روایتی دیگر از دیدار طنزپردازان با رهبر انقلاب/ در تقویت جریان انقلابی و مومن، صریح باشید
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۶۷۷۹۸
به گزارش حوزه فرهنگ و هنرخبرگزاری تقریب، جمعی از طنزپرداز، پنجشنبه 27 تیرماه با حضور در دفتر مقام معظم رهبری با ایشان دیدار کردند.در این دیدار طنزپردازانی از رسانههای کشور نیز حضور داشته و برخی به شعرخوانی پرداختند، اما عمده جلسه به ارائه دیدگاهها و نظرات پیرامون وضعیت کنونی طنز در کشور گذشت.
در این جلسه، علیرضا جاویدنیا از طنزپردازان و نقشآفرینان رادیو در برنامههایی مثل «صبح جمعه با شما»، صابر قدیمی، عباس احمدی، امید مهدینژاد، مهدی استاد احمد، حجتالاسلام مهدی پرنیان، محمدحسین مهدویان، محمدرضا شهبازی، عبدالرضا قیصری، قاسم رفیعا، شهرام شکیبا، علی دوستی، و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این جلسه که حدود دو ساعت و نیم به طول انجامید با سخنان و مسایل مطرح شده از سوی شاعران همراه بود و در ادامه دیدگاههایی پیرامون جایگاه طنز مکتوب و نشریان طنز در کشور که با چالش همراه شده، مطرح شد.
محمدرضا شهبازی طنزپرداز کشورمان در کانال شخصیاش دیدار اهالی طنز با رهبر معظم انقلاب را روایت کرد که در ادامه میخوانید:
در حمایت از جریان مومن صریح باشید
«قصد نداشتم حرف بزنم. قبل از دیدار، توی جلسهای که در حوزه هنری برگزار شد هم همین را گفتم. گفتم من به نیت زیارت میروم محضر آقا. اینکه ما طنزپردازها باید چه بکنیم را آقا قبلا هم گفتهاند و ما هم با رفقا سعی کردهایم در حد فهم و توان، انجام دهیم. حرف خاصی هم نداریم.
توی دیدار هم بقیه خیلی چیزها گفتند. از اینکه گرایش کارشناسی ارشد طنز ایجاد شد در رشته ادبیات، تا اینکه امورات طنزپردازها افتاده دست سیاستمدارها و... . اما چند دقیقه مانده به اذان، عباس آقا حسیننژاد عزیز از آنطرف اتاق چشم و ابرو آمد که تو هم حرف بزن. بعد هم آقای فیض با اشاره پرسید که حرف میزنی؟ این شد که بعنوان آخرین نفر حرف زدم. جلوی آقا؛ در دیدار طنزپردازها با ایشان.
اولش گفتم واقعیتش الان دردِ جذب قشر خاکستری بیچاره کرده نهادهای فرهنگی را. همه افتادهاند به هر ضرب و زوری که شده این قشر را جذب کنند و به همین خاطر از خیلی چیزها هم کوتاه آمدهاند؛ که بر اساس مبانی و فرمایشات خود شما و حتی آنچه خود تجربه کردهایم راهش این نیست. گفتم تجربه خود ما چیز دیگری است. مثلا در محافل «نطنز» هرچقدر صریحتر شدیم در پرداختن به سوژههای انقلابی و مواضعمان انقلابیتر شد، هم مخاطبمان بیشتر شد هم تنوع و تکثر پیدا کرد.
بعد گفتم آقا جان! من یک نقل قولی شنیدم از شما که ظاهرا در دیدار با دوستان اوج فرمودهاید آدم ساختن مهمتر از فیلم ساختن و اینهاست. (آقا سر تکان دادند). اما الان یک بدبختی که داریم این است که نهادهای فرهنگی که رسما بودجه جمهوری اسلامی را میخورند و تابلوی جمهوری اسلامی بالای سرشان است کاری به بچههای حزب اللهی جوان و تازهکار ندارند. فرصت پیشرفت به اینها نمیدهند. همه دارند روشنفکرها را جذب میکنند! یک کم هم حزب اللهی ها را جذب کنید!
گفتم الان یک جوان تازه کار که میخواهد چیزی تولید کند او را و تولید او را مقایسه میکنند با یک آدم کارکشته جبهه روشنفکری. انگار نه انگار که همان آدم کارکشته 25 سال قبل کار ضعیف میساخته و کلی راش حرام کرده و کلی بودجه صرفش شده تا الان شده این. بعد هم مثال زدم که مثلا الان یک جوان که میخواهد کار طنز درست کند او را مقایسه میکنند با فلان برنامه طنز پرمخاطب سیما، انگار نه انگار که آن فلان برنامه محصول الان این آدم است و خود این هم چند دهه قبل با کارهای ضعیف شروع کرده.
گفتم آنوقت همین نهادهای فرهنگی فرداروز در میمانند که با فلان سلبریتی چه کار کنند..
دیگر داشت اذان میشد. آقای فیض هم به ساعت اشاره کرد. عذرخواستم بابت صراحت و تصدیع و تمام کردم.
آقا گفتند حرفهای شما درست است اما راهش گله و شکوه نیست. راهش همین است که شما جوانهای مومن کار کنید و راه باز کنید و...
بعدتر که شروع کردند به صحبت هم در جایی از حرفهایشان به عرایض بنده اشاره کردند و گفتند حرفهای آقا درست بود. در تقویت جریان انقلابی و مومن صریح باشید. ما طرفدار عناصر انقلابی پیشرو هستیم.
گفتند البته این معنایش طرد بقیه نیست؛ نه! با همه با روی خوش برخورد کنید اما... (چون درباره یکی دو کلمه شک دارم و یادم نمانده، احتیاط میکنم و نمینویسم).
بعد از جلسه و قبل از نماز که فرصت شد رفتم جلو، گفتم آقا حالا ما یک کم گلایه میکنیم اما با بچههای باشگاه (باشگاه طنز انقلاب) با یک اشاره شما حرکت میکنیم و کار میکنیم و...
آقا همینطور که به یک نفر میگفتند «یک انگشتر بیارید بدم آقا»، لبخند زدند و گفتند که «در جریان هستم، کارهای شما رو شنیدم». الحمدلله.»
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۶۷۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای ۵ اخطار رهبری به مجلس انقلابی | نمایندهای داشتیم که به «مهسا امینی» فقط فحش نمیداد!
برخی از نمایندگان این دوره از مجلس حاضر نشدند درباره اخطار رهبری به مجلس یازدهم که مدتی است درباره آن در فضای اصولگرایی صحبت میشود، صحبت کنند. برخی به دلیل آنکه اعتقاد داشتند رهبری از آنها تعریف کرده، موضوع اخطارها را منتفی میدانستند و برخی دیگر اظهار بیاطلاعی کردند از این تذکرات و اخطارها. درحالیکه بودند افرادی که به صراحت درباره اینکه این تذکرات نهتنها در رسانهها بلکه صحن علنی و از سوی رئیس مجلس نیز مطرح شده است، سخن گفتند.
به گزارش هم میهن، مرتضی محمودوند، عضو امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با چند مصداق این تذکرات و عدم توجه برخی از نمایندگان مجلس یازدهم نسبت به آن را تشریح کرد. این گفتگو در ادامه میآید:
موضوعی که در این بین مطرح میشود این است که چرا با وجود شعار ولایتمداری رهبری، نمایندگان بهنوعی رفتار کردند که بیش از سایر مجالس اخطار علنی رهبری را داشتند، چنانچه ایشان ۵ اخطار به مجلس یازدهم دادهاند؟
اخطارهای رهبر انقلاب با موضوع نیامدن پول نفت بر سر سفرهها مطرح شده است. هر فرد دلسوز و منصفی میداند که فشار معیشتی و اقتصادی بیش از حد طاقتفرسا بوده و به مرحله کمرشکن رسیده است. مردم ایران واقعاً نجابت دارند و با بزرگواری میسوزند و میسازند. اما نجابت و بزرگواری دلیلی بر این نیست که مسئولان به کمکاریهای خود ادامه دهند. من بارها در این مورد تذکراتی را به مسئولان دادهام.
اخطارها، اما ربطی به موضوع نفت و کوچکتر شدن سفرههای مردم نداشته است. بیشتر درباره عملکرد و رفتار نمایندگان بوده است...
بله. بهعنوان مثال استیضاح وزیران و استفاده درست از ابزار نمایندگی یکی از موضوعاتی است که رهبری درباره آن تذکر دادهاند. من جزو افرادی بودم که استیضاح برخی از وزرا را با ۷۰ تا ۸۰ امضا مطرح کردند و هنوز امضای خود را پس نگرفتهام و بر سر امضای خود پا برجا ماندهام. در حقیقت امضای طرح استیضاح چند وزیر را که امضا کردم، هنوز در سامانه وجود دارد. در دفاع از مردم هیچ کوتاهی نکردم و با هیچ فردی هم تعارف نداشتم.
کل نمایندگان مجلس هم این رفتار را از خود نشان دادند؟
اگر این رفتار کل نمایندگان بود که الان مردم مشکلی نداشتند. من بهعنوان عضو کمیسیون امنیت ملی نهفقط درباره موضوعات امنیتی بلکه به موضوعات اقتصادی و معیشتی مردم فریاد میزدم. اگر نمایندگان پای کار میماندند قطعاً انقلابی در بودجه رخ میداد. نمایندگان در این دوره از مجلس میتوانستند تحولی عظیم در توجه به معیشت (که به بودجه و تلفیق گره خورده) به وجود آورند.
لابیگری در این سطح و به ضرر مردم واقعاً قابل قبول نیست. امیدوارم حسننیت و توجه خیرخواهانه آحاد مردم را به نفع مردم خود تفسیر به رای نکنند. این میزها، مدیریتها و ریاستجمهوریها برای هیچکس نمانده است و در پایان باید گفت؛ خوش به حال کسانی که در راه دفاع از مردم مظلوم و با توجه به منافع ملی و کشور حرکت کرده باشند و بد به حال کسانی که رسماً خیانت کردند و خود را در این دنیا و آن دنیا گرفتار کردند.
مهمترین توصیه رهبری در جلسات خصوصی با نمایندگان مجلس چه بود که اکثریت نمایندگان به اجرای آن تن ندادند؟
تا جایی که من میدانم اکثر نمایندگان دستورات رهبر انقلاب را رعایت کردند.
اگر رعایت میشد که نیازی به اخطار احساس نمیشد.
بهعنوان مثال موضوع استعفای نمایندگان مجلس برای حضور در دولت را مطرح میکنند که یکی از توصیههای رهبر انقلاب در این مورد بوده است. دولت تعدادی از نمایندگان را نشان کرد برای وزارتخانهها و مدیریتها.
با توجه به توصیه رهبری چرا مجلس قبول کرد که آنها استعفا دهند و از مجلس بروند؟
اتفاقاً در رایگیریها بحث لابیگریها مطرح بود و برخی از افرادی با خواهش از نمایندگان امضا گرفتند تا با استعفای آنها موافقت کنند که به نظرم این رفتار خوب نبود. یعنی خواهش میکردند و تلاش نمایندگان هم این بود که خواهش همکارشان را زمین نیاندازند. البته بودند نمایندگانی که به استعفا و خروج نمایندگان از مجلس رای ندادند.
در هر صورت آنها از مجلس رفتند و به توصیه رهبری عمل نشد.
اگر فرامین رهبر انقلاب را رعایت میکردند شرایط جامعه این نبود. تصور کنید در زمان اعتراضات ۱۴۰۱ رهبر انقلاب درباره مهسا امینی گفتند: «من دلم برای این دختر سوخت.»، اما در مجلس نمایندهای داشتیم که در مصاحبههایش فقط فحش نمیداد. بسیاری از مواقع میگویند، ولی امر، ولایت، مسائل شرعی و...، اما در بزنگاهها خود را نشان میدهند. بهعنوان مثال خیانت و جنایت بالاتر از مسمومیت دختر بچههای مظلوم کشورمان؟ من چند بار این موضوع را مطرح کردم و در صحن درگیری ایجاد شد، تا اینکه رهبر انقلاب گفتند: «این یک جنایت است.»
بعد از صحبت رهبر انقلاب گرد مرده روی همان آقایانی پاشیدند که با من درگیر بودند. مگر رهبر انقلاب نگفتند این مسمومیتها جنایت است؟ این افراد قبول نداشتند که جنایت است و به آنها برخورده بود که ما مسمومیت این دختربچههای مظلوم را جنایت میدانستیم. قبل از آنکه رهبر انقلاب این جمله را بگویند، آنقدر غضب و ناراحتی داشتند که از صورتشان آتش میبارید. من گفتم اینها از مجلس استعفا میدهند و میروند، اما حالا دوباره شدهاند همهکاره جمهوری اسلامی. وقتی رهبر انقلاب گفتند: «این جنایت است.» باید میگفتند: «اطاعت امر.»
به نظر شما آیا این گذاره درباره مجلس یازدهم درست است که این مجلس شعار ولایتمداری میدهد، اما اطاعت امر نمیکند؟
بیتعارف؛ جنگ قدرت است و نابرابری و نامردی. ما جانانه از مردم خودمان دفاع کردیم و کوتاه نیامدیم به همین دلیل امروز آرامش داریم. اما جالب است که این آقایان که حرف رهبر انقلاب را در خصوص دختربچههای مظلوم و معصوم را قبول نداشتند، همهکاره انتخابات بودند. درد از این بزرگتر؟ آنها تمام بچههای دلسوز را رسماً و عامدانه تخریب کردند. در این شرایط چه چیزی از نهاد دموکراسی و نظر ملت میماند؟