دیپلماسی صدهزار تنی یا گور دستهجمعی
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۹۰۰۴۶
به گزارش سرويس ساير رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از روزنامه «کیهان» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:
وقتی بیش از 100 سال پیش رئیسعلی دلواری و همرزمانش در تنگستان در برابر استعمار انگلیس که آن روزها ابرقدرت جهان بود ایستادند، قسمنامهای را امضا کردند که در آن آمده است: «ای کلامالله گفتار مرا شاهد باش من به تو سوگند یاد میکنم که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند، در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند»، حتی تصور اینکه روزی ایران بتواند انگلیس را تحقیر و از موضعی برابر با آن برخورد کند، غیرممکن بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رخدادهای چند هفته اخیر در خلیجفارس و دریای عمان که انهدام پهپاد پیشرفته آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی، شاخصترین آنهاست را میتوان نقطه عطفی در تحولات استراتژیک جهانی قلمداد و نباید به سادگی از کنار آنها عبور کرد.
با پایان جنگ جهانی دوم و غروب استعمار انگلیس که روزگاری خورشید در سرزمینهای تحت سیطرهاش غروب نمیکرد، آمریکا جای آن را گرفت. آنچه انگلیس و پس از آن آمریکا را تبدیل به ابرقدرتی جهانی کرد، قدرت دریایی آنان و تسلطشان بر دریاها بود. «آلفرد تایر ماهان» افسر نیروی دریایی آمریکا و ژئواستراتژیست مشهور در کتاب خود با عنوان «تاثیر و نفوذ قدرت دریایی در تاریخ» بطور مبسوط به این قضیه پرداخته و نیروی دریایی را «کلید قدرت» جهان معرفی میکند؛ «دریاهای جهان بیش از آنکه سرزمینهای جهان را از هم جدا کنند آنها را به هم پیوند میدهند بنابراین تشکیل امپراتوریهای ماورای بحار و دفاع از آنها به قدرت تسلط بر دریا بستگی دارد.»
برای درک بهتر اهمیت رخدادهای اخیر در آبهای جنوبی کشورمان و تاثیرات عمیق و بلندمدت آن بر معادلات منطقهای و حتی جهانی، باید شناخت گستردهتر و دقیقتری از اهمیت زمینه و میدان مناقشه داشت. برای کسب این درک باید به سراغ دریاها و مطالعه اهمیت آنها در روابط بینالملل، میزان قدرت و پشتوانه دیپلماسی کشورهای صاحب قدرت رفت. آمریکا در تاریخ خود، سه دوره دریایی را پشت سر گذاشته است. دوره نخست که صد ساله بود از 1790 تا 1890 طول کشید. دوره دوم تا سال 1945 یعنی پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت و دوره سوم تا کنون ادامه دارد. نیروی دریایی آمریکا طی هر دوره ارتقا یافته و جایگاه آن در قدرت این کشور افزایش یافته است تا جایی که در دوره سوم، نیروی دریایی، تجهیزات و نیروهای هوایی و زمینی را نیز به خدمت گرفته و در عمل به پشتوانه دیپلماسی جهانی آمریکا مبدل شد. «دیپلماسی قایقهای توپدار» مربوط به دوره ابرقدرتی انگلیسیها بود و آمریکاییها «دیپلماسی دریایی» (naval diplomacy) را شکل دادند. نمونه اخیر استفاده از این ابزار در سیاست آمریکا، گسیل ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به خلیجفارس برای تهدید و ارعاب ایران بود که رسانههای بزرگ آمریکایی به عنوان بازوی تبلیغاتی این راهبرد، از آن به عنوان «دیپلماسی صدهزار تنی» (وزن این ناو) یاد کردند.
پیش از این استراتژیها بر «کنترل دریایی» و «کنترل دریاها» استوار بود اما استراتژیهای جدید تعریف متفاوتی ارائه کرده و بحث «قدرت از دریا» را پیش کشیدهاند. اکثریت جمعیت جهان در فاصله 90 کیلومتری از سواحل دریاها زندگی میکنند. بر اساس استراتژی جدید، دریاها برای قدرت مسلط جهانی امن است و این قدرت میتواند هژمونی خود را از طریق سواحل با استفاده از ناوهای حامل نیروی هوایی و تفنگداران، بر هر سرزمینی تحمیل کرده و عمق کشورها را مورد تهدید قرار دهد. ناوهای هواپیمابر که هر کدام را میتوان شهری متحرک دانست که دهها هواپیما و هزاران تفنگدار را حمل میکنند، محصول این استراتژی هستند.
در اکتبر 2007 هر سه سرویس دریایی آمریکا یعنی نیروی دریایی، تفنگداران دریایی و گارد ساحلی در کالج جنگ نیروی دریایی ایالات متحده در نیوپورت رودآیلند، گرد هم آمدند تا جدیدترین استراتژی دریایی این کشور را به بحث گذاشته و تصویب کنند. آخرین استراتژی دریایی این کشور در سال 1986 طرحریزی شده بود. در استراتژی جدید نکات مهم و قابل توجهی وجود دارد. این استراتژی با اشاره به وابستگی 90 درصد تجارت جهانی به دریاها، نیروی دریایی آمریکا را فراتر از معادلات نظامی و سیاسی معرفی کرده و آن را ضامن «سبک زندگی آمریکایی» و قدرت این کشور عنوان میکند.
چند روز پیش نشریه معتبر «فارین افرز» مقالهای جالب توجه به قلم «الن جیمز فرامهرز» منتشر کرد. عنوان مقاله چنین است؛ «چرا هنوز هم هرمز مهمترین گذرگاه استراتژیک جهان است و چرا باید آمریکا امنیت آن را تضمین کند». نویسنده از عبارت Chokepoint برای هرمز استفاده کرده است. این یک عبارت سیاسی-نظامی است و به گذرگاهی در خشکی یا دریا گفته میشود که راه باریک شده و قابلیت انسداد دارد و آنکه بر چنین نقطهای مسلط باشد، حتی میتواند قدرتی بزرگتر را نیز شکست دهد. انگلیسیها در دوره استعمار، بر اغلب «گذرگاههای استراتژیک» دنیا تسلط داشتند.
فارین افرز با اشاره به عبور 90 درصد نفت تولید خلیجفارس و 20 درصد نیاز جهانی نفت از این هرمز، پهنای باریک (کمتر از 40 کیلومتر) و تسلط ایران بر آن را مخاطرهآمیز توصیف میکند؛ « امنیت تنگه در حال حاضر اهمیت دارد نه صرفا به دلیل تجارت؛ یک درگیری در هرمز قابلیت دارد فورانی را ایجاد کند که میتواند به سرعت در خلیجفارس گسترش یابد. دوم، میزان تجارتی که از طریق هرمز عبور میکند، با افزایش سطح درآمد نفت کشورهای ثروتمند در حاشیه خلیجفارس، به سرعت افزایش یافته است. سرانجام، ایالات متحده به شدت در پایگاههای دریایی، در بحرین، قطر و جاهای دیگر سرمایهگذاری کرده است که فقط از طریق هرمز قابل دسترسی به دریا هستند. هرچقدر هم قیمت نفت کاهش یابد، تنگه هرمز با ارزشترین و آسیبپذیرترین نقطه برای تجارت و چالشهای دریایی باقی خواهد ماند.» نویسنده در پایان تاکید میکند که آمریکا باید ضامن امنیت خلیجفارس باشد.
اما واقعیت آن است که آمریکا خود اصلیترین عامل تنش و ناامنی در خلیجفارس است. کاخ سفید دهها سال است که پول هنگفتی از کشورهای جنوبی به بهانه تامین امنیت منطقه به جیب میزند. امنیت و آرامش دائمی در خلیجفارس یعنی پایان دوشیدن اعراب و چنین وضعیتی به هیچ عنوان برای آمریکاییها مطلوب نیست. سؤال جدی این روزها در میان کشورهای حاشیه خلیجفارس این است که آمریکایی که نمیتواند از پهپاد پیشرفته و گرانقیمت خود محافظت کند، چگونه میخواهد از ما محافظت کند؟! پس نتیجه آن همه پول و امتیازی که دادیم چه شد؟ بهترین پاسخ را شاید بتوان از زبان حسنی مبارک شنید که گفته است: «آن کس که خود را با آمریکاییها بپوشاند، برهنه خواهد بود.»
اواخر خردادماه که نفتکش کوکوئا در منطقه مورد حمله قرار گرفت، ارتش آمریکا فیلمی مبهم را منتشر کرده و مدعی شد نیروهای ایرانی در حال جدا کردن یک مین منفجر نشده از بدنه نفتکش بودهاند. بیایید فرض را بر صحت ادعای آنها بگذاریم. اگر چنین باشد، باید از آمریکاییها پرسید که شما صدها میلیارد دلار از کشورهای منطقه دوشیدید و این همه ناو و هواپیما و تفنگدار به خلیجفارس آوردید که از عملیات ایران فقط فیلمبرداری کنید؟! اگر راست میگویید پس چرا عکسالعملی نشان ندادید؟ در بیچارگی و درماندگی آمریکا همین بس که در خفا انگلیس را تحریک میکند و فریب میدهد تا متعرض نفتکش ایرانی شود و وقتی ایران در تنگه هرمز پاسخ خباثت انگلیس را میدهد، آمریکاییها جز بیانیه دادن و محکوم کردن، کار دیگری از دستشان ساخته نیست چرا که میدانند چماق آنها یعنی همان ناوهای عظیمالجثه که به پشتوانه آن سیاست خود را پیش میبردند، امروز به اهدافی بزرگ و در دسترس و در واقع پاشنه آشیل آنها تبدیل شده که در صورت هرگونه حماقتی میتواند گورستان دستهجمعی نظامیان آمریکا شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی چهار سال پیش (16 اردیبهشت 1394) فرمودند؛ « چرا تهدید میکنند؟ چرا غلط زیادی میکنند؟ میگویند اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حمله نظامی به ایران بکنیم؛ اوّلاً که غلط میکنید؛ ثانیاً من در زمان رئیسجمهور قبلی آمریکا - آنوقت هم تهدید میکردند - گفتم دوران بزنودررو تمام شده؛ اینجور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. اینجور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد.» پایان دوران بزن و در رو، فقط مربوط به میدان نظامی نیست. تشدید جنگ اقتصادی آمریکا علیه مردم ایران و توقیف نفتکش ایرانی نیز در همین چارچوب است. سر و صدا و شماتتهای داخلی امروز در آمریکا و انگلیس، نشان میدهد کم کم دارد حساب کار دستشان میآید.
«نابود نخواهیم شد»؛ این شعار ناوهواپیمابر آبراهام لینکلن با چیزی حدود 5700 نیروست. دیپلماسی صدهزار تنی آمریکا که برای مرعوب کردن ایران راهی منطقه شده بود، در دریای عرب لنگر انداخته و اخیراً یکی از افسرانش هم گم شده! اوضاع منطقه و رفتار آمریکاییها نشان میدهد، چندان هم به شعاری که برای دیپلماسی سنگینوزن خود انتخاب کردهاند باور ندارند و البته این عاقلانه است.
محمد صرفی
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۹۰۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲۰۰ روز تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه با ۳۴۱۸۳ شهید
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ دفتر اطلاع رسانی دولت در غزه آخرین آمار مربوط به جنگ را به مناسبت دویستمین روز جنگ و نسل کشی در نوار غزه منتشر کرد.
آمار منتشر شده به شرح زیر است:
(۲۰۰) روز از جنگ میگذرد
(۳۰۲۵) مورد جنایت ثبت شده است
(۴۱۱۸۳) شهید و مفقود
(۳۴۱۸۳) شهید در بیمارستان ثبت شده اند
(۱۴۷۷۸) کودک به شهادت رسیده اند
(۳۰) کودک بر اثر گرسنگی شهید شده اند
(۹,۷۵۲) زن شهید شده اند
(۴۸۵) نفر از کادر درمان به شهادت رسیده اند
(۶۷) نفر از امدادگران شهید شده اند
(۱۴۰) خبرنگار به شهادت رسیده اند
(۷,۰۰۰) نفر مفقود هستند
(۷۷۱۴۳) زخمی هستند
(۷۲%) از قربانیان، زنان و کودکان هستند
(۱۷,۰۰۰) کودک بدون والدین یا یکی از آنها زندگی میکنند
(۱۱,۰۰۰) زخمی برای نجات جان خود نیازمند سفر به خارج هستند
(۱۰,۰۰۰) بیمار سرطانی با مرگ دست و پنجه نرم میکنند و نیاز به درمان دارند
(۱,۰۹۰,۰۰۰) نفر به بیماریهای واگیر مبتلا شده اند
(۸,۰۰۰) نفر به علت مشکلات آوارگی به هپاتیت ویروسی دچار شده اند
(۶۰,۰۰۰) زن باردار به علت نبود مراقبت پزشکی در خطر هستند
(۳۵۰,۰۰۰) بیمار مبتلا به بیماریهای مزمن به علت نبود دارو در خطر قرار دارند
(۵۰۰۰) فلسطینی در خلال جنگ بازداشت و ربوده شده اند
(۳۱۰) نفر از نیروهای درمان بازداشت شده اند
(۲۰) خبرنگار که نام آنها در دست است بازداشت شده اند
(۲) میلیون نفر آواره شده اند
(۱۸۱) مرکز دولتی تخریب شده است
(۱۰۳) مدرسه و دانشگاه به کلی ویران شده است
(۳۰۹) مدرسه و دانشگاه آسیب دیده است
(۲۳۹) مسجد به کلی ویران شده است
(۳۱۷) مسجد آسیب دیده است
(۳) کلیسا هدف قرار گرفته و تخریب شده است
(۸۶,۰۰۰) واحد مسکونی به طور کامل تخریب شده است
(۲۹۴,۰۰۰) واحد مسکونی آسیب دیده و قابل سکونت نیست
(۷۵,۰۰۰) تن بمب و ماده منفجره بر غزه ریخته شده است
(۳۲) بیمارستان از خدمت رسانی خارج شده است
(۵۳) مرکز درمانی از خدمت رسانی خارج شده است
(۱۶۰) درمانگاه هدف قرار گرفت
(۱۲۶) آمبولانس هدف قرار گرفت
(۲۰۶) اثر تاریخی ویران شد
(۳۰) میلیارد دلار خسارت اولیه و مستقیم نسل کشی در نوار غزه
روند کشف پیکرهای شهدا از گور دسته جمعی در بیمارستان ناصر ادامه دارد
خبرنگار شبکه الجزیره گزارش داد: نیروهای دفاع مدنی در چهارمین روز پیاپی به کشف پیکرهای شهدا در گورستان دسته جمعی در بیمارستان ناصر در خان یونس، در جنوب منطقه غزه، ادامه میدهند. خبرنگار الجزیره افزود: نیروهای دفاع مدنی پیکر ۳۵ شهید دیگر را از این گور دسته جمعی بیرون آورده اند که به این ترتیب تعداد پیکرهای کشف شده به ۳۱۰ تن در گروههای سنی مختلف میرسد. نیروی دفاع مدنی از وجود سه گور دسته جمعی در دیوارهای بیمارستان ناصر خبر داده بود.
شبکه الجزیره در ادامه تصاویری از روند حفر گور دسته جمعی در بیمارستان ناصر در خان یونس و بیرون آوردن اجساد شهدا از آن و شناسایی پیکرها توسط خانوادههای فلسطینی منتشر کرد.