Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-04-19@17:16:10 GMT

آیا آمریکا از خاورمیانه بی‌نیاز است؟

تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۷۰۹۶۸

آیا آمریکا از خاورمیانه بی‌نیاز است؟

 بیشتر دوست دارد تا سخنانی کوتاه بگوید تا طرفدارانش با او همراهی کنند. او سه‌شنبه شب در جمع هواداران خود در پنسیلوانیا حاضر شد و از همان ابتدا سعی کرد تا از دستاوردهای خود به نحوی تعریف کند که همه افراد حاضر در این گردهمایی او را تشویق کنند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، ترامپ گفت که دولت وی در حال احیای بزرگی در تولید امریکا و همچنین استقلال این کشور در بخش انرژی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او گفت: ما دیگر هیچ نیازی به خاورمیانه نداریم. او گفت: کارگران ستون فقرات این کشور هستند و با این جمله بود که صدای امریکا، امریکا از زبان حاضران در این گردهمایی شنیده شد.

اما سوال اصلی اینجاست که آیا امریکا دیگر به خاورمیانه نیازی ندارد. نکته اینجاست که اگر بخواهیم از یک جنبه و به لحاظ انرژی نگاه کنیم، امریکا شاید از لحاظ نفت خودکفا شده باشد که البته این موضوع هنوز جای سوال دارد. اما چشم‌انداز و نگاه استراتژیک امریکا تنها معطوف به خود است یا متحدان را نیز در بر می‌گیرد؟ آیا امریکا تنها نیازمند نفت خاورمیانه است؟ آیا سشایر متحدان امریکا که به لحاظ استراتژیک اهمیت بالایی برای این کشور دارند بدون نیاز از نفت خاورمیانه هستند و امریکا می‌تواند نیاز نفت این کشورها را تامین کند؟

واقعیت آن است که امریکا نمی‌تواند تنها چهاردیواری خود را ببیند و بگوید دیگر به خاورمیانه نیازی ندارد. امریکا با نهایت توان تولید نفت تا چه حد می‌تواند نیاز خود را بر طرف کند. اگر همین امروز را نگاه کنیم، امریکا با حداکثر توان روزانه حدود 12.3 میلیون بشکه نفت تولید می‌کند که قصد صادرات نیز دارد و در طرف مقابل نیز روزانه حدود 20 میلیون بشکه نفت مصرف دارد. این نشان می‌دهد حتی حرف ترامپ در خصوص نیاز به نفت هنوز صادق نیست و نمی‌توان به طور قطع امریکا را بی‌نیاز از خاورمیانه دانست. حتی امریکایی‌ها این توان را ندارند که نفت خود را به صورت کامل تامین کنند، چه رسد به اینکه بخواهند سایر متحدان را نیز از نفت خاورمیانه بی‌نیاز کنند. طبق آمار سال 2018 امریکا حدود 10 میلیون بشکه نفت خام به همراه میعانات گازی به صورت روزنامه وارد کرده است که 16 درصد آن از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس تامین شده است. در ضمن اگر بگوییم امریکا تنها بخواهد خود را ببیند در بهترین شرایط می‌تواند نیاز خود را تامین کند و دیگر نمی‌تواند اقدامی قابل توجه در خصوص سایر متحدان انجام دهد و باید آنها نیز به شکل جداگانه به دنبال تامین انرژی و همچنین به دنبال امنیت انتقال انرژی به کشور خود باشند.

اما اگر از بعد دیگر بخواهیم به موضوع سخنرانی ترامپ بپردازیم آیا بی‌نیازی امریکا از خاورمیانه تنها معطوف به تامین انرژی است؟ واقعیت آن است که امریکا چه بخواهد چه نخواهد در مقطع کنونی به خاورمیانه نیاز دارد. شاید تنها موضوع مربوط به بحث انرژی نیست بلکه این امنیت منطقه است که امریکا بیش از انرژی و نفت به آن نیاز دارد.

مارکو کارنلوس دیپلمات سابق ایتالیایی در مقاله اخیر خود در میدل ایست‌ای مقاله‌ای را تحت این عنوان نوشته است که چرا ما به معماری امنیتی خاورمیانه نیاز داریم؟ او می‌نویسد، اوضاع تنش‌زا در خلیج فارس باعث می‌شود فضا به سمت یک درگیری بزرگ سوق پیدا ‌کند. از خروج امریکا از برجام و سیاست حداکثری فشار امریکا علیه ایران گرفته تا توقیف نفتکش‌ها و سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین امریکا می‌تواند خاورمیانه را با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه کند.

حدود یک قرن پیش مشابه چنین شرایطی در اروپا این منطقه را به جنگ جهانی اول سوق داد. در آن دوران به مانند امروز نیز هیچ کس ادعا نمی‌کرد که جنگ می‌خواهد. همه به توانایی خود در مدیریت تنش اطمینان داشتند اما با این وجود یک درگیری فاجعه‌بار رخ داد و با توجه به خلق و خوی رهبران کنونی جهان تصویر پیش روی آینده تاریک به نظر می‌رسد.

کارنلوس معتقد است بحران کنونی خلیج فارس حاصل یک تقابل گسترده‌تر است که ده‌ها سال است منطقه خاورمیانه را دربرگرفته است. با این حال یک فرض کاملا اشتباه وجود دارد که رفتارهای ایران در منطقه باعث اصطکاک مداوم در منطقه بوده است و معتقدند که امنیت و ثبات واقعی منطقه تا زمان عقب‌نشینی کامل ایران از مواضعش در منطقه امکان‌پذیر نخواهد بود.

اما واقعیت آن است که متحد اصلی ایالات متحده در خلیج فارس یعنی عربستان سعودی جنگ ویرانگرانه را در یمن آغاز کرد، کشور همسایه خود قطر را تحت محاصره قرار داد، نخست وزیر لبنان را گروگان گرفت، روزنامه‌نگار مخالف خود جمال خاشقچی را کشت و نسبت به اقدامات اسراییل در راستای مورد هدف قرار دادن مواضع ایران در سوریه ابراز خرسندی می‌کند.

او در ادامه می‌نویسد، امریکا هم‌اکنون سه سیاست متفاوت را در قبال ایران دنبال می‌کند، اولا رییس‌جمهور ترامپ ظاهرا قصد دارد با اعمال تحریم‌های شدید که می‌تواند دو کشور را به جنگ نزدیک کند دوباره به یک توافق هسته‌ای جدید با ایران دست پیدا کند. اما در سوی دیگر وزیرخارجه مایک پمپئو قصد دارد رفتار ایران را از طریق اجرای یک برنامه 12‌بندی تغییر دهد و سوم جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ از این سیاست‌ها به علاوه تغییر رژیم در ایران نیز حمایت می‌کند.

در حال حاضر مشکل اصلی این است که دیگر یک روند منظم در واشنگتن برای تدوین و اجرای سیاست‌ها وجود ندارد و همانطور که ‌گری سیک بیان کرده سیاست ایالات متحده در مورد ایران باعث سرگیجه شده است. اما واقعیت آن است که این سیاست گیج‌کننده تنها مربوط به ایران نیست بلکه امریکا یک سیاست گیج‌کننده نسبت به منطقه دارد. چندی پیش دونالد ترامپ بیان کرد هرکسی نفت خود را از خلیج فارس تامین می‌کند باید امنیت آن را نیز خودش تامین کند که این موضوع خطاب به چینی‌ها بود. اما به نظر می‌رسد امریکایی‌ها نمی‌دانند چه امتیازی را به چین می‌دهند و پکن را وارد یک بازی بزرگ‌تر می‌کنند که به رقیب اصلی این سال‌های امریکا میدان بزرگ‌تری برای بازی می‌دهد. امریکا اگر بخواهد بزرگ باشد، نه می‌تواند از خاورمیانه بی‌نیاز باشد نه متحدان؛ پس صحبت از بی‌نیازی بیش از یک شعار انتخاباتی برای ترامپ نخواهد بود. اگر بی‌نیازی کامل است پس همین فردا امریکا می‌تواند همه نیروهای خودرا از خاورمیانه خارج کند. امتحان آن ساده است و باید دید چه کسی از این موضوع بیشترین آسیب را می‌بیند.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: خاورمیانه خلیج فارس دونالد ترامپ امنیت منطقه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۷۰۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا مجددا در خاورمیانه آتش به پا کرده است

استفان والت معتقد است که سیاست حمایتی بی‌قید و شرط بایدن باعث به خطر افتادن خاورمیانه شده است و مقصر خطر فعلی که رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کند واشنگتن است نه تهران.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، استفان والت، تحلیلگر آمریکایی برجسته روابط بین‌الملل در یادداشتی برای نشریه فارن پالیسی نوشته است که تصمیم ایران برای انتقام از حمله اسرائیل به کنسولگری این کشور در سوریه با حملات پهپادی و موشکی نشان می‌دهد که دولت بایدن تا چه اندازه بد با خاورمیانه رفتار کرده است.

والت سیاست بایدن برای حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ آن علیه مردم غزه را ناموفق می‌داند زیرا اهداف آن با عملکرد آن از ابتدا متناقض بود. دولت بایدن با ارائه حمایت بی‌قید و شرط به رژیم اسرائیل توانایی تشویق آن برای خویشتن‌داری را از دست داد و این مسئله کمتر کسی را شگفت‌زده خواهد کرد. تاکنون حداقل ۳۳ هزار فلسطینی (بیش از ۱۲ هزار کودک) کشته شده‌اند و سامانتا پاورز، مدیر نهاد امدادرسانی آمریکا به وقوع قحطی در غزه اعتراف کرده است. انصارالله یمن به هدف گرفتن کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی ادامه می‌دهد، درگیری شدت پایین میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی ادامه دارد، و موج‌های خشونت توسط شهرک‌نشینان در کرانه باختری اشغالی افزایش یافته است. الان هم با حمله تلافی‌جویانه ایران برای هدف قرار گرفتن کنسولگری آن در ۱ آوریل، احتمال افزایش گستره جنگ بالاتر است.

فارن پالیسی همچنین تصریح کرده است که حمایت عمومی ایران از حماس بر اساس حقوق بین‌الملل مشروع است: «طبق کنوانسیون ژنو، جمعیتی که تحت «اشغال متخاصم» زندگی می‌کنند حق مقاومت در برابر نیروی اشغالگر را دارند. با توجه به اینکه اسرائیل کرانه باختری را کنترل کرده است. و اورشلیم شرقی از سال ۱۹۶۷، این سرزمین‌ها را با بیش از ۷۰۰ هزار شهرک‌نشین غیرقانونی مستعمره کردند و هزاران فلسطینی را در این روند کشتند، شکی نیست که این یک «اشغال متخاصم» است.

والت اما معتقد است که اقدامات مقاومت علیه اشغالگر همچنان تابع قوانین جنگ است و حماس و سایر گروه‌های مقاومت فلسطینی هنگام حمله به غیرنظامیان اسرائیلی آنها را نقض می‌کنند. اما مقاومت در برابر اشغالگری مشروع است و کمک به مردم تحت محاصره در انجام این کار لزوماً اشتباه نیست.

والت پاسخ ایران به بمباران کنسولگری خود توسط رژیم صهیونیستی را منطقی می‌داند: «تصمیم ایران برای انتقام پس از بمباران کنسولگری توسط اسرائیل و کشته شدن دو سردار ایرانی را نمی‌توان به عنوان اقدام تهاجمی در نظر گرفت، به ویژه با توجه به اینکه تهران بارها اعلام کرده است که هیچ انگیزه‌ای برای جنگ گسترده‌تر ندارد. در واقع، حمله تلافی‌جویانه آن به گونه‌ای انجام شد که به اسرائیل هشدار داد و به نظر می‌رسد که تهران نمی‌خواهد تنش‌ها را تشدید کند بلکه صرفاً تلاش دارد بازدارندگی خود را بازیابی کند.»

نویسنده این یادداشت همچنین معتقد است که مسئولیت شرایط فعلی بیشتر بر عهده واشنگتن است تا تهران. چگونه؟ «فراموش نکنیم که ایالات متحده چندین دهه است که خاورمیانه را با تسلیحات پر کرده است. این کشور سالانه میلیاردها دلار تجهیزات نظامی پیشرفته را به اسرائیل ارائه می‌کند، علاوه بر آن مکرراً تضمین می‌کند که حمایت آمریکا بدون قید و شرط است.»

والت در ادامه تصریح کرده است که «کشورهای دارای قدرت کنترل نشده تمایل دارند از آن سو استفاده کنند، و اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. زیرا اسرائیل بسیار قوی‌تر از فلسطین است - و همچنین از ایران نیز توانمندتر است - می‌تواند بدون تنبیه و محکومیت علیه آنها عمل کند. هه‌ها حمایت سخاوتمندانه و بی‌قید و شرط ایالات متحده به اسرائیل این امکان را داده است که هر کاری می‌خواهد انجام دهد، که در طول زمان به افراطی شدن سیاست‌ها و همچنین رفتارش در قبال فلسطینی‌ها کمک کرده است.»

فارن پالیسی خاطرنشان می‌کند که شرایطی ایجاد شده است که به موجب آن تنها مقاومت مسلحانه مؤثر بر اسرائیل تأثیر می‌گذارد: «فقط در موارد نادری که فلسطینی‌ها توانستند مقاومت مؤثری را بسیج کنند - همانطور که در انتفاضه اول (۱۹۹۳-۱۹۸۷) انجام دادند- رهبران رژیم اسرائیل مانند نخست وزیر سابق اسحاق رابین مجبور به اذعان به نیاز به سازش و تلاش برای ایجاد صلح شدند. متأسفانه، زیرا اسرائیل بسیار قوی، فلسطینیان بسیار ضعیف، میانجی‌های یک‌طرفه ایالات متحده به نفع اسرائیل بودند. هیچیک از جانشینان رابین حاضر نبودند به فلسطینی‌ها معامله‌ای را پیشنهاد دهند که بپذیرند.»

استفان والت در پایان نوشته است که یک طنز آیرونیک در شرایط فعلی وجود دارد زیرا «افراد و سازمان‌هایی در ایالات متحده که در محافظت از اسرائیل در برابر انتقاد و تحت فشار قرار دادن دولت‌های آمریکا یکی پس از دیگری برای حمایت از اسرائیل، صرف نظر از آنچه که انجام می‌دهد، در واقع خسارات عظیمی به آن وارد کردند.»

والت وضعیت کنونی را این گونه توصیف می‌کند که ۱) راه حل دو دولتی شکست خورده است، ۲) اسرائیل به یک کشور یاغی تبدیل شده است، ۳) حمایت از رژیم صهیونیستی در میان جوانان آمریکایی - از جمله بسیاری از یهودیان - شدیداً کاهش یافته است. و ۴) ایران به داشتن سلاح هسته‌ای نزدیک است و تلاش‌های ایالات متحده برای منزوی کردنش را خنثی کرده است.

کد خبر 745109

دیگر خبرها

  • امریکا قلاده صهیونیست ها را کشید/هشدار به دولت های حامی اشغالگران
  • ایتالیا خواستار «کاهش تنش مطلق» در خاورمیانه است
  • تله تل‌آویو برای واشنگتن/ آیا اسرائیل، آمریکا را وارد تنش با ایران می‌کند؟
  • ندای مواضع ضدونقیض از درون کاخ‌سفید؛ اسرائیل می‌تواند آمریکا را وسط تنش با ایران بیاندازد؟
  • اعتراف ترامپ درباره هزینه‌های آمریکا برای جنگ در خاورمیانه (فیلم)
  • روسیه: آمریکا مقصر افزایش تنش در خاورمیانه است
  • آمریکا بازهم در خاورمیانه آتش به پا کرده است
  • آمریکا مجددا در خاورمیانه آتش به پا کرده است
  • تحلیل مهاجرانی از عملیات وعده صادق
  • کنایه مهاجرانی به آمریکا و فرانسه بعد از حمله به اسرائیل