لوتر اسلام، هگلِ ایران/توهم جمعی به سبک روشنفکر ایرانی
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۹۱۰۰۶
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ- بهمنیار پورسینا
نجف دریابندری در مصاحبهای در پاسخ به این سوال که چرا هیچکدام از نویسندگانِ ایرانی تا کنون برندهی جایزهی نوبل نشدهاند پاسخ میدهد چون آن کاری که باید را نکردهاند و در پاسخ پرسش دوبارهی مصاحبهگر که «یعنی هیچکدام؟!» با همان صراحت میگوید هیچکدام. این پرسش و البته پاسخ به آن دقیقاً نشاندهندهی وضعیت ادب و هنر و فرهنگ ایران در عصر به اصطلاح مدرن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیش از ورودِ به بحث البته بگویم که از نظر من نوبل بردن یا نبردن هیچ چیز به نویسنده اضافه یا از او کم نمیکند. فهرست ستونهای ادبی که نوبل نبردهاند بسیار دراز است و از بین آنها میتوان به لف تولستوی و جیمز جویس و ویرجینیا ولف و خورخه لوییس بورخس اشاره کرد و از بین نوبل برده ها هم کم نیستند کسانی که واقعاً از همین شاملو یا دولت آبادی خودمان بسیار ضعیفتر بودند و و همین چند سال پیش هم، وقتی آکادمی نوبل بالاخره به ماریو بارگاس یوسا نوبل داد، بزرگتر بودنِ آقای نویسنده از جایزهای که برده چنان واضح بود که بسیاری از روزنامهنگارانِ مشهورِ دنیا تیترشان این بود که «نوبل یوسا برد» و همه میدانستند که آکادمی برای حفظِ وجههی از دست رفتهی خود بالاخره راضی شده نوبلی هم به یوسا بدهد تا بیش از این به ریشش نخندند. ماجرا در باقیِ رشتههای هنری و ادبی هم همین است و معمولاً جایزهها تعیین کنندهی بزرگی یا کوچکی کسی نیستند.
القصه، بحث بر سر این بود که در ایران ما بسیار دربارهی وضعیتِ فرهنگی و ادبیِ خود در دوران مدرن، یعنی از حدود مشروطه به بعد، در توهم به سر میبریم و گمان میکنیم شاخ غول شکستهایم و تخم دو زرده کردهایم و از بازیِ روزگار سربلند بیرون آمدهایم، اما واقعیت این است که به قول دریابندری آن کاری که باید را نکردهایم و دستِ بالا تنها کمی بازی کردهایم و شاید تکانی خورده باشیم. مثلاً در همین ادبیات، اگر غولهای بزرگِ گذشته را در نظر بگیریم، انگلستان تنها شکسپیر را دارد و آلمان تنها گوته را، اما ایران تنها تمدنی است که میتواند در کنار تمدن یونانی ادعا کند که تعداد ستونهای ادبیاش، کسانی در حد و اندازههای فردوسی و مولوی و سعدی و حافظ، با تمدنِ یونانی برابری میکند. اما در دورانِ مدرن، هرچند نیما خیزی برداشت و بعد از او شاملو و اخوان آن را به کمال رساندند، هیچ کس نمیتواند به طرزِ معقولی ادعا کند که اینان میتوان سر به گردون بسایند و با فردوسی و سعدی هماوردی کنند. یا در فلسفه، اگر ابن سینا و سهروردی و ملاصدرا تنها سه فیلسوفاند از بسیاران که نامشان در ردیف بزرگترین فلاسفهی تاریخ در کنار آگوستین و آکویناس و دکارت قرار دارد، بعد از علامه طباطبایی ما حتی یک نفر را هم نداریم که بتواند سودای برابری با اینان را داشته باشد. و همین در هنرهای تجسمی و سینما و نمایش و غیره هم برقرار است.
دلایل بسیاری میتوان برای این عقبماندگی ارائه کرد و بسیار هم ارائه شده است و میشودو هرچند اگر به تاریخ نگاه کنیم اصولاً ظهور و بروزِ یک نابغه استثناء است و نه قاعده و برای همین نمیتوان به راحتی دربارهی آن حکم کلی صادر کرد. آن چه در این یادداشت میخواهم به آن بپردازم چرایی این توهم جمعی است که ما ایرانیان به آن دچار شدهایم و گمان میکنیم که علی آباد هم شهری است و ادعای هماوردی با تولستوی و پروست در ادبیات و لوتر در الهیات و هگل در فلسفه داریم (باور کنید شوخی نمیکنم، کسی هست که خود را لوتر اسلام میداند و دیگری هم خود را هگلِ ایران!).
اولین دلیل به گمانم تاثیر عواملی فرافرهنگی در شهرتِ افراد است و همین باعث میشود فردی که تنها به دلایلی خارج از حوزهی کاری خود به شهرتی رسیده است، دچار این توهم شود که واقعاً به دلیلِ کارِ خود مشهور شده و مس را جای طلا بگیرد و در جهلِ مرکبِ خود بماند. نمونهی اعلای این ماجرا آقای لوتر جهانِ اسلام است که در سالهای اولِ انقلاب به خاطر مسئولیتهای سیاسی و البته مباحثی که در تلویزیون داشت به شهرت رسید و به همین دلیل آراء و آثارش، که ترجمهی بلافصلِ آراء کسانی مانند عابدالجابری و جان هیک بود، به سرعت نشر پیدا کرد و کسانی هم متخصصِ آراء ایشان شدند، حال چه به قصدِ دنباله روی و چه به قصدِ نقد، اما وقتی سالیانی گذشت و تحصیلکردگانِ فلسفه از فرنگ برگشتند و البته موجِ شهرتِ سیاسیِ آقای فیلسوف هم خوابید، این افراد بلااستفاده ماندند، چون تنها چیزی که بلد بودند همین آراء به اصطلاح فلسفی و کلامی بود، اما کسی دیگر تره هم برای ایشان خرد نمیکرد و اگر کسی هم به مباحث علاقمند بود، آنقدر افراد زباندان که بتوانند اصلِ حرفها را از عربی یا انگلیسی بخوانند زیاد بود که نیازی به مولویبازیهای لوترِ جهانِ اسلام نبود. یا نمونهی دیگرش هوشنگ گلشیری، که هرچند بدترین نویسنده ای نیست که می توان تصور کرد و آثارش شاید استانداردهایی حداقلی هم داشته باشند، اما شهرتِ خود را بیش از هر چیز مدیونِ شاگردانی است که تربیت کرده، به اصطلاحِ فرنگیها cult ای که راه انداخته و آن ها هم به شیوهی او نوشتهاند و برایش تبلیغ کردهاند تا جایی که انگار گلشیری به یکی از ستونهای ادبیاتِ فارسی تبدیل شده است، در حالی که اگر آثار او را با نویسندگانِ دیگر، نه امثالِ جویس و ولف، بلکه با همین نویسندگانِ پیزوریِ وطنیِ خودمان بسنجیم، برتریِ محسوسی به هیچ کدام از آنها ندارد.
دلیلِ دومی که به ذهن میرسد عدمِ ارتباط با جهان پیش از عصرِ اینترنت و البته سادگی سفر بود. سعدی و حافظ و مولوی خود در مرکزِ تحولاتِ فرهنگی و فکری زندگی میکردند و به همین دلیل نیازی به ارتباطِ بیشتر با دیگر نقاط نداشتند، اما برای ما که مرکزِ فرهنگیِ دنیا دیگر نه محلِ زندگیِ خودمان، که قارههایی دیگر است، نیازِ بلافصلی وجود دارد که از آخرین تحولات با خبر باشیم و بدانیم که در فضای فرهنگیِ جهان چه اتفاقاتی در حال وقوع است و این چیزی است که همین ده سال پیش هم تقریباً ناممکن بود. اگر الان نسلِ جوانِ علاقمند به ادبیات به راحتی به وبسایتهای نیویورکر و پاریس ریویو دسترسی دارند و آثار کلاسیک و بهترینهای معاصر را به راحتی به دست میآورند، و البته به یمن پیشرفتهای دهههای گذشته زبانهای خارجی هم میدانند و میتوانند بلاواسطه از اینها استفاده کنند، تا دو دهه قبل هر کس که در ایران زندگی میکرد نهایتِ پیشرفتِ فلسفی را در عبدالکریم سروش میدید و نهایتِ قوت ادبی را در هوشنگ گلشیری و همین هم باعثِ توهم آن بزرگواران شده بود و هم عقبماندگیِ فرهنگیِ دیگر آدمیان. اما امروز میتوان به راحتی آخرین دستاوردهای فکری و فرهنگیِ بشر را به طرفه العینی در دست داشت و کم کم، اگر مافیای روزنامه نگاری و نشر اجازه دهد، صداهای جدید شنیده خواهند شد.
کد خبر 4694196منبع: مهر
کلیدواژه: هوشنگ گلشیری عبدالکریم سروش نجف دریابندری کتاب و کتابخوانی رایزنی فرهنگی ادبیات جهان روز خبرنگار گردشگری معرفی کتاب ترجمه ادبیات اصحاب رسانه بازار نشر جشنواره کتابخوانی رضوی خانه کتاب سازمان میراث فرهنگی و گردشگری معرفی نشریات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۹۱۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه «سلسله موی دوست» از رادیو ایران
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، «سلسله موی دوست»، مجموعه مستندی است از روایت تاریخ اسلام با محوریت شخصیت امیر مومنان علی علیه السلام، آنچنان که تمام اسلام پژوهان اقرار کرده اند نقش شهامت، شجاعت و شهادت طلبی، علی ابن ابی طالب علیه السلام یکی از ارکان اثبات و ثبات اسلام ابتدا در جزیره العرب و بعدها در سراسر عالم بوده است.
این برنامه به بیان فضایل و کرامات حضرت در قالبی روایی میپردازد.
برنامه «سلسله موی دوست» در آستانه شهادت حضرت علی(ع)، به تهیه کنندگی رضا صفری، ساعت ۱۹:۰۰ پخش میشود