Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-19@09:40:15 GMT

در جستجوی فریده؛ نماینده شایسته سینمای ایران

تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۵۲۶۸۸

محمد بیاتی؛ خبر انتخاب مستند «در جست و جوی فریده» به عنوان نماینده ایران در اسکار واکنش‌های ضد و نقیضی را موجب شده است.   واکنش‌ها از سوی بازیگران برخی فیلم‌های رقیب به شکلی مطرح شد که مشخص شد این انتخاب برایشان شوکه کننده بوده. کم کم افراد دیگری نیز در رسانه‌های مختلف نسبت به این انتخاب واکنش نشان دادند و مخالفت و موافقت خود را علنی کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برخی این انتخاب را یک انتخاب بلند نظرانه خواندند و برخی دیگر از فشار‌ها در بین هیات داوران در جهت این انتخاب گفتند. برخی دلیل آوردند که این فیلم با معیار‌های اسکار هماهنگی ندارد و قطعا به جایی نمی‌رسد و برخی دیگر معتقدند در جست و جوی فریده حرف تازه‌ای از سینمای ایران است.

اما آیا انتخاب این مستند آنقدر عجیب است که نمی‌توان باورش کرد؟ اگر نگاهی به رقبای این فیلم بیندازیم، خصوصا آن‌هایی که از همه مدعی‌ترند مثل «متری شیش و نیم» یا «مغز‌های کوچک زنگ زده»، اتفاقا متوجه هوشمندی و جسارت هیات انتخاب خواهیم شد. «مغز‌های ...» و «متری شیش و ...» با اینکه در جای خودشان سر وصدا کردند و با تحسین مواجه شدند، اما هیچ برتری قابل اعتنایی (مثل برگزیده شدن در جوایز معتبر) ندارند که بخواهند مدعی شوند انتخاب آن‌ها برای رسیدن به اسکار عاقلانه‌تر خواهد بود.

ایده اصلی اثر «سعید روستایی» و «هومن سیدی» همان ایده «ابد و یک روز» است، اما زاویه شکل گیری داستان‌ها فرق می‌کند و اتفاقا این ایده اصلی از آن ایده‌هایی است که می‌توان بسیار بسیار راجع به آن فیلم ساخت و البته به خودی خود اتفاق بدی نیست. چالش پرداختن به زندگی قشر حاشیه نشین و فقیر که گرفتار مشکلات و بزه‌های ریز و درشت هستند، آنقدر جذابیت و داستان کوتاه و بلند دارد که نتوان به راحتی از خیرش گذشت و البته نباید هم گذشت.   مساله، اما چیز دیگری است و آن هم تکرار روی محور مد این چند سال سینمای ایران است. تکراری که حالا دیگر انگار ما به ازایی جز برانگیختن حس ترحم طبقه متوسط به بالای شهری را ندارد چرا که تماشای درد حاشیه نشین‌ها همیشه برای این طبقه جذاب بوده و به آن‌ها حالتی تقلبی از تزکیه نفس القا می‌کند. پس با همه وجود تحسینش می‌کند.   حال اگر به کار «آزاده موسوی» و «کوروش عطائی» نگاهی بیندازیم و تاملی در ایده محوری آن کنیم متوجه می‌شویم که موضوع فیلم علاوه بر این‌که تازه و بدیع است بلکه به شکلی ظریف و بسیار تاثیر گذار پرداخت شده است. دغدغه هویت و در جست و جوی هویت بودن، تفاوت فرهنگی میان خانواده‌های ایرانی و اروپایی (در اینجا هلند) و حتا تفاوت‌های ظریف میان خانواده‌های ایرانی، مسائلی است که این فیلم مستند به خوبی از عهده نمایش آن‌ها بدون شعارزدگی برآمده است.   خانواده‌هایی که مدعی‌اند فریده عضوی از آن‌هاست، آن‌چنان واقعی و بدون شاخ و برگ اضافی به نمایش درآمده‌اند که بینندگان را شوکه می‌کند و هر کسی به فراخور خود و بسته به اینکه در چه خانواده‌ای بزرگ شده، با فیلم هم‌ذات پنداری می‌کند. سهل‌انگاری است اگر فکر کنیم فیلمساز دوربین را وسط این خانوده‌ها کاشته و هر چه بوده و نبوده را تصویر برداری کرده است. چنین ویژگی‌هایی باعث شده این مستند بلند به شدت ایرانی با زوایه‌ای بسیار تازه و بدیع از آب در بیاید.   آیا این‌که فریده معیار‌های اسکار را ندارد و تعداد فیلم‌های معرفی شده برای این جایزه زیاد است و داوران اسکار نیز تعدادشان زیاد است و فیلم‌ها را نمی‌بینند و فقط از روی جوایز جهانی قضاوت می‌کنند و یا این دلیل که این اثر ساختار کاملا حرفه‌ای و سینمایی ندارد و بودجه کلانی برایش صرف نشده، دلیل‌های عادلانه‌ای برای رد شدنش هستند؟ هر چند دیگر رقبا نیز جایزه مطرحی را صاحب نشده‌اند.   آیا واقعا ایده فیلم تازه‌تر و جذاب‌تر و جسارت آمیز‌تر از بقیه نامزد‌ها نیست که ایده اصلی شان، مد روز این چند سال اخیر سینمای ایران بوده است.   آیا بی تکلف بودن آن امتیاز مثبتش نسبت به بقیه فیلم‌ها نیست؟   مهم‌تر از همه قصه‌پردازی است، مگر نه این است که اصغر فرهادی با تبحرش در قصه‌پردازی و انداختن گره‌های هوشمندانه در قصه قله‌های سینمایی را فتح کرد.   آیا فریده قصه‌ای سهل و ممتنع‌تر از بقیه رقبایش ندارد؟   اما چرا برخی ناباورانه به این انتخاب نگاه می‌کنند. آیا به این دلیل است که نه سوپراستار دارد و نه آب و رنگ آن فیلم‌ها و نه سر وصدا و بودجه و تبلیغ آن‌ها. وقتی همه (چه موافقان و چه مخالفان این انتخاب) فریده را تحسین می‌کنند چرا نماینده ایران در اسکار نباشد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: در جستجوی فریده نامزد اسکار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۵۲۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهترین فیلم‌های ایرانی دهه شصتی (+عکس)

شاید بتوان دهه ۶۰ را یکی از تاریخ‌سازترین دهه‌های فیلم و سینمای ایران دانست. دهه‌ای که کارگردانانی مانند علی حاتمی، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی و بهرام بیضایی به سینمای ایران معرفی شدند و راه جدیدی را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای بقیه کارگردانان باز کردند تا سینمای ایران را به جایی که امروز هست برسانند.

به گزارش ویجیاتو، سینمای دهه ۶۰ تفاوت بسیاری با فیلم های دوره ما دارد؛ پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، سینما را برای فیلمسازان آن دوره سخت‌تر کرد. اما با این حال کارگردانان ما فیلم‌های ماندگاری ساختند. حال امروز با ما همراه باشید تا ۱۰ تا از بهترین فیلم‌های ایرانی دهه 60 را با شما مرور کنیم.

مادر (۱۳۶۸)

 
کارگردان علی حاتمی
بازیگران

رقیه چهره آزاد، اکبرعبدی، محمدعلی کشاورز، امین تارخ، فریماه فرجامی، اکرم محمدی،

جمشید هاشم پور، حمید جبلی، حمیده خیرآبادی

فیلم مادر به نویسندگی و کارگردانی علی حاتمی، یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی دهه 60 به حساب می‌آید، که البته در زمان اکران خودش، با تمام فروش فوق العاده‌ای که داشت مورد نقد منتقدان نیز قرار گرفت و به گذشته‌گرایی و سنت‌پردازی متهم شد. اما به نظر من می‌توان مادر را جز آن دسته از فیلم‌هایی دانست که به مرور زمان ارزششان بیشتر معلوم می‌شود.

خلاصه فیلم: پیرزنی (رقیه چهره آزاد) که در سرای سالمندان زندگی می‌کند؛ برای آخرین روزهای عمرش، به خانه‌ی قدیمی خود، پیش فرزندانش که هر کدام دل مشغولی‌های خودشان را دارند، بازمی‌گردد. داستان روایت‌گر روزهای آخر زندگی مادر، و حال و هوای فرزندانش است.

هامون (۱۳۶۸)

 
کارگردان داریوش مهرجویی
بازیگران خسرو شکیبایی، عزت‌الله انتظامی، بیتا فرهی، فتحعلی اویسی

برعکس فیلم مادر، هامون از همان بدو اکران مورد توجه منتقدان قرار گرفت؛ این فیلم در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان ماهنامه سینمایی فیلم، به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران انتخاب شده‌است.

می‌توان گفت که فیلم هامون به مرور زمان به یک «کالت» در ایران تبدیل شد. فیلم کالت به اثری می‌گویند که طرفداران پر و پا قرصی دارد که مدام دیالوگ‌ها و صحنه‌های فیلم را مرور می‌کنند و اتفاقات فیلم را در زندگی واقعی بازتاب می‌دهند. احتمالا دیالوگ معروف «این زن سهم منه، حق منه، عشق منه، من طلاق نمیدم» را از طرفداران این فیلم زیاد شنیده باشید.

جالب است که بدانید خسرو شکیبایی قبل از ایفا نقش در این فیلم، بازیگر معروفی در سینما نبود و فیلم هامون، سکوی پرتاب وی به سینمای ایران شد.

خلاصه فیلم: فیلم هامون پیرامون مردی به نام حمید هامون (خسرو شکیبایی) می‌گذرد که با توجه به عشق فراوانی که نسبت به همسرش مهشید (بیتا فرحی) دارد؛ زندگی‌اش در حال فروپاشی است.

در همین حین حمید در حال نوشتن رساله‌ای با عنوان «عشق در ادیان ابراهیمی» است که آن هم به نتیجه‌ی مطلوبی نرسیده است. تمام این مشکلات باعث شده هامون به شکل ویژه‌ای درگیر تأمل و تعمق در این موضوع شود و دنبال راه حلی برای حل مشکلات عاطفی‌اش باشد.

باشو، غریبه کوچک (۱۳۶۴)

کارگردان بهرام بیضایی
بازیگران سوسن تسلیمی، عدنان عفراویان، پرویز پورحسینی

فیلم باشو غریبه کوچک، ساخته سال ۱۳۶۴ است که بعد از چند سال توقیف نهایتا سال ۱۳۶۸ روی پرده سینما رفت. بیضایی میگوید که ایده این فیلم را وقتی به شمال سفر می‌کرده و مهاجران جنوبی را می‌دیده به ذهنش رسیده است و از خود می‌پرسیده یعنی اولین جنوبی که به اینجا آمده چه احساسی داشته و چگونه با محیط سازش پیدا کرده؟

این فیلم در رای‌گیری های مختلف بین المللی جز بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران قرار گرفته است.

داستان فیلم: باشو (عدنان عفراویان) نوجوانی است که در جنگ تحمیلی خانواده خود را از دست داده و مجبور است جنوب را به قصد خانه‌ای جدید ترک کند. او، بدون آنکه بداند، سر از منطقه‌ای در شمال در می‌آورد. زنی بنام نایی (سوسن تسلیمی) سرپرستی باشو را برعهده می‌گیرد. باشو که حتی زبان این منطقه را بلد نیست، کم کم راه و رسم زندگی جدید را یاد می‌گیرد.

گلنار (۱۳۶۷)

کارگردان کامبوزیا پرتوی
بازیگران غزل شاکری، شهلا ریاحی، محرم بسیم، اکبر دودکار

کامبوزیا پرتوی تا مدت‌ها به عنوان کارگردان سینما کودک و نوجوان شناخته می‌شد. وی در فیلم گلنار نگاه فانتزی زیبایی به دنیای کودکان دارد. فضای رنگی و بهره بردن از طبیعت در شمال کشور، همراه با موزیک‌های شاد و ماندگار باعث شده این فیلم تا ۳۰ سال بعد، هنوز برای کودکان و بزرگسالان جذابیت داشته باشد. میتوان گفت که گلنار الهام گرفته شده از داستان فولکلور انگلیسی «دختر گیس طلا و سه خرس» است که با نمادهای ایرانی ادغام شده است.

داستان فیلم: گلنار دختر یتیمی است که با مادربزرگ و پدربزرگش زندگی می‌کند. روزی باد دستمال دستبافی که مادربزرگش برایش دوخته بود را به جنگل می‌برد. گلنار به دنبال دستمال در جنگل گم می‌شود و خود را در خانه‌ی خرس‌ها می‌یابد.حال باید راهی برای رهایی و بازگشت به خانه پیدا کند.

اجاره نشین‌ها (۱۳۶۵)

کارگردان داریوش مهرجویی
بازیگران

عزت‌الله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، رضا رویگری، فریماه فرجامی،

ایرج راد

به راحتی می‌توان گفت که ساخت فیلم طنز در دهه ۶۰ با توجه به شرایط ملتهب موجود، خیلی کار آسوده‌ای نبود و مهرجویی با ساخت اجاره نشین‌ها به بی توجهی به شرایط روز متهم شد؛ تا جایی که محسن مخملباف نوشت« حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجویی را بغل کنم و با هم به آن دنیا برویم» و او را یک فیلم ضد انقلابی می‌دانست.

اما با این حال اجاره نشین‌ها تنها فیلم طنز داریوش مهرجویی، یک فیلم اجتماعی بود؛ که مشکلات آن روزهای ایران را به خوبی به تصویر کشید. و امروز با توجه به اینکه بیشتر از ۳۰ سال از ساخت این فیلم می‌گذرد، همچنان می‌توان به راحتی بارها و بارها، اجازه نشین‌ها را تماشا کرد. این فیلم را جز بهترین فیلم‌های ایرانی دهه 60 خواند.

داستان فیلم: ساختمانی در حاشیه شهر، بدون وارث مانده است. عباس آقا (عزت‌الله انتظامی) مباشر ساختمان که خودش ساکن آنجاست سعی دارد با همکاری مشاور املاک، آن ملک را تصاحب کند. اما ساختمان اصلا در وضعیت مناسبی قرار ندارد و در این مدت کسی به آن رسیدگی نکرده است.

خانه دوست کجاست؟ (۱۳۶۵)

کارگردان عباس کیارستمی
بازیگران بابک احمدپور، احمد احمدپور، خدابخش دفاعی

فیلم (خانه دوست کجاست؟) را می‌توان یکی از بهترین کارهای عباس کیارستمی و همچنین یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی دهه 60 دانست. این فیلم حول محور کودکی دبستانی و دنیای بچگانه او می‌گذر. اما به جرات می‌توان گفت که این فیلم فراتر از یک فیلم شاعرانه بچگانه است که می‌توان دنیای کودکی را در آن یافت.

در نهایت (خانه دوست کجاست؟‌) توانست موج جدیدی را درصنعت فیلمسازی راه بی‌اندازد و تقلید از این سبک فیلم زیاد شد. فیلم‌هایی که بجز چند استثنا، نتوانستند به کیفیت و تکامل کیارستمی دست یابند.

داستان فیلم: یک کودک مدرسه‌ای روستایی متوجه می‌شود که دفتر مشق دوستش را اشتباه برداشته است؛ برای جلوگیری از اخراج او، به بهانه خرید نان از خانه خارج می‌شود و راهی دشوار را پیش می‌گیرد تا دفتر را در روستای کناری به صاحبش برساند.

دونده (۱۳۶۳)

کارگردان امیر نادری
بازیگران مجید نیرومند، موسی ترکی‌زاده، علیرضا غلام زاده، علی پاسدارزاده

دونده اولین فیلم ایرانی بعد از انقلاب بود که مورد توجه جشنواره‌های خارجی قرار گرفت. به جرات می‌توان این فیلم را اگر بهترین نه، یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی دهه 60 خواند. دونده در سال ۱۳۶۴ اکران شد و با نقدر مثبت اکثر منتقدان مواجه شد. شاید نادری سعی داشت با این فیلم بفهماند که «آزادی در رهایی است».

داستان فیلم: امیرو (مجید نیرومند) پسرک تنهایی است که رویای مهاجرت به آن سوی خلیج فارس را دارد؛ اما اوضاع بد و نابسامان مالی او را وادار به جمع کردن قوطی‌های خالی، واکس زدن کفش و فروش آب یخ و این قبیل کارها می‌کند. تا اینکه امیرو متوجه می‌شود برای این که بداند اون سوی آب‌ها چه خبر است باید بیشتر بیاموزد. پس به مدرسه شبانه می‌رود تا الفبا یاد بگیرد.

بایسیکل ران ( ۱۳۶۷)

کارگردان محسن مخملباف
بازیگران محرم زینال زاده، اسماعیل سلطانیان، محمدرضا کسرایی، مهشید افشار زاده

بایسیکل ران (به فارسی: دوچرخه سوار)‌ به نویسندگی و کارگردانی محسن مخملباف در سال ۱۳۶۷ به اکران درآمد. مخلمباف با یک فیلم غنی و عمیق به مشکلات مردمانی از سرزمینی پرداخته است که به ندرت آنها را درک می‌کنیم. نحوه بیان تلخ و دردناک این داستان ظالمانه به دنبال اثبات جبر تغییر ناپذیر چرخ زندگی، است. همچنین محرم زینال زاده با بازی خوب و کامل خود، احساسات عمیقی در بیننده برمی‌انگیزد.

داستان فیلم: نسیم (محرم زینال زاده) مهاجر افغانی است که با خانواده‌اش به پاکستان پناه برده. نقره همسر نسیم، بیمار است و به جراحی نیاز دارد ولی نسیم هزینه کافی برای درمان وی را ندارد و سر هر کاری که می‌رود هزینه درمان جور نمی‌شود. مرد دوره‌گردی (اسماعیل سلطانیان) به وی پیشنهاد می‌دهد که دور میدان شهر را به مدت یک هفته، بدون توقف رکاب بزند؛ و در برابر، هزینه عمل همسرش را دریافت کند. نسیم که در گذشته قهرمان دوچرخه سوار بوده، این شرط را می‌پذیرد.

شاید وقتی دیگر (۱۳۶۶)

کارگردان بهرام بیضایی
بازیگران سوسن تسلیمی، داریوش فرهنگ، علیرضا مجلل

بیشترین نقدی که همیشه بر بهرام بیضایی وارد بوده، اشتباه گرفتن قاب سینما با صحنه تئاتر است که این اتفاق برای فیلم شاید وقتی دیگر نیز، افتاه است. اما می‌دانیم که سینمای بیضایی، سینمایی است غیرقابل تقلید و منحصر به فرد. اما با این حال می‌توان گفت شاید وقتی دیگر یکی از آسان‌ترین فیلم‌های بیضایی باشد. در رای‌گیری سال ۱۳۸۷ مجله صنعت سینما، موسیقی متن این فیلم ساخته بابک بیات، بهترین موسیقی فیلم در تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.

داستان فیلم: مدبر (داریوش فرهنگ) گوینده مستندهای تلویزیونی است.در جریان صدا گذاری مستند جدید، همسرش کیان (سوسن تسلیمی) را سوار ماشین مرد دیگری که عتیقه فروش است و حق نگر نام دارد می‌بیند. مدبر بدگمان می‌شود و به تحقیق می‌پردازد و در پس رفتارهای کیان متوجه نگرانی و اضطراب وی می‌شود و می‌فهمد که او رازی را پنهان می‌کند.

عروس (۱۳۶۹)

کارگردان بهروز افخمی
بازیگران ابوالفضل پورعرب، نیکی کریمی، عباس امیری مقدم

می‌توان عروس را فیلمی دانست که جریان تازه‌ای به سینمای ایران در دهه 70 بخشید. در دهه‌ای که فیلم‌ها پر از نماد و نصیحت بودند و پرده‌ی سینما شبیه به سن تیاتر بود، بهروز افخمی فیلمی ساخت که حال و هوای تازه‌ای به سینمای ایران بخشید. سید مرتضی آوینی در این رابطه در نقد خود نوشته «افخمی تماشاگر را دست کم نگرفته است. نه با افاضات خودبینانه خواسته است که خودش را به رخ مردم بکشد و نه به مردم طعنه زده است که شما نمی‌فهمید».

داستان فیلم: حمید خوشمرام (ابوالفضل پورعرب) جوانی است که تازه از دانشگاه فارق التحصیل شده است و عاشق دختری به نام مهین (نیکی کریمی) است. اما پدر مهین به علت اوضاع مالی بد حمید با ازدواج آن‌ها مخالفت می‌کند، پس حمید به سمت قاچاق دارو می‌رود تا بتواند اوضاع مالی‌اش را بهتر کند. در نهایت رضایت پدر مهین را به دست می‌آورد.

حمید و مهین ماه عسل به شمال سفر می‌کنند. اما در راه با زنی تصادف می‌کنند و حمید از ترس فرار می‌کند. این تصادف باعث می‌شود بحرانی در زندگی حمید ایجاد شود که منجر به یک تحول درونی می‌شود.

جمع بندی

سعی کردیم ۱۰ تا از بهترین فیلم‌های ایرانی دهه 60 که شاید این روزها کمتر راجع به آن٬ها صحبت می٬شود را به شما معرفی کنیم. دوست داشتید چه فیلم‌های دیگری را نام ببریم؟ در مقاله بعدی به فیلم‌های کدام دهه بپردازیم؟

بهترین فیلم های دهه ۶۰ کدامند؟

هامون، اجاره نشین‌ها، مادر، باشو غریبه کوچک، خانه دوست کجاست؟‌و…

بهترین کارگردانان دهه ۶۰ کدامند؟‌

بهرام بیضایی، علی حاتمی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی…

بهترین بازیگران دهه 60 که بودند؟‌

عزت الله انتظامی، علیرضا خمسه، فریماه فرجامی،‌ علی نصیریان، داوود رشیدی،‌ محمدعلی کشاورز

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • کنعانی: شایسته بود سران اروپا و گروه ۷ قدردان ایران باشند
  • بزرگداشت کیومرث پوراحمد ؛ میراث این فیلمساز چه بود؟
  • کیومرث پوراحمد پرچمدار سینمای کودک بود
  • ایده‌ای جالب و بهداشتی برای استفاده در مکان‌های عمومی (فیلم)
  • تبلیغات ۱۰۰ میلیارد تومانی سینمای ایران در شبکه GEM
  • بیش از 100 میلیارد تومان هزینه سینمای ایران برای تبلیغ در شبکه جم
  • حججی رئیس فدراسیون سه‌گانه شد
  • ببینید | اسکار به تمارض
  • بهترین فیلم‌های ایرانی دهه شصتی (+عکس)
  • سوره و آیه ۱۴۰۳ اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان انتخاب شد