Web Analytics Made Easy - Statcounter

«محمدعلی نجفی» عامل قتل «میترا استاد»، با گذشت خانواده اولیای دم مقتوله، از حکم قصاص رهایی یافت. به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، «مسعود استاد» بامداد امروز با انتشار پیامی در فضای مجازی از بخشش محمدعلی نجفی قاتل خواهرش میترا استاد خبر داد.

وی در صفحه خویش در فضای مجازی، با ذکر آیه «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» از قرآن مجید، آورده است: از خون عزیزمان گذشتیم و خرسندیم که هیچ معامله‌ای با خون آن بزرگوار نکردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



مسعود استاد در بخش دیگری از پیام خود افزوده‌است: به واسطه پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور، وکلای عزیزمان آقای مسعود افرازه و محمود حاجیلویی، پدرم، مادرم و مهیارمان، محمدعلی نجفی را بخشیدیم و خرسندیم که معامله‌ای با خون آن بزرگوار نکردیم. امیدوارم محمدعلی نجفی در این چند صباح باقی مانده، به دور از سیاست، به تزکیه نفس بپردازد. اجر همه خیرخواهان و هدایت همه بدخواهان به راه راست را از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم.

وی در این پیام همچنین نوشته‌است:، اما در مورد خودم که روزی سردار گمنام و روزی سردار سپاه نام گرفتم، می‌گویم که الان نه شغلی دارم و نه رسمی که از کسی گرفته باشم. فقط فرزند روستازاده‌ای به نام کاکابرار از دیار کرمانشاهانم. از کودکی از پدر و مادرم مهرورزی آموختم و تا درجه دکتری تخصصی هواوفضا در معتبرترین دانشگاه‌های کشور بدون رانت تحصیل کردم. در بهمن ۱۳۹۳ خانه هواوفضای ایران را در شهرداری تهران تاسیس کردم و الان نیز فقط مدرس دانشگاه هستم.

تا این لحظه از سوی منابع رسمی، خبری مبنی بر بخشش نجفی توسط اولیای دم مقتوله میترا استاد، منتشر نشده است.

هفتم خرداد ماه سال جاری، محمدعلی نجفی با استفاده از سلاح گرم، میترا استاد همسر دوم خود را به قتل رساند.

وی انگیزه خود از این اقدام را اختلافات خانوادگی عنوان کرده‌بود.

حدود یک ماه بعد و پس از چند جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه جنایی، نجفی به جرم «قتل عمد» به «قصاص» محکوم شد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: قتل میترا استاد قصاص نجفی مسعود استاد فضای مجازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۵۸۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ریشه های عشق در زندگی گرایی ایرانیان / بدیو: عشق در آثار کگور در زندگی رخ می دهد

فروزان آصف نخعی: در فضای بین الملل چهره‌های اصلی مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم، با پل‌زدن میان ادبیات و فلسفه، بر فضای فکری سال‌های پس از جنگ جهانی دوم مسلط شدند، چنان‌که ژان پل سارتر در کنار آثار کلاسیک فلسفی مانند هستی و نیستی و نقد خرد دیالکتیکی با انتشار رمان و نمایش‌نامه‌هایی چون تهوع، در بسته و ... بر گفتمان ادبی آن سال‌ها تأثیر به سزایی گذاشتند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این ویژگی در کنار تأکید اگزیستانسیالیست‌ها بر تعهد ادبی سیاسی هنرمندان و روشنفکران، نقد پوزیتیویسم و ... سبب تأثیر آن‌ها در میان شاعران، متفکران و اندیشمندان ایرانی به ویژه در سال‌های پس از شهریور ۱۳۲۰ تا انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نیز شد تا آن‌جا که آرا و اندیشه‌های سارتر، هایدگر، کامو، نیچه و ... بر چهره‌های اصلی آن سال‌های ایران مانند صادق هدایت، احمد فردید، علی شریعتی، جلال آل احمد، احمد شاملو و محمدرضا شفیعی کدکنی تاثیر گذاشت.

اما جریان گزیستانسیالیسم علاوه بر این که در کشورهای غربی به یکی از جریان های مسلط فکری و سیاسی در قرن بیستم تبدیل شد، در ایران مجدد در حال رویش است. شاید یکی از دلایل اصلی رویش مجدد این جریان فکری در ایران، ورود ایران به حلقه های متعدد و متنوع اضطراب است که باعث شده جستجوی معنا برای کاهش اضطراب، در تلاش نویسندگان و مترجمان تبلور جدی داشته باشد. از کسانی که در این باره می توان نام برد صالح نجفی است که در این حوزه صاحب تالیف و ترجمه است. از نظر نجفی، در این ارتباط کی یر کگور و منظری که فیلسوف برای خوانش و بازخوانش کی یر کگور برمی گزیند بسیار اساسی است. به عبارت دیگر جایگاهی که در جهان فیلسوف برای خود برمی گزیند و از آن جایگاه به کگور می اندیشد، می تواند تعیین کننده مساله و پاسخ هایش به مساله باشد.

از نظر صالح نجفی باید دید «جریان های اگزیستانسیالیستی ها، الهیات پروتستان رادیکال و چهره هایی مانند پل تیلیش که مفهوم اضطراب را عمده می کنند، و یا جریان چرخش زبانی فلسفه قرن بیستم چه نسبتی با اندیشه های کی یر کگور برقرار می کنند، و فهم پاسخ این سوال برمی گردد به منظری که فیلسوف برای خوانش و بازخوانش کی یر کگور برمی گزیند.»

نجفی خود در سخنرانی اش به تفسیر جایگاهش در نگاه به کگور می پردازد. ترجیح نجفی «منظر لکانی چپ در تفسیر کگور است. «منظری که کی یر کگور را متفکر مبدع تثلیث اگزیستنس یعنی زیباشناختی، اخلاقی، دینی معرفی می کند و رابطه پرتنش و دیالکتیکی که میان هر یک از این حوزه ها وجود دارد و ۲ به ۲ با یکدیگر قرار می گیرند، از طریق استعاره حلقه برومه‌یی (۱) ژاک لکان توضیح می هد. این توضیحات به شما می گوید که حوزه اخلاقی متناظر با حوزه نمادین یا نظم نمادین در کار ژاک لکان است، و حوزه زیباشناسی و حوزه دینی، در نظام فکری کی‌یر کگور، همان نسبتی را با حوزه اخلاقی دارند، که حوزه تصاویر خیالی و حوزه امر واقعی ژاک لکان. و جهش ایمانی در این تعبیر مترادف می شود با مواجهه با امر واقعی ژاک لکان، و بازخوانی امر رادیکال و سکولار و حتی می توانیم بر روی آن نام چپ بنامیم که در ظرف فکر کی‌یر کگور وجود دارد.»

از نظر نجفی:«بحثی که به نام مازاد تجربه زیسته و زبان مطرح می شود، می توان این ترجمه لکانی را از آن ارائه کرد که زبان در واقع همان حوزه نظم نمادین است.»

نجفی در تفسیر نگاه لکانی در کارکرد ایدئولوژیک زبان که همواره آدمی را از تجربه مستقیم و بی واسطه دور نگاه می دارد می گوید: «لکان می گفت با اتکاء به نظم و تصاویر خیالی، زبان سعی می کند این حوزه را همیشه منسجم نشان بدهد و این کارکرد ایدئولوژیکی زبان است. و با اگزیستنس واقعی و تجربه زیسته واقعی هیچگاه به طور مستقیم و بی واسطه روبه رو نیستیم، بلکه این مواجهه به صورت بن بست ها، شکاف ها، یا تناقض های درون خود زبان، اتفاق می افتد.»

نجفی در ادامه، پرکاری کگور در نوشتن را با هدف کاستن برای از بین بردن انسجام ایدئولوژیکی ناشی از کارکرد زبان، و ایجاد ارتباط و تجربه زیسته مستقیم از وجود می داند و می افزاید: « این همان چیزی است که در تلاش دائمی کی‌یر کگور که می توانیم بهش بگوییم بیماری تا دم مرگ، و مرض تا به موت تجلی می کند، یعنی دائم می نویسد و می نویسد؛ از فاصله ۱۸۴۳ تا ۱۸۴۵ میزان نوشته های کی‌یر کگور تا آن جا افزایش می یابد، که قابل تصور نیست. از این رو مجموعه کتاب های او را که مشاهده می کنید گمان می کنید که باید حاصل کار یک نویسنده در دستکم در ۳۰ سال باید باشد، ولی او در مدت سه سال به اندازه ۳۰ سال می نویسد تا بتواند آن تنش را به لحاظ مفهومی در کار فکری خود، برجسته سازد.»

از نظر نجفی کگور بر اساس آنچه « فروید می گوید، دائما تروماهایش (آسیب ها و زخم هایش ) را از طریق نوشتن working true اصلاح می کند. همچنین آن رابطه ای که بین زبان به عنوان نظم نمادین و تجربه زیسته، به عنوان یک امر واقعی دغدغه اصلی کی‌یر کگور است، به نظرم می توانیم این گونه ترجمه اش کنیم که در بازخوانی لکانی می توانیم بگوییم که با حقیقت از طریق بن بست درونی هر گفتاری، مواجه می شویم. و این کاری است که کی‌یر کگور از طریق نوشتن، انجام می داده است.»

نجفی «قرائت دیگری از کی‌یر کگور » را مربوط به « آثار آلن بدیو» می داند. «بدیو، کی‌یر کگور را در سنت آنتی فیلوسوفرها و یا پاد فیلسوفان قرار می دهد؛ آنان متفکران یا فلاسفه ای هستند که کار فلسفی می کنند ولی قرارشان بر این است که فلسفه به یک اکت و عمل تبدیل شود. این در حالی است که یک عمل واقعی در خود اگزیستنس یا خود تجربه زیسته رخ می دهد... بگوییم که مفهوم عشق در کارهای کی‌یر کگور در تقاطع فلسفه و ادبیات شاید به تعبیری در متن وزندگی شاید رخ می دهد.»

به هر روی جهان کی یر کگوری، اگزیستنش را محلی برای عمل، و پیوند آدمی با هستی یعنی وجود می داند. این در حالی است که در آثار دیگر فلاسفه ای که پیوند آدمی را تنها در موجود می دانند، حلقه وصل، یعنی ابتدا شناخت و بعد عمل، منتهی به خلق دوگانگی ای می شود که با اندیشه های دکارت پا به عرصه برای خلق مدرنیته گذاشت. و هایدگر با نقد پدیده و شناخت، و سپس عمل و دوگانگی مربوط به آن، تلاش کرد ابتدا در پیوند میان وجود و آدمی، دانش را از سطح جهان فیلسوفان به جهان اجتماعی سوق داده و امر واقع یعنی روابط آدمیان در زندگی را بسیار پویاتر و فعال تر از جهان شناختی فیلسوفانی چون دکارت و کانت واقع نمایی کند. این همان موضوعی است که در تجربه زیسته ایرانیان تحت عنوان زندگی گرایی نیز تبلور یافته است. تبلوری ریشه ای که بعید به نظر می رسد به راحتی از جهان زیست ایرانیان حذف شود.

پانوشت

۱-لکان در سمینار خود موسوم به «یا بدتر…» که در سال ۱۹۷۲ برگزار شد، پیوند و رابطهٔ این سه وجه از نفس آدمی را چنین تعریف می‌کند که زنجیری متشکل از سه حلقه به نحوی که اگر یکی از این حلقه‌ها را جدا کنیم، دو حلقهٔ دیگر از هم باز شده و تشکل خود را از دست می‌دهند. این نحوهٔ پیوستگی را در هندسه موضعی، گره برومه می‌خوانند. در نظر لکان، رابطهٔ امر خیالی، امر نمادین و امر واقع در زندگی انسان بر اساس اصل گره برومه است؛ که عدم پیوستگی هرکدام، موجب نابودی دیگری می‌شود. نکتهٔ حائز اهمیت این است که هیچ‌کدام از این سه حلقه در دیگری زندانی نیست بلکه انسجام آن‌ها وابسته به انسجام دیگر حلقه‌هاست. ساختمان نفسانی هر فرد موکول به نوع پیوندی است که بنابر سرگذشت او میان این سه عنصر ایجاد می‌شود. در واقع رابطه‌ای دیالکتیکی میان این سه نظم برقرار است.

بیشتر بخوانید:
فقها باید بدبینی تاریخی خود به هنر را کنار بگذارند/نسل جدید فقها مسئله را حل خواهند کرد
فیلسوف مسیحی: ظهور مسیح، همراه با یک جهش انسانی در بشریت رخ می‌دهد
از ایمانِ بد تا ایمان خوب! / چرا جهان جدید دچار بی تعادلی در ایمان شده است؟

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1893828

دیگر خبرها

  • ۳ زندانی از پای چوبه دار برگشتند
  • ریشه های عشق در زندگی گرایی ایرانیان / بدیو: عشق در آثار کگور در زندگی رخ می دهد
  • اختصاص ۱۵۰ هکتار از اراضی کشاورزی بخش جلگه رخ تربت حیدریه به کشت کلزا
  • رهایی یک محکوم به قصاص نفس در آمل
  • تخصیص ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای ساخت پل شهید نجفی در جاده سی سخت
  • محمدعلی بهمنی: تمام شاعری ام مرهون فریدون مشیری است
  • یک محکوم به قصاص در شادگان از چوبه‌دار رهایی یافت
  • چرا پهپادهای ایرانی از آسمان اردن گذشتند؟ (فیلم)
  • صدای گرم اسکویی برای همه شنوندگان رادیو خاطره انگیز است
  • اسکویی؛ صدایی آشنا برای شنوندگان رادیو