عصر جدید؛ مواجهه با خطر فراسوی ستایش و نفرین
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۸۶۶۴۲
به گزارش خبرنگار مهر، سیدحسین شهرستانی در یادداشتی با عنوان عصر جدید؛ مواجهه با خطر فراسوی ستایش و نفرین به مقایسه عصر جدید با دیگر برنامه های صدا و سیما و حتی فعالیت ها و اقدامات دولت و سازمانهای دولتی و ... پرداخته است:
پس از پخش فینال عصر جدید، موجی از اظهارات حاکی از ذوقزدگی و شیفتگی به ویژه درمیان بخشی از بدنهی فعالان و مدیران اصولگرا پدید آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان کسانی که نگارنده را میشناسند، منتظر خواندن نقدی پر آب و تاب بر عصر جدید و مناسبات پیرامون آناند. اینکه نماد سرمایهداری مصرفی و بینسبت با هویت دینی و ملی و همسو با سیاست نئولیبرال و افیون تودهها و مروج پوچگرایی و ... است، اما من این گفتار را بسیار ساده و خام مییابم. به همان سادگی و پیشپا افتادگیِ شیفتگیهای خام.
موج نفرین عصر جدید از نظر من به همان اندازه حاوی امری رقتانگیز و میانمایه است که موج شیفتگی. بسیاری از منتقدان چیزهایی از حقیر شنیده و میدانند منتقد مصرفگرایی و رسانهزدگی هستم. اما این شیوه نقد در مواردی نه تنها راهگشا نیست، بلکه گاه خود، مصرفِ کلیشهای ادبیات چپ آن هم به نحو ناقص و سطحی است. گذشته از اینکه برخی از ما در اینستاگرام و توییتر غوطهوریم، حال آنکه این بسترهای رسانهای، بسی بیش از عصر جدید در کار بسط سرمایهداری متاخر اند. مگر منطق اینستاگرام و توییتر و ... چیزی جز خودنمایی و رقابت بر سر آن است؟ آن هم به فردگرایانه ترین وجه. آیا ما به دنبال مقصری نمیگردیم تا تمام بحران میانمایگی و ابتذالمان را به گردنش افکنیم و خود آبرومندانه تبرئه شویم؟ بماند که اخیرا بازار "نقد سوژه نیولیبرال" رونق بسیاری یافته است! نقدی اصیل که میتواند در ورطه تکرار تضعیف شود.
پرسش این است: کدام یک از مظاهر رسانهای و فرهنگی زندگی ما، به نحو خالص به تمدن اسلامی ایرانی تعلق دارد تا ما عصر جدید را به خاطر تعلق به فرهنگ مادی غرب! یا مناسبت با مصرفگرایی و سلبریتیسم و تقلید از برنامههای فرنگی یا بسط پوچگرایی مذمت کنیم؟ مگر عصر جدید چیزی جز شکل قدرتمند و روزآمد وضع ما را به نمایش گذاشت؟
عصر جدید، وضع ما و روح زمان ما را افشاء میکند و بودن ما در این وضع را به آزمون میکشد. من برآنم که ظهور قدرتمند ماهیتِ وضعی که در آن قرار داریم، پیششرط فهم خودآگاهانه و نقادانه آن است و میتواند افق آینده را بگشاید.
آنها که در فهم ادبیات چپ یا نقد مدرنیته عمق و تانّی دارند میدانند که نه مارکس مخالف بسط مظاهر سرمایهداری بود و نه هایدگر مخالف تحقق امکانات تکنیک. هر دو متفکر بر آن بودند که راه رهایی، از متن سرمایهداری یا تکنیک میگذرد و به تعبیر هولدرلین: "آنجا که خطر هست، نیروی نجات میبالد."
عصر جدید از حیث فرم حرفهای و از جهت ایده و اجرا موفق بود. ضمنا به طرزی هوشمندانه و با مراقبت، "ایرانیزه" شده بود. این بدان معنا نیست که نباید و نتوان آن را نقد کرد. دقیقا از همین حیث عصر جدید شایسته نقد است. اما نفرین یا ستایش راهی نمیگشاید.
عصر جدید قطعا از مصلای تهران، خصوصیسازی بیقاعده، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شبکه افق، برجام، حضور ما در اینستا و توییتر، توسعه حرم رضوی، دانشگاه آزاد اسلامی، ایرانمال، اسنپ، علوم انسانی اسلامی، مسکن مهر، ایرانخودرو، تهران، قم، پردیس، پردیسان، منطقه۲۲ و جشنواره فیلم فجر، مبتذلتر یا سرمایهدارانهتر نیست، چون حرفهای تر و موفق تر است.
راهی اگر به رهایی باشد، از درون این عصر و خطری میگذرد که در متن آن نهفته است. خطری هراسناک و در عین حال درخشان و البته فریبکار.
بهتر آن است که به آغوش خطر برویم تا اینکه در حاشیه آن روزگار بگذرانیم و از خردهپاش های آن ارتزاق کنیم. مشروط به اینکه خطر را چونان خطر بشناسیم و آن را به پیرایههای فریبنده زینت نبخشیم و ماهیتش را با تعابیر دینی و انقلابی نپوشانیم.
کد خبر 4701654منبع: مهر
کلیدواژه: برنامه عصر جدید سرمایه داری عید غدیر خم کنفرانس بین المللی ابن سینا امام علی ع فعالیت های قرآنی فلسفه آیت الله جوادی آملی نشست علمی نهج البلاغه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قرآن قانون اساسی گام دوم انقلاب رادیو گفتگو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۸۶۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مواجههای نامتعارف با منطق هگل» در کتابفروشیها
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مواجههای نامتعارف با منطق هگل؛ با خوانشی از ملویل، مولیر، بکت» نوشته آنجلیکا نوتزو بهتازگی با ترجمه حسین نیکبخت توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۸ توسط دانشگاه نیویورک چاپ شده است.
آنجلیکا نوتزو نویسنده اینکتاب، هگلپژوه ایتالیایی است و رویکردش نسبت به فلسفه هگل در اینکتاب، نوآورانه خوانده شده است که بهتعبیر مترجم اثر، حاکی از نگاه غیرمستقیم و عجیب و غریب او به هگل است. ایننویسنده در مقدمه خود بر ترجمه فارسی کتاب، میگوید در تاریخ ترجمه آثار هگل به زبانهای مختلف در سنتهای ملی و فرهنگی متفاوت، گزینش متون برای ترجمه، همیشه نقشی چشمگیر داشته و اینکه متون هگلی بهخصوص بر دیگر متون ترجیح داده شدهاند، منظومههای گستردهتری را عیان میکند که در آنها، فلسفه هگل، درون سنتی معین خوانده و تفسیر میشود.
مولف «مواجههای نامتعارف با منطق هگل» بهجای رویارویی مستقیم با مقوله منطق، از مسیر فرمهای ادبی و بهطور مشخص، با رمان، شعر و نمایشنامه به مواجهه با منطق هگل میپردازد. تفاوت نوشتههای آنجلیکا نوتزو با دیگر خوانشهای میانرشتهای از منطق هگل، در این است که در آثار دیگر، پدیدههای اجتماعیسیاسی یا فرمهای ادبی به مدد منطق هگل و با دلالتی هگلی بازخوانی و تفسیر میشوند اما اینجا منطق هگل با کمک دلالتهای عینی، انضمامی و انسانیاش در پدیدههای اجتماعی مثل بحران پیشروی در مفهوم «دوران فترت» گرامشی و در آثار ادبی مثل مساله «پایان» در «دستِ آخر» ساموئل بکت و یا مفهوم بیتفاوتی در «گفتگوی طبیعت و مرد ایسلندیِ» لئوپاردی خوانده میشود.
آنجلیکا نوتزو در مقدمه کتابش میگوید «به بیان موجز، ماجرا از این قرار است: این دعوی که صور منطق هگل پیکرههای منطقی کنشاند به من امکان میدهد تا نمونههایی از اعتبار آنها را در رابطه با پیکرههای بهخصوص و واقعی کنش انسانی ارائه دهم.»
از دید هگل فلسفه نباید برای پیشبینی آینده تلاش کند بلکه وظیفه و مشغلهاش درک زمان حال در شرایط بحرانی است؛ یعنی در برهههای گذار و در واقع در برهههای تعارض و تناقض بین صورتبندیهای متفاوت زندگی و اندیشه، بین امر قدیم که دیگر نیست و امر نو که هنوز نیست. اما سوال این است که چگونه میتوان تنش متناقضی را که روند آهسته و پیوسته رشد و گسست ناگهانی و نامنتظره ناشی از زایش امر نو را از هم جدا میکند، در قالب شناخت مفهومی ریخت و آن را زیرِ معنایی واحد تبیین کرد؟ نوتزو معتقد است پروژه منطق هگل، از همان بدو امر، برآمده از نیاز به دانستن پاسخ چنین پرسشهایی است و بنابراین میتواند ابزار مناسبی باشد برای فهم اکنونِ بحرانزده و حرکت دگرگونی و تغییری که زندگی اکنون در آن غوطهور است.
کتاب پیشرو ۲ بخش اصلی دارد که ۶ فصل را در خود جا دادهاند. بخش اول «منطق دگرگونی نزد هگل» و بخش دوم «ساختارهای کنش: منطق و ادبیات» است. در بخش اول، مخاطب با ۳ فصل «اندیشیدن در زمانه بحران: منطق دگرگونی نزد هگل»، «از آغاز تا پایان: روش چیست؟» و «صور و پیکرهها» روبرو میشود. در بخش دوم نیز ۳ فصل «آغازها»، «پیشروی: دگرگونیها» و «پایان دادنها» درج شدهاند. فصل پنجم ضمیمهای با عنوان «زندگی در دوران فترت» دارد و پس از پایان فصل ششم هم «پایان به سیاق جمعبندی»، «ضمیمه عمومی»، «واژهنامه فارسی به انگلیسی»، «کتابشناسی» و «نمایه» درج شدهاند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
مسالهای که بهواسطه این صورتبندی ( ِ کانتی) مطرح میشود مسالهای دوگانه است و میتوان آن را بهعنوان مساله پیشروی به فراسوی مطلقگرایی نظرگاه اخلاقی به سمت واقعیت اخلاقیات اجتماعی به بیان آورد. نکته مد نظر هگل این است که چنین پیشرویای درون وجدان اخلاقی محض ناممکن است، چرا که اینپیشروی مسلتزم «گذار» به اخلاقیات اجتماعی است و نهایتا خود همین گذار است (و بنابراین پیشروی است که ضرورتا به فراسوی اخلاقیات محض راه میبرد). مساله اصلی در اینجا عبارت است از، نخست، مساله تعین امر خیر، یعنی پاسخ به اینپرسش عملی که: «تکلیف چیست؟» _ تکلیفی که «باید» به آن عمل شود؛ و مساله دوم، که مرتبط با قبلی است، مربوط است به تحققیابیِ تکلیف در و از طریق کنش که، از اینحیث، درونبودگی وجدان را به بیرون از خودش و به سمت تقابل با برونبودگی و عینیت جهان سوق میدهد. ناممکن بودن برآوردن همهنگام این دو سویه متقابلا مرتبط، یعنی مساله کنش تکاملیابنده و مساله حفظ مطلقبودگی خودبسنده نظرگاه اخلاقی، سبب میشود که هگل این موضع را به عنوان موضعی متعصبانه ارزیابی کند _ بهواقع، چنانکه کانت بیان میکند، موضع [schwarmerisch شوریدهسری]. «بهواقع میتوان از تکلیف به طریقی والا سخن گفت، چنین لفاظیای بشر را در جایگاهی رفیع قرار میدهد _ و قلب او را سرشار از غرور میسازد. اما در صورتی که پیشرویای به هر گونه تعین دیگر در کار نباشد (wenn es zu keiner Bestimmung fortgeht)، [اینسخنان] کاملا ملالآور میشود.
اینکتاب با ۶۶۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6086409 صادق وفایی