هزینه تربیت یک پزشک عمومی چقدر است؟
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۰۴۳۲۸
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز،دکتر حمید اکبری به میزان هزینههای تربیت هر دانشجوی پزشکی در طول تحصیل اشاره کرد و گفت: در برآورد میزان هزینه دانشجویان پزشکی اگر ما هزینههای دوره دیپلم را محاسبه نکنیم و فقط بخواهیم فقط هزینه دوره 7 ساله پزشکی در دانشگاه را بررسی کنیم باید گفت با توجه به زیرساختهای موجود ما سالیانه حدود ۱۰۰ میلیون تومان سرانه تربیت یک دانشجوی پزشکی در دوره پزشکی عمومی است که این میزان با فرض ثابت بودن هزینهها در طول هفت سال به ۷۰۰ میلیون تومان می رسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی همچنین در خصوص میزان هزینههای دریافتی از دانشجویان پزشکی شهریه پرداز رشتههای پزشکی نیز گفت: دانشگاهها بر اساس تصمیم هیات امنای دانشگاه این هزینه را دریافت میکنند اما در کل حدود ۳۰ میلیون تومان در سال از دانشجویان شهریه پرداز داخل کشور شهریه دریافت میکنیم، با این وجود ظرفیت پذیرش دانشجو در پردیسهای دانشگاهها در سه رشته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی پر میشود.
برنامهای برای افزایش شهریه دانشجویان علوم پزشکی نداریم
دکتر اکبری به آمار دانشجویان شهریه پرداز رشتههای علوم پزشکی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر حدود ۲۰ درصد این دانشجو در کشور شهریه پرداز هستند. یعنی اگر ما ۶۰۰۰ دانشجوی پزشکی جذب میکنیم ۱۲۰۰ نفر این افراد شهریه پرداز هستند در واقع وزارت بهداشت به دلیل ساختارهایی که در دانشگاهها وجود دارد حدود ۳۰ درصد هزینههای تحصیل را از دانشجویان پزشکی دریافت می کند اما اگر این دانشجویان از طریق بخش خصوصی جذب شوند هر دانشجوی پزشکی در آن شرایط باید ۱۰۰ میلیون تومان در سال هزینه پرداخت کند.
قائم مقام معاونت آموزشی وزارت بهداشت همچنین با تاکید بر اینکه فعلا برنامهای برای افزایش شهریه دانشجویان علوم پزشکی در مهرماه جاری نداریم، گفت: معمولا روندی که برای شهریه این دانشجویان در نظر گرفته میشود بر اساس میزان تورم در جامعه است.
دکتر اکبری تاکید کرد: در حال حاضر در دوره تخصصی رشتههای پزشکی دانشجوی شهریه پرداز وجود ندارد چرا که وزارت بهداشت به کار گیرنده این نیروها است و آنها موظف به گذراندن تعهد خدمت هستند.
وی با اشاره به اینکه خروج هر دانشجوی پزشکی در کشور بسیار زیان آور است، گفت: از دست دادن نیروی متخصص در رشتههای پزشکی در کشور هزینه جبران ناپذیری را به جامعه وارد میکند. در واقع ما نباید صرفا فقط همان ۱۰۰ میلیون تومان هزینه تربیت یک دانشجوی پزشکی در سال را در نظر بگیریم، چرا کهبرای تربیت یک دانشجو از دوران مدرسه هزینههای زیادی صرف شده و اگر یک فارغ التحصیل رشته پزشکی را از دست بدهیم متحمل زیان میلیاردی میشویم.
قائم مقام معاونت آموزشی وزارت بهداشت در پایان گفت: به دلیل بالا بودن هزینههای تربیت دانشجویان رشتههای پزشکی، فارغ التحصیلان این رشتهها در کشورهای دیگر دنیا متقاضی دارند و سریع جذب این کشورها میشوند و حتی خیلی از کشورهای اروپایی به دلیل هزینههای بالا در بسیاری از رشتهها سرمایه گذاری نمیکنند و ترجیح می دهند از کشورهای دیگر به ویژه ایران جذب نیرو داشته باشند.
ایسنا
انتهای پیام/
20 / 20 پزشک عمومی هزینه تربیت یک پزشک عمومی وزارت بهداشت قائم مقام معاون آموزشی وزارت بهداشت دکتر حمید اکبریمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: پزشک عمومی وزارت بهداشت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۰۴۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش هاشمی، وزیر پیشین بهداشت به مرگ پرستو بخشی پزشک جوان: سکوت وزارت بهداشت مایه شرمساری است/ چرا نظام پزشکی مماشات میکند؟ چرا همه ما مردهایم؟ همه ما که با سکوتمان در عادی سازی این خودکشیها کمک میکنیم
به گزارش جماران؛ سیدحسن هاشمی، وزیر پیشین بهداشت با اشاره به مرگ دکتر پرستو بخشی گفت: وظیفه وزیر و همکارانش است که تک تک این مرگهای شوکآور برای جامعه پزشکی را به کمک جامعهشناسان و روانپزشکان و عالمان این بخش بررسی و تحلیل کنند و در دولت درصدد پیشگیری برآیند.
هاشمی با انتقاد از عملکرد وزارت بهداشت در ادامه به نشریه طبیب گفت: این وظیفه ذاتی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است که دراداره کل مربوطه تمام خودکشیها را در وزارت بررسی و به کمک همه دستگاههای حاکمیتی از شیوع آن به سرعت پیشگیری کند. سکوت آنها در این مقولهای که حتی نشریات و مراکز معتبر پزشکی را شگفتزده کرده مایه تاسف و شرمندگی است.
گفتوگو با سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است، در پی میآید.
بعد از تصویب سهمیه ۳۰٪ مناطق محروم از ظرفیت پذیرش دستیار، برنامه مادر وزارت بهداشت این بود که تا سال ۱۴۰۳ یعنی طی مدت ۵ سال طرح اجباری را بهتدریج در اکثر رشتهها جمع کنیم. لازمه این کار سختگیری در انجام تعهد افرادی بود که با استفاده از این سهمیه رزیدنت شده و تخصص گرفته بودند و برخورد جدی با دانشگاههای متخلف بود.
همچنین باید پرداختی به پزشکان را به نحوی ارتقا میدادیم که هم باعث بدنامی سهمیه مناطق محروم نشود و این افراد راضی باشند و هم فرصتی باشد برای جذب نیرو و گذراندن طرح اختیاری (زیرا برای پرکردن امتیاز مطب نیاز به حضور در شهرستان را داشتند). ضمنا قراربود برای گروه پزشکی یکسال خدمت ضمن تحصیل درمراکز جامع سلامت که درآنها متخصصین پزشک خانواده مستقر بود تعریف شود.برای گروه دندانپزشکی این دوره ۱۸ ماه تعریف شده بود.
بنابراین آرزوی شخصی من این است که روزی برسد ما حتی یک نفر را برای گذراندن طرح نیروی انسانی با اجبار به مناطق دوردست نفرستیم.
به نظر شما این آرزویتان که آرزوی جامعه جوان پزشکی کشور نیز هست و به زعم منتقدان حوزه سلامت تاثیر بسزایی در کاهش نرخ مهاجرت و افزایش امید به فعالیت درمانی در کشور به نفع مردم خواهد داشت، چگونه میتواند محقق شود؟
اگر قانون اجرا میشد و افرادی که به بهانه خدمت درمناطق محروم از لطف بینظیر نمایندگان مجلس بهرهمند شدند در شهرهایی که تعهد داده بودند به کار گرفته میشدند و نیز تعرفه خدمات به نحوی بود که رضایتمندی آنها را به همراه داشت، امروز در بسیاری از رشتهها نیاز به فرستادن فارغ التحصیلان به طرح اجباری نبود.
کافی است از زمانی که وزارت بهداشت مجبور شد این سهمیه را علیرغم مخالفت در مجلس، اجرا نماید لیست افرادی که از این سهمیه استفاده کرده و بعد فارغالتحصیل شدهاند را با محل خدمت فعلی آنها مقایسه کنید! دراین صورت متوجه خواهید شد که عملکرد مجری یعنی وزارت بهداشت چقدر با روح قانون فاصله داشته است.
به نظر من هنوز هم دیر نشده است. خوب است وزارتخانه شفافسازی کرده و اسامی و محل خدمت همه این عزیزان را که تعدادی از آنها (که احتمالاپارتی نداشتهاند) شرافتمندانه در محل خدمت تعهدشده، حاضر هستند را منتشر کند و هرکسی که درمحل خدمت خود حاضر نیست را موظف به رعایت قانون نموده و دانشگاههایی را که تبعیض قائل شدهاند را توبیخ نماید.
من مطمئن هستم دیگر نیازی به اکثریت همکارانی که به اجبار به این مناطق اعزام می شوند نباشد.
فراموش نکنیم که استفادهکنندگان از این سهمیه باید سه برابر دوران تحصیل را در محل تعهدداده شده میگذراندند (البته شنیدهام که مجلس به فراخور حال بستگان نمایندگان دخل و تصرفی در این مصوبه داشته ولی هنوز کلیت آن که باید در منطقه محروم خدمت کنند پابرجاست)
معتقدم این سهمیه مهمترین سرمایه نیروی انسانی تخصصی وزارت بهداشت است که اگر درست اجرا میشد یا بشود به نفع مردم مناطق محروم، فارغالتحصیلان و مدیران نظام سلامت خواهد بود.
به نظر شما اگر بساط این سهمیه که متاسفانه موجب رانت زیادی شده و به تجربه ثابت شده که در فضای فرهنگی ایران باز هم ادامه خواهد یافت، برچیده شده و به جزء مهم پرداختی مکفی به پزشکان در مناطق محروم توجه شود با برقراری بیشتر عدالت آموزشی و افزایش رضایت پزشکان و مردم مواجه نخواهیم شد؟ آیا در این حالت مناطق محروم با فقدان یا کمبود پزشک و متخصص مواجه خواهند شد؟
بله من هم با شماکاملا موافق هستم چرا که به عدالت نزدیکتر است.
در نیمه دوم سال۹۲ که ماشروع به کار کردیم در مناطق محروم از جمله استان سیستان و بلوچستان فقط ۴۰درصد نیاز استان به پزشک عمومی تامین شده بود. پرداختی به پزشک عمومی حتی در مناطق ناامن فقط یک میلیون و ششصد هزار تومان و محل سکونت پزشکان رقتبار بود. درتایید فرمایش شما به محض اینکه محل سکونت پزشکان، آبرومند و در سراسر کشور تجهیز شدند و حقوق ماهیانه به ۱۵ تا ۱۷ میلیون تومان افزایش یافت پوشش پزشک دراین استان به ۱۰۰ درصد افزایش یافت.
ولی واقعیت در کشور ما متاسفانه به گونه دیگری رقم میخورد. نمایندگان مجلس هرگز راضی به تغییر مصوبه خود که درنهایت به ضرر کشور و مناطق محروم و جان ایرانیان است نمیشوند. بهجز تعدادی که فرزندان وبستگانشان نفع شخصی میبرند، دیگران تصور میکنند که مشکل شهر یا حوزه انتخابیه آنها با وضع این قبیل سهمیهها رفع خواهد شد.
…تجربه ثابت کرده است که در عمل چنین نیست، هر چقدر سهمیه ۱۰ درصد مدیران و سهمیه زنان و…مشکل مردم را حل کرد اتخاذ این قبیل تصمیمات هم در عمل همان سرنوشت محتوم را به دنبال خواهد داشت.
بنابراین راه حل علمی و صحیح همان مسیری است که اشاره کردید و عقل و عدالت و انصاف نیز همان را حکم میکند ولی در پاسخ به سوال قبلی، من واقعبینانه عرض کردم حالا که نمیتوانید یا نمیخواهید تعرفه یا پرداختی را عادلانه پرداخت کنید لااقل از همین فرصتی که ایجادشده، استفاده صحیح بکنید. قطعا در این صورت بهتدریج نهتنها طرح اجباری حذف میشود بلکه با اشباع مناطق کمبرخوردار از پزشک (با این افزایش ظرفیت نابخردانه پذیرش دانشجو) سهمیه ۳۰ درصد به اعداد کمتری تقلیل پیدا خواهد کرد و فرصت برای سهمیه آزاد (که فاصله علمی فراوانی با پذیرفته شدگان این سهمیه دارند و واقعا حق آنهاست و نفع نظام سلامت و مردم نیز در آن است) بیشتر فراهم خواهد شد.
به عنوان آخرین سوال احتمالا از اخبار خودکشیهای رزیدنتها و پزشکان و متخصصان جوان طرحی مطلع هستید. در این روزهای ابتدایی سال۱۴۰۳ نیز مواجه شدیم با خودکشی متخصص قلب طرحی خانم دکتر پرستو بخشی که ظرف ۳ سال گذشته با دو بحران بزرگ روحی از دست دادن پدر و مادر خود مواجه شده بود و حواشی فراوان آن در وزارت بهداشت و کمیسیون موارد خاص و اداره حقوقی وزارت و رفتار اتندینگ بیمارستان شهید رحیمی خرمآباد و معاونت درمان و ریاست دانشگاه علوم پزشکی لرستان. مظلومیت و تنهایی و غربت این دختر بیپناه، قلب بسیاری از اعضای جامعه پزشکی داخل و خارج کشور را به درد آورده و ناخواسته این خبر توسط رسانههای برون مرزی نیز پوشش داده شده است. میخواستیم نظر شما را درباره وظیفه وزارت بهداشت به طور اعم در باره پدیده بحران خودکشی رزیدنتها و به طور اخص در باره خانم دکتر پرستو بخشی بپرسیم. احتمالا میدانید که وزارت بهداشت در قضیه خودکشی رزیدنتها سیاست سکوت را به گونهای در پیش گرفته است تو گویی کوچکترین مسئولیتی در قبال این عزیزان و سرنوشت آنان ندارد.
ازجمله غمبارترین خبرهایی که طی سال گذشته بیش ازسالهای قبل میشنویم به همکاران جوانی مربوط میشود که به هر دلیل تصمیم به پایان دادن به زندگی پرمرارت خود میگیرند.
ضمن تسلیت به همه برای از دست دادن همکار نازنینی که ابتدای امسال رخ داده، امیدوارم تصمیمات محلی و یا ستادی در وزارت بهداشت که خانه آن عزیز بود در عزم او برای ترک دنیا موثر نبوده باشد. ولی اگرخدای نکرده مقررات داخلی وزارت یا رفتارهای غیردوستانه انگیزه این قبیل تصمیمات باشد پاسخگوی این فاجعه باید وزیر بهداشت و مسئولین تحت امرش باشند.
وظیفه وزیر و همکارانش است که تک تک این مرگهای شوکآور برای جامعه پزشکی را به کمک جامعهشناسان و روانپزشکان و عالمان این بخش بررسی و تحلیل کنند و در دولت درصدد پیشگیری برآیند. بهویژه اگر تصمیمهای درون نظام سلامت عامل انگیزشی برای پایان دادن به زندگی است بهسرعت شناسایی و برطرف شوند.
این وظیفه ذاتی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است که در اداره کل مربوطه تمام خودکشیها را در وزارت بررسی و به کمک همه دستگاههای حاکمیتی از شیوع آن به سرعت پیشگیری کند. سکوت آنها در این مقولهای که حتی نشریات و مراکز معتبر پزشکی را شگفتزده کرده مایه تاسف و شرمندگی است.
از سوی دیگر من تعجب میکنم که چرا نظام پزشکی نیز که نماینده صنف است در ریشهیابی علت خودکشی پزشکانی که با هزار و یک سختی و آرزو دوران پرمشقت تحصیل در این رشته را طی کرده و امروز ناامیدانه به دست خود چشم از جهان فرو میبندند، مماشات میکند؟ چرا همه ما مردهایم؟
چرا انجمن کاردیولوژی ساکت است؟! چرا نظام پزشکی و انجمن، هیئتی را نمیفرستند تا علت را بررسی و اطلاع رسانی کنند؟ وزارت بهداشت اگر نظارهگر است، چرا این دوستان فقط به ذکر مصیبت و تسلیت بسنده میکنند؟
من از رئیس کل محترم نظام پزشکی جدا انتظار دارم که شخصا لااقل علت خودکشی همین خانم دکتر پرستو بخشی را بررسی کند و هر فرد یا مقامی احیانا مسئول یا موثر در این حادثه بود را به دادستان و جامعه پزشکی معرفی کند.
خدا شاهد است همه ما که با سکوتمان در عادی سازی این خودکشیها کمک میکنیم، در بروز این مرگها و تصمیم و اقدام نفرات بعدی شریک هستیم. از دست دادن هر یک از این جوانان مثل از بین رفتن یک عضو خانواده است که داغ آن تا ابد بر دلها میماند.
به نظرم وزارت بهداشت و نظام پزشکی و معاونت اجتماعی وزارت کشور (که مسئول پایش آسیبهای اجتماعی است) باید هر چه سریعتر ضمن ریشهیابی این پدیده، برای توقف این پدیده در حال گسترش اقدام عملی کنند.
فراموش نکنند که هر مرگ این چنینی انگیزهای است قوی برای آنها که هنوز تصمیم به اقدام نگرفتهاند. امیدوارم در ابتدای سال جدید برای پیشگیری عجله کنند و تمام همت خود را بهکار گیرند.