روایتها و ناگفتهها در مورد فاجعه سینما رکس
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۷۴۲۲۰
شب بیستوهشتم مرداد ۱۳۵۷سینما رکس آبادان در آتش سوخت. در جریان اعتراضات اوج گرفته آن سال سینماسوزی اتفاق تازهای نبود. تا نیمه مرداد ۵۷ و پیش از این فاجعه ۲۹ سینمای دیگر در ایران سوخته و چند تن هم کشته شده بودند اما هیچکدام در ابعاد و حساسیت با فاجعه سینما رکس قابل مقایسه نبود.
به گزارش ایسنا، روزنامه سازندگی نوشت: «۶۰۰ نفر را در سینما رکس آبادان زندهزنده سوزاندند» خبر تلخ بود و با خود درد آورد و ناباوری.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آتشی که انقلاب را شعلهور کرد
شب بیستوهشت مرداد ۱۳۵۷، سینما رکس آبادان در آتش سوخت. در جریان اعتراضات اوج گرفته آن سال سینماسوزی اتفاق تازهای نبود. تا نیمه مرداد ۵۷ و پیش از این فاجعه ۲۹ سینمای دیگر در ایران سوخته و چند تن هم کشته شده بودند اما هیچکدام در ابعاد و حساسیت با فاجعه سینما رکس قابل مقایسه نبود. تعداد کشتهشدگان در سینما رکس که در گزارش اولیه تا ۶۰۰ نفر ذکر میشد و بعدها به ۳۸۷ نفر کاهش یافت و ابعاد سیاسی آن، حادثه رکس را به فاجعهای تمامعیار نهتنها در ایران که در سطح جهانی تبدیل کرد. افکار عمومی ملتهب و متأثر از شرایط انقلابی، دستهای رژیم و ساواک را پشت این جنایت میدید؛ بیعملی شاه و دربار که تنها به تسلیتی از راه دور اکتفا کرده بودند، انتقال سرتیپ رزمی، برگزاری جشن و مراسم پایکوبی بهمناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد در کاخ مادر شاه در زمانی که مردم عزادارِ کشتهشدگان سینما رکس بودند، سابقه تلاشهای ساواک برای بدنام کردن مبارزان و مصادف بودن آن با سالگرد ۲۸ مرداد گمانهزنیها را در مورد نقش رژیم و ساواک در این فاجعه تقویت میکرد. گمان عمومی بر آن بود که این فاجعه و نسبت دادن آن به نیروهای مذهبیِ مبارز تنها پاپوشی است که رژیم برای مخالفان خود دوخته است. رئیس شهربانی وقت که پس از کشتار قم به آبادان منتقل شده بود، متهم ردیف اول این فاجعه شناخته میشد. در مقابل حکومت پهلوی تلاش میکرد فاجعه سینما رکس را نتیجه فعالیتهای مارکسیستهای مسلمان با هدف ایجاد «وحشت بزرگ» معرفی کند. دولت پهلوی مشورت دولتمردانی چون راجی را که بر ضرورت واکنش و اقدامی فوری تأکید داشتند، نادیده گرفت و استراتژی سکوت حکومت در نزد افکار عمومی صحهای بود بر نقش آن در این فاجعه.
لوموند در تحلیلی از این فاجعه نوشت: «مقامات دولتی مسئولیت این آتشسوزی را به «عناصر آشوبطلب» بدون تدقیق بیشتر نسبت دادند اما مخالفان حکومت این اقدام را محکوم میکنند و میگویند دولت این کار را کرده است تا اوضاع را آشفتهتر کند و بهانهای برای سرکوب بیشتر به دست بیاورد.»
سکوت حکومت، ممانعت روزنامهها از پرداختن به فاجعه و اعلام نکردن عزای عمومی، عدم حضور درباریان و اعضای دولت در آبادان، مردم را جریحهدار کرده و عزاداریها را به ناآرامیهای اعتراضی علیه حکومت تبدیل کرد. این گونه بود که فاجعه رکس به شکلی غیر قابل ترمیم به حکومت پهلوی آسیب زد و اعتراضات مردمی را برای سرنگونی آن شتاب بخشید. گروههای سیاسی اما از سکوت دربار در مقابل فاجعه استفاده برده و با واکنشهای خود بر تنور اعتراضات دمیدند. مهمترین پیام از سوی امام خمینی از نجف ارسال شد که در آن بهصورت مستقیم شاه و حکومتش را مسئول این فاجعه معرفی کرد. نمایندگان آیتالله شریعتمداری، آیتالله گلپایگانی و آیتالله مرعشی هم برای تحقیق در ابعاد فاجعه به آبادان سفر کردند. نامه محرمانه آیتالله شریعتمداری که در کیهان منتشر شد، نشان میداد شریعتمداری با آن که این واقعه را فاجعهای هولناک و غیر انسانی دانسته است اما حاضر نشده رژیم مستقر را زیر سؤال برده و مسئول آن بداند. این مسئله را میتوان در راستای تلاشهای شریعتمداری برای دادن فرصت لازم برای اصلاح به حکومت شاه و مخالفت او با اقدامات انقلابی دید. ۱۰ روز پس از فاجعه رکس، عبدالرضا آشور بازداشت شد؛ مردی که بسیاری از مردم آبادان او را عامی و بیسواد و شیرینعقل میدانستند. او که از راههای غیر قانونی وارد عراق شده بود، برای پرهیز از بازگشت به ایران ادعا کرد در آتشسوزی سینما رکس دست داشته است. ساواک گمان میکرد مقصر اصلی را یافته است اما شهربانی وقت و دادستان آبادان او را بیگناه میدانستند و حتی با فشارهای دربار که در نهایت استعفای وزیر دادگستری را در پی داشت، حاضر به پذیرش گناهکاری او نشدند. حتی پس از آن که با بازداشت مجرم اصلی، حسین تکبعلیزاده، بیگناهی آشور محرز شد، شاه و پرویز ثابتی، مقام امنیتی، همچنان او را عامل اصلی فاجعه سینما رکس میدانستند.
چه کسی آتش به جانشان زد؟
شایعات حکایت از آن داشت که حسین تکبعلیزاده، جوان فقیر، معتاد و شروری که سابقه بازداشت و زندان رفتنهای مکرر داشت، ادعا کرده در ماجرای سینما رکس دست داشته است. ساواک و شهربانی شهر به شهر از آبادان و اصفهان تا بندرعباس در جستوجوی او بودند تا در نهایت در خانهاش پیدایش کردند. اظهارات تکبعلیزاده در بازجوییها ضدونقیض بود و در نهایت در کوران حوادث انقلاب بازجوییهایش بینتیجه ماند و همراه با دیگر زندانیان از زندان آزاد شد. او که نامش با مقالهای در مجله جوانان امروز بر سر زبانها افتاده بود و عذاب وجدان و هراس از این که انگ ساواکی بودن به او بزنند، رهایش نمیکرد خود را به نماینده مردم آبادان، محمد رشیدیان معرفی کرد. اما در گیرودار روزهای پس از انقلاب جایی برای پرداختن به این جوان یکلاقبا نبود. معرفیاش به وزیر کشور، صباغیان و تلاشهایش برای ارتباط با امام خمینی و نخستوزیر هم راه به جایی نبرد تا در نهایت پس از مدتها دربهدری در همان آبادان بازداشت شد و این بار روایت خود را از فاجعه گفت.
در روایت او فرجالله بذرکار، یدالله محمدیپور معروف به زاغی و فلاح نامی همراه و همدست او در فاجعه بودند. قصدشان بیداری روح انقلابی در آبادان بود و ابتدا قصد آتش زدن سینما سهیلا را داشتند که به خاطر فرّار بودن ماده آتشزنه موفق نشدند. در نهایت اصرارهای فلاح که بعدها نه جسدش پیدا شد و نه نشانی از خودش و با آتشزنهای که او فراهم کرده بود، سینما را آتش زدند. آتشزنه هر چه بود، به سرعت شعله کشید و دو تن از بانیان خود را نیز در کام خود فروبرد. تکبعلیزاده توانست خود را نجات دهد اما از فلاح هیچ اثر و نشانی نبود نه مرده و نه زنده. تکبعلی زاده ۱۵ ماه در زندان در انتظار محاکمه و تعیین تکلیف ماند و در نهایت پیگیریها، اعتراضات و تحصنهای بازماندگان فاجعه و حکم امام خمینی مبنی بر پیگیری سریع ماجرا، زمینه را برای تشکیل دادگاه فراهم کرد.
روز سوم شهریور ۱۳۵۹ دادگاه سینما رکس در سالن سینما تاج با حضور ۲۵ متهم با ریاست حجتالاسلام موسوی تبریزی که با منبرهایش برای مردم آبادان آشنا بود، آغاز شد. ۷ نفر دیگر غیابی محاکمه شدند. تکبعلیزاده در اظهارات خود به عدم ارتباطش با ساواک تأکید کرد و از ارتباط خود با نیروهای انقلابی گفت و بارها گفت که نمیدانستهاند این حادثه چه عواقب شومی خواهد داشت. روایت او بیشتر از هر چیز حکایت از آن داشت که فاجعه بیش از هر چیز حاصل تصادف بوده است و سهلانگاری، پنهانکاری و اشتباهات بر دامنه آن افزوده و آن را به فاجعهای نابخشودنی و فراموشنشدنی تبدیل کرده است؛ روایتی که برای داغداران و افکار عمومی جریحهدار شده پذیرفتنی نبود. در نهایت دادگاه با پذیرفتن روایت غالب که دست ساواک را پشت ماجرا میدید و بدون پرداختن به ابهامات بسیار در پرونده و تناقضگوییهای شاهدان و متهمان روز سیزدهم شهریور حکم خود را صادر کرد. طبق حکمی که آن روز صبح در سینما تاج خوانده شد، بعد از ۵۰ ساعت محاکمه علنی ۶ حکم اعدام، ۴ حکم اعدام غیابی، ۱۷ حکم زندان و ۵ حکم تبرئه اعلام شد. روز ۱۵ شهریور ماه حکمهای اعدام اجرا شد و پرونده رسمی فاجعه سینما رکس بدون آن که پرسشها و ابهامات بسیار پاسخی یافته باشند، بسته شد اما فاجعه در خاطره و ذهن مردم آبادان هنوز تمام نشده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سینما رکس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۷۴۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناگفتههایی از عملیات وعده صادق علیه رژیم صهیونیستی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، یک منبع آگاه به شبکه خبری العالم گفت: با اجرای عملیات تنبیهی وعده صادق علیه پایگاههای نظامی دشمن صهیونیستی، باور به عدم پاسخ ایران به اقدامات این رژیم متلاشی شد؛ چرا که رژیم صهیونیستی به کرات اقداماتی انجام میداد و پاسخی مناسب دریافت نمیکرد. لذا دشمن گمان نمیکرد که پاسخی دریافت کند. ولی این عملیات، تمام محاسبات و باورهای دشمن را بر هم زد.میانجیگری مصر در روز عملیات وعده صادق
بنابر این گزارش، به دنبال اعلام جمهوری اسلامی ایران درخصوص قطعی بودن پاسخ تنبیهی به حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق، تلاشهایی برای منصرف کردن تهران برای عدم پاسخ یا اکتفا کردن به پاسخ حداقلی به رژیم صهیونیستی در جریان بود.
از سوی دیگر، تلاش میشد با برخی امتیازدهی به ایران، این کشور را به کوتاه آمدن از پاسخ انتقامی متقاعد کرد به طوری که ساعاتی پیش از انجام عملیات وعده صادق، از طریق مصر پیشنهادی مطرح شد و پاسخ ایران این بود که تصمیم به انجام عملیات گرفته شده است.
پاسخ صرفا تنبیهی بود
بنابر اعلام این منبع مطلع، سقف عملیات محدود بود چون صرفا برای تنبیه در نظر گرفته شده بود. لذا محدودیت در میزان و انتخاب هدف وجود داشت به همین دلیل نمیشد هر هدفی انتخاب شود و صرفا اهدافی انتخاب شد که در حمله به کنسولگری مشارکت داشتند.
تمرکز این عملیات، مقابله با دشمن با حملات نقطهای بود و این مساله یعنی تقابل با نیروی هوایی و پدافندی دشمن. علیرغم این اجبار و محدودیت ماموریتی، عملیات با همان سقف مورد نظر انتخاب شد.
به گفته این منبع مطلع، کشورهای متعددی در این عملیات از رژیم صهیونیستی حمایت تسلیحاتی، اطلاعاتی و میدانی کردند. به رغم این مساله، تعداد زیادی از جنگندههای دشمن ساعتها برای مقابله با حملات ایران در حال انجام ماموریت بودند. بخشی از تسلیحات به کارگرفته شده در این عملیات، برای مشغول و سردرگم کردن هواپیماها و پدافند دشمن بود تا مانع از آن شوند که موشکهای تعیینشده به اهداف اصابت کنند.
وجه تشابه وعده صادق و طوفان الاقصی
از آنجا که، مهمترین ویژگی عملیات تنبیهی وعده صادق، حمله به مواضع راهبردی دشمن صهیونیستی بود لذا این پیروزی را میتوان یک پیروزی راهبردی تلقی کرد همانند عملیات مقاومت فلسطین در هفتم اکتبر( طوفان الاقصی) که، پیروزی راهبردی مقاومت علیه دشمن را ثبت، و ضربهای غیر قابل جبران بر آن تحمیل کرد.
این منبع مطلع در ادامه افزود، در این عملیات تنها پایگاههای برخی از استانها از جمله استانهای غربی کشور فعال شد. در حالی که این امکان وجود داشت از همه پایگاههای کشور استفاده شود. اما صرفا از استانهای فارس، خوزستان، اصفهان، مرکزی، زنجان، کرمانشاه و آذربایجان شرقی اقدام شد، زیرا تأکید بر این بود که مشارکت در این عملیات، به صورت نمادین باشد.
تلفات انسانی و خسارات تجهیزاتی دشمن
بنابر اطلاع منابع موثق، دشمن در این عملیات علاوه تحمل تلفات انسانی، تعدادی از هواپیماهای نظامی خود را نیز از دست داد. دشمن در تلاش برای سانسور کردن حجم تلفاتش، اینترنت را قطع کرد و از حضور خبرنگاران در محلهای مورد هدف موشکها و پهپادهای ایرانی ممانعت کرد و روزهای پس از عملیات، تجهیزات آسیبدیده را جابجا کرد.
جمهوری اسلامی ایران در جریان عملیات تنبیهی وعده صادق، به "پایگاه نواتیم"، که بزرگترین پایگاه هوایی دشمن ومجهز به قویترین سامانههای دفاع ضدهوایی و موشکی است، ضربه زد.
ایران در این عملیات ترکیبی، پهپادها، موشکهای کروز و بالستیک را به خدمت گرفت که ماموریت این پهپادها صرفا سردرگم و مشغول کردن دشمن بود.
این منبع مطلع با بیان این که توان حمله به ایران را در دشمن نمیبینیم، در عین حال تاکید کرد که در هر حال آمادهایم که در صورت اقدام دشمن پاسخ کوبندهتر از قبل بدهیم.
دیوار دفاعی دشمن بسیار شکننده است
بنابر اظهارات این منبع، در عملیات وعده صادق به دلیل محدودیتی که در انتخاب هدف و پاسخ وجود داشت، تنها بخشی از توان آنیِ نیروها بهکار گرفته شد، و ولی اگر لازم باشد میتوان بیش از 5 برابر بیشتر از تجهیزات و سلاحها در این عملیات را مورد استفاده قرار داد.
او در ادامه تصریح کرد که دیوار دفاع ضد هوایی و موشکی دشمن، حتی با کمتر از میزان تسلیحاتی بهکارگرفته شده در عملیات وعده صادق فرو میریزد، و چنانچه این عملیات تداوم مییافت موشکهای بعدی بدون برخورد با مانعی، به هدف برخورد میکردند.
این منبع مطلع همچنین گفت که برخی کشورهای عربی بیشترین کمک را به دشمن صهیونیستی ارائه دادند.