نقد فیلم ایده اصلی؛ پیشرفتی قابل ملاحظه در سینمای بدنه
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۷۹۴۸۴
فرارو- علیرضا جعفری؛ ایده اصلی دومین فیلم آزیتا موگویی پس از تراژدی (۱۳۹۲) است. موگویی پس از سالها کار در زمینههای مختلف سینما، با این مدیوم بسیار آشنا است و از این رو خواسته فیلمی با استانداردهای بالا ارائه دهد. او تمام تلاشش را در کارگردانی به کار گرفته تا فیلمی شیک و هالیوودی بسازد.
این تلاش منجر شده به سکانس افتتاحیه و بی ربط فیلم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پروژه تفریحی بزرگی در جزیره هندورابی قرار است با سرمایه گذاری مشترک یک شرکت اسپانیایی و طرف ایرانی به مناقصه گذاشته شود و از این رو چند شرکت پیمان کار ایرانی برای این پروژه نان و آب دار برنامه ریخته اند. یکی از این شرکتها که تازه کار هم هست، متعلق به سعید و دیگری شرکتی با سابقه زیاد متعلق به رویا (با بازی مریلا زارعی) است؛ و نکته این که سعید و رویا قبلن زن و شوهر بوده و اکنون متارکه کرده اند.
قصه با جنگ این دو بر سر این پروژه آغاز میشود. اثر از طرق روایتی چندگانه از طریق زاویههای دید هر کدام از شخصیتها دنبال میشود. ابتدا، سعید، سپس رویا، بعد نیما (با بازی پژمان جمشیدی) و در آخر زاویه دید مشترک سعید و رویا. این نوع روایت سبب میشود که هم فیلم شبیه نمونههای موفق هالیوودی شده و هم این که مخاطب اغلب مواقع از شخصیتها اطلاعات بیشتری داشته باشد و به قولی جلو بزند. اما این جلو زدگی سبب لو رفتن قصه نمیشود. تقسیم پرده به چند تصویر هم در ادامه همین نوع ترفند است. ایجاد هارمونی با نوع روایت و شیک شدن فیلم.
در این فیلم با آدمهایی طرف هستیم که کوچکترین ارزشی برای انسانیت و اخلاق قائل نیستند. همه میخواهند به نوعی دیگری را حذف کرده و خود برتر میدان باشند. کارِ گروهی تنها زمانی شکل میگیرد که عدهای علیه یکی جبهه گرفته و با نابودی او، یکی دیگر از اعضای گروه قربانی خواهد شد. این تنازع بقا تا جایی باید ادامه پیدا کند که تنها یک نفر باقی بماند؛ و آن کسی است که از همه زرنگتر است.
اما باطن شخصیتها با تمام اهداف شومی - از حذف یکدیگر و کلاهبرداری از هم- دارند، با هم یکی نیستند. لااقل سعید دوست دارد به هر نحوی پروژه را گرفته و آن را تبدیل به یک مکان ممتاز گردشگری کند. در صورتی که امثال نیما و آقازادهای مثل رامین (با بازی مهرداد صدیقیان) هدفی جز دزدی ندارند. حتا رویا هم با آن شرکت بزرگ و خانوادهای مشهور دغدغه پروژه را ندارد. آن وسط جاسوس سه جانبهای مثل لاله (با بازی هانیه توسلی) که، چون دانه ریزتر از بقیه است، با خودفروشی و رنگ عوض کردن میخواهد ماهی بزرگی از این آب گل آلود بگیرد؛ و این حجم از سیاهی و پلیدی پشت لباس و رفتار تمیز و زیبا و لوکس این آدمها مخفی شده. سیاهیای که مثل دملی چرکین منتظر تلنگری است تا سرباز زند و از هم بپاشد.
در نهایت هیچ تضمینی نیست که اگر نقشه نیما و رامین بگیرد این قصه به پایان برسد؛ چون با برنامهای که آنها برای لاله ریخته اند و نوع رفتاری که تا کنون نشان داده اند، مشخص نیست که نیما و رامین به قولشان وفادار بمانند و برای همدیگر دامی پهن نکنند؛ و این گونه خواهد بود که قصه پایانی نخواهد داشت. چون در هر پروژه بزرگی در اقتصاد رانتی، زالوهایی مثل آنها هستند که کسب پول به هر قیمتی را بر تمام جنبههای دیگر بشری ترجیح دهند.
فیلم با ریتم خیلی خوب و روایتی به نسبه محکم پیش میرود و رد پای فیلمنامه نویس خوبی مثل امیر عربی کاملن به چشم میآید. اما مشکل فیلم بیش از هر چیز آسان گیری است.
روابطی که شخصیتها از طریق آن ها، کارهای غیرقانونی شان را پیش میبرند، به جای این که برای مخاطب ملموس شود، تنها از طریق دیالوگهای خود شخصیتها گفته میشود که مثلن یک رابط یا آشنا فلان کار را ردیف کرده است. یعنی ما نوع روابط، شکل گیری و حد برش این گونه روابط ناسالم را نمیبینیم و صرفن به نیرویی غیبی بسنده میکنیم که کارها را خود به خود ردیف میکند؛ و دیگر این که شخصیت سعید با این همه ثروت و تخصصی که ظاهرن دارد، چرا این قدر راحت و سریع خام کلاهبرداران میشود؟ چه طور با جمله وکیل زن "الان برای صحبت درباره قیمت زوده" پی میبرد که او به کارش خیلی وارد است و تمام ریش و قیچی را به آسانی به او میسپارد؟
این آسان گیریها با فضایی که کارگردان ساخته همگونی ندارد. مگر میشود آدمهایی در این حد رند و مکار که ذرهای به اخلاقیات اهمیت نمیدهد، چنین به سرعت خام شده و فریب بخورند؟ وقتی هم دیگر را میشناسند، چرا این قدر ساده به هم اعتماد میکنند؟ و لاله و نیما و رامین چه طور احتمال نمیدهند که رویا با این حجم آدم و رابطهای که در جزیره کیش دارد، نتواند زاغ سیاه آنها را چوب بزند؟
در کل این آسان گیریها به کلیت فیلم ضربه زده، اما نمیتوان تلاش سازندگان فیلم را برای ارائه یک فیلم تجاری تمیز و ساختارمند نستود. در سینمای بدنه ایران که دم دستی و به بازی گرفتن شعور مخاطب جزو عرف رایج است، ساخت فیلمی ساختارمند و کم لکنت که مخاطب را به سخره نگیرد، جای تقدیر دارد. امید است که سینمای بدنه و تجاری بیشتر به سمت ارائهی کلیتی قابل قبول مثل "ایده اصلی" برود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ایده اصلی نقد فیلم سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۷۹۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناسا در مریخ با مشکلی بزرگ مواجه شد
به گزارش خبرآنلاین، بازیابی خاک و سنگهای مریخ برای دههها در فهرست کارهای ناسا بوده است، اما با افزایش هزینهها، انجام آن به آینده موکول میشود. یک بررسی مستقل، مجموع هزینهها را بین هشت تا ۱۱ میلیارد دلار، با تاریخ رسیدن به زمین در سال ۲۰۴۰ نشان داده است که این حدود یک دهه دیرتر از زمان اعلام شده است.
به نقل از ایسنا، بیل نلسون(Bill Nelson)، مدیر ناسا میگوید که این تاریخ خیلی دیر است. او از صنایع خصوصی و مراکز آژانس فضایی میخواهد تا گزینههای دیگری برای بازسازی پروژه ارائه دهند. با توجه به اینکه ناسا با کاهش کلی بودجه مواجه است، او میخواهد از لغو پروژههای علمی دیگر برای تامین مالی پروژه بازگشت نمونه مریخ جلوگیری کند.
او در یک کنفرانس خبری گفت: ما میخواهیم هر ایده جدید و تازهای را که میشود دریافت کنیم.
مریخ نورد استقامت(Perseverance) ناسا از زمان فرودش روی مریخ در سال ۲۰۲۱ در دهانه جیزرو(Jezero) مریخ که دلتای یک رودخانه باستانی است، ۲۴ نمونه هسته را در لولههای خود جمع آوری کرده است. هدف آن جمعآوری بیش از ۳۰ نمونه برای جستوجوی نشانههای احتمالی حیات باستان در مریخ است.
آژانس فضایی ناسا میخواهد برخی از نمونههای جمعآوریشده را در دهه ۲۰۳۰ با هزینه بیش از هفت میلیارد دلار به زمین برساند. این امر مستلزم فضاپیمایی است که برای دریافت لولهها به مریخ میرود و از روی سیاره به سمت زمین پرتاب میشود. سپس باید با فضاپیمای دیگری که نمونهها را به زمین میآورد در مدار مریخ ملاقات کند.
رئیس ماموریت علمی ناسا، نیکی فاکس(Nicky Fox)، در کنفرانس خبری از اعلام احتمالی اینکه چه زمانی ممکن است نمونهها به زمین برسند، با توجه به برنامه و جدول زمانی جدید، یا حتی تعداد نمونههایی که ممکن است بازگردانده شوند، خودداری کرد.
دانشمندان مشتاق هستند نمونههای بکر مریخ را در آزمایشگاههای خود تجزیه و تحلیل کنند که تجهیزات آنها بسیار پیشرفتهتر از تجهیزات آزمایش ابتدایی انجام شده توسط فضاپیماها در خود سیاره سرخ است. به گفته ناسا، برای تایید هرگونه شواهدی مبنی بر وجود حیات میکروسکوپی که قدمت آن به میلیاردها سال قبل از جریان آب روی این سیاره برمیگردد، به چنین آزمایش عمیقی نیاز است.
نلسون میگوید که این نمونهها به ناسا کمک میکنند تا تصمیم بگیرد که فضانوردان در دهه ۲۰۴۰ به کدام بخش مریخ بروند.
آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادنا، کالیفرنیا، مسئول پروژه نمونه بود. این آزمایشگاه اوایل سال جاری به دلیل کاهش بودجه صدها نفر از کارکنان خود را اخراج کرد. نلسون به دنبال ایدههایی از سراسر آژانس فضایی است و امیدوار است تا اواخر پاییز هر ایده ممکنی را دریافت کند.
۵۸۵۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896219