رقیبی به نام فضای مجازی
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۶۴۶۲۱
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیرا در نشستی بیان داشته بود که در انتخابات سال 96 که رسانههای رسمی به اندازه رسانهها و فضای مجازی موثر نبوده یا سهم آنها کمتر بوده است.
تلاش برای بهبود عملکرد رسانه ای و انطباق با شرایط جدید (چنانچه در صحبت های صالحی بیان شده) البته مساله جدیدی نیست و تقریبا در تمامی کشورها و به موازات پیشرفت فناوری های نوین و شیوع استفاده از ابزارهایی چون تلفن های هوشمند، رخ داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کشور ما را شاید بتوان در یک وضعیت بینابینی تصور کرد؛ جامعه ای که از طرفی با گسترش زیرساخت های ارتباطی و رواج گوشی های هوشمند توانایی برقرار ارتباط با دنیا را به سرعت پیدا کرده اما به دلیل مشکلات تاخر فرهنگی هنوز به یک سواد رسانه ای قدرتمند از باب اثرگذاری و تشخیص اثرپذیری نرسیده است.
«علیرضا شریفی یزدی» جامعه شناس و هیأت علمی پژوهشکده خانواده در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا، ضمن تایید کلیت سخنان صالحی بیان داشت: کلیت حرف وزیر درست است چرا که بعد از آمدن اینترنت و بعد از مقوله شبکه های اجتماعی (social media) یک تحول جدید را در حوزه رسانه شاهد هستیم که رسانه های کلاسیک و سنتی تر کم کم یا باید به نحوی کارکردهایشان را عوض کنند یا جای خودشان را به موقعیت جدید بدهند و غیر از این هم نمی شود کاری کرد. من موافقم که این گونه حرف ها تا حدی جنبه شعاری دارند اما باید این را هم ملحوظ نظر داشت که مثلا وقتی تلگرام فیلتر می شود، مرجع تصمیم گیری در این راستا وزارت ارشاد نیست و شاید به نوعی با این جریان مخالف هم باشد، ولی شورای عالی فضای مجازی و... در این زمینه اظهار نظر می کند.
«در دوره ای، مرکز تلگراف یا تلگراف خانه، مرکز خبر بود و مردم به آن هجوم می بردند و از آنجا اطلاعات را می گرفتند یا اطلاعات می گرفتند و این داستان ها در تاریخ دوره مشروطه هست؛ ولی امروز تلگراف معنایی ندارد چرا که شرایط تغییر کرده است و فناوری های دیگری جایگزین آن شده اند. در نتیجه با توجه به شرایط جدید اصحاب رسانه های کلاسیک یا رسمی (رسانه های نوپدید هم می توانند رسانه رسمی باشند) حتما باید تجدید نظری در ویژگی هایشان کنند».
وی افزود: اگر بخواهیم بگوییم آیا روند این تغییرات مثبت است یا خیر، به شخصه آن را مثبت می پندارم؛ به دلیل این که به گردش سریع تر و دقیق تر اطلاعات کمک می کند و جنبه بزرگ مثبتی است اما جنبه منفی هم دارد؛ جنبه منفی این است که چون مردم هنوز سواد رسانه (مخصوصا رسانه های نوپدید) را به حد کافی ندارند، هر خبر اطلاعی یا انتقال داده ای که از این طریق صورت می گیرد را متاسفانه پذیرا هستند و قبول می کنند و این یک آسیب است؛ اما سرعت و حجم گردش اطلاعات و امکان این که آدم ها خودشان گروه های مخاطب و امثالهم را انتخاب کنند، جزو محاسن رسانه های نوپدید است.
لزوم شناسایی نیاز مخاطبان
شریفی یزدی در تبیین بهبود عملکرد رسانه های رسمی نسبت به رسانه های مجازی و غیررسمی خاطرنشان ساخت: خبرگزاری ها، صدا و سیما، روزنامه ها و دستگاه های رسمی ما باید چند کار را انجام بدهند: از این فضا استفاده کنند، چرا که این فضا یک ابزار است و الزما خودش محتوا نیست و می شود از آن بهره برد؛ امروز می بینیم که اکثر رسانه ها در دنیا مولتی مدیا (چند رسانه ای) شده اند. مثلا بی.بی.سی هم رادیو، هم تلویزیون، هم سایت و هم شبکه های اجتماعی دارد و در آنها فعال است و تولید محتوا می کند. ما هم باید همین کار را بکنیم که بعضا انجام می دهیم اما اشکال کار ما اینجا است که بسیار روی اپلیکیشن ها و برنامه هایی تاکید داریم که مخاطب عمومی ندارند (مثل سروش و ...).
«معتقدم باید از اپلیکیشن ها پرمخاطب هم استفاده کنیم، ضمن این که اپلیکیشن های داخلی را تا حد ممکن تقویت کنیم. اما این که چه چیزی را در آنجا مطرح کنیم، چند نکته دارد. وقتی خبری را تولید و آن را پخش می کنید، اولین کار باید مقوله مخاطب شناسی باشد. بسیاری از اوقات اخبار ما مخاطب شناسی ندارد و صرف تولید خبر است؛ دومین نکته این است که نیاز مخاطب ما چه چیزی است. بسیاری از نیازهایی که مخاطبین ما دارند با چیزهایی که در خبرگذاری های رسمی ما می چرخد، با هم فاصله دارند؛ مثلا در رابطه با ملاقات فلان شخص با دیگری و این که چه گفتند و کجا رفتند و چه کار کردند بسیار مانور داده می شود، درحالی که اینها دغدغه مردم نیست و برای مردم چه اهمیتی دارد که وزیر صنعت با چه کسی ملاقات کرد؟ یا فلان وزیر به کجا رفت؟ یا امروز در هیات دولت چه شد؟ هر زمان اخبار صداوسیما یا روزنامه ها را می بینیم، مهمترین دغدغه این است که عالی ترین مقام های دولت چه گفته اند. و در اخبار خارجی هم همیشه یک خبر درباره اسرائیل و فلسیطن و مسائل بد اقتصادی آمریکا و... وجود دارد؛ این ها چیزهایی نیست که واقعا مورد علاقه یا نیاز مردم باشد و خبرهایی است که مورد علاقه مدیران و دولت است، درحالی که علائق مردم جای دیگری است. مثلا امروز بیشتر مسائل اقتصادی برای مردم مطرح است و در برهه دیگری مسائل اجتماعی و... . این مخاطب شناسی می تواند به خبرگزاری ها کمک کند تا احیایی در شرایط جدید کاری شان داشته باشند».
وی افزود: کار دیگر خبرگزاری ها پیوست است؛ یعنی وقتی خبری می آید باید بر حسب نیاز مردم و با یک سازماندهی منظم و طبق یک چهارچوب (برای مهندسی کردن خبر در این جهت که برای افکار عمومی تنویر یابد و روشن تر شود) خبر را تحلیل و این تحلیل ها را در یک جایی به خبر پیوست کرد؛ و از آن مهمتر مقوله استفاده از اصحاب فن و متخصصین است. شاید یکی از کارهای خیلی خوب این است که تضارب آراء وجود داشته باشد و نظریات مختلف راجع به یک خبر مهم که آن ویژگی های اول را دارد (یعنی مورد نیاز و مورد علاقه مردم است، کشش و جذابیت عمومی به سمت آن وجود دارد) جمع شود. اینها کمک می کند به این که خبرگزاری ها بتوانند کاری را انجام بدهند که اپلیکیشن ها نمی توانند یا اینترنت در معنای یک سایت به تنهایی قادر به انجام آن نیست.
افکار مسموم در پوشش جذاب
تا زمانی که به سلیقه مردم احترام نگذاریم و بخواهیم براساس سلیقه تعداد معدودی انسان در یک سری جلسات پشت درهای بسته عمل کنیم، این مشکلات و معضلات را داریم. تلگرام در ایران از یک جمعیت 80میلیونی، 43 میلیون مخاطب فعال در زمانی که فیلتر شد داشت؛ وقتی فیلتر می شود با کلی وعده های تبلیغاتی درجهت استفاده از اپلیکیشن های داخلی مواجه هستیم؛ (ای کاش می توانستند موفق بشوند و خیلی هم خوب بود و ما هم استقبال می کنیم) اما می بینیم که توفیقی پیدا نمی کنند و چیزی حدود مثلا 4 میلیون از تلگرام ریزش پیدا می کند، در حالی که 39 میلیون هنوز با فیلتشکن در آن هستند. نتیجه این که تغییری ایجاد نشده و صرفا ما یک کار قانون شکنی را یاد 40 میلیون نفر می دهیم که این خود عیب است
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که چرا رسانه ای مانند بی.بی.سی به رغم گذشت زمان دچار تنزل مخاطب نشده است، تصریح کرد: در مورد بی.بی.سی باید گفت که دستگاهی بسیار موذی ولی نحوه خبرسانی آن بسیار علمی است، مخاطب شناس است و فضا می دهد و از آخرین دانش های ارتباطات استفاده می کند تا متاسفانه فکر مسموم خودش را در یک بسته بندی زیبا، به مردم ما القا کند و چنانچه اشاره کردم چون اکثریت مردم سواد رسانه ای ندارند، مساله ایجاد می شود.
«اگر ما بتوانیم محتوای خوب خودمان را با همین اپلیکیشن ها و بسته بندی موجود درست منتقل کنیم، حتما موفق خواهیم شد و هر دانشی که بی.بی.سی یا هر رسانه بزرگ دیگری مانند رویترز یا آسوشیتدپرس دارد، چیزهایی مخفی نیست و ما هم می توانیم به آخرین اطلاعات و دانش آنان دسترسی پیدا کنیم، خبرنگارانمان و مدیران ارتباطات و خبرمان را آموزش دهیم و اینها را می شود یاد گرفت و از این ابزار استفاده کرد. تا به یک وحدت رویه نرسیم و از همه امکانات استفاده نکنیم، امکان به حاشیه رفتن ما زیاد است؛ ولی می شود این کار را درست انجام داد و من عقیده دارم هنوز هم با یک سری از نشست ها با افراد متخصص و بهره گرفتن از دانش و تجربه آنها و دانش و تجربه بین المللی دیگران، می شود تا حرف خوب خودمان را خوب به دیگران برسانیم؛ متاسفانه دیگران (دشمنان ما) حرف بد خودشان را خوب به ما می رسانند، در حالی که ما در این زمینه ضعف داریم و این آسیب و مساله است».
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۶۴۶۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوخی گلزار با مردم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جدیدترین مسابقه تلویزیون که این روزها حسابی نامش بر سر زبانها افتاده است، پانتولیگ با اجرای محمدرضا گلزار، بازیگر و خواننده نام آشنای سینماست، گلزار چندی پیش هم با مسابقه «برنده باش» در شبکه سه سیما به عنوان مجری حضور داشته است.
«پانتولیگ» مسابقهای با تمرکز روی پانتومیم است اما کل آن محدود به بازی پانتومیم نمیشود. دو گروه چهار نفره مقابل هم قرار میگیرند تا هم چالشهایی متنوع در ارتباط با پانتومیم را از سر بگذرانند و هم به سؤالات اطلاعاتعمومی پاسخ دهند. در واقع عوامل مسابقه سعی کردهاند علاوه بر جلب توجه علاقهمندان به پانتومیم، دوستداران مسابقات اطلاعاتعمومی را هم با خود همراه کنند و از این طریق، رقابت را با هیجان بیشتری پیش ببرند. نکته قابل توجه اینکه شرکت کنندگان مسابقه از میان افرادی انتخاب شدهاند که سالها بهطور مستمر پانتومیم اجرا کردهاند و یک جورهایی حرفهای این رقابتند و از طرف دیگر اطلاعات عمومی خوبی هم دارند.
تسنیم نوشت:یکی از ویژگیهای مسابقه «پانتولیگ» ریتم بسیار خوب آن بود که البته اجرای به اندازه گلزار به حفظ این ریتم حسابی کمک کرده بود. شاید حضورِ گلزار و اجرایِ او در مسابقه «برنده باش» خیلی کمک کرده او اینجا در مقامِ یک مجری اتوکشیده وارد نشود. با شرکتکنندگان لحظاتی شوخی میکند تا مخاطبان با تماشای یک مسابقه سرگرمکننده، از طنازی او هم بهره ببرند.
بعضی اوقات روش کمک کردنش به شرکتکنندهها برای رسیدن به جواب درست هم موقعیتی بامزه ایجاد میکرد. البته در «برندهباش» موقعیت برای شوخطبعی و گپ و گفت با مخاطبان بیشتر فراهم بود. چون هم مسابقه طولانیتر بود، هم حضور تماشاگران بیشتر احساس میشد و هم در بخشهایی باید با خانواده و دوستان شرکتکنندهها تماس میگرفت و این مسئله هم به ایجاد موقعیتهای مختلف کمک میکرد. در «پانتولیگ» به دلیل متمایز بودن شیوه مسابقه، گلزار هم سعی کرده است اجرایی متفاوت داشته باشد.
اما شاید مهمترین نقطه قوت این مسابقه دور کردن مخاطب از فضای سرد مجازی است. تلویزیونی که سالها عضوی از خانواده تک تک ما ایرانیها بود و با تولید برنامههای گوناگون اثربخشی بسیار زیادی داشت، امروز با وجود شبکههای متعدد دیگر این تأثیرگذاری را ندارد، چون روزگاری تلویزیون مسابقات و سرگرمیهایی تولید میکرد که افراد علاقمند را پای آن مینشاند، مانند «مسابقه هفته» که علاوه بر این که در زمان خود جزو پرمخاطبترین برنامههای سیما بود، همچنان وقتی بخشهایی از آن در شبکه مجازی منتشر میشود، بازخوردهای مثبت بسیاری از آن میتوان دریافت کرد.
حتی پانتومیم و آموزش آن به قدری اهمیت داشت که در برنامههای تلویزیونی کودک و نوجوان با همان اندک شبکههای موجود نیز یا به نمایش در میآمد و یا آموزش داده میشد و علیرضا خمسه سردمدار این آموزشها بود. اما رفته رفته اجرای پانتومیم جایگاه خود را از دست داد و برنامههای تلویزیونی کمتری به آن اختصاص پیدا کرد. هرچند که در تئاتر همچنان جسته و گریخته به آن نیم نگاهی میشود، اما در تلویزیون دیگر این جایگاه وجود ندارد. شاید به این خاطر که نسل امروز با نسل دیروز متفاوت است. نسل امروز غرق در فضای مجازی و بازیهای رایانهای است و دیگر جایی برای پانتومیم و اجراهایی از این دست برایش باقی نمانده است.
همین ورود به فضای مجازی به نوعی بیتحرکی و عدم همبستگی خانوادگی و دور شدن از اجتماع را با خود به همراه آورده است و نسل امروز را متفاوت از نسل دیروز منزوی و گوشهگیر کرده است. در دنیای نسل امروز همه چیز پشت گوشیها و رایانهها پنهان شده است، حتی دوستیها و رفاقتها.
آدمهای امروز دیگر مانند گذشته اهل چهره به چهره صحبت کردن نیستند و بیشتر ترجیحشان این است که بتوانند از راه دور و در همان فضای مجازی صحبت کنند. امروز دیگر جای شور و نشاط گروهی که در میان نوجوانان دیروز وجود داشت، برای نوجوانان و جوانان امروز وجود ندارد.
از همین سو به نظر میرسد جای تولید برنامههایی که بتوانند با نگاه امروز جوان و نوجوان را با خود همراه کنند خالی است. اما شبکه سه سیما که از گذشته شعار جوانی را با خود حمل میکند، در این میان دست به یک اقدام تازه زد و با تولید برنامه «پانتولیگ» هم شورو نشاط را به دل برنامههای تلویزیونی آورد و هم هنر تا حدی فراموش شده پانتومیم را در قالب بازی و سرگرمی احیا کرد.
در این برنامه اعضای گروه میتوانند با هم خانواده باشند یا رفیق، فرقی ندارد مهم این است که با اجرای پانتومیم به شناخت از هم دست پیدا میکنند و علاوه بر سرگرمی و نشاط، دست به مطالعه میزنند و از لاک تنهایی خود خارج میشوند تا در دنیای واقعی و بازی بتوانند برای ساعاتی از فضای سرد و یخ زده مجازی دور باشند.
اقدامی که تلویزیون باید خیلی زودتر از اینها دست به کار میشد و انجام میداد. تولید برنامههایی همچون «پانتولیگ» میتواند این کار را انجام دهد و بازی و سرگرمی را از قاب تلویزیون به دل خانوادهها بیاورد.
حال باید دید در ادامه این برنامه به کجا میرسد؟ آیا قرار است ورود تلویزیون به فصل جدیدی از مسابقهسازی همچون گذشته در سایه استعدادیابی صرف همچون گذشته باشد یا مثلِ «معرکهها» و «پانتولیگها» خانوادهها را هم دعوت به سرگرمی و بازی در منزل کند. در واقع برخی از بازیها و سرگرمیهایی که تلویزیون میتواند ایجاد کند مخاطب را از آن خمودگیهای ناشی از فعالیتِ صرف در فضایمجازی به سمتِ شادابی سرگرمی با خانواده سوق میدهد.
باید منتظر ماند و دید که نهایتاً محمدرضا گلزار از اجرای تلویزیونی چه نمرهای میگیرد؟ در این میدان هم میتواند مخاطب را به سینماها بیاورد و اصطلاحاً مردِ اول گیشه باشد. این روزها تلویزیون به مخاطب نیاز دارد تا آن عقبه طلایی سریالها و برنامههای خیابانخلوتکن را برگرداند. اتفاقی که امروز به زعمِ مدیران تلویزیون به یک رویا و آرزو تبدیل شده است.
۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898653