روایتی از باخت ترامپ در قمار نفتکشها
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۹۲۵۷۹
به گزارش خبرگزاری بسیج، نفتکش ایرانی در تنگه جبلالطارق حرکت خود را آغاز کرد. این خبر را روز گذشته خبرگزاری انگلیسی رویترز منتشر کرد. به گزارش رویترز خبرنگاران مستقر در منطقه توقیف این نفتکش در جبلالطارق مدعی شدهاند دود بیشتری از دودکشهای این نفتکش دیده میشود که حاکی از سرعت گرفتن آن برای خروج از منطقه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما درخواست فوری و سریع وزارت دادگستری دولت آمریکا از انگلیس و جبلالطارق باعث شد اجرای این حکم ساعاتی به تعویق بیفتد. آمریکا این درخواست را تنها چند ساعت قبل از صدور حکم آزادی نفتکش ایرانی به مقامات دولت جبلالطارق تحویل داده بود. با وجود این مساله و اعلام رسمی دولت جبلالطارق مبنیبر دریافت چنین درخواستی از سوی دولت آمریکا و اقدام دیوان عالی جبلالطارق برای به تعویق انداختن صدور حکم آزادی نفتکش گریس-1، این حکم در آخرین ساعات روز پنجشنبه به تایید رسید. «آنتونی دادلی»، قاضی دیوان عالی جبلالطارق در حالی که صبح پنجشنبه صدور حکم درباره کشتی را برای بررسی درخواست آمریکا تا عصر به تعویق انداخته بود پس از صدور این حکم مدعی شد درخواست آمریکا به دست او نرسیده و وی تصمیمش را با استناد به شواهد موجود در پرونده اتخاذ کرده است. واکنش آمریکا به این حکم تنها تهدید ملوانان نفتکش ایرانی بوده که همگی غیر ایرانی هستند. وزارتخارجه آمریکا ملوانان هندی و پاکستانی این کشتی را تهدید کرده است که آنها در آینده نخواهند توانست به آمریکا سفر کنند. این موضعگیری شدیدترین واکنش آمریکا به این اتفاق بوده است. دونالد ترامپ درست تا این لحظه درباره آزادی نفتکش ایرانی «گریس-1» اظهارنظری نکرده است. این عدم واکنش میتواند دلایل زیادی داشته باشد. شاید او خبر را نشنیده است، شاید فرماندهانش قصد دارند این نفتکش را توقیف یا بمباران کنند و برای آنکه ترامپ دستور لغو عملیات را 10 دقیقه مانده به آغاز ندهد در این باره اطلاعاتی به او ندادهاند. البته شاید او در حال بازی گلف باشد و چندین شاید دیگر.
اما در پس تمام این شایدها یک واقعیت قطعی وجود دارد. رئیسجمهور آمریکا در صورت اظهارنظر یا توئیت درباره آزادی نفتکش ایرانی قطعا رکورد دروغهایش را افزایش خواهد داد. رسانههای آمریکایی گزارش کردهاند او تا روز 5 آگوست (14 مرداد) بیش از 12 هزار و 19 دروغ گفته و سرعت دروغ گفتنهایش را از روزی 13 به روزی 20 دروغ رسانده است. آزادی «گریس-1» با وجود درخواست وزارت دادگستری آمریکا برای ادامه توقیف این نفتکش آن هم تنها سه روز پس از سفر جان بولتون، مشاور امنیت ملی این کشور به لندن چاره و راه دیگری برای رئیسجمهور آمریکا باقی نمیگذارد مگر آنکه رکوردش را افزایش دهد. ترامپ در قضیه ساقط شدن پهپادش در ایران یک بار از ایران برای هدف نگرفتن هواپیمای ۸-pآمریکا با 38 سرنشین بر فراز خلیج فارس تشکر کرد و یکبار نیز به دروغ مدعی لغو کردن عملیاتی علیه ایران شد که میتوانست 150 نفر ایرانی را بکشد. در قضیه نفتکش دروغ گفتن آتی ترامپ محرز است اما نمیتوان امیدوار بود این دفعه بتواند کسی را برای تشکر پیدا کند.
جملاتی را که شما تا اینجا خواندهاید حتی تا چند ماه پیش میشد با هدف تخریب ترامپ دانست، اما حالا نه. این مطالب به طرزی باورنکردنی حقیقت دارند. هیچ فردی، رسانهای و هر سازمان و شخص دیگری بیش از ترامپ خود را تخریب نکرده است. روایت رسانهها و تحلیلگران برجسته جهانی از شکست یکی از عملیاتهای فشار حداکثری علیه ایران نمونه روشن این موضوع است. همسوترین گزارشها با آمریکا بر سر داستان نفتکش ایرانی چیزی برای دفاع از عملکرد این کشور ندارد. ترامپ در قمار نفتکشها همه داراییاش را باخته است.
یو اسای تودی
روزنامه یو اسای تودی پنجشنبه 15 آگوست (24 مرداد) در گزارشی با عنوان «جبلالطارق مخالف دخالت آمریکاست و نفتکش ایرانی را آزاد میکند» به روایت آزادی نفتکش ایرانی پرداخت. بر اساس این گزارش مقامات دولت جبلالطارق که بخشی از حکومت بریتانیا به شمار میآید، با وجود افزایش تنشها میان ایران و آمریکا حکم به آزادی نفتکش گریس-1 داده است. این اقدام در حالی انجام شده است که دولت جبلالطارق پیشتر در بیانیهای رسما دریافت درخواست وزارت دادگستری آمریکا برای ادامه توقیف نفتکش ایرانی را تایید کرده بود، اما دادستانی این منطقه مدعی شد که چنین درخواستی اگر هم ارائه شده تا زمان صدور حکم آزادی نفتکش به دست او نرسیده است و نمیتواند مانعی در حکم آزادی نفتکش ایرانی تلقی شود. این گزارش همچنین به واکنشهای ایران نسبت به توقیف نفتکشخود پرداخته و اتهاماتی را نیز متوجه ایران کرده است. از نظر این روزنامه، ایران برای پاسخ به بریتانیا چندین نفتکش را در تنگه هرمز توقیف کرد که مهمترین مورد آن توقیف نفتکش حامل پرچم بریتانیا با نام «Stena Impero» است. یو اسای تودی در ادامه به دیگر اقدامات ایران در تنگه هرمز مانند ساقط کردن پهپاد جاسوسی آمریکا پرداخته و مدعی است ایران بنابر اظهارات مقامات آمریکایی در مورد هدف قرار دادن نفتکشها در الفجیره و مواردی از این دست نیز نقش داشته است. در این گزارش پاسخ آمریکا به اقدامات ایران تنها در تحریم ظریف و تلاش برای تحریمهای اقتصادی بیشتر محدود شده است.
راشاتودی
خــــبـــرگــــزاری راشــــاتـــــــودی بــه واکنش آمریکا نســبت به آزادی نفتکـــــش ایرانی پرداخــته است که تنها شامل ممنوعیت سفر ملوانان این کشتی به آمریکا میشود. به گزارش این رسانه روسی واشنگتن پس از آنکه نتوانست مقامات جبلالطارق را ترغیب کند نفتکش نفتی ایران را آزاد نکنند، به خدمه نفتکش گریس-1 هشدار داد که آنها در آینده قادر به اخذ ویزای این کشور و سفر به آمریکا نخواهند بود. راشاتودی اقدام ایران در توقیف یک نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز را باعث آزدی نفتکش ایرانی میداند و میگوید این اقدام موجب شد بریتانیا با مشاهده نتیجه افزایش تنشهای غرب با ایران به دنبال سیاست کاهش تنش با این کشور برود.
نیویورکتایمز
روزنامه نیویورکتایمز روز پنجشنبه 15 آگوست (25مرداد) خبر آزادی نفتکش ایرانی را پوشش داد. این روزنامه آمریکایی مانند دیگر رسانههای بینالمللی این نکته را برجسته ساخت که حکم آزادی نفتکش ایرانی با وجود درخواست آمریکا برای ادامه توقیف آن صادر شده است. نیویورکتایمز با اشاره به این مطلب که ایران هیچواکنشی در رابطه با آزادی متقابل نفتکش انگلیسی توقیفشده در تنگه هرمز نشان نداده است به نقل از فردی که این روزنامه او را یک تاجر نفت در ایران میخواند، نوشت: «نفتکش انگلیس هنگامی که نفتکش ایرانی به یونان برسد آزاد خواهد شد.» این گزارش در ادامه به ادعاهای فابیان پیکاردو، سر وزیر دولت جبلالطارق پرداخته که مدعی شده است نفتکش ایرانی در ازای «تضمین کتبی» ایران مبنیبر اینکه در صورت آزاد شدن به سوریه و دیگر نهادهای مشمول مجازاتهای اتحادیه اروپا نخواهد رفت، آزاد شده است. پیکاردو اما در مواجهه با سوالی در رابطه با مقصد نهایی این نفتکش پاسخی عجیب داده و گفته است: «این موضوع برای مقامات جبلالطارق اهمیت ندارد.» نیویورکتایمز در ادامه نوشته است حدود 20 درصد از تامین نفت جهان توسط نفتکشها از طریق تنگه هرمز به مقصد نقاط مختلف دنیا منتقل میشوند و پس از خروج آمریکا از برجام تنشها در این منطقه افزایش یافته است. بنابر ادعای نیویورکتایمز ایران متهم به دخالت در حملات ماه می و ژوئن به نفتکشهای حامل نفت در الفجیره و تنگه هرمز است و علاوهبر آن در پاسخ به توقیف نفتکش خود توسط بریتانیا یک نفتکش این کشور و یک نفتکش متعلق به امارات را توقیف کرده است.
گاردین
روزنامه گاردین در گزارشی انگلیس را تنها کشوری میداند که در داستان توقیف نفتکش ایران و درگیریهای ایران و آمریکا آسیب دیده است. این روزنامه انگلیسی در ابتدای گزارش خود با اشاره به استقبال «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی آمریکا از توقیف گریس- 1 درست در همان روزی که انگلیس آن را توقیف کرد، نوشته است: «توقیف [این نفتکش] برای آمریکا منافع بزرگتری داشت و فشار اقتصادی را هم بر دولت سوریه و هم ایران افزایش میداد. محموله آن که ارزش 140 میلیون دلاری داشت، درآمد از دسترفتهای برای تهران و همچنین منبع انرژی از دسترفتهای برای دمشق میشد.» گاردین همچنین با توجه به درخواستها و تلاشهای آمریکا در لحظات پایانی برای توقف نفتکش ایرانی به مقامات انگلیسی هشدار داده، این کشور بیش از پیش به میان درگیریهای ایران و آمریکا کشیده شده است و اگر گریس- 1 مجددا توقیف شود، بحران نفتکشها به این زودیها پایان نخواهد یافت.
الجزیره
خبرگزاری الجزیره قطر روز جمعه (16 آگوست/ 25 مرداد) با نقل خبری از حکم دیوان عالی جبلالطارق مبنیبر آزادی نفتکش ایرانی نوشت: «این حکم در حالی از سوی این منطقه صادر شد که آمریکا ساعاتی پیش از آن درخواست کرده بود این نفتکش که توسط بریتانیا توقیف شده، کماکان در توقیف بماند.» بر اساس گزارش الجزیره در حالی که مقامات جبلالطارق مدعی بودند نقشه ناوبری نفتکش ایرانی «مسیری کاملا مشخص» از خلیجفارس تا بندر بانیاس سوریه را نشان میدهد، این نفتکش را آزاد کردند. مقامات این منطقه تحتکنترل بریتانیا مدعی بودند این نفتکش در حال حمل نفت برای دولت سوریه بوده است که مورد تحریم اتحادیه اروپا قرار دارد و به همین دلیل نیز آن را توقیف کردهاند. مقامات جبلالطارق همچنین اعلام کردهاند که درخواست تجدیدنظر در آخرین لحظه از جانب ایالات متحده برای تمدید توقیف نفتکش ایران، یک درخواست رسمی در دادگاه عالی این منطقه به حساب نمیآید. بر اساس آنچه اندرو سیمون، خبرنگار الجزیره گفته است: «تا جایی که به قاضی دادگاه عالی اینجا (جبلالطارق) مربوط میشود، گریس-1 میتواند هماکنون جبلالطارق را ترک کند.»
جیم دبلیو دین
جیم دبلیو دین، سردبیر وبسایت بینالمللی «وترنز تودی» یکی از تحلیلگرانی است که به بررسی آزادی نفتکش ایرانی و رد درخواست آمریکا برای ادامه توقیف آن پرداخته است و آن را اقدامی کاملا غیرمنتظره میداند. به گفته سردبیر سایت وترنز تودی دلیل این غیرمنتظره بودن آن است: «گمان میشد آمریکا خواهد توانست روی کشور کوچکی مانند جبلالطارق اعمال فشار کند.» از نظر این تحلیلگر مسائل بینالمللی دلیل سکوت و انفعال بریتانیا و عقبنشینیاش در مقابل ایران درگیر بودن این کشور در مشکلات داخلی زیادی است که دارد. دین در توصیف عملکرد بریتانیا در این قضیه گفت: «عملکرد انگلیس در زمینه نفتکش ایرانی احمقانه بود. بهنوعی میتوان این عملکرد را آخرین دست و پا زدنهای مرده در حال احتضاری دانست که سعی دارد خود را یک قدرت جهانی نشان دهد اما از عملیاتی نگه داشتن نیروی دریایی خود هم عاجز است.»
دیوید یعقوبیان
دیوید یعقوبیان استاد تاریخ دانشگاه سیاسیواسبی کالیفرنیا در مناظرهای با جاناتان فایر نویسنده و سیاستمدار لیبرال دموکرات انگلیسی گفت: «آزادی نفتکش ایرانی و عدم توجه جبلالطارق به درخواست دولت آمریکا، نشانگر آن است که ایالات متحده نمیتواند خارج از محدوده حقوق بینالملل دریایی دست به اقدامی بزند.» یعقوبیان البته تاکید کرد: «این مساله باعث نخواهد شد که آمریکا از چنین اقداماتی دست بکشد و همچنان به برنامههایی از این دست ادامه خواهد داد.» این استاد دانشگاه همچنین در ادامه اعلام کرد: «روشن است که ایالات متحده در هدف خود مبنیبر به صفر رساندن صادرات نفت ایران که بارها از سوی مایک پمپئو گفته شده، شکست خورده است و اقداماتی از این دست را باید از سر استیصال دانست.» یعقوبیان در طعنهای به شکست سیاستهای آمریکا در پروندههای گوناگون بینالمللی گفت: «شکست در مورد کشتی گریس-1 را باید به ناکامی آمریکا در ونزوئلا، سوریه، افغانستان و عراق اضافه کرد.»
عبدالباری عطوان
عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در سرمقاله خود در روزنامه رایالیوم آزادی نفتکش ایران توسط بریتانیا را تحقیری برای غرب دانسته است. عطوان با اشاره به تلاش آمریکا برای جلوگیری از آزادی این نفتکش نوشته است: «آزادی نفتکش گریس- 1 که از چهارم ماه جولای گذشته در توقف مسئولان جبلالطارق بود، نهتنها یک پیروزی بزرگ برای رهبران ایران، بلکه شکستی نیز برای آمریکا بود.» سردبیر روزنامه رایالیوم قدرت، صلابت و زیرکی رهبری ایران در مدیریت این تنش را ستوده و در مقابل آن به روایت سفر بینتیجه جان بولتون به لندن سه روز پیش از آزادی نفتکش ایرانی پرداخته است. از نظر عطوان سفر بولتون به لندن و دیدارش با جانسون، نخستوزیر انگلیس برای راضی کردن دولت انگلیس جهت جلوگیری از آزادی این نفتکش بود. این نویسنده برجسته جهان عرب دلیل رد درخواست آمریکا توسط متحد قدیمیاش را تلاش دولت انگلیس برای دوری از سیاستهای برخورد احمقانه و ماجراجویانه آمریکا میداند. عطوان بر این نظر است که اقدام انگلیس در این قضیه عین تعقل و درایت بود و برای این صورت گرفت که منافع انگلیس در منطقه خلیج فارس حفظ و باعث شود نفتکش این کشور که هماکنون در بندر عباس در توقیف ایران است، سریعتر آزاد شود.
منبع: روزنامه فرهیختگانمنبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۹۲۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی هنری از تنوع قومیتی
در ادامه بعد از تولید نونخ و برخی دیگر از مجموعههای تلویزیونی، ردپای فرهنگ ایرانی را بهتر و مستمرتر میتوان در قاب برنامهها و سریالهای تلویزیون مشاهده کرد. در حقیقت میتوان گفت فرهنگ ایرانی آنقدر لایهبهلایه و عمیق است که پرداختن به آن در قاب رسانهملی، به تولید برنامهها و مجموعههای متنوعی نیاز دارد. بهطور کلی محتوای اینچنینی میتواند علاوه بر گسترش یک فرهنگ اصیل از سراسر ایران، ارتباطات فرهنگی را غنا بخشیده و نتایج اقتصادی بسیاری برای شهرهای مختلف داشته باشد که به این موضوع در دوره تحول توجه ویژهای شده است.در طول نوروز امسال، پرداختن به اقوام و فرهنگ ایرانی بیشتر از قبل خودش را نشان داد و صدالبته نگاه به آمار مخاطبان تلویزیون بهخوبی موید این مطلب است که چقدر این برنامهها میتواند مخاطب را به سمت خود بکشاند؛ از برنامههایی مثل هموطنز، ایران دوستداشتنی و چهارگاه تا سریالهایی همچون نونخ و زیرخاکی که هرکدام به تناسب ظرفیتی که داشتند، نمایانگر اقوام ایرانی و رنگارنگی آن شدند. به بهانه پخش این برنامهها و مجموعههایی که روی آنتن رفت، با کارشناسان این حوزه گفتوگو کردیم تا تلاش رسانهملی برای نمایش اقوام را مورد بررسی قرار دهیم.توجه فزاینده رسانهملی به اقوام
آنچه در ابتدا میتوان گفت، مسأله حرکتی است که رسانهملی از مدتها قبل آغاز کرده و حالا به یک پختگی رسیده است. حرکتی که حالا رنگارنگی آن بیشتر از قبل احساس میشود. امین طیبطاهر، سردبیر برنامه «هموطنز» در همین خصوص به جامجم میگوید: ایران کشور بزرگی است. از این رو ما هرقدر در این زمینه بسازیم، باز هم کم است. البته همه شهرها به یک اندازه جذابیت ندارند و این اشکال برنامه است؛ چون ممکن است شهر و استانی که جمعیت بیشتری دارد، سلبریتی بیشتری و استانی که کوچکتر است، هنرمند کمتری داشته باشد. چون ممکن است فضا برای کار در آن شهر یا استان بیشتر از شهر دیگری باشد. ولی ما در تلاشیم تا افرادی را نیز که کمتر دیده شدهاند، در برنامه داشته باشیم. من فکر میکنم صداوسیما برنامهسازهای باهوشی دارد که میتوانند از شهر به جای اقوام استفاده کنند. چون میتوان همزیستی اقوام مختلفی را در یک شهر دید و از این ظرفیت استفاده کرد. مثلا ما در یکی از قسمتها پزشک هندی را پیدا کردیم که در سمیرم زندگی میکرد و با او در برنامه گپ زدیم؛ بنابراین حتی یک غیرایرانی یا اتباع خارجی را میتوان در شهر پیدا کرد. از این رو شهر میتواند ظرفیت متفاوت و بیشتری نسبت به اقوام در ساخت برنامه داشته باشد. از آنجا که در سند تحولی سازمان به مسأله پرداختن به اقوام اشاراتی شده و هموطنز هم یکی از مهمترین برنامههای تلویزیون در این حوزه بوده، این نکته را از طیبطاهر میپرسیم که چقدر به هنرمندان شهرهای دیگر در این برنامه فرصت داده شده تا هنر خودشان را به دیگران ارائه دهند. او میگوید: بهدلیل همین سند تحول، همزمان چند برنامه به اقوام پرداخته شده، البته هیچکدام در حوزه شهرها نبوده است اما اصولا یکی از ویژگیهای برنامه ما که آن را نسبت به سایر برنامهها متمایز میکند، این است که اقوام ایرانی را در کنار هم زیر سایه پرچم ایران نشان میدهیم. نکته بعد اینکه ما در این مدت که مشغول ساخت این برنامه هستیم، هنرمندان بسیاری را دعوت کردهایم که قومیتهای مختلفی داشتند اما نکتهاش این است که ما تلاش کردیم هنرمندان شهرها را بیاوریم که ممکن بود هنرمندان آن شهر از قومیتهای مختلفی باشند؛ بنابراین ما چهرههای شهرهای مختلف را به برنامه دعوت کردهایم که پیش از این روی آنتن نبودند و همین که اولینبار مقابل دوربین آمدهاند، باعث شد تا این اشتیاق را در آنها ببینیم. تلاش کردیم این امکان برای آنها ایجاد شود و این توازن وجود داشته باشد. البته برای برنامهساز سختیهایی در این زمینه وجود دارد؛ مثلا اینکه برای آن شخص متن نوشتهایم یا آموزشهایی به او دادهایم. با اینکه مدرسه هموطنز نداشتیم که آنها را آموزش بدهیم و به قولی راه بیندازیم. اما در حد بضاعت برنامه سعیمان را کردیم. چون برخی شهرها چیزی در حد استندآپ یا شعر طنز ندارند. اما تلاشمان بر این اساس بود که این فضا را ایجاد کنیم. یکی از مهمترین نکاتی که در این زمینه وجود دارد، این است که حضور در این برنامه و فرصتی که به آنها داده شد، باعث میشود اعتمادبهنفسشان بیشتر شود و روی خودشان کار کنند تا به آن قوت برسند که بتوانند در آیندهای نزدیک بیشتر دیده شوند.دراین میان برخی کارشناسان هم به مسأله انسجام اقوام از طریق حرکت رشدیافته رسانهملی اشاره میکنند.غلامرضا آذری استادارتباطات دراینخصوص به جامجممیگوید:داشتن یک نگاه از دید کارگردان و هم از دید تهیهکننده و فیلمنامهنویس، یعنی پرداختن به جنبه مهمی مانند اقوام نهفقط خوب و مناسب است، بلکه به انسجام و یکپارچگی ملی کمک بسیاری میکند. یعنی هر قومیتی سریال و فیلم خودش را بسازد.اما خب دراین آثار قطعا لهجه وگویش آن قوم وجودداردکه میتواندبه این انسجام کمک بیشتری کند.ویژگی دیگریکه باعث میشود چنینسریالهاییبیشتر ساخته شود، نزدیکشدن به واقعیت ایرانیبودن است،یعنی نشان میدهد که ایرانیها از چه تنوع قومی برخوردارند که این هم نقش تعیینکنندهای دارد.
گام درستی که تلویزیون برداشت
حسین ولینژاد، استاد موسیقی خراسان هم در همین رابطه به گام درست رسانهملی اشاره کرده و به جامجم میگوید: به نظرم تلویزیون گام بسیار خوب و بزرگی در این زمینه برداشته که فقط سراغ افراد و هنرمندانی نرفته که برای مخاطب آشنا هستند، بلکه سراغ هنرمندانی رفته که شاید کمتر با نام و هنرشان آشنا بودیم. به هر حال رسانه، ملی و متعلق به همه مردم ایران است. این اتفاق در همه بخشهای هنری و فرهنگی افتاد و شاهد بودیم که برنامهسازها سراغ افراد بزرگی رفتند که کمتر شناختهشده هستند. به هر حال بزرگان ما درست میگفتند که هنر نزد ایرانیان است و بس و ما در این برنامهها با هنرمندانی آشنا شدیم که کمتر در قاب تلویزیون حضور داشتند.وی ادامه میدهد: من فکر میکنم امسال شبکههای تلویزیونی خیلی به این مسأله توجه داشتند و در اغلب ویژهبرنامههای ماه رمضان و نوروز به اقوام توجه بسیاری داشتند. بهخصوص برنامه «چهارگاه» که از شبکه چهار پخش میشد و توجه ویژهای به موسیقی و فرهنگ اقوام مختلف داشت. اتفاقا این مسأله باعث شد مردم همپای این برنامهها بنشینند و از داشتن چنین فرهنگ غنی که دارند لذت ببرند و به آن افتخار کنند. از آنجا که رشته من موسیقی است، در این زمینه توجه بسیاری در رسانهملی به این موضوع دیدم. ایکاش بتوانیم مثلا موسیقی مقامی را در برنامههایمان استفاده بیشتری کنیم. مثل همین کاری که شبکه چهار کرد و ما به همراه خانواده استفاده بسیار خوبی از برنامه بردیم. یا برنامه «ایران دوستداشتنی» شبکه یک یا برنامه هموطنز که بسیار برنامههای خوبی بودند و ما با هنرمندان اقوام و استانهای مختلف آشنا شدیم. در کل همین که تلویزیون به اقوام و رسم و رسوم و فرهنگ اقوام مختلف در برنامههای نوروزیاش پرداخت بسیار کار ارزشمندی است.
نگاه تحولی به نمایش شهرها
آنطور که بسیاری از کارشناسان معتقدند، پرداختن به آداب و رسوم اقوام مختلف، در راستای نگاه تحولی رسانهملی بوده و باتوجه به تعدد قومیتها در کشور ما، یک مسأله ضروری است. کامران سیفا...، تهیهکننده چهارگاه در همین رابطه به جامجم میگوید: در این برنامه به اقوام و آداب و رسومشان پرداخته شد که درواقع در راستای نگاه دوره تحولی و تاکیداتی است که درخصوص حضور اقوام در قاب تلویزیون مطرح میشود. مثلا مناجاتخوانی از شوشتر در برنامه درباره شعر، فرهنگ، آداب و رسوم و آیینهای شوشتر در ماه رمضان صحبت کرد. وی ادامه میدهد: فارغ از اینکه ما بهعنوان برنامهساز باید اهداف دوره تحولی را محقق کنیم، کشور ما پر از اقوام و آیینهای مختلف است. چرا مردم ما نباید اینها را ببینند؟
روایت اول در دست رسانهملی
اما نکته دیگر، در دست داشتن روایت اول است. پیش از این بارها دیده بودیم که برخی شبکههای معاند به سمت تولید و پخش مستندهایی رفتهاند که یک تصویر ساختگی از ایران پیش از انقلاب را به مخاطب نشان میدهد؛ ایرانی که انگار با اقوام مختلف دوستتر بوده و از جهان امروز فاصله بسیاری دارد. البته در ادامه همین باور، نگاه متضادی هم وجود داشت.برخی استانهای کشور، به گونهای به نمایش درمیآمد که در امنیت و جذابیت آن تردید میشد. حالا با رنگارنگی برنامههای مختلفی که از این استانها پخش میشود میتوان به وضوح دید که بسیاری از مردم تمایل دارند به همین نقاط سفر کنند و انگار حالوهوای دیگری را از این مناطق گرفتهاند. از همینروست که تولید برنامههای مرتبط با اقوام ایرانی میتواند فرصتی که در دست رسانههای رقیب میافتد را بگیرد و دست رسانهملی بدهد. کما اینکه در ماجرای سریالهایی مثل نونخ میتوان بهوضوح مشاهده کرد که چطور روایت اقوام ایرانی توانست در پیوند هرچه بیشتر ایرانیان با فرهنگهایی که شاید پیش از این آگاهی و آشنایی درستی با آن نداشتند بیشتر شد. حتی تمایل به سفرهای مختلف فزونی گرفت که این اتفاق باعث ارتقای همنشینی فرهنگی میشود و نتایج مثبت اقتصادی و اجتماعی را در پی دارد.غلامرضا آذری، استاد ارتباطات در این خصوص به جامجم میگوید: به نظر من هر دورهای را با توجه به شرایط و موقعیت و مواضع خودش باید درک کرد و فهمید. اصلا به این معنا نیست که ما آن را به دوران خاصی موکول کنیم. حوزه نمایش حوزه بسیار مقایسهپذیری نیست. آن چیزی که مهم است، اینکه ما باید هر دوره تاریخی را با توجه به شرایط خودش مقایسه کنیم. به نظر من اصل، شنیدن و دیدن است. چون ما وارد دورهای شدهایم که باید بپذیریم مخاطبان تنوع و تکثر بیشتری پیدا کردهاند که نیازمند آموزش است. منظورم این است به همان اندازهای که رسانهها رشد میکنند، امکانات آموزش هم در کنارشان فراهم شود.اما نحوه اجرای چنین سیاستی هم جای تامل بسیاری دارد. اسماعیل آذر، استاد ادبیات و پژوهشگر هم در این خصوص به جامجم میگوید: بگذارید مثالی درباره برنامه «چهارگاه» بزنم که خودم در آن شرکت داشتم. کارشناس این برنامه میگفت چیزی نزدیک به ۴۰هزار قطعه را ضبط کردم و در اختیار دارم. یا فلان مرثیه یا چاوشی که مایههای مذهبی دارند، در هر قومی به گونه خاصی ابراز میشود. این تنوع میتواند جذابیت ایجاد کند. ما یک ماه درباره موسیقی اقوام صحبت میکردیم و از این بحث و گفتوگو لذت میبردیم و یاد میگرفتیم؛ بنابراین فرهنگ اقوام همواره باید در بهترین شکل و در زیباترین ساختارها بروز پیدا کند. یعنی اگر از موسیقی اقوام صحبت میکنیم، در هر قومی باید بهترین و مشهورترینشان را در برنامه دعوت کنیم که در «چهارگاه» این اتفاق افتاد. در نتیجه من فکر میکنم چنین برنامهای اگر در سالهای بعد هم پخش شود، همچنان دیدنی، جذاب و بهروز است. پس درباره فرهنگ هر کاری میکنیم، باید بهترین باشد. ما اگر در مورد عاشورا یا فرهنگ نوروز یا رمضان در اقوام صحبت میکنیم، باید بهترین و درستترین و خاصترینش را در معرض نمایش قرار بدهیم. یعنی باید با مسأله شعار فاصله پیدا کند. از آنجایی که من از ابتدای «چهارگاه» با گروه همراه بودم و با من در زمینههای مختلف مشورت میشد، میتوانم بگویم یک جمله مدام تکرار میشد؛ اینکه همه میگفتند بزرگترین، بهترین و درستترین باید در برنامه حضور داشته باشد. یعنی هدفشان این بود که در این برنامه باید افرادی حضور داشته باشند که بهتر از آنها وجود نداشته باشد. این خیلی اتفاق خوبی بود. تمام تلاش گروه و شبکه همین مسأله بود و مدام دنبال بهترینها و داناترینهای هر قوم بودند.
سهم اقوام از یک قاب
آنچه در نمایش اقوام ایرانی در رسانهملی و تولید برنامههای مختلف این حوزه میتوان دید، حس همراهی و آشنایی مخاطبان با این برنامههاست. بهعنوان مثال، برنامه هموطنز در هر قسمت سراغ یک شهر رفته که گاهی شهرهای بزرگی هم نیستند و پیش از این کمتر درباره آن صحبت شده بود. پرداختن به این شهرها باعث شد تا مخاطب خود را در قاب تلویزیون ببیند و با شهر خود احساس آشنایی کند. یعنی درست مصداق نمایش اقوام درقاب رسانهملی که رئیس سازمان صداوسیما بارها بر آن تاکید کرده است.غلامرضا آذری، استاد ارتباطات دراینخصوص به جامجم میگوید:اینکه مخاطب خودش را در رسانهای ببیند که متعلق به خودش است، اتفاق بسیار خوبی است. چون رسانهای موفق است که نگاهش یکطرفه و جانبدارانه نباشد. کسی که در یک روستا و نقطهای دورافتاده است هم از این آب و خاک و رسانه سهمی دارد. چه اشکالی دارد از چنین فردی برنامه بسازیم و نشان بدهیم. چون همین میزان دورافتادگی فرد از پایتخت باعث میشود میزان توجهش به رسانهملی بیشتر شود و اعتماد عمومی هم به رسانهملی بالاتر رود. وی همچنین تاکید میکند: من معتقدم کارگردانی سریالهایی مثل نونخ و از این دست، خیلی کار سختی است و مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. چون سعی بر این است که همه را راضی نگه داریم. از طرفی کار برای مخاطب عام با مخاطب خاص خیلی تفاوت دارد؛ ضمن اینکه من فکر میکنم در کنار شناختی که برنامهساز یا فیلمساز باید از آن فرهنگ و قوم داشته باشد، باید در کنارش یک جامعهشناس و مشاور علمی، فرهنگی و قومی وجود داشته باشد؛ چون کار و حرفه عدهای مطالعه فرهنگهاست و باعث جهت دادن به نگاه فیلمساز میشود و میزان تاثیرگذاری اثر را بیشتر میکند. بنابراین حضور یک مشاوراعم ازجامعهشناس یا انسانشناس به آن سریال معنا میدهد. یعنی به ابعاد گستردگی اثر کمک میکند. با کمک مشاور هم میتوان مخاطبشناسی کرد.
خارج شدن از نگاه موزهای
شاید اگر قدری به گذشته برگردیم، تولید مجموعهها و برنامههای مرتبط با فرهنگ اقوام ایرانی قدری با نگاه موزهای همراه بود، کما اینکه تمرکز اصلی تولید مجموعههای تلویزیونی بر نمایش خانههای سنتی و قدیمی بود که شاید در برخی مواقع، باعث دور بودن از فضای امروزی میشد اما نگاهی به مجموعههای تازه مثل چند فصل سریال نونخ نشان از آن دارد که شخصیتها حالا با حفظ اصالت خود، حال و هوای امروز را در خود دارند، بهطوریکه مخاطبان راحتتر میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند و برایشان باورپذیرتر است. حسین ولینژاد، استاد موسیقی خراسان در همین رابطه به جامجم میگوید: ما همین مسأله را مطرح کردیم؛ اینکه ممکن است کار و هنر من قدیمی باشد اما در همین اتفاق هم میتوان بهروز بود و با نسل جوان ارتباط برقرار کرد. به هر حال نسلهای امروزی نیاز به خوراک خوب در زمینه هنر و موسیقی دارند. از طرفی باید با فرهنگ اصیلی هم که دارند آشنا شوند. تلفیق بهروز بودن و اصیل بودن شاید کار سختی باشد اما غیرممکن نیست. مثلا میتوان روی موسیقی مقامی، شعر حافظ خواند. یعنی موسیقی ما بهقدری غنی است که قابلیت این مسأله را دارد. میتوان کاری کرد که جوانهای امروزی هم با آن ارتباط بگیرند. چون جوان امروز هر نوع موسیقی را میشنود و باید با موسیقی خوب و اصیل آشنا شود. مثالی در اینباره میزنم. شاید عدهای از خواندن من و سبک من در موسیقی خوششان نیاید اما ممکن است از دوتار من خوششان بیاید و به این سمت و سو بروند. همین مسأله باعث میشود تا با موسیقی اصیل آشنا شوند و با آن انس بگیرند.
کلام آخر
مسأله وحدت ملی نکتهای است که از برآیند صحبت کارشناسان میتوان به آن رسید و باور داشت که در صورت توجه به آثار اینچنینی، میتوان به یک وحدت یکپارچه و همیشگی امید داشت. درست مانند چیزی که غلامرضا آذری، استاد ارتباطات به آن اشاره کرده و از این گفته بود که مخاطب خودش را در رسانهای ببیند که متعلق به خودش است. نکتهای که به نظر میرسد طبق گفته حسین ولینژاد استاد موسیقی خراسان، امسال بیشتر از سالهای گذشته به آن توجه شده و در برنامههای ماه مبارک رمضان و نوروز رسانهملی به آن پرداخته شد؛ حرکتی که میتواند سرآغازی برای یک مسیر ادامهدار باشد.
نیمنگاه
امسال در اغلب ویژهبرنامههای ماه رمضان و نوروز در رسانهملی به اقوام توجه بسیاری شد
سریهای مختلف سریال نونخ نشان از آن دارد که شخصیتها با حفظ اصالت خود، حال و هوای بهروز دارند
سریالهایی که توانستهاند از ظرفیتهای فرهنگی و نشانههای تمدنی و قومی در استانهای مختلف بهره ببرند، ماندگار شدهاند
درکنار شناختی که برنامهساز یا فیلمساز باید ازهرفرهنگ وقوم داشته باشد، لازم است در کنارش یک جامعهشناس و مشاور علمی، فرهنگی و قومی وجود داشته باشد.