کتاب علی و عصبیت های عرب روایت جهالتی که همچنان ادامه دارد
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۲۷۴۵۷
«امرالله قاسمی» نویسنده این کتاب است و در مقدمه اش می نویسد: علی(ع) اسلام را صیقل داد و دین محمد(ص) را آبرو بخشید.
این کتاب در ۵ بخش نگاشته شده و در بخش اول به دوران عربستان قبل از اسلام، اخلاق، معالجه، خرافات و فساد اخلاقی در جامعه جاهلی پرداخته شده است.
گویا یک ششم از جمعیت شبه جزیره خشک عربستان در آن دوره شهرنشین بوده اند اما اخلاق، منش و رفتار و رسوم آنها بر اساس همان نظام قبیله ای، بادیه و صحرانشینی اعراب استوار بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین فردی که آیین حضرت ابراهیم خلیل الله را در مکه دگرگون کرد و بُت پرستی را در مکه رواج داد، «عَمرو بن لحی بن حارثه» است.
اخلاق عمومی آن دوره سراسر جهل و گمراهی را ترویج می کند و در این بخش به اختصار به اشاعه خرافات، بدعت ها و انواع فساد در آن دوره اشاره شده است.
رواج پرستش سنگ ها در بیشتر طایفه ها، شوم بودن عطسه، قمار بازی و رباخواری بویژه در میان قریش، سر بریدن و زنده بگور کردن دختران، آتش افروزی برای بارش باران و خال کوبی روی بدن تنها بخشی از پوچ گرایی های جاهلانه آن دوران است.
دومین بخش کتاب با عنوان«محمد(ص) و واکنش اعراب» در ابتدا بُت پرستی و نام بت های معروف مکه را برشمرده است. بُت هایی که حتی اختصاصی بوده و تعدادی از آنان مخصوص زنان بوده است. زنان عقیمی که روبروی بُت «عُزی» می نشستند و اسفند و کُندر دود می دادند تا باردار شوند!
در همین زمانه وحشی و تاریک بود که نبی اعظم و خاتم، محمد(ص) ظهور کرد و کیان جاهی را به بازی گرفت و دایره جهل اعراب را محدود کرد.
تعصب اعراب جاهلی همه از سر جهل و ضلالت بود و پیروی آنان از آداب و آیین بُت پرستی و حراست و ماندن در آن آیین، چیزی جز بهره بردن از فسق و فُجور نبود.
وجود نورانی مولای متقیان علی ع، دوشادوش رسول گرامی اسلام در این زمان ستودنی است. در سیره ابن هشام آمده است: وقتی انصار و مهاجران پیمان برادری بستند رسول خدا دست علی(ع) را گرفتند و فرمودند: علی ابن ابیطالب نیز برادر من است.
در دوره ای که یهودیان بویژه از قبایل بنی قُریظه، نظیر و بنی قینُقاع انواع اذیت ها و فتنه ها را بر سر راه پیامبر و دین اسلام روا داشتند دشمنان دیگری نیز بودند که هر کاری کردند تا نهال نوپای اسلام ریشه ندواند و جان نگیرد.
«ولید ابن مُغیره» با اتهام زدن سحر و جادو به پیامبر، «سعید ابن عاص» از بزرگان قریش، «عُقبه ابن ابی مُعیط» همان کسی که زنبیلی از کثافت در در خانه رسول خدا ریخت و حتی زمانی که پیامبر در سجده بود شکنبه گوسفندی مرده را بر سر پیامبر ریخت، «حَکم ابن عاص» پدر مروان که به پیامبر دشنام می داد، «عاص ابن وائل» پدر عمرو عاص از جمله مسخره کنندگان رسول الله بود که می گفت محمد فرزند ذکور ندارد و همچنین ابولهب و ابوجهل نیز از جمله افراد سرشناسی عرب بودند که تا توانستند محمد فرستاده خدا و اطرافیان آن حضرت را آزاد دادند و اذیت کردند.
علی(ع) و عصبیت های قوم عرب بخش دیگر کتاب است که با آخرین سفر پیامبر اسلام به مکه و حجّه الوِداعی اشاره دارد که طی آن پیامبر در غدیر خُم رسالتش را کامل کرد و باقی مانده افکار پوسیده جهالت را زیر پا نهاد.
زیر پا نهادنی که با رحلت نبی خدا و شورایی و موروثی شدن خلافت در دوران سیاه بنی امیّه و بی عباس همچنان و تا به امروز ادامه دارد تا جایی که ستایش روباه صفتان انگلیس خبیث در این دوره را هم به دنبال داشته است. آن جایی که انگلیسی ها درباره امویان می گویند: «باید از تمام خلفای بنی امیه مجسمه هایی ساخت و در مرکز هر شهر برپا کرد چرا که آنها جلوی گسترش اسلام را گرفتند!»
آنهایی که نسبت به علی علیه السّلام کینه داشتند بر خلاف سفارش پیامبر رای دادند چناچه «امام محمد غزالی» در مقاله چهارم سرّالعالمین می نویسد: این گروه حق را پشت سر انداخته و به جهالت اولیه برگشته اند.
همانهایی که چربی غذای معاویه چشمانشان را کور و گوش هایشان را کر کرده بود و هوش را از سرشان ربوده بود غدیر را یادشان رفت. مگر در دهها کتاب از شیخ الاسلام حموینی و خوارزمی، امام فخر رازی و راغب اصفهانی و سایرین ننوشتند: «علیُ مَع الحق و اَلحقّ مع علی»
رسول خاتم در حجّه الوِداع بر ابطال تمام سنت ها و قوانین جاهلی تاکید کردند اما برخی خواص بدون بیان دیایل دینی و با تکیه بر استدلال های قومی و قبیله ای مسیر اسلام را به سمتی دیگر کشاندند و بار دیگر معیارهای جهل و گمراهی را قوام بخشیدند.
در صفحه ۴۲ کتاب آمده است: واقعه بزرگ غدیر نشانی است که شیعه بدون آن معنایی ندارد و در خطبه غدیر نیز شیعه مسیر خود را مشخص می کند.
اهل سنت معتقدند منظور پیغمبر از ولی، حُب و دوستی است و بحث خلافت از حاکمیت جداست، غافل از اینکه مولی هم اسم فاعل است و هم صفت فاعلی، یعنی ولایت هم معنی حکومت و حاکمیت است و هم به معنای قرب تصرف و دوست داشتن.
علی را «قُره العِین» نامیدند حتی خلفایی که مسیر غدیر را تغییر دادند و باز درباره اش گفتند: ما در زمان پیامبر به علی(ع) چنان می نگریستیم که به ستارگان آسمان.
اما تعصب و جهل اعراب با تشکیل دولت اموری و تغییر ساختار سیاسی به نظام پادشاهی موروثی باز هم تداوم یافت. سهل انگاری دینی، فساد حاکمان، عرب سالاری، احیای ارزش های جاهلی، مبارزه با خاندان رسول خدا و شهادت چند امام شیعه از جمله حادثه عاشورا بخش بزرگی از کارنامه سیاه این دوره است.
نام و نشان مولای شیعیان در آسمان ها مشهور است و در صفحاتی از کتاب علی و عصبیت های عرب برخی از این عناوین آمده است.
علی ع در این دوران سختی های زیادی کشید اما مسیر اسلام ناب را دنبال کرد و بسط داد. طبیعی بود که درخت هزار ریشه جهل با آبیاری ابوسفیان ها و معاویه ها به این سادگی ها اصلاح شدنی نبود و حتی کار را به جایی رساند که در منبرها این گوهر تابناک زمین و آسمان ها را لعن می کردند و اگر کسی در توصیفش سخن می راند شکنجه و زندان در انتظارش بود.
آری عصبیت آدم را کور و کر می کند و اینها علاوه بر تعصب، جهالت هم داشتند.
امیر مومنان اهل وعده و وعید نبود و راهش مشخص بود و مقصدش معلوم. اگر رسول خدا رو در روی جهل و جاهلان ایستاده بود و می دانست صفوف را چگونه بیاراید اما علی(ع) با جهلی در پوشش اسلام روبرو بود.
در صدر اسلام تاثیر عصبیت ها یکی بودجود آمدن گروه خوارج بود که ضربه ناجوانمردانه قامت امامت را خم کرد و در پایان هم شهادت امام اول شیعیان محصول یک تعصب گمراهانه همانان بود.
امروز هم در فرقه وهابیت با الهام از افکار ابن تیمّیه ریشه در مارقین صدر اسلام و آدمهای بی منظقی دارد که جز عصبیت در خونشان چیزی نیست و رهاوردشان تشکیل حکومتی است که روی ابوسفیان های صدر اسلام را با جنایت و کودک کشی در یمن و شام سفید کرده اند.
داستان تداوم جهالت و تعصب خواص عرب در جریان مالکیت فدک و فتنه انگیزی خواصی همچون زبیر و طلحه و نحوه شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا(س) در سن جوانی نیز بخش هایی از کتاب با تکیه بر همان تعصبات نابجا و کور را به خود اختصاص داده اند.
نمونه های دیگری از عصبیت ها نیز در صفحات پایانی کتاب منتشر شده که تهمت همدستی امام علی در قتل عثمان، وجهالت اعراب در جریان شهادت عمار از آن جمله است.
به طور تقریبی صفحات زیادی از کتاب به موضوع جنگ صفین و زوایای آن اشاره دارد و نویسنده معتقد است این جنگ نتایج و آثار مهمی بر اوضاع کلی جهان اسلام برجای گذاشته است.
از روزی که آفتاب وجود علی در بیت الله الحرام طلوع کرد تا صبحی که شهادت در مسجد کوفه غروب عمر خود را به زوال برد با مقام فطری و منصب الهی در راه اسلام که رسول خدا سفارش کرده بود فداکاری جانفشانی کرد.
علی معدن علم، صداقت و آشتی ناپذیری با هر چه غیر اسلام واقعی و نماد مسلمان راستین و قرآن ناطق بود.
کتاب علی و عصبیت های عرب در مجموع تلاش دارد تعصب ها و جهل عوام و خواصی را روایت کنند که دل اهل بیت را خون کردند و با اختلاف افکنی و رواج دنیا طلبی تلاش کردند اسلام حقیقی را خدشه دار کنند.
پایان بندی کتاب اندکی پراکنده و نامشخص بسته شده و برای نوشتن آن از ۳۵ منبع مختلف عربی و فارسی استفاده شد.
کتاب توسط امرالله قاسمی فرهنگی بازنشسته سمیرمی و از سوی انتشارات اندیشه سازان هدایت به رشته تحریر در آمد.
۶۰۲۶/۷۱۳۷
انتهای پیاممنبع: جماران
کلیدواژه: قیمت خودرو قیمت دلار حقوق زنان نقل و انتقالات لیگ برتر امام علی اهل بیت عاشورا قرآن معدن قیمت خودرو قیمت دلار حقوق زنان نقل و انتقالات لیگ برتر امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۲۷۴۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حشاشین؛ کینه صهیونیستی به روایت مصری
حشاشین و خیام و ابنسینا و... برساختههایی هستند علیه ایران اسلامی پیرو اسلام ناب محمدی. فکری که پشت اینهاست بسیار فراتر و بزرگتر از چنین محصولات فرهنگی و دادههایی است. به عبارتی باز هم این موج یورش به اسلام سیاسی و ایرانیت شیعه و اسلامگرایی سلسلهوار ادامه خواهد داشت و ضمن سنگربندی فرهنگی بایستی به «پدافند فرهنگی» هم بپردازیم. جریانات ضدایرانی و اسلامی یکی از جریاناتی است که یهودیان تندرو و اسلاف امروزی آنها صهیونیستها قرنهاست که به آن میپردازند و تلاش میکنند تمدن ایرانی را که سایه سنگینی در منطقه دارد، تحریف یا پاک کنند. این جریان سالهاست همواره در تاریخ و مستندات دست برده و امروز نیز با رسانههای جدید اعم از سینما و تلویزیون تلاش خود را مضاعف کرده است. یکی از متاخرترین این عملیات ضدتمدنی پخش سریال حشاشین است که اگرچه به نظر میرسد از سوی مصر ساخته شده اما میتوان ردپای ضدایرانی صهیونیستها را در آن بازخوانی کرد. به همین بهانه نگاهی داریم به این سریال و در گفتوگو با تنی چند از ایرانشناسان و اسلامشناسان به جریانات تحریفی آن نگاه میکنیم.یک ضربالمثل قدیمی میگوید تاریخ را برندگان و فاتحان مینویسند و یک ضربالمثل هنری دیگر هم هست که میگوید کسانی که دوربین فیلمبرداری را در دو صنعت سینما و تلویزیون در دست دارند، روایت خودشان را از تاریخ تعریف و بیان میکنند. این گروه که سرمایه و فناوری پیشرفته تصویری را در اختیار دارند، تاریخ را آنگونه تعریف و تفسیر میکنند که خود دوست دارند و بیمی از آن ندارند اگر این نوع تعریف منجر به تحریف تاریخ و واقعیتها شود. ژانر قدیمی و محبوب تاریخی یکی از گونههای شناختهشده تاریخ سینماست که از دیرباز فیلمسازان و تهیهکنندگان مختلفی از اقصی نقاط دنیا، با بهرهگیری از این ژانر پرمخاطب گوشههایی از تاریخ پرتلاطم و جنجالی دوران و اعصار گذشته را به تصویر کشیده و فیلمها و سریالهای پرخرجی را در معرض دید تماشاگران علاقهمند وکنجکاو قرار دادهاند. سریال عربی«حشاشین/ قاتلان» یکی ازاین بیشمارسریالهای تاریخی است که توسط دستاندرکاران صنعت تلویزیون مصر تهیه وپخش شده است.این سریال ۳۰قسمتی درباره ظهورحسن صباح وجنبش اسماعیلیه در قرن یازدهم هجری است.
ضدهالیوودی ارتجاعی
از مصر بهعنوان مهمترین کشور جهان عرب نام برده میشود که دو صنعت سینما و تلویزیون قوی دارد. در میان کشورهای عربزبان منطقه خاورمیانه، خلیجفارس و شمال آفریقا، شاید نتوان کشور دیگری را پیدا کرد که دو صنعت فیلمسازی و مجموعهسازی در آن رونق فراوانی دارد و با جذب انبوه تماشاگران، داعیه مبارزه و مقابله با تولیدات دنیای غرب و در رأس آن هالیوود را دارد. سریال حشاشین که با سروصدا و جنجال زیاد در ایام ماه رمضان روی آنتن این کشور عربزبان رفت (و خیلی زود مشتریان و تماشاگران زیادی در سایر کشورهای جهان عرب و حتی بین فارسیزبانان پیدا کرد) با هزینهای ۱۲ میلیون دلاری تهیه شده که برای صنعت سرگرمی یک کشور در حال رشد، رقم کلانی به حساب میآید.برنامهسازان مصری از ماه رمضان بهعنوان زمانی مناسب برای مقابله با تولیدات هالیوودی اسم میبرند و عقیده دارند حال و هوای این ماه مبارک بهگونهای است که مردم روزهدار بیشتر بهدنبال تماشای سریالهایی به زبان بومی با داستانهایی محلی هستند. با این حال، گمان بسیاری بر این است که ادعای مقابله با هالیوود، بهانه خوبی به دست سریالسازان مصری نمیدهد که دست به تحریف تاریخ بزنند و آن را به شیوه موردپسند خود به نمایش بگذارند.
تحریف به نفع چه کسی؟
بنا به گفته سازندگان مجموعه، داستان حشاشین با در رأس قرار دادن زندگی و فعالیتهای حسن صباح تلاش دارد نگاهی عمیق به گروه و جنبش حشاشین و توانمندیهای استراتژیک آنها و همچنین راه و روشهای پررمز و راز آن داشته باشد. پیتر میمی، کارگردان سریال آن را اثری جذاب و سرگرمکننده توصیف میکند که با خود آموزههای زیادی دارد و برای بینندگانش در حکم یک کلاس کامل تاریخی است! او و عبدالرحیم کمال، نویسنده فیلمنامه مدعی هستند که داستانشان برگرفته از رویدادهای تاریخی است که در قرن ۱۱ رخ داده و آنها با بهرهگیری از این ماجراها، فیلمنامهشان را نوشتهاند. این در حالی است که پس از پخش سریال در لبنان، بسیاری از آن بهعنوان یک سرقت هنری اسم بردند و گفتند فیلمنامه حشاشین دقیقا برگرفته از داستان یک رمان پرخواننده لبنانی به نام «سمرقند» است که توسط امین معلوف، نویسنده فرانسوی لبنانیتبار نوشته شده است. رسانههای لبنانی حتی تا آنجا پیش رفتند که احتمال شکایت مالکان کتاب علیه سازندگان مجموعه را مطرح کردند. این همه در حالی اتفاق افتاد که سازندگان سریال در رابطه با انتقادهای دیگری که نسبت به عدم رعایت نکات تاریخی داستان مطرح شد، گفتند آنها خودشان را متعهد به رعایت جزئیات تاریخی ماجرا نکرده و فقط از آن تاریخ الهام گرفتهاند! منتقدان هنری و ادبی با کنار هم گذاشتن این دو موضوع، صحبت از دوگانگی و تضاد گفتار سازندگان حشاشین کردند و نسبت به این عدم صداقت و دروغگویی موضع گرفتند.
واقعیت کجاست؟
بنا بر روایات تاریخی، با زوال قدرت فاطمیون در مصر نهضت اسماعیلیون خاتمه نیافت و جنبشی که تحت رهبری حسن صباح شکل گرفت به مدت ۱۷۰سال دنیای اسلام را تحت تاثیر خود قرار داد و پس از حمله مغول و سقوط قلعه الموت (بهعنوان مرکز و پایگاه صباح و پیروانش) بود که این جنبش به آخر رسید. داستان سریال چهرهای منفی از صباح و پیروانش ارائه میدهد و حتی منتقدان تاریخی میگویند نوع گریم بازیگر نقش حسن صباح بهگونهای است که چهره رهبر داعش را به یاد میآورد. نوع روایت داستان هم به گونهای است که بیننده ناخودآگاه تشابهاتی بین آن و داستان جریانات ارتجاعی معاصر منطقه خاورمیانه و اطراف آن همچون افکار گروه داعش، طالبان افغانستان و حتی اخوان المسلمین مصر پیدا کند. این موضوع حتی عمیقتر هم قابل بررسی است، زیرا تصویری که رسانههای غربی از داعش و گروههای تکفیری در ذهن مخاطبان خود ساختهاند، آنها را منتسب به فرهنگی ایرانی دانسته و حالا از این تصویر جعلی در صنعت سریالسازی و سینما بهره میبرند. این موضوع را میتوان در زمینه روایت داستانی که به تاریخنگاری مارکوپولو، جهانگرد معروف هم نزدیک است، بررسی کرد. این سیاح در رابطه با حسن صباح و قلعهالموت ادعا کرده بود او در پشت قلعهاش باغی درست کرده بود که شبیه روایاتی است که از بهشت توصیف شده است. طبق این ادعا،صباح در این باغ ازدختران وزنانی نگهداری میکرد وبه پیروانش موادمخدر(حشیش) میداد(نام سریال هم با نگاهی به این موضوع انتخاب شده است) و پس از هوشیاری آنها، وعده بهشت به پیروانش میداد تاآنهابه عنوان فدایی، جانشان را نثار کنند.
تصویرسازی دروغین غرب
این مورخ مدخلهایی نیز دردایرهالمعارف بزرگ اسلامی،دانشنامه جهان اسلام،ایرانیکا ودانشنامه اسلام نوشته است.او تاریخیبودن سریال «حشاشین» را زیر سؤال برده و درستی روایت آن را به چالش کشیده است. دفتری همین دیدگاه را در رابطه با بازی ویدئویی مربوط به گروه اسماعیلیه (که طرفداران زیادی در کشورهای عربی دارد) نیز مطرح و تردیدهایش نسبت به اصالت این اظهارات را بیان میکند. به باور او، هم بازی ویدئویی و هم سریال تلویزیونی هیچیک عدالت را نسبت به اصل ماجرا رعایت نکردهاند. به گفته او: «آنچه در سریال ارائه میشود توهمات و ذهنیات سازندگانش است که ریشه در دیدگاههای غلط و جاهلانه جنگجویان صلیبی و تاریخنگاران غربی و مسیحی دارد که با جنگ و ویرانی خودشان را به سرزمینهای مقدس رساندند و در سال ۱۰۹۹ اورشلیم را با شمشیرهایشان فتح کردند.»
استفاده صلیبیون از اختلافات شیعه و سنی
دفتری حتی برگزیدن نام حشاشین برای صباح و طرفدارانش را به صلیبیون نسبت میدهد که نخستین بار آنها از این واژه استفاده کردند. صلیبیون بعد از فتح شهر نیزاریس سوریه، درک غلط خود از این موضوع را عمومیت دادند: «در آن ایام، اهالی شهر که شیعه بودند دشمنانی در بین مسلمانان سنی داشتند.این گروه سنی از طرف مقابل خود با عنوان حشاشیون اسم میبردند. اگر به معنی این کلمه دقت کنید، به معنی کسی است که افیون مصرف میکند. بهرهگیری از این کلمه کمک میکرد تا افرادی با روحیات اخلاقی سطح پایین که سابقه اجتماعی موجه و مناسبی نداشتند، نهایت سوءاستفاده را از این موضوع و نام داشته باشند.»
تحریف مبارزه با اشغالگر به تروریسم
اما این تاریخشناس و عضو تیم مشورتی دانشنامه اسلام، موضوع را از منظر دیگری مورد بحث و مطالعه قرار میدهد، جنبهای که کاملا در تضاد با داستان ادعایی سریال حشاشین است. دفتری این طور ادامه میدهد: «برای درک درست تاریخی و تحلیل درست، باید به دورنما و چشمانداز سیاسی و مذهبی موجود در قرن یازدهم نگاه کرد و آنرا مورد توجه قرار داد. در آن زمان، آنچه که امروز آنرا کشور ایران مینامیم تحت کنترل ترکهای سلجوقی بود و حسن صباح انقلابی را علیه آن رژیم سنی مذهب آغاز کرد. این یک واقعیت است که بنیان و اساس سیاست حسن قلعه بر پایه ترور بنا شد، اما آنرا باید در چارچوب مبارزه با اشغالگر تعریف و بررسی کرد و امروزیکردن آن شخصیت و دوران زندگیاش بهعنوان منبع و منشا ظهور تروریسم اساسا غلط است. این یعنی تحریف تاریخ و واقعیتها. حسن الموت را در کوههای شمال محدوده پرسیا در شرایطی بنا کرد که یک ارتش بسیار پرقدرت و مجهز سلجوقی مقابلش قرار داشت. او میدانست که نمیتواند با چنین ارتشی رودررو شود، زیرا سپاهی در آن حد و اندازه نداشت. بهجای آن، او چهرههای اصلی دولت سلجوقی را نشانه گرفت، امیر به امیر و محل به محل.»
غرب چگونه رد پای تروریستی خود را پاک میکند
برخلاف آنچه داستان سریال بهدنبال القای آن است، طرفداران حسن پیشروان تروریستهای معاصر نیستند و دفتری در توضیح آن چنین میگوید: «آنها هیچ وجه اشتراکی با تروریستهای امروزی ندارند. در وهله نخست، دلیل این دو در رابطه با اقداماتشان یکی و همسان نیست. آنچه باعث شد تا اسماعیلیون دست به اسلحه ببرند، هیچ تناسب و سنخیتی با دست به اسلحهای که تروریستهای امروزی منطقه بردهاند ندارد و یکی نیست. ترورهای آنها کاملا هدفمند و گلچینشده بود، با قصد بهوحشتانداختن عموم نبود و به مردم بیگناه آسیبی نمیرساند. حتی آنها مخترعان موضوع ترور نبودند. قبل از آنها از یکسو صلیبیون و از سوی دیگر خود سلجوقیها گسترشدهنده این حرکت بودند. طرفداران حسن طی ۳۴ سال فعالیت او، در کل فقط ۵۰ ترور انجام دادند. شمار ترورهای طرفهای مقابل، بسیار بیش از اینهاست.»
آدرس غلط صلیبیون
این مورخ همچنین به این نکته مهم اشاره میکند که جنگجویان صلیبی هیچ وقت نتوانستند ماهیت ایثارهای طرفداران حسن را به درستی درک کنند. به همین دلیل، برای توضیح این امر سراغ ساخت روایتهای دروغین و غلط پیرامون وعدههای مقبول و دوستداشتنی حسن به آنها برای قربانی کردن جانشان رفته است. دفتری در پایان به تماشاگران سریال حشاشین توصیه میکند: «فقط این نگاه را باید به یاد داشته باشند که اکثر داستانهایی که درباره آن دوره تاریخی تعریف میشود، توسط صلیبیون بازگو شده که از خاورمیانه به خانههایشان در اروپا برگشتند. تا زمانی که این افسانهها فقط از جانب یک طرف ماجرا بیان شود که هیچ تناسبی با آدمها و داستان واقعی ندارند، نمیتوان از یک روایت خوب، معقول، درست و واقعی صحبت کرد.»