درخواست اعدام برای یک زن توسط خواهرانش
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۸۷۳۶۲
به گزارش خبرگزاری برنا؛ شواهد نشان میداد این مرد به دست دختر بزرگش به نام شیما ۵۰ ساله کشته شده است.
در حالی که پلیس به خانه مرد سالخورده رفته بود شیما خود به پلیس آگاهی رفت و تسلیم پلیس شد.
سه خواهر کوچکتر شیما در جایگاه ویژه ایستادند و برای خواهر بزرگتر خود حکم قصاص خواستند.
شیما گفت: من وقتی به خانه آنها رسیدم پدرم به محض دیدن من شروع به فحاشی کرد .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدرم به صورتم سیلی زد و ناسزا گفت. من به طبقه سوم رفتم تا او شاید آرام تر شود . اما چند دقیقه بعد پدرم به طبقه سوم آمد و مرا هل داد. در آن لحظه کیفم روی زمین افتاد و همه وسایلی که برای آنها خریده بودند روی زمین ریخت .
برای خانه پدرم دو چاقو آشپزخانه هم خریده بودم. چاقو ها را از روی زمین برداشتم و به سوی پدرم برگشتم که همان موقع پدرم به سمتم حمله کرد و در آن میان چاقو به سینه و گردن او برخورد کرد.
من واقعا قصد کشتن پدرم را نداشتم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود و به شدت اشک میریخت گفت: من شرمنده خانواده هستم. باور کنید نمیخواستم پدرم را بکشم و مرگ او یک اتفاق بود.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: پلیس آگاهی خانواده زمین مرگ برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۸۷۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دادگاه رسیدگی به اتهامات عروس فراری که پدرشوهرش را کتک زد
آفتابنیوز :
مرد جوان در ادامه با شکایت به پلیس گفت: همسرم، برادرش و دو نفر از دوستانشان در غیاب من به خانه پدرم حمله کرده و این بلا را سر پیرمرد آوردند.
وی در تشریح ماجرا گفت: من و همسرم به تازگی با هم ازدواج کردهایم. اما از همان روزهای اول بشدت با هم اختلاف داشتیم تا اینکه همسرم چند روز قبل قهر کرده و به خانه پدریاش رفت. من با او تماس گرفتم تا به خانه برگردد اما قبول نکرد.وقتی هم که من خانه نبودم آنها به خانه پدرم رفتند و آنقدر او را زدند که نیمه جان شده بود همان موقع مادرم با من تماس گرفت و من وقتی خودم را به آنجا رساندم، آنها فرار کرده بودند.
با این شکایت مأموران به سراغ نوعروس و برادرش رفتند و موفق شدند برادر 40 ساله وی و دو دوستش را بازداشت کنند اما عروس فراری بود. در ادامه نیز پزشکان اعلام کردند پیرمرد به خاطر ضربه به سرش دچار آسیب مغزی شده و دیگر قادر به حرف زدن و راه رفتن نیست.
نخستین جلسه دادگاه
پرونده چهار متهم با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این درحالی بود که مأموران نتوانستند ردی از عروس فراری بیابند.
در نخستین جلسه دادگاه پیرمرد که روی ویلچر نشسته بود در دادگاه حاضر شد و پسرش از سوی وی شکایت خود را مطرح و برای متهمان درخواست اشد مجازات کرد.
سپس برادر عروس که با قرار وثیقه آزاد بود روبه روی قضات ایستاد و گفت: خواهرم در خانه همسرش یک روز خوش ندید و مدام با همسرمعتادش اختلاف داشت. آن روز به درخواست خواهرم همراه دو دوستم به خانه پدر شوهرش رفتم تا با پدر و مادر او صحبت کنم. من میخواستم میانجیگری کنم و به اختلافات پایان دهم. اما آنها شروع به داد و فریاد کردند و ما آنجا را ترک کردیم. من نمیدانم چطور چنین بلایی سر پیرمرد آمده است که قادر به راه رفتن و تکلم نیست. من اتهامم را قبول ندارم. ممکن است او به خاطر کهولت سن سکته کرده باشد وگرنه من با چاقو او را نزدم. از خواهرم هم بیخبرم و نمیدانم کجاست.
دومین جلسه دادگاه
در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده داماد جوان گفت: پدرم معجزه آسا زنده ماند. اما قادر به حرکت و تکلم نیست. طی چندین عمل جراحی پزشکان در جمجمه پدرم پلاتین گذاشتهاند و باز هم باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد. او میگوید سه متهم با هم او را کتک زدهاند و به همین خاطر از هر سه نفر شکایت داریم.
اما در ادامه هر سه متهم منکر کتک زدن پیرمرد شدند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به تناقض گوییهای متهمان ادامه جلسه را به بعد موکول کردند.
سومین جلسه دادگاه
در سومین جلسه رسیدگی به پرونده بار دیگر شاکی درخواست اشد مجازات کرد و گفت من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و برای متهمان اشد مجازات میخواهم.
این بار برادر عروس خانواده در جایگاه متهم ایستاد و گفت: آن روز وقتی من و دوستانم مقابل خانه پدرشوهر خواهرم رفتیم دامادمان در خودرواش نشسته و شاهد ماجرا بود. او چون به مواد مخدر اعتیاد دارد از ترسش از ماشین پیاده نشد. ولی ماجرا را دید. او میداند من ضربهای با چاقو به پدرش نزدم و در این ماجرا بیگناه هستم. من فقط به آنجا رفته بودم تا با پدرش صحبت کنم.
با اظهارات جدید مرد جوان قضات دادگاه پرونده را به دادسرا برگرداندند تا با نقطه زنی تلفن همراه تازه داماد مشخص شود آیا وی روز حادثه در محل حضور داشته است یا خیر و اگر شاهد ماجرا بوده چرا سکوت کرده است.