◄ پرش ۸۰۰ هزارتومانی در سقف بلیت هواپیما
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۶۷۲۹۲
تیننیوز |
آذرماه سال گذشته بود که برای جلوگیری از اوجگیری قیمت بلیت پروازها شرکتهای هواپیمایی داخلی با موافقت سازمان هواپیمایی کشوری اقدام به تعیین سقف و کف قیمت بلیت پروازها شد، هرچند که در این مدت گاهی شاهد خروج قیمت بلیت هواپیما از دامنه سقف تعیینشده در مسیر پروازهای داخلی بودیم.
به گزارش تین نیوز، اما با گذشت چند ماه شرکتهای هواپیمایی مجدد در تیرماه سال جاری اقدام به افزایش قیمت دامنه نرخهای (سقف-کف) تعیینشده کردند؛ این افزایش قیمت در سقف قیمتها از ۲۰۰ هزار تومان آغاز و حتی بهطور تعجببرانگیزی تا حدود ۸۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای مثال نرخ سقف قیمت بلیت پرواز در مسیر کرمان-تبریز شرکت هواپیمایی ماهان مسیر پروازی است که افزایش بیش از دو برابری حدود ۸۰۰ عدد را داشته؛ در نرخ آذرماه ۹۷ قیمت سقف این مسیر حدود ۵۳۷ هزار تومان بود که در نرخ جدید این رقم به یکمیلیون ۳۲۰ هزار تومان رسیده است. مسیر تبریز-بندرعباس شرکت هواپیمایی قشمایر با قیمت سقف یکمیلیون ۵۶۶ هزار تومان جزء گرانترین مسیرهای پروازی در کل نرخ دامنه تعیین شده در بین ایرلاینهاست؛ قیمت این مسیر پروازی در سال گذشته حدود ۵۲۴ هزار تومان بود که در نرخ جدید افزایش ۷۴۲ هزارتومانی داشته است.
در دامنه جدید نرخ پروازهای داخلی سقف قیمت ۱۲۴ مسیر پروازی بالای یکمیلیون تومان تعیین شده است، حدود ۸۰ مسیر پروازی قیمتی بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان دارند و نزدیک به ۲۷۰ پرواز نیز با قیمت بین ۶۰۰ تا یکمیلیون تومان تعیین شده است. هرچند که به گفته مقصود اسعدیسامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی اصولا قیمت بلیت هواپیما به سقف قیمت تعیینشده نمیرسد اما ایرلاینها برای بقا خود در بازار حملونقل هوایی ناچار به افزایش قیمت بلیت هواپیما هستند.
او در گفتگو با خبرنگار ما در خصوص این افزایش قیمتها گفته است که تصور نکنید که درحالحاضر ایرلاینها در این شرایط سود میبرند؛ هماکنون با مشکلاتی که برای تأمین قطعه و ارز پیش روی ایرلاینها است در شرایط سختی فعالیت میکنند. او با بیان اینکه این نرخها بر اساس مسافت و هزینهای که ایرلاینها دارند، تعریف شده است، اظهار داشت: «این نرخهای تعیینشده رقم واقعی است که برای ایرلاینها تمام شده است؛ این در حالی است که هماکنون قیمت بلیت هواپیما با نرخ سقفی که تعیین شده فروخته نمیشود.»
دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی با بیان اینکه اگر هماکنون بازار را رصد کنید متوجه خواهید شد که قیمت بلیت هواپیما بر اساس میانگین دامنه نرخ پروازهای داخلی (کف-سقف) فروخته میشود، تصریح کرد: «حتی در پیک سفرها نیز بهندرت قیمت بلیت هواپیما به سقف تعیین شده میرسد.» با وجود سخنان دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی مبنی بر اینکه قیمت بلیت هواپیما اصولا با میانگین نرخ سقف و کف تعیینشده فروخته میشود؛ اما با رصد بازار بهخوبی متوجه میشویم که در ایام تعطیلات و پیک سفرها این قیمتها خود را به نرخ سقف تعیینشده میچسبانند و در کمتر مواقعی خرید با نرخ کف تعیینشده امکان سفر هوایی به مردم را میدهد.
اکرم فیض آبادی خبرنگارمنبع: تین نیوز
کلیدواژه: قیمت بلیت حمل ونقل هوایی شرکت های هواپیمایی داخلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۶۷۲۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای خودروی شراکتی دکتر معتمدی و دکتر مرندی و خرید بلیت قسطی هواپیما
همشهری آنلاین- شهره کیانوش راد: دکتر سیدمحمدرضا کلانترمعتمدی، فوقتخصص جراحی عروق و متخصص جراحی عمومی است؛ کسی که سابقه آشناییاش با دکترسیدعلیرضا مرندی به دهه۴۰ و دوران دبیرستان برمیگردد. این دوستی تا زمان تحصیل در آمریکا ادامه یافت و بعدها مستحکمتر شد. دکترکلانترمعتمدی گوشهای از خاطرات بیش از ۶۰سال رفاقت با دکتر مرندی را برایمان بازگو کرد.
به ما میگفتند ۳تفنگدار!
آشنایی من با دکتر سیدعلیرضا مرندی از دوران دبیرستان شروع شد. با هم در مدرسه سعدی اصفهان درس میخواندیم. من و دکتر مرندی و دکتر ایرج فاضل، هر ۳در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شدیم. از اصفهان به تهران آمدیم و در یک اتاق اجارهای در چهارراه لولاگر زندگی دانشجویی خود را شروع کردیم. هر روز ما ۳نفر با اتوبوس به دانشگاه میرفتیم. دانشجویان اسم ما را گذاشته بودند ۳تفنگدار! وقتی به دانشگاه میرسیدیم میگفتند: ۳تفنگدار آمدند! حدود سال۱۳۴۳ بعد از پایان یافتن دانشگاه، به سپاه بهداشت رفتیم.
توصیه پدرم به من و دکتر مرندی
هنگام رفتن از ایران، پدرم ما را تا فرودگاه بدرقه کرد و همان جا به من و دکتر مرندی گفت: «روز عاشورا، حضرت امام حسین(ع) به لشکریان یزید فرمودند: «شکمهای شما از حرام پر شده که حرف حق به گوشتان نمیرود.» مبادا به آمریکا که میروید، گوشت غیرذبیحه استفاده کنید!» این توصیه همیشه در ذهن ما بود. زمانی که به آمریکا رفتیم، همسر دکتر مرندی باردار بود و ما گوشت استفاده نمیکردیم. بالاخره یک روز من و دکتر مرندی به مرکز شهر یا اصطلاحا به داونتاون رفتیم تا شاید آنجا مرغ زنده پیدا کنیم. هر چه میگفتیم چه میخواهیم کسی متوجه منظورمان نمیشد. بعد از کلی گشتن، توانستیم از فروشنده مسلمان سیاهپوست (دفعات بعد فهمیدیم مسلمان است) مرغ زنده بخریم. خودمان مرغها را ذبح کردیم و به خانه بردیم. آنجا بود که از تعجب همسرانمان تازه متوجه شدیم که باید پَر این مرغها را در آپارتمان بکنیم!
مراسم عقد و ازدواج خیلی ساده برگزار شد
من و دکتر مرندی دوران دبیرستان، دانشگاه و حتی دوران سربازی هم با هم در یک سربازخانه بودیم؛ بنابراین کاملا روحیات ایشان را میشناختم. میدانستم که میخواهد ازدواج کند، اما خب در آن دوره بهدلیل مسائل مالی شرایط ازدواج را نداشتند. من زودتر ازدواج کرده بودم و بعد از رفتن به سپاه بهداشت، واسطه ازدواج دختر دایی همسرم با آقای دکتر مرندی شدم. به همسرم گفتم که دختری را میشناسی که مناسب علیرضا باشد؟ همسرم دختر داییاش را پیشنهاد داد. بعد هم من و همسرم به همراه دکتر مرندی برای خواستگاری به منزل دایی همسرم رفتیم. آن زمان وضع مالی هیچکدام از ما خوب نبود. پدر معصومه خانم (همسر دکتر مرندی) مردی بسیار شریف و از آن مسلمانان اهل علم بودند. میدانستند ما صداقت داریم و دکتر مرندی هم پسر پاک و متدینی است. مراسم عقد و ازدواج خیلی ساده و بدون تشریفات برگزار شد. هر دوی ما برای خدمت به سپاه بهداشت رفته بودیم. دکتر مرندی در روستای کنجدجان گلپایگان و من هم در فریدن مشغول خدمت بودیم.
پول بلیت هوایپما را قسطی خریدیم
من و دکتر مرندی تصمیم گرفته بودیم برای ادامه تحصیل و گرفتن تخصص به امریکا برویم، اما پول خرید بلیت هواپیما را هم نداشتیم. خدا بیامرز پدر همسرم ضمانت ما را به شرکت هواپیمایی کرد تا بتوانیم بلیت بخریم و پول آن را قسطی پرداخت کنیم. یک سال بعد دکتر فاضل هم به امریکا آمدند. آنجا در دوران کارورزی به ما خانه دادند و ضمن تحصیل، از حقوقمان، اقساط بلیت را پرداختیم.
دو نفر وسط از سمت راست: دکتر کلانتر معتمدی و دکتر مرندی
غذایی دلچسب با نان خانگی
در آمریکا همهچیز پیدا میشد به جز نان ایرانی! همسرم در فر نان میپخت و هر وقت دکتر مرندی و همسرش به خانه ما میآمدند میگفتند فقط نان و پنیر میخوریم! ارتباط خانوادگی ما خیلی زیاد بود. دکتر مرندی از برادر به من نزدیکتر است. زمانی که در آمریکا بودیم سعی میکردیم مسائل اسلامی را آنطور که باید و شاید انجام دهیم و اگر هم هر کداممان مرتکب اشتباهی میشد به همدیگر تذکر میدادیم بدون اینکه از همدیگر ناراحت شویم. در این سالها علاوه بر ارتباط خانوادگی، همکار هم بودهایم.
ماشینی که خریدیم مشترک بود
تا مدتها تمام وسایل زندگی ما مشترک بود؛ حتی ماشینی که خریدیم هم بهصورت مشترک استفاده میکردیم. بعد از پایان دوره انترنی، دکتر مرندی در همان ایالت ویرجینیا ماند و من هم به پنسیلوانیا و به شهر فیلادلفیا رفتم. ماشینمان تا آن موقع شراکتی بود و طبیعتا نمیشد ماشین را نصف کنیم! دکتر مرندی ماشین را برداشت و من ماشین دست دومی را قسطی خریدم. اجاره خانه من ۱۴۹دلار و ۹۵سنت بود و حقوقم ۱۵۵دلار؛ چون همه حقوق من خرج اجاره خانه میشد، دکتر مرندی گفت قسطهای ماشین را من میپردازم.
نام «مژده» با پیروزی انقلاب گره خورد
زمانی که به آمریکا رفتیم من ۲پسر داشتم. پسر سومم در آمریکا به دنیا آمد. با اینکه دختر دوست داشتم، اما نگران تربیت دختر در فضای آمریکا بودم. بارداری چهارم همسرم مصادف با وقایع انقلاب ایران شد. دوست داشتم فرزندمان دختر شود و به ایران برگردیم. درست به یاد دارم که دراز کشیده بودم و به اخبار ایران از رادیو گوش میدادم که خوابم برد. با زنگ تلفن از خواب بیدار شدم. خانم دکتر مرندی پشت خط بود و میگفت: «مژده! مژده! انقلاب ایران پیروز شد!» با شنیدن خبر پیروزی انقلاب، حسابی خوشحال شدیم. وقتی دخترم به دنیا آمد، اسمش را مژده گذاشتیم.
نظم؛ مهمترین ویژگی دکتر مرندی
مهمترین ویژگی دکتر مرندی نظم ایشان است. اگر کسی در جلسهای حتی چند دقیقه هم دیر بیاید، حتما به او تذکر میدهد. گاهی دکتر مرندی به من ایراد میگیرد که چرا در جلسه چرت میزنم! من هم میخندم و میگویم به هر حال سن و سال که بالا میرود این اتفاق میافتد. راستش آنقدر در روز مشغول کارم و کمبود خواب دارم که گاهی در جلسه چرت میزنم! دکتر مرندی بسیار انسان متدینی است و دوستی با او نعمتی است که خداوند در زندگی به من داده است. چه زمانی که آمریکا بودیم و چه در ایران، اگر ایمان من حفظ شده، بهدلیل دوستی با ایشان است.
فیلم صحبت ها ی دکتر مرندی را اینجا ببینید:
hamshahrionline.ir/x9bK6
کد خبر 843583 برچسبها همشهری آنلاین همشهری محله خانواده مجله زندگینامه چهرههای سیاسی ایران