انفجارهای مرموز در زرادخانههای حشد الشعبی و چند پرسش| اسرائیل به دنبال تحریک ایران؟
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۷۳۷۶۹
آفتابنیوز :
سرویس بین الملل- معاون فرمانده شبهنظامیان حشد الشعبی، آمریکا را مقصر حملات میداند در حالی که رهبری گروه درباره گام بعدی پس از چهار انفجار مرموز در زرادخانههای مهمات شبه نظامیان عراقی در حال تصمیمگیری است.
به گزارش آفتابنیوز؛ سایت روسی "تزاریسم" در گزارشی با اشاره به حملات نظامی اخیر اسرائیل علیه شبه نظامیان مورد حمایت به ایران در عراق اشاره میکند که این حملات باعث ایجاد شکافی در میان نیروهای بسیج مردمی یا "حشد الشعبی" شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سایت در ادامه مینویسد: "مهندس" انفجارهای اخیر در زرادخانهها و تاسیسات حشد الشعبی از جمله در اردوگاه اشرف و آمرلی را محکوم کرد و امریکا را مقصر اصلی در اینباره دانست و اظهار داشت که از پهپادهای اسرائیلی برای اجرای این عملیات استفاده شده است. با این حال، "فالح الفیاض" رهبری آن گروه موضعی محاطانهتر اتخاذ کرد و از سرزنش کردن آمریکا خودداری کرد. این موضوع پرسشهای زیادی را در اینباره ایجاد کرده که در درون آن سازمان چه اتفاقاتی در جریان است و تاثیر این موضوع بر رویدادهای عراق در بلندمدت چه خواهد بود".
این سایت مینویسد: "نخست باید به اهمیت حشد الشعبی توجه داشت. این گروه با 100 هزار مرد جنگجو علیه داعش در حال جنگیدن است و به یکی از مهمترین نهادهای عراق تبدیل شده است. این گروه ایستهای بازرسی را تحت کنترل دارد، در اقتصاد نقش دارد و حتی در درگیریهای سوریه نقش داشته است. با این حال، این سازمان یکپارچه نیست. در ژانویه سال 2018 میلادی، به بخشی از نیروهای امنیتی عراق تبدیل شد. این یک تشریفات رسمی و اداری بود. با این حال، هنوز هم تیپهای خاص در آن سازمان وابستگیهای سیاسی و مذهبی خاص خود را حفظ کردهاند. این گروه دارای 67 تیپ انفرادی است. "بدر" بزرگترین سازمان در درون ائتلاف حشد الشعبی است که حدود 18 تیپ با آن در ارتباط هستند. "اصائب اهل حق" نیز دارای چندین تیپ است. "کتائب حزبالله" نیز سه تیپ از آن خود دارد و "حرکة حزب الله النجباء" نیز یک تیپ دارد. در درون این ائتلاف گروههای قومی و مذهبی نیز وجود دارند. برای مثال، واحدهایی که وابسته به مسیحیان هستند و یا اعضایی که از قومیت ترکمن هستند. همچنین، قبایلی کرد و سنی نیز در آن ائتلاف حضور دارند. علیرغم پیچیدگی و تنوع در درون حشد الشعبی بسیاری از گروههای داخلی آن با ایران در ارتباط هستند به دلیل آن که فرماندهان آن زمانی در کنار رهبران و فرماندهان سپاه خدمت میکردند یا به این دلیل آشکارا طرفدار ایران هستند چرا که بیشتر تعلقات مذهبی دارند و شیعه هستند".
این سایت در ادامه میافزاید: "نگاه کلی "حشد الشعبی" ضدامریکایی و ضداسرائیلی است. به همین خاطر است که پس از انفجار زرادخانههای آن گروه و طرح شایعاتی درباره حضور پهپادهای خارجی، آنان اسرائیل و امریکا را مقصر دانستند. "کتائب حزبالله"، امریکا را مقصر دانست و مسئولیت این حمله را به اسرائیل نسبت داد. در سال 2018 میلادی نیز حملهای علیه یکی از پایگاههای کتائب حزب الله در نزدیکی سوریه در مرز با عراق روی داده بود. همچنین، یکی از شیوخ مرتبط با "حرکة حزب الله النجباء" در اواسط آگوست، ارتش عراق را محکوم کرد و پیشنهاد داد که حشد الشعبی باید جایگزین ارتش شود و این نظر را در یکی از شبکههای تلویزیونی به نام "الاتجاه" مطرح کرد. در 19 آگوست، آن سازمان امریکا را مسئول حملات دانست. "اصائب اهل حق" نیز خواستار تحقیقات در اینباره شد و خواستار حمایت دفاع هوایی عراق از حریم هوایی شد. آن سازمان نیز اسرائیل را پشتپرده حملات 17 آگوست دانست. حزب "فتح" به رهبری "هادی العامری" از سازمان بدر نیز که بزرگترین جریان درون حشد الشعبی محسوب میشود، بیانیهای صادر کرد. با این حال، لحن بیانیهای او محتاطانه بود. او حملات صورت گرفته را در تاریخ 18 آگوست را محکوم کرد و مدعی شد که توسط هواپیماهای ناشناخته صورت گرفته و این حمله را توطئهای علیه عراق دانست. اجماع کلی در آن سازمان این است که هواپیماهای خارجی چهار مکان را بمباران کردهاند؛ اگرچه برخی از گروههای درون ائتلاف معتقدند که انفجارها ممکن است تصادفی بوده باشند.
به نظر میرسد که بین جریانات مختلف حشد الشعبی در اینباره که امریکا را مقصر میدانند و یا اسرائیل و قدرت دیگری را متهم میکنند، اختلافنظر وجود دارد. هر واکنشی دارای پیامدهای خاصی خواهد بود. مقصر دانستن امریکا سبب میشود تا عراق حریم هوایی خود را محدود کرده و امریکا را تحت فشار قرار دهد. در جولای و آگوست امسال، ائتلاف تحت رهبری امریکا با انتشار بیانیهای اعلام کرد که تنها هدفاش حمایت از امنیت عراق است و برای شکست دادن داعش و کمک به این ماموریت در آنجا حضور دارد. مقصر دانستن امریکا سبب خواهد شد تا خواست خروج نیروهای امریکایی از عراق افزایش یافته و تنش میان متحدان ایران و امریکا در عراق تشدید شود. این موضوع میتواند به افزایش تنش میان حشد الشعبی و نیروهای امریکایی بیانجامد. مقصر دانستن اسرائیل برای حملات نیز به طور بالقوه برای دولت عراق و توان دفاعی آن شرمآور است و سبب میشود تا موضع حشد الشعبی و برخی دیگر از گروههای شبه نظامی در این باره که خود را جزئی از کارزار گستردهتر منطقهای علیه اسرائیل بدانند تقویت شود.
این عناصر در درون حشد الشعبی پیشتر اسرائیل را تهدید کرده بودند. آنان دوست دارند علیه امریکا و اسرائیل موضعگیری کنند با این حال، مقصر دانستن اسرائیل برای این حملات باعث تشدید تنش میان ایران و اسرائیل خواهد شد. متهم کردن یک قدرت خارجی برای حملات اخیر به معنای بسته شدن حریم هوایی عراق و تقویت دفاع هوایی خواهد بود. گزارشها نشان میدهند که امریکا متهم شده که بر دولت عراق برای خرید سامانه دفاعی پاتریوت از آن کشور فشار میآورد در حالی که نیروهای دیگری در عراق حضور دارند که خواستار وابستگی عراق به سامانه دفاع هوایی ایران و یا سیستم های دفاع هوایی روسی شدهاند.
"تزاریسم" در ادامه مینویسد: "شکاف در درون حشد الشعبی نشان میدهد که جناحی در درون آن سازمان خواستار استفاده از وضعیت کنونی برای منزوی کردن عناصر تندروتر در درون آن است. در این سناریو ممکن است "مهندس" به عنوان چهرهای افراطی نمایش داده شود و "عامری" به عنوان چهرهای میانهروتر و ملیگراتر. این موضع میتواند "مهندس" و گروههای وابسته به آن چون "النجباء" را درون حشد الشعبی به حاشیه براند. با این حال، احتمال تشدید تنش و شکاف درون حشد الشعبی ممکن است آن گروه را قادر سازد تا با دو صدا بازی کند و نقش "پلیس خوب" و "پلیس بد" را با امریکا و دیگر بازیگران بازی کند. در این سناریو حشد الشعبی میتواند باعث فریب امریکاییها شود؛ در اینباره که امریکا را به این نتیجه برساند که میتوانند موضع میانهروها را درون حشد الشعبی تقویت کنند. این در حالی است که در کلیت آن، حشد الشعبی موافق بیانیههای "مهندس" خواهد بود.
در سناریوی دیگر ممکن است این وضعیت منجر به بروز جنگ داخلی در عراق یا درون حشد الشعبی شود. در این جنگ برخی از بخشهای آن گروه خواستار مبارزه علیه امریکا خواهند شد. این مسئله اکنون نیز به اختلافات موجود میان تیپ 3 آن گروه با سایر واحدها در نینوا دامن زده است. در همین حال، مبارزهای بزرگتر میان دولت مرکزی عراق و نخستوزیر بر سر حشد الشعبی آغاز خواهد شد. در آن زمان حزب فتح باید تصمیم بگیرد که آیا از نخستوزیر حمایت خواهد کرد و یا آنکه از نظر سایر جریانات درون حشد الشعبی حمایت خواهد کرد. این موضوع میتواند برای جایگزینی نخست وزیر به محک آزمون گذاشته شود و حشد الشعبی را به عنوان یک نیروی موازی در کنار ارتش تقویت کند. درگیری درونی در حشد الشعبی ممکن است به حدی افزایش یابد که دیگر سایر واحدهای درون آن گروه به عنوان واحدهای رسمی برسمیت شناخته نشوند.
این سایت در پایان مینویسد: "سوال مهم در مقابل عراق آن است که حشد الشعبی در سالهای آینده به چه شکلی در خواهد آمد؟ آیا مجموعهای از نیروهای آزاد مانند کنفدراسیون خوهد بود یا تحت رهبری رسمی و یکپارچهای قرار خواهد داشت؟ آیا تبدیل به نیرویی موازی در عراق خواهد شد یا بخشی از دولت خواهد شد یا به حاشیه رانده میشود؟ بحران اخیر و حملات هوایی علیه مواضع آن گروه میتواند پاسخ به این سوال را سریعتر شکل دهد".
منبع: آفتاب
کلیدواژه: حشد الشعبی عراق اسرائیل ایران جنگ نیابتی آمریکا داعش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۷۳۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تله تلآویو برای واشنگتن/ آیا اسرائیل، آمریکا را وارد تنش با ایران میکند؟
وزیر خارجه آمریکا گفته واشنگتن به دنبال افزایش تنش با تهران نیست؛ اما از اسرائیل دفاع خواهد کرد. بریتانیا نیز هدف قراردادن پهپادهای ایرانی را توسط نیروهای این کشور تایید کرده؛ اما خواستار خویشتنداری طرفین شده است. در همین حال، کابینه جنگ اسرائیل برای دومین روز متوالی تشکیل جلسه داد. بر اساس گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، این کشور به دنبال آسیبزدن به ایران بدون به راهانداختن یک جنگ تمامعیار است. این شبکه خبری در گزارش خود بعد از جلسه کابینه جنگ، گفت اسرائیل به دنبال هماهنگی واکنش خود با آمریکا است که پیشازاین گفته بود در حمله مستقیم به ایران مشارکت نخواهد کرد.
پیشتر امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه گفته بود که هر چه در توان دارد انجام خواهد داد تا اسرائیل را «متقاعد کند با پاسخ به حمله ایران، تنش را تشدید نکند.» کامرون در گفتگو با شبکه اسکای نیوز گفت: «اگر صبح امروز در اسرائیل نشسته باشید، بهدرستی فکر میکنید که ما محقیم پاسخ دهیم و این کار را هم میکنند. اما ما اصرار داریم که نباید تنش تشدید شود.» بریتانیا و فرانسه از جمله کشورهایی بودند که در کنار فرانسه تلاش کردند تا حمله ایران به اسرائیل را که شب شنبه آغاز شده بود خنثی کنند.
اما افزایش خشونت اسرائیل در جنگ غزه، دولت بایدن را با یکی از بزرگترین چالشهای خود در دورنگه داشتن ایالات متحده از جنگ جدید خاورمیانه مواجه میکند.
بمباران ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق توسط اسرائیل و شهادت یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران و چندین مقام دیگر ایرانی تشدید تنشی بود که اسرائیل آن را آغاز کرد. از نظر برخی دیگر از کارشناسان، علاوه بر تجاوز اسرائیل به سوریه در این عملیات، هدف قراردادن سفارت، حمله مستقیم به ایران بود. در شرایط مشابه اگر ایران سفارت اسرائیل یا امریکا را بمباران کرده بود، پاسخ خشونتآمیز و مرگبار نه تنها انتظار میرفت، بلکه سیاستمداران و مردم دو کشور نیز به طور یکسان خواستار آن بودند.
در ایران نیز احساسات عمومی نقش مشابهی در چنین رویداد ایفا کرد و افکار عمومی خواهان پاسخ مناسب به اسرائیل بودند. شرایطی مشابه فوران احساسات عمومی هنگام حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکا به سردار سلیمانی که چهار سال قبل انجام شد و حمله ایران بهعین الاسد را به دنبال داشت. این به آن معنا بود که ایران نیاز دارد تا خطوط بازدارندگی خود را برای تقویت اعتبار بینالمللی و همچنین اعتبارافزایی قدرت نظامی در داخل کشور تغییر دهد. در چنین شرایطی اگرچه مقامات عالی کشورمان در استراتژی کلان به دنبال گسترش جنگ نبودند؛ اما ضرورتهای گفته شده، اجرای عملیات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل را اجتنابناپذیر کرد.
از این زاویه، تشدید تنش بهعنوان یک راه در نظر گرفته شده برای اسرائیل برای خروج از بنبست جنگ غزه دارای دو نکته مهم است. نکته اصلی تحریک ایران برای ضربهزدن است که میتواند اسرائیل را قادر سازد تا خود را در مقام دفاع نشان دهد و افکار عمومی جهانی را از غزه دور نگه دارد. چنانچه نشانههای این تاکتیک را میتوان در توقف عملیات اسرائیل در شهر رفح مشاهده کرد. عنصر دیگر افزایش احتمال دخالت مستقیم امریکا در درگیری با ایران است. اگر این اتفاق بیفتد، جنگ در خاورمیانه نه تنها بهعنوان موضوعی برای حمله اسرائیل به فلسطینیها دیده میشود، بلکه شامل سایر کشورهای حامی فلسطین نیز خواهد شد.
ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده میتواند به هر دو روش به درگیری اسرائیل و ایران کشیده شود. یکی از آنها از طریق خواستههای سیاسی در داخل ایالات متحده برای واشنگتن است تا اقدامی مستقیمتر برای دفاع از " اسرائیل" بعد از حمله ایران ترتیب دهد. این گزینه فعلاً با مقاومت بایدن مواجه شده و دولت امریکا اگرچه به حمایت از اسرائیل اذعان کرده؛ اما بهشدت از گسترش درگیریها یا هرگونه پاسخ اسرائیل به عملیات نظامی ایران که شدت آن، ایران را تحریک به پاسخ کند اجتناب میکند.
این در حالی است که به طور همزمان بخشی از افکار عمومی در ایالات متحده که غالباً نزدیک به جمهوریخواهان هستند، ایران را بهخاطر عملیات نظامی در اسرائیل سرزنش میکنند و در صورت گسترش درگیریها بین دو کشور، این احتمال وجود دارد که همچون وضعیت بعد از حمله حماس به اسرائیل، شاهد افزایش انتظارات و توقعات ولو ساختگی و مهندسی شده در افکار عمومی امریکاییها برای حمایت نظامی بایدن از اسرائیل با وجود بیمیلی او در سال انتخابات امریکا باشیم. آنچنان که این واقعیت، اساس بیانیه نماینده ایران در شورای امنیت است که "ایالات متحده مسئول تمام جنایات اسرائیل است. " و این واقعیت که حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق، مانند مسطح کردن محلههای غزه توسط اسرائیل، با هواپیماهای نظامی پیشرفته امریکا انجام شد، تجدید خطوط بازدارندگی از سوی ایران را اجتنابناپذیر کرده است.
کارشناسان روابط بینالملل معتقدند جنگ با ایران به دلایل بسیاری به منافع ایالات متحده آسیب میرساند، از جمله هزینههای مستقیم انسانی و مادی، اختلال در فعالیتهای اقتصادی که بر امریکاییها تأثیر میگذارد، خشم خارجی که منجر به انتقام خشونتآمیز بیشتر میشود. همه اینها تأثیر دیپلماسی را برای جلوگیری از هر گونه تنش معنادار میکند.
اجتناب از چنین جنگی نه تنها مستلزم سیاستگذاری ماهرانه در برخورد تاکتیکی با بحرانها است، بلکه روابط عجیبوغریب با اسرائیل است که ایالات متحده را به وضعیت دشوار و خطرناک فعلی خود کشانده است. ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده باید از تصورات قدیمی در مورد اینکه چه کسی متحد است و چه کسی دشمن است، دور شود و توجه کند که چه کسی متجاوز است و چه کسی نیست. موضوعی که بخش غالب توجهی از کارشناسان امریکایی به دولت بایدن گوشزد میکنند تا از هرگونه قرارگرفتن در تله اسرائیل برای مشارکت این کشور در جنگ تمام با ایران اجتناب کند.
منبع: خبرآنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی