گفتگوی اختصاصی / این مرد کرجی می گوید اعدامم کنید! / گناه نابخشوده او چیست؟ + عکس
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۱۳۲۶۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ظهر ۲۵ تیرماه سال جاری بود، مرد جوان که با خودروی پرایدش در منطقه محمدشهر کرج مسافرکشی میکرد جلوی یک کیوسک روزنامه فروشی توقف کرد و در حالیکه خودرویش روشن بود از پراید پیاده شد و برای خرید به سمت دکه روزنامه فروشی رفت که ناگهان مرد جوانی خودش را به پشت فرمان خودروی پراید رساند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صاحب ماشین با دیدن این صحنه شوکه شد و تنها کاری که میتوانست انجام دهد این بود که جلوی خورویش بایستد و مانع دزدیده شدن آن شود، اما دزد جوان که خودور را به حرکت در آورده بود با تغییر مسیر توانست از صاحب خودرو عبور کند.
صاحب خودرو در این مرحله با توجه به اینکه شیشه خودرو پایین بود خودش را به در پراید آویزان کرد و دزد جوان به مسیرش ادامه داد تا اینکه پس از لحظاتی خودرو با جدول کنار خیابان تصادف کرد و صاحب خودرو روی زمین افتاد و دزد جوان توانست فرار کند و پراید را به سرقت برد.
اهالی محل به کمک صاحب پراید رفتند، اما او به سختی نفس میکشید و امدادگران اورژانس در تماس مردمی پای در محل گذاشتند و این مرد جوان را به بیمارستان منتقل کردند و تیمی از ماموران پلیس برای دستگیری دزد پراید وارد عمل شدند.
تحقیقات پلیسی ادامه داشت و خودروی پراید سرقتی جلوی یک پارکینگ خانه به صورت رها شده و در حالیکه سوئیچ روی آن بود پیدا شد، ولی در همین لحظه خبر رسید که صاحب پراید به خاطرخونریزی داخلی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شده است.
دستگیری قاتل
همین کافی بود تا با جنایی شدن این پرونده سرقت، تیمی از ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی کرج برای دستگیری عامل این سرقت مرگبار وارد عمل شوند.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات به محل سرقت رفته و با بررسی دوربینهای مداربسته توانستند دزد جوان را که یکی از سارقان سابقهدار است شناسایی کردند و برای دستگیری وی به خانه برادرش که بیماری روانی داشت رفته و منتظر ماندند تا اینکه اسد برای دیدن برادرش پای در خانه گذاشت که از سوی ماموران دستگیر شد.
اسد شوکه شده بود، چون خودروی سرقتی را در کنار خیابان رها کرده بود و هیچ سرقتی انجام نداده بود و نمیدانست چه اتفاقی برای صاحب پراید افتاده تا اینکه در پلیس آگاهی کرج شنید که صاحب خودرو در ماجرای تعقیب و گریز به کام مرگ فرو رفته است.
اعدامم کنید
اسد ۳۵ ساله که یک سابقه سرقت دارد از اینکه یک نفر را به قتل رسانده هنوز شوکه است و باور نمیکند و میخواهد هر چه زودتر حکم صادر و اجرا کند تا از این عذاب وجدان رهایی پیدا کند.
پسر جوان که همه زندگیاش مادرش است ادعا میکند یک لحظه برای فرار از فشار اقتصادی و مشکلات به سمت مواد رفتم و نمیدانم چرا خودروی مرد جوان را به سرقت بردم.
سابقه داری؟
بله، بخاطر سرقت ۳ سال زندان بودم.
اعتیاد داری؟
نزدیک به ۲ سال بود که مواد مصرف نمیکردم، اما یک لغزش کوچک باعث شد تا در برابر اتهام قتل قرار گیرم.
چند سال اعتیاد داشتی؟
سال ۹۱ بود که ۲ سال از فوت پدرم میگذشت و خیلی افسرده بودم تا اینکه یک روز به دنبال یکی از دوستانم رفتم و گفت همسرش به سفر رفته ودر مسیر بودیم که یک خانم که از قبل میشناخت سوار خودرو کرد و داخل ماشین درباره فندک و یکسری اسمهای عجیب حرف میزدند تا اینکه به خانه رسیدیم، دوستم و دختر جوان با هم شروع به کشیدن مواد کردند که به آنها گفتم چه کار میکنید که دوستم به من تعارف زد و من هم کشیدم.
چرا جواب منفی به تعارفش ندادی؟
نمیدانستم مواد مخدر است که بعد از آن وقتی فهمیدم با دوستم درگیر شدم که ادعا کرد اعتیاد ندارد، اما ماهی یکبار به هفتهای و کم کم هر روز مصرف کردم تا اینکه دیدم معتاد شدم.
خانوادهات خبر داشتند؟
نه، حتی مادرم وقتی از چشمانم میفهمیدم که خلاف کردم به اتاق میرفتم و خودم را لعنت میکردم که چرا این کار را کردم، حتی شاید باور نکنید، چون خجالت میکشیدم مصرف کنم به همین خاطر به تنهایی این کار را میکردم و کنترلش را از دست داده بودم.
چرا بعد از ۲ سال دوباره رفتی به سراغ مواد؟
خسته شده بودم، مشکلات اقتصادی افکارم را دگرگون کرده بود و تصمیم گرفتم یک بار دیگر شیشه بکشم تا فاز دیگری بگیرم و آرام شوم، اما بدتر شد.
چه فازی گرفتی؟
فاز که بهانه است، فکر میکنید ذهنتان باز شده و برای مشکلات راه حل پیدا میکنید، اما وقتی کشیدم، چون لغزش پیدا کرده بودم عذاب وجدان داشتم به همین خاطر از خانه خارج شدم تا مادرم مرا نبیند.
مشکلات اقتصادی؟
یک زمانی برای خودم شغلی داشتم، اما وقتی به زندان رفتم از کار بیکار شدم و بعد از آزادی برای تامین هزینهها کارگری کردم، اما حقم را خوردند و پول نمیدادند و مشکلات هر روز بیشتر میشد، برادرم که بیمار روانی دارد هزینه خودش و فرزندش را باید میپرداختم، صاحبخانه گفته بود که باید از آنجا بلند شویم، اما پول نداشتیم که خانه جدیدی بگیریم، باور کنید با ۵ میلیون تومان یک اتاق کوچک میدادند که من و مادرم نمیتوانستیم داخل آن اتاق بخوابیم، اما باز حاضر بودم این کار را بکنم و همه این کارها و بی پولی روی من فشار آورد که دوباره به سراغ مواد رفتم.
برادران دیگرت کمک نکردند؟
مغرور بودم و شاید به کسی کمک میکردم، اما از کسی کمک نمیگرفتم و برادرم و همه مردم، خودشان درگیریهای زندگی خودشان را دارند.
بخاطر پول آدم کشتی؟
نه، ۱۰۰ میلیارد هم بدهند حاضر نیستم خون از بینی کسی بریزد.
پس روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
وقتی شیشه کشیدم، ناراحت بودم و، چون نمیخواستم مادرم متوجه شود از خانه خارج شدم و به سمت کیوسک روزنامه فروشی رفتم تا سیگار بخرم که دیدم خودروی پراید روشن است و صاحبش نزدیک او نیست که در یک لحظه و بدون اینکه نیتی برای سرقت داشته باشم پشت فرمان پراید نشستم و شروع به حرکت کردم که در این لحظه صاحب خودرو جلوی ماشین ایستاد، نمیخواستم او را زیر کنم کهای کاش با او تصادف میکردم و الان زنده بود. مسیر را که تغییر دادم، صاحب ماشین با توجه به اینکه شیشه پراید پایین بود به در آویزان شد و تاکید داشت تا خودرو را نگه دارم.
چرا توقف نکردی؟
میترسیدم توقف کنم و مرا به باد کتک بگیرد و دوباره به زندان برگردم.
صحنه قتل چطور رقم خورد؟
من تا وقتی که دستگیر نشده بودم نمیدانستم صاحب خودرو فوت کرده است، وقتی صاحب ماشین به در آویزان بود یک لحظه سرعت را کم کردم که احساس امنیت کند و در را رها کند، من خودم بودم وقتی سرعت کم شده بود در ماشین را رها میکردم، اما صاحب ماشین وقتی سرعت کم شد فرمان را گرفت و ماشین به سمت جدول کنار خیابان رفت که جلوی ماشین به جدول برخورد کرد و در یک لحظه که خودرو متوقف شده بود صاحب ماشین در را رها کرد و من دوباره به مسیر ادامه دادم.
از روی صاحب خودرو رد شدی؟
نه، من چیزی احساس نکردم و فکر میکردم روی چمنها افتاده است.
کجا فرار کردی؟
۳ کیلومتر جلوتر خودرو را روی پل یک پارکینگ خانه پارک کردم و سوئیچ را روی آن گذاشتم و به خانه رفتم و حتی ماشین را روی پل پارکینگ گذاشتم که اهالی ساختمان در تماس با پلیس متوجه رها کردن خودروی سرقتی شوند.
میدانستی صاحب خودرو فوت کرده؟
نه، اصلا فکر نمیکردم پلیس به دنبالم باشد، چون خودرو را رها کرده بودم و هیچی از آن سرقت نکرده بودم.
چطور دستگیر شدی؟
ابتدا شنیدم که برادرم دستگیر شده و بعد آزادش کردن و وقتی به خانه برادرم رفتم دیدم پلیس داخل خانه است.
هنوز نمیدانستی چه اتفاقی افتاده؟
نه، حتی فکر نمیکردم بخاطر سرقت دستگیر شدم تا اینکه به پلیس آگاهی کرج رفتم و آنجا شنیدم که صاحب ماشین فوت کرده است.
چه حسی داشتی؟
هنوز باور ندارم که مرد بیگناه فوت کرده باشد.
عذاب وجدان داری؟
عذاب وجدان! من تاحالا یک مورچه هم نکشتم، عذاب وجدان بیشتری دارم که یک نفر را کشتم که همه زندگیاش یک پراید بود که با آن کار میکرد و شاید از من بدبختر بود.
فکر میکنی بخشیده میشوی؟
نمیدانم، ولی میخوام هر چه زودتر حکم را صادر کنند و اعدام شوم.
چرا؟
عذاب وجدان دارم، جان یک نفر را بیگناه گرفتم، چطور به جامعه بازگردم.
تو قصد کشتن نداشتی؟
نه، دزدی کار بدی است، اما من بدترین کار دنیا را انجام دادم. چشمانم را که میبندم آن صحنه جلوی ذهنم میآید.
اگر اعدام شوی مادرت تنها میشود؟
درست است، من هم یک مادر را عزادار کردم، مادر من هم عزادار من میشود.
هدف داشتی؟
همیشه دوست داشتم برای مادرم کارهای بزرگ انجام دهم و او را به مکه بفرستم، اما ناخواسته و بخاطر مشکلات او را سرافکنده کردم.
به نظرت کسی با شرایط اقتصادی تو باشد باید دزدی کند؟
شرایط بدتر از من هم هست، اما حاضرم در یک اتاق که اندازه سرویس بهداشتی است با مادرم زندگی کنم و نان خشک بخورم، اما دیگر دزدی نکنم.
چرا؟
پول حرام برکت ندارد و زندگی را هر روز بدتر میکند.
حرف آخر؟
کاری که من کردم، قابل جبران نیست، عزیز یک خانواده را گرفتم، اهل شعار دادن نیستم، ولی باور کنید دیگر خسته شدم، اعدامم کنید.
بنا بر این گزارش، این جوان برای تحقیقات بیشتر دراختیار ماموران پلیس آگاهی کرج قرار دارند.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث حوادث سرقت قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۱۳۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گناه دروازهبان استقلال چیست/ با مشت بر سر دختر جیمی جامپ میکوفت؟
عصر ایران؛ سروش بامداد- تارنمای فدراسیون فوتبال ایران از رأی کمیتۀ انضباطی دایر بر جریمۀ نقدی سید حسین حسینی کاپیتان و دروازهبان تیم فوتبال استقلال به خاطر درآغوش کشیدن و در واقع پناه دادن به دختر جیمی جامپ در جریان بازی با آلومینیوم اراک خبر داده.آن هم چقدر؟ 300 میلیون تومان!
علت تخلف البته «نقض اصول کلی رفتار و بدرفتاری نسبت به مقام رسمی مسابقه» ذکر شده و رویشان نشده بنویسند به خاطر بغل کردن دختر جیمی جامپ و به مواد 51 و 55 استناد کردهاند.
ماجرا از این قرار است که دختر تماشاگری به زمین آمده و وقتی نیروهای یگان ویژه دنبال او دویده اند ترسیده و به دروازه بان استقلال پناه آورده و او هم آغوش خود را گشوده تا دختر نترسد. همین!
کار دختر قانونی است؟ نه! اما وقتی نیروهای یگان ویژه انگار به دنبال دزد و جنایت کار هستند چه کار دیگری از سید حسین حسینی برمیآمده است؟
شوربختانه باید گفت شماری از دختران و زنان ایرانی به جای پناه بردن به پلیس از دست آن می گریزند. در کوی و خیابان به خاطر روسری و در این فقره که تخلف هم کرده بود. اما یک لحظه من و شما جای کاپیتان حسینی. چه کار باید می کرد؟ او را پس می زد یا تحویل پلیس میداد؟ کاری کرده که از هر بازیکن یا غیر بازیکن مگر باطوم به دست ها هم سر می زد. چون دختر جیمی جامپ پدیده تازه ای است.
همین حالا اگر سید حسین حسینی بابت تامین مبلغ جریمه که چه بسا در تجدید نظر کم شود شماره حساب اعلام کند هواداران پرسپولیس هم حاضرند پول واریز کنند تا وجه جریمه تأمین شود و این یعنی افکار عمومی اقدام حسینی را مجرمانه نمیداند. حتی اگر مرتکب تخلف دیگری شده بود و به یکی پناه میبرد شخص سعی میکرد او را متوقف و کنترل کند. چه کار باید می کرد؟
اگر بحث جیمی جامپ است ( تماشاگران ماجراجویی که با ورود به زمین مسابقه در جریان بازی اختلال ایجاد میکنند و گاه امنیت را به مخاطره میاندازند) دیگر زن و مرد ندارد.
اگر از منظر شرعی است فقها باید نظر دهند و کمیتۀ انضباطی چنین جایگاهی ندارد. ضمن این که همین چندی پیش تصویر اشتیاق یک دختر سینمادوست فراگیر شد که شهاب حسینی را ناغافل در آغوش کشیده است و تصویر محمود احمدی نژاد در اسفند 1391 که مادر هوگو چاوز رییس جمهوری فقید ونزوئلا را در آغوش کشید هم در یادها هست هر چند مادر مرحوم چاوز کجا و طرف های دو حسینی کجا!
دختر جیمی جامپ تخلف کرده. قبول. خطر ایجاد مشکل برای ورود تماشاگران زن وجود دارد ( هر چند حالا هم بیشتر نمایشی و دست چین شده و برای بستن دهان فیفاست) اما این وسط گناه سید حسین حسینی چیست؟ مگر همین چند وقت قبل تصاویر او را همه جا نصب نکرده و به عنوان سرباز وطن از او یاد نمیشد و کل دولت بسیج نشده تا دو تیم سرخابی از خطر محرومیت برهند و به دنبال ترفندی برای تظاهر به مالکیت مشترک نداشتن هر دو نیستند؟
مرجع تشخیص مشکل شرعی کمیته انصباطی نیست و مسوولیت تخلف دختر جیمی جامپ هم با سید حسین حسینی نیست و خوب است بگویند دقیقا چه کار باید می کرده که نکرده؟ دختر را زیر مشت و لگد می گرفته یا پشتش را به او می کرده؟دختر بیچاره آن همه نیرو را دیده خوف کرده.
اشتباه نشود. این یادداشت در دفاع از اقدام جیمی جامپ نیست یا چون دختر است احساسات مان به جوش نیامده. در این باره است که وقتی از دست باطوم به دست ها به بازیکن پناه برده بازیکن باید چه می کرده؟
درست یا غلط افکار عمومی سید حسین حسینی را مقصر نمی داند. میگویید نه؟ کافی است در یک مسابقه دور افتخار بزند تاببینید نه فقط هواداران استقلال که تیم های دیگر هم او را تقبیح نخواهند کرد.
عنوان دو بند هم قابل توجه است: بند ۵۱: اصول کلی رفتار و بند ۵۵ بدرفتاری در قبال مقامات رسمی. عباراتی کلی و کش دار و کاملا قابل تاویل و تفسیر.
تنها یک احتمال باقی می ماند و آن هم این است که فدراسیونی ها برای جلوگیری از دخالت از بیرون و ممانعت دوباره از ورود زنان این رای را صادر کرده اند تا موقعیت خودشان هم به مخاطره نیفتد ( و فرمان سرکار خانم خزعلی را اجرا کرده اند) و گرنه حسینی بیچاره خطا نکرده. جنبه شرعی هم که در رای مورد استناد قرار نگرفته تا بگوییم به خاطر آن بوده است. می گویید نه؟ واکنش تماشاگران گویا خواهد بود.
دست کم روشن کنند این ۳۰۰ میلیون بر چه اساس است؟ بحث شرعی است یا ربطی به دختر بودن جیمی جامپ ندارد و مرد هم بود قصه همین بود و جاهای دیگر نیز همین است. تعابیری چون اصول کلی رفتار و بدرفتاری در قبال مقامات رسمی اما گویا نیست.
اگر استنادشان به دقیقه ۸۸ بازی ایران و امارات در مرحله گروهیِ جام ملتهای آسیاست که یک جیمیجامپِ ایرانی با پرچم ایران وارد زمین مسابقه شد و سه مامور قطری او را به بیرون زمین هدایت کردند و فدراسیون فوتبال آسیا، فدراسیون فوتبال ایران را ۳ هزار دلار جریمه کرد آنجا هم اولا فدراسیون جریمه شد نه بازیکن. تازه ۳ هزار دلار بود و نکند فدراسیون به پیشباز قیمت بعدی دلار در دولت آقای رییسی رفته است؟
در عرصه جهانی هم بله. ۴ سال قبل در جریان نیمه اول دیدار تیمهای تاتنهام و لیورپول در فینال لیگ قهرمانان اروپا دختری که مدل بود (به نام کینسی وولانسکی) وارد زمین و ۱۴ هزار یورو جریمه شد اما خودش را جریمه کردند نه دیگری را و در اینجا داستان چیز دیگری است اگرچه آدم را یاد ضرب المثل مشهور می اندازد که گنه کرد در بلخ آهنگری/ زدند در شوشتر گردن مسگری و شاید بگویند آهنگر و مسگر در آن ضرب المثل همدیگر را در آغوش نکشیدند!
به قول عبدالجبار کاکایی در ترانهای که محمد اصفهانی خوانده بگو چه کنم؟ یعنی بگویید چه باید می کرده که نکرده؟