Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-04-16@18:25:55 GMT

محمدرضا خاتمی در مورد انتخابات 88 به تابش چه گفت؟

تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۶۱۱۷۶

محمدرضا خاتمی در مورد انتخابات 88 به تابش چه گفت؟

به گزارش جماران؛ محمد رضا تابش نائب رئیس فراکسیون امید با حضور در برنامه دست خط به نکاتی پیرامون رابطه آیت الله خاتمی با حضرت آیت الله خامنه ای، انتقاد اصلاح طلبان به آیت الله هاشمی، رسیدن احمدی نژاد به سمت ریاست جمهوری، اتفاقات پیرامون انتخابات ۸۸ و ...پرداخته است. بخشی از این گفت و گو را در ادامه بخوانید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حضرت آقا قبل از انقلاب با آیت‌الله خاتمی ارتباط داشتند. این ارتباط چطور بود؟ به خاطر تبعید به آنجا بود؟

نه. اولاً مرحوم آیت‌الله خاتمی وقتی مشهد در قبل از انقلاب مشرف می‌شدند، حداقل سه ماه می‌ماندند. نمی‌دانم، واسطه حلقه وصل ایشان مرحوم آیت‌الله آشتیانی بود و بعد وقتی با هم آشنا شدند، خیلی شیفتگی متقابل ایجاد شد؛ یعنی آقا روشنفکر بودند و همه کتاب‌های مرحوم شریعتی را پدربزرگ ما خوانده بودند، رادیو داشتیم و زمان طاغوت پیک ایران که برای کمونیست‌ها بود یا BBC و اخبار آن را از رادیوی ما گوش می‌دادند. حوزه علمیه اردکان یک زمانی روحانیت می‌گفتند این روزنامه‌ها اوراق ضاله است ولی از روز اولی که کیهان و اطلاعات متولد شدند، آرشیوش در حوزه علمیه اردکان که پدربزرگ من سرپرست آن بود، موجود است.

این تقارب فکری باعث پیوند بسیار عمیقی بین رهبری معظم و مرحوم آقای خاتمی شد و در دوران تبعید هم این ارتباط تداوم یافت. به یاد دارم، نوجوانی بودم و پدربزرگ ما یک‌باره تصمیم گرفت به ایرانشهر برود که آقا در ایرانشهر تبعید بودند. گفتیم شما پیرمرد ۷۰-۶۰ ساله و این گرمای سخت، ولی گفتند باید بروم و وظیفه خود را عملی کنم. جهات مختلفی هم سر زدن ایشان داشت. به ایرانشهر رفتند.

و روزهای آخر عمر خود شنیده بودم ایشان انار دست‌چین می‌کردند و برای رهبر انقلاب می‌فرستادند.

اردکان خانه‌های ما که آنجا است ساختمان‌های قدیمی جلویش باغچه دارد. زمستان‌ها در خانه بودند که نزدیک حوزه علمیه بود و تابستان که از درس فارغ می‌شدند، باغچه‌ای که درخت انار داشت، بودند. همین دست‌چین کردن انار بود، هر وقت خودشان به باغ می‌آمدند خودشان این کار را می‌کردند. خدمت رهبری می‌فرستادند که این امر خوب همین طور در هر صورت استمرار دارد و خاطرات بسیار خوبی رهبری از باغ دارند.

اینطور شنیدم که آیت‌الله خاتمی دست‌چین می‌کردند و دعا هم می‌خواندند.

بله؛ آن ارتباطات خیلی وسیع است.

سال ۶۸ فکر می‌کردید بعد از امام آیت‌الله خامنه‌ای رهبر شوند؟

نه، من واقعاً دلم می‌لرزید. دایی ما که نائب رئیس مجلس هم بودند، نوه امام را دارند؛ داماد آقای اشراقی هستند. آقا سیدمحمد هم با احمد آقا خیلی نزدیک بودند، ارتباطات تنگاتنگ و نزدیکی داشتیم. از بیماری و کسالت امام بیشتر از مردم می‌دانستیم و واقعاً دل ما می‌لرزید.

الحمدالله خبرگان تصمیم به جا و شایسته را گرفت و علیرغم این که خود آقا موافق نبودند رهبری را به ایشان محول کردند. واقعاً خودم به داشتن چنین رهبری افتخار می‌کنم.

گفته بودید اگر اصلاحات نبود شاهد بازگشت به دوران خفقان و استبداد بودیم.

چه کسی گفته است؟

شما گفتید.

نمی‌دانم در چه موقعیتی بود که این حرف را بیان کردم، الان با شما هم خیلی حرف می‌زنم. گفتم مشی و روش اصلاحات حرکت بر مدار قانون است، برای مقابله با کژی‌ها و کاستی‌ها است. در هر صورت کشور در مداری قرار گرفته بود که اگر به نظر من حرکت اصلاحی نبود، بسیار تفرق بین مردم و حاکمیت ایجاد می‌شد؛ اصلاحات پیوند داد.

یعنی عملکرد دولت آن زمان داشت این شرایط را رقم می‌زد؟

مجموعاً منظور است. نه فقط عملکرد دولت مدنظر باشد. مجموعاً مدنظر است. مسئولین خود را تافته جدا بافته از مردم می‌دانستند. 

ولی خب آن زمان اصلاح‌طلبان خیلی آقای هاشمی را نقد می‌کردند.

بله، ولی خدا آقای هاشمی را رحمت کند که ایشان را «امیر بی گزند» می‌گفتم و واقعاً کسی بود که می‌شد همه حرف‌ها را بدون رودربایستی با ایشان بیان کنید. نقد کنید و حرف داشته باشید و صحبت کنید. چرا مردم این همه به آقای خاتمی ناشناخته رای دادند؟ اعتراض داشتند. به رویه‌ها اعتراض داشتند. به رویه‌ها و به عقاید و عادات و آداب و چیزهایی که انحرافات و کژی‌هایی بود که ایجاد شده بود. در هر صورت مردم سلطنت نمی‌خواهند. مردم جمهوری اسلامی مستقر کردند که بتوانند در انتخابات آنچه را که باب طبع آنها است و از زبان کاندیدا می‌شنوند، محقق کنند.

آقای تابش در اینجا یک تناقض وجود دارد. این که بالاخره حرف شما درست است و آن زمان ما هم دانشجو بودیم و مردم شرایط را دیدند و به آن نقد داشتند به خصوص آن زمان نقدهایی که دوستان شما می‌کردند، واقعاً دولت بود. دولت مستقر آن زمان یعنی آقای هاشمی بود.

بعد به سمت انتخابات آمدیم و همه خیال می‌کردند آقای هاشمی سمت آقای ناطق است و در خطبه‌ها یک اشاره‌ای کردند که اشاره معروف بود و بعد کارگزاران آمدند که حزب ساخته آقای هاشمی بود و معاون های آقای هاشمی پشت آقای خاتمی آمدند و همان ها تیم اقتصادی دولت آقای خاتمی شدند. بعد جالب این بود که مجلس ششم می‌خواست تشکیل شود که چه نقدهایی به آقای هاشمی از طرف اصلاح‌طلبان می‌شد و استعفای آقای هاشمی رقم خورد. یک تناقضی درونش  نهفته است.

من آن نقدها را اصلاً نمی‌پسندم. خیلی‌ها را خط بطلان می‌کشم. رویه من را در مجلس می‌دانید. من در هر انتخاباتی که آقای هاشمی کاندیدا بود به ایشان رای دادم. یعنی کاندید اصلاح‌طلب هم داشتیم ولی من تشخیصم این بود آقای هاشمی می‌تواند، چه در مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری باشد.

حالا اگر از ما حرف‌هایی بیان شده که شاید خام و ناپخته بودم و یک جاهایی نقدها و انتقادات وارد بوده و یک جاهایی هم خود افراد اظهار می‌کنند از سر خامی و نسنجیدگی مواضعی گرفتیم و حرف‌هایی زدیم. حالا ما کار به موضع‌گیری نداریم ولی عملکرد دولت، هر کسی در ترکیب دولت بود، آقای خاتمی بهترین عملکرد دولت‌ها بعد از انقلاب اسلامی بوده است.

وزارت اقتصاد ما وقتی آقای خاتمی رئیس‌جمهور شدند، ۱۵۰ تا شرکت اقتصادی داشت که وزارت اطلاعات داشت کار اقتصادی می‌کرد. آقای خاتمی گفتند همه اینها باید تعطیل شود. گفتند اصل ۴۴ قانون اساسی را به مرحله اجرا می‌گذاریم.

تندروی‌های برخی دوستان اصلاح‌طلب چه در مجلس ششم و چه در دولت چه لطماتی زد؟

در هر صورت آقای رنجبران ۴۱ ساله آقای رنجبران ۱۰ ساله یا ۲۰ ساله نیست. خوب است که متناسب با تجربیاتی که پیدا می‌کند، سیر تکاملی را هم بپیماید. در هر صورت ممکن است من هم در جاهایی خامی و نپختگی و نسنجیدگی داشته باشم. با این مراقبت‌ها و مواظبت‌ها من می‌گویم بیچاره مردمی که من ۲۱ ساله بخشدار آنها بودم؛ خام بودم. با این اصالتی که دارم و با این مراقبت‌ها و با این اوصافی که دارم، شما می‌گویید یک جایی جوانی و نسنجیدگی است و در مدار قدرت نیست و کشورداری بلد نیست و حکومت‌داری بلد نیست.

ولی شما در عین اینکه دوره اول نمایندگی‌تان بود، ولی کارهای هوشمندانه‌ای کردید. مثلاً دوره مجلس ششم همفکران شما نامه نامناسبی برای رهبر انقلاب نوشتند ولی شما پای آن نامه را امضا نکردید.

آن توفیق خداوند است. یکی ریشه در اصالت آدم دارد که در هر صورت وقتی بنیاد کار آدم بر دین و تفکر دینی باشد، خیلی محاسبه و مراقبه می‌کند که این کار حجت شرعی دارد یا نه. یکی دیگر هم پیوندی است بین مرحوم آیت‌الله خاتمی و مقام معظم رهبری برقرار بود و محبتی که ایشان به من داشتند.

فکر می‌کردید برخی از همکاران شما در مجلس ششم الان آن ور مرزها باشند؟

واقعاً متاسفم. یعنی نمی‌خواهم بگویم چرا این کار را کردند. هر کسی خودش مسئول اعمال و افعال خودش هستند، شاید عرصه بر آنها تنگ شده ولی به جبهه اصلاح‌طلبان و اصلاحات این حرکت ضربه زد.

فکر می‌کردید در سال ۸۴ آقای احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شود؟

آن هم باز یک پدیده بود و مانند جریان ۷۶ بود، ولی آن از چند ماه پیش معلوم بود. در روش‌هایی که بکار گرفته بود و مردمی بود، چون من جهاد سازندگی بودم و در طیف و طبقه مردم بودند، می‌دیدم مثلاً در کاغذ کاهی تبلیغات خود را نوشته بود یا به مسائل و مواردی اشاره کرده بود که به اصطلاح جامعه مبتلا به آن است. چند ماه قبل آن مشخص بود که در این عرصه برنده آقای احمدی‌نژاد است.

سال ۸۸ سال بدی بود و آن فتنه‌ای که اتفاق افتاد.

بله.

ضربات بدی زد. حالا من سوالی داشتم که به مسائل روز ما هم می‌خورد، یکی از دایی‌های شما که اشاره به اسم ایشان کردید، دوباره پرونده این قصه را چند وقت پیش باز کرده و اشاره کرده بود. به نظر شما این کار درست بود؟

به نظر من حضور اصلا در آن مصاحبه و آن شخصیت‌هایی که در اصل دنبال گل گرفتن هستند، درست نبود. دو تا کارش درست نبود. اگر فیلم را ببینید خبرنگار او را به جایی می‌رساند که این حرف را از او بگیرد. بعد از اینکه این اتفاق افتاد، خود ایشان به من گفت علیرغم اینکه من اشکالاتی را بر انتخابات وارد می‌دانم، ولی من خیلی ناراحتم که در این موقعیت این حرف را زدم.

از دل همین انتخابات دایی شما درآمده، از دل همین انتخابات آقای احمدی‌نژاد درآمده، از دل همین انتخابات آقای روحانی درآمده که ...

من می‌گویم تخلف بود، ولی تقلب نبود. من موضع خودم را بیان کردم.

برخی از همفکران شما البته از افراد تند اصلاح‌طلب اشاره کرده‌اند که اگر در انتخابات مجلس آینده کاندیداهای اصلی ما تائید شوند وارد صحنه می‌شویم و اگر تائید نشوند، مسئولیتش متوجه شورای نگهبان است و ما وارد نمی‌شویم.

من مخالف هستم. همیشه روش من این است که «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». من معتقد این هستم که راه و مرام اصلاح‌طلبی گذر از صندوق رای است. هر چه مشارکت مردم بیشتر باشد و پایداری نظام و انقلاب بیشتر است.

ما مدیون و وام‌دار مردم هستیم. مردم ولی نعمت ما هستند و باید کاری کنیم که با استفاده از ظرفیت های مادی و معنوی این کشور، سطح رفاه و معیشت مردم و عمران و آبادانی کشور در جایی قرار بگیرد که مردم خاطره بسیار خوبی از حاکمیت دین در ایران داشته باشند. این وظیفه انقلابی، شرعی و دینی ما است و ان‌شاالله در این مسیر حرکت کنیم.

انتهای پیام

منبع: جماران

کلیدواژه: قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر لیگ ملت های والیبال آیت الله هاشمی رهبر معظم انقلاب محمدرضا تابش محمدرضا خاتمی انتخابات ۸۸ قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر لیگ ملت های والیبال امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۶۱۱۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقوی حسینی: «پشم» مقدرات مجلس آینده را تعیین می‌کند!

نقوی حسینی گفت: در مجلس آینده، به تعبیری از کُندترین جریانات و افراد گرفته تا تندترین جریانات و افراد حضور دارند بنابراین، چون طیف گسترده‌ای از جریانات سیاسی حضور دارند یقینا تقسیم کرسی‌ها بین این جریانات کار بسیار دشواری است.

به گزارش خبرآنلاین، «پشم» مخفف پایداری، شریان و مصاف؛ این اصطلاحی است که سیدحسین نقوی حسینی از چهره‌های سیاسی اصولگرا و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی برای طیفی از راهیافتگان به مجلس آینده به کار می‌برد، او که در لابه‌لای و مابین سخنانش، گاه و بی‌گاه کنایه‌های تند و تیزی به گروه و حزب سیاسیِ سابق خود یعنی پایداری‌ها می‌زند با لحنی طنزگونه و البته طعنه‌آمیز می‌گوید: «پشم» مقدرات مجلس آینده را تعیین می‌کند!

نقوی حسینی که سابقه سه دوره نمایندگیِ مجلس را در کارنامه سیاسی‌اش دارد بر این باور است که مجلس دوازدهم، مجلسی ترکیبی است که در تصمیم‌ها و اقدامات مختلف، با چندگانگی روبرو خواهد شد. نقوی حسینی ضمن اشاره به اینکه مجلس دوازدهم در بحث ریاست، نُواب، اعضای هیئت رئیسه و کمیسیون‌ها، بحث‌ها و تنش‌های بسیاری خواهد داشت پیش‌بینی می‌کند که اداره کردن مجلس دوازدهم، کار بسیار سخت و دشواری است.

او در ادامه، به چالش‌های پیش روی دولت و مجلس و به طور کلی کشور در سال ۱۴۰۳ می‌پردازد و ضمن بیان، اما و اگر‌هایی در حوزه دیپلماسیِ دولت، با تأکید بر بحث اقتصادی و لزوم باز شدن گره‌های کور در این حوزه، می‌گوید: در حوزه اقتصادی، نیازمند یک سری جراحی‌ها و اقدامات بسیار اساسی هستیم.

او گریزی هم به علل کاهش مشارکت مردم و افزایش آراء باطله در انتخابات‌های اخیر می‌زند و بر ضرورت بررسی عقلای حاکمیت درباره این موضوعات تأکید دارد.

در ادامه گفت و گوی سیدحسین نقوی حسینی از چهره‌های سیاسی اصولگرا و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی را می‌خوانید؛

آقای نقوی حسینی! مجلسی که طی ماه‌های آینده روی کار خواهد آمد و همچنین منتخبان آن (از چهره‌های سرشناس و نام آشنا گرفته تا چهره‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند) را چطور می‌بینید؟

بنده اصطلاحی را ابداع کردم تحت عنوان «پشم» (با خنده). از نگاه بنده مقدرات مجلس آینده در اختیار «پشم» است یعنی پایداری، شریان و مصاف؛ که این اصطلاح، توضیح مختصر و مفید این سه کلمه است.

«پشم» مقدرات مجلس آینده را تعیین می‌کند!

بنابراین آنچه پیداست «پشم» مقدرات مجلس آینده را تعیین می‌کند. اینطور که به نظر می‌رسد مجلس دوازدهم به لحاظ ترکیب‌بندی و ساختار جریانات، یک مجلس ترکیبی است و این مجلس ترکیبی، هم مدیریت و هم انسجام‌بخشی آن بسیار دشوار و مشکل است از سوی دیگر نیز کمیسیون‌ها یقینا دچار فراز و فرود‌های مدیریتی خواهند شد علاوه بر اینها، ایجاد همگرایی و انسجام‌بخشی در صحن برای مخالفت و موافقت با طرح‌ها، لوایح، استیضاح‌ها، تحقیق و تفحص و سوال از وزرا و ... دچار یک چندگانگی خواهند شد.

پایداری‌ها نشان دادند برخلاف ادعاهایشان اهل معامله هستند!

در مجالسی که دارای یک اکثریت قاطع است و علاوه بر آن، شاهد یک اقلیت هستیم تکلیف بسیار روشن است مانند مجلس یازدهم که حدود ۲۵۰ نفر در فراکسیون انقلاب اسلامی بودند، از این رو تکلیف رئیس مجلس، نواب و اعضای هیأت رئیسه و کمیسیون‌ها مشخص و روشن بود، چون به راحتی تصمیم می‌گرفت و این تصمیم را در همه بخش‌های مجلس نیز اعمال می‌کرد یا در مخالفت‌ها و موافقت‌ها با لوایح و طرح‌ها، کار‌ها بسیار آسان‌تر انجام می‌شد این در حالی است که در حال حاضر وضعیت تا حدود زیادی دشوار و با مشکل روبرو است، چون یک اقلیت اصلاح‌طلب در مجلس حضور دارند که تعدادشان ۴۰ نفر است، جریان دیگری تحت عنوان شورای وحدت نیز حضور دارند که تعدادشان بیش از ۶۰ نفر است که در حوزه‌های مختلف کشور توانستند رأی کسب کنند همچنین شریان نیز بخشی از کرسی‌های مجلس را به خود اختصاص داده است، شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب هم بخش دیگری از کرسی‌های مجلس را به دست آورده که جبهه پایداری نیز در داخل این ائتلاف قرار گرفت که برخلاف آن گفتمان و ادعا‌هایی که قبل از انتخابات مطرح می‌کردند، بود بدین‌گونه که با نحوه مدیریت قالیباف در مجلس مخالف بودند و همواره این موضوع را مطرح می‌کردند که لیست مستقلی معرفی خواهند کرد و حتی مدعی بودند اگر این لیست مستقل رأی نیاورد باز هم لیست مستقل معرفی می‌کنیم، اما در نهایت شاهد بودیم که اهل معامله هستند و آن گفتمان و ارزش‌ها نیز برای آن‌ها چندان مهم نیست بلکه کرسی‌ها برای آن‌ها از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ بنابراین علاوه بر جبهه پایداری، بخشی از کرسی‌ها به مصاف، همچنین صبح ایران و سایر گروه‌هایی که حضور دارند اختصاص می‌یابد. به نظر می‌رسد مجلس بسیار سختی خواهیم داشت در واقع مجلس سه فراکسیونی داشتیم

تنش‌های غیرقابل پیش‌بینیِ مجلس دوازدهم در انتخاب ریاست مجلس

به عنوان مثال، مجلس دهم، مجلس سه فراکسیونی بود که شامل اصلاح‌طلب‌ها، اصولگرا‌ها و مستقلین بود، اما در این مجلس ۵،۴ فراکسیون تشکیل خواهد شد که اگر این فراکسیون‌ها به این شکل با توجه به تقسیم کرسی‌ها تشکیل شود مدیریت و انسجام‌بخشی و همگرا کردن مجلس، کار بسیار دشواری خواهد شد به بیان دیگر درباره بحث ریاست، نُواب، اعضای هیئت رئیسه و کمیسیون‌ها، بحث‌ها و تنش‌های بسیاری خواهند داشت بنابراین به نظر می‌رسد اداره کردن مجلس دوازدهم، کار بسیار سخت و دشواری است.

یعنی می‌گویید تصمیمات و مصوباتی که در مجلس آینده اتخاذ می‌شود نقش جریانات تندرو امثال پایداری و شریان بسیار پررنگ خواهد بود؟

به نظر می‌رسد اختلاف نظر بسیاری رخ می‌دهد به بیان دیگر در مجلس آینده، به تعبیری از کُندترین جریانات و افراد گرفته تا تندترین جریانات و افراد حضور دارند بنابراین، چون طیف گسترده‌ای از جریانات سیاسی حضور دارند یقینا تقسیم کرسی‌ها بین این جریانات کار بسیار دشواری است.

حدود ۵۰،۶۰ نفر از نامزد‌های مستقل وارد این مجلس شدند که از همین حالا در حال تشکیل فراکسیون مستقلین هستند که آقای نوری قزلجه در حال مدیریت آن است. به نظر می‌رسد مجلس آینده کار بسیار سختی در پیش رو خواهد داشت و اختلاف نظر در این مجلس به وضوح دیده می‌شود.

چند فراکسیونی بودن مجلس دوازدهم تصمیم‌گیری را دشوار می‌کند

آیا از دیدگاه شما، فراکسیون مستقلین می‌توانند در مجلس اثرگذار باشند؟ در صورت موثر بودن، این تاثیرگذاری تا چه میزان خواهد بود؟

به نظر می‌رسد، چون فراکسیون‌ها به مثابه وزنه‌ای در مجلس هستند این وزنه‌ها به هر سمت و سو، سوق داده شوند یا میل پیدا کنند می‌توانند آن طرف را سنگین کنند البته در مجلس دوازدهم چنین تصوری سخت است به عنوان مثال مجلس دهم در تصمیم‌گیری‌ها، اگر فراکسیون مستقلین به سمت فراکسیون امید می‌رفت آن‌ها اکثریت را کسب می‌کردند اگر به سمت اصولگرا‌ها می‌رفت طبیعتاً اصولگرا‌ها در مجلس اکثریت را کسب می‌کردند، چون سه فراکسیونی بود مستقلین به هر سمت و سو که میل پیدا می‌کرد آن فراکسیون سنگین وزن می‌شد، اما در این مجلس آینده، سه فراکسیون نداریم که یک فراکسیون مستقلین بتواند نقش موازنه بین آن‌ها ایفا کند بلکه چند فراکسیون داریم بنابراین این کارکرد از فراکسیون‌ها گرفته می‌شود.

قالیباف و متکی گزینه مطلوبی برای ریاست مجلس هستند اما

 به انتخابات هیئت رئیسه اشاره کردید با توجه به اینکه آراء آقای قالیباف دچار ریزش شده و در حال حاضر نیزمورد هجمه بسیاری قرار می‌گیرد در بین گزینه‌هایی که برای ریاست مطرح هستند آیا آقای قالیباف خیرالموجودین محسوب می‌شود؟ آیا شما این دیدگاه را قبول دارید یا خیر؟

در حال حاضر برای ریاست مجلس چند گزینه مطرح هستند آقایان قالیباف، منوچهر متکی، آقاتهرانی و حمید رسایی (که ادعای ریاست را دارد هر چند رد می‌کند) مطرح هستند.

 به نظر می‌رسد آقای رسایی با هدف ریاست مجلس شدن، وارد انتخابات مجلس شده است...

احتمالا شریان برای انتخابات ۱۴۰۴ هم هدف دارد و در عین حال هدف‌گذاری‌هایی را انجام می‌دهد در همین راستا، برای ریاست مجلس هم مدعی خواهد بود. براساس شنیده ها، آقای نبویان هم مطرح برای ریاست مجلس مطرح هستند با توجه به اینکه ایشان رأی بالای تهران را کسب کردند از این رو ممکن است مطرح شود.

هدف برخی برای ورود به مجلس برخورد با قالیباف است

در بین افرادی که برای ریاست مجلس مطرح هستند به نظر می‌رسد قالیباف و متکی بیشتر مورد توجه هستند آقای متکی به دلیل مقبولیت بین الفراکسیونی، موقعیت نسبتا خوبی دارد آقای قالیباف هم تجربه ریاست مجلس را در کارنامه اش دارد و به لحاظ کرسی‌ها نیز کرسی‌های قابل توجهی هستند که تمایل بیشتری به آقای قالیباف داشته باشند البته آقای قالیباف مخالفان سرسخت و جدی نیز دارد در حالی که آقای متکی، این مخالفان جدی را ندارد، چون برخی با این هدف وارد مجلس شدند که با آقای قالیباف برخورد کنند بنابراین به سادگی زیر بار ریاست وی نمی‌روند.

در انتخابات مجلس دوازدهم کاندیدا‌های مشهور اصولگرا و غیراصولگرا رأی نیاوردند

در چند انتخابات اخیر به تعبیری با زایش‌هایی در اردوگاه‌های سیاسی سنتی روبرو بودیم، خصوصا در جریان اصولگرا مشخصا در انتخابات اخیر چند لیست شدن و کنار زدن ائتلاف‌های سیاسی اصلی را از سوی خرده تشکل‌ها را شاهد بودیم، این زایش‌ها را نتیجه چه چیزی می‌دانید؟

به نظر می‌رسد چندین عامل در این بحث موثر است نخست اینکه این تفکر در همه جریانات سیاسی وجود دارد مبنی بر اینکه جوان‌تر‌ها میدان داری کنند و سالخورده‌ها و مُسن‌تر‌ها در قالب مشورت و مشاوره و هدایت جریانات سیاسی نقش‌آفرینی کنند این تمایل در همه جریانات وجود دارد به همین دلیل ما شاهد ظهور و بروز قشر جدیدی از نمایندگان مجلس هستیم که هم جوان، تحصیلکرده، خوش فکر و هم جویای نام هستند، در نتیجه تمایل طبیعی در بین جریانات سیاسی یکی از دلایل این زایش‌ها است.

دلیل دوم از پایه رأی‌دهی مردم نیز شروع می‌شود که تا حدودی بزرگتر‌ها و شیوخ جریانات سیاسی موفق عمل نکرده‌اند به بیان دیگر مردم احساس می‌کنند که این شیوخ موفق نبوده اند که این همه گرفتاری‌ها و مشکلات موجود در جامعه وجود دارد چرا که مسئولیت‌ها به آن‌ها سپرده شده بود؛ بنابراین بهتر است این افراد ناموفق در تصاحب کرسی‌های مجلس تکرار نشوند، در نتیجه این تمایل در بین رأی دهنده‌ها نیز وجود داشت. به عنوان مثال ما حوزه‌هایی را داریم که هم جریانات اصولگرا و غیر اصولگرا، کاندیدا‌های بنام و مشهوری را در صحنه انتخابات داشتند، اما از بین کاندیداها، فردی رأی کسب کرده که هیچ نسبتی با این جریانات ندارد، گفتمان دیگری دارد و در نهایت موفق شده رأی قابل توجهی به خود اختصاص دهد.

صداوسیما برای مجلس دوازدهم به تنهایی لیست جدایی داشت

افرادی که تحت عنوان پاجوش‌ها در بحث انتخابات مجلس دوازدهم مطرح شده‌اند را چطور می‌بینید؟ امثال برخی مجریان صدا و سیما و...

به نظر می‌رسد در این دوره از انتخابات، صداوسیما به تنهایی لیست جدایی داشته است (با خنده) و باید گفت لیست صداو سیما و یا فراکسیون صداوسیما در این انتخابات نقش آفرین بوده است چه افرادی که در برخی شهرستان‌ها رأی آوردند، چون چهره‌های صداوسیمایی بودند و چه کسانی که مورد توجه صداوسیما بودند توانستند رأی بیاورند. این موضوع هم پویش جدیدی در جریان انتخابات تلقی می‌شود مبنی بر اینکه به یک جوان انقلابی اعتماد می‌شود.

توصیه بنده به این دوستانی که با این پویش، به مجلس راه پیدا کرده آمد این است که این دوره را دوره آموزش و آمادگی برای کار‌های مهم‌تر قلمداد کنند و از تندروی و موضع گیری‌های افراطی و رادیکال، پرهیز کنند به بیان دیگر بیشتر تجربه آموزی کنند چراکه به هر حال جوانان در آینده باید مجلس و دولت را اداره کنند. در واقع این دوره، دوره اندوختن تجربه است که باید با همه جریانات و شخصیت‌های داخل مجلس تعامل داشته باشند تا در آینده بتوانند نقش‌های معماری ایفا کنند.

دلیل اصلی ظهور پاجوش‌های انتخاباتی

این انشقاق موجود در اردوگاه‌های سیاسی اصلی، بدنه رأی‌ها و افکارعمومی‌های مرتبط با این جریانات سیاسی را سردرگم نخواهد کرد؟

نخست اینکه علت ظهور این پاجوش‌ها، انشقاق‌ها و انفکاک‌هایی است که صورت می‌گیرد و به تعبیری دلیل اصلی شکل‌گیری جریانات نو در بین طیف‌های سیاسی، عدم وجود یک چهارچوب قانونمند تحزب در کشور ما است در واقع ما حزب نداریم هر چند گفته می‌شود ۲۵۰ حزب در کشور داریم، اما همین موضوع که گفته می‌شود ۲۵۰ حزب داریم بدین معناست که حزب نداریم! مگر سوپرمارکت و فروشگاه زنجیره‌ایِ سرای ایرانی است که ما ۲۵۰ حزب داشته باشیم؟!

معمولاً در کشور‌های دموکراتیک که رقابت سیاسی-حزبی صورت می‌گیرد دو الی چهار حزب وجود دارد که دو حزب آن، احزاب اصلی هستند و در کنار آنها، یک الی دو حزب به صورت فرعی فعالیت داشتن باشند مثل آلمان و فرانسه. در واقع رقابت بین دو حزب اصلی اتفاق می‌افتد وقتی که دو حزب اصلی مثل آمریکا، صحنه گردان هستند و به طور قانونمند و براساس قوانین انتخاباتیِ تحزبی، فعالیت می‌کنند هیچ پاجوشی ایجاد نمی‌شود، هیچ گرایشی جدا نمی‌شود، هیچ جریان جدیدی به وجود نمی‌آید و در نهایت هیچ تفکیکی صورت نمی‌گیرد بلکه همه در چهارچوب حزب، فعالیت خودشان را انجام می‌دهد، اما وقتی که ما حزب نداریم، جبهه، شورا و مجمع داریم چنین مشکلاتی رخ می‌دهد در واقع مجمع تعریف مشخصی ندارد.

به عنوان مثال یک فرد ممکن است یک روز عضو مجمع باشد، اما فردا عضو آن نباشد، چون تعهدی به آن ندارد بلکه ممکن است پس از خروج از آن مجمع، برود مجمع بزرگتری تشکیل دهد! علت مهم دیگری که احزاب در کشور پا نمی‌گیرند این است که قانون انتخابات ما حزبی نیست اگر قانون انتخابات، حزبی باشد و فرد خارج از حزب، امکان بروز و ظهور پیدا نکند طبیعی است که همه وارد حزب می‌شوند و در چهارچوب حزب فعالیت می‌کنند نه اینکه دیگران در کشور‌هایی که با رقابت حزبی، انتخابات برگزار می‌کنند نمی‌توانند ظهور و بروز داشته باشند بلکه بقیه هم وارد صحنه انتخابات می‌شوند، اما اصلا امکان رأی آوری و زمینه رأی آوری برایشان وجود ندارد، چون مردم به حزب رأی می‌دهند و قانون، این اجازه را به آن‌ها می‌دهد.

در واقع کرسی بین احزاب، تقسیم می‌شود و احزاب براساس آراء شان، در پارلمان به آن‌ها کرسی‌هایی اختصاص داده می‌شود نه اینکه فرد به تنهایی کرسی را به دست آورد.

نمایندگان بدون تابلو و برنامه مشخص به هیچکس پاسخگو نخواهد بود

بار‌ها و بار‌ها در انتخابات‌ها شاهد بودیم که فرد در یک حزب سیاسی و گروه سیاسی است، اما پشت میکروفون با صدای بلند اعلام می‌کند که به هیچ حزب و گروهی وابسته نیستم؟! آن را برای خود افتخار می‌داند در حالی که در یک رقابت سیاسی-حزبی، این موضوع نه تنها افتخار نیست بلکه ایراد بزرگی محسوب می‌شود مبنی بر اینکه مشخص نیست تابلوی آن فرد مشخص نیست و وقتی که تابلوی آن فرد مشخص نباشد بدین معناست که برنامه آن هم مشخص نیست.

سوالی که مطرح می‌شود این است که آن فرد طبق چه برنامه‌ای می‌خواهد رقابت سیاسی انجام دهد؟ وقتی‌که آن فرد بدون تابلوی مشخص و برنامه مشخصی است بعد از انتخابات هم مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد؟! به تعبیری مردم نمی‌دانند یقه چه کسی را بگیرند؟! بنابراین این ایرادات به عدم وجود ساختار حزبی باز می‌گردد و تا زمانی که این ساختار حزبی شکل نگیرد ما هر روز شاهد انشقاق ها، انفکاک ها، ائتلاف ها، شورا‌ها و... خواهیم بود، کاربرد همه این‌ها نیز انتخابات است و وقتی انتخابات به پایان می‌رسد همه چیز تعطیل خواهد شد و هر کسی دنبال کار خودش می‌رود و به ما مردم پاسخگو نیستند که به این شورای ائتلاف، شریان، صبح ایران و ... رأی دادیم الان باید یقه چه کسی یا کسانی را بگیریم و بازخواست کنیم و چه برنامه‌های را باید بخواهند؟! در حالی که همه آن‌ها تعطیل می‌شوند و می‌روند.

ایفای نقش لیدری در جریانات سیاسی به تنهایی موجب انفکاک می‌شود

چقدر بی لیدر بودن جریانات سیاسی را دلیل چنین فضایی می‌دانید؟

اگر در همین انتخابات توجه کرده باشید لیدر‌ها در رأی آوری مورد توجه بودند هر کسی که توانست لیستی ارائه دهد و خودش سرلیست باشد یقینا آن سرلیست‌ها در بین ۱۵ نفر اول قرار گرفته است بنابراین ایفای نقش لیدری در جریانات سیاسی به تنهایی موجب انفکاک می‌شود، چون جریان سیاسی نمی‌توانند ۱۰ لیدر داشته باشند بلکه یک الی دو لیدر دارند. وقتی یک شخص می‌بیند نمی‌تواند در جریانی لیدر شود خودش به تنهایی جریان سازی می‌کند و خودش لیدر جریان جدید می‌شود.

در روز انتخابات بار‌ها خواستم اشک بریزم و گریه کنم زیرا...

مشارکت ۴۱ درصدی و عدم مشارکت ۶۰ درصدی از نگاه بسیاری از تحلیلگران یک زنگ خطر جدی است، برای به صحنه آوردن آن ۶۰ درصد چه پیش زمینه‌هایی لازم است؟

نخست اینکه این موضوع جای تأمل و تفکر و در عین حال برنامه ریزی دارد به بیان دیگر حاکمیت باید روی این موضوع بنشیند آنالیز و تجزیه تحلیل کند که چرا انتخابات ما به این سطح از مشارکت می‌رسد؟ یقینا کاهش مشارکت در این سطح، تک علتی هم نیست ما نمی‌توانیم بگوییم به یک علت، مشارکت کاهش یافته است یقینا چند علتی است؛ بنابراین به معنای واقعی ضروری است عقلای حاکمیت درباره این موضوع بیاندیشند، دلایل مختلف را بررسی کنند و در جهت رفع موانع مشارکت تلاش کنیم.

بنده در روز انتخابات بار‌ها خواستم اشک بریزم و گریه کنم که چرا وضعیت مشارکت اینگونه شده است؟! صندوق و یا مسجدی که طی سال‌های گذشته برای رأی دادن به آنجا می‌رفتم به عنوان مثال ساعت۴ و ۵ بعدازظهر، صف بود و شلوغ بود حتی بین رأی دهنده‌ها تنش ایجاد می‌شد و.

اما در این دوره از انتخابات، افراد به صورت تکی رأی می‌دادند و شاهد تجمع و صف نبودیم این وضعیت خوشحال کننده نیست بلکه غم‌انگیز است دوست داشتم گریه کنم که چرا انتخابات به این سطح از مشارکت تقلیل پیدا کرده است؟!

آراء باطله در اکثر حوزه‌ها اگر اول نبود دوم و سوم بود

منظور بنده این نیست که ۴۱درصد مشارکت درصد ناامیدکننده‌ای است چرا که در اغلب کشور‌های دموکراتیک دنیا هم همین وضعیت است، اما نظام ما، نظام مردم پایه است در واقع یک نظام عادی نیست یک نظام انقلابی، مبتنی بر جمهوریت و تکیه بر مردم و حضور مردم است. به عنوان مثال وقتی بحران و مشکلی در کشور رخ می‌دهد مردم هستند که آن بحران و مشکل را حل می‌کنند بنابراین برای نظام جمهوری اسلامی، این درصد از مشارکت خوشحال کننده نیست.

در دو انتخابات اخیر «آراء باطله» نقش زیادی داشتند، پیام این آرا به حاکمیت چیست؟ به سیاسیون و احزاب چیست؟

در همه حوزه‌ها این گونه بود که آراء باطله اگر اول نبود در رده دوم قرار داشت حتی اگر دوم نبود در رده سوم قرار داشت در اغلب حوزه‌های انتخاباتی، وضعیت آراء باطله بدین گونه بود این بدین معناست که مردم احساس می‌کنند از انتخاب‌های خودشان نتیجه نگرفتند.

بنده اثرگذاری رسانه‌ها و بوق‌های رسانه‌های معاند و بیگانه، دشمنان خارجی و داخلی را نادیده نمی‌گیریم بلکه در حال حاضر مورد بحث کنونی نیست. آن‌ها هم معاند هستند و همواره تلاش می‌کنند که مردم پای صندوق‌های جمهوری اسلامی نیایند، چون دشمن از خلوت بودن صندوق‌های رأی خوشحال می‌شوند، اما همین معاندین و دشمنان در انتخابات مجلس هشتم، نهم و دهم هم بودند. بنده در مجلس دهم، از حوزه انتخابیه ام، توانستم ۹۶ هزار رأی کسب کنم، اما در این دوره دوازدهم، کل کاندیداها، ۹۵ هزار رأی کسب کردند.

این موضوع قابل تأمل است و خوشحال کننده نیست. به نظر می‌رسد عقلا و بزرگان حاکمیت باید دور هم بنشینند و بررسی کننده چرا مردم خسته اند، چرا استقبال نمی‌کنند و چرا درصد مشارکت مردمی تقلیل پیدا کرده است؟ بنابراین باید آن موانع را از سر راه بردارند.

یقینا حوزه اقتصادی محور اصلی این دلایل است اگر مردم از نظر اقتصادی و رفاه راضی باشند و امید به آینده شان افزایش یابد یقینا مشارکت می‌کنند. حوزه اقتصادی به طور قطعی موثر است. عدم نتیجه گیری از انتخاب‌های مختلفی که انجام شده نیز از دلایل دیگری است.

همواره عملکرد دولت مستقر در انتخابات اثرگذار است اینکه دولت مستقر بتواند خدماتی ارائه دهد که بتواند مردم را خوشحال و تشویق کند و یا برعکس به گونه‌ای عمل کند که مردم احساس ناامیدی کنند و مشکلاتشان حل نمی‌شود یقینا روی کاهش مشارکت آنان در انتخابات تاثیرگذار است همانطور که عملکرد دولت روحانی در انتخابات قبلی تاثیر گذاشت بنابراین عملکرد دولت رییسی هم همین تاثیر را داشت و نتوانست در این مدت حدود دو سال و نیم، اقداماتی انجام دهد که مردم را خوشحال کند و آن‌ها را تشویق کند که پای صندوق‌های رأی بیایند.

 دولت مستقر و مجلسی که روی کار آمده چقدر توانایی و کارآمدی مقابله با این چالش‌ها را دارد؟

آقای رئیسی در زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، نکته‌ای را بیان کردند که مورد قبول اغلب دلسوزان نظام است مبنی بر اینکه اکثر مشکلات کشور، منشأ خارجی ندارد، تحریم‌ها دلیل آن مشکلات نیست بلکه مدیریت است بدین معنا که اگر مدیریت اصلاح شود بخش عمده‌ای از این مشکلات، مرتفع خواهد شد.

این حرف، حرف درستی است و بنده آن را رد نمی‌کنم. اگر مشکل ما در نحوه مدیریت و اداره کشور است در این مسیر، متاسفانه، توصیه‌ها و منویات مقام معظم رهبری نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. وقتی دولت‌ها مستقر می‌شوند در مسیر‌های دیگری حرکت می‌کنند و منویات رهبری، عملیاتی نمی‌شود.

اعتقادات بنده بر این است که به واقع مشکل ما در مدیریت کشور، در قوه مجریه، در قوه مقننه است، چون کسی نمی‌تواند بگوید کشور ما در حوزه اقتصادی، مشکل منابع و درآمد دارد، چون ما در حوزه مالیات و دریافت مالیات از مردم، هم سابقه طولانی داریم و هم در فروش منابع سابقه داریم یعنی هر دو منبع درآمدی را در کشور داریم، ولی اینکه چرا مردم از مشکلات اقتصادی رنج می‌برند مشخص است که این منابع به درستی مدیریت نمی‌شود.

نیازمند جراحی اقتصادی و تصمیم گیری‌های اساسی هستیم

بسیاری سال ۱۴۰۳ را سالی سخت می‌دانند، مشخصا در حوزه اقتصادی و دیپلماسی، مهمترین چالش نظام در سال جاری از نگاه شما چیست؟

در حوزه اقتصادی به نظر می‌رسد نیازمند یک سری جراحی‌ها و اقدامات بسیار اساسی هستیم یقینا با مشکلاتی روبرو خواهیم شد، هنوز نتوانستیم گره‌های موجود در عرصه بین المللی را حل کنیم. اگر دولت بتواند در عرصه دیپلماسی بین المللی، گام‌های موفق‌تر و اثرگذارتری بردارد و بسیاری از مشکلات ما با کشور‌ها را حل و فصل کند که البته بسیاری از این مشکلات نیز خصومتی نیست، جای امیدواری است.

وقتی تیم اقتصادی موفق نیست باید اصلاح و تقویت شود

ما با آمریکایی‌ها مقابله می‌کنیم و منشأ رفتار آن‌ها نیز خصومتی است و باید مقابله کنیم، اما عدم ارتباطات ارتقا یافته بین ما و برخی کشورها، منشأ خصومتی ندارد، اما گره‌های بین این مناسبات وجود دارد که می‌توان آن‌ها را حل کرد. اگر به دولت‌های قبل باز گردیم با وجود خصومت و تحریم‌های آمریکایی ها، باز هم موفق بودیم بسیاری از مناسبات را اصلاح و بهبود بخشیم. همان دوران هم شاخص‌های اقتصادی ما رشد داشته است بنابراین بدین معنا نیست که به تعبیری با کدخدا بسازیم ما هیچ گاه با کدخدا سازش نمی‌کنیم بلکه می‌توانیم بسیاری از مناسبات را بهبود ببخشیم. در داخل کشور، مدیریت منابع بسیار مهم است. به نظر می‌رسد ما همچنان دچار ضعف در مدیریت منابع هستیم و از همین ناحیه هم ضربه می‌خوریم.

فکر می‌کنید دولت برای مقابله با این شرایط نیاز به بازسازی بدنه خود دارد؟

بنده قبلا هم به این نکته اشاره کردم که آقای رئیسی یک مشی قابل قبولی را در ابتدای دولت در پیش گرفت و آن مشی، این بود که ما با هیچ مدیری عهد اخوت نبستیم و تعهدی نداریم که اگر فردی به عنوان مدیر یا وزیر یا رئیس سازمان و مدیرکل و استاندار و دبیرکل و... منصوب می‌شود حتما تا پایان دولت حضور داشته باشد.

این خط مشی قابل تقدیری است، اما وقتی می‌بینیم در حوزه اقتصادی پس از دو سال و نیم، موفقیت‌های چندانی به دست نیاوردیم نشان دهنده این مسئله است که مدیران این حوزه موفق نبودند بنابراین باید اصلاحاتی صورت گیرد یا تقویت شوند و یا تغییرات موثری صورت بگیرد تا بخش‌های مختلف با توان بیشتر و برنامه بهتری پیش بروند. به هر حال در حوزه اقتصادی باید پذیرفت که نتوانستیم موفق عمل کنیم یعنی دولت سیزدهم در حوزه اقتصادی نتوانسته حداقل اهداف و شعار‌های خود را محقق کند بنابراین قطعا باید تغییراتی صورت گیرد و یا برخی بخش‌ها تقویت شوند تا دولت بتواند به اهداف مدنظر خود دست پیدا کند. در سال ۱۴۰۴، انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم که رئیس جمهور باید از عملکرد چهار ساله خود دفاع کند و این دفاع باید برای مردم، ملموس باشد و مردم بپذیرند که این اتفاقات رخ داده است.

دیگر خبرها

  • عذرخواهی رئیس جمهور کره‌جنوبی پس از شکست حزبش در انتخابات پارلمانی
  • احمد خاتمی: عملیات علیه اسرائیل مبنای فقهی و قرآنی دارد | مردم را ترساندند چنین و چنان می‌کند، هیچ غلطی که نتوانست بکند
  • احمد خاتمی : در عملیات « وعده صادق » مردم را ترساندند که رژیم صهیونیستی چنین و چنان می‌کند، در حالی که هیچ غلطی نتوانست بکند
  • احمد خاتمی: مردم را ترساندند که رژیم صهیونیستی چنین و چنان می‌کند، در حالی که هیچ غلطی نتوانست بکند
  • رأی اعتراضی مردم این استان به اصولگرایان است یا اصلاح طلبان؟
  • آیت‌الله خاتمی: «وعده صادق» خواست عمومی مردم بود
  • نقوی حسینی: «پشم» مقدرات مجلس آینده را تعیین می‌کند!
  • پیام سید محمد خاتمی به خانواده شهید انتظاریان
  • ابلاغ تسلیت سید محمد خاتمی به خانواده شهید انتظاریان
  • کیومرث هاشمی: با قهرمانی دل مردم را شاد کنید