به نقل از «خبرگزاری آریا»

قوانینی درباره چگونگی رفتار با خانواده همسر

تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۱۶۲۸۸

خبرگزاری آریا -
رفتار با خانواده همسر
یکی از سخت ترین روابطی که ما برقرار می کنیم،رابطه با خانواده شوهر است.هنگامی که ما ازدواج می کنیم، اغلب ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. امکان دارد این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی خلاف ما داشته باشند.
هنگامی که ما ازدواج می کنیم، اغلب ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امکان دارد این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی خلاف ما داشته باشند.
یکی از سخت ترین روابطی که ما برقرار می کنیم،رابطه با خانواده شوهر است.هنگامی که ما ازدواج می کنیم، اغلب ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. امکان دارد این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی خلاف ما داشته باشند. زمانیکه این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و دعوا آغاز میشود . بنابراین چه قدر دعواقابل تحمل و قابل قبول است؟ این مسئله بستگی به افرادی دارد که وارد بحث میشوند .
قانون های کلی درباره شیوه رفتار با خانواده همسر
احترام گذاشتن به خانواده همسر
می گوییم آنها را باید مثل والدین خود بدانید، ولی حتی درصورتی که آنها والدین همسرتان هم نبودند به حرمت موی سپیدشان محترم و با ارزش هستند. یادتان نرود آ ن ها هم روزی جوان و از قوت و قدرت جسمانی بهره مند بودند و اکنون کوله بار تجربه پشت شان را خمیده نموده است . چنانچه ما آدم های زیرکی باشیم با احترام گذاشتن ، می توانیم از این کوله تجربه چیزهای نابی برای خودمان پید اکنیم که اسمش« درس زندگی» است.
نگهداری از کودکتان را به خانواده همسرتان نسپارید
احتمالا سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر کودکان هستند. مراقبت فرزندتان به وسیله خانواده همسر یک اشتباه بزرگ است.
چه بسا اگر آن ها صلاحیت و قابلیت این کار را داشته باشند ولی مراقبت فرزندتان به وسیله آن ها میتواند به یک مسئله ناراحت کننده بین شما تبدیل شود. خانواده همسر پدر بزرگ و مادربزرگ هستند نه یک مراقب. چنانچه پدر بزرگ و مادربزرگ ها در نقش یک مراقب باشند آن ها می_ توانند تمام رفتارهای شخصی خودشان را وارد تربیت کودک شما بکنند.
در این صورت کودکان دو سری پدر و مادر خواهند داشت و خانواده همسر هم حق مداخله بیشتری در تربیت و شکل پذیری شخصیت فرزند شما دارند.
نگهداری از کودکتان را به خانواده همسرتان نسپارید
نگرانی های خانواده همسر را به مهربانی جواب دهید
برای بیش تر اشخاص، رابطه برپا داشتن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار دشوار است. حتی اگر مادرشوهرشان را بعنوان بهترین دوستشان بدانند. موردهای بسیاری وجود دارد که زن ها به وسیله مادرشوهرانشان حس تحقیر و سرزنش میکنند . تنها علل قابل قبول آن حس حسادتی است که در این روابط وجود دارد .
پول و یا نداشتن پول
زمانی که خانواده همسر تلاش میکنند زوج را از حیث مالی پشتیبانی کنند یا اهداف مالی در سر دارند، عاقلانه آن است که موضوع را عوض کنیم. مطمئننا در بیش تر موارد خانواده همسر تلاش میکنند که به فرزند و یا عروس و دامادشان کمک کنند ولی اگر آن ها این تصمیم را داشته باشند که شیوه زندگی خودشان را بر زندگی فرزندشان پیاده کنند، نشان میدهد که آن ها تصمیم مداخله و فضولی در زندگی شما را دارند. دلیلی ندارد که خانواده ها از فرزندانشان بخاطر روش خرج کردن پولشان، یا پس‌اندازکردن آن یا حتی مقدار درامد ماهانه شان عیبجویی کنند. اگر احتیاج مبرمی به پول پیدا کردید عاقلانه تر آن است که از اشخاص دیگری پول قرض بگیرید. بهترین راه این است که بعضی مسایل زندگیتان را بین خودتان خصوصی و شخصی کنید و در خانواده های همسرتان نفوذ نکند.
از تنش دوری کنید
بدترین کار ممکن این است که بخواهید با بگو مگو و بحث و جدل خودتان را اثبات کنید. یادتان باشد عمری از آنها گذشته است و احتمالا فاصله سنی شان با شما بیش از یک نسل باشد، شما نمی توانید آنها را تغییر و دیدگاه ها واعتقاداتشان را با مسائل امروز تطبیق دهید، آنها ارزش های خود را باور دارند و بر مبنای اصول خودشان زندگی کرده اند ، این حق آن هاست؛ پس همان گونه که هستند، باورشان کنید و آنها را بپذیرید. همان قدرکه شما از مواضع خود دفاع می کنید و معتقدید که درست هستند، آنها هم همین حس و فکر را دارند، پس بهتر است با احترام به ارزش هایشان حتی اگر احتمال میدهیددرست نیستند، از تنش دوری کنید و کاری نکنید که حس کنند آدم لجباز و یک دنده ای هستید که حرف، حرف خودتان است. کارهایی نکنید که توهین به ارزش های آنها تلقی گردد ، این به نفع خودتان است.
نگرانی های خانواده همسر را به مهربانی جواب دهید
مداخله نکنید!
آری! درست خواندید! برخی ها در مورد مسایل خانواده همسر در ظاهر و باطن مداخله میکنند و بعد راه را برای مداخله متقابل باز نگه می دارند. به عنوان مثال میگویند نظرت در خصوص این خواستگار تازه چیست؟ این جور وقت ها تحریک نشوید و بگویید:» هر جور که خودتان صلاح میدانید «. تلاش کنید با مادرشوهرتان روابط مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با هم‌دیگر بگذرانید. اجازه دهید وی بفهمد که شما چه قدر به نظرات و عقایدش احترام می گذارید. مطمئن باشید به حمایت های وی احتیاج پیدا خواهید کرد
آن ها هیچوقت نباید از رفتارهای همسرمان که برای ما ناخوش‌آیند است آگاه شوند. هرگز
پدر و مادرها عیوب فرزندانشان را خوب میدانند ، و نیازی به یادآوری آن ها نیست. انجام دادن این کار مشکلات عدیده ای را باعث میشود . چنانچه همسرتان مشکلاتی دارد با دوستانتان در بین بگذارید نه با مادرشوهرتان. برای این که زمانیکه مشکلتان با شوهرتان حل شد، هرآنچه که شما درباره همسرتان با مادرشوهرتان مطرح کردید به خاطرش می ماند. برترین راه این است که مشکلات زناشویی تان را با دوستانتان و یا غریبه‌ها مطرح کنید یا در دفتر خاطراتتان یادداشت کنید.
در مورد روابط من و مادرشوهر هم باید بگوییم که ابتدا امکان دارد رابطه برپا داشتن با وی اندکی دشوار باشد ولی با مشخص کردن حد و حدودی بین شما و وی مشکل حل میشود . پس نتیجه می گیریم که خانواده شوهر هنوز هم ما را به چشم فرزندانشان می بینند. و این بیانگر عشق و علاقه داشتن بین ماست.
رازهای منزل را آشکار نکنید!
با همسرتان توافق کنید که چه چیزهایی را نباید به خانواده همسرتان بگویید. یادتان باشد که هر خانواده جدیدی رازهای خود را دارد و آشکار شدن این اسرار هم استقلال خانواده جدید را زیر سؤال می برد و هم راه را برای مداخله خانواده ها باز میکند .
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۱۶۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجنون گیلانی که ده‌ها سال آواره‌ی دریا بود/ عشق لیلا با «کاجامه‌ خوس» چه کرد؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عبدالله یک جوان عادی گیلک بود که در سال ۱۳۲۸ لیلا همسر عزیزش را در از دست داد. از آن پس اما او دیگر عادی نبود و هرگز هم آن آدم سابق نشد. به قایقی کوچک نشست، سر به دریا گذاشت، و در اتاقک محقر روی قایقش به زندگی ادامه داد. با ادامه پیدا کردن این وضعیت کم‌کم در میان محلی‌ها به «کاجامه خوس» معروف شد یعنی فردی که در کجامه [اتاقک کوچکی که در قایقش ساخته بود] می‌خوابد و شد قهرمان بسیاری از شعرهای گیلکی عاشقانه. در اردیبهشت ۱۳۵۳ گروهی از صیادان محلی کاجامه خوس را پس از مدت‌ها بی‌خبری در قایق فرسوده‌اش دیدند. این ماجرا این‌قدر عجیب بود که بلافاصله گزارشش در روزنامه‌ی اطلاعات (۲ اردیبهشت ۵۳) به این شرح منتشر شد:

«کاجامه‌ خوس» پیر افسانه‌ای گیلان که زندگی حیرت‌انگیز او در اشعار محلی گیلک و فولکلور این قسمت از کشور ما اثر فراوان داشته زنده است!

دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] جمعی از صیادان محلی، پس از سال‌ها بی‌خبری از این مرد افسانه‌ای، بار دیگر او را در قایق کهنه و فرسوده‌اش که از ۲۵ سال پیش تنها خانه‌ی اوست، یافتند.

خبر زنده بودن «کاجامه ‌خوس» به‌سرعت در گیلان دهان به دهان گشت و یک بار دیگر جمعی از شعرا و محققین فولکلور گیلان به سراغ او رفتند تا مردی را که یک ربع قرن، به امید دیدار «لیلا» همسر از دست‌رفته‌اش، در دریا سرگردان است، از نزدیک ببینید.

پیر کاجامه‌ خوس در سراسر جهان تنها کسی است که چنین زندگی حیرت‌آوری دارد: او ۲۵ سال تمام است ک در اتاقکی در گوشه‌ی قایق فرسوده خود، یکه و تنها در دریا زندگی می‌کند. در تمام این مدت یک بار پایش را به میان مردم نگذاشته، نه نام خود را به یاد می‌آورد و نه از گذشت روزگار خبری دارد.

آن‌ها که از گذشته «کاجامه‌ خوس» خبر دارند می‌گویند:

سرنوشت او این است که یکه و تنها در دریا بمیرد و قصه‌ای به قصه‌های شورانگیز دل‌دادگی زمان ما افزوده شود.

او ۲۵ سال پیش لیلا (همسر زیبایش) را در دریا از دست داد و با مرگ همسرش زادگاه خود خشکبیجار را ترک گفت... دو اسلحه‌ی روسی به مبلغ هفت قران از دو ملوان روسی که آن روزگار در کشتی‌های تجارتی کار می‌کردند خرید و با قایق ماهی‌گیری خود، زندگی در دریا و مرداب‌های دوردست و خالی از سکنه را آغاز کرد...

حالا پس از سال‌ها او در ساحل مرداب نیلی‌رنگ بندر پهلوی جایی که جز صدای مرغان وحشی و نجوای باد در دل برگ‌های درختان صدایی نیست، اقامت گزیده است...

خبرنگاران ما در رشت و بندر پهلوی که دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] ساعتی را با «کاجامه خوس» گذرانده‌اند، می‌نویسند: با گذشت هر بهار یک خط به بدنه‌ی قایق خود و یک خط به درخت قطوری که با آن الفتی دیرینه دارد، می‌کشد تا به حال ۲۵ خط به نشانه‌ی ۲۵ سال سرگردانی در دریا به تنه‌ی درخت و قایق او کشیده شده است... خوراک او ماهی و مرغان دریایی است... شب‌های جمعه، چند فانوس در اتاقک داخل قایق خود برمی‌افروزد و چشم به راه لیلا می‌ماند. تا سپیده‌دم در خیال، با همسر از دست‌رفته‌اش گفت‌وگوها دارد...

مردم می‌گویند: نام اصلی کاجامه خوس عبدالله است... و ده‌ها شعر محلی و ترانه‌های فولکلوریک و بومی که با زندگی گیلانی‌ها عجین شده، یادآور خاطرات اوست.

ترجمه‌ی یکی از این اشعار چنین است:

عبدو، بیا که دیگر کلبه‌ی تو سوخت...

و تنها پاروهای نیم‌سوخته‌ات به جا مانده...

بیا عبدو، ای پیر دریا که قایق خانه‌ی توست

بیا که فانوس است هم خاموش است

مبادا... که اسیر توفان شده باشی

باد می‌وزد...

موج‌ها را می‌لرزاند...

و عبدو سرگردان در دریاست...

۲۵۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899058