کدام اسناد مربوط به دکتر مصدق و آیتالله کاشانی خاکستر شد؟
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۹۱۳۱۸
خبر کوتاه است و عجیب اما واقعی؛ در آتشسوزی روز چهارشنبه ۲۶ تیرماه در میدان حسنآباد اسناد ارزشمندی از جمله سندهای مربوط به آیتالله کاشانی و دکتر محمد مصدق هم در آتش سوختند.
این را نمیتوان باور کرد که اسناد ثبتی دو تن از تاثیرگذاران تاریخ معاصر ایران در دفترخانهای کوچک و قدیمی نگهداری شوند. دفترخانهای که حتی از کمترین امکانات ایمنی برای حفاظت از خود برخوردار نیست با این حال اسناد تاریخی مهمی را بدون دارا بودن شرایط مناسب در خود جای داده است و اما روز گذشته سکانس پایانی آتشسوزی میدان حسنآباد رونمایی شد، ماجرایی که به کابوس بیشتر شبیه است تا واقعیت، به شبی تابستانی که نه قرار است سیل بیاید و نه زلزله اما آتش زبانه میکشد؛ یکی از بلایای طبیعی این روزها که به تراژدی دوران ما تبدیل شده، همه چیز را حتی وصیتنامه دکتر محمد مصدق را میسوزاند و دود هوا میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سکانس پایانی؛ دفترخانه شماره ۳۹
اما خبر کوتاه را علیرضا پناهی، سردفتر دفترخانه شماره ۳۹ تهران اعلام کرده است؛ او که اسناد رسمی مربوط به دکتر محمد مصدق و آیتالله ابوالقاسم کاشانی را سالها در دفترخانهاش نگهداری کرده و در آتشسوزی میدان حسنآباد، دفتر کارش و همه آنچه را نباید میسوخت به دست آتش سپرد. پناهی روز گذشته به روابط عمومی کانون سردفتران و دفتریاران گفته است: «در آتشسوزی روز چهارشنبه میدان حسنآباد بیش از ۷۰۰ دفتر از دفاتر جاری این دفترخانه سوخت که علاوه بر این تعداد، اسناد ارزشمندی از جمله سندهای مربوط به آیتالله کاشانی و دکتر مصدق نیز طعمه حریق شدهاند.»
پناهی در بخشی از گفتوگوی خود تعداد دفاتر قدیمی در تهران و کل کشور را قابل توجه دانسته است و خطر بروز آتشسوزی را بلای جان اسناد مهمی که در کشور بایگانی هستند، دانسته است.
تماس تلفنی با محل کار پناهی که همان دفترخانه شماره ۳۹ تهران است بیفایده است چون به طور کامل در آتشسوزی خسارت دیده است و خط تلفن ثابت دفترخانه قطع شده است. با این حال صحبت کردن با او که بخشی از تاریخ معاصر ایران را نگهداری کرده به زحمت پیدا کردن شماره تلفن همراهش میارزد.
پناهی درباره دلایل وجود سندهایی از دکتر مصدق و آیتالله کاشانی در دفترخانهاش، به سازندگی میگوید: «دفترخانه شماره ۳۹ از سال ۱۳۰۹ تا کنون در حال فعالیت است و در ابتدا دفترخانه شماره یک بوده زیرا اولین دفتر ثبت اسناد رسمی است که در تهران فعالیتش را آغاز کرده است اما از زمانی که ری و شمیرانات هم به تهران اضافه شدند به دفترخانه شماره ۳۹ تغییر نام داد.»
او ادامه میدهد: «به دلیل نزدیکی این دفترخانه با ساختمان نخستوزیری و دیگر ساختمانهای مهم آن زمان، بسیاری از معاملات و سندهای مهم در این دفترخانه به ثبت رسیدهاند. ضمن اینکه دکتر مصدق با آقای حسن عنایت که در آن دوران سردفتردار دفترخانه شماره یک بود، باجناق بودند و همین عاملی بود تا تمام اسناد خود را در این دفترخانه ثبت کند. آقای عنایت سردفتر اول دفترخانه رابطه خویشاوندی نزدیکی با دکتر مصدق نخستوزیر وقت و دکتر متیندفتری وزیر دادگستری داشتند.»
اما پناهی خبر از واقعه شوم دیگری در آتشسوزی میدان حسنآباد میدهد. او میگوید: «وصیتنامه دکتر محمد مصدق هم در همین دفترخانه تنظیم شده و رونوشت آن در بایگانی دفتر ما نگهداری میشد که آن هم در حریق روز چهارشنبه گذشته سوخت.»
اما نام دیگری که روز گذشته در خبر سوختن اسناد مهم در کنار مصدق آمد، مانند همیشه آیتالله کاشانی است. اسنادی از او هم در این دفتر بوده که حالا دیگر نیست. سردفتردار دفتر شماره ۳۹ درباره اسنادی که از آیتالله ابوالقاسم کاشانی، در آتشسوزی از بین رفتهاند، میگوید: «اسناد ایشان هم مربوط به سندهای انتقالی و شخصی بوده و چون آیتالله کاشانی در آن زمان به عنوان متولی مسجد امام خمینی(ره) که در آن زمان نامش مسجد شاه بود، فعالیت میکرد، بسیاری از سندهای تاریخی مربوط به مسجد امام خمینی (ره) تهران هم در بایگانی بودند که به طور کامل در آتش سوختند.»
پناهی در پاسخ به این سوال که چرا اسنادی با این اهمیت را در بایگانی دفتر نگهداری کرده و آنها را به سازمان میراث فرهنگی تحویل نداده، میگوید: «چندین بار از کانون دفترداران و دفتریاران درخواست کردیم که این اسناد تاریخی هستند و این دفاتر باید اسکن شوند اما قبول نکردند. متاسفانه سازمان ثبت اسناد و املاک باید این سندها را اسکن میکرد تا به صورت الکترونیک ثبت شوند اما چون هزینه اسکن فراوان بود دفاتر بایگانی را اسکن نکردند و با اینکه بارها اعلام کردیم که در بایگانی دیگر جایی برای نگهداری سندها نیست اما گفتند که باید ۸۰ میلیون تومان هزینه شود و بودجهای برای این کار ندارند، کانون هم هزینه ثبت را نپذیرفت و هر چند بخشی از آییننامه اسکن کردن اسناد رسمی اجرایی شده است اما در مورد سندهایی که پیش از سال ۹۲ به ثبت رسیدهاند هنوز کاری صورت نگرفته است. هر چند امروز نمایندگانی از سازمان میراث فرهنگی و شهرداری در محل آتشسوزی حضور داشتند اما دیگر کار از کار گذشته است.»
اما گویا کسی نه زیر بار آتشسوزی که با وجود نزدیک بودن به آتشنشانی خسارات فراوانی را در پی داشت، میرود و نه کسی میخواهد قبول کند که جای نگهداری اسنادی با این اهمیت در دفتر ثبت اسناد رسمی نیست.
مهدی نجفپور، روابط عمومی و از کارشناسان کانون سردفترداران و دفتریاران به سازندگی درباره اهمیت اسنادی که از دکتر مصدق سوخته است، میگوید: «همه اسناد رسمی کشور رونوشتی دارند که در دفترخانه نگهداری میشوند و اسنادی که از دکتر محمد مصدق و آیتالله ابوالقاسم کاشانی در حادثه روز چهارشنبه سوختند مربوط به ملک یا زمینی بوده که خریداری کردهاند و رونوشت آن در دفاتر جاری ثبت شده است. بنابراین جزء اسناد مهم به شمار میآیند زیرا مشخص میکند که این دو تن چه داراییهایی داشتهاند یا چه معاملاتی را انجام دادهاند. ضمن اینکه سندهای مهم تاریخی مربوط به دوران معاصر و از افراد صاحبنام کشور بودهاند.»
اینکه چرا باید اسنادی بااهمیت در یک دفترخانه نگهداری شوند و چرا سازمان میراث فرهنگی برای حفاظت از چنین سندهایی فکری نکرده است، نجفپور چنین پاسخ میدهد: «سردفترداران از خود همت نشان دادهاند که بسیاری از این اسناد را تا کنون نگهداری کردهاند. با این حال مصوب شده که دفترداران اسناد را از سال ۹۲ تا کنون اسکن کرده و ثبت الکترونیک کنند. البته قرار بود که برای سالهای پیش از این تاریخ هم سردفترداران سندها را ثبت کنند که به علت بالا بودن تعداد و هزینه ثبت هنوز این اتفاق نیفتاده است.»
سندهایی که در آتشسوزی میدان حسنآباد سوختهاند بخشی از تاریخ معاصر ایران هستند که باید در کتابخانه و موزه اسناد ایران نگهداری میشدند نه در جایی که هر حادثهای ممکن است آنها را نابود کند که کرد و تمام شد.
آیا آتشسوزی عمدی بود؟
علاوه بر سندهای مهمی که در آتشسوزی ۲۶ تیرماه در میدان حسنآباد سوختند و دود هوا شدند، بخشی از تاریخ دوران قاجار هم سوخت و حالا گفته میشود که این احتمال وجود دارد که حریق به شکلی عمدی اتفاق افتاده باشد. یکی از کاسبان صنف ابزار و یراقآلات که در میدان حسنآباد مغازه دارد، با شک و تردید به سازندگی میگوید: «دو نفر از همکارامون دیدن که آتیش از حیاط پشت شروع شده و حیاط پشتی هم انباره و شایعهای که در موردش هست اینه که به طور عمدی آتیشسوزی رو راه انداخته که بتونه حیاط پشتی رو به مغازهاش وصل کنه و مغازه رو گسترش بده. من اینو از چند نفری که باهاش در ارتباط هستن، شنیدم اما خب در حد حرفه و ممکنه صحت نداشته باشه.»
اما جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی درباره عمدی بودن حادثه شب ۲۶ تیرماه در میدان حسنآباد، به سازندگی میگوید: «نمیتوانم تایید کنم و ابعاد حادثه از همان شب توسط کارشناسانی از سازمان آتشنشانی و اداره برق در حال بررسی است و در این مورد با کسبه منطقه هم صحبت شده و باید صبر کنیم تا کارشناسان نظر قطعی بدهند. اگر اجازه انتشار دلایل آتشسوزی را داشتیم پس از اعلام رای کارشناسان حتما این کار انجام میشود. با این حال هنوز دلایل آتشسوزی از سوی این سازمان اعلام نشده است.»
هر چند که ملکی از نامعلوم بودن عوامل آتشسوزی تا کنون میگوید اما احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران نظر دیگری دارد و روز گذشته در جلسه شورای شهر تهران درباره دلایل آتشسوزی میدان حسن آباد گفت: «ظاهراً آتشسوزی از یک دفتر اسناد رسمی آغاز شده و به دلیل آن که سقف گنبدهای میدان شیروانی است و از چوب دو لایه استفاده شده، حریق کاغذ و چوب باعث افزایش و سرعت گرفتن سرایت آتش به همه طبقات شده است.»
۴۷۲۳۴
کد خبر 1282140منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: آتش سوزی محمد مصدق نفتکش باشگاه استقلال ایران و انگلیس ایران و آمریکا باشگاه پرسپولیس سینمای ایران انگلیس ایالات متحده آمریکا خودرو تنگه هرمز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۹۱۳۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیت خاص آیتالله امامیکاشانی در تشرف ۴۰ هفتهای به جمکران با پای پیاده!
مراسم معارفه و تکریم حجتالاسلام و المسلمین عبدالعلی توجهی؛ تولیت مدرسه عالی و مسجد شهید مطهری صبح امروز (سوم اردیبهشت) در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجتالاسلام و المسلمین محمد بهرامی؛ استاد دانشگاه شهید مطهری اظهار کرد: تاریخچه این مدرسه به میرزاحسین خان سپهسالار برمیگردد. ایشان در سال ۱۲۹۶ ساخت این بنا را شروع کرد. از لابهلای نوشتههای وقفنامه میتوان استفاده کرد ایشان شخصیتی معتقد به اسلام بوده و به توسعه دانش اسلامی علاقه زیادی داشته است. بعد از انقلاب اسلامی آیتالله امامی کاشانی نام مدرسه را شهید مطهری گذاشت و مقام معظم رهبری در این رابطه فرمودند مدرسه سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه شهید مطهری گردید و این تحول اسمی یک تحول معنوی را هم نشان میدهد.
وی ادامه داد: از ارکان مدرسه مطهری ۱۲۰ حجره برای اسکان طلاب و دو شبستان برای عبادت و یک کتابخانه که گنجینه کتب خطی را در خود جای داده میتوان نام برد. در شهر مشهد، یزد و اصفهان دانشگاههایی به نام این مدرسه ایجاد شد که محل رفت و آمد طلاب و محصلین است. مدرسه شهید مطهری دارای دو وقفنامه است یک وقفنامه مختصر و یک وقفنامه مفصل که در آن وظایف تولیت، اساتید و طلاب مشخص شده است. در این وقفنامه بیان میشود هر حادثهای رخ دهد که اعیان از بین برود باید از منافع موقوفات استفاده شود تا مدرسهای به تراز همین مدرسه بنا شود یعنی از نظر واقف این مدرسه برای ابد باید باقی باشد. همچنین در این وقفنامه قید شده است طلاب باید هر روز یک حزب از قرآن تلاوت کنند و اگر روزی ترک شود قضای آن را در وقت دیگر به جای آورند.
در ادامه مراسم سیدمحمدصادق موسوی؛ استاد دانشگاه شهید مطهری بیان کرد: دغدغه اصلی آقای امامی کاشانی دین و دفاع معقول از دین بود. ایشان میفرمود در اینجا مطابق وقفنامه و سیره حوزههای علمیه باید دروس معقول و منقول خوانده شود. به همین خاطر میگفتند منقول باید کنار معقول باشد و معقول کنار منقول. لذا محور برنامهها این بود شرح لمعه و اصول و فلسفه کنار هم خوانده شود و ایشان میفرمودند مگر میشود کسی اصول بخواند ولی فلسفه بلند نباشد. ما با چنین عقبهای داریم راه جدیدی را شروع میکنیم.
وی افزود: مرحوم آیتالله امامی کاشانی تمام همتش این بود خروجی و فارغ التحصیلان مدرسه معقول و منقول بلد باشند و مدرک را فرع میدانست. عنوان دانشگاه و دکتری برایشان به تعبیر خودشان در حد خوردن چایی است. اساتیدی که ایشان اینجا جمع کرد بسیار ارزشمند بودند که به برکت اخلاق خوب ایشان اینجا جمع شدند. ایشان امین بود، رازدار بود، حتی یکبار راز کسی را فاش نکرد. ایشان پیرو امیرالمومنین(ع) بود هم به لحاظ فکری و معنوی و هم به لحاظ اخلاقی. دکتر توجهی نیز برنامههای جدیدی برای مدیریت خواهند داشت البته توجه دارند که باید مدیریت و مرکزیت علمی مدرسه عالی حفظ شود چون بانی این مدرسه در نظر داشت مرکزی در حد الازهر ایجاد شود.
موسوی تاکید کرد: عزیزترین انبیا که مرکز حکمت و حقیقت بود چنین به علی(ع) فرمود: اگر همه مردم دنبال برّ و نیکی بودند تا با آن به خدا نزدیک شوند، تو با عقل بر دیگران سبقت بگیر. ما منابع استنباط احکام را چهار مورد ذکر میکنیم قرآن و سنت و اجماع و عقل. برخی از فقها گفتند وقتی سه دلیل اول نباشد باید سراغ عقل برویم. بنابراین ما در این مرکز قرار داریم که تکیه آن بر عقل و نقل است.
در ادامه این برنامه حجتالاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی؛ رئیس دفتر مقام معظم رهبری سخنرانی کرد و گفت: آیتالله امامی کاشانی به معنای واقعی کلمه معلم اخلاق بود. در توصیف ایشان زیاد حرف زده شده و میشود. چطور میشود یک انسان اینقدر مخلص باشد و همه کارهایش توام با اخلاص باشد. ایشان از دنیا رفت گرچه در حقیقت از دنیا نرفته است. پیامبر(ص) فرمودند یک عالم از دنیا برود برای من سختتر از مرگ یک قبیله است. در روایت دیگری فرمودند عالمی که از علمش استفاده شود؛ چون برخی درس میخوانند ولی مثل چشمه دربسته هستند و دیگران از او استفاده نمیکنند، منتهی عالمی که دیگران از علمش استفاده میکنند مقامش از هفتاد هزار عابد بالاتر است. علتش هم معلوم است چون همه چیز در گرو علم است و بدون علم بشر چیزی ندارد.
وی افزود: دین اسلام و قرآن در مقام تعلیم دعا به پیروانش میفرماید: «قل رب زدنی علما» یعنی اگر خواستید دعا کنید و چیزی از من بخواهید بگویید خدایا علم مرا زیاد کن. در میان علمای اسلام کسانی بودند که هر چه ما داریم از آنها داریم. زحمت کشیدند، رنج بردند، کلمات و فرمایشات ائمه را به ما منتقل کردند. وقتی امام خمینی درس اخلاق برگزار میکردند تمام مستمعین اشک میریختند. باید قدرشناس وجود این عالمان بود. آقای امامی چهل شب چهارشنبه در زمان طلبگی پای پیاده به جمکران مشرف شدند. نیتشان این بود که خدایا به من توفیق بده به اسلام خدمت کنم و خدا ایشان را در این مسیر قرار داد. ایشان شاگرد امام بودند، شاگرد علامه طباطبایی بودند وقتی بهره کافی از این بزرگواران گرفت به تهران آمد و اقامه نماز میکرد تا زمانی که امام خمینی ایشان را به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب کردند. ایشان در خطبه نماز جمعه مسائل اخلاقی مطرح میکردند. این نیاز امروز ماست چون آنچه جایش خالی است مسائل اخلاقی است.
محمدی گلپایگانی ادامه داد: مردم ایران کم نگذاشتند و با همه مشکلاتی که گرفتارش هستیم هر وقت لازم باشد حضور دارند. اگر آن روز امام حسین(ع) فرمود آیا کسی هست از حرم رسول خدا حمایت کند و کسی جواب نمیداد امروز مقام معظم رهبری لب تر کند هزاران نفر حاضر هستند. در همین عملیات اخیر چه کردند؟ اسرائیل در سه پوشش از کشورش حمایت میکرد ولی در همان شب عملیات صد هواپیما پیرواز میکردند و آنجا را پوشش میدادند تا اگر از طرف ایران چیزی آمد بزنند. سی تا برای اسرائیل بود، هفتاد تا برای آمریکا بود ولی موشکهای ایران از این همه پوشش گذشتند. ما طالب جنگ نیستیم ولی کم هم نمیآوریم.
محمدی گلپایگانی در ادامه متن حکم مقام معظم رهبری را قرائت کرد: «جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ عبدالعلی توجّهی دامت توفیقاته؛
با یاد نیک از مرحوم آیتالله امامی کاشانی و طلب مغفرت و رضوان برای ایشان، جنابعالی را به سِمَت تولیت مدرسه و مسجد شهید مطهری و متعلقات آن منصوب میکنم.
با توجه به شایستگیهای آن جناب، انتظار میرود ارتقای سطح علمی آن موسسه، و شناسایی استعدادهای درخشان در مراکز وابسته و برنامهریزی برای تربیت افراد برجستهی علمی، و نیز ساماندهی به دیگر امور آن مجموعه، مورد توجه کامل قرار گیرد.
توفیقات شما را از خداوند متعال مسئلت میکنم.»
در پایان این مراسم حجتالاسلام والمسلمین عبدالعلی توجهی؛ تولیت مدرسه مطهری سخنرانی کرد و گفت: حقیقتا جای خالی استاد را دیدن دشوار است و این یک مصیبت سنگین است. ننقصها من اطرافها؛ در تفاسیر آمده این نقص در زمین است نقص علما و فقها است. حقیقتا بنده احساس نقص میکنم که روزی در همین مدرسه مطهری از میان اساتید اخلاق انتخاب میکردیم که پای درس چه کسی برویم ولی الآن اینگونه نیست. این از نقیصههایی است که اگر خون گریه کنیم جا دارد. یکی از مصیبتهایی که در اسفند گذشته در جامعه ما واقع شد ارتحال این استاد بزرگ است. استاد متخلقی که فرمودند ذوابعاد بود، در توانبخشی به فکر جسم کودکان معلول بود، در حوزه علمیه به فکر ارتقای جان افراد بود.
وی افزود: ایشان هم مبدع و هم موسس این شیوه بودند که مفاهیم اسلامی و تراث با عظمت را در یک قالب جدید پایهریزی کنند. ایشان در این خصوص هم موسس هستند و هم فصل تقدم داشتند یعنی سایر دانشگاهها این سبک را از ایشان الگو گرفتند. ایشان موفق شدند استادان متعددی را از مناطق مختلف و از مکاتب مختلف گرد هم بیاورند. ایشان چنین هنری داشتند و به تبع این هنر توانستند نزدیک ۵ هزار فارغالتحصیل تحویل جامعه بدهند. فارغالتحصیلانی که واقعا موفق بودند. این خدمات تا الآن انجام شده است و نیت ایشان هم این بود که اسلامشناس تربیت کند و ایشان دنبال تربیت مدیر و مسئول نبود. تا اینجا باید واقعا به روان این فرد درود فرستاد و طلب علوّ درجات کرد و تا زندهایم نام و یاد ایشان را زنده نگه داریم.
توجهی در پایان گفت: اگر آقای امامی امروز مجدد منصوب میشدند به وضع موجود قانع نبودند و طرح نو درمیافکندند. چرا طرح نو؟ اینکه اجتنابناپذیر است طرح نو درافکنیم دلیلش این است که ظرفیت بالایی در مجموعه ایجاد شده است. این همه فارغالتحصیل یک ظرفیت فوق العادهای است. اگر کسی به خوبی از آن استفاده نکند دلیل بر ناتوانی و ضعف است. دوم اینکه ما در این مدرسه یک سرمایه معنوی داریم و آن ۲۰ شهیدی است که این مدرسه تقدیم انقلاب کرده است. نکته سوم نیازهای جامعه و اقتضائات زمان است. ما نمیتوانیم نسبت به این نیازها و توقعات بیتفاوت باشیم. تمدن اسلامی را چه کسی میخواهد ایجاد کند. میخواهم عرض کنم به خاطر همان ظرفیت و استعداد و نیازهای جامعه تردید ندارم مطالبه امروز آقای امامی از ما ایجاد طرح نو است. این مدرسه باید مرجعیت علمی خودش را پیدا کند و در کنار آن به برنامه تهذیب نیز بپردازد.
منبع: خبرگزاری شبستان