از شاعر خجالتی تا رانت رسانهای
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۱۱۹۶۲
اکبر اکسیر در عین حال که میگوید افرادی که با رانت رسانهای مشهور میشوند ماندگار نمیشوند اظهار میکند: خجالتی بودن یا بیتوجه بودن شاعران نسبت به رسانهها، یک ضایعه اسفناک برای آنها خواهد داشت که آن گذشت سن شعور شعری و در عزلت و انزوا ماندن شاعر است.
این شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره رسانهدار بودن یک طیف خاص از شاعران و در مقابل آن رسانه نداشتن شاعرانی دیگر که باعث کمرنگ شدن آنها میشود، اظهار کرد: اصولا اگر هر تولید هنری به مذاق مخاطب خوش بیاید، هر طور که باشد خودش را مطرح میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: ما در طول این سالها افراد اینچنینی را دیدهایم که از رانت مطبوعاتی یا رانت رسانهای استفاده کردهاند یا در صداوسیما یک تریبون خاص داشتهاند و به شهرت رسیدهاند یا در سایتهای اینترنتی اغلب شاهد بروز یکشبه چنین انسانهایی هستیم. ولی آن هنرمندی که از اول در صراط مستقیم یادگیری و آموزش و تولید آثار است و بنا به تقاضای مخاطب دارد به تولیدات خود ادامه میدهد و از اساس و بنیان محکمی برخوردار است، این انسانها هرچند دیر اما یک روز به هدف عالی خود خواهند رسید و نامی ماندگار در تاریخ هنری و ادبی سرزمین خود خواهند داشت. ما به انسانهای اینچنینی نیاز بسیار فراوانی داریم.
اکسیر با اشاره به اینکه "من حق را به کسانی هم میدهم که میگویند تا شاعر یک رسانه را درگیر خود نکند و شب و روز با مطبوعات همکاری نکند و خودش را در محافل نشان ندهد، هرگز کارش دیده نخواهد شد" گفت: مطبوعات، نشریات و رسانههای ما اغلب در دست کسانی است که به دوستان خودشان و اعضای انجمن و محفل خودشان بها میدهند و این افراد را در آنجا بزرگ میکنند. من در طول سالها شاعرانی را در روستاهای لرستان، بوشهر، بندرعباس و آذربایجان دیدهام که بدون راهنما، بدون اینکه شعری از آنها به چاپ رسیده باشد و بدون اینکه کتابی داشته باشند، صاحب آثار بسیار محکم و دلپذیری هستند و همیشه افسوس میخوردم که چرا این شاعران و هنرمندان دستشان به جایی بند نیست و کسی نیست اینها را کشف کند. در استان خودمان بیژن نجدی از این انسانها بود. بیژن نجدی را تا زمانی که شمس لنگرودی معرفی کند و اولین کتابش «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» در انتشارات مرکز به چاپ برسد، هیچکس نمیشناخت. در حالی که او معلم فرهیخته ریاضی، نویسندهای بسیار خوب، شاعری بسیار سادهگوی و دلانگیز بود که به چشمها نمیآمد و با معرفی او توسط شمس لنگرودی، طلوع یک ستاره را در کهکشان ادبی خودمان شاهد بودیم.
این شاعر طنزپرداز سپس با بیان اینکه "من سالها در گوشه شهرستان شعر میگفتم" اظهار کرد: شروع شعرهای جدید من با نام «ملیحه» شکفتگی خاصی به طنزهای من داد که اصلا وقتی دیدم در عرض دهه ۸۰ ملیحه از من معروفتر شده است، تعجب کردم. همه اینها نشانگر این است که یک اثر هنری چه شعر و چه هنرهای دیگر اگر جوهره هنری داشته باشد، به قول سهراب سپهری «فتح یک قرن به دست یک شعر» اتفاق میافتد.
شاعر مجموعه «در سوگ سپیداران» درباره اهمیت نقش رسانهها در مطرح شدن شاعران و آثارشان در جامعه گفت: امکان دارد من شاعر بسیار خوبی باشم و شعرهای بسیار خوبی هم داشته باشم اما اگر با مطبوعات، رسانهها و سایتهای ادبی همکاری نداشته باشم و کارهایم را در آنجا به سمع و نظر مردم نرسانم هیچ وقت جامعه از من شناختی نخواهد داشت و من هم پیشرفتی نخواهم داشت، اما همزمان با اینکه من شعرهای خوب دارم اگر بتوانم آنها را به دست مخاطبان هم برسانم، شهرت و محبوبیت خاصی به سمت من خواهد آمد. البته شاید کسی مثل اکبر اکسیر که با کلمه «ملیحه» معروف شد نباشد و شاعران شاید خجالتی باشند، چون همیشه ما شهرستانیها در گوشه شهرستان کمبود خاصی داریم که هیچ وقت آن اعتماد به نفس مورد نظر را نداریم و رویمان نمیشود شعری را به روزنامهای بفرستیم و بگوییم درباره آن نظری بدهند و اگر خوب است آن را چاپ کنند. در حالی که باید صفحه به صفحه مطبوعات را گشت، رسانه به رسانه رفت، حتی به خبرگزاریها زنگ زد؛ شاعر باید کارهایش را به رسانهها بفرستد چون در آنجا کارشناسانی هستند که امکان پخش این شعرها را دارند. پس خجالتی بودن یا کمکار بودن یا بیتوجه بودن به رسانهها یک ضایعه اسفناک برای شاعران خواهد داشت که آن گذشت سن شعور شعری و در عزلت و انزوا ماندن شاعر است. من به تمام شاعرانی که حتی اگر رویشان نمیشود به رسانهها زنگ بزنند میگویم از دوستانشان بخواهند شمارهشان را در اختیار رسانهها بگذارند تا بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
اکبر اکسیر درباره وضعیت صفحات ادبی رسانهها و مطبوعات نیز با بیان اینکه مطبوعات ما صفحات ثابتی برای شعر و ادبیات ندارند، بیان کرد: صفحات ادبیات و شعر همیشه در اختیار سازمانها و آگهیها بوده و هر جا آگهیهای کارخانههای بزرگ نبوده است، به سراغ مسائل شعر و ادبیات رفتهاند. صفحات شعر و ادبیات برای مطبوعات مثل لاستیک چرخ پنجم و زاپاس شده است که اگر مثلا فلان شرکت بزرگ یا دولتی آگهی نداده است مطبوعات به مسئول صفحه ادبیاتشان میگویند که فورا صفحه را آماده کند. من بارها مصاحبههایی کردهام که قرار بوده فردای آن روز در یک صفحه تمامقد چاپ شود. وقتی با شوق و ذوق عظیمی فردایش به دکه روزنامهفروشی رفته و آن صفحه از روزنامه را باز کردهام، تبلیغات فلان شرکت را دیدهام. این است که همیشه دیوار شاعر یا هنرمند کوتاهتر است. اگر صفحات ادبی ثابت باشند و نشریات ما بتوانند نیازهای مادیشان را از جای دیگری برطرف کنند و آگهینامه نباشند، میتوانند در گسترش شعر و معرفی شاعر نقش موثری داشته باشند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: اکبر اکسیر روز خبرنگار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۱۱۹۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هوش مصنوعی دوربینها را شاعر کرد!
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از اینترستینگ اینجینرینگ، جدیدترین نوآوری هوش مصنوعی ویژه هنرمندان و شاعران است، کسانی که عاشق کلام نوشتاری هستند. این دستگاه مجهز به هوش مصنوعی که «دوربین شعر» نام گرفته، تصاویر را به شعر تبدیل میکند.
در حال حاضر به نظر میرسد هیچ پایانی برای نوآوری در فضای هوش مصنوعی وجود ندارد. هوش مصنوعی اکنون میتواند تصاویر را به گفتگو و شعر و آواز تبدیل کند، اقدامات آینده انسان را پیشبینی کند، در مسابقات هوش مصنوعی رقابت و قضاوت کند.
دوربین شعر (Poetry Camera) یک پروژه منبع باز است که فناوری را با استعداد هنری ادغام میکند و نتیجه آن خلاقیتی است که از مرزهای آفرینش هنری و ادبی در هر دو حوزه عکس و ادبیات فراتر میرود.
دوربین شعر از نظر ظاهری شبیه یک دوربین معمولی پولاروید است، اما به جای عکس گرفتن، ورودی بصری خود را به شعرهای خاطره انگیز تبدیل میکند.
این دستگاه مجهز به کامپیوتر تک بُرد و ارزانقیمت رسپبری پای (Raspberry Pi) است و از مدل جیپیتی-4 بهره میگیرد که نشاندهندۀ همگرایی سختافزاری و هوش مصنوعی است.
رسپبری پای تصاویر گرفتهشده را پردازش و دادههای بصری را استخراج میکند که سپس به مؤلفه هوش مصنوعی منتقل میشود. این ماژول هوش مصنوعی جنبههای مختلف عکس، از جمله رنگها، الگوها، عناصر مهم و حتی احساسات اصلی منتقلشده را تجزیه و تحلیل میکند.
به گفته سازندگان، این دوربین بیش از یک قالب شعر ارائه میدهد و کاربران میتوانند طیف وسیعی از قالبهای شعری از جمله غزل، هایکو یا شعر سپید را انتخاب کنند.
این دوربین در ابتدا یک پروژه هنری بود و بر اساس علاقه شخصی دو طراح علاقهمند به فناوری ساخته شد ولی حالل با توجه به استقبال مخاطبان، قرار است در آینده نزدیک تجاریسازی شود.
انتهای پیام/
نازنین احسانی طباطبایی