زیباکلام: محال بود جلیلی در مذاکرات موفق شود
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۱۵۸۵۲
صادق زیباکلام می گوید: معتقدم اگر آقای روحانی رئیس جمهور همچنان می بودند و آقای ظریف وزیر خارجه نشده بود و مسئولیت مذاکرات برعهده آقای سعید جلیلی می بود، محال ممکن بود که آقای سعید جلیلی موفق شوند تا توافق هسته ای یا برجام را بوجود بیاورند.
به گزارش صدای ایران از خبرآنلاین، در حالی که انتظار می رفت تندروهای داخلی بعد از تحریم عجیب و غریب وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران توسط دولت آمریکا، فتیله حملات خود به مرد اول دیپلماسی را پایین بکشند اما در واقعیت این گونه نشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مگر ظریف جلوتر از مواضع نظام حرکت می کند که تا این حد مورد بغض و کینه است
صادق زیباکلام چهره سیاسی اصلاح طلب در اینباره به خبرآنلاین می گوید: با اینکه آقای ظریف به هیچ وجه جلوتر از مواضع نظام حرکت نمی کند اما این سوال مطرح است که پس چرا تا این حد مورد بغض و کینه تندروها قرا گرفته است؟! حالا چه از نظر ساخت سریالی مثل گاندو، چه حملات دیگری که به ایشان می شود و اینکه پیشنهاد می دهند که باید کنار برود و آقای جلیلی بیاید! اما سوالی که مطرح می شود این است که پس چرا این حملات دارد صورت می گیرد؟!
چون ظریف مودب و تحصیلکرده است تندروها به او حمله می کنند
وی افزود: شاید کسی باور نکند ولی بخشی از آن به این بازمی گردد که آقای ظریف به انگلیسی مسلط است. آقای ظریف باادب است. آقای ظریف تحصیلکرده است. آقای ظریف برازنده است و متاسفانه از نظر خیلی از تندروها ، انقلابیون و رادیکال ها، وزیر خارجه انقلابی، وزیر خارجه ای است که توهین کند. دیگران را تحقیر کند. پرچم آمریکا را وسط مجلس شورای اسلامی آتش بزند. مرگ بر آمریکا بگوید. وقتی قرار است با وزیر خارجه آمریکا یعنی جان کری صحبت کند، به او پشت کند و توهین کند. متاسفانه در جامعه ما ملاک انقلابی گری و ملاک رادیکال بودن، به فحاشی، خلاف نرم عمل کردن و به اینکه شعارهای پوچ و الکی دادن و به رهبران و مسئولان کشورهای دیگر منظما توهین و تحقیر کردن و ژست های انقلابی گرفتن، تقلیل پیدا کرده است. و این خیلی اسباب تاسف است .
این چهره سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه ظریف اهل مماشات نیست، خاطرنشان کرد: اصلا برای ظریف مهم نیست که کار و رفتاری کند تا تندروها از آن خوششان بیاید. برای همین است که اکنون و تا این حد مایه بغض و کینه تندروها شده است. در غیر اینصورت شما ظرف شش سال گذشته یک عمل، یک موضع گیری، یک حرکت و یک مصاحبه ظریف را نمی توانید بیاورید که ایشان چیزی گفته باشد که نظام آن را نگفته باشد. یا ظریف حرفی زده باشد که نظام آن حرف را نمی زند.
بین تندروها بر سر حمایت سردار سلیمانی از ظریف اختلاف ایجاد شده است
زیباکلام تصریح کرد: البته آنها یک بغض و کینه دیگری هم از ظریف دارند و آن هم به ماجرای آمدن بشار اسد به تهران باز می گردد. که آقای ظریف به واسطه اینکه این سفر به او اطلاع داده نشده بود ، چرا استعفا داد؟! آقای ظریف نباید استعفا می داد و قس علیهذا. دلیل بعدی این است که تا حدودی میان تندروها از اینکه آقای سردار قاسم سلیمانی اینگونه از آقای ظریف حمایت می کند اختلافاتی بوجود آمده است .
برخی تندروها آب شان با سردار سلیمانی هم در یک جوی نمی رود
وی گفت:این ماجرا باعث بوجود آمدن بغض و کینه تندروها و کسانی که ظریف رقیب انها است و چندان دل خوشی از سردار قاسم سلیمانی ندارند، شده است . لذا از آنجا که نمی توانند به سردار قاسم سلیمانی چیزی بگویند، تلافی اش را سر ظریف در می آورند. یعنی به عبارت دیگر علاقه احترام و محبتی که سردار قاسم سلیمانی به ظریف دارد باعث دلخوری، کدورت و بغض و کینه تندروها شده است. تندروهایی که به هر حال خیلی آب شان با سردار قاسم سلیمانی در یک جوی نمی رود.
زیباکلام درباره پیشنهاد مطرح شده مبنی بر جایگزین شدن سعید جلیلی به جای ظریف در مذاکرات، گفت: یک بحث خیلی اساسی در جامعه شناسی مطرح است تحت عنوان بحث ساختار- کارگزار . در خلاصه این بحث این سوال مطرح است که آیا این ساختارها هستند که به مناسبات کلان اجتماعی شکل می دهند یا اینکه کارگزارانی که درون آن ساختارها فعالیت و کنش می کنند، دخیل هستند؟ به زبان ساده تر، آیا هرکس که داخل وزارت خارجه ایران باشد، فرقی نمی کند چون ساختار سیاست خارجی ایران به گونه ای است که مهم نیست کی وزیر خارجه است؟! یعنی اگر محمدجواد ظریف وزیر خارجه است، احیانا سعید جلیلی یا علی اکبر صالحی یا منوچهر متکی وزیر خارجه است هیچ فرقی نخواهد کرد ؟ یعنی هرکس وزیر خارجه باشد، چون سیاست های خارجی شاکله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می دهد، پس همچنان همان سیاست باقی خواهد ماند! اما من در این باره معتقدم که درست است که ساختار نقش دارد و یکسری کلیات است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را می سازد اما اینکه چه کسی درون آن ساختار قرار می گیرد، مثلا منوچهر متکی یا سعید جلیلی یا محمدجواد ظریف باشد، خیلی مهم خواهد بود.
محال بود از مذاکرات جلیلی توافق هسته ای و برجام بوجود آید
وی افزود: من معتقدم اگر آقای روحانی رئیس جمهور همچنان می بودند و آقای ظریف وزیر خارجه نشده بود و مسئولیت مذاکرات برعهده آقای سعید جلیلی می بود، محال ممکن بود که آقای سعید جلیلی موفق شوند تا توافق هسته ای یا برجام را بوجود بیاورند.
جلیلی اصلا نمی توانست با خارجی ها صحبت کند
زیباکلام اظهار داشت: چرا که اولین و مهم ترین و بنیادی ترین مشکل این بود که آقای سعید جلیلی اصلا نمی توانستند با خارجی ها صحبت کنند. یعنی صرف نظر از این که ترامپ از توافق خارج شد یا تندروها در ایران و نتانیاهو در اسراییل بلایی سر برجام آوردند تا این توافق موفق نشود و اینها به جای خود محفوظ است اما بخشی از برجام که توانست موفقیت آمیز باشد مدیون و مرهون تسلط ظریف به زبان خارجه است. مدیون و مرهون تسلط عباس عراقچی یا تخت روانچی به زبان خارجه است. این افراد نه تنها به زبان خارجه مسلط هستند بلکه زبان آمریکایی ها، غربی ها و مناسبات بین الملل را هم می فهمند. درحالی که امثال آقای سعید جلیلی نه تنها یک کلام نمی توانند با غربی ها صحبت کنند بلکه اساسا درکی هم از مناسبات بین المللی و اینکه آمریکایی ها چگونه فکر و رفتار می کنند، ندارند.
قطعا ظریف یک سروگردن بالاتر از جلیلی است
این چهره سیاسی اصلاح طلب خاطرنشان کرد: آقای سعید جلیلی شش سال تمام مذاکره کرد دریغ از آنکه در این مذاکرات یک میلیمتر پیشرفتی حاصل شود. بین خانم کاترین اشتون یا آقای جان کری به گونه ای نیست که خیلی تفاوت بوده باشد. اینکه جلیلی نتوانست موفق شود ولی محمدجواد ظریف موفق شد، به توانایی های آقای ظریف باز می گردد که قطعا یک سر و گردن بالاتر از آقای جلیلی قرار می گیرد.
زیباکلام با بیان اینکه علی رغم همه مطالبی که عنوان کردم ، بنده با خیلی از موضع گیری های آقای ظریف در سیاست خارجی مشکل دارم، گفت: اینکه ایشان اصلا وقعی به مسئله حقوق بشر نمی گذارد، مشکل دارم. اینکه ایشان تابع نعل به نعل اجرا کردن سیاست های نظام در سوریه و غیره هستند، مشکل دارم . ولی این اعتقادات من به آقای ظریف باعث نمی شود که اگر اولیاقت ها و توانایی هایی دارند - که قطعا هم دارند - نادیده بگیرم. من روی آن توانایی های دیگر قلم قرمز نمی کشم و به ایشان دشنام نمی دهم.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: زیباکلام روحانی ظریف سعید جلیلی صدای ایران ایران صدا ایران صدا سردار سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۱۵۸۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران؛ بازدارندگی منطقی/کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟! /جنگ روانی اسرائیل
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۲ اردیبهشت ماه درحالی چاپ و منتشر شد که اسراییل به دنبال احیای اعتبار از دست رفته؟، افزایش تحرکات اردوغان همزمان با بازنگری قطر در نقش میانجی میان اسرائیل و حماس، گیرپاچ گرانی خودرو در سراشیبی بنزین ارزان! و بایدن به دنبال احیای برجام! در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
جنگ روانی اسرائیل
حسن هانیزاده کارشناس مسائل خاورمیانه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: رژیم صهیونیستی جنگ روانی را با هدف بازسازی جایگاه خود علیه ایران آغاز کرده و با توجه به اینکه عملیات وعده صادق یک عملیات تنبیهی مهمی بود رژیم صهیونیستی با شکست نظامی و اطلاعاتی بزرگی مواجه شد و بخشی از بدنه ارتش رژیم صهیونیستی به خاطر عملیات وعده صادق فلج شد؛ لذا کابینه نتانیاهو و هم فرماندهان نظامی به این نتیجه رسیدند که برای جبران شکست خود در جنگ غزه و همچنین عملیات وعده صادق یک سری جنگ روانی برای ایجاد آشفتگی داخلی در ایران انجام بدهند. در جریان حمله اخیر که در واقع ریز پرندههایی وارد فضای هوایی ایران شدند و پدافند هوایی هم در تعقیب و سرنگونی آنها نقش داشته رژیم صهیونیستی اعلام کرده با توجه به اینکه توانایی لازم را برای حمله به تاسیسات هستهای ایران دارد لذا این عملیات را به عنوان عملیات پیشینی و مقدمه برای حمله به ایران انجام دادند در حالی که هیچ گونه عملیات نظامی علیه ایران صورت نگرفته است. حتی در درون صهیونیستها نیز اختلاف نظرها وجود دارد. اخیرا هم ایهود باراک، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی با تمسخر رفتارهای غیرمنطقی و ماجراجویانه نتانیاهو اعلام کرد که او با ایجاد درگیری در منطقه و کشاندن پای قدرتهای بزرگ به یک درگیری منطقهای قصد دارد جهان را به آخرالزمان تبدیل کند. در عین حال نیز به اهداف خود در جریان نبرد ۶ ماهه در غزه دست پیدا کند. انتقادات تمسخرآمیز رهبران رژیم صهیونیستی نسبت به نتانیاهو افزایش پیدا کرده است، زیرا در ابتدای امر و در بامداد دیروز مقامات رژیم صهیونیستی مدعی شدند که به تاسیسات هستهای ایران در اصفهان حمله کردند در حالی که این اتفاق درست نبود و صرفا یکسری ریزپرندهای بودند که به صورت مشکوک وارد فضای هوایی اصفهان شدند و هیچگونه اتفاق قابل قبولی رخ نداد؛ لذا این صرفا یک جنگ روانی است که صهیونیستها به راه انداختهاند تا مردم ایران دچار آشفتگی روانی شوند؛ لذا اگر هم رژیم صهیونیستی بخواهد به ایران حمله کند در واقع ایران اقدام استراتژیک خود را برای حمله کردن به تمام تاسیسات رژیم صهیونیستی انجام خواهد داد و ایران گزینههای نظامی را علیه اسرائیل در دستور کار و روی میز قرار داده و اگر نتانیاهو بخواهد دست به ماجراجویی بزند طبیعتا ایران پاسخ کوبندهتری نسبت به عملیات وعده صادق به اسرائیل خواهد داد.
رژیم صهیونیستی به لحاظ جغرافیایی بسیار محدود است و اینکه تمام تاسیسات استراتژیک از جمله تاسیسات آب شیرینکن در حیفا و فرودگاههای نظامی و همچنین تاسیسات هستهای از یک جغرافیای مشخصی ضریب آسیب پذیری اسرائیل را افزایش داده است. به ویژه اینکه نیروگاه دیمونا که زمانی نماد قدرت هستهای رژیم صهیونیستی بوده الان به پاشنه آشیل این رژیم تبدیل شده است. زیرا هرگونه حمله به تاسیسات نیروگاه دیمونا در صحرای نقب به یک فاجعه منجر خواهد شد و تلاش اسرائیل این است که به صورت مستقیم با ایران درگیر نشود.
ایران؛ بازدارندگی منطقی
علی آهنگر طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان ایران؛ بازدارندگی منطقی نوشت: فارین پالسی نشریهای بینالمللی است که از سال ۱۹۷۰ در زمینه سیاست خارجی مطالبی مینویسد که مورد توجه محافل علمی و مکاتب فکری در سرتاسر جهان قرار میگیرد. وبگاه اینترنتی این مجله که در واشنگتن منتشر میشود، در روز سهشنبه ۲۸ فروردین مقالهای متفاوت به قلم استفان والت در مورد اقدام نظامی ایران در حمله موشکی و پهپادی به اسراییل با هدف بازیابی بازدارندگی، درج کرده است.
استفان والت بدون شک مشهورترین استاد روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد امریکا است. آنچه او در این مقاله مینویسد، برخلاف جریان یکسویه تبلیغات رسانهای حاکم در دنیای غرب است.
او در سرآغاز نوشتارش میگوید حمایت عمومی ایران از حماس بر اساس حقوق بینالملل مشروع است: طبق کنوانسیون ژنو، جمعیتی که تحت «اشغال متخاصم» زندگی میکنند حق مقاومت در برابر نیروی اشغالگر را دارند. با توجه به اینکه اسراییل بخشهای زیادی از کرانه باختری را به کنترل خود درآورده و بیتالمقدس را از سال ۱۹۶۷ با بیش از ۷۰۰ هزار شهرکنشین اشغال نموده و هزاران فلسطینی را در این روند کشته است، شکی نیست که این یک «اشغال متخاصم» است. به همین علت، مقاومت حماس و سایر گروههای فلسطینی در برابر اشغالگری مشروع است و کمک به مردم تحت محاصره در ایستادگی و مقاومت لزوما اشتباه نیست.
در بخش دوم مقاله، استفان والت به اقدام نظامی ایران در نیمه شب و بامداد روز یکشنبه ۲۶ فروردین میپردازد و تصریح میکند پاسخ ایران به بمباران کنسولگری خود از سوی اسراییل عملی منطقی است. او مینویسد: تصمیم ایران برای انتقام پس از بمباران کنسولگری کشورش در دمشق و به شهادت رساندن دو فرمانده ایرانی، نشانی از تجاوز ذاتی ندارد، بلکه یک دفاع مشروع است. به ویژه با توجه به اینکه تهران بارها اعلام کرده است که هیچ نقشی در حمله ۷ اکتبر حماس نداشته است. در واقع، انتقام ایران در سطحی انجام شد که به اسراییل هشدار دهد و موجب بازدارندگی شود. روشن است که تهران نمیخواهد تشدید بیشتری ایجاد کند. ایران صرفا تلاش میکند بازدارندگی را بازیابی کند.
استاد ممتاز روابط بینالملل دانشگاه هاروارد در بخش دیگر مقاله اذعان میکند: مسوولیت آنچه در حال وقوع است، بیشتر از آنکه بر عهده تهران باشد، بر عهده واشنگتن است. به این دلیل که ایالات متحده سالانه میلیاردها دلار تجهیزات نظامی پیشرفته را به اسراییل ارایه میدهد و با تضمینهای مکرر مبنی بر اینکه حمایت ایالات متحده بدون قید و شرط است، حمایت بیچونو چرای خود را به این رژیم اشغالگر تقدیم میکند.
استاد سرشناس روابط بینالملل ادامه میدهد: کشورهای دارای حمایت بیچون و چرا تمایل دارند از آن سوءاستفاده کنند و اسراییل نیز از این قاعده مستثنی نیست. زیرا اسراییل بسیار قویتر از مردم فلسطین است و میتواند بدون نگرانی از مجازات، علیه آنها اقدام کند. دههها حمایت سخاوتمندانه و بیقید و شرط ایالات متحده، اسراییل را قادر ساخته است تا هر کاری را که میخواهد انجام دهد. این حمایتها در طول زمان به افراطی شدن سیاستها و رفتار شنیع رژیم در برابر فلسطینیها کمک کرده است.
این چهره شناخته شده در دانشگاههای جهان خاطرنشان میکند: اکنون شرایطی ایجاد شده است که فقط مقاومت مسلحانه میتواند بر اسراییل تأثیر بگذارد.
استفان والت در انتهای نوشتار متفاوت و تاثیرگذار خود در توصیف وضعیت کنونی مینویسد اکنون شرایط به گونهای شده است که: ۱) راهحل دو دولتی شکست خورده است. ۲) اسراییل به یک کشور منحوس و منفور در سطح جهان تبدیل شده است. ۳) حمایت از مقاومت در میان جوانان امریکایی - از جمله بسیاری از یهودیان - در حال افزایش است و ۴) ایران ممکن است به داشتن سلاح هستهای نزدیک شده باشد و تلاشهای امریکا را برای منزوی کردن خود خنثی کرده است.
نتیجه غیرقابل اجتناب اینکه: اگر کمیته روابط عمومی امریکا و اسراییل (آیپک) و متحدانش قادر به نگریستن در اعمال خود بودند، از کارهایی که برای اسراییل کردهاند، از تمام رنجهایی که بر فلسطینیها روا داشتهاند، میبایست شرمگین و سرافکنده باشند.
کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!
روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟! نوشت: پیشبینی چندباره صادق زیباکلام از نتیجه رویارویی نظامی احتمالی میان اسرائیل و امریکا از یک سو و ایران از سویی دیگر، در این روزهای پس از حمله موشکی ایران به خاکی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده، دستمایه طنز و چالش علیه او شده است. چه آنکه او بارها گفته بود در صورتی که ایران به اسرائیل حمله کند، امریکا و اسرائیل و متحدانش حتی یک تیر چراغ برق را در ایران سالم نمیگذارند.
اولین بار تابستان ۹۸ بود که زیباکلام در گفتوگوی شبکه وهابی کلمه، تأکید کرد که «اگر امریکا و متحدانش به ایران حمله کنند یک تیر چراغ برق هم در ایران سالم نمیماند.» زیباکلام این سخنان را چند روز پس از شکار پهپاد غول پیکر امریکایی از سوی نیروهای نظامی ایران و در روزهایی که بحث از حمله تلافیجویانه دولت امریکا به ایران داغ بود، بیان کرد. یعنی در اوج جنگ رسانهای پس از سرنگونی پهپاد امریکایی، صادق زیباکلام به جای روحیه دادن به مردم و ایستادن در کنار ملت و کشور خودش، تلاش کرد ایران را کشوری درمانده و ضعیف به لحاظ نظامی نشان دهد. حتی اگر کسی الفبای سیاست را هم بلد باشد، باید بداند که در هنگامه چنین غوغایی وقت تضعیف روحیه مردم نیست، حتی اگر به واقع هم کشوری با توان نظامی خیلی ضعیف باشیم-که نیستیم.
آن روزها امریکا به ایران حمله نکرد، گرچه دیوانهای همچون دونالد ترامپ در امریکا بر مسند قدرت بود و اگر آنچنان که زیباکلام گفته بود، توان ایران در حدی بود که حمله امریکا کشورمان را نابود کند، ترامپ نباید عقب مینشست و حالا نه همه تیرهای چراغ برق ایران، ولی حداقل دوتا تیر چراغ برق را به تلافی پهپاد آر کیو- ۴ گلوبال هاوکی که ایران به خاطر تجاوز به آبهای سرزمینیاش سرنگون کرده بود، سالم باقی نمیگذاشت!
همان زمان اعتراضاتی به زیباکلام صورت گرفت و بسیاری او را به سبب این خودتحقیری و خود کوچکپنداری سرزنش کردند. خصوصاً که عدم اقدام امریکا برای گرفتن انتقام پهپادش نشان میداد حرف زیباکلام تا چه حد دور از واقعیت است.
زیباکلام اخیراً نیز این سخنان را تکرار کرده و گفته بر فرض حمله ایران به اسرائیل و حتی کشته شدن هزاران نفر در تلآویو، باز ایران نابود میشود، چون با حمله اسرائیل و امریکا به ایران، حتی یک تیر چراغ برق هم در ایران باقی نمیماند.
اما باز هم خلاف پیش بینی او اتفاقات پیش رفت. ایران به فلسطین اشغالی حمله کرد، البته هزاران نفر را نکشت، چون کشتار اینگونه را شرعی و اخلاقی نمیداند. اما توانست پایگاه نظامیای را که در حمله اسرائیل به سفارت ایران مورد استفاده قرار گرفته بود، هدف موشکهای خود قرار دهد. در پاسخ هم اسرائیل تاکنون که با شکست مواجه شده است و صرفاً دو سه ریزپرنده راهی اصفهان کرد که با شکست مواجه شدند. پس از این هم باید شمار تیرهای چراغ برق کوچه محل زندگی زیباکلام را شمرد تا ببینیم تیر چراغ برقی سالم مانده است یا خیر!