ستارگان مدفون در تخت فولاد|سخاوت و دستگیری از فقرا از فضائل اخلاقی آیتالله جرقویهای
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۲۲۳۶۴
آیتالله محمدرضا جرقویهاى عالمى متعبد و پارسا بود، محبت بسیاری به اهل بیت (ع) داشت و مجلس عزاى حضرت اباعبدالله (ع) را حتی در زمان خفقان رضا خانى بر پا مىداشت و در تعظیم شعائر مذهبى مىکوشید. ۰۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۱ استانها اصفهان نظرات - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد مدفن بزرگانی از علم و ادب و عرفان است که تاثیرگذاری بسیاری بر جامعه ایران و اسلام داشتند و این اثرات هنوز هم بر زندگی ما جریان دارد و از علم و عرفان و زهد آنها استفاده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخی از بزرگان مدفون در تخت فولاد هنوز هم برای مردم شناخته شده نیستند و افراد بسیاری نیز خواهان شناخت بیشتر و آگاهی از زندگی آنها هستند، خبرگزاری تسنیم در ادامه سلسله گزارشهای خود به معرفی شیخ محمدرضا جرقویهای، عالم و فقیه کامل و از مدرسان حوزه علمیه اصفهان میپردازد.
شیخ محمدرضا جرقویهای، عالم عامل و فقیه کامل، از مدرسان ارجمند حوزه علمیه اصفهان بود، وى در شب جمعه 26 ذى الحجه الحرام 1309 قمری در حسین آباد جرقویه متولد شد.
پدرش حاج ملا على جرقویهاى فرزند ملا محمد تقى فرزند حاج على حسین آبادى، از علماى معروف به زهد و تقوا، و از شاگردان آیتالله حاج میرزا بدیع درب امامى و علامه میرزا ابوالمعالى کلباسى بود.
مرحوم حاج ملا على در حدود سال 1325 قمری وفات یافت و در محل سکونت خود، روستاى حسین آباد مدفون شد و پس از سالیانى چند به همراه جنازه همسرش به نجف اشرف منتقل و درآن سرزمین مقدّس به خاک سپرده شد. جد حاج ملا على، به نام حاج على در حدود زمان نادرشاه از سیستان به جرقویه آمده و در آن جا سکونت کرد.
از فضلاى این خاندان، حاج ملا محمد تقى فرزند حاج محمد حسن (برادر حاج ملا على جرقویهاى) فرزند ملا محمد تقى است که مردى شریف و با سخاوت و شجاع بوده است. مادر مرحوم حاج شیخ محمد رضا جرقویهاى فرزند حاج ملا حسن شاه طوری، فرزند حاج ملا عبدالرزاق شاه طورى بود. آیتالله جرقویهاى ابتدا در اصفهان تحصیل کرد و با تلاش وافر به درجه اجتهاد و استنباط احکام نایل شد.
اساتید آیتالله محمدرضا جرقویهاى
اساتید آیتالله جرقویهای در اصفهان عبارت بودند از حضرات آیات: سید محمود کلیشادى، استاد معروف مغنى اللبیب؛ میرزا احمد اصفهانى، استاد معروف شرح لمعه؛ حاج ملا عبدالجواد آدینهاى؛ آخوند ملا محمد کاشى؛ سید محمد باقر درچهاى؛ آخوند ملا عبدالکریم گزى؛ میر محمد تقى مدرس.
وى در 23 محرم الحرام 1334 قمری از آیت الله العظمى آخوند ملا حسین فشارکى اجازه اجتهاد دریافت کرد و قوه اجتهاد و ملکه استنباط او در سن 26 سالگى مورد تأیید آن فقیه بزرگ قرار گرفت.
وی سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد و سالیانى نیز در محضر بزرگان علم حوزه نجف تحصیل کرد. اساتید ایشان در نجف اشرف عبارت بودند از آیات عظام: سید محمد کاظم طباطبائى یزدى؛میرزا محمد حسین نائینى؛ میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانى.
اجازه اجتهاد آیتالله جرقویهای توسط علامه نایینی تائید شد
وى از ابتداى ورود به نجف اشرف مورد توجه اساتید خود، بویژه علامه نائینى قرار گرفت و اجازه اجتهاد وى به وسیله آن استاد فرزانه نیز تأیید شد.
آیتالله جرقویهاى پس از سالیانى اقامت در نجف اشرف به اصفهان بازگشت و به تدریس سطوح فقه و اصول: شرح لمعه، قوانین الاصول، فرائد الاصول (رسائل) و متاجر شیخ انصارى پرداخت. جلسه تدریس وی ابتدا در منزل و سپس در مدرسه جده بزرگ و مدرسه صدر بازار برگزار مىشد و عدهاى از طلاب فاضل در آن شرکت مىکردند.
این درس بسیار عمیق و تحقیقى بود و با این که متون درسى سطح (رسائل و متاجر) را تدریس می شد ولى محتواى آن فراتر از سطح بود.
آیتالله جرقویهای با علماى بزرگى، همچون حضرات آیات: سید حسین خادمى، سید عبدالحسین طیب، سید مهدى حجازى فروشانى، سید على اصغر برزانى و سید مصطفى مهدوى هرستانى حوزه بحث اجتهادى داشت که در آن به کاوش و استدلال در مباحث فقهى مىپرداختند.
شاگردان آیتالله محمدرضا جرقویهای
از جمله شاگردان ایشان مىتوان به حضرات آیات و حجج اسلام ذیل اشاره کرد: شیخ ابراهیم امینى نجف آبادى؛ شیخ محمد باقر صدیقین؛ میرزا محمد تقى مجلسى؛ سید جلال الدین شریعتى زفرهاى؛ سید حسن دیباجى؛ سید حسن مهاجر آدرمن آبادى؛ شیخ عبدالجواد جبل عاملى؛ میرزا عطاء اللّه اشرفى اصفهانى ( شهید محراب)؛ سید محمد على صادقى؛ سید محمد على روضاتى؛ شیخ محمد على غروى؛ حاج شیخ محمد على فشارکى؛ میرزا مهدى نواب لاهیجى؛ حاج شیخ مهدى فقیه ایمانی.
ستارگان مدفون در تخت فولاد| روایتی از عارف شدن محمد صادق تخت فولادیستارگان مدفون در تخت فولاد| روایتی از زندگی میرزا ابوالمعالی و احترام او به ساداتستارگان مدفون در تخت فولاد| «ملا علیاکبر اژهای» ستارهای درخشان در تاریخ علمای شیعهمناعت طبع و تواضع آیتالله جرقویهای
آیتالله جرقویهاى داراى فضائل اخلاقى و صفات حمیده انسانى بود. تواضع و مناعت طبع و عزت نفس و سخاوت و دستگیرى از فقرا از آن جمله است.
آیتالله شیخ عبدالجواد جبل عاملى مىگوید: «همراه آیتالله شهید حاج آقا عطاء الله اشرفى اصفهانى درس مکاسب شیخ محمد رضا جرقویهاى مىرفتیم. مرحوم جرقویهاى در زندگانى خود حالات و کیفیات بسیار خوبى داشتند. ایشان نسبت به دنیا به حداقل از ضروریات اکتفا مىکرد و با مرتبه خوبى که از مناعت طبع داشت، پاکیزه مىزیست».
آیتالله جرقویهاى عالمى متعبّد و پارسا بود. محبت وافرى به اهل بیت (ع) داشت و مجلس عزاى حضرت ابا عبدالله (ع) را حتی در زمان خفقان رضا خانى بر پا مىداشت و در تعظیم شعائر مذهبى مىکوشید.
وى در پرتو عشق به اهل بیت (ع) مورد عنایات و الطاف خاصه آن بزرگواران بود. همچنین بسیار شجاع و غیور و با شهامت بود. گویند: وى براى ملاقات با رضا شاه و سؤال از انگیزه وى در تعرض به لباس مقدس روحانیت و برداشتن عمامه اهل علم به تهران رفته و با آن شاه بى دین صحبت کرده و جواز عمامه براى خود و چند تن از علماى اصفهان گرفته است.
وى با عالم مجاهد آیتالله سید ابوالقاسم کاشانى مرتبط بود و از طریق نامه در جریان اقدامات و مبارزات وى قرار مىگرفت.
آثار آیتالله جرقویهای
از آیت الله جرقویهاى چهار رساله فقهى استدلالى به چاپ رسیده است که عبارتند از: رسالة فى القبلة؛ رسالة فى حکم المجنب المتیمّم المحدث بالحدث الاصغر؛ رسالة فى الاختلاف بین المتعاقدین؛ رسالة فى الشبهات المقرونة بالعلم الاجمالى.
وى تقریرات دروس اساتید خود، آیات عظام: سید محمد باقر درچهاى و سید محمد کاظم یزدى را نیز به رشته تحریر درآورده بود که اکنون اثرى از آن در دست نیست.
همچنین در بین آثار باقى مانده از ایشان استنساخ رساله «الروضة الغناء» علامه شیخ محمد رضا نجفى و نیز استنساخ بخشى از «تقریرات صلاة» علامه میرزا محمد حسین نایینى به قلم آیتالله شیخ موسى خوانسارى به چشم مىخورد.
وفات آیتالله جرقویهای
در تیر ماه 1331 شمسی در پى کناره گیرى مصدق از نخست وزیرى و روى کار آمدن قوام السلطنه با پشتیبانى آمریکا و انگلیس، آیتالله کاشانى اعلام کرد که اگر قوام تا 48 ساعت کنار نرود، اعلام جهاد خواهد کرد.
از این روى مردم به خیابانها ریخته و خواستار سرنگونى قوام شدند. آیتالله جرقویهاى در روز 28 تیر پیشاپیش تظاهرات مردمى اصفهان شرکت کرد. مردم قصد داشتند که با تلگراف زدن به تهران از نخست وزیرى مصدق حمایت کنند که مأموران با مردم درگیر شده، یکى از شرکت کنندگان به ضرب گلوله مأموران کشته شد.
سرهنگ نادرى، فرمانده نیروهاى شهربانى پس از دستور تیراندازى، خود به جلو آمد و با قنداقه تفنگ به قلب آیتاللّه جرقویهاى ضربهاى وارد کرد که ایشان بر اثر آن از پلههاى تلگراف خانه سقوط کرده و نقش بر زمین شد.
وی در اثر ازدحام جمعیت و فرار مردم، دچار صدمات سنگینى شد و یک ماه و اندى در منزل بستری بود و سرانجام نیز در پى همان صدمات در شب هشتم محرم الحرام 1371 قمری شهریور 1331 شمسی چشم از جهان فرو بست و به دیدار حق شتافت و در تکیه سیدالعراقین تخت فولاد به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/ ع
R41346/P1494/S6,51/CT6منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۲۲۳۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا «منشور اخلاقی سیاستمداران» در پارلمان ترکیه رای نیاورد؟
پارلمان ترکیه نتوانست «منشور اخلاقی برای سیاستمداران» را تصویب کند. چرا که همه آشکارا گفتند: اگر بخواهید سختگیری کنید، دنیای سیاست جذابیت خود را از دست میدهد! - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها یک بار دیگر و در آستانه برگزاری انتخابات شهرداریها، صحبت بر سر معیارهای اخلاقی در دنیای سیاست، در رسانهها و محافل سیاسی ترکیه اهمیت یافته است. چرا که بسیاری از احزاب و شخصیتهای سیاسی، برای رسیدن به قدرت و حفظ آن، چنان اهمیت حیاتی و استراتژیکی قائل هستند که حاضرند به خاطر آن، همه مرزهای اخلاقی و انسانی را رد کنند.
اگر چه اخلاق در سیاست، حوزههای متنوعی از آداب اخلاقی، تربیتی و شخصیتی را در برمی گیرد، اما در بحثی که حالا در ترکیه داغ شده، مقصود از ضرورت تبعیت از اخلاق در دنیای سیاست، موضوعات مالی را در بر میگیرد.
پولهای کثیف، میادین سیاسی و دفاتر بسیاری از احزاب و نمایندگان را به سیطره خود در آوردهاند و حالا همه معتقدند که هم برای کنترل سیاستمداران در حوزه فساد مالی و هم برای نظارت بر اصول اخلاقی مربوط به رقابت احزاب، باید یک منشور اخلاقی روشن و قاطعانه در نظر گرفته شود.
ولی مساله اینجاست که احزاب سیاسی ترکیه و به ویژه حزب حاکم، از چنین چیزی میترسند و با وجود تلاش گسترده چند حقوقدان و سیاستمدار برجسته، پارلمان ترکیه نتوانست «منشور اخلاقی برای سیاستمداران» را تصویب کند. چرا که همه آشکارا گفتند: اگر بخواهید سختگیری کنید، دنیای سیاست جذابین خود را از دست میدهد و از این به بعد، کسی حاضر نیست سیاستمدار شود!
اهمیت بحث اخلاق در سیاست در این است که طی چند سال گذشته در ترکیه، رسواییهای اخلاقی فراوانی در چند حزب به بار آمده و چندین سیاستمدار، با دریافت رشوههای کلان چند میلیون دلاری، ناچار شدهاند از دنیای سیاست خداحافظی کنند.
اما آنها نوک کوه یخ هستند و صدها سیاستمدار دیگر وجود دارند که اصطلاحاً دم به تله نمیدهند و توانستهاند با دریافت رشوههای کلان و درصدهای میلیونی، به ثروت و قدرت دست پیدا کنند.
طاها آک یول از روزنامه نگاران پیشکسوت ترکیه و دارای مطالعات عمیقی در حوزه تاریخ عثمانی و جمهوری ترکیه، حقوق و اقتصاد سیاسی، در مقاله امروز خود، به بررسی این موضوع پرداخته که چرا اخلاق در دنیای سیاست در ترکیه، به یک چالش بزرگ تبدیل شده است.
آیا سیاست میتواند اخلاقمند شود؟
نه در دوران طولانی روزنامه نگاری و نه در مطالعات گسترده تاریخیام، هرگز مفهومی به نام «دین داری غیراخلاقی» نشنیده و ندیدهام. برعکس، همواره در جامعه ما این اطمینان عمیق وجود داشت که افراد مذهبی، اخلاقیتر و عادل ترند و از رسیدن به ثروت بادآورده، منافع ناعادلانه و غصب حقوق دیگران حذر میکنند.
اما راستش را بخواهید، حالا سالهاست که دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، این باور جمعی ما را در هم شکسته و نابود کرده است.
این حزب، حالا به گونهای عمل میکند که به راحتی میتوان گفت: حتی سیاستمداران یک حزب دینی و مُبلغ ارزشهای دینی، برای رسیدن به پول و قدرت، از بیاخلاقی سیاسی ابایی ندارند و حاضرند همه چیز را زیر پا بگذارند.
بسیاری از علمای دینی ترکیه و نویسندگان حوزههای دینی و معرفتی، در نوشتهها و مقالات و کتابهایشان، به این واقعیت اذعان میکنند که حالا در کشور ما، «دینداری رسمی جوهره اخلاقی خود را از دست داده است». آن هم در چه زمانی؟ درست حالا که یک حزب محافظه کار، قدرت را در دست دارد.
کشور ما در سال 2023 میلادی از رتبههای متوسط در شاخص ادراک فساد به رتبه 115 در بین 180 کشور سقوط کرده و چنین چیزی شرمآور است.
ارتباط قانون و اخلاق در دنیای سیاستمداران
متأسفانه اخلاق و قانون در زندگی سیاسی ما همیشه از ارزشهای برتر تلقی نشده است. طمع و آز بیانتها برای رسیدن به قدرت، برای بسیاری از سیاستمداران ما برتر از اخلاق و قانون است!
اگر راهی پیدا شود، هم اخلاق و هم قانون به راحتی فراموش میشود و اصول اخلاقی را به راحتی دور میزنند.
در این میان، برخی سیاستمداران و حقوقدانان ما، نگران از گسترش بیاخلاقی، به دنبال تنظیم منشور اخلاقی دنیای سیاست رفتند تا دست کم نمایندگان پارلمان، وزرا و مسئولان رده بالا را مهار کنند.
نمونه برجسته آن تدویم متن روشنی به نام «قانون اخلاق سیاسی» است که از سال 1993 میلادی در دستور کار مجلس قرار گرفت اما هرگز به تصویب نرسید.
زمانی که حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید، نه برای اهمیت دادن به اخلاق، بلکه به منظور انطباق با معیارهای اتحادیه اروپا و در نتیجه جذب سرمایه گذاری خارجی، به فکر این موضوع افتاد و در در سال 2004 میلادی، قانونی در مورد ایجاد هیئت اخلاقی برای کارمندان دولتی تصویب کرد.
اما جالب اینجاست که قانون مزبور، بسیار ناقص بود و شامل حال سیاستمداران برحسته نمیشد!
آنچه من واقعاً میخواهم توجه خوانندگان را به آن جلب کنم؛ این است که چرا «منشور قانون اخلاق سیاسی»، دقیقاً به مدت 30 سال در پارلمان ترکیه خاک خورده و هنوز هم تصویب نشده است.
میدانید چرا؟ چون بخشهایی از این منشور، سیاست را تحت کنترل اخلاقی قرار میدهد، استفاده از قدرت توسط سیاستمداران را تنظیم و بررسی میکند، درآمد و هزینه احزاب را شفاف میکند و آنها را برای بازرسی عمومی باز میگذارد، راه بر رشوه و درصدگیری میبندد، مرز روشنی بین حزب و دولت ترسیم میکند و کاری میکند که سیاستمدار نتواند از راه فعالیت سیاسی خود، درآمد و ثروت پنهانی به دست آورد. طبیعتاً چنین قانونی نمیتواند از مجلس عبور کند!
اگر تصویب شود، کسی وارد دنیای سیاست نخواهد شد
جمیل چیچک به عنوان فردی که رئیس پارلمان ترکیه بوده و در تحصیلات دانشگاهی نیز، همواره یک حقوقدان برجسته به شمار آمده، تلاش کرد تا در دوران ریاست بر پارلمان ترکیه، دوباره بحث منشور اخلاقی سیاست را روشن کند.
کمیسیون مصالحه اخلاق سیاسی با ابتکار وی تشکیل شد و طرح پیشنهادی قانون اخلاق سیاسی که با اجماع طرفین تهیه شده بود، در تاریخ 26 دسامبر 2012 به مجلس ارائه شد. اما این بار هم منشور اخلاقی، به قانون تبدیل نشد!
در سال 2016 میلادی مجدداً تلاش دیگری صورت گرفت، ولی باز هم به نتیجه نرسید.
حزب جمهوری خلق در سال 2019 میلادی پیشنهاد مشابهی داد، اما کسی اعتنا نکرد و همه آن اسناد، در آرشیو مجلس باقی ماند! میدانید چرا؟ بگذارید از زبان خود جمیل چیچک بشنویم.
جمیل چیچک در 11 ژوئن 2021 میلادی در یک مصاحبه با دوستمان احمد تاشگتیرن چنین پاسخ داد: «قانونی با 3-4 ماده پیشبینی شده بود و میتوانست به عنوان منشور اخلاقی، سیاستمداران را به حفظ اصول اخلاقی پایبند کند. اما متاسفانه رد شد. گفتند که اگر این معیارها تبدیل به قانون شود و بخواهید درباره مسائل مالی و اخلاقی سیاستمدارن، مته به خشخاش بگذارید، همه انگیزه خود را از دست میدهند و دیگر کسی وارد دنیای سیاست نخواهد شد».
چیچک در ادامه گفته است: «ادعاهایی وجود دارد که افرادی در محوطه پارلمان، کیسههای پول را به راحتی در خودروی نمایندگان گذاشتهاند. یکی از افرادی که با ذکر سند، این ادعا را مطرح کرده، رئیس یک باند مافیایی بوده و اعلام کرده که به چندین سیاستمدار ترکیه پول داده است. هرگز نمیتوان چنین موضوع مهم و حساسی را نادیده گرفت. این ادعا متعلق به فردی است که به عنوان رهبر یک سازمان جنایتکار معرفی شده است. آیا میتوانی این را نادیده بگیری؟»
دو سیاستمدار مشهور ترکیه یعنی علی باباجان و احمد داوود اوغلو در زمانی که عضو دولت اردوغان بودند، بستههای دیگری برای نظارت اخلاقی و مالی پیشنهاد کردند. اما هر دو بسته رد شد و چنین پاسخی گرفتند: «اگر بخواهیم تا این اندازه سختگیری کنیم، در هیچ استان و شهرستانی، آدمی پیدا نمیکنیم که وارد دنیای سیاست شود و به عنوان مسئول شاخه استانی حزب ما فعالیت کند».
واقعاً جای تاسف دارد. چرا که موضوع فقط مربوط به «فساد» و «سود ناعادلانه» نیست. مساله این است که در نظام سیاسی ترکیه، نهاد سیاست، ثروت، سود و رانت را بین افراد تقسیم میکند و تبدیل به یک منبع درآمد کلان میشود.
در نتیجه چنین چیزی، رقابت سیاسی را به یک دعوای وحشتناک تبدیل میکند و اخلاق اجتماعی را هم زیر پا میگذارد.
این بزرگترین بحران ماست! مسئله بقای واقعی ما این است! البته سقوط ارزشهای اخلاقی در دنیای سیاست در ترکیه، فقط به منافع مادی مربوط نمیشود.
در سیاست، دروغ، توطئه، فیلمهای مونتاژ شده و اسناد جعلی با امضای جعلی، از دیگر مصادیق بداخلاقیهای سیاسی است.
در چنین شرایطی انحطاط اخلاقی، فساد، تورم و فقر دست به دست هم میدهند و یکدیگر را تغذیه میکنند. آنچه ما باید به دنبال آن باشیم نظم قانونی است که اصول اخلاقی و کنترل را اجرا کند: تفکیک قوا، کنترل و تعادل، قوای دیوان محاسبات، قوه قضائیه مستقل، مطبوعات آزاد، موسسات حسابرسی و نظارتی مستقل و تبعیت از اصل شایسته سالاری در گزینش کارگزاران.
انتهای پیام/