نهایت درآمدهای واقعی حاصل از نمایش فیلمها در رویدادهای بینالمللی را نیز از تهیهکنندهها و کارگردانها پنهان میکردند.
بر اساس بررسیهای «تابناک» برخی از این دلالها که خود را پخش کننده بینالمللی فیلم یا کارشناس حوزه بینالملل سینما نیز معرفی میکنند، در مواجهه با فیلمسازان کماطلاع اقدام به دریافت مبالغ قابل توجهی برای ثبت نام فیلمها در جشنوارههای متعدد میکنند و تاکید میکنند باید تعداد قابل توجهی جشنواره ثبت نام کرد و در نهایت از میان جشنوارههایی که چراغ سبز نشان میدهند، روی گزینه بهتر متمرکز شد. فیلمسازان در مقابل این پیشنهاد منطقی، چندین هزار دلار به این اشخاص پرداخت میکند و این جز دستمزدی است که بابت این امور از فیلمساز میگیرند و گاهی بخشی از جایزه نقدی جشنواره را مابهازای این خدمات برمیدارند!
این اشخاص همزمان با ارائه لیست فیلمهایی که از صاحبین اکثر آنها چنین مبالغی دریافت کردهاند به برخی مراکز سینمایی، کمکهای ارزی دولتی نجومی نیز دریافت کردهاند که انتظار میرود لیست آنها از سوی سازمان سینمایی منتشر شود تا اهالی سینما دریابند چه اشخاصی با پوشش پخش کننده هم از آنها بابت ثبت نام فیلمشان مبالغ کلانی را طلب کردهاند و هم مبالغی را برای همین خدمات از دولت مطالبه و در موارد متعددی دریافت کردهاند. این شفاف سازی باعث خواهد شد تا بخشی از این کسب برچیده شود و مشخص شود چه فضای آلودهای در این حوزه حکمفرما است.
اتفاق جالبتر اینکه این اشخاص که خود را به عنوان نماینده سینمای ایران در عرصه بینالملل جا زدهاند و با توجه به تایید این موضوع توسط فیلمسازان برای استفاده از آنها به عنوان کانال ارتباطی، موفق بودهاند، پول فیلمساز و بخش دولتی را در مواردی همزمان در جیب گذاشتهاند. جشنوارهها از اشخاص باسابقه در حوزه پخش مبلغی برای ثبت نام دریافت نمیکنند و بدین ترتیب این دلالها پول ثبت نام فیلم در جشنوارههای متعدد را دو بار (یک بار از فیلمساز، یک بار از نهادهای سینمایی) دریافت میکند و در جیبش میگذارد. همین رویکرد درباره تبلیغات برای فیلمها در حوزه بینالملل نیز صادق است و برخی پخش کنندهها درآمدهای کلانی از این طریق به جیب میزنند که فقط کسر کوچکی از آن را صرف کردهاند!
اتفاق قابل تامل دیگر، درباره حق پخش فیلمهای سینمایی در جشنوارههای بین المللی است. رقابت فیلمسازان ایرانی برای حضور آثارشان در فستیوالهای بینالمللی آنچنان تنگاتنگ است که کمتر به مزایای این رویدادها توجه میکنند. بر اساس گزارش «فیلم میکر / filmmaker» جشنوارههای بینالمللی در حدی «حق پخش فیلم / Screening Fee» برای نمایش فیلمها در جشنوارههایشان را به صاحبین فیلمها میدهند که برخی فیلمهای مستقل آسیایی و اروپایی میتوانند کل بودجه فیلمشان را از محل اسکرین فی بازگردانند و اکران عمومی یا فروش رایت اثرشان به وی او دیها، فرصت سوددهی پروژههایشان باشد!
این دلالها مبالغ اسکرین فی را از فیلمسازهای کماطلاع یا به کل پنهان میکنند و یا اگر احتمال دهند فیلمساز به طریق به این موضوع پی میبرد یا از آن اطلاع دارد، این رقم را بسیار پایین عنوان میکنند و بخش اعظمی از اسکرین فی فیلم را به جیب میزنند! قاعدتاً پس از این گزارش شماری از فیلمسازان به دنبال این مطالبات از پخش کنندهها خواهند رفت و فضای جدیتر شکل میگیرد اما واقعیت آن است که با توجه به نقشی که این دلالها به صورت بالقوه میتوانند در تخریب چهره یا فرصتهای حضور بینالملل یک فیلمساز یا آثارش داشته باشند، احتمالاً فیلمسازان ترجیح خواهند داد همکاریشان را با این دلالها محدود کنند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سینما شفافیت اطلاعات فساد رانت قطعنامه ۵۹۸ صندوق توسعه ملی مسعود رجوی میدان حسن آباد شورایاری ها علیرضا دبیر آیت الله حقانی حذف یارانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۵۱۶۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاسبی کپسولی
روزگار رونق کسبوکار اصغر پیکنیکی و همکارانش که تعدادشان چه مجاز و چه غیرمجاز کم نیست، با گرم شدن هوا و افزایش تمایل خانوادهها به پهن کردن سور و سات در گردشگاهها، نزدیک و قریب است.
به گزارش مشرق، اصغر پیکنیکی، بیرون مغازه دوداندودش، مقابل پایه فلزی زنگ زده نگهدارنده ۳ مخزن ۵۰ کیلویی گاز، پامرغی نشسته. دستی بر شیر شلنگ شارژ و اتصال رابط کپسول گاز پیکنیکی مشتری دارد و دستی دیگر نیز به بدنه یکی از آن ۳ مخزن که در حالت وارونه روی پایه همان نگهدارنده قرار گرفته. هر ۳،۲ دقیقه یک بار، شیر کپسول گاز پیکنیکی را میبندد و با کمی مکث، دوباره باز میکند.
چند مرتبه این کار را تکرار میکند تا بالاخره، صدای شیندار تزریق گاز از مخزن به کپسول به سکوت تبدیل میشود و این یعنی به قدر کافی گاز مایع با ترکیبات پروپان، بوتان و چند عنصر دیگر، فضای کپسول پیکنیک ۱۰ کیلویی مشتری را که پسر جوانی است، پر کرده.
درست در همین لحظه، با نشت اندکی از حجم آن گاز انتقالی به بیرون، هوای اطراف اصغر پیکنیکی (اهالی و کسبه، با این نام صدایش میکنند) آغشته میشود به بویی سنگین و نرم که بیشباهت با بوی گوگرد و کمی هم سرب نیست.
آغشتگی بویناک به مشام پسر جوان نیز میرسد؛ پس میرود و میگوید: «اصغرآقا، یه نگا به رگلاتور کپسول میندازی بیزحمت. یه وقتایی فشار گاز رو، خوب تنظیم نمیکنه.» اصغر پیکنیکی هم به پشتوانه بیش از ۱۹ سال پخش و توزیع محلی گاز در جایی از گوشه و کنار یکی از مسیرهای خروجی جنوب شرقی پایتخت، نادیده عیب رگلاتور را فرسودگی شیر روپیچ آن میداند و خطاب به حسن (شاگرد جوان مغازه) فرمان به تعویض فوری آن میدهد.
روزگار رونق کسبوکار اصغر پیکنیکی و همکارانش که تعدادشان چه مجاز و چه غیرمجاز کم نیست، با گرم شدن هوا و افزایش تمایل افراد و خانوادهها به پهن کردن سور و سات گردشهای دسته جمعی در گردشگاهها، نزدیک و قریب است.
گاز پرکنی برای گردش شاید هم برای قیرگونی
سویی از مغازه یا ایستگاه گازپرکنی اصغر آقا، کپسول یا سیلندرهای گاز در سایزهای مختلف از ۲ تا ۱۱ کیلویی ردیف شدهاند و سوی نامتقارن دیگرش نیز مخازن بزرگ ذخیره گاز مایع قرار گرفته است.
کاغذهای دستنویس بسیاری هم با این محتوا که «استعمال دخانیات، ممنوع» هر جای مناسب و نامناسبی از دیوارهای مغازه دیده میشود.
سرنترس، استانداردهای نیمبند و پیشنهاد نان و آبدار
کار اصلی روزانه (شارژ کپسولها و سیلندرها) که در گرو رعایت بیچون و چرای ایمنی و ضرورت دارا بودن مهارتهای اولیه این صنف است، با آمدن اصغرآقا و نوش آن چای تازهدم و دورچینهای خوش طعم و عطر آغاز میشود. ایمنی و مهارتی که از بروز حوادثی مانند انفجار و آتشسوزی جلوگیری میکند.
آن هم حوادثی که اخبارشان را هر چند وقت یکبار، یکی از همسایگان یا کسانی از اقوام به گوش مادر حسن میرسانند تا پیش از آنکه دیر شود و داغی بر دلش بنشیند، مانع از کار کردن تک پسر خود در مغازه پیکنیک پرکنی اصغرآقا شود. از سر همینهاست که گاهی فکری میشود و با خود میگوید: «حادثه، بیرحم است؛ کاش بلای جان عزیزکم نشود.» مانند حادثه سالها پیش که در مغازه اصغرآقا رخ داد و فقط قدرت خدا بود که کسی از آن گزندی ندید.
گاهی هم اینترنت را میجوید تا شاید به گواه مطلبی، افروختههای دلش مهار شود اما خیال بیجهتی است؛ چون طولی نمیکشد که درمییابد اغلب استانداردهای موسوم به ۸۴۱ شورایعالی استاندارد (تاسیسات، تجهیزات، ذخیرهسازی و توزیع گاز مایع) در مغازه اصغرپیکنیکی، نیمبند اجرا میشود! با وجود همه این هشدارها و دلواپسیها، حسن کارش را بسیار دوست دارد و هیچ نمیخواهد دکتر یا مهندس شود.
حتی نمیخواهد که خلبان و اینفلوئنسر شود. او میخواهد متصدی گاز پیکنیک پرکنی باشد. بهویژه از آن زمان که نقل تحسین و تمجید دوستان هممحلهای اش درباره شجاعت و سر نترسی که او در کارش دارد، به گوشش خوش آمده است.
روز به نیمه میرسد و کپسولها یکی پس از دیگری پر میشوند؛ از گازهایی که قیمتشان از ۵۰ هزار تومان برای سیلندرهای ۵ کیلویی شروع میشود تا سیلندرهای ۵۰ کیلویی که باید حسابی سر کیسه را برایشان شل کرد. علاوه بر این حسن، پیشنهاد گاز پیکنیک پرکنی در محل (مقابل منازل) را با اوستایش درمیان میگذارد تا هم خودی نشان دهد و هم رزقش را فراوانی بخشد.
منبع:همشهری