Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-16@05:47:37 GMT

توصیه آیت‌الله طالقانی در نخستین نماز جمعه

تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۵۳۷۰۰

توصیه آیت‌الله طالقانی در نخستین نماز جمعه

ساعت 24- «همه تفکرات در آن نمازها حضور داشتند؛ اما ظهور و بروزی نداشتند. مثلا خاطرم هست که برخی از توده‌ای‌ها به نماز جمعه می‌آمدند و وقتی به آن‌ها می‌گفتیم شما که اعتقادی ندارید، چرا شرکت می‌کنید، می‌گفتند، چون تجمعی است و می‌توان پشت آیت‌الله طالقانی جمع شد، ما می‌آییم».

۴۰ سال پیش در چنین روزی نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیت‌الله طالقانی برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آیت‌الله تا پیش از درگذشتش در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، در تهران پنج نماز جمعه را برگزار کرد.

 روز جمعه پنجم مرداد سال ۱۳۵۸ برابر با سوم ماه رمضان سال ۱۳۹۹ بود. امام خمینی (ره)، چند روز قبل از این تاریخ، برگزاری نماز جمعه نخستین را به آیت‌الله طالقانی سپرده بود.

محمدمهدی جعفری، از شاگردان آیت‌الله طالقانی می‌گوید:، چون آن زمان امام (ره) در قم مستقر بودند. پیغام دادند به سیداحمدآقا که به امام بگویید حالا که نظام جمهوری اسلامی برقرار شده است، دستور فرمایید نماز جمعه هم اقامه شود. احمدآقا پیام را رسانده بود و امام (ره) گفته بودند خودشان (مرحوم طالقانی) این کار را انجام دهند و نماز جمعه را بخوانند. اما آیت‌الله طالقانی گفتند امام، ولی امر هستند. برای این کار حکم بدهند و امام هم گفته بودند شما این جمعه را بخوانید تا من حکم شما را بنویسم و بفرستم».

به‌گفته جعفری، برپایی نماز در دانشگاه تهران هم پیشنهاد آیت‌الله طالقانی بوده است. جعفری همچنین نکات جالبی را درباره طیف‌هایی که به نماز جمعه آیت‌الله می‌رفتند، آورده است: «همه تفکرات در آن نمازها حضور داشتند؛ اما ظهور و بروزی نداشتند. مثلا خاطرم هست که برخی از توده‌ای‌ها به نماز جمعه می‌آمدند و وقتی به آن‌ها می‌گفتیم شما که اعتقادی ندارید، چرا شرکت می‌کنید، می‌گفتند، چون تجمعی است و می‌توان پشت آیت‌الله طالقانی جمع شد، ما می‌آییم».

دکتر احمد جلالی، از فعالان دانشجویی پیش از انقلاب که در برگزاری اولین نماز جمعه تهران نقش داشت، در خاطراتش از آن روز می‌گوید: «شب پنجشنبه سوم مرداد ماه ۱۳۵۸ بود و شب اول ماه رمضان. نماز مغرب را با مرحوم آیت‌الله طالقانی گزارده بودم و در سکوت اتاق، از نیمرخ، در حال‌و هوای مردی فرو رفته بودم که با خشوع تمام، تعقیبات نماز را به جای می‌آورد. سکوت اتاق با زنگ تلفن شکسته شد. گوشی را برداشتم. مرحوم حاج‌احمدآقا بود. گفتند آقا (امام) همین الان گفتند که به آقا سیدمحمود بگو پس‌فردا نماز جمعه بخوانند. همین امشب، زود بگو تلویزیون اعلام کند. گوشه و کنار کار را هم خودت بگیر. باید مطلب جا بیفتد. گوشی تلفن را به آقای طالقانی دادم. بالطبع حرف‌های آن طرف خط را نمی‌شنیدم، اما می‌شنیدم که آقای طالقانی می‌گفتند آخر من مریض هستم، خسته‌ام، پاهایم درد می‌کند... حالا آقا مهلتی به ما بدهند تا فکری بکنیم. آخر همین پس‌فردا که نمی‌شود. این کار تدارکات می‌خواهد... بعد هم تعارفات و تواضع‌هایی داشتند و دیگران را برای این مهم پیشنهاد کردند، اما حاج‌احمدآقا سعی می‌کرد ایشان را قانع کند. بعد از اتمام صحبت تلفنی، از آقا پرسیدم چرا نگران هستند؟ گفتند اولا باید مردم را آماده کنیم. بعد هم به فکر محل و مکانی باشیم».

جلالی معتقد است که فکر محل برگزاری نماز جمعه از آن او بوده است: «عرض کردم آقا! دانشگاه تهران خوب است. هم مرکزیت دارد، هم محیط زیبایی است، هم بسیار با معناست که، چون شمایی که از پیشتازان دعوت دانشگاه به مسجد و اتصال مسجد به دانشگاه بوده‌اید، در صحن دانشگاه نمازی بخوانید که در هیئت و حرمت نماز، امور زندگی سیاسی و اجتماعی مردم در آن مطرح شود. مگر نه اینکه آرزوی شما همین بوده است؟ پس چرا لیت و لعل در کار می‌آورید؟ مسجد هدایت شما پایگاه دانشگاهیان متدین بود. حالا به برکت انقلاب، امام مسجد هدایت، به حکم امام انقلاب، خطابه‌های هدایت خود را به صحن دانشگاه می‌برد. حالا چرا حضرتعالی اِن‌قُلت در کار می‌آورید؟ نگران نباشید. تدارکات هم با بنده. از امکانات تلویزیون استفاده می‌کنیم. حل می‌شود. ایشان فکری کردند و گفتند آخر آقای خوانساری در بازار (مسجد امام) نماز جمعه می‌خواند، باید فاصله از شش کیلومتر کمتر نباشد. عرض کردم اگر هم فاصله کمتر از شش کیلومتر باشد، می‌شود با حضرت ایشان صحبت و راه‌حلی پیدا کرد، چون حاکم اسلامی به شما حکم کرده است. سکوت کردند که علامت رضا بود. سفارش حاج‌احمدآقا این بود که خبر برگزاری نمازجمعه، همان شب اعلام شود...».

حاج‌محمود مرتضایی‌فر، مکبر نمازهای جماعت آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت تهران هم درباره فلسفه انتخاب آیت‌الله طالقانی به امامت جمعه گفته است: «باید عرض کنم ایشان یک روحانی مبارز و روشنفکر بودند که سال‌ها در زندان‌ها و تبعیدها زجر کشیده و بسیار مورد علاقه مردم بودند. نفس انتخاب ایشان به این سمت، موجب توجه مردم به نماز جمعه و رونق آن می‌شد؛ ضمن اینکه خود ایشان از سال‌ها قبل در حسرت برقراری یک نماز جمعه باشکوه بوده و در چند مورد هم به صورت محدود آن را انجام داده بودند. آقای طالقانی بعد از پیروزی انقلاب خدمت امام پیام فرستاده بودند: اینک که الحمدلله جناب‌عالی در رأس حکومت اسلامی هستید، جا دارد نماز جمعه اقامه شود. امام هم فرموده بودند: از همین هفته خودتان نماز جمعه را اقامه کنید... امام این موضوع را شفاهی فرمودند: و حکم ندادند. مرحوم طالقانی هم روز چهارشنبه اعلام کردند روز جمعه همان هفته، نماز در دانشگاه تهران برگزار خواهد شد».

‌طالقانی در نخستین نماز چه گفت؟
آیت‌الله طالقانی این نماز جمعه را در بحبوحه درگیری‌های جناح‌های سیاسی برای ایجاد انسجام در بین مردم مسلمان ایران اقامه کرد. در خطبه اول، فلسفه اقامه نماز جمعه را تشریح کرد و در خطبه دوم، به بحث درباره مسائل سیاسی روز پرداخت. آیت‌الله طالقانی در خطبه اول نماز گفت: «نماز جمعه صف عبادت و صف حق‌پرستی، صف قنوت و وجدان‌های بیدار خداپرستان، در عین حال صف فرماندهی، صف جنگ و فرمانبرداری است... آن صف مختصری که در ابتدای هجرت و در آغاز تأسیس مجتمع قسط و عدل اسلامی در بیابان‌های مدینه تأسیس شد، گسترش پیدا کرد، ادامه یافت و شرق و غرب دنیا را فرا گرفت...».

اولین خطیب جمعه تهران در خطبه دوم به مهم‌ترین مسئله سیاسی روز که انتخابات مجلس خبرگان جهت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود، پرداخت و راهنمایی‌ها و تذکراتی را در این زمینه ارائه داد. ایشان در آن خطبه بعد از خواندن آیه ای از سوره مبارکه جمعه، درباره نماز جمعه گفت: «این آیه دستور اجتماع توحیدی و عظیم جمعه است؛ همین اجتماعی که سال‌ها در متن ما مسلمانان ایران به صورت نیمه‌تعطیل درآمده بود. امروز طلیعه انجام این فریضه بزرگ الهی، این صف بزرگ توحید و جهاد است». مسئله دیگری که در اولین خطبه مرحوم آیت‌الله طالقانی (ره) اهمیت فوق‌العاده‏ای دارد، مسئله وحدت مسلمین بود.

مرحوم طالقانی (ره) در خطبه اول این نماز جمعه گفت: «این صفی است که اکنون در یک گوشه تهران با نبود امکانات لازم و در این‌چنین شرایطی تأسیس شده است و باید در این کشور شیعی و اسلامی ارتباطمان را با همه برادران سنی محکم کنیم و در همه‌جا کسانی که دارای چنین شرایطی که در فقه ما بیان شده است، هستند نماز جمعه را با جمعیت اقامه کنند. این صفی است که نه تنها در داخل مرزهای ایران باید به هم پیوسته شود، بلکه حلقه‏ای است که با دیگر کشورهای اسلامی سست ‏یا قطع شده بود و باید پیوسته شود».

منبع: روزنامه شرق

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۵۳۷۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام های کاهش شرکت در نماز جمعه حجت الاسلام صدیقی

نماز جمعه تهران به امامت حجت الاسلام صدیقی بعد از بهت زدگی مردم در باره زمین ازگل که عودت کرده، جعل امضایش و ...برگزار شد. اما تصاویر منتشر شده در شبکه های اجتماعی حکایت از مشارکت اندک در نماز جمعه این هفته تهران می کند. تا جایی که صدای سایت محسن رضایی یعنی تابناک نیز در اعتراض به این حرکت درآمد. سایت تابناک با توجه به مشارکت پایین نمازگزاران در نمازجمعه نوشت: «ستاد نماز جمعه به چه مجوزی حیثیت این گران سنگر انقلاب را برای توجیه عمل ناشایست وخلاف بین یک نفر چوب حراج می زند آیا دست درازی به اموال عمومی حتی اگر باز پس هم گرفته شود که آنهم با فشار افشاگری بود تخلف نیست؟»

اعتراض سایت تابناک حاکی از آن است که انسجام داخلی مبتنی بر اتحاد - انسجام نخبگان در حاکمیت سیاسی، با شکاف های ایجاد شده در آن از جمله بر اثر امامت جماعت صدیقی در نماز جمعه دو روز گذشته تهران، بیش از گذشته آشکار شده و می رود تا صحنه سیاسی کشور، کشمکش های جدیدی را تجربه کند.

اما این شکاف از حوزه نخبگان حاکمیتی، به سرعت به سطوح اجتماعی و هواداران تندروها نیز سرایت یافت. هوادارانی که اغلب از دید اصلاح طلبان رادیکال و میانه رو و اصولگرایان میانه رو پنهان مانده اند. از جمله این هواداران می توان به گزارش تهیه شده در گفت و گو با یکی از نمازگزاران که در بلوار کشاورز در حال رفتن به نماز جمعه بود اشاره کرد. این نمازگزار در پاسخ به این سوال که «نظرتان درباره ماجرای پیش آمده برای آقای صدیقی چیست؟»، گفت: ما که خیلی تعجب کردیم و من شخصا دیگر بعد از این ماجرا پشت ایشان اصلا نماز نمی‌خوانم؛ اگر ایشان بیاید من نمازم را فرادا می‌خوانم؛ حتی به دفتر آقا هم تلفن کردم و این مسئله را گفتم؛ بالاخره شبهه‌ای در خصوص ایشان پیش آمده و تا حل نشود، من احساس خوبی نخواهم داشت.»

آمار عجیب عبدالرضا داوری از تعداد نمازگزاران نیز همه را متحیر کرد و البته از سوی ستاد نمازجمعه تهران نیز تکذیب نشد. او در «ایکس» خود نوشت: «در ابرشهر ۹ میلیونی تهران، فقط ۱۴۲ نمازگزار تا پایان خطبه اول کاظم صدیقی، در نمازجمعه امروز حضور یافته اند. یعنی از بین هر ۵۰ هزار شهروند تهرانی بالای ۱۵ سال، فقط یک نفر در نمازجمعه به امامت کاظم صدیقی حاضر شده است؛ حتی حزب اللهی‌ها و مذهبی‌های سنتی هم به امامت صدیقی معترضند.»

این امر حاکی از آن است که در مقدس ترین امر یعنی نماز جمعه، روند اتحاد - اتحاد بدون انتقاد نمازگزاران هوادار حاکمیت سیاسی، شکاف جدی رخ داده است. به عبارت دیگر اعتبار سیاسی حاکمیت، نزد آن دسته از مردم ریزش کرده، که تندروها خواهان مشارکت آنان در انتخابات نبودند، اکنون به هواداران تندروها حتی در نماز جمعه، سرایت کرده است. اما درعین حال باید گفت هواداران تندروها نیز در حادثه زمین ازگل و امام جمعه تهران حجت الاسلام صدیقی از خود منش و شخصیت دیگری به عنوان شهروندان نمازگزار به نمایش گذاشتند. آنان نشان دادند اعتقادات دینی برای پیروی از امام جماعت عادل ، برایشان حداعلای درجه اهمیت دارد، از این رو معیار عدالت که می تواند به عنوان یک معیار اساسی در نهادهای مدنی آنان نیز به حساب آید، از این توانایی برخوردار است که مفهومی اساسی برای گفت و گو با آنان باشد. معیاری که تا این اندازه موثر دیده نشده بود. معیاری که نماز جمعه تهران را برای نخستین بار در طول انقلاب اسلامی، تا این اندازه خلوت کرد.

نقد و هشدارهای مصلحان اجتماعی و فکری

از واهمه نسبت به چنین حوادثی بود که آیت الله مطهری در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی نوشت: «هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد و اعتماد داشته باشد، ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و آزادی تفکر باشد. و به عکس هر مکتبی که ایمان و اعتمادی به خود ندارد جلوی آزادی اندیشه و آزادی تفکر را می‌گیرد، ... من تاکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد.»

سوال اساسی آن است که هشدارهای آیت الله مطهری و عملکرد حجت الاسلام صدیقی امام جمعه تهران از چه نسبتی برخوردار هستند، و شکاف آشکار شده حکایت از چه امری می کند؟ باید گفت که شکاف آشکار شده، حاکی از تعلیق امر توسعه در کشور است، و اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعی، به پایین ترین سطح خود از آغاز انقلاب اسلامی ایران به این سو تنزل یافته است. این وضعیت بسیار پیش از این ها مورد هشدار و نقد مصلحان اجتماعی قرار گرفته بود.

محور نقد بر روند تقسیم بر دو مبتنی بر سیستم حامی و پیرو و به عبارت ساده تر، خودی و غیرخودی قرار داشت. این تفکر در عمل منکر حقیقت نسبی در حوزه اجتماعی و سیاسی شد. انحصار «حقیقت نزد ما است و بس» نافی آن بود که جمهوری اسلامی همواره باید میان حقیقت، باجستجوی امکانات تحقق اش، پیوستگی داشته باشد. بر این اساس حقیقت در حوزه اجتماعی، زنجیر باز کردن و رهایی مردم، تحقق تشکل های تخصصی و مدنی، و در نهایت ایجاد احزاب سیاسی و به قول گیدنز تقویت و ایجاد آگاهی های میانی برای تحقق مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت خویش ، ابتدا در موضع محلی و سپس ملی بود.

قرار گرفتن فهم حقیقت به طور انحصاری، در اختیار یک گروه خاص، و عدم توجه به نسبیت آن در حوزه اجتماعی، آفتی بود که از ابتدای تحولات سال 1358 به جان ایرانیان افتاد. کارکرد این آفت آن بود که انحصاری کردن فهم حقیقت، به هر بهایی، به بهای از دست دادن حقیقت و قدرت ناشی از آن یعنی گروه های مختلف اجتماعی، احزاب ملی، نهادهای مدنی و ... شد. از این رو مبارزه شکل گرفته برای ملت سازی نیز، به پروژه قدرت گیری جناح خاص تنزل رتبه یافت.

آیزنشتات، ویژگی های اصلی روابط کلاینتالیستی (حامی - پیرو) را شامل روابط بر اساس ترتیبات شخصی و مبادله روابط اقتصادی و اجتماعی در آن توضیح می دهد. از نگاه او، رابطه حامی - پیرو ، ضمن آن که داوطلبانه بوده، در عین حال موجب تضعیف همبستگی های افقی منتهی به برابری های اجتماعی و اقتصادی می شود. همبستگی ناشی از نظام حامی - پیرو، مخالف قانون، و براساس فرمان، تحکیم می یابد و مردم مجبورند در زمان های طولانی نقش پیرو را در ارتباط با «حامی» اصلی بازی کنند.

بر اساس نظام حامی - پیرو، نرمالیزاسیون مبتنی بر ترویج فرهنگ خاص و دوری از عام گرایی اجتماعی و رفع تبعیض بود؛ درست آنچه خلاف آن شهید مطهری تئوریسین جمهوری اسلامی ایران، در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی مطرح کرده بود. اما به مرور به دلیل فقدان فرهنگ عامگرا، نهادهای برخاسته از بستر اجتماعی، به خاص گرایی در قالب تقسیم بر دو شدن دائم نیروها دامن زد و اکنون به خوبی آشکار است که بن بست های این روش به چه مشکلات عظیمی منتهی شده است. اکنون باید پرسید عدالت اجتماعی مورد نظر شهید مطهری به چه سرنوشتی دچار شده است؟

بیشتر بخوانید:

در محاصره نظامی کشور، تندروها به حفظ ایران نمی اندیشند / تندروها به تغییر نظام دامن می زنند / مصلحتی بالاتر از حفظ آبروی اسلام در جهان نیست بیایید روزنه‌گشایی کنیم، خود به گشایش روزنه‌ای منتهی شد آیا ایران دچار تجزیه هویتی و قومی می شود؟ / همه در برابر سونامی مدرنیته و پسامدرنیته بی دفاعیم / دانشجو می پرسد چرا باید اخلاقی زندگی کنیم؟ بیژن عبدالکریمی: با سطل ماست، نمی‌توان جلوی «سونامی پسامدرن» ایستاد! / حوزه و دانشگاه ما هنوز به «ارزش‌های قرن ۱۸ و ۱۹» می‌اندیشند

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1894195

دیگر خبرها

  • حضور کاظم صدیقی در تریبون نماز جمعه از نگاه ۲ عضو جامعه روحانیت مبارز
  • نماز جمعه یکی از دست آورد‌های مهم انقلاب اسلامی است
  • پیام های کاهش شرکت در نماز جمعه حجت الاسلام صدیقی
  • تصویری قدیمی که بعد از نماز جمعه کاظم صدیقی وایرال شد /چرا صدیقی مانند معاون اول قوه قضاییه استعفا نمی‌دهد؟
  • پیام ادامه حضور کاظم صدیقی در امامت جمعه تهران از نگاه سیاسیون /لجاجت، دهن کجی، تبرئه یا ...+جدول
  • خلوتیِ نماز جمعهٔ صدیقی با نگاه مثبت
  • چرا کاظم صدیقی از مسئولیت خود استعفا نمی‌دهد؟
  • شما نظر بدهید/موافق حضور کاظم صدیقی در تریبون نماز جمعه هستید یا خیر؟
  • چرا صدیقی مانند معاون اول قوه قضاییه استعفا نمی‌دهد؟
  • اگر آقای صدیقی امام جمعه نبود