آمریکاییها در خلیجفارس تحت فشار روانی هستند/ آمریکاییها را مجبور کردهایم در خلیجفارس، به زبان فارسی صحبت کنند
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۵۲۴۰۴
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه آمریکاییها را مجبور کردهایم در خلیجفارس، به زبان فارسی صحبت کنند، گفت: آمریکاییها در خلیجفارس تحت فشار روانی هستند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سردار علی فدوی جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نشست «روایت یک اخراج» (ماجرای شکست سیاستهای آمریکا در منطقه و پیروزیهای جبهۀ مقاومت) در سخنانی با اشاره به شروع دشمنی سازماندهیشدۀ آمریکا از تاریخ 24 بهمن 1357 با انقلاب اسلامی، گفت: آمریکاییها ابتدا با چند واسطه برای دشمنی با انقلاب و شکست آن اقدام کردند، غائلههای کردستان و گنبد و آذربایجان و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در مرحلۀ بعد، نزدیکتر شدند و تلاش کردند با کودتا به انقلاب ضربه بزنند، 5 کودتا که یکیاش از پایگاه شهید نوژه صورت گرفت، تدارک دیدند، اما باز موفق نشدند، سپس جنگ تحمیلی را علیه انقلاب بهراه انداختند، صدام نوک پیکان بود و پشت آن، 54 کشور، از جمله آمریکا و شوروی و اروپاییها قرار داشتند، ما از کشورهای بسیاری اسیر گرفتیم، جنگ هم که تمام شد، باز دشمنیها تمام نشد، دشمنی، شکلهای متفاوتی به خود گرفت، اما به برکت جنگ و حضرت امام و خون شهدا، قدرت و قوتی در نظام شکل گرفت که دشمنان مطمئن شدند که ضرر اقدام علیه ما برای آنها، بیشتر از منفعتش است.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در ادامه دربارۀ ماهیت جنگ انقلاب اسلامی و دشمنانش گفت: «اگر این جنگ، بر سر مسائل دنیایی نظیر منافع اقتصادی و گسترش منطقۀ نفوذ بوده باشد، پس از مدتی دو طرف میفهمند که ادامۀ دعوا باعث ازبینرفتن همان دنیا میشود، بنابراین با هم توافق میکنند، وقتی ماهیت جنگ و دعوا، حق و باطلی بشود، تمامشدنی نیست، حق و باطل با هم جمع نمیشوند و در کنار هم قرار نمیگیرند، تا زمانی که دو طرف بر حق و باطل خود پافشاری میکنند، جنگ تمام نمیشود.
سردار فدوی با اشاره به قواعد و سنن الهی و منوط بودنِ نصرت الهی به عمل براساس آن قواعد افزود: اگر بندگان خدا طبق آن قواعد عمل نکنند، اتفاقی رخ نخواهد داد. خدا صریحاً اعلام کرده که طرف حق است، اما شروطی را هم مشخص کرده است. میفرماید اگر شما اینگونه عمل کنید، من هم به وعدهام عمل میکنم. همان وعدهای که در آن تخلفی نیست. خدا حتی برای حبیب خودش هم به همین نحو عمل کرده است. در میان 124 هزار پیامبر، خدا یک حبیب دارد. طبق تاریخ، جبهۀ حق در دو نوبت، در حالیکه پیامبر در میان آنها بود شکست خورد.
وی ادامه داد: مسلمانان به شروطی که خدا مشخص کرده بود و به دستور پیامبر عمل نکردند؛ خدا به گروهی که فرار میکند که عنایت و نصرت نمیکند، اما در جنگ بدر با اینکه جمعیت جبهۀ حق بسیار کمتر از جنگ احد بود، پایداری کردند، کمک الهی بهقدری واضح بود که کفار هم آن را دیدند.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران افزود: طبق آیۀ قرآن، مکلف به بالابردنِ قوت خود به قدر استطاعت خود هستیم. براساس زمان و تجربه و دیگر مسائل، اگر استطاعت ما به اندازهای بود که برای نتیجه کافی نبود. اگر همان میزان را که استطاعت داریم فراهم کنیم، خدا کمبودها را تا سطح حصول نتیجه فراهم میکند، نتیجه از خداست و ما مکلف به تکلیف هستیم، با وجود همۀ کمکهایی که به صدام در جنگ تحمیلی کردند، تا جایی که دیگر امکان دریافت و بهکارگیری کمکها را نداشت، ما عملیاتهایی را طراحی و اجرا کردیم که همین الآن هم کسی جرأت فکر کردن به طراحی برخی از آنها مانند والفجر8 و کربلای 5 را ندارد، چه رسد به اجرای آنها.
سردار فدوی، جنگ اصلی در یک سال و نیم آخرِ جنگ را جنگ دریایی دانست و افزود: «آمریکا از اردیبهشت سال 1366، 86 ناو جنگی در خلیجفارس داشت، ما با شناورهایی به دریا رفتیم که برای والفجر8 آماده کرده بودیم، هیچ تجهیزاتی نبود، اما با هر چه که بود، پای کار رفتیم. نتیجه این شد که آمریکاییها فهرستی را ترتیب دادند و رسماً در دادگاه لاهه شکایت کردند که ما طبق آن فهرست به آمریکاییها ضربه زدهایم. مثلاً میگفتنددر فلان تاریخ، ناو یک میلیارد دلاری ما را منهدم کردید و... .»
وی به خاطرهای اشاره کرد و گفت: چند سال پیش به ذهنمان رسید که اینجا خلیجفارس است و هرکس بخواهد به خلیجفارس وارد شود، باید فارسی صحبت کند. زبان بینالمللی انگلیسی است، اما ما چنین تصمیمی را برای محدودۀ خلیجفارس در نظر گرفتیم. عکسالعمل آمریکاییها و اروپاییها چه بود؟ ظرف مدت بسیار کمی، هر ناوی که با آن فارسی صحبت میکردیم، فارسی جواب میداد، در برخورد با ما فشار زیادی به آنها وارد میشود. میزان تصادفات دریایی آمریکایی بسیار زیاد شده است و این ناشی از فشار روانی روی آنهاست. هر وقت وارد خلیجفارس میشوند، بین خودشان میگویند وارد جهنم شدیم! هر وقت هم از خلیجفارس بیرون میروند، میگویند از جهنم بیرون رفتیم. در شرایط سخت روحی و روانی بهسر میبرند.
جانشین فرمانده کل سپاه، در پایان با اشاره به روی کار آمدن ترامپ و وقایع پس از آن اشاره و خاطرنشان کرد: در سالهای اخیر، از آنجا که رئیسجمهور جدید آمریکا هم منطق هزینه-فایده را بهتر میفهمد و هم آن را به زبان میآورد، میگویند که برقراری امنیت خلیجفارس به ما ربطی ندارد، تغییر استراتژی برای کشوری که ادعای ابرقدرتی دارد، آسان نیست و تا مجبور نباشند، به آن دست نمیزنند. آمریکا عنقریب به این نتیجه خواهد رسید که اصلاً به منفعتش نیست که در منطقه بماند. چراکه در این سالها فهمیده که پیروزی در این دعوا نصیب او نمیشود.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۵۲۴۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نباید از وجه رسانهای شعر غفلت کنیم
مصطفی محدثی خراسانی با بیان اینکه نباید از وجه رسانهای شعر غفلت کنیم، میگوید: شعر ظرفیت فراوانی برای برنامهسازی دارد اما تنها بهرهبرداری جدی تلویزیون و رسانه از شعر، برنامه مشاعره بوده که نازلترین سطح استفاده از شعر است.
این شاعر که در دیدار مقام معظم رهبری با شاعران حضور داشت، در گفتوگو با ایسنا، درباره سخنان ایشان در این دیدار سالانه، درباره کارکرد رسانهای شعر در دنیای امروز، اظهار کرد: اگر بخواهیم در طول تاریخ تعریف روشن و مشخصی از هویت اسلامی و ایرانی خودمان یعنی یک انسان شرقی ایرانی مسلمان داشته باشیم، طبیعتاً فقط در آینه شعر ما قابل مشاهده است. شعر عصاره تمام آمال، آرزوها، نگرشها، احساسات و اندیشههای ما در طول تاریخ بوده است. شعر تنها رسانهای بوده که در طول تاریخ هم فرهنگسازی میکرده و هم فرهنگ را نسل به نسل منتقل میکرده است.
او سپس گفت: در دوره کنونی علیرغم اینکه شعر رقبای جدیای خصوصاً در حوزه دیداری مانند سینما پیدا کرده است، کماکان کارکرد اصولی، مبنایی و زیرساختی خود را در فرهنگ ما دارد و بسیاری از هنرهای دیگر بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از شعر تأثیر میگیرند. شعر به هنرهای دیگر نگاه تازهای میدهد و افق تازهای را فرارویشان میگذارد و به آنها برای کشف مضامین جدید الهام میدهد.
محدثی خراسانی با بیان اینکه شعر هنر عمومی و فراگیر ماست، افزود: یکی از دلایل این موضوع این است که شعر با زبان و مفاهیم سروکار دارد؛ زبان و مفاهیم بین ایرانیها مشترک است و همه کسانی که به زبان فارسی صحبت میکنند به نحوی با شعر مرتبطاند.
زبان فارسی زبان شعر است
این شاعر با بیان اینکه زبان فارسی زبان شعر است، ادامه داد: اگر حرفهای عادی و معمول مردمان کوچه و بازار و حتی مردمان روستاها را از نظر ادبی تجزیهوتحلیل کنیم، میبینیم مردمان ما چقدر از عناصر شعر در گفتوگوهای خود استفاده میکنند؛ مثلاً پیش میآید که کسی از دست فردی دیگر عصبانی است و زمانی که میخواهد نفرین کند، میگوید «الهی جوانمرگ شوی»؛ در منطقه تربتجام این اصطلاح را میگویند «الهی نهالشکن شوی»؛ یعنی در واقع زمانی که هنوز نهال هستی بشکنی، آنها تعبیر جوانمرگی را شاعرانه مطرح میکنند و ازایندست تعابیر بسیار در میان مردمان است.
او با تأکید بر اینکه نباید از وجه رسانهای شعر غفلت کنیم، اظهار کرد: رسانه ملی میتواند از ظرفیت شعر برای برنامهسازیهای مختلف استفاده کند؛ اما تنها بهرهبرداری جدی تلویزیون و رسانه از شعر، برنامه مشاعره بوده که نازلترین سطح استفاده از شعر است. شعر ظرفیت فراوانتری دارد و میشود کارهای فراوانتری کرد.
محدثی خراسانی درباره ضرورت تقویت حافظه شعری از دوران کودکی و اینکه به نظر میرسد نسل جوان توجه کمتری به شعر دارد، نیز اظهار کرد: ارزیابی من این است که شعر در سالهای اخیر رواج خوبی خصوصاً در نسل جوان داشته، چه در مقام شاعر که شاعران جوان فراوانی داریم و چه کسانی که شعر را گوش میکنند و مخاطب شعر هستند. در نقد ادبی قبل از انقلاب ترکیب «شعر جوان» را نداشتیم؛ زیرا نسل جوان گرایش زیادی به شعر نداشت که این ترکیب ساخته شود، این ترکیب بعد از انقلاب ساخته شده که نشان از گرایش نسل جوان به شعر دارد.
از رساتر شدن زبان تا رسیدن به تعادل
او سپس توضیح داد: ضرورت اینکه شعر در کتابهای درسی از دوران کودکی فراوان باشد و کودکان شعر حفظ کنند، این است که اگر بچهها بیشتر با شعر سروکار داشته باشند، زبانشان قویتر میشود، قدرتشان برای بیان احساس و اندیشهشان بیشتر میشود، واژگان بیشتری در اختیارشان قرار میگیرد و با گستره واژگانی که خواهند داشت، سرعت انتقال ذهنشان زیادتر میشود و زمانی که بخواهند مطلبی را بنویسند یا بیان کنند، گنجینه عظیمی از مفاهیم، واژگان، کنایهها و استعارهها را در اختیار دارند و این موضوع به رساترشان بیان احساسات و اندیشهشان کمک میکند.
این شاعر خاطرنشان کرد: حفظ شعر بخصوص شعر کلاسیک موزون ناخودآگاه به موزون شدن خود انسان کمک میکند تا به تعادل برسد؛ همانطور که دو مصرع یک بیت، دو کفه ترازویی هستند که شعر را به تعادل میرسانند، حفظ شعر کمک میکنند انسان در وجود و رفتارش میانهرو، متعادل و متوازن باشد. بر اساس تجربه شخصی میگویم این موضوع تأثیرات جانبی حفظ شعر بر انسان است.
شعر و پاسداشت زبان فارسی
او درباره اینکه آیا حفظ شعر باتوجهبه گسترش دایره واژگانی به پاسداشت زبان فارسی هم کمک میکند، اظهار کرد: زمانی که پدیده، تکنولوژی و مفهومی از کشورهای دیگر وارد کشور ما میشود اگر از همان ابتدا دروازهبانی نشود، تبعات خواهد داشت. اگر از همان ابتدا که موبایل وارد کشورمان شد، و قبل از اینکه واژه «موبایل» سر زبانها بیفتد، دروازهبانی درستی داشتیم، این واژه رایج نمیشد. زمانی که مفهوم و تکنولوژی وارد کشورمان میشود و سر زبانها میافتد تازه به فکر میافتیم که معادلسازی کنیم؛ اما زمانی که واژهای جا میافتد اگر چندین معادل هم بسازید، جاافتادن معادل و پاکشدن واژه بیگانه دشوار میشود. فرهنگستان و نظام فرهنگی ما باید رصد کند و هوشیار باشد که چه چیزی وارد کشور میشود و از همان ابتدا نگذارد اصطلاحات بیگانه متداول شود.
محدثی خراسانی در ادامه بیان کرد: شعر به غنیشدن زبان و ترکیبسازی و معادلسازی کمک میکند و با غنیشدن ذهن از واژگان و ترکیبات باعث میشود مردم برای بیان مفاهیم و اندیشههای خود به اصطلاحات خارجی نیازمند نشوند و بتوانند با واژگان فارسی و بهرهمندی از ظرایف زبان فارسی مفاهیم موردنظر خود را به زبان فارسی بیان کنند.
غفلت از ظرفیتهای زبان فارسی
او یادآور شد: انسان افکار، احساسات و اندیشههای ظریف و عمیقی دارد که همه زبانها توان بیان آنها را ندارند. باید زبان این ظرفیت را داشته باشد تا با ظرافت و موشکافی ذهن انسان را بیان کند و زبان فارسی توانسته این کار را بکند؛ اندیشههای عمیق، ژرف، تودرتو و لایهلایه حافظ و مولانا را چه زبانی میتوانسته با آن عمق و ژرفا بیان کند؟ گوته برای آنکه ظرافتهای ذهن و عمق اندیشه حافظ را درک کند، تجریدی را که حافظ تجربه کرده و یا قیدی که حافظ در کوران سرودن شعر تجربه کرده، درک کند زبان فارسی را یاد میگیرد زیرا نمیتواند با ترجمه به آن دست پیدا کند. زبان فارسی ظرفیت بیان ظریفترین، دقیقترین و مویرگیترین احساسات و اندیشههای بشری را داشته است و هیچ زبانی این ظرفیت ندارد؛ اما ما باز هم از این ظرفیت غافل هستیم.
محدثی خراسانی درباره ضعف ترجمه ادبیات ایران، چه شعر و چه داستان بهویژه ادبیات معاصر به زبانهای دیگر، گفت: نظام فرهنگی ما، نظام بسیار فشلی است و هیچ راهبرد و برنامه درازمدتی برای این موضوع ندارد. آنچه از گذشتگان ما ترجمه شده، خارجیها خودشان این کار را کردند؛ نیکلسون مثنوی را ترجمه کرده، ادوارد براون به خیام و گوته به حافظ عنایت داشتهاند وگرنه ما هیچ تلاشی در این زمینه نکردهایم، در واقع دیگران متوجه شدند چه گنجینههایی در اینجا هست و آمدند و گنجینهها را ترجمه کردند. در دوره معاصر از ادبیات کشورهای دیگر ترجمه شده اما از ادبیات خودمان این اتفاق نیفتاده مگر اینکه ناشر و مترجمی آنهم با نگاه اقتصادی چیزی را ترجمه کرده باشد وگرنه دولت برنامهای در این زمینه ندارد. همانطور که در جلسه دیدار رهبری گفته شد، ما نیازمند «نهضت ترجمه» هستیم تا حرکت عظیم، راهبردی و هدفمندی تعریف شده و آثاری انتخاب شود و مترجمان شایستهای به کار گرفته شوند و کار بزرگی صورت بگیرد تا بتواند عقبافتادگی و بیتوجهی را جبران کند. تا جایی که میدانم نهادهای کلان فرهنگی به فکرشان نرسیده چنین کاری کنند، چه رسد به اینکه کاری کرده باشند.
انتهای پیام