ده روش برای بهبود هوش عاطفی
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۳۵۷۳۶
آفتابنیوز :
بسیاری ممکن است دلیل اهمیت هوش عاطفی میان افراد در یک محیط کاری و تفاوتی که میان آنان ایجاد میکند را ندانند.
شرکتهای بزرگ به اثبات رساندهاند که کارمندانی با هوش عاطفی بالا بهطور مستقیم بر نتیجه نهایی کار تاثیر میگذارند و باعث افزایش عمدهای در کل فروش و بهرهوری شرکتها میشوند.
در یک محل کار با فضای رقابتی، توسعه مهارتهای EQ برای موفقیت حرفهای شما بسیار مهم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱) از شیوه قاطعانه برای برقراری ارتباط استفاده کنید
ارتباطات قاطعانهای بیش از حد تهاجمی یا منفعلانه نباشند، بهترین روش برای کسب احترام از دیگران است. افراد با هوش عاطفی بالا میدانند چگونه میتوانند نظرات و نیازهای خود را بهصورت مستقیم و در عین حال با احترام با دیگران در میان بگذارند.
۲) به جای واکنش نشان دادن به درگیریها به آنها پاسخ دهید
در موارد درگیری، طغیانهای احساسی و احساس خشم رایج است. افراد با هوش عاطفی بالا میدانند که چگونه در مواقع استرسزا آرام بماند. این افراد از گرفتن تصمیمات تکانشی که میتواند مشکلات بزرگتری را در پی داشته باشد، خودداری میکنند. آنان درک میکنند که در مواقع درگیری، هدف یک تصمیمگیری درست و به دست آوردن راهحلی مناسب است و از همین رو یک انتخاب آگاهانه انجام میدهند تا بتوانند بر اطمینان از مطابقت عملکرد و سخنانشان تمرکز کنند.
۳) از مهارتهای گوش دادن فعال استفاده کنید
در گفتوگوها افراد با هوش عاطفی بالا به جای این که فقط منتظر فرا رسیدن نوبت صحبت خود باشند، بهوضوح گوش میدهند. آنان مطمئن میشوند پیش از پاسخگویی هر آن چه را که گفته شده بهدقت درک کرده باشند.
این افراد همچنین به جزئیات غیر کلامی یک مکالمه نیز توجه میکنند. این امر مانع از ایجاد سوءتفاهمها میشود. به شنونده اجازه میدهند تا بهدرستی پاسخ دهد و به گوینده نشان میدهد که مورد احترام قرار گرفته است.
۴) با انگیزه باشید
افراد با هوش عاطفی بالا در خود انگیزه ایجاد میکنند و نگرش آنان باعث ایجاد انگیزه در دیگران میشود. آنان برای خود هدف تعیین میکنند و در مقابل چالشها و مشکلات مقاومت دارند.
۵) روشهای حفظ نگرش مثبت را تمرین کنید
قدرت نگرش خود را دست کم نگیرید. در صورتی که اجازه بدهید، قرار گرفتن در کنار یک نگرش منفی بهراحتی میتواند شما را نیز مبتلا کند. افراد با هوش عاطفی بالا از حالات و خلق و خوی اطرافیان خود آگاهی دارند و بر این اساس از نگرش خود در برابر آنها محافظت میکنند.
آنان میدانند برای داشتن یک روز خوب و یک چشمانداز خوشبینانه چه کاری باید انجام دهند. این میتواند شامل صرف یک صبحانه یا ناهار عالی، شرکت در یک برنامه معنوی یا آرامشبخش در طول روز یا داشتن متنهایی با نقل قولهای مثبت روی میز یا رایانه خود باشد.
۶) خودآگاهی را تمرین کنید
افراد با هوش عاطفی بالا دارای خودآگاه و با بصیرت هستند. آنان از احساسات خود آگاه هستند و میدانند چگونه میتوانند بر افراد اطراف خود تاثیر بگذارند. این افراد همچنین احساسات و زبان بدن دیگران را درک و تجزیه و تحلیل و از این اطلاعات برای تقویت مهارتهای ارتباطی خود استفاده میکنند.
۷) انتقادپذیر باشید
بخش مهمی از داشتن هوش هیجانی بالا داشتن روحیه انتقادپذیری است. افراد با هوش هیجانی بالا به جای آن که از انتقادات برنجند یا در مقابل آنها حالت تدافعی بگیرند، چند لحظه وقت میگذارند تا بفهمند این نقد از کجا ناشی میشود و چگونه بر عملکرد آنان یا دیگران تاثیر میگذارد و در آخر چگونه میتوانند هر گونه مسئلهای را به طور سازنده حل کنند.
۸) با دیگران همدلی کنید
افراد با هوش هیجانی بالا میدانند چگونه به همدلی بپردازند. آنان بهخوبی درک میکنند که همدلی صفتی است که قدرت عاطفی را نشان میدهد، نه ضعف. مدلی است که به آنان کمک میکند تا در سطح بنیادی انسانی با دیگران ارتباط برقرار کنند. این کار گشایشی برای احترام و درک متقابل بین افراد با عقاید و موقعیتهای مختلف محسوب میشود.
۹) از مهارتهای رهبری استفاده کنید
افراد با هوش هیجانی بالا مهارتهای رهبری بسیار خوبی دارند. آنان استانداردهای بالایی برای خود دارند و الگویی برای دیگران ایجاد میکنند تا از آن پیروی کنند. این افراد مبتکرانه عمل میکنند و مهارتهای تصمیمگیری و حل مسئله بالایی دارند. این امر باعث میشود به سطح بالاتر و پربارتری در عملکردشان چه در زندگی و چه در محل کار دست یابند.
۱۰) اهل معاشرت و خوش مشرب باشید
افراد با هوش هیجانی بالا اهل معاشرت با دیگران هستند. آنان لبخند میزنند و حضور مثبتی را از خود نشان میدهند. آنان مهارتهای اجتماعی مناسبی را بر اساس رابطه خود با هر کس در اطراف خود به کار میبرند. این افراد مهارتهای بین فردی بسیار خوبی دارند و میدانند چگونه ارتباطهای کلامی و غیرکلامی را برقرار کنند.
بسیاری از این مهارتها در افرادی که از اصول اولیه روانشناسی انسان آگاهی دارند، پدید میآید. اگر چه افرادی که بهطور طبیعی از احساس همدلی بالایی برخوردارند، راحتتر از دیگران به مهارتهای افزایش هوش هیجانی دست مییابند اما بهطور کلی تمامی افراد قادر به توسعه این مهارتها در خود هستند. افرادی که همدلی کمتری دارند باید بیشتر بر کسب خودآگاهی و آگاهی از نحوه درست تعامل با دیگران تمرکز داشته باشند. با پیروی از این مراحل، شما در رسیدن به سطح بالایی از هوش هیجانی بهخوبی پیش خواهید رفت.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: آمریکا هوش مصنوعی علم ارتباط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۳۵۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رفتاردرمانی دیالکتیکی برای اختلال شخصیت مرزی
آفتابنیوز :
یکی از چالشهایی که افراد درگیر این اختلال با آن دست و پنجه گرم میکنند، پیدا کردن رویکردی درجهت مقابله و مدیریت این اختلال است. به همین جهت است که رویکرد رفتار درمانی دیالکتیکی برای این گروه از افراد بسیار مورد توجه قرار میگیرد. در این زمینه رویکرد رفتار درمانی دیالکتیکی DBT در مدیریت آن به شما کمک میکند. این رویکرد یک روش موثر در مدیریت و درمان اختلال شخصیت مرزی است و بسیار مورد توجه روانشناسان قرار دارد.
رفتار درمانی دیالکتیکی چیست؟
رفتار درمانی دیالکتیکی یا DBT یک رویکرد درمانی گروهی از درمانهای شناختی-رفتاری cbt روانشناسی است. این رویکرد در ابتدا توسط دکتر مارشا لینهان برای درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی توسعه یافت. این رویکرد اصولا برای افرادی طراحی شده است که دارای مشکلات رفتاری شدید، نوسانات عاطفی شدید و مشکلات در تنظیم هیجانی هستند. DBT از مجموعهای از مهارتهای روان درمانی استفاده میکند که به افراد کمک میکند تا مهارتهایی را یاد بگیرند.
مدیریت هیجان بهبود ارتباطات بین فردی مهارتهای مواجهه با استرس مهارتهای حل مسئلهرفتار درمانی دیالکتیکی در آموزش این مهارتها و مدیریت این اختلال از عناصر رفتاردرمانی، شناختی و مفهومی استفاده میکند. به همین دلیل نیز رفتار درمانی دیالکتیکی را یک روش درمانی چند رویکردی میشناسند.
یکی از ویژگیهای بارز این روش درمانی استفاده از مفهوم دیالکتیک بوده که بهمعنای پذیرش دو وجهیت و تضاد در زندگی است. این روش درمانی بر این اصل تاکید دارد که در زندگی میتوان دو واقعیت متضاد را همزمان پذیرفت و درک کرد. این روش درمانی یک روش موثر در درمان اختلالات شخصیت، افسردگی، اضطراب و اعتیاد شناخته شده است.
کاربرد رفتار درمانی دیالکتیکی در درمان اختلال شخصیت مرزی به چه صورت است؟
رفتار درمانی دیالکتیکی DBT بهعنوان یکی از روشهای موثر در درمان اختلال شخصیت مرزی یا BPD شناخته میشود. یکی از کاربردهای اصلی این روش درمانی در BPD آموزش مهارتهای مواجهه با درد و تنظیم هیجانات فرد است. افراد مبتلا به BPD دچار نوسانات شدید در مزاج و دشواری در تنظیم هیجانات خود هستند. رفتار درمانی دیالکتیکی درجهت مدیریت علائم اختلال BPD و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به BPD موثر است.
تمرکز بر تنفس
توجه بر حالت حال ذهن
تکنیکهای مدیریت استرس
رفتار درمانی دیالکتیکی از این طریق به بهبودی افراد کمک میکند تا بازدهی بیشتری در مواجهه با موقعیتها داشته باشند. علاوه براین، DBT در یادگیری مهارتهای ارتباطی به افراد مبتلا به این اختلال کمک میکند. افراد با BPD ممکن است دچار مشکل در برقراری و حفظ روابط موثر با دیگران شوند. DBT با آموزش مهارتهای ارتباطی در کنترل این مشکل به این افراد کمک میکند.
شناخت احساسات
شناخت نیازهای خود
تواناییهای شناختی
بهطورکلی، DBT بهعنوان یک روش درمانی جامع و چند رویکردی مورد توجه قرار گرفته است. روشی که با ارائه مهارتهای زندگی مفید و پشتیبانی فراگیر به افراد درجهت رفع مشکلات شخصیتی و روانی خود کمک میکند.
پروتکل مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی در اختلال شخصیت مرزی را بشناسید!
پروتکل مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی برای اختلال شخصیت مرزی بهطورکلی شامل چندین عنصر است. این پروتکل شامل مراحل و تکنیکهای مختلفی است که به افراد کمک میکند تا مهارتهای را در خود تقویت کنند.
مدیریت هیجانات
مهارتهار ارتباطی
مهارتهای رفتاری
تقویت چنین مهارتهایی در افراد مبتلا به این اختلال توسط عناصری چند در این رویکرد درمانی درپیش گرفته میشود.
آموزش مهارتهای مواجهه با درد؛ شامل مهارتهای مدیریت استرس، تمرکز بر تنفس، توانایی مواجهه با احساسات، مهارتهای تخصصی مواجهه با مشکلات
آموزش مهارتهای تنظیم هیجانات؛ روشهای موثر جهت تنظیم هیجانهای شدید، ازجمله احساسات، تشخیص علائم افزایش هیجان، راهکارهای کاهش هیجانات
آموزش مهارتهای ارتباطی بین فردی؛ مهارتهای موثر جهت برقراری ارتباط، حفظ روابط سالم و موثر با دیگران، شناخت و بیان نیازها و مرزها، شناخت احساسات دیگران، ارتباط احساسی موثر
آموزش مهارتهای مدیریت خطر؛ مهارتهای مدیریت رفتارهای خطراناک، پیشآگهی از خطراتی، چون خودکشی
آموزش مهارتهای انتخاب و عمل؛ مهارتهای تصمیمگیری موثر، انجام انتخابهای سالم و مطابق با اهداف شخصی هر فرد
این عناصر و تکنیکهای DBT معمولا در قالب گروههای درمانی و مشاوره فردی ارائه میشوند. همچنین این رویکرد با رویکردهای شناختی رفتاری و درمان محور شناختی رفتاری ترکیب میشوند. استفاده از این پروتکل میتواند بهبود قابل توجه در علائم و کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی داشته باشند.
در نهایترفتار درمانی دیالکتیکی بهعنوان یک رویکرد درمانی موثر در درمان اختلال شخصیت مرزی شناخته میشود. در دوره درمان DBT ابزارها و مهارتهایی ارائه میشوند که به افراد کمک میکنند تا با علائم بروز این اختلال در خود مواجهه کنند. بااستفادهاز مهارتهای آموزش داده شده در این روش درمانی فرد قادر خواهد بود تا هیجانات خود را مدیریت کند. همچنین قادر خواهد بود تا در موقعیتهای استرسزا، هیجانات خود را کم کرده و اقدام موثر را انجام دهد.
آموزش مهارتهای ارتباطی نیز از اجزا اصلی رفتار درمانی دیالکتیکی بهشمار میرود. این مهراتها به افراد کمک میکنند تا ارتباطات سالمتری با دیگران برقرار کنند و نیازها و مرزهای خود را بهتر تشخیص دهند. همچنین آموزش مهارتهای تصمیمگیری و انجام انتخابهای سالم باعث میشود که افراد بهصورت موثرتری با چالشهای زندگی خود روبهرو شوند. درکل، DBT میتواند بهبود قابل توجهی را در زندگی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی فراهم آورد.