Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ساعت ۷ صبح شنبه ۲۹ تیر امسال مرد جوانی با پلیس تهران تماس گرفت و فاش کرد همسرش را در خانه اش واقع در بولوار مرزداران تهران کشته است.

وقتی پلیس سر رسید مرد جوان که در خانه حضور داشت به قتل همسرش اعتراف کرد و این در حالی بود که پسر ۱۲ ساله شان نیز در خانه حضور داشت و فاش کرد پدرم پس از این که مادرم را هدف ضربات مشت قرار داد با انداختن بند کیف زنانه دور گردن مادرم دست به قتل او زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پسر نوجوان گفت: صبح وقتی از خواب بیدار شدم به راهروی خانه رفتم و دیدم پدرم با ضربات محکم مشت به صورت مادرم می‌زند و سپس بند کیف را دور گردن مادرم انداخت که مانع کار او شدم، اما پدرم مرا به زور به اتاق انداخت و در را قفل کرد که توانستم با ضربات لوله جاروبرقی موفق به تخریب در اتاق خواب شوم و وقتی بیرون آمد با جسد مادرم روبه رو شدم.

گفتگو با مرد همسرکش
مرد ۴۶ ساله که در یک درگیری خانوادگی زنش را به قتل رسانده است پس از دستگیری می‌گوید اگر به همان زمان درگیری بازگردد خودش را جای همسرش خواهد کشت.

چه سالی ازدواج کردی؟
سال ۷۹ بود که ازدواج کردیم و ابتدا هیچ مشکلی با هم نداشتیم تا این که سال ۸۳ اختلافات مان شروع شد و این اختلافات تا سال گذشته ادامه داشت.

چرا طلاق نگرفتی؟
مهریه همسرم ۳۵۰ میلیون تومان بود و حتی همسرم یک بار برای جدایی اقدام کرد که پشیمان شد.

همسرت سرکار می‌رفت؟
بله، کارمند بانک بود تا این که چندی قبل معاون بانک شد و همیشه درگیری کاری داشت و به زندگی اهمیت نمی‌داد، حتی یک بار به سفر رفتیم و قرار بود سه روز در شمال باشیم، اما روز دوم همسرم به خاطر کارش خواست تا به تهران بازگردیم.

چه اختلافاتی داشتی؟
مالی و جایگاهی در خانه.

چطور؟
همسرم همیشه طوری رفتار می‌کرد که در خانه هم رئیس است و حتی اجازه نمی‌داد من با خانواده ام رفت و آمد داشته باشم، اما خودش به خانه پدر و مادرم می‌رفت، از نظر مالی نیز ۶۰ میلیون تومان پول خانه را من پرداخته بودم که از او خواستم یک دانگ خانه را به نام من کند که بی فایده بود. چندی قبل خواهرم و دوستانم پول زیادی به من دادند تا دلار بخرم و پول‌ها را به همسر دادم، اما هر وقت از او خواستم تا پول‌ها را بازگرداند ادعا می‌کرد که آن پول مهریه اش است و هیچ پولی پس نمی‌دهد، در شهرستان یک خانه خریدیم و بخشی از پول آن را نیز من پرداختم، اما هیچ چیزی به نام من نبود.

پشیمانی؟
بله، از این که همسرم را به قتل رساندم ناراحت هستم، من هیچ وقت با زنم درگیر نشده بودم و آن روز خیلی عصبانی شدم و اگر به همان صحنه بازگردم خودم را دار می‌زنم.

همسرت را چطور به قتل رساندی؟
با بند کیف زنانه خفه اش کردم.

پسرت کجا بود؟
پسرم ابتدا صحنه را دید، ولی در ادامه وقتی خواست مانع کارم شود او را داخل اتاق خواب زندانی کردم. بنا بر این گزارش، مرد جوان برای سیر مراحل قانونی در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: همسرکشی قتل عمد اعتراف قاتل جنایت تلخ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۹۲۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدال زن ۶۰ ساله و خرس در ارتفاعات پیرانشهر/ روایت ماجرا از زبان پسرش+ تصویر دلخراش زن در بیمارستان

این حادثه سه‌شنبه ۲۸ فروردین رخ داد. آن روز زنی ۶۰ساله به نام ازیزه به همراه شوهرش برای تفریح و چیدن گیاهان دارویی راهی ارتفاعات روستای «گرگول» پیرانشهر در آذربایجان غربی شده بودند که این حادثه رخ داد.

ناصر ابراهیمی‌آذر، پسر ازیزه درباره این اتفاق به همشهری می‌گوید: روز سه‌شنبه ۲۸ فروردین ماه بود که مادر و پدرم برای تفریح و گردش از شهرمان نقده راهی روستای گرگول پیرانشهر شدند.

آنها صبح زود از خانه خارج شدند و در ارتفاعات روستای گرگول شروع به گشت و گذار کردند و گیاهان دارویی چیدند. بعد از مدتی پدرم از مادرم جدا شد و حدود ۳۰۰ – ۴۰۰ متر از هم فاصله گرفتند و او به سوی ارتفاعات رفت. مادرم نیز همان اطراف همچنان به گشت و گذار و چیدن گیاهان دارویی مشغول شد تا اینکه آن حادثه رخ داد.

حمله ناگهانی خرس

وی ادامه داد: حوالی ساعت ۱۲، وقتی مادرم سرگرم چیدن گیاهان کوهی و گشت زدن در ارتفاعات بود، ناگهان خرس به سوی به او حمله کرد. خرسی که به گفته مادرم هیکلش چندین برابر او بود. آنطور که از زبان مادرم شنیدم، خرس از پشت یک صخره بیرون آمد و ناغافل به سوی مادرم رفت و به او حمله کرد. با چنگالش چندین بار به صورت مادرم ضربه زد و جراحات عمیقی در صورت، گوش و چشمش ایجاد و مادرم را بی‌حال کرد.

بعد هم با دندان‌هایش از شانه مادرم گرفت و حدود ۲۰ تا ۳۰ متر او را روی زمین کشید و با خود برد. اما هنوز هم نمی‌دانیم که چه اتفاقی افتاد که خرس از تصمیمش برای بردن مادرم منصرف شد و او را همانجا رها کرد و رفت. هر چه بود، باعث شد مادرم به طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا کند.

درخواست کمک

زن ۶۰ساله در جریان حمله خرس به شدت دچار جراحت و خوریزی شده بود. او که خود را از چنگال خرس رها یافته دید، همه توانش را جمع کرد تا با گوشی‌اش ماجرا را به همسرش اطلاع دهد.
پسرش می‌گوید: مادرم گوشی موبایلش را از جیبش درآورد و شانسی که آورد، آن نقطه آنتن داشت و به سرعت ارتباط برقرار شد و ماجرا را برای پدرم تعریف کرد. اما آنقدر ماجرا غیر قابل باور بود که پدر فکر کرد یک شوخی است. به همین دلیل به آرامی به سوی مادرم برگشت اما وقتی مادر را زخمی و بی رمق دید، وحشتزده او را به ماشین منتقل کرد و به یکی از بیمارستان‌های نقده برد.

به گفته پسر ازیزه در بیمارستان با دیدن صورت زخمی و خونی آزیزه، پزشکان سریعا او را به اتاق عمل بردند و بینی شکسته‌اش را عمل کردند، صورتش را بخیه زدند و جراحاتش را پانسمان کردند.

پسر ازیزه ادامه می‌دهد: بعد از عمل جراحی بر روی مادرم منتظر هستیم تا ببینیم که چشمش چقدر آسیب دیده است. به غیر از چشم، صورت و بدن مادرم نیز به شدت زخمی شده و او همچنان در بیمارستان است تا به طور کامل بهبود یابد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896756

دیگر خبرها

  • قتل دلخراش مادر ۴۵ ساله به دست پسرش
  • جدال زن ۶۰ ساله و خرس در ارتفاعات پیرانشهر/ روایت ماجرا از زبان پسرش+ تصویر دلخراش زن در بیمارستان
  • قتل دلخراش مادر ۴۵ ساله به دست پسرش/ «پدرم حرف‌های بدی درباره مادرم می‌زد، آنقدر گفت تا باور کردم»
  • قتل دلخراش مادر جوان به دست پسرش | پدرم آنقدر بدگویی کرد که باور کردم مادرم...
  • ببینید | روایت تکان‌دهنده صالحی‌امیری از میزان تمایل جامعه ایران به مهاجرت؛ یک رقم شوکه‌کننده!
  • روایتی جدید از مرگ پرابهام خواننده مشهور | ناگفته‌های همسر ناصر عبداللهی از دلیل مرگ او
  • عضو اصلی گارد جاویدان دستگیر شد + اعترافات تکان دهنده «دکتر»
  • ببینید | افشای آمار تکان‌دهنده ارزپاشی دولت‌ها در بازار توسط کارشناس صدا و سیما
  • ناگفته‌های همسر ناصر عبداللهی از مرگ او پس از ۱۸ سال
  • ناگفته های همسر ناصر عبداللهی از مرگ او پس از ۱۸ سال