همه تناقضگوییهای احمدینژاد درباره مذاکره با آمریکا
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۷۵۷۰۸
روزنامه تلگراف لندن زمانی در مقایسهای بین ترامپ و احمدینژاد نوشته بود که او (یعنی ترامپ) از احمدینژاد هم بدتر است. احتمالا این قیاس به دلیل شباهتهایی بوده که گزارشگر این روزنامه بین رئیسجمهوری سابق ایران و فعلی آمریکا کشف کرده بود.
به گزارش شرق، حالا محمود احمدینژاد در گفتوگویی با تایمز توصیفاتی درباره ترامپ به کار برده که اگر آن را خنثی ارزیابی نکنیم، حداقل منفی نیست؛ گفتههایی که اگرچه تازه نیست و پیش از این هم درباره ترامپ گفته شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما شاید مهمترین بخش این گفتگو آنجاست که رئیس سابق دولت پیشنهاد مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا را مطرح میکند. اگرچه این پیشنهاد هم ایده نو و بدیعی نیست. حداقل نشانههای زیادی وجود دارد مبنیبر اینکه محمود احمدینژاد مشتاق ایجاد رابطه با آمریکا بود، اما این فرصت هیچوقت به او داده نشد. شاید برای همین هم زمانی حرفش را عوض کرد و گفت که با مذاکرات منجر به برجام مخالف بوده است!
اما حالا دوباره در یک چرخش به تایمز گفته است، ایران و آمریکا باید به صورت مستقیم با یکدیگر گفتگو کنند و اختلافات ۴۰ساله خود را که از ماجرای بحران تسخیر سفارت آمریکا در تهران آغاز شده و حالا به مسائل و مشکلات بر سر سیاستهای منطقهای و دیگر اختلافات رسیده است، حلوفصل کنند. ایران باید از رویکرد تماس با میانجیگران اروپایی برای تأثیرگذاری آنها روی ترامپ دست بردارد و بهطور مستقیم با خود ترامپ وارد دیالوگ شود و این کار ممکن است.
احمدینژاد به نیویورکتایمز گفته است که سهبار برای ترامپ نامه نوشته؛ نخستین آن در فوریه ۲۰۱۷ و برای تبریک بابت پیروزی ترامپ در انتخابات بوده است، دومین آن در ژوئن سال ۲۰۱۸ و یک ماه پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام بوده و سومین آن هم ماه گذشته و درپی تشدید تنش دو کشور در منطقه خلیجفارس ارسال شده است. او گفته این نامهها را از طریق ایمیل آدرس کاخ سفید، ایمیل سفارت سوئیس و نیز اکانت توییتری شخصی ترامپ ارسال کرده است. البته نامههای محمود احمدینژاد فقط به ترامپ خلاصه نمیشود او یک نامه به بوش و سه نامه هم به اوباما نوشته بود.
محمود احمدینژاد بارها در زمان ریاستجمهوریاش تمایل خود را به گفتگو با آمریکاییها و گشودن باب مذاکره نشان داده بود. در زمان مذاکرات هم تمایلش بر این بود که خودش مذاکره کند نه تیم هستهای. سال ۹۱ بیشترین عطش برای مذاکره را از خود نشان میداد در سفر به نیویورک رسما درخواست مذاکره داده بود و در سخنرانیهای خود این جملات را تکرار میکرد: «معتقدم این فضا نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد»، «ما گفتگو را رد نمیکنیم و اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفتگو وجود دارد.»، «ایران جایگاه ایالات متحده آمریکا را میداند و بر این باور است که ما میتوانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم». او، اما سخن اصلی را ۲۲ بهمن همان سال گفت: «اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفتگو میکنم. گفتگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار».
اسناد حاکی از این است که مذاکراتی که به برجام منجر شد کلیدش قبل از دولت روحانی و اواخر دولت احمدینژاد زده شده بود؛ تا جایی که علیاکبر جوانفکر، مشاور رسانهای احمدینژاد، بعدا گفت: «احمدینژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود. ما هم به دنبال مذاکره بودیم، ولی به ما اجازه ندادند. مذاکره دولت روحانی حاصل زحمات ما در تابوشکنی مذاکره با آمریکا بود»! جوانفکر گفته بود: «سؤال اصلی اینجاست که چرا پیشنهاد دکتر احمدینژاد برای برقراری ارتباط عادلانه و براساس احترام در داخل مورد حمایت قرار نگرفت و برعکس در این دولت با کمترین واکنش و هزینه ممکن انجام شد؟ از مدتها قبل افکار عمومی آماده این قضیه بود، اما تغییر موضع سیاسیون چه توجیهی میتواند داشته باشد؟». روایت علیاکبر صالحی، وزیر وقت امور خارجه، البته با روایت حسین شیخالاسلام، قائممقام پیشین وزارت خارجه و حتی با روایت خود احمدینژاد زاویههایی دارد. این درحالی است که بعد از خروج ترامپ از برجام احمدینژاد البته به کل روایت دیگری از خود ارائه کرد که با روایت نزدیکترین فرد به او یعنی جوانفکر تناقض دارد.
روایت صالحی
علیاکبر صالحی گفته است که احمدینژاد در ماجرای مذاکرات اگر مشوق نبود، اما مانع هم نبود. به گفته صالحی، احمدینژاد درباره این موضوع به او گفته بود: «این کار خطرناک است و شما ممکن است زمین بخورید». او گفته است: «آقای دکتر احمدینژاد هم خیلی راغب به مذاکره نبود، ولی مانع هم نبود، اما اینکه بگوییم مشوق باشند، نبودند. میگفتند: آقای صالحی! حواست را جمع کن! موضوع پیچیده است و ممکن است صدمه ببینی. برادرانه نصیحت میکرد که امری پیچیده است و حواسم باشد که راه خطرناکی است. به هرحال مشوق نبودند، اما مانع هم نبودند». صالحی گفته است که نامه دوم سلطان قابوس خطاب به احمدینژاد بود و آن بیان یک خبر بود با این مضمون که «جناب آقای دکتر احمدینژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، نماینده آمریکا و نماینده ایران نزد من بودند و آمریکاییها اعلام کردند که غنیسازی شما را به رسمیت میشناسند».
روایت خودش.
اما خود احمدینژاد درباره شروع مذاکرات پیشابرجامی گفته است: «زمانی که قرار بود مذاکرات با آمریکا در عمان شروع شود، در جلسهای با حضور مقامات کشور اعلام کردم که مذاکره در شرایطی که دشمن تصور میکند دستبالا را دارد و تحریمها اثرگذار بوده است، به ضرر کشور تمام میشود و خواهش کردم که شش ماه مهلت دهند تا با اجرای چند برنامه ضربتی اقتصادی و تقویت قدرت اقتصادی مردم، آثار تحریمها کنترل شود و مذاکره در شرایط برابر انجام گیرد. حتی اعلام کردم که حاضرم خانوادهام را به گروگان و تضمین بگذارم که اگر طرحها موفق نبود، خود و خانوادهام را اعدام کنند، اما در مقابل برخی مقامات و سران قوا به صراحت اعلام کردند که اجازه نمیدهند هیچ کاری انجام یا طرح جدیدی اجرا شود و حتی از تکمیل طرح هدفمندی نیز جلوگیری کردند و همانها همزمان در تریبونهای رسمی، مشکلات را ناشی از سوءمدیریت دولت و نه تحریم دشمن بیان میکردند». پس از اعلام رسمی ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مبنیبر خروج از برجام، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق، نیز ادعا کرد که با مذاکراتی که در عمان با آمریکاییها صورت گرفت، مخالف بوده است. این ادعا با آنچه جوانفکر گفته و با مقایسه دیگر سخنان و رفتارهای احمدینژاد همخوان نیست، بهویژه با روایتی که حسین شیخالاسلام از او دارد.
روایت شیخالاسلام
اما روایت حسین شیخالاسلام، قائممقاوم وقت وزارت خارجه، کاملا برخلاف روایت صالحی و خود احمدینژاد است. او از شوق احمدینژاد برای مذاکره سخن گفته و حتی اینکه آن را بدون هماهنگی با مقامات عالیرتبه نظام کلید زده بود، از جمله مذاکره در عمان را. او گفته است: «بنده آن زمان مشاور رئیس مجلس و مدیرکل امور بینالملل مجلس شورای اسلامی بودم و اطلاع دقیق دارم که این مذاکرات با حمایت شخص آقای دکتر احمدینژاد انجام شد و حتی ایشان دستور دادند که برخی مقامات رسمی وزارت خارجه در مذاکرات حضور داشته باشند. احمدینژاد به وزارت خارجه دستور داد که هیئتی را برای مذاکره با آمریکاییها به عمان بفرستد و حتی برخی مقامات رسمی وزارت امور خارجه که اکنون نیز مسئولیت دارند، به عمان رفتند. در جریان مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، عمانیها درباره اینکه این مذاکرات با مقامات عالیرتبه نظام هماهنگی دارد یا نه، تردید کردند و برای رفع تردید خود فرستادهای را برای تحقیق بیشتر به تهران فرستادند. در نمونه دیگر، زمانی که بنده قائممقام وزیر امور خارجه در دولت آقای احمدینژاد بودم، آقای مشایی به عمان رفته بود و با مقامات عمانی با عنوان نماینده دولت ایران در خلیجفارس گفتوگوی رسمی انجام داده بود؛ وقتی سفیر ایران در عمان صورتجلسات را برای ما در وزارت خارجه تلکس کرد، بنده به آقای مشایی اعتراض کردم که چرا خود را در جایگاهی که نیستی معرفی کردی؟ اما ایشان اصل موضوع را نفی کرد، درحالیکه در صورتجلسه مذاکرات آمده بود که ایشان خود را نماینده دولت در خلیجفارس معرفی کرده است».
روایت باقری
علی باقری، عضو تیم مذاکرهکننده وقت، درباره تناقض گفتاری احمدینژاد درباره مذاکرات گفته است: یک وقت کسی بیاید راجع به مهمترین مسئله که از این مهمتر نداشتیم، آن هم در مقام وزیر خارجه علیرغم مخالفت رئیسجمهور برود یک کاری را انجام بدهد، بعد هم رئیسجمهور همینجوری بنشیند نگاه کند؟ بعد هم مثلا چند سال. اگر نگاه احمدینژاد واقعا این بوده، آنوقت در آن خللی وارد میشود، چون یکی از برندهای احمدینژاد این بود که آدم مقتدری بود، قاطع بود، یک چیزی که مثلا باور داشت عمل میکرد، چطور مثلا یک وزیر خارجه را روی هوا عزل کردید، این را روی زمین عزل میکردید کاری نداشت....
منبع: فرارو
کلیدواژه: احمدی نژاد مذاکره با آمریکا ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۷۵۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روایت ها از دوران استانداری محمود احمدی نژاد در اردبیل و ردپای محصولی در سوآپ نفتی در همان دوره، بارها و بارها تکرار شده است.
محمود عباسزاده مشکینی، نماینده فعلی مشکین شهر در مجلس که طی روزهای اخیر مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، روایت خود از این ماجرا را دارد. . او که در دوران استانداری احمدی نژاد در اردبیل، مدیر کل امور شهری و روستایی استانداری اردبیل بوده است می گوید؛«ما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.»
او حضور محصولی در یکی از کارگزاری هایی که مسئول این سوآپ نفتی بودند را رد نمی کند و تاکید دارد؛«خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم داشتند. محصولی هم مسئول یکی از این کارگزاری ها بود.»
بخش هایی از گفتگو با محمود عباسزاده مشکینی، نماینده مشکین شهر در مجلس یازدهم را بخوانید؛ (مشروح این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.)
****
*آقای عباسزاده! روایت های زیادی از رابطه احمدی نژاد و محصولی در دوران حضورشان در ارومیه و اردبیل شنیده می شود، خصوصا در ماجرای سوآپ نفتی. روایت شما از این رابطه و پرونده چیست؟
در مورد محصولی قضیه به این ترتیب است که او در دورهای تحت عنوان فردی از بخش خصوصی به اردبیل آمد، آن زمان احمدینژاد استاندار اردبیل بود و این دو ارتباطی داشتند، بعد از آن هم در دولت احمدینژاد وزیر شد و همکاری افزایش پیدا کرد.
فاصله بین احمدی نژاد و محصولی بیشتر خواهد شدبا توجه به اینکه بنده هر دو نفر را میشناختم از ابتدا متوجه تفاوتهای فکری این دو نفر میشدم کما اینکه در شکلگیری جبهه پایداری که بنده فکر میکنم پایهگذار این جریان محصولی بود، این تفاوت خودش را نشان داد و معلوم بود که تفکر احمدینژاد این نیست و هر چه جلوتر آمدیم این تفاوتها آشکارتر و روشنتر شد.
بنده دو جریان احمدینژاد و محصولی را به عنوان دو جریانی که زاویه آنها کم شود، پیشبینی نمیکنم و حتی اعتقاد دارم این زاویه بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. اگر محصولی و احمدینژاد را به عنوان دو فرد در نظر بگیریم فاصله آنها بیشتر خواهد شد اگر به عنوان دو جریان هم در نظر بگیریم، باز هم فاصله آنها بیشتر خواهد شد چراکه تفاوتهای فکری ساختاری دارند.
سوآپ نفتی خلاقیت خوبی بود زیرا...*شما در جریان مسائل مرتبط با قضیه سوآپ نفتی هم هستید؟
از نزدیک خیر اما از دور بله. جریان به این ترتیب بود که در آن زمان میان آذربایجان و ارمنستان اختلاف بود و ارمنستان میان آذربایجان و نخجوان که مربوط به خاک آذربایجان است، فاصله انداخته بود و آذربایجان نمیتوانست به این استان سوخت برساند، از طرفی استانهای ایران سهمیه نفت و گازوئیلی ندارند، آن زمان خلاقیت خوبی صورت گرفت و از داخل کشور چیزی به بیرون نرفت.
آن زمان میان ایران و جمهوری آذربایجان قراردادی بود که طبق آن نفت و گازوئیل را باکو از طریق پارسآباد وارد ایران میکرد، کامیونهای آذری عرض استان اردبیل و آذربایجان شرقی را میپیموندند، به سمت جلفا میرفتند و مجدداً وارد خاک نخجوان میشدند، قرار بود حق راهی به ایران پرداخت کنند اما از دولت وقت ایران مجوز قانونی گرفتند و با ابتکاری گفتند که وقتی دولت مرکزی به اردبیل نفت و گازوئیل میدهد به جای اینکه این موارد را به پالایشگاه اردبیل بفرستد، سهم ما را از تبریز پرداخت کند و ما در داخل استان نفت و گازوئیل وارداتی باکو را استفاده میکنیم و کامیونها هم دیگر عرض استان اردبیل را نمیروند، بلکه ما همین نفت و گازوئیل وارد شده را مصرف میکنیم و از سهم اردبیل و میزان سوخت مصرفی نخجوان را از تبریز میدهیم.
نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیمما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.
البته این کار را به کارگزار میدادند که انجام دهد به این ترتیب که به او میگفتند سهم ما را بگیر و فلان جا بفروش، لذا این کار با مجوز و قانونی صورت گرفت و هم به نفع استان بود. دولت که تغییر کرد و اصلاحطلبان روی کار آمدند، پرونده تشکیل دادند شکایت کردند وکیل گرفتند و نهایتاً نتوانستند آنچه میخواهند را اثبات کنند.
هیچ کسی در جریان پرونده سوآپ نفتی بازداشت نشد*اما آقای اقبال عباسی، شهردار وقت گفته که چند نفر در جریان این پرونده بازداشت شدند...
خیر، هیچکس بازداشت نشد، اقبال عباسی شهردار اردبیل زمان استانداری احمدینژاد بود که بعد اصلاحطلب شد. خیر قضیه به این ترتیب نبود، پرونده تشکیل شد، به تهران آمد و تا دیوان عالی کشور و آن اتهاماتی که اصلاحطلبان به اینها زده بودند، رأی برائت گرفتند که اگر این رأی صادر نمیشد اینها نمیتوانستند وزیر و و کیل شوند...(با خنده)
*همه پولهای ناشی از سوآپ...
من شخصاً در جریان روند آن پرونده قضایی بودم که نهایتاً رأی برائت صادر شد.
محصولی، مسئول یکی از کارگزاری هایی بود که نفت و گاز را می فروخت و حاشیه سودی داشت*بنابراین منظور شما این است که از این سوآپ نفتی هیچ پولی عاید محصولی و احمدینژاد نشد؟
آن زمان سازمان همیاریهای احمدینژاد بود که این سازمان هیئت امناء داشت و درآمد آن با سیاستگذاری هیئت امناء هزینه میشد، لذا بحث شخصی نبود. البته آن زمان فقط یک کارگزار نبود بلکه کارگزاران فراوانی بودند که با سازمان همیاریهای شهرداری قرارداد میبستند و این کار را انجام میدادند، لذا کارگزار سود میکرد.
*محصولی هم یکی مسئول یکی از آن کارگزاری ها بود...
بله محصولی هم به عنوان کارگزار طرف قرارداد بود، البته خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم استفاده میکرد. در حال حاضر هم شرایط به همین ترتیب است به عنوان مثال فردی که نفت ایران را به عراق میبرد، سود میکند. در این مورد خیلی حرفها گفته شد.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898751