سعید جليلی: در انتخابات سال 94 و 96 جريان انقلابی به وحدت رسيد، اما چرا به نتیجه نرسید؟ / رهبر انقلاب فرمان آتش به اختیار صادر کردند، پس معطل چه هستیم؟/ برخی میگویند ببینیم مردم از چه حرفی خوششان میآید همان ها را بگوییم!
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۴۶۰۰۶
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اردوهای دانشجویی را فرایندی برای عملیات های دانشجویی نامید و گفت: نفس اردو برای آمادگی جهت عملیات های مشخص بعدی در حیطه فعالیت ماست؛ همچون اردوهای دوران دفاع مقدس که برای عملیات ها طراحی میشد. اردوهای دانشجویی امروز نیز باید بر همچینن مبنایی باشد تا نقش های عملیاتی برای شرکتکنندگان مشخص گردد و جبهه تشکیل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در سوالی با دانشجویان مطرح کرد: باید از خودمان بپرسیم که بعد از اردو میخواهیم چه بکنیم و چه نقشی برای خود تعریف کردیم؟ اگر عملیات بعد از اردو برای ما مشخص نشود و نسبت ما با آن تعیین نگردد، این خلاف ماهیت اردو بوده و به دورهمی تبدیل میشود.
وی تصریح کرد: در کنار موارد نظری که در اردوها درمییابیم، نیازمند این هستیم که آن موارد را در عمل به کار گیریم. در واقع کار دانشجویی نیازمند علم با عمل است.
وی افزود: باید در این اردوها از خود بپرسیم خرمشهرهایی که رهبرانقلاب از آنها یاد کردند چه مختصاتی دارد؟ چگونه برای آزادسازی آنها باید برنامه بریزیم؟ اینها بحث های جدی است که نیازمند یک مبانی نظری-تحلیلی درست است که دقیقا بفهمیم خرمشهر ها کجاست و هم یک اراده قوی برای آزادسازی آن لازم است.
عضو شورایعالی امنیت ملی با انتقاد از «فرهنگ توئیتی» اظهار داشت: با یک کلمه یا یک جمله نمیتوان راجع به مسائل کشور تحلیل بدست آورد. با «فرهنگ توئیتی» بیحوصلگی و اخذ تحلیل یک جملهای از افراد مختلف، نمیتوان عملیات تعریف کرد؛ این عرصه کار جدی و تامل دقیق میطلبد. منظومه فکری جوان مومن انقلابی به جای توئیت به مبانی عمیقتری همچون سیره امام خمینی(ره) نیاز دارد. حضرت امام(ره) در جوانی بالاترین تحصیلات و مطالعات فقهی و فلسفی را داشتند و عمیقترین کتب عرفانی را تالیف کردند و این نشاندهنده آنست که یک منظومه قوی معرفتی پشتوانه انقلاب اسلامی بود و آن را به ثمر رساند.
عضو شورای راهبردی سیاست خارجی کشور در ادامه دانشجویان را به تعمیق در اندیشه و تحلیل دقیق راجع به مسائل انقلاب،تشویق کرد.
دکتر جلیلی در ادامه سخنانش با اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تصریح کرد: موضوع مهمی که در گام دوم مطرح شده است آنست که برای پیشرفت، نیازمند یک جهش هستیم و این بیانیه به همین جهت خطاب به جوانان است. این جهش دارای الزاماتی است که یکی از آنها تعیین نقش خود در این مسیر است. تعیین جهت منقش نهادها برای نقش آفرینی نیز از دیگر الزامات حرکت در گام دوم است.
وی افزود: انتهای سال جاری انتخابات مجلس شورای اسلامی است و پیش از آنکه این سوال بوجود بیاید که میخواهیم به چه کسی رای بدهیم باید بدانیم که به چه چیزی میخواهیم رای دهیم ؟ اگر نقشه راه تعریف شده باشد این را میتوان فهمید وگرنه انتخاب زید و عمرو در مرحله بعدی است. باید جهت را تشخیص داد و افراد مدعی چه در این انتخابات و چه انتخابات بعدی را متناسب با آن سنجید.
*عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه جلسه به پرسشهای دانشجویان حاضر در جلسه پاسخ داد.
دکتر جلیلی در پاسخ به سوالی پیرامون چگونگی تعیین اولویت در عرصه های مختلف گفت: سوال پرسیده میشود که مثلا ما به بحث علمی در دانشگاه بپردازیم یا عدالت؟ باید بگویم در بسیاری از مواقع هردوی اینها قابل جمع است؛ چرا که عدالت یک مفهوم انتزاعی نیست و البته پیش از همه این موارد ما باید وسع خودمان را بشناسیم. مسئله عدالت در جنبه های مختلف قابل بررسی است؛ برای مثال یک دانشجوی پزشکی در حوزه نظام سلامت میتواند پیگیر چگونگی تحقق عدالت در این حوزه باشد باشد.
نماینده رهبرانقلاب در شورایعالی امنیت ملی درخصوص سوال دیگری پیرامون منابع منظومه فکری انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: مباحث معرفتی دارای عمق و گستره بینهایتی است، اما ما باید در مرحله اول در حد وسعی که داریم و در حیطه کار عملی خود لوازم نظری و معرفتی آن را فراهم کنیم. طرح ولایت به همین دلیل شکل گرفته تا چهارچوب های مورد نیاز دانشجویان را در اختیار آنها قرار دهد.
امروز صحنه جهانی دارای حدود 200 دولت است که نباید روابط را محدود به موضوعات خاص نمود. جامعه جهانی محدود به 4 یا 5 قدرت نیست؛ تعامل گسترده و سازندهای که رهبری فرمودند با تعامل محدود و بازنده متفاوت است.
دکتر جلیلی خاطرنشان کرد: هوشمندی در سیاست خارجی آنست که از نقاط اشتراک در جامعه جهانی برای تعامل استفاده کرد و از آنها فرصت ساخت.
سوال دیگری که یکی از دانشجویان از جلیلی پرسید درخصوص فعالیت های انتخاباتی بود. دکتر جلیلی در پاسخ گفت:یکی از ایرادات آنست که صرفا بخواهیم با ارائه لیست بر رای مردم تاثیر بگذاریم اما در فاصله دو انتخابات، مردم را رها کنیم وتلاش لازم را بکار نبریم نسبت به دغدغه آنها در طول این سالها بیتفاوتیم و آنها را با مشکلاتشان تنها میگذاریم و توقع داریم به کاندیدای مورد نظر ما نیز اقبال کنند.
جلیلی افزود: شبهاتی که در این سالها در اذهان مردم باقی مانده است را چه کسی باید جوابگو باشد؟ اگر شما میخواهید رای مردم را داشته باشید و پیروز بشوید، این یک شبه به دست نمیآید؛ باید نسبت به راه حل هایی که برای مسائل مختلف دارید آنها را اقناع کنید. مردم باید ببینند که شبهه آنها، سوال آنها ، مشکلات آنها شنیده شده و پیگیری میشود یا نه؟
دکتر جلیلی در ادامه پاسخ به این سوال اظهار داشت: اگر در یک انتخابات افرادی از یک جناح حضور داشتند که حرفشان در نهایت یکی بود، طبیعتا برای آنکه رای نشکند باید یک نفر در صحنه بماند؛ اما به این نکته باید توجه داشت که این در صورتی اتفاق میافتد که حرفها وراه حلها متفاوت نباشد.
وی افزود: شما مشاهده کردید که در انتخابات سال 94 و حتی سال 96 نیز وحدت شکل گرفت و جریان انقلابی در نهایت با یک لیست و کاندیدا حضور داشت اما چرا به نتیجه نرسید؟ زیرا باید تمایز شما با دیگران برای مردم احراز شود. کار یک روز و یک هفته و یک ماه نیست؛ برای پیروزی در انتخابات باید اکثریت جامعه را اقناع کرد. وقتی رهبری مسئله عدم اعتماد به آمریکا را مطرح میکنند وظیفه من و شماست که با کار تبیینی و ابداعی ان را به باور عمومی جامعه تبدیل کنییم نه اینکه اگر ازما پرسیدند که چرا نباید به آمریکا اعتماد کرد صرفا پاسخ داده شود چون آقا فرموده اند. خب این حرف را که خود پرسش کننده شنیده است؛ او به دنبال استدلال های پیرامون این فرمایش است.
وی ادامه داد: امروز اگر در جامعه بپرسیم که آیا میشود به آمریکا اعتماد کرد یا نه؟ پاسخ مشخص است؛ همه می گویند نه ولی هزینه گزافی برای رسیدن به این پاسخ داده شده است اما دلائلی که امروز برای جامعه روشن شده است، سابقا نیز وجود داشته است. پس معلوم است، کوتاهی هایی از سوی امثال ما در اقناع افکار عمومی وجود داشته است. به عنوان نمونه کسانی سالها گفتند اگر با فلان قدرت تعامل کنیم مشکلاتمان برطرف میشود؛ اگر این راه حل تبدیل به باور عمومی جامعه شود رای هم می آورد.
دکتر جلیلی در پاسخ به سوال دانشجوی دیگری درباره چرایی حضور اشخاص از جریانات مختلف در مجمع تشخیص مصلحت،تصریح کرد: به علت جایگاه مشورتی این مجمع میبایست افراد از همه جریانات قانونی حضور داشته باشند تا نظام در تشخیص مصلحت خود مشورت همگان را داشته باشد که این نگاه برکات بسیاری داشته است.
شاخصه های دولت انقلابی مدنظر رهبری سوال دیگری بود که از سعید جلیلی پرسیده شد. جلیلی در پاسخ به این سوال گفت: دولت انقلابی نیز در نهایت باید توسط مردم و با رای آنها انتخاب گردد. زمانی انتخاب مردم یک دولت انقلابی خواهد شد که مردم فکر و جریان انقلابی را باور داشته باشند. البته یک خلطی که ممکن است ایجاد شود آن است که برخی میگویند ببینیم مردم از چه حرفی خوششان میآید همان ها را بگوییم! نمونهاش کسانی بودند که در مجلس قبلی عدهای میگفتند فعلا دست نگهدارید و از برجام انتقاد نکنید چرا که مردم فعلا خوششان میآید؛ این همان محافظه کاریای است اما با مردم باید صداقت و صراحت انقلابی داشت.
دکتر جلیلی اظهار داشت: فردی عنوان میکند فرزندان من بیکار هستند و تو میخواهی برای آنها چه کنی؟ ما نمیتوانیم در پاسخ به او به کلیات اکتفا کنیم او میپرسد فرق تو با دیگری در این موضوع چیست و ما باید پاسخ داشته باشیم این سوال مردم یک خواسته منطقی است بالاخره باید نگاه ما و پاسخ ما مشخص باشد.
وی افزود: کمکاری افراد مشهور در مواقع غیرانتخاباتی نمی تواند توجیهی برای کمکاری دیگران باشد. وقتی رهبرانقلاب فرمودند آتش به اختیار در چهارچوب تقوا، قانون و اخلاق، این بدان معناست که جوان مومن انقلابی ما معطل دیگران نماند و راه را برای پیشبرد اهداف انقلاب طی کند؛ جاده اگر صاف بود که طی کردن آن دیگر مجاهدت نامیده نمیشد.
دکتر جلیلی پیرامون سوالی درباره گام دوم انقلاب اسلامی نیز به ارائه نقطه نظرات خود پرداخت. وی گفت: در سیاست خارجی، بانکداری، صنعت، کشاورزی و .. باید سطح ارتقاء در گام دوم را تعیین کرد ولو خود ما در راس کار نباشیم. در ابتدا باید بدانیم که در گام اول نقاط قوت مان چه بوده تا تضعیف نشود و جلوی نقاط ضعف خود را بگیریم. رهبری انقلاب با صداقت و صراحت میفرمایند که بزرگترین عیب ما، رتبه اول در عدم استفاده از فرصت ها بوده است.
چگونگی تعیین اولویت ها در آزادسازی خرمشهر های پیشرو که رهبرانقلاب بیان کردند، سوال یک دانشجوی دانشگاه فرهنگیان از دکتر جلیلی بود. دکتر جلیلی در پاسخ گفت: فهمیدن وضعیت موجود و مطلوب در هر عرصه اولین گام برای پر کردن خلاء هاست. وقتی این تحلیل به وجود آمد، آنوقت هم میتوان برای پر کردن خلاء ها نقشه راه تعیین کرد و هم آنکه در مواقعی همچون انتخابات افرادی را انتخابکنیم که برای رسیدن به وضع مطلوب در آن عرصه برنامه و کارآمدی داشته باشند.
چرایی میدان ندادن به جوانان نکتهی دیگری بود که یکی دیگر از دانشجویان آن را مطرح کرد. دکتر جلیلی پاسخ داد: زمانیکه جوانانی مثل شهید حسن باقری به جبهه های جنگ قدم گذاشتند فرماندهی کل قوا با بنیصدر بود اما آنها به کار خود با تمام قوت ادامه دادند؛ کسی برای آنها فرش قرمز پهن نکرده بود. نامه مشهور «مسلمین به داد ما برسید» درباره مشکلات آن روزها گواه است. این نکته را هم به یاد داشته باشید که حسن باقری برای فرماندهی به جبهه نرفت؛ او به عنوان خبرنگار روزنامه به اهواز میرود و تکلیف خود را توسعه داده و در جبهه میماند. چمران نیز در ابتدا معطل تشکیلات نبود؛ با تشکیل ستاد جنگ های نامنظم گروهی را برای دفاع شکل داد و پس از آن بود که کار شکل گیری یگان های رزم در جبهه ها آغاز شد.
وی در پاسخ به پرسش دانشجویی که بر لزوم ایجاد یک تشکیلات تأکید داشت خاطرنشان کرد: امروز مگر تشکیلات کم داریم؟ بسیج دانشجویی، نهاد رهبری، بسیج اساتید و تشکل های دانشجویی دیگر انقلابی که در دانشگاه ها وجود دارند. رهبری انقلاب نقشه را تعیین کردند، فرمان آتش به اختیار را نیز صادر کردند، پس معطل چه هستیم؟ پیشران حرکت آن اراده و روحیهای است که باید در این تشکیلات ها جاری گردد.
جلیلی تصریح کرد: بنده جوانان بسیاری را دیدم که به قول شما به آنها میدان ندادند اما کارهای بزرگی کردند. حدود پانزده روز پیش سفری دو روزه به سیستان و بلوچستان داشتیم یک برادر دانشجو به نام آقای یوسفی دست به کارهای ارزشمندی زده بود که خیلی از ارگان هایی که به او توجه نمیکردند امروز به دنبال او هستند تا کارش را توسعه بدهد. اخیرا در دیدار مقام معظم رهبری با گروه های جهادی گزارشی ازکار خود داد. پس میشود یک جوان بود، در یک منطقه ازاستان سیستان و بلوچستان کار کرد ،زحمت کشید و وفقهم بود.
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۴۶۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ فرهنگ انقلابی به نیازهای امروزی
به گزارش قدس آنلاین، چگونه میتوان صدای مردم بیگناه بود و این نسلکشی وحشیانه را به گوش جهانیان رساند و از آن مهمتر چه راهبردهای فرهنگی در این مسیر وجود دارد که باید آنها را یافت یا ساخت و چه تدابیری باید اندیشیده شود تا هنر متعهد راه خود را به سرمنزل مقصود پیدا کند.
عبدالحمید قدیریان هنرمند نقاش، پژوهشگر و از چهرههای هنر انقلاب با اشاره به اتفاقهایی که این روزها در جهان میافتد معتقد است باید وارد تبیینهای جدید شویم. تبیینهایی که منطبق با حقیقت و برگرفته از قرآن باشد، زیرا پوسته ظاهرسازی در دنیا افتاده و دست یهود در تمام سیستمها نمایان شده است. باید اندیشمندان دور هم جمع شوند و برای شرایط پیش رو و اثرات فرهنگی این مجموعه اتفاقها تبیین مرتفعی بیندیشند.
وی در این باره میگوید: تصور میکنم دیگر وقت آن رسیده که نگاه فرهنگی را در جامعه پررنگ کنیم. متأسفانه ما نسبت به جهان پیرامون خود نگاه فرهنگی برگرفته شده از انقلاب نداریم و عموم منظرهایی که به عنوان نگاه فرهنگی مطرح میشود زیرمجموعه مباحث سیاسی یا امنیتی است. در واقع آن نگاه فرهنگی خالصی که انقلاب براساس آن شکل گرفته، سالهاست فراموش شده و باید رجوعی دوباره به آن داشته باشیم.
قدیریان تأکید میکند: یکی از عللی که ورود به مباحث فرهنگی را ضروری میکند، وقوع اتفاقهای عجیب و غریبی است که در اطراف ما پیدرپی رخ میدهد. یکی از آنها راهپیمایی اربعین است که تقریباً هیچ کدام از استادان، علما و اهل تفکر نتوانستند آن را توجیه کنند. همه درباره اربعین صحبت کردند ولی درباره اینکه چه شد که در اوج فتنههای داعش که تمام عراق را تسخیر کرده بود، چنین مقوله عظیمی رخ داد و مردم وارد این میدان شدند، چیزی نمیگویند.
بازگشت به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن
به گفته او درباره موضوع غزه که این روزها با آن درگیر هستیم، تحلیل خاصی وجود ندارد، حال آنکه به نظر میرسد اتفاقهای عجیبی از سوی خداوند در دنیا در حال رقم خوردن است و خداوند دارد بشریت را وارد دوران جدیدی میکند؛ چه شده که تمام قلوب مردم غزه و بلکه مردم سراسر دنیا به شکل حیرتانگیزی به هم وصل و
ید واحده شدهاند؟ گویا نورانیتی از ایمان در قلوبشان قرار داده شده است.
منتخب چهره هنر انقلاب اضافه میکند: صرف نظر از مباحث روانشناسی اجتماعی و جامعهنگری، همه از این اتفاق مدهوش و متحیر هستند. ایمان مردم غزه به جنگ و دفاع سبب شد حتی غربیها هم نسبت به اتفاقهای غزه متأثر و قلبهایشان نسبت به فلسطین نرم شود و این ایمان است که بر جامعه جهانی تأثیر گذاشته است؛ آن هم از مردمانی که هیچ گاه تصور نمیکردیم در مقابل تفکر صهیونیسم و یهود بایستند و از غزه پشتیبانی کنند و کشورهایی که نگاه نژادپرستانه بر آنها حاکم بود و مقابل نگاه اسلامی گارد ذاتی داشتند که به واسطه تبلیغات یهود و اسلامهراسی به وجود آمده بود.
قدیریان معتقد است: رویدادهایی که به آنها اشاره شد، اتفاقهای کمی نیست و ما هم هیچ توضیح روانشناسانه و جامعهشناسانه منطقی برای آن نداریم. اگر بخواهیم نخ تسبیحی درباره این حوادث پیدا کنیم، باید بازگشتی به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن داشته باشیم یعنی نگاه به علت العللها، علتهایی که تمام این حوادث به صورت تبعات آن علت در اطرافش رخ میدهد و باید به نگاهی بازگردیم که حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب سعی میکرد آن را به عنوان یک فضای فرهنگی در جامعه برجسته کند و آن، نگاه توحیدی بود.
او با بیان اینکه حضرت امام(ره) بحث توحید را در هر مقولهای همچون انقلاب، جنگ و همه مقولاتی که به ظهور ختم میشود، پررنگ میکرد، یادآور میشود: به طور مثال در واقعه طبس، ایشان میفرمود شنها مأموران خدا بودند و وقتی خرمشهر آزاد شد ایشان به عنوان یک حرکت الهی به آن نگاه میکرد و خدا را فاعل ماجرا میدانست و آن جمله معروف را بیان کرد که خرمشهر را خدا آزاد کرد. ایشان این نگاه فرهنگی توحیدی را حاکم و شامل بر همه چیز میدانست و همه اتفاقها را در مدار نگاه توحیدی تبیین میکرد.
اهمیت درک حکمت اتفاقات
قدیریان با ابراز تأسف از کمبود این نگاه در روزگار کنونی خاطرنشان میکند: نمونه آن شهادت سردار سلیمانی است که تا علت را جویا میشویم، صرفاً به لایه وسایل و اسباب میپردازیم و میگوییم «کار دشمن بود» و به این حد از پرداختن اکتفا میکنیم. حال آنکه علاوه بر این لایه و پیگیری آن و انتقام از دشمن، باید پرسش ما این باشد که خدایا این ماجرا در حیطه ملک تو واقع شده و در این حیطه همه چیز به اذن تو رقم میخورد. در این صورت حکمت این ماجرا چه بوده است؟
او می افزاید: به تعبیر دیگر اگر بخواهیم به آن نگاهی فرهنگی داشته باشیم باید این پرسش را مطرح کنیم که خدایا چرا اذن شهادت را در این زمان به سردار سلیمانی دادی تا دشمنان وسیله تحقق آن شوند؟ چه پیامی در آن وجود داشت؟ یا اینکه در قبال مقوله اربعین باید این پرسش را داشته باشیم که خدایا! چرا دقیقاً در دورانی که داعش، عراق را تصرف کرده و امنیتی در آن دیار حاکم نیست، پیادهروی اربعین را شکل دادی؟ وقتی این پرسشها مطرح میشود، به جوابهایی میرسیم که راه ما را به طرف آینده باز میکند.
وی در خصوص عملیاتی کردن نگاه توحیدی در فضای فرهنگی توضیح میدهد: اگر بخواهیم نگاه فرهنگی از جنس انقلاب اسلامی را در جامعه پررنگ کنیم، باید روی توحیدمحور بودن همه وقایع و حوادث سرمایهگذاری کنیم و از اینکه مردم نگاه توحیدمحوری داشته باشند، نهراسیم.
قدیریان با بیان اینکه باید با خدا ارتباطی زنده برقرار کنیم، تصریح میکند: ما معتقدیم خدا زنده است، اما یهود معتقد به خدای ساعتساز است. ما خدایی را تعریف میکنیم که از رگ گردن به ما نزدیکتر است پس چرا در عمل به آن نمیپردازیم و فکر نمیکنیم که خداوند برای عالم و حیطه خدایی خویش و هر لحظه از مسیر رشد و تربیت عالم و آنچه در آن قرار داده و همچنین غایت بشر، برنامه دارد؟
به باور این هنرمند، اگر این نگاه را در جامعه رواج بدهیم و اهل تفکر هم به این نوع نگاه بپردازند، طبیعتاً میتوانند برنامه خدا را برای آینده
پیش رو حدس بزنند مانند حضور در اربعین که نتیجه آن، یکسو کردن مؤمنان و آشنا کردن آنها با مسیر الهی است و در این صورت است که میبینیم، اتفاقاً اربعین با نابودی داعش رابطه مستقیم داشت. خدا اربعین را برپا میکند تا ما را با نور الهی آشنا کرده و بالطبع ما نیز به این فرهنگ و وحدت اسلامی در مسیر و برای مقصدی مشخص نیاز داریم. البته ناگفته نماند که ما با خدا همراهی نکردیم و از اربعینها فقط موکبها را دیدیم با این حال این حرکت در قلبمان تأثیر گذاشت و این تجربه شیرین را به کام مؤمنان چشاند.
به گفته قدیریان، اگر زمانی که وارد حیطه الهی میشویم، یاد بگیریم به صورت توحیدی به مسائل بنگریم، دستاوردهای زیادی خواهیم داشت اما القائات و وساوس شیطان که در قلوب مؤمنان اثر گذاشته، سبب شده حتی برخی خوبان، ما را دعوت به معارف قرآنی نکنند و بلکه به لحاظ نگرانی از سوءبرداشت، از نزدیک شدن به قرآن بترسانند. در حالی که آشنایی با معارف قرآنی و ورود جامعه به حیطه نگاه توحیدی از ضروریات معرفتی مؤمنان بوده که نپرداختن به آن، راه استفاده از مواهب توحید را بر مردم بسته و لطماتی هم به بار آورده است.
چرا جوانان از دین زده میشوند؟
وی با بیان اینکه مشکل اینجاست که جوانان ما جواب پرسشهایشان را در حیطه نگاه دنیایی میشنوند و نگاه توحیدی ندارند، تأکید میکند: جوانان ما چون جواب توحیدی و مرتفع ندارند به مرور از دین زده میشوند. واقعیت این است تا حدی میتوان جوانان را با تولید افتخارات و استفاده از خون شهیدان پیش برد، اما از یک جایی به بعد باید ایده و تفکر را بهشان تزریق کرد و برای تزریق این ایده باید وارد مباحث توحیدی شد و از جنس فرهنگ انقلاب که همان فرهنگ قرآنی است به پرسشها پاسخ داد. من معتقدم هر چه زودتر باید وارد این حیطه بشویم و اجازه دهیم جوانان ما از منظر الهی هم به مباحث پیرامونشان نگاه کنند.
وی درباره وظیفه و رسالت هنرمندان در این میدان متذکر میشود: هنرمند هنگامی که انگیزه دارد، دست به تولید میزند بنابراین دشمن انگیزههای کاذب برای هنرمند ما ساخته و تصور هنرمند این است که در حال خدمت کردن است. به نظرم راه این است که تولید تفکر کنیم. یکی از مباحث تولید تفکر، نگاه فرهنگی انقلاب است و اگر وارد آن شویم، لاجرم به نگاه توحیدی میرسیم و اگر به نگاه توحیدی برسیم عالم عظیم و گستردهای پیش روی هنرمند باز میشود و در حیطه آن میتواند تخیل و تولید اثری کند که همراه با مسیر الهی باشد.
او در پایان یادآور میشود: اما وقتی اجازه تولید تفکر نمیدهیم، هنرمند از نفسانیات خودش سرمایهگذاری کرده و مسیر را طی میکند که به جای مطلوبی نمیرسد، زیرا آن اثر از نفس تربیت نشده، تولید شده است بنابراین برای حل این معضل باید تفکر هنرمند پرورانده شود تا بر مبنای یک تفکر معرفتی دست به تولید بزند. واقعیت این است که علت پیروزی غرب در صحنه تهاجم فرهنگی، تولید آثارش نیست بلکه تولید تفکری است که از ساختاری برخوردار است، اما تفکر ما براساس عواطف و احساسات است و باید به سمتی برویم که بر مبنای مباحث توحیدی و ساختار قرآنی تولید فکر کنیم.