برداشت زیباکلام از سکوت آمریکا در قبال ایران
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۸۲۷۶۷
هر طور که واکنش واشنگتن در قبال رویدادهای اخیر در خلیج فارس را تصور کنیم، به نظر میرسد یک عنصر به طور منظم برجسته میشود؛ نوعی مدارا و تسامح در برابر ایران؛ اگر نگفته باشیم کوتاهآمدن و حتی عقبنشینی. اما چرا به نظر میرسد که ایالات متحده در برابر ایران، به طور متناوب در حال کوتاهآمدن است؟ حتی زمانی که نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز از طرف نیروی دریایی ایران توقیف شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش صدای ایران از شرق، باوجوداین بعد از اقدام دو روز قبل ایران، همچنان از آمریکا واکنش خاصی دیده نمیشود. به نظر میرسد چهار دلیل برای خودداری ترامپ از درگیرشدن با ایران محتمل است. نخستین احتمال، همان نظر شماری از فرماندهان نظامی کشورمان مبتنی بر این است که ایران دست بالای نظامی را در منطقه دارد و آمریکاییها اصراری برای درگیرشدن در چنین شرایطی ندارند. دلیل دوم، همان است که رئیسجمهور ایالات متحده صراحتا عنوان کرده؛ مشارکت دیگر کشورها در هزینه برقراری امنیت کشتیرانی در خلیج فارس. او همانطور که به کشورهای عضو پیمان ناتو خاطرنشان کرد که آمریکا دیگر هزینه تأمین امنیت آنها را تقبل نمیکند و خود اعضا باید سهم بهمراتب بیشتری را در مقایسه با گذشته بپردازند، درباره هزینه برقراری امنیت کشتیرانی در خلیج فارس هم ظاهرا همین موضع را اتخاذ کرده است.
با توجه به اینکه قسمت عمده صادرات نفت خلیج فارس به آسیا و اروپا میرود؛ بنابراین کشورهای آسیایی بهعلاوه اروپاییها باید سهم خیلی بالاتری از هزینه حضور نظامی در خلیج فارس را تأمین کنند؛ پس ناامنشدن تنگه هرمز دستکم در این مرحله چندان هم برای ترامپ نامطلوب نیست. خودداری واشنگتن از درگیرشدن مستقیم با تهران یقینا سبب میشود تا کشورهایی که وابستگی بیشتری به نفت خلیج فارس دارند، مجبور شوند خیلی جدیتر به فکر چاره برآمده و لاجرم هزینه بیشتری را برای تأمین امنیت تجارت دریایی متقبل شوند. دلیل سوم هم همچنین اقتصادی است. ناامنی در خلیج فارس باعث افزایش قیمت نفت میشود و ایالات متحده بهعنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان این محصول، خیلی هم از این بابت متضرر نمیشود. البته بستهشدن تنگه هرمز ممکن است نفت را به بشکهای صد دلار هم برساند که بههیچروی باب میل ترامپ نیست؛ چون قیمت سوخت را در آمریکا بسیار افزایش داده و در نتیجه از محبوبیت او در جریان رقابتهای انتخاباتی میکاهد؛ اما افزایش چند دلار بر قیمت نفت که چندان باری هم بر دوش مصرفکننده آمریکایی نگذارد، خیلی هم برای او نامطلوب نیست. دلیل چهارم، بازمیگردد به تجربه تلخ دخالت نظامی آمریکا در افغانستان و عراق. اگرچه آمریکاییها بنا ندارند حتی یک سرباز هم وارد خاک ایران کنند و شکل درگیری احتمالی با ایران کاملا با آنچه در افغانستان و عراق اتفاق افتاد، متفاوت خواهد بود، درهرحال تهران میداند درگیری نظامی با ایران با اقبال عمومی در آمریکا روبهرو نخواهد شد. جدای از دموکراتها، بسیاری از مردم آمریکا هم با چنین کاری همراهی نمیکنند؛ بنابراین ترامپ دارد به گونهای رفتار میکند که آمریکا را خویشتندار و گریزان از جنگ و در مقابل، ایران را متمرد و مخل امنیت منطقه به آمریکاییها و افکار عمومی در دنیا معرفی کند؛ پس آمریکا در مقابل همه اتفاقات دو ماه گذشته، نهایت بردباری و خویشتنداری را نشان داده و در مقابل سعی کرده ایران را علاقهمند به تنش نشان دهد.
از میان همه دلایلی که اشاره شد، مورد آخر برای ایران از همه تأملبرانگیزتر است. اگر این ملاحظه درست باشد، درآنصورت ترامپ برای ما خوابهایی دیده که بخش اول آن، مجابکردن افکار عمومی در آمریکا که آن کشور به دنبال برخورد نظامی و ناامنکردن مسیر کشتیرانی در خلیج فارس نبوده و دولت آمریکا ماهها از خود صبوری و خویشتنداری نشان داده بود؛ اما ایران برعکس، بر دامنه اقدامات تحریکآمیز میافزوده است. نتیجتا آنکه ترامپ و ادارهکنندگان کاخ سفید چارهای نداشتند؛ جز اینکه در نهایت در برابر ایران بایستند. البته در مقابل روایتی که آمریکاییان سعی میکنند القا کنند، این واقعیت را هم نمیتوان نادیده انگاشت که ایران چاره دیگری نداشته؛ چراکه این آمریکاییها بودند که نهتنها از برجام خارج شدند؛ بلکه با اعمال فشار بر اروپاییها و دیگر اعضای برجام، عملا تحریم همهجانبهای را بر کشورمان تحمیل کردند و به نظر نمیرسد حق انتخاب دیگری برای ایران باقی گذاشته باشند.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: زیباکلام امریکا ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۸۲۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.