Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-04-23@07:55:12 GMT

راز ناپدید شدن 8 ساله پسر جوان چیست؟

تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۳۵۳۱۱

راز ناپدید شدن 8 ساله پسر جوان چیست؟

به گزارش خبرگزاری برنا؛ بامداد ۱۱ آبان سال ۹۰ مرد سالخورده‌ای به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن پسر ۲۸ ساله‌اش به‌نام عباس خبر داد.

وی گفت: از پسرم هیچ اطلاعی ندارم. او آخرین بار همراه دوست صمیمی اش به‌نام سیاوش به سفر شمال رفت و دیگر بازنگشت تا اینکه دیروز عصر سیاوش مقابل در خانه‌مان آمد و سراغ پسرم را گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

می‌گفت از عباس خبری ندارد اما پسر کوچکم گفت که سیاوش کاپشن عباس را به تن داشت و ماشین و گوشی تلفن همراه او نیز در اختیار سیاوش بود. من به او مشکوک هستم و می‌ترسم سیاوش بلایی سر پسرم آورده باشد.

با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد سیاوش ۳۰ ساله بازداشت شد. در بررسی سوابق وی مشخص شد که ۲ سابقه سرقت از خانه نیز در پرونده‌اش دارد. وی ادعا کرد از سرنوشت دوستش هیچ اطلاعی ندارد و گفت: من و عباس به سفر شمال رفته بودیم اما با هم به تهران برگشتیم و من هیچ خبری از او ندارم.او خودش ماشینی را که در اختیار داشت به من داد و رفت.

در حالی که سیاوش منکر اطلاع از سرنوشت عباس بود تلاش پلیس نیز به نتیجه نرسید و هیچ ردی از عباس به دست نیامد. سیاوش نیز با وثیقه آزاد شد تا اینکه با گذشت هشت سال از این ماجرا سیاوش صبح دیروز در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه پدر عباس در جایگاه ویژه ایستاد و گفت:من تنها ولی دم پسرم هستم و همسرم سال‌ها پیش فوت شده است. شک ندارم سیاوش پسرم را کشته و جنازه او را سر به نیست کرده است.

اگر او در این سال‌ها با ما همکاری کرده و حقیقت را گفته بود حالا اعلام رضایت می‌کردم اما سیاوش با دروغ گویی‌هایش در این سال‌ها ما را فریب داده و به‌همین خاطر برایش قصاص می‌خواهم.

وی در پاسخ به سؤال قاضی درباره اینکه از کجا می‌دانید سیاوش قاتل پسرتان است، گفت: وقتی سیاوش مقابل در خانه‌مان آمد و سراغ عباس را از برادر کوچکش گرفت کاپشن عباس را به تن داشت و موبایل پسرم در دستان او بود. من وقتی مقابل در خانه رفتم تا او را بگیرم او پا به فرار گذاشت. من شک ندارم قاتل پسرم است.

سپس سیاوش در جایگاه ویژه ایستاد و جرمش را انکار کرد. وی گفت: من و عباس بچه یک محل بودیم و از سال‌ها قبل یکدیگر را می‌شناختیم.من اعتیاد داشتم و به کمپ ترک اعتیاد رفته بودم تا اینکه چند ماه بعد عباس هم به آنجا آمد. من پس از خروج از کمپ چند بار به ملاقات او رفتم و با هم صمیمی‌تر شدیم. آن روز او با پراید دزدی مقابل در خانه‌مان آمد و از من خواست تا با هم به سفر شمال برویم. من هم قبول کردم. اما من درست به‌خاطر ندارم به کدام شهر رفته بودیم. شیشه کشیده بودم و حال طبیعی نداشتم که خودم را در ساحل دریا دیدم. عباس می‌گفت دختری را می‌شناسد که یک سماور عتیقه دارد. او می‌خواست سماور عتیقه را از دختر جوان بدزدد. وقتی به شمال رسیدیم عباس با دخترجوان تماس گرفت اما او پاسخش را نداد. حتی عباس از آنجا با پدرش تماس گرفت و گفت به شمال رسیده است.

وی ادامه داد: شارژ موبایل عباس تمام شده بود به همین خاطر سیمکارتش را در گوشی موبایل من انداخت و گوشی خودش را به من داد به‌همین خاطر گوشی او پیش من بود. وقتی می‌خواستیم به تهران برگردیم بین راه پرایدی را دید که قفل نداشت. عباس پراید را سرقت کرد و خودروی پراید خودش را که البته آن هم دزدی بود به من داد. ما پس از مصرف شیشه به سمت تهران حرکت کردیم اما چون جاده مه آلود بود من ماشین او را گم کردم و دیگر او را ندیدم.

قاضی پرسید: تو در بازجویی‌های اولیه اعتراف کرده بودی که در شمال با عباس درگیر شدی و او را با چاقو کشتی، در این باره چه می‌گویی؟

سیاوش پاسخ داد: من قبلاً تحت فشار به قتل اعتراف کرده بودم اما حالا حقیقت را می‌گویم. در این سال‌ها پلیس عباس را پیدا نکرده من نمی‌دانم چه بلایی سر او آمده است.

من فکر می‌کنم شاید عباس زنده است و پدرش قصد اخاذی از من را دارد چرا که یک بار به من گفتند اگر 400 میلیون تومان به ما بدهی رضایت می‌دهیم تا آزاد شوی ولی وقتی گفتم پولی ندارم درخواست قصاص دادند. با پایان دفاعیات این متهم، قضات برای تصمیم‌گیری در این پرونده مرموز وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: پلیس آگاهی ترک اعتیاد جاده قتل موبایل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۳۵۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۴ هزار جوان ۱۸ ساله در آرزوی مستقل شدن هستند

همشهری آنلاین- سحر جعفریان: امیر کمی بعد از آن تاریخ به یکی از مراکز نگهداری نوزادان و کودکان بی‌سرپرست سازمان بهزیستی سپرده شد تا به امروز. امروز که قرار است به‌زودی در قالب اجرای طرح استقلال فرزندان بهزیستی، برود پی بخت و اقبال خود. امیر همه این سال‌ها، سرش در دفتر و کتاب بوده و درس خوانده. مکانیکی را هم به‌صورت تخصصی یاد گرفته تا راحت‌تر زندگی مستقل خود را خارج از مرکز نگهداری آغاز کند. حالا ۱۸سال او تمام‌شده و صبرش هم. صبر و انتظار برای رسیدن به آرزوی مستقل‌شدن و تجربه‌ جدید و متفاوت زندگی بیرون از مراکز نگهداری و تربیتی بهزیستی با کمک هزینه‌های ترخیص بهزیستی که ازجمله مقدمات و الزامات آن برای امیر و بسیاری امثال او نه از پرداخت وام ودیعه مسکن ویژه نوجوانان مستقل بهزیستی خبری هست و نه از خیر و نیکوکاری که بیاید و دستشان را برای تامین کمک اجاره واحدی مسکونی بگیرد. به علاوه اینکه با افزایش آمار ۱۸ساله‌های مراکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست بهزیستی، ظرفیت خانه‌های مستقل یا شبانه‌روزی این سازمان هم محدود است.

تعامل جدی بهزیستی و بلاتکلیفی ۱۸ساله‌ها

این قصه بیش از ۴هزار نوجوان در مراکز مختلف بهزیستی کشور است که به دلایلی طرح فرزندخواندگی شامل حالشان نشده و حالا چشم امید به بهره‌مندی از طرح فرزندان مستقل سازمان دارند. امیر در این‌باره می‌گوید: «چند سال است که شب و روز ندارم. دلم می‌خواهد زودتر درهای این مرکز باز شود و برای همیشه بروم پی آن زندگی که خودم دلم می‌خواهد.» پشت سرش را می‌خاراند و ادامه می‌دهد: «می‌دانی آبجی، نه اینکه اینجا بد باشد؛ نه، اما راستش از یک سنی به بعد آدم دلش می‌خواهد خودش صفر تا صد زندگی‌اش را دستش بگیرد. الان من و رامین (دوستش در مرکز نگهداری) به چنین سنی رسیدیم که دلمان استقلال می‌خواهد.» رامین کنارش ایستاده و صحبت‌های دوستش را اینطور تکمیل می‌کند: «درس خواندیم و از مکانیکی تا خیاطی یاد گرفتیم تا اگر مستقل شدیم مهارتی برای نان‌درآوردن بلد باشیم. پرونده درخواست خود برای دریافت وام ویژه فرزندان مستقل بهزیستی را به چند بانک تحویل دادیم تا کمی پول ودیعه خانه را جور کنیم اما بانک‌ها هم انگار سر ناسازگاری با ما که پشتی مثل پدر و مادر نداریم، دارند.»

استقلال به سبک دخترانه

ماجراهای استقلال فرزندان بهزیستی در بخش دختران نیز روایت های گوناگون دارد. سمیرا برخلاف نگار (یکی دیگر از دختران مرکز نگهداری) علاقه‌ای به زندگی در خانه‌های مستقل یا شبانه‌روزی بهزیستی که معمولا ۱۸ساله‌های بسیاری از مراکز نگهداری مربوط به سنین پایین به اتاق‌هایش راه می‌یابند، ندارد: «در این خانه‌های شلوغ، بیشتر از یک سال نمی‌توان سکونت کرد، پس، از اول به فکر اجاره‌کردن خانه باشم بهتر است.» مهرآفرین اما شرایط متفاوتی دارد که درباره آن توضیح می‌دهد: «نزدیک به ۵سال است مورد حمایت مالی خانواده‌ای مهربان هستم.»

کد خبر 845921 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها سازمان بهزیستی فرزندآوری تهران

دیگر خبرها

  • رادیو ۸۴ ساله شد/ اینجا تهران است، رادیو ایران
  • گره تیم ملی را جوان 24 ساله باز کرد (عکس)
  • فریب دختر ۱۸ ساله با وعده ازدواج و مهاجرت
  • رونمایی از کتاب آقا داماد در سمنان
  • راز مرگ پسر ۲۲ ساله گمشده برملا شد
  • مرگ جوان ۱۹ ساله بر اثر برخورد صاعقه
  • صاعقه جوان ۱۹ ساله رزنی را به کام مرگ کشاند
  • سوختگی ۲ نفر بر اثر انفجار کپسول گاز در ارومیه
  • ۴ هزار جوان ۱۸ ساله در آرزوی مستقل شدن هستند
  • جسد جوان ۲۸ ساله در رودخانه کاجو سیستان و بلوچستان کشف شد