Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-04-19@21:57:46 GMT

چرا اقتصاد ایران سالم نیست؟

تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۳۶۵۹۴

خرداد؛ بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان این حوزه برای سالم یا ناسالم بودن سیستم اقتصادی یک کشور چهار شاخص نرخ تورم، رشدی اقتصادی، میزان اشتغال و چگونگی رشد درآمدی در جامعه را زیر ذره‌بین قرار می‌دهند. اگر نگاه اجمالی به این شاخص‌های چهارگانه در اقتصاد ایران داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که متاسفانه نمی‌توان اقتصاد کشور را جزو کشورهای سالم از نظر اقتصادی طبقه بندی کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، به جرات می‌توان گفت که علم اقتصاد مشروعیت و مقبولیت خود را  در میان آحاد یک جامعه زمانی می‌تواند حفظ کند که بتواند مشکلات و معضلات اقتصادی توده‌ها را برطرف کند و در غیر این صورت هیچ مشروعیتی در میان مردم نخواهد داشت. از همین روی نقش سیاست‌گذاری‌هایی که از سوی دولتمردان و بویژه تیم اقتصادی دولت‌ها اتخاذ می‌شوند حداقل از زمان کینز تا امروز بسیار مهم بوده است. البته وزن سیاست‌گذاری‌ها نیز بستگی به نظام اقتصادی نیز دارد مثلا در اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد به دلیل نقش اندک دولت در اقتصاد، نقش سیاست‌گذاری در آن به اندازه اقتصادهای دولتی و مختلط نخواهد بود. اما تجربه نشان داده در همین اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد نیز گاها دولت‌ها مجبور به دخالت و سیاستگذاری شده‌اند همانطور که در بحران ۲۰۰۸ اقتصاد آمریکا مشاهده کردیم.
اما هدف  سیاست‌گذاری اقتصادی چیست؟ و بر چه اساسی می‌توان در مورد خروجی آنها به قضاوت نشست؟ قطعا اقتصاد سالم و شاخص‌های اقتصادی به ویژه در سطح توسعه و کلان جواب این پرسش‌ها خواهد بود. در واقع اقتصاددانان و حتی مردم عادی در مورد عملکرد اقتصادها و مقایسه آنها با یکدیگر از این اهداف و شاخص‌ها بهره می‌گیرند. از همین روی بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان این حوزه برای سالم یا ناسالم بودن سیستم اقتصادی یک کشور چهار شاخص نرخ تورم، رشدی اقتصادی، میزان اشتغال و چگونگی رشد درآمدی در جامعه را زیر ذره‌بین قرار می‌دهند. اگر نگاه اجمالی به این شاخص‌های چهارگانه در اقتصاد ایران داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که متاسفانه نمی‌توان اقتصاد کشور را جزو کشورهای سالم از نظر اقتصادی طبقه بندی کرد. پس همانطور که ذکر شد سیاست‌گذاری اقتصادی که به دلیل حضور پررنگ دولت در اقتصاد ایران نقش دوچندان دارد عملکرد مطلوب و موفقی حداقل در سال‌های اخیر نداشته است. برای نتیجه‌گیری در این مورد نیاز به بررسی نحوه تاثیرگذاری آنها در اقتصاد هستیم.
  تورم
یکی از متغیرهای مهم اقتصادی که نرخ بالای آن تنها بر حوزه اقتصاد تاثیرگذار نبوده و حتی می‌تواند پیامدهای سیاسی و اجتماعی را متوجه جامعه کند، تورم است که اقتصاددانان آن را به عنوان افزایش سطح عمومی قیمت‌ها تعریف می‌کنند. اقتصاد ایران حداقل در پنج دهه اخیر با این معضل اقتصاد دست به گریبان بوده است هر چند که در برخی سال‌ها نرخ آن کاهشی بوده است. مثلا پایین‌ترین نرخ تورم پس از انقلاب در سال ۶۴ با ۶.۹ درصد بوده که اتفاقا درست بعد از یک دهه یعنی در سال ۷۴ بالاترین نرخ تورم چهار دهه اخیر با ۴۹.۴ درصد را تجربه  کرده است. البته در سال‌های اخیر و بویژه در دولت یازدهم این نرخ روند تقریبا باثباتی داشته و برای چند سال به زیر ده درصد رسیده بود اما پس از تخلیه تکانه‌های بیرونی به اقتصاد ایران پس از خروج آمریکا از برجام، این دستاورد اقتصادی دولت نیز تحت شعاع این تصمیم قرار گرفت. بطوری که این شاخص مهم اقتصادی در یک سال اخیر روند تقریبا افزایشی داشته و براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران به بالای ۴۰ درصد نیز رسیده، هرچند به نظر می‌رسد که از شتاب آن کاسته شده است.
همانطور که ذکر شد نرخ تورم بالا جدا از اینکه ناشی از افزایش هزینه‌های تولیدی باشد یا فشار تقاضا و یا وزن تکانه‌های بیرونی چقدر است، می‌تواند پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشته باشد که بیشتر به دلیل تاثیرگذاری آن بر نحوه توزیع درآمد در کشور است. بطوریکه تورم بالا همیشه به نفع گروه‌های پردرآمد و به ضرر گروه‌های کم‌درآمد عمل کرده است و قدرت خرید طبقه متوسط و فرودست را به نفع طبقه فرادست کاهش داده است. موضوعی که حداقل در سال‌های اخیر و با ذوب طبقه متوسط جامعه در طبقه فرودست کاملا مشهود است. همچنین به دلیل اینکه  دولت در اقتصاد ایران به نوعی بزرگترین مصرف کننده است باعث افزایش هزینه‌های خود دولت نیز شده است که دست آخر نیز این موضوع به بانک مرکزی و استقراض از آن ختم شده است.
 اشتغال
براساس گزارش فصلی مرکز آمار از اقتصاد ایران نرخ بیکاری در فصل زمستان ۹۷ و برای جمعیت ١٠ ساله و بیشتر ١٢,١ درصد بوده است که نسبت به فصل پاییز ٠.٤ واحد افزایش داشته است. همچنین طبق آمار این مرکز نرخ بیکاری در  فصل بهار ۹۸تقریبا ۱۰.۸ درصد است.  به نظر می‌رسد دولت ایران و سیاست‌گذاران اقتصادی آن در سال‌های اخیر همانند نرخ تورم در زمینه اشتغال برای افراد جویای کار کارنامه مطلوبی نداشته‌اند. جالب آنکه  دولت ایران بویژه در دهه ۸۰ شمسی درآمد سرشار نفتی داشته که در صورت کاربست صحیح، اقتصادی و غیرپوپولیستی آن می‌توانست زمینه‌ساز سرمایه‌گذاری برای جوانان بیکار ایرانی باشد.
اما وجه غم‌انگیز ماجرای بیکاری در ایران موضوع فارغ التحصیلان دانشگاهی است که براساس برخی آمارها تا ۴۰ درصد بیکاران را نیز تشکیل می‌دهد. امروزه کشور ایران با در اختیار داشتن بیش از ۱۳ میلیون تحصیلکرده دانشگاهی که آرزوی بسیاری از کشورها است پتانسیل بالایی برای توسعه را دارد چون نیروی کار باکیفیت در کنار سرمایه می‌تواند موجب رشد اقتصادی بالا باشد. متاسفانه در سال‌های اخیر با بی‌توجهی یا حداقل کم‌توجهی به این مقوله، بسیاری از نیروهای جویای کار تحصیل کرده یا ماهر تصمیم به مهاجرت به کشورهای غربی گرفته‌اند بطوریکه در حال حاضر ایران جزو یکی از مهاجرفرست‌ترین کشورهای در حال صلح است. اما سیاست‌گذاری نامناسب در زمینه اشتغال  علاوه بر بستن پنجره جمعیتی، خودکشی  و دیگر آسیب‌های اجتماعی، موجب گسترش فقر  و کاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی نیز شده است بطوریکه براساس برخی آمارهای ۴۰ تا ۵۰ درصد خانوارهای ایرانی در حال تجربه کردن آن هستند. البته نباید از برخی تلاش‌هایی که در سال‌های اخیر در این زمینه صورت گرفته غافل شد اما آنچه امروز مشاهده می‌شود دست و پنجه نرم کردن کشور با بحران بیکاری است.
رشد اقتصادی
یکی از شاخص‌های مهم و پرکاربرد در زمینه مقایسه اقتصادها، رشد اقتصادی است که نشان دهنده تغییر در تولید کالاها و خدمات یک دوره نسبت به سال پایه است که اگر افزایش یابد رشد اقتصادی مثبت و در صورت کاهش، رشد منفی اتفاق خواهد افتاد. رشد اقتصادی مثبت به عنوان یکی از اهداف مهم دولت‌ها در زمینه اقتصاد کلان است که در صورت کاربست صحیح سرمایه، نیروی کار و افزایش بهره‌وری رخ خواهد داد. از سویی رشد اقتصادی مثبت به معنای افزایش درآمد عوامل تولید خواهد بود که می‌تواند قدرت خرید و سطح رفاه آحاد جامعه را ارتقا دهد. اما براساس آمارها این شاخص نیز در اقتصاد ایران روند یکنواختی را طی نکرده است و علاوه بر اینکه رشدهای منفی در برخی سال‌ها داشته از حرکت باثبات نیز برخوردار نبوده است.
شاید این شاخص اقتصادی نیز  بیشترین تاثیرها را از تکانه‌های بیرونی ناشی از تحریم‌ها را پذیرفته است بطوریکه براساس نتایج حساب‌های ملی فصلی مرکز آمار ایران بر مبنای سال پایه ۱۳۹۰، نرخ رشد محصول ناخالص داخلی به قیمت بازار در سال ۱۳۹۷، ۴.۹- درصد بوده است که در این میان رشته فعالیت‌های گروه کشاورزی ۱.۵- درصد، گروه صنعت ۹.۶- درصد و گروه خدمات ۰.۰۲ درصد بوده است که آمار بخش صنعت به دلیل تاثیرگذاری بالای آن در نرخ اشتغال کشور بسیار قابل توجه است. با این حال، صندوق بین‌المللی پول در گزارش اخیر خود نیز مانند گزارش قبلی پیش‌بینی کرده است که اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰ رشد اقتصادی ۰.۲ درصدی را تجربه کند که البته با وجود مثبت بودن نمی‌توان آن را امیدوارکننده دانست.
برابری در رشد درآمدها
توزیع درآمد یکی از شاخص‌های مهم یک اقتصاد سالم است که تقریبا تمام کشورهای پیشرفته اقتصادی توانسته‌اند در این مهم به موفقیت برسند و نابرابری‌های ناموجه را به حداقل برسانند. به نظر می‌رسد این شاخص در میان شاخص‌های چهارگانه مذکور بیشترین تاثیر را از سیاست‌گذاری‌های اقتصادی نهادهای بالادستی داشته است. مثلا قوانین مربوط به اخذ مالیات در ایران بگونه‌ای است که به جای توزیع درآمد میان اقشار جامعه، در خوشبینانه‌ترین حالت هیچ کمکی به آن نکرده است. مثلا در کشور ما هیچ مالیاتی بر فعالیت‌های سوداگرانه و مختل کننده اقتصاد مانند سفته بازی در بخش مسکن، ارز و طلا اعمال نمی‌شود حتی بحث مالیات بر عایدی سرمایه که دوباره در ماه‌های اخیر مطرح شده هنوز سرنوشت مبهمی دارد. یا در نوسانات اخیر نرخ ارز که از اوایل سال ۹۷ شروع شد، براساس برخی برآوردها بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رانت توزیع شده است که یک ریال در قبال آن بصورت مالیات دریافت نشده است و طبیعتا در این شرایط شکاف درآمدی و طبقاتی افزایش خواهد یافت.
یکی از اثرات این نابرابری در رشد درآمدی را می‌توان در بخش مسکن مشاهده کرد، در حالیکه بسیاری از ایرانیان از بدمسکنی رنج می‌برند، وجود شهرک عجیب و لاکچری باستی هیلز لواسان جلب توجه می‌کند موضوعی که صدای بسیاری از کارشناسان اقتصادی را نیز درآورده است و ادعا می‌کنند که نابرابری‌ها در قیمت مسکن در تهران از مرز ۱ به ۴۷۵ عبور کرده است.
بنابراین با در نظر گرفتن چهار شاخص فوق در حال حاضر می‌توان اینگونه برداشت کرد که سیاست‌گذار اقتصادی کشور در تحقق اهداف خود ناموفق بوده و نتواسته اقتصاد سالم را محقق کند. البته این چهار شاخص بر یکدیگر و دیگر متغیرها نیز تاثیر گذار هستند مثلا همانطور که ذکر شد نرخ تورم بالا می‌تواند به نوعی هر سه شاخص دیگر را تحت تاثیر قرار دهد که این البته به کارکرد اقتصاد مربوط است که در آن متغیرها و شاخص‌ها به صورت زنجیروار به هم متصل هستند. برچسب ها: اقتصاد ، ایران ، رشد سیاسی و اجتماعی ، مالیات ، مرکز آمار ایران

منبع: خرداد

کلیدواژه: اقتصاد ایران رشد سیاسی و اجتماعی مالیات مرکز آمار ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۳۶۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیش‌شرط‌های مردمی‌سازی اقتصاد ایران

به گزارش جام جم آنلاین از گرگان چنان که مشخص است، مشارکت اقتصادی البته به صورت اخص اصطلاحی علمی و متوجه‌ی نرخ مشارکت اقتصادی است که از نسبت جمعیت فعال(شاغل یا بیکار) به جمعیت در سن کار بدست می‌آید اما آن چه در پیام نوروزی مقام معظم رهبری تشریح شده از جنس دیگری است و معطوف به مشارکت اقتصادی در معنای اعم آن یعنی «مردمی کردن اقتصاد» است که پیشتر، مولفه‌های آن در سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی ابلاغ شده است. 
از این جهت است که این پرسش معنا پیدا می‌کنند: چرا جهش تولید با مشارکت مردم؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه جهش در تولید بدون حضور مردم در اقتصاد و عرصه تولید امکان‌پذیر نیست خاطر نشان کردند: باید موانع حضور مردم در بخش تولید برطرف شود و ظرفیت‌های بزرگ مردمی فعال شوند. بنابراین به نظر می‌رسد اولین گام برای تحقق شعار سال و تحول در تولید هم‌چنان که اشاره شد، «احیای اعتماد عمومی» است که در سال‌های گذشته ضعف‌های آن آشکار شده است؛ از ناهمراهی اکثریت مردم با خواست دولت پیشین جهت انصراف از دریافت یارانه تا بروز رفتارهای سوداگرانه در هنگامه‌های ریزش ارزش ریال که بارها منجر به بر هم خوردن تعادل در عرصه اقتصادی کشور شده است.
نکته دیگر، ضرورت بهبود فضای کسب و کار است. حلقه‌ی مهم تولید در رفع مسائل و مشکلات کشور- چنان‌که در سال‌های اخیر نیز مورد تاکید پی در پی رهبر انقلاب قرار گرفته است- کاملا مبتنی بر واقعیت‌ها و مباحث علمی و نظری است، اما برای این‌که در حوزه تولید جهش رخ بدهد و کار پیش برود شاید مهم‌ترین مساله ما بهبود فضای کسب و کار باشد که با مشارکت مردم رخ می‌دهد. از این جهت، شاید می‌توانیم مانند دهه‌های قبل تولید را با اقدامات دولت پیش ببریم اما در دهه ۸۰ هم به دلیل چرخش سیاستی که رخ داد و سیاست‌های کلی اصل ۴۴ که در سال ۸۵ ابلاغ شد و هم به دلیل درگیر شدن ایران در تحریم‌ها، واقعیت‌های جدیدی را بوجود آورد و ما را با این مواجه کرد که اگر می‌خواهیم کشور پیش برود، با مشارکت مردم اتفاق می‌افتد و این واقعیتی بود که کشور در دهه ۹۰ با همه وجود به آن رسید.
در همین زمینه، نکته‌ای وجود دارد و آن این‌که دشواری تأمین مالی است، تأمین مالی خودش یک مشکل بزرگ است، زیرا تأمین مالی از بانک‌ها بسیار سخت است و سیاست‌های بانک مرکزی و سیاست‌های پولی نیز بسیار نوسانی و بی ثبات هستند، علاوه بر این بازار سرمایه در کشور ما هنوز نقش مهمی در تأمین مالی کسب و کارها ندارد، به همین دلیل بانک محور هستیم و این به یک گلوگاه تبدیل شده است.
مساله سوم این خواهد بود که، اگر می‌خواهیم با مشارکت مردم تولید را رشد دهیم، فرمول آن این است که مردم احساس امنیت کنند و انتفاع ببرند، زیرا هرکس که می‌آید برای سود بردن می‌آید که منطق اقتصادی آن هم درست است، البته برخی از کارها نیز غیرانتفاعی هستند و با اهداف الهی و معنوی انجام می‌شود؛ برای مثال برخی بیمارستان و مدرسه می‌سازند، اما آن هم اسیر مشکلات دولت است. پس با هر نیتی چه انتفاعی و چه غیرانتفاعی، باید فضای ورود بخش خصوصی و مردم به برداشتن بار دولت و کشور فراهم شود.
و نکته مهم و آخر این است که همه‌ی دستگاه های ذیربط در اجرای درست، به موقع و کوبنده‌ی قوانین حمایت از تولید ملی، کار جهادی و بیش از پیش انجام دهند. از این منظر، حوزه‌ی مهمی همچون مبارزه با قاچاق کالا و ارز اهمیت صدچندان پیدا می‌کند. در اهمیت حوزه‌ی مذکور همین بس که آیت‌الله رییسی رییس‌جمهور محترم در گردهمایی مدیران و کارگزاران دولت مردمی روز دوشنبه ۶ فروردین 1403 تاکید جدی داشتند که: در کنار تولید و جهش تولید باید با قاچاق کالا مبارزه شود، قاچاق خنجری است که از پشت بر پیکره تولید ضربه می‌زند. سازوکارهای موجود باید با جدیت دنبال شود. قاچاق سازمان‌یافته یا موردی برای مسائل ارزی و ریالی و تولید و اشتغال در کشور ضرر دارد.
بهرحال، نکاتی که در زمینه جهش تولید از طریق مشارکت مردمی مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته بارها از سوی پژوهشگران به عنوان پیش‌شرط‌های تحول و توسعه اقتصادی گوشزد شده و هم‌چنان‌که اشاره شد تامین سرمایه اجتماعی مورد نیاز و جلب اعتماد عمومی از اهم این اقتضائات به شمار می‌رود.

دیگر خبرها

  • تورم های سهمگین در راه است؟
  • نا سالم بودن هوای کلانشهر مشهد؛ ۳۱ فروردین
  • پیش‌بینی کاهش رشد اقتصادی ایران
  • زنجان رکورددار آلودگی هوا/ شاخص کیفی ۲۰ شهر سالم و پاک ثبت شد
  • پیش‌شرط‌های مردمی‌سازی اقتصاد ایران
  • کیفیت هوای ۶ منطقه مشهد «پاک» است
  • هوای ۶ منطقه مشهد در وضعیت پاک است
  • تداوم کیفیت سالم هوا در تهران
  • شاخص آلودگی هوای اصفهان امروز چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ + آخرین وضعیت
  • وضعیت کیفیت هوای تهران صبح روز ۲۹ فروردین