سکولاریسم، مسجد را فقط برای عبادت میخواهد
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۷۸۲۹۶
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_محمد بحرینی: پیامبر اسلام (ص) بنیان گذار مسجد بوده اند. مسجد در ابتدا نه محلی صرفاً برای اقامه نماز، که مرکز اداره حکومت و اداره تمامی امورات شهر بوده است. اما امروز تعریف دیگری پیدا کرده و صرفاً به محلی برای اقامه نماز تقلیل پیدا کرده است. در این گفتگو که به مناسبت روز جهانی مسجد، با محمدحسین رجبی دوانی، محقق تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) انجام شده است به تاریخچه و کارکردهای مسجد در طول دوره های تاریخ پرداخته ایم؛
*مسجد توسط پیامبر اکرم (ص) پایه گذاری شد و در ابتدا پایگاه حکومت و پایگاه انجام امورات اساسی شهر بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر ما مولفه هایی همچون سیاست و نظام حکومتی، اقتصاد و ساختار اقتصادی یک جامعه، در کنار آداب و رسوم و سبک زندگی آن ها و همچنین علوم گوناگون و مسائلی از این قبیل که نیازهای یک جامعه را شکل میدهد را مولفه های تمدنی بدانیم، پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) در همان آغاز تأسیس دولت در مدینه با بنای مسجد این امور را در مسجد عینیت بخشید. یعنی پایگاه حکومت رسول خدا (ص) در مسجد بود، نمایندگان کشورها و قبایل را در مسجد به حضور می پذیرفت، اگر میخواست نامه ای برای سران ممالک یا کشورها و قبایل بنویسد از مسجد این عمل صورت می گرفت، اگر غنائمی به دست سپاه اسلام میآمد یا زکات جمعآوری میشد برای توزیع و تقسیم آن همه این فعالیت ها در مسجد صورت می گرفت و آموزش مسائل دینی و مباحث علمی نیز در مسجد صورت می گرفت. حتی بسیج نظامی برای حرکت به جبهه ها نیز در مسجد اتفاق می افتاد و تمام امور اداره جامعه در کنار کارکرد اصلی مسجد که از نام آن نیز بر می آید که عبادت خدا و نماز خواندن است، این ها همه با هم جمع شده بود. مسجد در عصر رسالت چنین کارکرد مفصلی داشت.
در زمان خلیفه دوم کمکم اردوگاه های نظامی تشکیل میشود و بسیج نظامی از مسجد جدا می شود. با بنای دارالعماره ها در شهرهای تازه تأسیس کارکرد سیاسی مسجد از آن گرفته می شود. همچنین محلی برای قضاوت ایجاد میشود و مسجد عمدتاً به سمت بعد عبادی و آموزشی می رود
ما می دانیم اسلام، تمدنی جدید و کاملاً متفاوت با تمدن های شناخته شده تا عصر ظهور اسلام ایجاد کرد و این پایه ها و ساختار در مسجد پیامبر(ص) معنا پیدا کرد. بعد از رحلت آن وجود مقدس ما می بینیم، خلفا کم کم از کارکردهای مسجد می زنند. مثلاً در عهد رسول خدا(ص) حتی قضاوت نیز در مسجد انجام میشد. ولی میبینیم در زمان خلیفه دوم کمکم اردوگاه های نظامی تشکیل میشود و بسیج نظامی از مسجد جدا می شود. با بنای دارالعماره ها در شهرهای تازه تأسیس، کارکرد سیاسی مسجد از آن گرفته می شود. همچنین محلی برای قضاوت ایجاد میشود و مسجد را عمدتاً به سمت بعد عبادی و آموزشی می برند. یعنی قرآن تعلیم داده شود و احکام گفته شود.
اما با خلافت رسیدن امیرالمومنین(ع) آن حضرت تلاش کرد کارکردهای مسجد در زمان رسول خدا را برگرداند. به خصوص که وقتی آن وجود مقدس مرکز حکومت را از مدینه به کوفه منتقل کرد با این که کوفه دارالعماره بزرگی داشت، اما امیرالمومنین(ع) مانند زمان پیامبر تمام امور را در مسجد قرار داد. اما بعد از شهادت امیرالمومنین(ع) و صلح امام حسن(ع) می بینیم معاویه و امویان که حاکم می شوند باز کارکردهای مسجد را بسیار محدود می کنند.
*انقلاب اسلامی ایران در این سیر تاریخی چه تأثیری توانست بر احیای کارکرد اصلی مسجد داشته باشد؟
این مسیر ادامه می یابد و مساجد در طول زمان تا انقلاب اسلامی به خصوص مساجد جامع از نظر علمی و آموزشی دارای کارکرد بودند، علمای بزرگ در مساجد جامع شهرها حلقه های درس خود را تشکیل می دادند، اما کارکردهای دیگر مسجد از آن گرفته شده بود. در جریان انقلاب اسلامی ما مشاهده کردیم مسجد محل فعالیتهای گسترده سیاسی، بصیرت دادن به مردم، به صحنه آوردن آن ها و پایگاه اساسی و اصلی انقلاب شد. رژیم طاغوت مساجد دارای چنین کارکردهایی را تعطیل می کرد، اما نتوانست حریف شود. تا مدتی بعد از انقلاب هم دیدیم که مسجد کارکردهای متنوعی پیدا کرد. پایگاه بسیج شد و نیروهای رزمنده برای اعزام به جبهه در مسجد سازمان می گرفتند و تأمین کننده اساسی نیروهای رزمنده ما مساجد بودند. حتی تا مدتی به سبب تحریم هایی که وجود داشت و کمبود ارزاق یک بسیج اقتصادی درست شده بود که پایگاه این بسیج های اقتصادی باز مساجد بود. در کنار این ها امور فرهنگی و کارهای متعدد ارزشی در مساجد اجرا می شد که واقعاً مسجد را با کارکرد آن در دوره قبل از انقلاب متفاوت کرد.
در جریان انقلاب اسلامی ما مشاهده کردیم مسجد محل فعالیتهای گسترده سیاسی، بصیرت دادن به مردم، به صحنه آوردن آن ها و پایگاه اساسی و اصلی انقلاب شد
اگرچه هنوز هم کم و بیش چنین کارکردهایی را در مساجد داریم، اما با آن جایگاه رفیعی که باید داشته باشد و از بعد صرف عبادی خارج شود و از پایگاه ساده بسیج و برخی فعالیتهای فرهنگی بیرون بیاید و کارکردهای گسترده تر و موثرتری داشته باشد، هنوز فاصله داریم. امیدوارم این اصلاحات صورت بگیرد و مساجد بتوانند کارکردی بسیار قوی و تأثیرگذار در همه عرصه های زندگی و اداره جامعه داشته باشند.
البته ما الان انتظار نداریم که مثلاً قاضی ها بیایند در مسجد قضاوت کنند یا کارهای اقتصادی از طریق مسجدها بخواهد انجام شود، ولی مسجد می تواند با حضور متخصصان در عرصه های گوناگون و دادن ایده های مهم و تأثیرگذار در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث تحول در سطح جامعه بشود. در کشور ما ثابت شده و نشان داده شده که حزب های سیاسی نمی توانند موفق باشند. البته این را برخی نقطه ضعف مردم و جامعه ما می دانند، اما برخی آن را نقطه قوت می دانند.
اما به عقیده من تشکل نیروهای ارزشی و انقلابی در مساجد و عملکرد منسجم و هماهنگ در مساجد کل کشور نه تنها خلأ حزب را می تواند به خوبی پر کند، بلکه یک تشکیلات بسیار نیرومندتر و تأثیرگذارتر از احزاب شکل خواهد داد که نیروهای انقلابی را در بزنگاه های مسائل سیاسی حاد و انتخابات به محوریت مسجد به صورت منسجم وارد عمل کند تا هم جلوی توطئه دشمنان را بگیرد و هم در عرصه پیشرفت اهداف انقلاب اسلامی وارد عمل شود.
تشکل نیروهای ارزشی و انقلابی در مسجدها و عملکرد منسجم و هماهنگ در مساجد کل کشور نه تنها خلأ حزب را می تواند به خوبی پر کند بلکه یک تشکیلات بسیار نیرومندتر و تاثیرگذارتر از احزاب شکل خواهد داد که نیروهای انقلابی را در بزنگاه های مسائل سیاسی حاد و انتخابات به محوریت مسجد به صورت منسجم وارد عمل کند
*یکی از نکاتی که وجود دارد این است که اگر ما بخواهیم امروز مسجد را به آن کارکرد اصلی روز اول خود برسانیم شاید لازم باشد بازتعریفی در معماری مسجد انجام دهیم. یعنی برای پوشش دادن این کارکردها به یک سازه خیلی بزرگ تر و عظیم تر و دارای بخش های مختلف نیاز داریم تا بتوانیم هم کارکرد قضایی و هم کارکرد اداره شهر و سایر کارکردها را از آن انتظار داشته باشیم. شاید در بحث تمدن سازی نوین اسلامی یکی از ارکان مهم فعالیتهای ما همین احیای مسجد باشد. نظر شما چیست؟
این که ما بیاییم سازه مسجد را تغییر دهیم و ساختمانهایی برای این موارد اضافه کنیم منظور نظر من نیست. اما مسجد می تواند حتی با همان حالت معمول خود در مواقعی که وقت نماز نیست، مثلاً شورای حل اختلاف توسط معتمدین و مردم صالح و سالم در آن تشکیل شود. یعنی حل اختلافات مردم به محوریت مسجد باشد. یا مثلاً پایگاه شوراهای محل در مسجد باشد.
کسی که مسجدی باشد و پایگاه او خانه خدا باشد، رفتار و عملکرد او کاملاً حساب شده و متفاوت خواهد بود با افرادی که چنین تقیدی ندارند و با مسجد سروکار ندارند. ما میتوانیم این ها را به کارکرد مسجد اضافه کنیم. یعنی در واقع مسجدی ها شوراهای شهر را تشکیل دهند و مسجدی ها شورای حل اختلاف باشند. یعنی کسانی که از خدا می ترسند و مقیم مسجد هستند و با مسجد مأنوس هستند.
*آیا این نگاه سنتی نیست؟ یعنی با توجه به پیشرفت و پیچیدگی تمدنی و گسترش جمعیت در شهرهای مختلف و تخصصی شدن حوزه های گوناگون آیا می توانیم این نگاه را برای امروز کارگشا بدانیم؟
هیچ منافاتی ندارد. اتفاقاً باعث پایین آمدن هزینهها خواهد شد. شما ببینید الان همین شوراهای حل اختلاف یا شوراهای محله ها ساختمانی جدا در اختیار دارند، حقوقهایی باید پرداخت شود و مقید به ساعت های خاص اداری هستند. اما اگر افراد مومن مسجدی در ساعات غیر عبادی یعنی غیر از وقت نماز مسجد را پایگاه این مسائل قرار دهند، اتفاقاً این هزینه ها پایین می آید و وقتی فرد مسجدی هست و این را یک تکلیف برای خود میداند دنبال حقوق و کسب درآمد برای خود نیست. این نگاه باعث صرفه جویی خواهد شد و منافاتی هم با این ندارد که فرض کنید اگر سامانه هایی برای ثبت سوابق نیاز باشد در دفاتر مسجد و محلی در داخل خود مسجد قرار گیرد. می شود بین آن کارکردهای با سابقه بسیار درخشان مساجد با موقعیتهای روز پیوند ایجاد کرد.
تا قبل از رضاخان که دادگستری تشکیل داد و با پیروی از نظام قضای غربی وضع بسیار مثبت و ارزشمند سنتی و قضایی کشور را برهم ریخت، علمای بزرگ یا در خانه هایشان و یا در مساجد محور حل اختلافات و دعواها بودند و شاکی و متشاکی راضی بر می گشتند. بدون این که هزینه ای برای کشور بار شود. حال آن که این سیستمی که از زمان طاغوت بنا گذاشته شد که در آن رشوه و حق کشی و اعمال نفوذ حرف اول را می زند الان هم متأسفانه وجود دارد و خیلی ها از عملکرد نظام قضایی راضی نیستند. در حالی که در گذشته بدون اندکی هزینه مشکلات حل میشد و پروندهها انباشته نمی شد و مسائل به خوبی حل و فصل می شد و شاکی و متشاکی راضی بر می گشتند. چرا ما نتوانیم همان را احیا کنیم؟ البته این امر مستلزم داشتن روحانیون و علمای باسواد، متقی و مردمی است که وقت بگذارند و در مساجد حضور داشته باشند تا بتوانند این امور را مدیریت کنند.
*از آن جایی که معماری در فرهنگ و اندیشه یک جامعه خیلی تأثیر دارد این نکته را عرض کردم. امروز گفته میشود پول رقیب خدا است و امروز نهادهایی که با پول سروکار دارند مثل بانک ها، مراکز خرید و ... آن قدر عظیم هستند و خدمات مختلف به مردم ارائه می دهند که وقتی ما در شهر حرکت میکنیم و بزرگ ترین سازه هایی که در شهر می بینیم مراکزی هستند که به نوعی به پول مربوط می شوند، خود به خود این تأثیر در ذهن ما ایجاد میشود که پول مهم ترین گزاره در زندگی است. اما اگر ما می آمدیم و کارکرد اصلی مسجد را متناسب با شرایط زمان احیا می کردیم و متناسب با آن سازه ای متفاوت برای مسجد تعریف می کردیم که بتواند همه این کارها را در خود جای دهد، آن گاه به یک سازه عظیمی می رسیدیم و این سازه اثر روانی که برای مردم شهر ایجاد میکرد این بود که مهم ترین مسئله در زندگی خداست و همه امورات را به دست او باید حل و فصل نمود.
متوجه نکته شما شدم. اما نکته اساسی این جاست که مسجدهای ما هیچ گاه حکومتی و دولتی نبوده و بلکه مردمی بوده اند. یعنی با هزینههای مردم و بر اساس اعتقادات آن ها ساخته می شده است. بانک ها و تشکیلات دولتی امکانات در اختیار دارند. یا سرمایهداران گردن کلفتی هستند که بانک خصوصی ایجاد می کند و یا بانک دولتی است که می آید و آن ساختمان های عظیم را می سازد. ما در این موقعیت اقتصادی فعلی که باید کشور را بسازیم و اقتصاد کشور الان مشکل بسیار دارد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که اولاً دولت بیاید هزینه کند و مسجدها را با یک معماری جدیدی به آن کارکردها برساند. این موجب میشود که مساجد از آن حالت مردمی بیرون بیاید و بدخواهان نیز سر و صدا خواهند کرد که در شرایطی که خیلی ها زیر خط فقر هستند بودجههای ملی دارد صرف ساخت و ساز مساجد می شود. اما در موقعیتی که اقتصاد کشور سامان یافته باشد این کار خوبی است. مسجد با معماری های چشم نواز و متناسب با فرهنگ دینی و ملی ما و دارای ابعاد گوناگون فعالیتهای شهری می تواند شکل بگیرد.
در برخی مناطق دیدهام که مسجد دارای درمانگاه های تخصصی، حوزه های علمیه برای خواهران و برادران، سالن های ورزشی و کلاس های آموزشی با امکانات مختلف مانند کتابخانه وجود دارد. اما این ها امروز کم و محدود اند. نمی توانیم انتظار داشته باشیم که در همه جا و در همه محله ها مردم پای کار بیایند و چنین هزینه هایی بکنند. اما اگر اقتصاد ما یک تغییر اساسی کند و مردم چنین امکانی و چنین فکری داشته باشند، می توان مسجد را به شکلی ساخت که به جای این که این امور در شبستان مسجد انجام شود در اتاق ها و سالن هایی متناسب با آن انجام بگیرد تا هم چشم گیرتر باشد و هم مردم مسجد را از این ابعاد هم موفق بدانند و به آن روی بیاورند.
*به نظر میرسد فعلاً از لحاظ تئوری و تغییر نگرش می توانیم راجع به این مسئله صحبت کنیم و از لحاظ عملی تا رسیدن به این نقطه خیلی فاصله داریم.
بله همین طور است.
*اما این مسیر صحیح است که ما باید نگرش مان نسبت به کارکرد مسجد را تغییر دهیم و مسجد را فقط مکانی برای نماز خواندن ندانیم؟
بله. در کشورهایی که میخواهند دین را از سیاست جدا کنند و مردم را فقط به یک عبارت صرف و خشک سوق دهند مثل آل سعود، کارکرد مسجد این گونه میشود. چون سال ها مسجد با حکومت هیچ گونه پیوندی نداشت. در کشور ما قبل از انقلاب در بسیاری از مساجد صندوق های قرض الحسنه توسط مومنین ایجاد شده بود که نیازهای مردم را برطرف می کردند. چون آن زمان هم در بانک ها ربا خواری بود برخی نمی خواستند از بانک ها وام بگیرند و در نتیجه صندوقهای قرضالحسنه مشکلات مردم را برطرف می کردند.
متأسفانه با این وضعیتی که بانکهای ما امروز دارند و مردم را برای گرفتن وام بیچاره می کنند جا داشت که این صندوق ها گسترده تر شود تا بتواند نیازهای مردم را برطرف کند. با این که این قبیل فعالیت ها امروز در برخی بخش ها وجود دارد، اما نمی تواند پاسخ گوی نیازهای مردم با این مشکلات اقتصادی گوناگون باشد. این هم یکی از مواردی است که اگر به آن توجه کنیم و صندوق های قرض الحسنه مساجد تقویت شود تا بتوانند با دادن وام های قرض الحسنه مشکلات را برطرف کنند، خود کمک بزرگی به اقتصاد کشور و بیرون آمدن از این وضع موجود که بر مبنای ربا هست خواهد بود.
کد خبر 4700221منبع: مهر
کلیدواژه: مساجد تاریخ اسلام عید غدیر خم کنفرانس بین المللی امام علی ع ابن سینا آیت الله جوادی آملی فلسفه قرآن قانون اساسی گام دوم انقلاب نهج البلاغه غدیر خم برنامه زاویه رادیو گفتگو نشست علمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۷۸۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیامدهای بیست سال ممنوعیت حجاب در فرانسه و اسلامهراسی بی حد و حصر
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، روزنامه گاردین مقالهای به قلم «رقیه دیالو» منتشر کرد که وی در این مقاله اظهار داشته است: در اوایل دهه اول قرن بیست و یکم تصمیم گرفتم به جنبش زنان پایبند بوده و به همین سبب، به پویشهای زنان پیوستم و متقاعد شدم که سازمانی را پیدا کردهام که از حقوق تمام زنان به طور برابر دفاع میکند. فرانسه در آن زمان به نام سکولاریسم در حق دانش آموزان مسلمان برای پوشیدن حجاب در مدارس لائیک دولتی تشکیک ایجاد میکرد.
در مارس 2004 پس از ماهها بحث و مناقشه، پارلمان فرانسه به ممنوعیت حجاب در مدارس و منع تمام نمادها یا پوششهایی که به شکل واضح به عنوان وابستگی و تعلقات دینی دانش آموز قلمداد میشود، رای داد.
این فعال زن میگوید: در آن زمان فکر میکردم که این مصوبه با حمایت گسترده محافل زنان روبهرو شده است از جمله گروهی که اکثریت آنها را سفیدپوستان تشکیل میدادند.
دیالو افزود: بسیاری از زنان سفیدپوست معتقد بودند که ماموریت آنها کمک به آزادی زنان و دختران مسلمان از نوع مشخصی از نظام پدرسالار مرتبط با اسلام است و همین رویکرد باعث شد که من آن گروه زنان را ترک کنم.
این نویسنده میگوید: من با این دیدگاه مبنی بر اینکه زنان مسلمان از نوعی سرکوبگری پدرانه رنج میبرند و هیچ حق یا قدرت یا اراده آزادی در ارتباط با پوشیدن حجاب ندارند، موافق نیستم.
پرداختن به موضوع حجاب یک شیوه متعالی است
وی پرداختن به موضوع حجاب را به مثابه یک شیوه متعالی دانست و افزود: ما باید به آنچه زنان و دختران میخواهند پیش از تشریح تجربه خود از طریق عدسی سلطه فرهنگی گوش فرا دهیم.
این فعال ادامه داد: در مقالهای یادآوری کردم که قانون سال 1905 که برای اولین بار اصل سکولاریسم در فرانسه تاسیس شد، حول تضمین آزادی بود که جدایی میان کلیسا و حکومت و آزادی انجام فعالیتهای دینی از سوی شهروندان فرانسوی و احترام به همه شهروندان در برابر قانون صرف نظر از اعتقاداتشان را پایهگذاری کرد.
وی افزود: اما سال 2004 شاهد تحول بزرگی در فهم اصل سکولاریسم از طریق ملزم کردن استفاده کنندگان از مدارس دولتی به بیطرفی در خصوص دین یا حداقل پنهانکاری در خصوص اعتقاداتشان بود. آموزش تنها خدمت عمومی بود که قانون 2004 بر آن منطبق میشود.
این فعال زن فرانسوی گفت: این امر در چارچوب پس از 11 سپتامبر رخ داد که با افزایش تنفر از اسلام همراه بود و ایده ضرورت کنترل مسلمانان در فرانسه و حمایت نهادهای آموزشی دولتی از دانش آموزان مطرح شد، ولی اصل سکولاریسم به گونهای توسعه یافت که افراد را وادار میکند عقیده خود را به عنوان یک مسئله کاملا شخصی تبدیل کنند.
این نویسنده فرانسوی تاکید کرد: در حالی که قانون سال 2004 به عنوان ممنوعیت تمام نمادهای دینی از جمله صلیبهای بزرگ مسیحی به تصویر کشیده شد، اما در حقیقت، اسلام را هدف قرار داد و بر این اساس، در طول بیست سال گذشته، درها را به روی اسلامهراسی بیحد و حصر گشود که بر ظاهر زنان و دختران مسلمان متمرکز شده است.
در سال 2023 میلادی، دولت ماکرون پوشیدن عبای(آستین بلند خاورمیانهای الاصل) را در مدارس دولتی ممنوع اعلام کرد، بدون اینکه ابعاد آن را مشخص کند که این امر فضای زیادی برای مدارس فراهم کرد تا به صدور احکام ظالمانه بپردازند. چرا که شناختن تفاوت میان پیراهن بلند و عبا به سادگی ممکن نیست. بسیاری از دختران و زنان مسلمان، خود را با پیراهنهایی میپوشانند که در فروشگاههای لباس معمولی فروخته میشود، به همین سبب همان پوشش برای دختر ظاهرا مسلمان، ممکن است دینی قلمداد شود، اما اگر یک فرد غیر مسلمان همین لباس را بپوشد، اینگونه قلمداد نمیشود و قابل قبول میشود، اگر این، نژادپرستانه نیست، پس چیست؟
این نویسنده فرانسوی گفت علاوه بر مدارس، پوشاندن صورت در مکانهای عمومی در سال 2011 ممنوع و غیرقانونی اعلام شد که به این قانون به عنوان هدف قرار دادن برقع اسلامی نگاه میشود.
وی ادامه داد که همزمان، ورزشکاران محجبه از تیمهای ورزشی کنار گذاشته شده و از فعالیت ورزشی آنها جلوگیری به عمل آمد، آنها حتی از المپیاد پاریس 2024 هم کنار گذاشته شدند. در حالی که ورزشکاران زن فرانسوی نمیتوانند در کشورشان حجاب داشته باشند، قوانین کمیته بینالمللی المپیک به زنان کشورهای دیگر اجازه رقابت ورزشی با داشتن حجاب را داده است.
شرکتهای خصوصی ملزم به سکولاریسم نیستند
نکته دیگر اینکه شرکتهای بخش خصوصی همانند شرکتهای دولتی ملزم به قوانین سکولاریسم نیستند، ولی آشفتگی به حدی است که بسیاری طوری رفتار میکنند که گویی دولتی هستند، همانطور که جنجالی در هفته جاری بر سر رفتار با یک کارمند محجبه در فروشگاه کفش در استراسبورگ رخ داد.
وی افزود: سکولاریسم که برای حمایت از آزادی طراحی شده، در حقیقت به ابزاری برای محدودیت و در تنگنا قرار دادن و تحقیر و طرد تبدیل شده است.
این فعال فرانسوی به اقدام فرانسه در برداشتن حجاب از سر زنان الجزایری در دوران استعمار خود در الجزایر اشاره کرد و گفت: ارتش فرانسه در دهه پنجاه قرن گذشته و در دوران استعمارگری خود در الجزایر، مراسم عمومی را برای برداشتن حجاب از سر زنان الجزایری برای تقویت آنچه تمدن خواند، برگزار کرد، برداشتن حجاب از سر زنان وسیله و ابزاری برای تاکید سیطره بر افراد مستعمره شده و بدنهای آنها بود.
این فعال زن فرانسوی به ابعاد رفتارهای ظالمانه با مسلمانان در فرانسه و عدم تسامح با آنها اشاره کرد و گفت به عنوان مثال، درخواست یک مرد مسلمان برای پیوستن به پلیس به سبب نشانهای در پیشانیاش که به سجده کردن وی اشاره میکرد، یا اخیرا فدراسیون فوتبال فرانسه تصمیم گرفت که بازیکنان مسلمان تیم ملی فرانسه در ماه رمضان حق روزه گرفتن ندارند، یا حتی مسئله ریش داشتن مردان مسلمان به چالش کشیده شد.
شمار روز افزونی از مسلمانان فرانسه را ترک میکنند
وی افزود: پیامی که خطاب به تمام مسلمانان در پس این اقدامات خصمانه نهفته است، این است که یا در جامعه ادغام و همانند آن شوید، یا خارج از آن بمانید و عجیب نیست که شمار روزافزون مسلمانان گزینه ترک فرانسه را انتخاب کنند.
این فعال زن فرانسوی گفت که پس از گذشت بیست سال از ممنوعیت حجاب، مدارس همچنان برای اجرای آن مبارزه میکنند، این در حالی است که بسیاری از مسلمانان به این اقدام به عنوان اقدامی نژادپرستانه و تبعیض آمیز نگاه میکنند که بارها سبب بروز تنش شده تا حدی که منجر به دخالت دولت شده است.
وی افزود: خبر مثبت این است که مسلمانان به ویژه زنان مسلمان طی بیست سال گذشته شیوه خاص خود برای مقاومت را یافتهاند و سازمانهایی مثل «لالاپ» را تاسیس کردهاند که روایتها درباره زنان مسلمان را به چالش میکشد و یا سازمان «مادران همه برابرند» که از حقوق مادران محجبه برای مشارکت در آموزش کودکانشان در مدارس و یا تیم فوتبال زنان محجبه تشکیل شدهاند.