کاپیتان ۱۳ ساله در جشنواره فیلمهای کودک
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۵۹۵۸۴
هر جشنواره و رویدادی برای برگزاری نیاز به دلگرمی و پشتوانه دارد. تیم بزرگی مشغول به کار میشوند و سایه یک کاپیتان بر سر آنها حضور دارد. در جشنواره کودکان و نوجوانان نیز که صاحبان و نقشآفرینان اصلی آن کودکان و نوجوانان هستند، همه عوامل و دستاندرکاران فیلمها و جشنوارهها، میهمان کسانی هستند که دنیایی سرشار از ارزش و شکوه و زیبایی دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک تیم دوستداشتنی از نسلی با لباس مهربانی و صداقت که بهترین احساسها و حساسترین مقطع سنی از حیات بشری را به خود اختصاص دادهاند تا با انعکاس دنیای خود در زمین بازی سینما گل بکارند و گل بزنند و روز به روز به پیروزیها و افتخاراتشان افزوده شود. از دوره بیست و پنجم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان بود که تیم بزرگ جشنواره و این رویداد جهانی مزین شد به یک نام، که همچنان در پیشانی جشنواره میدرخشد؛ شهید بهنام محمدی.
کاپیتان ۱۳ ساله جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان با یک حضور حماسی و یک جایزه دوچندان ارزشمندتر به جشنواره اضافه شد. جایزهای که در پس خود یک شفافیت ارزشی و یک افزودهای گرانبها برای فیلمسازی دارد که در اصل عصاره تفکر و حیات آن شهید بزرگوار را در لایههای اثر خود بروز و ظهور بخشیده است.
بهنام محمدی فقط یک نام نیست. یک مکتب است که باید سرمشقهای آن در دفتر آثار سینمایی دغدغهمندان عرصه ایثار و گذشت و جانفشانی، ثبت شود و رنگ و بویی منحصر به فرد داشته باشد و هویتی مستقل و شفاف برای این جایزه که ۷ دوره از آن گذشته رقم بزند.
* کوتاه، از زندگی کوتاه شهید محمدی
بهنام محمدی در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به دنیا آمد. شهریور ۵۹ بود که شایعه حمله عراقیها به خرمشهر قوت گرفته بود خیلی ها داشتند شهر را ترک میکردند باور نمیکرد که خرمشهر دست عراقیها بیفتد، اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام تصمیم گرفت بماند. بمباران هم که میشد بهنام ۱۳ ساله بود که میدوید و به مجروحین میرسید.
شهید بهنام محمدی نوجوان ۱۳ سالهای بود که در تمام روزهای مقاومت از ۳۱ شهریور تا ۲۸ مهر سال ۵۹ در خرمشهر ماند و مقاومت کرد و لقب «اولین شهید نوجوان دوران دفاع مقدس» را به خود اختصاص داد. بهنام آنطور که در تمام خاطراتی که از او برجای مانده و به زعم همرزمان و همدورهایهایش نمادی از ایثارگری، مقاومت و از خودگذشتگی بود و جایزهای هم که به اسم این نوجوان در جشنواره اهدا میشود، به تهیه کننده یا کارگردان یک فیلم که با مضامین ایثار، دفاع مقدس، مقاومت و ارزشهای اسلامی تولید شده باشد تعلق میگیرد.
* نشان افتخار بهنام محمدی در ۷ دوره گذشته جشنواره
مهرداد خوشبخت برای کارگردانی فیلم «صدای پای من»، اولین کارگردانی بود که در دوره بیست و پنجم این جایزه را از آن خود و نامش را در بین دریافتکنندگان این تندیس ثبت کرد.
دوره بیست و ششم هیأت داوران به این نتیجه رسید که پروانه مرزبان برای تهیهکنندگی فیلم «بزرگمرد کوچک»، استحقاق دریافت این جایزه را دارد و چقدر تطبیق نام این فیلم با بهنام ۱۳ ساله عرصه ایثار همخوانی داشت. بزرگمرد کوچکی که پرسهزدن در روزهای کوتاه عمرش، بزرگترین درسها را به همراه دارد.
اما جایزه بهنام محمدی میتواند فقط حاصل کارگردانی یا تهیهکنندگی یک فیلم نباشد و اینچنین بود که هیأت داوران در دوره بیست و هفتم، نام امیرحسین رفیعا، بازیگر فیلم «تابستان طولانی» را به عنوان سومین دریافتکننده این جایزه اعلام کرد.
حسین قاسمی جامی هم در دوره بیست و هشتم جشنواره، با فیلم «به بادبادکها شلیک نکنید» این جایزه ارزنده را با خود به خانه برد و در دوره بیست و نهم هیأت داوران به این نتیجه رسید که گواهی افتخار شهید بهنام محمدی را برای کارگردانی فیلم «درخشش»، به میلاد جعفری اهدا کند.
اما محمدرضا حاجی غلامی تنها نامی است که توانسته تا به امروز در دو دوره متوالی سیام و سی و یکم جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، با فیلمهای کوتاه «سلام» و «جمعه گل» افتخار دریافت جایزه شهید بهنام محمدی را داشته باشد.
* یک کتاب و یک دنیا؛ قصهای برای نخوابیدن
زندگی کوتاه بهنام محمدی روایتی دارد به بلندای زمین تا آسمان. پر از فراز و نشیب و مملو از حرف و درس که باید خواند و چشم بر هم نگذاشت. همچون نام کتاب «قصهای برای نخوابیدن» که یدالله اقدامی با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و اداره کل حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس خوزستان منتشر کرده است.
* سکانس آخر
خمپارهها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه بهنام سر رسید. اما ناراحتی بچهها دیگر تاثیری نداشت، او کار خودش را میکرد، کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود. ناگهان بچهها متوجه شدند که بهنام گوشهای افتاده است و از سر و سینهاش خون میجوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیربچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۲۸ مهرماه ۱۳۵۸ پر کشید و امروز آشیانه بهنام، این کبوتر خونین بال در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان، شهر آباء و اجدادش مدفون است.
حالا دوره سیودوم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در راه است و باید دید در این دوره از جشنواره کدام فیلم و هنرمند توانسته به زنده نگه داشتن نام این نوجوان ۱۳ ساله که زندگی او سرشار از درام و هیجان و اتفاق بوده است، کمک کند. هدف از اهدای جایزه بهنام محمدی، صرفاً تزئین جشنواره و آراستنی ظاهری نیست؛ بلکه محمدیها بعنوان نمایندگان نسلی که آرمانهای خود را از سنین کم میشناختند و در راه رسیدن به آن با اخلاص جان خود را در دستان با کفایت خویش میگرفتند، قهرمانانی هستند که باید در ابعاد مختلف زندگی آنها چرخ زد و مشی و مرام آنها را پررنگتر و شایستهتر انعکاس داد.
* فارس
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۵۹۵۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت بچه گمشده محله مولوی تهران چه شد؟
عصر چهارشنبه ۵ اردیبهشت امسال خانوادهای با تماس با کلانتری ۱۱۶ مولوی از ربوده شدن کودک ۳ ساله شان توسط یک زوج موتورسوار خبر دادند.
با توجه به حساسیت موضوع تیمی از کاراگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران برای ردیابی و تحقیقات ویژه وارد عمل شدند. کاراگاهان در گام نخست تحقیقات به سراغ برادر هشت ساله کودک ربوده شده رفتند، پسربچه به ماموران گفت: همراه برادرم به مغازه سوپرمارکتی رفته بودم برادرم بیرون از مغازه بود و زمانی که از مغازه خارج شدم اثری از برادرم نبود و فقط در آن لحظه یک زن و مرد موتورسوار را دیدم که به سرعت از من دور شدند که احتمال میدهم آنها برادرم را ربوده باشند.
کاراگاهان در این مرحله با توجه به ادعای هشت سالعه دوربینهای مدار بسته را مورد بازبینی قرار دادند و تصویر پسر بچه ۳ ساله به دست آمد و در پایشهای دوربین به دوربین به زن جوانی در منطقه راه آهن رسیدند که به سراغ این پسر بچه ۳ ساله میروند.
ماموران در ادامه با اقدامات پلیسی موفق به شناسایی زن جوان شده و زمانی که به سراغ وی میرود عنوان میکند که این کودک ۳ ساله در حالی که گریه میکرد در خیابان دیدم و متوجه شدم خانه شان را گم کرده است و، چون آدرسی از خانه همراهش نبود او را تحویل کلانتری رازی دادم.
همین سرنخ کافی بود تا کودک گم شده که عنوان شده بود ربوده شده است در کلانتری رازی شناسایی و به آغوش گرم خانواده بازگردد.
سرهنگ نثاری معاون دایره جنایی تهران با تائید این خبر به رکنا گفت: ماجرا کودک ربایی در جنوب تهران ادعایی اشتباهی از سوی کودک هشت ساله بوده و هیچ آدم ربایی صورت نگرفته و پسر بچه سه ساله گم شده بود که با تلاش همکاران ما در پلیس آگاهی تهران به آغوش خانواده بازگردانده شد.
منبع: رکنا
tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟