راز نوشیدن جام زهر چه بود؟/ پذیرش قطعنامه، عقبنشینی تاکتیکی بود
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۸۳۴۴۷
پذیرش قطعنامه۵۹۸ توسط ایران، راه جدیدی پیش روی انقلاب گشود و در آن مقطع حساس به نفع ما بود ولی برکسی پوشیده نیست علیرغم منفعت های بسیارش، آثار مخرب دیگری هم داشت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از صبح قزوینپذیرش قطعنامه توسط امام، یک عقب نشینی تاکتیکی بود تا شرایط بازپروری و ارتقای قدرت انقلاب فراهم شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرونده جنگ ایران و عراق هنوز برای بسیاری از سیاستمداران و نظامیان ایران گشوده مانده است! در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ به دنبال پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، جنگ هشت ساله میان ایران و عراق رسماً به پایان رسید. قطعنامه ۵۹۸ اول مرداد ۱۳۶۶ از سوی سازمان ملل صادر و در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد اما این پایان ماجرا نبود!
شرایط پذیرش قطعنامه598 از سوی حضرت امام(ره) و الزاماتی که طرف متجاوز متعهد به انجام آن شد، ولی هیچگاه به آن عمل نکرد موضوعی تازه نیست و موافقان و مخالفان خودش را دارد ولی بررسی علل و عوامل آشکار و پنهان پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام خمینی(ره) می تواند به ارائه تصویری روشن از نحوه تغییر نظر بنیانگذار انقلاب اسلامی ارائه دهد.
جمهوری اسلامی ایران در شرایطی قطع نامه 598 را پذیرفت که حضرت امام خمینی(ره) در جایگاه رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا، طبق اظهار نظر خودشان تا چند روز قبل از امضای قطعنامه بر استراتژی (تکیه بر دیپلماسی مقاومت) و (تنبیه متجاوز) اصرار داشتند. شاهد مثال این ادعا نیز سخنان حضرت امام خمینی(ره) در پیامی که در سالگرد کشتار خونین مکه و به مناسبت پذیرش قطعنامه 598 در تاریخ 29 / 4 / 1367 بیان فرمودند قابل مشاهده است.
امام خمینی(ره) در بخشی از این بیانیه تاریخی، شرایط تلخ و دشوار و غیرمنتظره ولی اجتناب ناپذیر پذیرش قطعنامه را اینگونه بازگو میکنند: «اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم » ...
در بخش دیگری از این بیانیه، حضرت امام روح الله، مشهورترین واژه و دردناک ترین تعبیر منصوب به قضیه پذیرش قطعنامه را بکار میبرند و ناراحتی و اندوه فراوان خود را اینگونه ابراز میدارند: «خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و (جام زهرآلود قبول قطعنامه) را سر کشیدهام! و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم»...
قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مسئله جنگ نیست.
اگر چه امام خمینی(س) با نوشیدن جام زهر، موقعیت نظام جمهوری اسلامی را در شرایط بوجود آمده حفظ کرد و پس از هشت سال مبارزه، دشمن را از اشغال حتی یک وجب خاک ایران ناامید کرد که در تاریخ جنگ ها بی سابقه است، لکن این تصمیم به منزله پایان مبارزه نبود، بلکه تغییر استراتژی و اتخاذ شیوه جدیدی از مبارزه در جبهه سیاسی بوده است. به طوری که ایشان در این زمینه و پس از قبول قطعنامه 598 در جهت حفظ و استحکام نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، خطاب به ملت ایران در رابطه با اتخاذ این تصمیم، اینچنین فرمودند: «اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش می کنم که هوشیار و مراقب باشید، قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مسئله جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است؛ ولی دورنمای حوادث را نمی توان به طور قطع و جدی پیش بینی نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است؛ و چه بسا با بهانه جوییها به همان شیوه های تجاوزگرانه خود ادامه دهد».
شرایط اقتصادی، فشار سیاسیون و عملیات روانی دشمن سبب پذیرش قطعنامه شد.
با این توصیفات، اما چه عواملی باعث شد که فرمانده کل قوا با تغییر استراتژیک زمین بازی با پذیرش قطعنامه598 توسط ایران موافقت کردند؟ برای پاسخ به این پرسش پر تکرار، نمیتوان از مستمسک قراردادن بهانههای سیاسی، اقتصادی و نظامی توسط احزاب و سیاسیون داخلی و پدیدآوردن شرایطی که نظام مجبور به پذیرش قطعنامه شد، سخن به میان آورد ولی از افراد موثر بر این واقعه تاریخی چیزی نگفت!
اکبرهاشمی رفسنجانی در قامت جانشین فرمانده کل قوا و رییس ستادعالی جنگ را میتوان مسبب اصلی تغییر معادلات کشور از استراتژی (جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم) به شعار (جنگ جنگ تا یک پیروزی!) دانست.
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران از جمله اولین نفراتی است که به سفارش اکبرهاشمی رفسنجانی درباره شرایط ادامه جنگ، نامه ای تحلیلی تنظیم میکند. وی اندکی پیش از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در نامه ای تصریح کرده بود: «تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم! ممکن است در صورت داشتن وسایلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم».
نامه ای که اثر معکوس داشت!
نامه محسن رضایی و تحلیلی که از شرایط رزمندگان جبهههای مقاومت و الزامات حملات آفندی ایران ارائه داده بود با واقعیت های موجود اقتصادی و نیروی انسانی و حتی شرایط روحی و روانی آن روزها فاصله داشت. برخی بر این باورند که محسن رضایی این نامه را نه برای قبولاندن آتش بس به امام(ره)، بلکه به منظور بسیج کردن دولت برای پایبندی به تأمین نیازهای مالی سپاه در جنگ نوشته است! درخواستی که با توجه به بودجه، درآمد نفتی و وضع اقتصادی کشور قابل تحقق نبود و میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت نیز ضمن رد خواستههای سپاه اعلام کرد که: «دولت ظرفیت اختصاص حتی یک دلار دیگر برای تهیه چنین فهرستی ندارد.» بدین ترتیب نامه محسن رضایی کارخودش را کرد و بهانه ای شد برای عقب نشینی کامل دولت و سرعت بخشیدن به روند پذیرش قطعنامه!
از سویی دیگر تنظیم گزارشی با همکاری سید محمدخاتمی (وزیر ارشاد وقت و مسئول ستاد تبلیغات جنگ) از وضعیت روحی رزمندگان و عدم اقبال عمومی برای پرنگه داشتن جبهه ها مبنی بر اینکه از بسیج20 میلیونی مورد نظر امام(ره)، تنها 50 هزار رزمنده در جبهه ها داریم! و همچنین ارائه گزارشی از وضعیت نابسامان اقتصادی و لُجستیکی توسط میرحسین موسوی(نخست وزیروقت)، مسعود روغنی زنجانی(رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت وقت) و بهزاد نبوی (وزیر صنایع و ریاست ستاد بسیج اقتصادی در دوران جنگ) را میتوان از جمله مهمترین دلایل پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام(ره) نام برد.
همچنین به مجموع این اقدامات سیاسیون وقت، خبرساز شدن (ساخت بمب اتم) توسط صدام هم اضافه کنید! مسعود روغنی زنجانی در مصاحبه ای درباره ادعای ساخت بمب اتم توسط عراق اینگونه میگوید: «من یادم است، درجلسه تصمیم گیری باحضور امام، آقامحسن رضایی گفت ما اطلاعات داریم که طرف مقابل ما بمب اتم ساخته و ما دیگر نمیتوانیم! این جمله محسن رضایی به تنهایی برای پایان دادن به جنگ کافی بود و نیازی به ارائه گزارش اقتصادی و آمادی نبود!»
تغییر استراتژی دشمن و لزوم تغییر زمین بازی ایران
در همین زمینه و در پاسخ به پرسشهایی مبنی بر چرایی تغییر استراتژی ایران در پذیرش قطعنامه باید گفت که؛ اصولا دفاع از دیدگاه امام راحل را می توان اینگونه ترسیم کرد که: اگر دشمن با ابزار نظامی به جنگ می آید، لزوما باید با ابزار و ادوات نظامی دفاع کرد؛ یا اگر دشمن با ابزارهای فرهنگی و سیاسی به میدان می آید ما هم باید با ابزار فرهنگی و شیوههای سیاسی مناسب از خود دفاع کنیم و همه این شیوه ها باید در راستای استراتژی کلی حفظ اسلام و مصلحت جامعه باشد.
از این رو دشمن تا زمانی که در جبهههای نظامی به کشور حمله می کرد، وظیفه ملت دفاع نظامی بود و هنگامی که پس از صدور قطعنامه 598 استراتژی ضربه را از جبهه نظامی به جبهه سیاسی کشاند ما هم لازم بود متناسب با این جبهه، شیوه دفاعی اتخاد میکردیم.
به همین دلیل بود که حضرت امام فرمودند: «من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم.»
پذیرش قطعنامه، آثار خوب و بدی داشت
با همه این توضیحات، آنچه که از اخبار و تحلیلها و نیز اظهارات صریح حضرت امام خمینی(ره) قابل استنباط است، همگی بیانگر این مطلب اند که علاوه بر شرایط خاص اقتصادی حاکم بر کشور، عدم پذیرش و همراهی و نقش منفعلانه برخی مسئولین وقت نظام، امام(ره)، مجبور به تغییر شیوه مبارزه شدند و زمین بازی را از جنگ نظامی رودرو با استکبار، به عرصه جنگ دیپلماسی و سیاست تغییر دادند. لذا می توان اینگونه نتیجه گرفت که پذیرش قطعنامه توسط امام، یک عقب نشینی تاکتیکی بود تا شرایط بازپروری و ارتقای قدرت انقلاب فراهم شود.
پذیرش قطعنامه598 توسط ایران، راه جدیدی پیش روی انقلاب گشود و در آن مقطع حساس به نفع ما بود ولی برکسی پوشیده نیست علیرغم منفعت های بسیارش، آثار مخرب دیگری هم داشت.
تغییر سبک مبارزه، در برخی از عرصهها سرعت صدور انقلاب را گرفت، موجب سرخوردگی دلسوزان نظام از جمله رزمندگان و بسیجیانی شد که هشت سال با دست خالی مقابل دنیای کفر ایستادند و اکنون با پذیرش قطعنامه به حاشیه میرفتند و عرصه برای جولان سیاست بازان و چه بسا زد و بندهای سیاسی در داخل برای پیشی گرفتن در پذیرش مسئولیتها و مناصب سیاسی فراهم می شد.
پایان جنگ، آغاز دوران ریاست پروریها و فاصله گرفتن بسیاری از مسئولین نظام از «روحیه جهادی و خدمت بی منت در جبهههای جنگ» و در مقابل، «ایجاد فاصله طبقاتی بین مردم و مسئولین» بود.
انتهای پیام/
نویسنده : محمدرضا ذاکر.
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۸۳۴۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت| حقوق بینالملل، پشتوانه «وعده صادق»
قریب به ۸ دهه عملکرد خفتبار رژیم غاصب صهیونیستی، خصوصاً اقدامات ۷ ماه گذشته این رژیم، عیان کرده است که نمیتوان با منطق حقوقی، ولو با همین ضمانت اجراهای کم وبیشِ حقوقِ نوپای بینالملل، بر شرارتهای این رژیم لگام زد. - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم-علی بهادری جهرمی سخنگو و دبیر هیأت دولت طی یادداشتی نوشت: اقدامات نظامی در حقوق بینالملل چهارچوبهایی دارد؛ عملیات «وعده صادق» هم در همین چهارچوب صورت پذیرفت. اکنون دیگر بر همه ثابت شده است که رژیم صهیونیستی کوچکترین پایبندی به بدیهیات حقوقی، حقوق بینالمللی و حقوق بشری ندارد؛ اوج این عملکرد ضدحقوقی و عبور از همه خط قرمزهای حقوقی را هم میتوان در 192 روز گذشته در غزه و حمله به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه دید.
با این همه اما فارغ از سلسله رخدادهایی که منجر به اقدامات بامداد یکشنبه ایران علیه رژیم صهیونیستی شد و البته پیرامون این عقبه هم میتوان تحلیلهای حقوقی متعددی نوشت، حقوق بینالملل بر آغاز و انجام عملیات «وعده صادق» از سوی ایران صحه میگذارد.
«پاسخ» ایران به حمله ابتدایی رژیم صهیونیستی، منطبق بر ماده 51 منشور ملل متحد است. این ماده «حق طبیعی دفاع مشروع» را برای کشوری که مورد حمله واقع شده، به رسمیت شناخته است.
اگرچه ایرادات بسیاری بر ساختار کنونی سازمان ملل وارد است و حقوقدانانی از سراسر جهان سالهاست به این اشکالات اذعان دارند، اما به هرحال و به اذعان بانیان سازمان ملل، حفظ صلح و امنیت بر عهده شورای امنیت سازمان ملل گذاشته شده است؛ این وظیفه البته مطلق نیست؛ هم ماده 51 منشور ملل متحد این اجازه را به کشوری که مورد حمله واقع شده (ایران) داده تا زمانی که «شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت» به عمل نیاورده است، در چهارچوب دفاع مشروع از خود دفاع کند، هم قطعنامه «اتحاد برای صلح» مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد به وظیفه شورای امنیت برای تأمین صلح و امنیت، قید و شرط زده است.
در کنار همه اینها، جمهوری اسلامی ایران از سر حسن نیت، پیش از آغاز «وعده صادق»، وظیفه شورای امنیت را به سازمان ملل گوشزد کرد، 10 روز هم گذشت، اما این شورا عاجز از برقراری صلح و امنیت ادعایی و ناتوان از لگام زدن به اقدامات ضدحقوقی رژیم صهیونیستی، حتی از تصویب یک قطعنامه درخور علیه رژیم صهیونیستی هم امتناع کرد.
دفاع مشروع در حقوق بینالملل حدود و ثغوری دارد: رعایت اصول «ضرورت» و «تناسب» در دفاع مشروع ضروری است. «وعده صادق» با هدف جلوگیری از استمرار اقدامات جنگطلبانه رژیم صهیونیستی علیه ایران، تعیین اهداف نظامی و اجتناب از حمله به منازل مسکونی، مراکز درمانی و... دو اصل «ضرورت» و «تناسب» را رعایت کرده و به ملاحظات بشردوستانه در مداخلات نظامی هم توجه کامل داشته است.
برخی توجیهات بهظاهر حقوقی دیگر هم در رابطه با «وعده صادق» مطرح شده است که البته خالی بودن دست طرحکنندگان آن را از استدلال و منطق حقوقی آشکار میکند! از ظالمانه بودن قطعنامههای سازمان ملل که به تحریم مشروعیت میبخشند بگذریم، این عده برای طرح توجیهات خود به قطعنامه 2231 متشبث شدهاند! گفته شده اقدامات بازدارنده ایران علیه آغازگری جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، برخلاف قطعنامه 2231 سازمان ملل است که برجام را در زمره یکی از اسناد سازمان ملل درآورده است.
توضیح بیشتر آنکه در قطعنامه 2231 محدودیتهایی علیه برنامه موشکی ایران وضع گردیده است و بنا بر ادعاهای مطرح شده استفاده ایران از موشک علیه رژیم صهیونیستی ناقض این قطعنامه بوده است. صرفنظر از اینکه قطعنامه 2231 هیچ ارتباطی به «وعده صادق» ندارد، در طنز ماجرا همین بس که محدودیتهای این قطعنامه در 26 مهر 1402 (18 اکتبر 2023) پایان پذیرفته است!
قریب به 8 دهه عملکرد خفتبار رژیم غاصب صهیونیستی، خصوصاً اقدامات 7 ماه گذشته این رژیم، عیان کرده است که نمیتوان با منطق حقوقی، ولو با همین ضمانت اجراهای کم وبیشِ حقوقِ نوپای بینالملل، بر شرارتهای این رژیم لگام زد.
از طرف دیگر، جمهوری اسلامی ایران هم تعرض به تمامیت ارضی و منافع ملی را در هیچ شرایطی برنمیتابد؛ هم 8 سال جنگ تحمیلی علیه ایران این موضوع را ثابت کرده و هم سایر واکنشهایی که دلاورمردان ایرانی در میدان طی 44 سال گذشته داشتهاند. با تمام این اوصاف، بازدارندگی دفاعی ایران به درجهای از اقتدار رسیده است که میتواند ضمن مراعات الزامات حقوقی، رژیم کودککش صهیونیستی و گنبد آهنینش و نیز حامیان غربیاش را که در آمادگی کامل بودند، اینگونه ضربهپذیر کند؛ آنگونه که «وعده صادق» کرد.
رعایت حقوق بینالملل در عملیات موفق«وعده صادق»، در عین نشان دادن توان و دقت بالای نظامی، پیامهای آشکاری را هم برای رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش داشت.
انتهای پیام/