آمریکا باید رویکردش را نسبت به جهان تغییر دهد
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۵۱۹۱۱
نیویورک تایمز می نویسد: کاخ سفید دستور داده است بودجه 4 میلیارد دلاری که کنگره آن را برای توسعه بهداشت جهانی، ماموریت های صلح بانی سازمان ملل و سایر کمک های خارجی تخصیص داده است، مسدود (فریز ) شود.
اگر تا پایان سال مالی جاری که 30 سپتامبر ( 8 مهر) است ، قانونگذاران نتوانند بر این روند پیچیده قانونگذاری فایق آیند و دستور رئیس جمهور در مورد مصوبه مذکور را ملغی نکنند، آنگاه آمریکا هیچ کمکی به اجرای طرحهای جهانی؛ مبارزه با تب " ایبولا "، گسترش ثبات در آفریقا، جلوگیری از گرایش جوانان به سمت افراط گرایی بوسیله اشتغالزایی برای جوانان در کشورهای آسیب پذیری همچون اردن نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه آمریکایی با اشاره به اینکه آمریکا در حال کاهش سطح تعهدات خود در عرصه جهانی است ؛ نوشت : دونالد ترامپ رئیس جمهوری ، دستگاه دیپلماسی کشور را زیر و رو کرده است. اگر کنگره جلویش را نگرفته بود؛ او این بدنه را 30 درصد کوچک می کرد.
البته این روند مربوط به امروز نیست. چندین دهه است که تمام روسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه تمامی تلاش شان را بر افزودن بر قدرت نظامی کشور گذارده اند .
براساس این گزارش ؛ بودجه دفاعی آمریکا بیشتر از نصف مخارج احتیاطی فدرال است. از زمان وقوع واقعه 11 سپتامبر، آمریکا وارد جنگ با تروریسم شده است و این جنگ ها تا به امروز 5.9 میلیارد دلار هزینه برداشته است. این هزینه، به بدهی های ملی رشد بادکنکی می دهد و بار آن بر دوش نسل های آینده تحمیل خواهد شد.
کنگره بودجه دفاعی را امسال به بحث و بررسی گذاشت. دموکراتها موافق افزایش این بودجه و رساندن آن از 716 میلیارد دلار به 733 میلیارد دلار بودند و جمهوریخواهان موافق 750 میلیارد دلار. بالاخره کنگره با بودجه 738 میلیارد دلاری موافقت کرد که در نوع خود تقریبا یک رکورد است.
حتی قبل از تصویب بودجه جدید هم آمریکا به تنهایی بودجه دفاعی اش بیشتر از مجموع بودجه دفاعی هفت کشوری است که در این آمار پشت سر آمریکا قرار می گیرند.
بودجه وزارت خارجه و آژانس های تابعه اش قبلا 56 میلیارد دلار بود که کاخ سفید 4 میلیارد دلار آن را کم کرد. تعداد کارکنان خواروبار فروشی های ویژه نظامیان کشور بیشتر است از دیپلماتهای کشور.
نیویورک تایمز در این سرمقاله می افزاید : دیگر دیر شده است که بیاییم و دوباره در حوزه سیاست خارجی تعدیل ایجاد کنیم. تعدیل مجدد در این حوزه مستلزم آن است که لشکرکشی به بیش از 100 کشور تعطیل بشود و در عوض یک رویکرد چند بعدی اتخاذ بشود و دموکراسی در کشورهای جهان تقویت بشود و دنیا ایمن تر.
به نظر صاحب نظران سیاسی، امروز این باور در میان بسیاری از ترقیخواهان و محافظه کاران رو به قوت گرفتن است که آمریکا می بایست میزان مداخله های نظامی اش در سطح جهان را کم کند. تجربه عراق و افغانستان و لیبی این نظریه را تائید می کند.
" داو زاخیم" یکی از مقامات بلندپایه " پنتاگون" در دولت "جورج بوش"، سیاست خارجی "بطورکل معامله گر" ترامپ را نفی می کند و معتقد است: " آمریکا با در پیش گرفتن یک " راه میانه محافظه کارانه" می تواند همچنان در جهان فعال باشد بدون آنکه لازم باشد مداخله نظامی بکند و یا اینکه خودش را منزوی کند".
" لورن دو جونگ" جانشین مدیر مطالعات در "مرکز امنیت آمریکای جدید" هم معتقد است:" برای استراتژی ضدترور ، آلترناتیوهایی وجود دارد. بحث راجع به این آلتر ناتیوها ؛ توهین به دستگاه نظامی نیست. این کاملا مشروع است که بنشینیم و بحث کنیم که آیا نیروی نظامی ما آنقدر مجهز به نیروی لازم هست که با تهدیدهای امروز روبرو بشود بدون آنکه متهم بشود که دارد از جهان عقب می کشد و یا اینکه شروع کند بطور مصنوعی بودجه اش کم بشود.
رئیس جمهور طرفدار افزایش بودجه نظامی است. او وارد شدن به مسابقه تسلیحات هسته ای را به وارد شدن به توافقهای هسته ای ترجیح می دهد. او فروش سلاح به کشورهای خارجی را رونق داده است و به سازمان ملل، به بانک جهانی، و به سایر نهادهای بین المللی بی اعتنایی کرده است. تمام این سازمانها نیازمند اصلاحاتند. وظیفه شان این است که کمک کنند مشاجره ها مدیریت بشود و روابط جهانی را تنظیم و قاعده مند می کنند.
نیویورک تایمز نوشت : شکی نیست که آمریکا لازم است یک بنیه دفاعی قوی داشته باشد. لازم است در زمینه امنیت ملی یک استراتژی داشته باشد که متکی بر هزینه های نامحدود و سرکش نظامی نباشد و خواستار محدود شدن اعزام نیرو به بیرون از مرزها باشد. اولین حسابرسی پنتاگون در زمینه محدود شدن بودجه نظامی پارسال انجام شد که موفق نبود.
یک چنین استراتژی امنیت ملی عمده سرمایه گذاری اش بر روی دیپلماسی، توسعه، عدالت اقتصادی، تجارت آزاد و منصفانه، عدم اشاعه سلاح های هسته ای ، و واژگونی تغییرات جوی خواهد بود.
هم اکنون بعضی از کاندیداهای دموکرات انتخابات آتی ریاست جمهوری ( 2020 میلادی ) بازاندیشی در این حوزه را شروع کرده اند.
سناتورها "الیزابت وارن" و "برنی سندرز" خواهان پایان دادن به جنگ های بی انتهای آمریکا شده اند. وارن پیشنهاد کرده است تعداد دیپلمات ها و کارکنان وزارت خارجه در خارج از کشور و همچنین تعداد افراد "سپاه صلح بان" کشور اضافه بشود، ضمنا" پستهای جدیدی در مناطقی که در سراسر جهان تحت حمایت آمریکا قرار دارند گشوده بشود. می توان روی این دیدگاه فکر کرد.
شهردار " پت بوتیگیگ" از ایالت "ساوت بند" که از کهنه سربازان است خواستار لغو ماموریت های نظامی در نبردهایی شده است که هیچ توجیهی ندارند.
" جو بایدن" معاون رئیس جمهور اسبق هم گفته است:" استفاده از نیروی زور باید آخرین راه حل ما باشد، نه اولین آن. نیروی زور فقط برای دفاع از منافع حیاتی ما، فقط در مواردی که هدف مشخص است و احراز شدنی است و فقط در صورتیکه رضایت مردم آمریکا پشت سر آن است، باید به خدمت گرفته شود".
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۵۱۹۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تغییر محسوس سیاست خارجی عربستان
به گزارش جام جم آنلاین، تعامل سازنده با قدرتهای منطقهای به جای وضعیت تقابلی و مداخهجویانه به عربستان اجازه میدهد تمرکز خود را بر روی برنامه تحول اقتصادی و سند چشم انداز ۲۰۳۰ بگذارد و نفوذ خود را در جهان تقویت کند، اما درگیریهای منطقهای محدودیتها و موانعی را که دیپلماسی سعودی با آن مواجه میباشد، آشکار کرد.
ترکیبی از متغیرها نظیر کاهش اعتماد به تضمینهای امنیتی آمریکا، ضرورت اجرای اصلاحات اقتصادی و نیز هزینههای مادی و غیرمادی مداخله نظامی در یمن به تغییر سیاست خارجی عربستان سعودی منجر شد. با وجود این، عامل کلیدی که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان را تکان اساسی داد و متوجه اشتباه بودن سیاست خود کرد، حادثه سپتامبر ۲۰۱۹ بود که پالایشگاه نفتی بقیق و میدان نفتی خریص با موشکهای کروز و پهپاد هدف حمله قرار گرفتند و بیش از نیمی از تولید نفت عربستان سعودی مختل شد. در واکنش به این حمله و با توجه به تصمیم ایالات متحده آمریکا برای خودداری از اقدام متقابل علیه ایران، ریاض تلاشهای خود را برای گفت وگوی غیرمستقیم با ایران و تنشزدایی با تهران آغاز کرد.
عربستان سعودی پس از کنار گذاشتن سیاست تقابلی، در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس که ژانویه ۲۰۲۱ در العلا برگزار شد، به محاصره چهار ساله قطر پایان داد. دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز از این روند پیروی کردند و به این ترتیب اختلافات درون کشورهای خلیج فارس پایان یافت. سپس دیپلماتهای سعودی آوریل ۲۰۲۲ با میانجیگری سازمان ملل متحد با آتشبس با حوثیهای یمن موافقت کردند. سیاستگذاران سعودی گفتمان خود را درباره ترکیه تغییر دادند. در نشستی که ژوئن ۲۰۲۲ میان محمد بن سلمان و رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در آنکارا برگزار شد، دو طرف بر آغاز دور جدیدی از همکاری در روابط دوجانبه متعهد شدند.
به تبع آن، ریاض از تلاش نافرجام خود برای سرنگونی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه عقب نشینی کرد. شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان در سخنانی که فوریه ۲۰۲۳ در کنفرانس امنیتی مونیخ ایراد کرد، گفت: انزوای بشار اسد روبه پایان است و ادامه وضعیت موجود امکانپذیر نیست. هیچ راهی برای دستیابی به اهداف حداکثری وجود ندارد.
سه ماه بعد عربستان میزبان نشست اتحادیه عرب بود؛ در آن نشست اسد پس از ۱۲ سال مورد استقبال قرار گرفت و کار نمایندگیهای دیپلماتیک دو کشور از سرگرفته شد. همچنین مذاکراتی که در دورههای مختلف به وسیله عمان و عراق در دوره دو ساله تسهیل شده بود، سرانجام در مارس ۲۰۲۳ نتیجه داد و عربستان سعودی با میانجیگری چین بر سر احیای روابط دیپلماتیک با ایران به توافق دست یافت.
بن سلمان بر روی آماده کردن عربستان برای آینده پس از نفت و تنوع بخشی به اقتصاد متمرکز شده و دیپلماسی سعودی را در راستای ایفای نقش مستقل و تأثیرگذار در صحنه جهانی و حفظ منافع عربستان قرار داده است. بر این اساس، عربستان تعامل دیپلماتیک خود را افزایش داده و تلاش کرده است وجهه این کشور و شخص بن سلمان را بازسازی کند.
عربستان به این باور دست یافته است جهان امروز چندقطبی است؛ لذا در کنار حفظ اتحاد با آمریکا، کوشیده روابط خود را با مسکو و پکن تقویت کند. همچنین این کشور حضور خود را در مجامع بینالمللی مختلف افزایش داده و خود را به عنوان کشوری هوادار صلح و میانجی در اختلافات و تنشها معرفی کرده است.
جهت گیری عربستان به سمت آسیا و گسترش روابط با چین روبه افزایش است، اما رهبری عربستان میداند بعید است پکن در آینده نزدیک جانشین آمریکا به عنوان حافظ صلح و امنیت منطقه شود. با وجود این، ریاض کوشیده است به ایالات متحده نشان دهد حاضر به تن دادن به فشارهای این کشور نیست؛ از همین رو در برابر فشار واشنگتن و اروپا برای منزوی کردن روسیه مقاومت کرده و به همکاری با مسکو در زمینه سیاست نفتی در چارچوب اوپک پلاس ادامه داده است.
قدرت مالی عربستان سعودی این کشور را قادر میسازد نقش مهمی در چارچوب «گروه ۲۰» (بزرگترین بلوک اقتصادی جهان) ایفا کند. در جریان اجلاس سپتامبر ۲۰۲۳ مذاکره کنندگان سعودی توانستند طرح پیشنهادی «حذف سوختهای فسیلی» را اصلاح کنند. همچنین در حاشیه این نشست ایجاد گذرگاه هند-خاورمیانه-اروپا اعلام شد.
ریاض برای کشورهای جنوب جهانی (به ویژه در آفریقا) دیپلماسی خاصی دارد. نوامبر سال گذشته عربستان سعودی میزبان اجلاس سران عربستان و آفریقا بود؛ در این نشست رهبران ۵۰ کشور از سراسر آفریقا گردهم آمدند. بن سلمان متعهد شد به کشورهای آفریقایی بدهکار کمک کند؛ بر همین اساس وزارت دارایی عربستان سعودی از برنامه خود برای اختصاص ۵۳۳ میلیون دلار بودجه برای توسعه کشورهای آفریقایی خبر داد. بن سلمان همچنین از این اجلاس برای تضمین حمایت کشورهای آفریقایی از نامزدی سعودی برای میزبانی اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی فوتبال ۲۰۳۴ استفاده کرد.
دیپلماسی چندجانبه عربستان سعودی به سمت شرق نیز گسترش یافته است. مارس ۲۰۲۳ کابینه عربستان پیوستن این کشور به سازمان همکاری شانگهای به سرکردگی پکن را تصویب کرد. چهار ماه بعد نشست افتتاحیه سران شورای همکاری خلیج فارس و پنج کشور آسیای مرکزی در جده برگزار شد.
همکاری سعودی با این پنج کشور میتواند راه را برای افزایش دسترسی عربستان به بازارهای این منطقه و سرمایهگذاری در این کشورها در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و دیگر پروژهها هموار کند. عربستان همچنین درحال بررسی پذیرش دعوت این کشور به عضویت کامل گروه بریکس است.
میانجیگری در مناقشات موضوع جدیدی برای عربستان نیست؛ این کشور فعالانه در میانجیگری برخی مناقشات ازجمله مناقشه اعراب و اسرائیل و جنگ داخلی لبنان مشارکت داشته است. تمایل پادشاهی به میانجیگری نشان میدهد این کشور در پی آن است به عنوان قدرت، نفوذ خود را فراتر از کشورهای همسایه گسترش دهد.
سپتامبر ۲۰۲۲ عربستان و ترکیه برای تسهیل تبادل زندانی میان روسیه و اوکراین همکاری کردند. سه ماه بعد سعودیها به مبادله زندانی میان واشنگتن و مسکو کمک کردند. ماه می ۲۰۲۳ جده میزبان مذاکرات آتش بس میان ارتش سودان و نیروهای پشتیبانی سریع بود. اوت گذشته ریاض میزبان نشست دو روزه صلح درباره اوکراین بود که با حضور نمایندگانی از بیش از ۴۰ کشور برگزار شد.
این ابتکارات دیپلماتیک نشاندهنده گذار ریاض به سمت نقشی صلح محور و تغییر سیاست این کشور از تقابلی به تعاملی است. مذاکرات اوکراین در جده نه تنها عربستان سعودی را در کانون توجه قرار داد، بلکه این فرصت را برای بن سلمان فراهم کرد خود را به عنوان شخصیتی جهانی و بانفوذ معرفی کند.
ریاض با وجود تلاش برای تغییر دیپلماسی خود، همیشه به نتیجهای که دنبال میکرده، نرسیده و موانع قابل توجهی پیشروی خود دیده است. در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس رقابت شدیدی حاکم شده است و عربستان سعودی و امارات متحده عربی بر سر نفوذ بر بازارهای جهانی نفت و سیاستهای مربوط به یمن، سودان و حوزه دریای سرخ با یکدیگر اختلاف نظر دارند. این دو کشور همچنین درحال رقابت برای تبدیل شدن به قطبهای تجاری و توریستی برتر در منطقه و جذب سرمایهگذاری خارجی میباشند.
درباره تنش زدایی با ایران، ریاض و تهران موفق شدهاند از مواجهه نظامی جلوگیری کنند و گرم شدن روابط دیپلماتیک به آنها امکان داده است تمرکز خود را روی برنامههای داخلی قرار دهند. با وجود این، دو کشور هنوز هیچ توافقنامه مهمی امضا نکردهاند.
دیپلماسی عربستان سعودی در قبال آفریقا ممکن است سبب تقویت روابط اقتصادی دو طرف شود، ولی برخی رفتارهای ریاض مانند ادامه همکاری با کودتاچیان در کشورهای گابن، نیجر و سودان میتواند روابط عربستان و اتحادیه آفریقا را تحت تأثیر قرار دهد.
وال استریت ژورنال درباره بریکس به تازگی در مقالهای ادعا کرد، این مجموعه به بلوک سیاسیای برای مقابله با نفوذ غرب تبدیل شده است. این مقاله نگرانیهای ایجاد شده در کشورهای غربی را نشان میداد و بن سلمان با بیان اینکه بریکس گروهی علیه آمریکا یا غرب نیست، سعی کرد تصور موجود را اصلاح کند.
جنگ اسرائیل و حماس ثبات منطقه را مختل و تحقق اهداف سعودی را با مشکل مواجه کرده است. ریاض بر محوریت حل و فصل جامع موضوع فلسطین تأکید میکند، ولی میانداری مذاکرات با آمریکا در زمینه جنگ غزه را نه عربستان، بلکه قطر و مصر برعهده دارند. اگر ریاض نتواند یا نخواهد پس از جنگ نیروهای خود را در غزه مستقر کند و در بازسازی این منطقه مشارکت مالی داشته باشد، تلاشهای دیپلماتیکش برای حل موضوع فلسطین میتواند بیهوده باشد.
علاوه بر این، دوام کریدور پیشنهادی هند – خاورمیانه - اروپا منوط به احیای مذاکرات عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل است، هرچند چشم انداز مذاکرات مناسب نیست. وزارت امور خارجه عربستان به تازگی موضع خود را تکرار کرد که «هیچ روابط دیپلماتیکی با اسرائیل وجود نخواهد داشت، مگر اینکه کشور مستقل فلسطینی در مرزهای سال ۱۹۶۷ به پایتختی قدس شرقی تشکیل شود».
عربستان در سالهای اخیر تلاش خود را بر کاهش تنش با کشورهای دیگر، ارتقای پایگاه پادشاهی به عنوان قدرت منطقهای و رشد اقتصادی معطوف کرده است. تلاشهای دیپلماتیک عربستان به احیای شهرت بینالمللی این کشور که در پی سالها مداخله بحث برانگیز در دیگر کشورها خدشهدار شده بود، کمک کرده؛ اما ریاض در این مسیر با موانعی همچون تنشهای فزاینده میان آمریکا و چین، پیامدهای فروپاشی روابط روسیه و غرب بر سر جنگ اوکراین و جنگ اسرائیل و حماس مواجه است.
جنگ سودان و حملات حوثیها به کشتیرانی بینالمللی برای عربستان مشکلآفرین خواهد بود، زیرا طرحهای اقتصادی ریاض و کاهش اتکا به سوخت فسیلی برای تنوع بخشی به اقتصاد، به شدت بر توسعه سواحل دریای سرخ متکی است. احیای درگیریها در منطقه خاورمیانه و فراتر از آن، محدودیتهای دیپلماسی سعودی را آشکار کرده و این واقعیت را نشان داده است دستیابی به اهداف عالی اقتصادی عربستان به ثبات کلی در منطقه خاورمیانه بستگی دارد.
منبع: راهبرد معاصر