Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دستش را روی پیشانی اش گذاشته بود و انگار نمی‌خواست حرفی بزند. اما وقتی سر صحبت را باز کردیم بی مقدمه سفره دلش را گشود. یک ریز از خاطرات تلخ دوران کودکی و نوجوانی اش می‌گفت. این که فرزند طلاق است.

بیشتر بخوانید: مزاحم اینترنتی زن‌دایی از آب درآمد 

۷ ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد از طلاق آن‌ها من با مادرم زندگی می‌کردم. چند سال گذشت و در این مدت گاهی دلتنگی عجیبی برای پدرم داشتم.

مادرم به اصرار خانواده اش ازدواج کرد. ناپدری ام آدم بدی نبود، ولی نمی‌دانم چرا من نمی‌توانستم او را به جای پدرم قبول کنم و احساس سرخوردگی می‌کردم.

دختر جوان ادامه داد: بزرگتر که شدم سوالات زیادی درباره طلاق والدینم در ذهنم مرور می‌شد. مادرم برایم تعریف کرد که دخالت‌های خانواده پدرم در زندگی آن‌ها علت اصلی جدایی شان بوده است. با خاله ام هم در این باره حرف زدم. او حرف دیگری می‌زد و می‌گفت مادرم مقصر است.

از صحبت‌های خاله ام فهمیدم مادرم و پدرم قبل از ازدواج با هم دوست بوده اند.

حتی خاله می‌گفت مادرم برای رسیدن به خواسته اش، خانواده را تهدید می‌کرده و بالاخره با پسر مورد علاقه اش ازدواج می‌کند.

کنار آمدن با این موضوع که فرزند طلاق هستم یک طرف، اطلاع از این که مادرم دختری لج باز بوده و به خاطر یک پسر به خانواده اش چه قدر بی احترامی کرده از طرف دیگر سبب می‌شد نسبت به هردوی شان (پدر و مادرم) بدبین بشوم.

دیگر نه تنها دلم برای پدرم تنگ نمی‌شد بلکه عکسش را هم پاره کردم و از مادرم نیز بدم می‌آمد. هر روز که می‌گذشت حالم بدتر می‌شد تا این که خانمی جوان همسایه ما شد.

دختر جوان افزود: این زن یک بچه داشت و می‌گفت شوهرش مسافرت است. بعد از چند ماه فهمیدم شوهرش در زندان است.

با هم درد دل می‌کردیم و انیس و مونس هم شده بودیم.

مادرم درباره این رابطه و رفت و آ مد‌های من و زن همسایه حساسیت نشان می‌داد و می‌گفت به صلاح نیست با زنی که شناخت درست و حسابی از او نداری بشین و برخاست کنی.

سعی می‌کرد مرا از این زن جدا کند. اما به هر بهانه و ترفندی که بودارتباطم را ادامه دادم.

در این مدت هرموقع خانه زن همسایه می‌رفتم اصرار می‌کرد سیگار بکشم و، چون از دود سیگار بدم می‌آ مد زیر بار نرفتم. او حرف‌هایی می‌زد که خیلی ازچیز‌ها را برایم بی اهمیت می‌کرد.

یک روز هم از من خواست به جشن تولدخواهرش بروم. به دور از چشم مادرم و ناپدری ام به این میهمانی رفتم. میهمانی خانوادگی که فامیل‌های زن همسایه در آن بودند.

مرد جوانی آنجا بود و زن همسایه می‌گفت پسر خاله اش است و دنبال یک دختر خوب برای ازدواج می‌گردد.

از این میهمانی و نگاه مرد جوان بدم آ مد و تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم. به خودم گفتم‌ای دختر ساده، جای تو اینجا نیست و بدون آن که چیزی بگویم بیرون آ مدم به خانه برگشتم.

از آن شب به بعد تصمیم گرفتم با زن همسایه قطع رابطه کنم. ولی او تماس می‌گرفت و متاسفانه شماره تلفنم را به آن پسر داده بود. چند روزی مزاحم داشتم.

مادرم حساس شده بود و وقتی واقعیت را برایش تعریف کردم اعصابش به هم ریخت. او به من گیر می‌داد و سخت گیری هایش زیاد شد.

با آن که دیگر با زن همسایه قطع رابطه کرده بودم مادرم همچنان حساسیت نشان می‌داد و با هم بگو مگو داشتیم.

واقعا مانده بودم چکار کنم که ناپدری ام و مادرم مرا به مشاوره آ وردند. می‌خواهم اعتماد از دست رفته مادرم را بازسازی کرده و ثابت کنم که می‌خواهم دختر گوش به زنگ و حرف گوش کنی باشم. من اشتباه کردم و بایدحواسم را جمع کنم.

منبع: رکنا

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: حوادث جوانان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۲۸۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای کشف جسد در بشکه چه بود؟

 ۲۸ اسفند پارسال گزارش ناپدید شدن پسری جوان به نام فرهاد به پلیس اعلام شد. او به تنهایی در آپارتمانی در غرب تهران زندگی می‌کرد و پولی که پس از ناپدید شدن وی، از حسابش برداشت شده بود، پلیس را به فردی به نام شاهین رساند.

شاهین آن روز در حالی که کارت عابربانک جوان گمشده را در دست داشت، به یک فروشگاه رفته و بشکه، اسید و دستکش خریداری کرده بود. همه شواهد نشان می‌داد که شاهین، جوان گمشده را به قتل رسانده است. حتی ماموران در ادامه فردی به نام بهنام را دستگیر کردند که مدعی بود به شاهین در جابجایی جسد جوان گمشده کمک کرده است.

بهنام می‌گفت: شاهین یک روز با من تماس گرفت و مدعی شد که دوستش به نام فرهاد (جوان گمشده) را کشته و جسدش را داخل بشکه قرار داده است. وی از من خواست که بشکه را در اطراف تهران رها کنم. من هم به خانه مقتول رفتم با دیدن جسدش که داخل بشکه با اسید سوزانده شده بود، بشکه را به ماشینم منتقل و در منطقه‌ای در لواسان رها کردم.

در حالی که همه شواهد از این حکایت داشت که شاهین جوان گمشده را به قتل رسانده است، اما او مدعی شد که مقتول زنده است و به ترکیه فرار کرده. شاهین گفت: فرهاد (جوان گمشده) در درگیری فردی را به قتل رساند و به ترکیه فرار کرد و جسدی که پیدا شده جسد آن فرد است.

از آنجا که جسد با اسید سوزانده شده بود، دستور آزمایش دی ان‌ای صادر و دیروز تایید شد که جسد متعلق به فرهاد است.

به این ترتیب شاهین بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و روز گذشته در تازه‌ترین اظهاراتش گفت: فرهاد از دوستانم بود و ما مشکلی نداشتیم. قرار بود کافه راه اندازی کنیم، اما روز حادثه او به کام مرگ رفت. آن روز به خانه فرهاد رفته بودم و با هم مشروبات الکلی مصرف کردیم. فرهاد سپس کوکائین مصرف کرد و حالش خیلی بد شد. ناگهان دیدم نفس نمی‌کشد و جان باخته است. من هم ترسیدم مبادا قتل را گردن من بیندازند و به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم جسد وی را داخل بشکه اسید قرار داده و در جای دیگری رهایش کنم.

تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.

منبع: همشهری

tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا انسان می‌تواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ چرا نئاندرتال‌ها محتویات معده حیوانات را می‌خوردند؟ (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • قتل آتشین پدر در خواب با نقشه شیطانی دخترش
  • قتل آتشین پدر در خواب عصرگاهی با نقشه شیطانی دخترش
  • قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
  • قتل آتشین پدر در خواب عصرگاهی با نقشه شیطانی دختر جوان
  • ماجرای دختر فوت شده در متروی تجریش چه شد؟ + فیلم کامل این اتفاق | علت تشنج این دختر مشخص شد
  • ماجرای کما و فوت دختر تهرانی در متروی تجریش به روایت تسنیم
  • ماجرای کشف جسد در بشکه چه بود؟
  • سبک زندگی دکتر مرندی به روایت دخترش | ساده‌زیستی را از پدر و مادر یاد گرفتیم
  • پایان تلخ جوان سنندجی در ته چاه | ۴ نفر توسط جوان سنندجی نجات یافتند
  • ماجرای عجیب کتک زدن پدر شوهر و فلج کردن او