Web Analytics Made Easy - Statcounter

دبیرکل حزب الله لبنان در سالروز آزادسازی ارتفاعات جرود عرسال گفت: داعش یک بهانه برای آمریکایی‌ها بود که در عراق حضور داشته باشند و تهدید آمریکا با استفاده ابزاری از داعش در منطقه همچنان پا بر جاست. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مراسم دومین سالگرد آزادسازی تپه‌های عرسال در شرق لبنان از دست تروریست‌های تکفیری گفت: حضور گسترده در این مراسم نخستین پاسخ به تجاوزگری‌های شب گذشته رژیم صهیونیستی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



به اهالی منطقه البقاع و ملت لبنان به خاطر این پیروزی تبریک می‌گویم و ملت ملت سوریه نیز تبریک می‌گویم، زیرا این نبرد بخش مهمی از نبرد بزرگی بود که در سوریه جاری بود.

این پیروزی‌ها، پیروزی همه نیرو‌های مقاومت لبنان و فلسطین و ارتش‌های لبنان و سوریه است.

من درباره تجاوزگری بسیار بسیار خطرناک (تجاوز پهپاد‌های رژیم صهیونیستی به جنوب بیروت) سخن خواهم گفت.

تحولات سال‌های اخیر که جنگ جرود عرسال به آن پایان داد، یک حادثه گذرا نبود. ‎

ما در مرحله گذشته برای مقابله با پروژه تقسیم منطقه مبارزه کردیم و باید کسانی را که به تروریست‌ها کمک کرده و آن‌ها را مجهز به سلاح کردند و دل به آن‌ها بسته و از آن‌ها در سطح سیاسی و رسانه‌ای دفاع کردند، یادآور شویم. ‎

باید به یاد بیاوریم که نبرد از همان آغاز بر دوش ارتش سوریه و مردان مقاومت بود و ارتش لبنان در آن زمان از وارد عمل شدن منع شده بود. ‎

نبرد بیرون راندن جبهه النصره (از منطقه جرود عرسال) با بازوان مقاومت انجام شد. سپس مرحله پایانی علیه گروه تروریستی داعش انجام شد که در آن ارتش لبنان مشارکت داشت. ‎

تصمیم رسمی لبنان برای ورود ارتش لبنان به نبرد جرود عرسال شجاعانه بود. ‎

برخی امروز وقتی از نبرد جرود عرسال صحبت می‌کنند، نقش مقاومت و ارتش سوریه را نادیده می‌گیرند. باید از نقش آمریکا صحبت کنیم که از دولت لبنان خواست تا در نبرد جرود عرسال دخالت نکند و جلوی حزب الله را از ورود به این نبرد بگیرد. ‎

داعش بهانه آمریکا برای احیای نقش نیروهایش در عراق بود و اکنون برای باقی ماندن این نیرو‌ها در عراق در تلاش برای احیای این گروه تروریستی هستند.

این آمریکایی‌ها بودند که داعش را ایجاد کردند و همچنان از آن محافظت می‌کنند و از این گروه بهره برداری می‌کنند و خطر همچنان پا برجاست. آمریکایی‌ها در تلاش برای احیای دوباره داعش در عراق به علت پیشنهادی قانونی هستند که خواهان اخراج نیرو‌های آمریکایی از عراق استلإ، زیرا داعش بهانه بازگشت نیرو‌های آمریکایی در عراق بوده است.

ما باید به این پیروزی بزرگ (علیه تروریست‌ها در جرود عرسال) افتخار کنیم. دعش امروز در دورترین فاصله از کشور ما است. ‎

سوریه با گام‌های ثابت در میسر پیروزی نهایی حرکت می‌کند و ادلب و همچنین شرق فرات به آغوش دولت سوریه بازخواهد گشت. ‎

سخن آمریکایی‌ها درباره اینکه داعش قدرت خود را در سوریه و عراق بازیافته است، بسیار خطرناک است. تهدید آمریکا همچنان پا برجاست. این آمریکا است که برخی سران داعش را به افغانستان منتقل کرد و عراقی‌ها و افغان‌ها تصاویری از هواپیما‌های آمریکایی دارند که این مدعا را تایید می‌کند.

این امر در چارچوب سیاست آمریکا برای آینده افغانستان است. این سیاست مبتنی بر بازگشت جنگ داخلی در این کشور است. ‎

بعد از پایان نبرد در جرود عرسال و خروج گروه‌های مسلح، ما این نبرد را به همراه ارتش سوریه و هم پیمانانش تکمیل کردیم و امروز می‌توانیم بگوییم که داعش دور از کشورما است. همچنین جبهه النصره نیز دور از لبنان و مرز‌های لبنان بعد از آزادسازی کامل حومه شمالی حماه و خان یونس و پیشرفت و پیشروی حاصل شده است و این امر خطرات را از لبنان دور می‌کند و این نتایج مهمی برای سوریه دارد و بدان معنا است که سوریه در میسر ثابت خود به سمت پیروزی نهایی گام برمی‌دارد.

دولت و ارتش سوریه در بهترین وضعیت هستند و توان کسب دستاورد و پیروزی را دارند و ادلب و شرق فرات به آغوش سوریه بازخواهد گشت. ‎

همه این تحولات از نگاه لبنان به این معنا است که خطرات تروریستی و تکفیری در قالب نظامی آن در کمترین حد قرار دارد و از مرز‌های ما دور است. اگر شهدا و مجروحان نبودند، این دستاورد به دست نمی‌آمد. من از رهبری و ارتش و ملت سوریه برای همه این جانفشانی‌ها تشکر می‌کنم و باید از جمهوری اسلامی ایران نیز تشکر کنم. ‎

خطر بسیار دور شده است، اما نباید به گونه‌ای رفتار کنیم که خطر تمام شده است.

اولین دغدغه منطقه بقاع امروز مسئله امنیتی است. همواره باید تاکید کنیم که تامین امنیت، مسئولیت دولت و ارتش و دستگاه‌های امنیتی است. همواره گفته‌ام که نباید به کسی اجازه داد که روند را به گونه‌ای سوق دهد که حزب الله یا هر نیروی سیاسی این مسئولیت را برعهده بگیرد. این دامی است که نباید در آن بیفتیم. جایز نیست که اهالی منطقه ما را به این سمت سوق دهند. اصلا جایز نیست که اهالی بقاع این گفته را بشنوند که به ما ربطی ندارد. این منطق یک دولت یا منطقه مسئولان یک دولت نیست. نباید افرادی با چنین تفکراتی مسئولیت داشته باشند. این بقاع و منطقه الهرمل هستند که این کشور را حفظ کرده اند.

برخی می‌گویند که این امر نیاز به جانفشانی دارد، اما آیا این از مسئولیت‌های دولت نیست. وقتی جرود عرسال آزاد شد آیا این امر با بیانیه و سخنرانی انجام شد یا جافشانی و اهدای خون؟ کسی که آماده نیست تا برای امنیت مردم و حفاظت از جان آن‌ها جانفشانی کند، باید عذرخواهی کرده و استعفا دهد تا کسی به جایش بیاید که مسئولیت پذیر باشد. ‎

مردم این منطقه باید بخشی از مسئولیت را در کنترل فرزندان خود برعهده بگیرند و مشقت و مشکلات ارتش را وقتی اشتباهی روی می‌دهد، درک کنند. اما به هرحال خواهان عدم اشتباه هستیم، اما این اشتباه نباید باعث حذف حمایت مردمی از ارتش باشد، زیرا مجرمان همین را می‌خواهند. جایگزینی برای شما به جز ارتش و نیرو‌های امنیتی نیست

این خبر تکمیل می‌شود

منبع: شبکه خبر

کلیدواژه: دبیرکل حزب الله لبنان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irinn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبکه خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۹۰۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حکایت قالی‌ایرانی و موکت‌آمریکایی/ ترجمه یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه

به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریم‌ها و محاصره، بر زخم‌هایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقه‌ای‌اش با سوریه و  سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبش‌های مقاومت و پافشاری در حمایت از آن‌ها. 

۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی  دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافل‌گیری مضاعف شد. همه‌چیز گویا بود که آمریکا – همان‌طور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروه‌های تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آن‌طور که آمریکا می‌خواست به پایان نرسید. اگر غافل‌گیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافل‌گیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.

۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافل‌گیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در به‌کارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکه‌های موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشک‌های ایران، آماده‌باش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشک‌هاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشک‌های معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آن‌ها باشند، به اهداف خود رسیدند.

۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، اراده‌ها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» به‌نفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، به‌ویژه در مورد پرونده‌های جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالش‌های خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر می‌شود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشم‌انداز منطقه، سرنوشت عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضع‌گیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور می‌کند.

این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کم‌فشار ایرانی می‌شود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.

مصطفی لشکری

دیگر خبرها

  • حکایت قالی‌ایرانی و موکت‌آمریکایی/ یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
  • حکایت قالی‌ایرانی و موکت‌آمریکایی/ ترجمه یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
  • قطعی برق در مناطقی از فلسطین اشغالی بر اثر حملات مقاومت لبنان
  • احتمال احیای داعش در منطقه تا چه حد جدی است؟
  • تقابل هوش مصنوعی و انسان در نبرد هوایی ارتش آمریکا!
  • اولین نبرد هوایی یک جنگنده تحت کنترل هوش مصنوعی و انسان انجام شد
  • هواپیما‌های ائتلاف آمریکایی ۱۴ بار در روز حریم هوایی سوریه را نقض کردند
  • آماده نبرد تمام عیار با اسرائیل هستیم
  • حزب الله: آماده نبرد تمام عیار با اسرائیل هستیم
  • راهبرد آمریکا در غرب آسیا چرا و چگونه شکست خورد؟