هولوگرام؛ برچسبی که موسسات غیرمجاز آموزش عالی آزاد را زمینگیر کرد
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۰۳۹۴۵
نباید این نکته مهم را از نظر دور داشت که دورههای آموزش عالی آزاد منجر به صدور مدرک تحصیلی نمیشود. در کنار دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دولتی و غیردولتی، تعدادی از موسسات آموزش عالی آزاد با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به برگزاری دورههای کوتاهمدت همراه با صدور گواهی پایان دوره اقدام میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس آئیننامه راهاندازی موسسات آموزش عالی، این دورهها برای کمک به ارتقای سطح دانش و فرهنگ در جامعه، ایجاد زمینه مناسب برای افزایش دسترسی به آموزش عالی، تعمیم و توسعه آموزش عالی کاربردی و تخصصی، کاهش تقاضای اجتماعی برای ورود به آموزش عالی رسمی و ارائه آموزشهای مداوم برای دانشآموختگان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی است.
آموزش عالی آزاد در قالب دورههای تخصصی و کاربردی کوتاهمدت اجرا می شود و به دانشآموختگان این دورهها گواهی گذراندن دوره بدون استفاده از عناوین رسمی دانشگاه مانند کاردانی، کارشناسی و سایر مقاطع یا معادل این دوره ها اعطا میشود.
دوره های آزاد مقطع تحصیلی ندارد
با این حال سالهاست تعداد زیادی از موسسات با ادعای دریافت مجوز از وزارت علوم اقدام به برگزاری دوره هایی میکنند که در آن دانشپذیران میتوانند یک مقطع تحصیلی را بگذرانند در حالی که «حسین سیمایی صراف» معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پیش از این به ایرنا گفته بود: با صراحت اعلام میکنیم دورههای مدیریت ارشد کسب و کار (MBA) و دکترای مدیریت حرفهای کسب و کار (DBA) که مؤسسههای آموزشی آزاد برگزار میکنند و ادعای صدور مدرک تحصیلی برای آنها دارند در واقع دانشگاهی نبوده و منجر به صدور مدرک تحصیلی مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری نمیشود.
سیمایی صراف همچنین تاکید کرده بود که MBA و DBA دورههای آموزش آزاد است و برای ارتقای سطح سواد عمومی نیازی نیست حتماً به یک مقطع تحصیلی وارد شد، همانطور که برای دورههای نقاشی، زبان و هنر هم کلاسهای آموزش آزاد برگزار میکنند اما صرفاً مدرک شرکت در دوره صادر میشود.
بر اساس پیگیری های میدانی دفاتر آموزش عالی غیردولتی و نظارت و ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، این موسسات متخلف به گونهای اقدام میکنند که به نظر میرسد با برگزاری ۲۰، ۴۰، ۵۰ حتی ۱۰۰ ساعت از این کلاسها، در واقع دوره دانشگاهی برای متقاضیان برگزار میکنند در حالی که اینگونه نیست.
برخی مؤسسههای خصوصی آموزش آزاد که رشد قارچگونه و غیرمجاز هم دارند سالهاست با ارسال پیامکهای تبلیغاتی، اقدام به تبلیغ برگزاری دوره های یادشده به شرط صدور مدرک تحصیلی میکنند. این درحالیست که وزارت علوم بارها بر ممنوعیت چنین تبلیغاتی تاکید دارد.
صدور مجوز برای ۱۱۰ موسسه آموزش عالی آزاد
مدیرکل دفتر آموزش عالی غیردولتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفت و گو با خبرنگار دانشگاه و آموزش درباره فعالیت موسسات آموزش عالی آزاد و برگزاری دوره های آموزشی از سوی این مراکز اظهار داشت: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای حدود ۱۱۰ موسسه آموزش عالی آزاد مجوز فعالیت صادر کرده که از این تعداد ۲۰ موسسه غیرفعال اند.
«فرزانه شمیرانی» در مورد میزان ساعاتی که برای برگزاری دوره های این موسسات در نظر گرفته شده است، افزود: در تعریف دوره های مدنظر موسسات آموزش عالی دو فاکتور اصلی باید رعایت شود، نخست ساعات برگزاری این دوره ها است که تنها برای برخی از این مراکز حداقل ۴۰۰ ساعت است و اکثر موسسات زیر ۳۶۰ تا ۳۵۰ ساعت باید دوره برگزار کنند.
شمیرانی به فاکتور دوم در فعالیت این مراکز اشاره کرد و گفت: دوره هایی که مراکز آموزش عالی آزاد برگزار می کنند به هیچ عنوان مقطع دانشگاهی به حساب نمی آید.
مدیرکل دفتر آموزش عالی غیردولتی وزارت علوم در ادامه با اشاره به تغییر شرایط ارائه مجوز به این مراکز و صدور مدرک تحصیلی برای دانشپذیران خاطرنشان کرد: پیش از ارائه مجوز برای دورههای مراکز آموزش عالی ابتدا عناوین این دورهها را با سر فصل رشتههای درسی بررسی میکنیم که شباهتی بین عنوان دورهها و رشتهها وجود نداشته باشد تا برای دانشپذیران ادعای گذراندن یک مقطع تحصیلی پیش نیاید و مدعی گذراندن واحدهای درسی نشوند.
راهاندازی سامانه الکترونیک
شمیرانی از راه اندازی یک سامانه الکترونیک برای مراکز یاد شده و دانشپذیران خبر داد و افزود: مجوز فعالیت این مراکز به همراه کد رهگیری همچنین اسامی و مدارک دانشپذیران در این سامانه بارگذاری شده است. مدارک تحصیلی دانشپذیران با کاغذهای هولوگرامدار و بر اساس اسامی که از آنها در سایت وارد کردهایم، صادر میشود.
وی افزود: به محض مشاهده کاغذهای هولوگرامدار در سامانه الکترونیکی و مطابقت با مشخصات دانشپذیران، پشت گواهی پایان دورهها امضاء میشود. گواهیهای پایان دوره پیش از این به صورت دستی امضاء میشد؛ هم اکنون با صدور گواهیهای هولوگرامدار امکان تقلب وجود ندارد.
این مسئول وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مورد توقف صدور مجوز برای این مراکز آموزش عالی اظهار داشت: تا اسفندماه ۹۶ صدور مجوز برای مراکز آموزش عالی متوقف شده بود اما با بررسیهای به عمل آمده مشخص شد توقف صدور مجوز برای این مراکز، فعالیت موسسات غیرمجاز را افزایش داده است.
مدیرکل دفتر آموزش عالی غیردولتی وزارت علوم ادامه داد: بر اساس آمار و اطلاعاتی که از دورههای فعال شده برای مراکز آموزش عالی کشور دریافت کردیم، دفتر گسترش آموزش عالی وزارتخانه قانع شده که بار دیگر مجوز فعالیت برای این مراکز صادر شود.
شمیرانی گفت: در دوره جدید صدور مجوز برای مراکز آموزش عالی آزاد، فعالیت دورههایی که پیش از این در کشور راهاندازی نشدهاند، در اولویت قرار گرفتهاند.
این مسئول وزارت علوم، تحقیقات و فناوری همچنین از برخورد وزارتخانه با مراکز غیرمجاز در قالب هماهنگی با مراجع قضایی خبر داد و تاکید کرد که شناسایی و برخورد با این موسسات در دستور کار است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: وزارت علوم تحقیقات و فناوری صدور مجوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۰۳۹۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم شتابزده وزارت علوم برای حذف کدرشته_محلها/ ۵۰ درصد رشتهها با نیاز کشور انطباق ندارند
50به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، مهارتمحور نبودن رشتههای دانشگاهی و نبود الگوی مناسب در اتخاذ تصمیمات آموزشی از جمله مواردی است که کارآمدی آموزش عالی در ایران را با مشکل مواجه کرده است. دانشگاه آزاد در سالهای اخیر با اجرای آمایش تلاش کرده است بر اساس ویژگیهای هر استان و نیازهای کشور، مهارتمحوری را در برنامههای درسی دانشجویان لحاظ کند.
بیشتر بخوانید: جای خالی دانشگاهیان در تدوین اسناد بالادستی آموزش عالیدر این راستا با سعید آزادیان دبیر شورای گسترش، آمایش، برنامه ریزی و کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی گفتوگو کردیم که در ادامه میآید؛
سیاستهای کلان در اسناد بالادستی در زمینه توسعه رشتهها و مشکلات آنها موضوعاتی است که در این مصاحبه قصد داریم، بررسی کنیم. از جمله این موارد میتوان به مهارتمحور نبودن رشتهها و نداشتن الگو در تصمیمات حوزه آموزشی اشاره کرد. در این راستا، در گام نخست میخواهیم به صورت سلبی مشکلات تصمیمگیریهای حوزه آموزش را بیان کرده و در گام دوم به الگوی مطلوب برسیم.
جواب: آموزش عالی پیشران توسعه در هر کشوری است. مقام معظم رهبری هم سالهاست که پرچمدار حوزه علم و فناوری است؛ اما به نظر میرسد بدنه آموزش عالی و نخبگانی هنوز به نقطه دیدگاه رهبری نرسیدهاند. مطالبه رهبری در ۲۰ سال اخیر، هدفمندی آموزش عالی بوده است. اسناد بالادستی در حوزه آموزش عمومی مانند سند تحول آموزش و پرورش و در حوزه آموزش عالی مانند سند اسلامی شدن دانشگاهها یا سند ملی آمایش، ناظر به دغدغههای رهبری در این حوزه بوده است. نخستین سوال این است که این اسناد به لحاظ محتوایی و اجرایی چقدر بر اساس منویات رهبری بودهاند؟
به نظر من، در گام اول نیازی به تولید محتوا و تدوین اسناد بالادستی و حرفهای آسمانی که زمینی نشدهاند، نداریم. باید بپرسیم اسنادی که در ۱۰ سال اخیر تدوین شدهاند؛ مانند سند اسلامی شدن دانشگاهها یا نقشه جامع علمی کشور، تا چه حد به اجرا رسیدند؟ این آسیبشناسی کمک میکند که مسیر اشتباه گذشته را تکرار نکنیم.
دانشگاه آزاد اسلامی مولود انقلاب و نهادی برآمده از مردم است. دغدغه دانشگاه آزاد مردم است، یعنی توسعه، حرکت و فعالیتهایش در راستای حل مسائل مردم و پشتیبانی اقتصاد هر منطقه خواهد بود. ماموریت و یکی از شعارهای اصلی این موضوع است. مهمترین هدف آموزش عالی، رسیدن به نظام حکمرانی آموزش عالی دادهمبنا است. ماموریتگرا بودن آموزش عالی هم باید مبتنی بر آمایش باشد. سلایق فردی جایگاهی در حکمرانی دادهمبنا ندارند. در این راستا، دانشگاه آزاد کلیدواژه «طرح ماموریتگرایی آمایشمحور» را از سال ۹۹ به صورت جدی هدفگذاری کرد.
نخستین اقدام دانشگاه برای این هدف، تغییر ساختار و ادغام شورای گسترش دانشگاه آزاد و شورای برنامهریزی دانشگاه آزاد بود. بر این اساس، شورای گسترش، آمایش، برنامهریزی و کارآفرینی شکل گرفت.
اخیرا وزارت علوم تصمیم به حذف برخی رشته-محلهای بدون اشتغال گرفته است. به نظر شما آیا سیاست واحدی پشت این تصمیم بوده است؟ یا تصمیمی سلیقهای است؟
جواب: وزارت علوم اخیراً اشتغال را معیار اصلی ادامه یا حذف رشتهها قرار داده است که بر اساس این معیار رشتههایی مانند فیزیک حذف میشوند. سوالی که در این زمینه مطرح میشود این است که آیا این معیار درست است؟
هدفمندسازی آموزش عالی بارها از مقام معظم رهبری مطرح شده است؛ اما تا زمانی که ندانیم هدف چیست، چگونه میخواهیم آموزش عالی را هدفمند کنیم. لازمه هدفمندسازی است که از همان ابتدا باید بدانیم که میخواهیم چه کار کنیم. خدا در قرآن در مورد قیامت و بهشت صحبت کرده و با این هدفگذاری از انسانها خواسته است که به سمت آن حرکت کنند.
آموزش عالی ساحتها و کارکردهای مختلفی در حوزههای آموزشی، پژوهشهای کاربردی و فناوری دارد. برای هر کدام هم یک لایه مخاطب دارد و نوع پاسخگوییش باید متفاوت باشد. آموزش عالی نیازمند ساختاری بوده و خطی ساده نیست. به همین دلیل، باید به دنبال راهی باشیم که در عین پیچیدگی و در هم تنیدگی، هدف را شفاف کند.
آموزش عالی در کشور ما به لحاظ کارکردی با مشکلات بسیاری مواجه است. یکی از این مشکلات افزایش تعداد صندلیهای خالی است. مسئولان آموزش عالی باید به صورت جدی عملکرد خود را بررسی کند و ببیند چه کرده اند که یک فارغالتحصیل عصبانی بیکار تحویل جامعه داده است؟
بخشی از پاسخ را باید در رشتهها و سرفصلها پیگیری کرد. سرفصلهای برخی رشتهها از ۴۰ سال پیش تاکنون تغییر نکردهاند و این رکود فکاهی به نظر میرسد. اگر در یک سرفصل به جای روسیه، شوروی تدریس شود، این سوال مطرح میشود که آموزش عالی ما در کجا سیر میکند؟!
منطق آموزش در این حوزه باید تغییر کند. آمار سرفصلهایی که به روز شده و به روز نشده استخراج شود. تناسب سرفصلها با وضعیت کشور و معضلات اجتماعی و اقتصادی بررسی شود. ماموریتگرایی آموزش عالی یعنی سرفصلهای جدید باید بر اساس مسائل صنایع و جامعه، تدوین شود. آموزش عالی باید برای پرورش دانشجویان برنامهریزی کند. انتظار میرود که دانشجویان به عنوان قوه عاقله، بتوانند نظریهپردازی کنند و حلال مشکلات باشند. خروجی آموزش عالی باید حکیم، عالم، دانشمند و مهندس باشد.
نقطه اتکای آموزش عالی برای پرورش دانشجویان توانمند، محتوای رشتهها و میزان همبستگی این محتوا با نیازهای روز و بایدهای آینده است. متاسفانه در بسیاری موارد با این موضوع برخورد شکلی میشود و تصمیمات ناظر به حل واقعی و عمیق نیست. پاک کردن صورت مسئله و حذف رشتهها که وزارت علوم اخیرا اعلام کرد، راهکار مناسبی نیست.
سوال اول دانشگاه آزاد از وزارت علوم این است که چگونه اشتغال را به عنوان شاخص برای حذف رشتهها انتخاب کردند؟ در حالی که آمار دقیقی از آن در دست نیست. به علاوه دانشگاه آزاد به عنوان ۴۰ درصد از آموزش عالی کشور حق دارد در جریان روند این تصمیمات قرار بگیرد. وزارت علوم این تصمیمات را در یک اتاق دربسته گرفت و ابلاغ کرد.
سوال دوم این است که چرا تصمیم گرفتهاند، اشتغال را مبنای حذف یا ادامه فعالیت رشتههای علوم پایه قرار دهند؟ صنعت آینده بدون علوم پایه چه خواهد شد؟ کشوری که از منابع انسانی غنی در علوم پایه محروم شود، در حوزه صنایع به کجا خواهد رسید؟! علوم پایه و مهندسی در همه دنیا از مبانی اصلی پیشرفت محسوب میشوند. گفته میشود که اگر میخواهید جایی را زمین بزنید، علوم پایه و مهندسیاش را بگیرید. آدرس غلط بدهید که علوم پایه و مهندسی به درد نمیخورد.
اشتغال مسئله امروز کشور است. به نظر میرسد وزارت علوم برای امروز کشور تصمیم را گرفته است. به نظر شما، با حذف رشتههای بدون اشتغال، مشکل بیکاری کشور تا ۱۰ سال آینده حل میشود؟
جواب: مشکلی که وجود دارد این است که آمار بیکاری در برخی رشتهها، دادهمبنا و دقیق نیست. بلکه بر اساس برداشت شخصی است. اگر دادهمبنا باشد قابلیت در اختیار گذاشتن دارد؛ اما توجهی به مطالبه دانشگاه آزاد برای دسترسی به این آمار نشد. علوم پایه در تحصیلات تکمیلی اشتغال دارد و این تصور فارغالتحصیلان آن بیکار هستند، اشتباه است. دنیا خواهان افرادی است که در رشته فوتونیک یا فیزیک کوانتوم تحصیل کردهاند.
وزارت علوم برخی رشته-محلهای کارشناسی ارشد را حذف کرده است؛ در حالی که آمارهای موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی نشان میدهد با افزایش میزان تحصیلات، میزان اشتغال افزایش پیدا میکند. چرا حذف رشتهها از دوره کارشناسی ارشد شروع شد، در حالی که باید از دوره کارشناسی آغاز میشد؟
وزارت علوم باید بداند که اقداماتش به عنوان سیاستگذار و راهبر در حوزه آموزش عالی، فقط به همین بازه زمانی خلاصه نمیشود و بخشی از این آثار و پیامدها تاثیر بلندمدت دارند.
پیکربندی آموزش عالی در ایران ایراد دارد و با پیرامون خودش همخوان نیست. رهبری فرمود که مقاله خوب است؛ اصل را بر حل مسئله بگذارید؛ اما هنوز شرط کفایت دستاورد در دوره دکتری داشتن ۲ مقاله ISI است. تاکید بر مقاله ISI یعنی استاد متخصص ایرانی نمیتواند تشخیص دهد که یک دانشجو کفایت دستاورد دارد یا نه و مجلات خارجی باید نخبه بودن فرد را تایید کنند. جای خودباوری و توجه به ظرفیتهای کشور در آموزش عالی خالی است.
آموزش عالی سفرهای است که برای بچههایمان پهن میکنیم و چهار سال از عمرشان را در آن سپری خواهند کرد. خداوند میفرماید انسان باید به غذای خود نگاه کند. رشتههای دانشگاهی و محتوای آموزشی غذاهایی هستند که برای آیندهسازان این سرزمین فراهم شده است. افرادی که به تعبیر رهبری چله دوم انقلاب را به دوش خواهند کشید و تمدنسازی میکنند.
چند سال پیش عدهای از شهر سیب و سوران استان سیستان و بلوچستان به تهران آمدند و از دانشگاه آزاد خواستند که در آن منطقه واحد دانشگاهی تاسیس کند. این افراد حاضر بودند ساختمان شورای شهر را در اختیار دانشگاه قرار دهند. دخترانی که در استانهای با پراکندگی بالا زندگی میکنند، نمیتوانند آموزش ببینند چون خانوادهها به دلیل زیاد بودن مسافت خانه تا دانشگاه اعتماد نمیکنند. به همین دلیل، حضور دانشگاه آزاد مطالبه خود مردم است. دانشگاه آزاد وظیفه خود میداند که در کنار مردم باشد و به تناسب اقتضا و ظرفیتش، با کیفیتترین آموزشها را در اختیار مردم قرار دهد.
اجرا نشدن اسناد بالادستی یکی از دغدغههای جدی دانشگاه آزاد است. به همین دلیل، دانشگاه آزاد در این راستا ماموریتی که از سوی مقام معظم رهبری به دانشگاه داده شد، اقدام به تدوین «سند تحول دانشگاه آزاد اسلامی» کرد. این سند بر اساس اسناد بالادستی و همچنین مقتضیات دانشگاه آزاد به صورت ویژه بازبینی شد.
دانشگاه آزاد چه راهکاری در راستای تحقق آمایش آموزش عالی دارد؟
جواب: این موضوع دغدغه چندین ساله ما در دانشگاه آزاد است. در گام اول سعی کردیم به صورت دادهمبنا، آمار جمعآوری کرده و اطلس آمایش تدوین کنیم. پس از سه سال، داشبورد مدیریتی سامانه آموزشی دانشگاه آزاد نهایی شد. در این مسیر، داده خلق نکردیم بلکه دادههای آماری موجود در درون و بیرون دانشگاه را به کار گرفته و تحلیل کردیم.
آمایش بیرونی شامل آزمایش سرزمینی مانند تولید ناخالص داخلی در اقتصاد و وضعیت جمعیت شناختی و نرخ فقر در جامعهشناسی است. تحقق آمایش آموزش عالی نیازمند بسیج همه نیروها، افزایش ظرفیت تحصیلات تکمیلی و فراهم کردن زیرساختهای دانشی است. وقتی به حد مطلوب رسیدیم، سرریز آن وارد فناوریهای سخت مانند صنایع و فناوریهای نرم مانند جامعه میشود.
آمایش آموزش عالی نیازمند منطقهبندی در کشور است. در این راستا، وزارت بهداشت حدود ۸ سال پیش با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی با تقسیم استانهای کشور به ۱۰ منطقه، آمایش خود را بر این اساس تدوین کرد.
وزارت علوم در همان زمان به پیروی از این تصمیم، همین ۱۰ منطقه را انتخاب کرد؛ اما حدود یک سال بعد منصرف شد و مناطق را شامل ۳۱ استان دانست. باید گزارش عملکرد وزارت علوم از ۹۶ تا ۱۴۰۲ گرفته شود تا نتیجه این منطقهبندی در پیشبرد اهداف وزارت علوم بررسی شود.
دانشگاه آزاد سال ۱۴۰۰ آمایش را شروع کرد. در همان ابتدا متوجه شدیم ۳۱ منطقه کافی نیست. چرا که برخی استانها شرایط اقلیمی متفاتی دارند. مثلاً جنوب استان هرمزگان دریا است، شمال آن کشاورزی است و همچنین جزایر قشم و کیش به دلیل منطقه آزاد بودن، کارکرد کاملا متفاوتی دارند. اگر این استان یک منطقه باشد، نمیتوان همه آن وجوه را مدیریت کرد. پس باید تقسیمبندی تغییر کند و ناحیهبندی جایگزین آن شود. در این راستا، ۸۱ ناحیه در کشور تعریف شد.
دانشگاه آزاد در راستای آمایش، ایجاد نظام حکمرانی داده مبنا را در پیش گرفت. منظور از آمایش، پایهگذاری یک نظام حکمرانی داده مبنا در حوزه آموزش عالی یا هر حوزه دیگری است. آمایش بدون عدد و رقم بیمعناست. به نظر من در تصمیمات چند ماه اخیر وزارت علوم، جای عدد و رقم خالی است. حتی وقتی اشتغال را معیار قرار میدهند، عدد و رقم واقعی و دقیق در گستره کشور ندارند. به نظر میرسد، عدهای دور هم مینشینند و حدس میزنند که یک رشته اشتغال دارد یا نه.
دانشگاه آزاد با توجه به ۱۵ شاخص در ناحیهبندی خودش، سه ماموریت برای نواحی تعریف کرد که شامل؛ نخست علمی، پژوهشی و حل مسئله، دوم علمی، فناوری و حل مسئله و سوم علمی، مهارتی و حل مسئله میشود. ماموریت نخست نیازمند، پژوهشهای عمیق و کاربردی است که لازمه آن توسعه تحصیلات تکمیلی در آن ناحیه بر اساس مسائل ملی و بینالمللی است. اولویت ماموریت دوم شناسایی مشکلات و استفاده از ظرفیت واحد دانشگاهی برای حل مسائل صنایع مستقر در آن ناحیه است. ماموریت سوم این است که آموزش دانشجویان با توجه به نیازهای صنایع بومی ناحیه تدوین شود. ۸۰ درصد دانشجویان دانشگاه آزاد، بومی هستند و اگر آموزش این افراد متناسب با صنایع بومی باشد، هم اشتغال فرد تضمین خواهد شد و هم صنعت ارتقا پیدا میکند.
وزارت علوم در تهران نباید برای برنامه آموزشی دانشگاههای کل کشور تصمیمگیری کند. روش و محتوای آموزشی میتواند برای نقاط مختلف کشور به اقتضای صنایع آن منطقه متفاوت باشد. برای مثال محتوای آموزشی مهندسی صنایع غذایی در شمال کشور باید متفاوت از غرب یا جنوب کشور باشد.
یکی از انتقادات به وزارت علوم این است که برای آمایش، کارگروه استانی تعریف میکند و اختیار راهبری آموزش عالی را به دست استاندار و روسای دانشگاههای منطقه میدهد. در نتیجه ضریب تاثیرپذیری از شرایط اجتماعی مانند نمایندهها را بالا میبرید. از طرف دیگر، آییننامه اخیر در حوزه برنامهریزی درسی، در وزارتخانه تدوین شده است. اینکه وزارت علوم ۱۰۰ درصد تعیین کننده باشد، اشتباه است. این نحوه تصمیمگیری، میتواند نظام آموزش عالی را زمین بزند.
اگر وزارت علوم دادههای پایه دقیق و درستی داشته باشد، میتواند همه دانشگاههای کشور را راهبری کند؛ اما اگر دادههای پایه اشتباه باشند، ممکن است کسی به این نتیجه برسد که باید در سیستان، جنگل و منابع چوب داشته باشیم. آمایش باید بر اساس واقعیتهای موجود و بایدهایی که در سند ملی آمایش آمده است، تحقق پیدا کند. برای مثال با در نظر گرفتن بافت صنایع و کارکردهای منطقه چابهار و مکران مانند مرز دریایی و شرایط اقلیمی خاص، باید برای ۱۰ سال آینده آن برنامهریزی کنیم. این مسیر کاملا روشن است. چون بر اساس دادهمبنا است و نظرات فردی دخالتی در آن ندارد.
در گام سوم سطح عملکردی هر ناحیه مشخص شده و محورهای سهگانهای شامل منطقهای، ملی یا بینالمللی برای نواحی تعریف شد. به طوری که شاخصهایی برای سطح عملکردی واحدهای دانشگاهی تعیین شد. هماکنون در کشور ۸۱ ناحیه با ماموریت و سطح عملکرد مشخص، تعریف شده است. در گام بعدی به باز مهندسی و توزیع متوازن همه ظرفیتها اعم از رشتهها و زیرساخت واحدهای دانشگاهی بر اساس آمایش توجه شد.
دانشگاه آزاد حدود ۲۰ هزار رشته-محل در کشور دارد. اقبال اجتماعی و مطلوبیت آمایشی به عنوان دو شاخص برای ارزیابی رشته-محلها در نظرگرفته شد. منظور از اقبال اجتماعی این است که مردم یک رشته را دوست دارند و منظور از مطلوبیت آمایشی هم این است که آن رشته اقتضای منطقه است. این دو شاخص همیشه همسو با هم نیستند.
تصور کنید نموداری ترسیم شود که محور افقی آن نمودار اقبال اجتماعی و محور عمومی آن، مطلوبیت آمایشی باشد. با این توصیف رشته-محلها به چهار دسته تقسیم میشوند. رشته-محلهایی که هم اقبال اجتماعی دارند و هم مطلوبیت آمایشی، آبی رنگ هستند. نقطه آمال دانشگاه این است که رنگ همه رشته-محلهایش، آبی باشد.
برخی رشته-محلها اقبال اجتماعی دارند؛ اما مطلوبیت آمایشی ندارند، مانند حقوق که اقبال اجتماعی دارد؛ اما در بسیاری از مناطق کشور مطلوبیت آمایشی ندارد. حذف این رشته-محل راهکار مناسبی نیست. ابتدا باید مهارتهای این رشته را با توجه به نیازهای آن منطقه بازتعریف کنیم. مثلا اگر در آن منطقه صنعت نساجی وجود دارد، دانشجویان حقوق متناسب با نیازهای صنعت نساجی آموزش ببینند.
رشتهها باید فعال و پویا بوده و به تناسب شرایط رصد و به روز شوند. به طوری که اگر ظرفیت این صنعت تمام شد، نیازهای دیگری شناسایی شود. دادهمبنا بودن تنها راهی است که میتواند بین دانشگاه و محیط خارج دانشگاه تعامل ایجاد کند. آموزش عالی با مرزهای مبهم و خاکستری مدیریت نمیشود.
برخی دیگر از رشته-محلها، مطلوبیت آمایشی دارند؛ اما اقبال اجتماعی ندارند، مانند برخی از رشتههای فنی-مهندسی و علوم پایه که نتوانستهایم کاربست درستی برای آنها تعریف کنیم و در اشتغال به مشکل خوردهاند. این رشتهها مطلوبیت آمایشی دارند؛ اما کسی رغبتی به انتخاب آنها ندارد. گروه دیگری از رشته-محلها، نه مطلوبیت آمایشی و نه اقبال اجتماعی دارند. باید توجه کرد که منطقه در مطلوبیت آمایشی مهم است. به همین دلیل، میتوان با جابهجا کردن یک رشته از یک ناحیه به ناحیه دیگر، مطلوبیت آمایشی ایجاد کرد. به تبع مطلوبیت آمایشی، جذابیت هم ایجاد خواهد شد چون اشتغال هم ایجاد میشود. در نتیجه، حذف رشته حتی در رشته-محلهای قرمز هم اولویت اول نیست. اگر همه راهها را رفتیم و به نتیجه نرسیدیم، میتوانیم تصمیم بگیریم که رشته را حذف کنیم.
به نظر شما اقدام وزارت علوم برای حذف برخی کدرشته_محلها چه نکات منفی دارد؟
تصمیم وزارت علوم برای حذف رشته، تصمیمی شتابزده بود و به تامل بیشتری نیاز داشت. یکی دیگر از انتقادات به وزارت علوم این است که حذف رشتههای دانشگاه آزاد را در اولویت قرار داد، درحالی که بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی آموزش عالی رایگان باید تا حد خودکفایی در دسترس باشد. به همین دلیل، اولویت حذف رشته دانشگاههای دولتی هستند که با هزینه بیتالمال اداره میشوند. برای مثال اگر ظرفیت رشته فیزیک ماده چگال در تهران کمتر از ۴۰ درصد پُر میشود، دانشگاه دولتی باید این رشته را حذف کند، نه دانشگاه آزاد.
ممکن است دانشگاه آزاد رشتهای داشته باشد که به درد هیچکس نخورد؛ اما مردم دوست داشته باشند پول بدهند و در این رشته درس بخوانند، چه ایرادی دارد؟! ما نباید به جای مردم فکر کنیم. به نظر من، دانشگاههای غیردولتی در آخرین اولویت برای بازبینی هستند. دانشگاه آزاد قطعا پاسخگوی عملکرد خود است.
بر اساس بررسیها، حدود ۱۵ درصد رشتهها در وضعیت آبی قرار دارند، یعنی هم اقبال اجتماعی دارند و هم مطلوبیت آمایشی. از طرف دیگر، حدود ۷۰ درصد رشتهها اقبال اجتماعی کم یا متوسط دارند. اگر تصمیم به حذف این رشتهها گرفته شود، باید برای کارمند و هیئت علمی آنها فکری کرد. به همین دلیل، بهتر است که در گام نخست محتوای آموزش این رشتهها بر اساس صنایع بومی منطقه بازنگری شود و پس از مهلتی چند ساله برای حذف آنها تصمیمگیری شود. وزارت علوم بدون گذراندن هیچ کدام از این مراحل، برای حذف رشتهها تصمیم گرفته است. آموزش عالی باید به عنوان مغز متفکر و پیشران توسعه در کشور، ذائقه مردم را به سمت درست اصلاح کند.
سند تحول دانشگاه آزاد بر اساس آمایش و ماموریتگرایی تدوین شده است. رونمایی از سامانه آمایش دانشگاه آزاد اسلامی با هدف پالایش و جمعآوری دادهها انجام شد. این سامانه حاصل چندین سال کار گسترده برای یافتن آمارهایی است که توسط مراجع رسمی تهیه شده بودند. ظرفیتهای درون دانشگاه در قالب آمایش درون دانشگاه و ظرفیتهای بیرون دانشگاه در قالب آمایش بیرون دانشگاه دو وجه اصلی این سامانه هستند. وضعیت اجتماعی، جمعیت شناختی، اشتغال، نرخ فقر و GDP از شاخصههایی بودند که در آمایش بیرون دانشگاه مورد بررسی قرار گرفتند.
نظام حکمرانی داده مبنا، عهدی بین ما و همه استانها برای برنامهریزی توسعه شد. به این معنا که اگر حذف یا افزودن رشتهها، جذب یا تعدیل اعضای هیئت علمی و توسعه دانشگاه باید بر اساس ماموریت آن انجام شود. دانشگاه آزاد اسلامی یک شبکه یکپارچه و به هم پیوسته است و در این سالهای اخیر هم موضوع به صورت جدیتری محقق شده است. بر این اساس، ماموریت هر ناحیه مشخص شده است و در صورت نیاز ممکن است از ظرفیت یک ناحیه مانند زیرساخت آزمایشگاهی یا اعضای هیئت علمی برای پیشبرد ماموریت ناحیهای دیگر استفاده شود.
یکی دیگر از مزایای ناحیهبندی این است که نقش مهمی در رشته و محتوای آموزشی آنها در راستای افزایش دانش تخصصی و دانش مهارتی دانشجو دارد. در نتیجه، فارغالتحصیلان فرصتهای بیشتری برای اشتغال دارند و به تبع آن، رضایتمندی جامعه از آموزش عالی افزایش پیدا میکند.
چرا دانشگاه آزاد به سراغ شاخصهای اقبال اجتماعی و مطلوبیت آمایشی رفت؟
دو شاخص اقبال اجتماعی و مطلوبیت آمایشی در راستای ماموریتگرایی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. شاخصی مانند ثبتنام به عنوان یکی از معیارهای اقبال اجتماعی در نظرگرفته شد.
حدود ۱۵ درصد رشتهها به لحاظ اقبال اجتماعی در شرایط عالی قرار دارند و حدود ۱۳ درصد در شرایط خوب، مابقی رشتهها یا اقبال اجتماعی متوسط دارند یا کم. در شاخص مطلوبیت آمایشی، شرایط ۱۰ درصد رشتهها عالی، ۲۷ درصد خوب و بیش از ۵۰ درصد رشته-محلهای کل کشور مطلوبیت آمایشی را به صورت متوسط یا کم داشتند.
دانشگاه آزاد تلاش کرد با طرح پویش مشکل اشتغال فارغالتحصیلان را حل کند. بیش از ۵۶ هزار دانشجوی کارشناسی در سه سال اخیر در این طرح شرکت کردهاند. این دانشجویان همزمان با فراگیری دانش تخصصی در دانشگاه، ۲ تا سه روز در هفته برای افزایش دانش مهارتیشان در صنایع مشغول میشدند. قطعاً دانشجویی که اینگونه آموزش میبیند، پس از فارغ التحصیلی با درصد بالایی به اشتغال خواهد رسید.
طرحهای تحولی در دانشگاه آزاد اسلامی در سالهای اخیر به صورت جدی به دنبال حل مسئله بودهاند. اولویت اول دانشگاه آزاد، حل مسئله و اولویت دوم ارائه مقاله پژوهشی بود. دو شاخص اقبال اجتماعی و مطلوبیت آمایشی برای همه رشته-محلها با این هدف تعریف شد. جذابیت اجتماعی اگر با مطلوبیت آمایشی همراه باشد به مطلوبیت اقتضایی میرسیم. بررسیهای دانشگاه آزاد به این نتیجه رسید که حدوداً ۱۰ درصد رشته-محلها در کشور مطلوبیت اقتضایی دارند. از طرف دیگر، ۷۰ درصد رشتهها یا نیاز به بررسی دارند یا غیر پویا هستند و برای هر کدام باید دستورالعمل خودش را بنویسیم و جلو ببریم.
هماکنون نقشه مطلوبیت آمایشی و اقبال اجتماعی در کشور کشیده شده است. پس از ترسیم وضع موجود، تعیین وضع مطلوب است. سند ملی آمایش به تعیین وضع مطلوب کمک خواهد کرد. این سند افقی ۲۵ ساله ترسیم کرده است؛ اما دانشگاه آزاد بر اساس سند ملی آمایش افقی ۱۰ ساله تعیین کرد. در نهایت به نسخهای با ۱۸ محور اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی، صنعت، معدن، ساختمان و ... رسیدیم. برای هر شهری با استفاده از معیارهای کمی شده، نسخهای تعریف شد.
سپس وضع موجود را با این محورها تقاطع دادیم و به این نتیجه رسیدیم که حدوداً ۱۸ درصد ظرفیت رشته-محلها در کل کشور انطباق دارد. این رشته-محلها باید حفظ و همافزا شوند تا هماهنگی بیشتری با نیازهای منطقه داشته باشند. حدود ۳۰ درصد رشتهها انطباق متوسط دارند؛ اما حدود ۵۰ درصد یا کم انطباق هستند یا اصلاً انطباقی ندارند.
دانشگاه آزاد به این جمعبندی رسید که بر اساس نظام ماموریتگرای آمایشمحور اگر یک رشته-محل مطلوبیت اقتضایی داشته باشد، حتی اگر انطباق متوسط هم داشته باشد، لازم است حفظ شود. در مورد سایر رشته-محلها میتوان فرصتی ۴ تا ۵ ساله داد و هر سال تغییراتی ایجاد کرد تا به مطلوبیت اقتضایی برسند. در برخی رشته-محلها مطلوبیت اقتضایی وجود دارد؛ اما انطباق وجود ندارد. به این رشتهها هم باید فرصت داد تا پس از اعمال تغییراتی دوباره ارزیابی شوند و در صورتی که همچنان غیرپویا باشند، حذف شوند.
ارزیابی رشتهها و محتوای آموزشی در قالب طرحریزی حکمرانی دادهمبنا در کل کشور ارزیابی شد. حدود ۱۰ درصد رشتهها شرایط پویایی را دارند، ۲۰ درصد از رشتهمحلها در وضعیت بحرانی هستند و باید جابجا شوند.
دانشگاه آزاد برنامهریزی جدی دارد که برای تحول در کمیت و کیفیت آموزش عالی مبتنی بر داده برنامهریزی کند. انتظارمان از وزارت علوم این است که این روش را ببینند و این نگاه دادهمبنا را جدیتر بگیرد. چرا که اگر تصمیمات در حوزه آموزش عالی مبتنی بر تحلیل درست و دقیق نباشد، پیامدهای فاجعه باری خواهد داشت. حذف رشته-محلهای علوم پایه یکی از این مصادیق است.
انتهای پیام/
عاطفه نظارتیزاده کد خبر: 1226416 برچسبها دانشگاه آزاد اسلامی