تلاش وزارت علوم برای مداخله کمتر در فعالیتهای دانشجویی
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۳۰۵۹۷
ساعت 24- قائم مقام وزیر علوم پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را از مهمترین کارکرد کانونهای دانشجویی دانست و گفت: تلاش ما در وزارت علوم این است که از فعالیتهای خودجوش دانشجویان در کانونهای دانشجویی حمایت کرده و کمتر مداخلهگر فعالیت دانشجویی باشیم.
دکتر عبدالرضا باقری در هفتمین جشنواره "رویش" ویژه دستاورد و توانمندیهای کانونهای فرهنگی، هنری، دینی و اجتماعی سراسر کشور که در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، گفت: وقتی از نهاد دانشگاه صحبت میشود، چیزی که اول به ذهن خطور میکند، نهادی است که کارکرد اصلی آن، آموزش و پژوهش است اما این نهاد برای دانشجو یک محیط تجربهاندوزی در کنار آموزش و پژوهش است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه با بیان اینکه کانونهای دانشجویی یکی از نهادهای قدرتمند دانشجویی کشور هستند که اواخر دهه ۷۰ در دانشگاهها شکل گرفتهاند که امروزه ۲۰ سال از حیات این کانونها میگذرد، گفت: در حال حاضر بیش از ۳۰۰۰ کانون دانشجویی و فرهنگی فعال با تعداد بیش از ۵۰۰ هزار دانشجو در دانشگاهها فعالیت میکنند که محیط خوبی برای تجربهاندوزی و رفتن به اجتماع است.
باقری اظهار کرد: کانونها محیط تعامل با اجتماع هستند و چه خوب است که کانونهای دانشجویی تجارب ۲۰ سال گذشته را ارزیابی، نقاط برجسته آن را پررنگتر و آسیبهای احتمالی آن را رفع کنند.
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین کارکردهای کانونهای دانشجویی، جلوگیری از آسیب اجتماعی است، گفت: ویژگی نهاد دانشجویی آن است که در طول ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته به شکل خودجوش و متناسب با نیاز کشور شکل گرفته و به صورت ضابطهمند در دانشگاهها فعالیت کرده است. تلاش ما این است که این فعالیت خودجوش دانشجویان را حمایت و کمتر در فعالیت آنها مداخله کنیم.
قائم مقام وزیر علوم گفت: ما در وزارت علوم به دنبال آن هستیم که سایر نهادهای مردمی برای ارتباط بیشتر دانشگاه و جامعه شکل بگیرد که یکی از این نهادها، بنیاد حامیان دانشگاه است.
وی اظهار کرد: این نهاد از افراد خیرخواه، نوعدوست و مشوق دیگران تشکیل شده است. در دولتهای یازدهم و دوازدهم، ۶۵ بنیاد حامیان در دانشگاهها به کمک نهادهای مردمی که همه از افرادی اثرگذار و اجتماعی هستند، تشکیل شد.
باقری افزود: این بنیاد مطالبهگر دانشگاه و جامعه است و امروزه مطالبه از دانشگاه، فراتر از آموزش و پژوهش است. همچنین در عرصه اجتماعی، مطالبه جدیدی که از دانشگاهها میشود این است که پاسخگوی نیاز جامعه در تمام ابعاد باشد.
قائم مقام وزیر علوم تاکید کرد: دانشگاه نهادی نیست که فقط به تربیت نیروی انسانی بپردازد بلکه در کنار آن، باید پاسخگوی نیاز جامعه بوده و چالشهای کشور را حل کند. همچنین در شرایط کنونی، به ویژه در شرایط تحریم، دانشگاهها و دستگاههای اجرایی باید در کنار مردم به حل چالشهای جامعه بپردازند و نهادهای دانشجویی میتوانند در این طرحها تأثیرگذار باشند.
باقری ادامه داد: در سال جدید کانونهای دانشجویی میتوانند متناسب با مشکلات و معضلات جامعه ایجاد شوند تا طوفان فکری، ایجاد و طرح موضوع کنند. ما امیدواریم در سال جدید شاهد نوآوریهای جدید و بیشتری در بستر کانونهای فرهنگی و دانشجویی باشیم.
ایسنا
منبع: ساعت24
کلیدواژه: وزارت علوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۳۰۵۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیماری فردگرایی و افول جنبش دانشجویی
به گزارش خبرنگار مهر، مهدی متولیان، فعال فرهنگی در یادداشتی به موضوع وارفته گی جنبش دانشجویی و فردگرایی نسل جدید که در تضاد با فعالیت اجتماعی در جنبش دانشجویی و تشکّلی مثل بسیج است، پرداخته است. او این پیشنهاد را مطرح کرده که شاید بهتر است از خیر تشکلهای سنتی بگذریم و به اشکال نوین تشکل - مثلاً تشکل مجازی – رو بیاوریم.
متن این یادداشت به شرح زیر است؛
امروز در جلسهای حضور داشتم که بحث از وارفتهگی جنبش دانشجویی بود و از سخنان اخیر رهبر انقلاب در ملاقات رمضان گذشته با دانشجویان یاد شد:
"...توقّع بنده از تشکّلها خیلی زیاد است. این مقداری که شما راجع به توقّع از دولت و نظام و شخص حقیر و مانند اینها اینجا بیان کردید، بدانید چند برابرش من از شما توقّع دارم... اوّلین توقّع اینکه شما باید در محیط دانشجویی اثر بگذارید؛ این اثر دیده نمیشود، کم دیده میشود. شما تشکّلید. تشکّلها باید در درجهی اوّل، نگاهشان به داخل دانشگاه باشد؛ شماها در درجهی اوّل، نگاهتان بیشتر به بیرون دانشگاه است. به بیرون دانشگاه [هم] نظر داشته باشید؛ همینطور که گفتم، دغدغهمند باشید، انتقاد کنید، اشکال داشته باشید، راه حل ارائه بدهید، اینها خوب است، امّا از این خوبتر، از این لازمتر این است که شما به داخل دانشگاه نگاه داشته باشید؛ روی دانشگاه کار بکنید. تشکّلهای ما در دانشگاهها کم کار میکنند؛ انصافاً این کمکاری وجود دارد..." (بیانات ۱۹/۱/۱۴۰۳)
در مقایسه با زمان دانشجویی ما، حدود ۲۰ سال پیش، امروز برای جنبش دانشجویی نا و رمقی نمانده و از آن تأثیرات اجتماعی و مطالبهگریهای جریانساز دیگر خبری نیست... در آن جلسه ما این را حمل بر ضعف مدیریت دانشگاه و امثالهم میکردیم، اما یکی از دوستان گفت: دقت داشته باشید که نسل امروز نسبت به نسل گذشته بهشدت فردگراتر شده است و آمارها و تحلیلها هم شاهدند که جامعهی ایران بهسرعت به سمت فردگرایی میرود؛ و پیش خودم گفتم چه راست گفت!
همین ابزارهای تکنولوژیک که بهطور گسترده در اختیار فرزندان ماست و آنها را به طرز نگرانکنندهای خانهنشین کرده، یکی از لوازم این فردگرایی است و البته عوامل دیگر که گفتناش در این مقال نمیگنجد.
اما فعالیت اجتماعی در جنبش دانشجویی و تشکّلی مثل بسیج، دقیقاً پرورندهی روحیهی جمعگرایی و در تضاد با این میل عمومی نسل جدید قرار دارد. برای این باید چه فکری کرد؟ شاید بهتر است اساساً از خیر تشکلهای سنتی بگذریم و به اشکال نوین تشکل - مثلاً تشکل مجازی – رو بیاوریم؟!
اما واقعیت این است که فردگرایی، مسلخ زندگی و تفکر دینمدارانه است. فردگرایی ملازم فرو رفتن هرچه بیشتر در منیت و خودبنیادی است. و منش بندهی باایمان خدا، دقیقاً نفی منیت و خودبنیادی است. این مهمترین وجه تضاد دین الهی با دین مدرنیسم است. پس بروز این وضعیت در جامعهی ایرانی را فینفسه باید یک بیماری انگاشت که خود منشأ پیدایش انواع بیماریهای روحی و روانی در آحاد جامعه خواهد بود. این فردگرایی با آن خلوتگزینی هر از گاه که برای تفکر و بازنگری در خویشتن توصیه شده، هیچ مناسبتی ندارد.
این فردگرایی رفتهرفته منجر به کوتهبینی، تنگنظری و خودخواهی فرد، در عین ناتوانی و عجز از حل مسائل فردی و اجتماعی میشود. این فردگرایی تکنولوژیک تفکر و قوهی عاقلهی عمومی را پایین میکشد و هوش جمعی را مختل میکند. همچنین بلندنظری و آیندهنگری را ضایع میکند. با چنین وضع و حالی چهطور باید جامعهی آینده را به دست نسل جدید سپرد تا بسازند؟ یا چهطور میتوان به توسعهی معنوی و روحی جامعه امید بست؟
اما دقیقاً بهترین درمان برای این بیماری، تقویت، توسعه و تنوعبخشی به تشکّلهای اجتماعی، و از سوی دیگر جامعیت بخشیدن به تشکّل مردمی است و البته ما آن تشکّل جامع را هماکنون در اختیار داریم: بسیج. اما چهقدر برای آن تبلیغ میکنیم و نسلهای جدید را به فعالیت در آن تشویق و ترغیب کردهایم؟ بهویژه بسیج سازندگی هم در کانسپت تفکر دینی، یک حرکت جذاب و بسیار انسانپرور است که با وجود گسترش فوقالعادهی آن تا امروز، اما در حیث کلی سطح تماس ناچیزی با جمعیت جوان کشور دارد.
به تصور حقیر باید مسئولین دست از دیدن نوک بینیشان بردارند و برای راحتی و فراغت امروزشان، تشکّلهای عمومی و بهخصوص دانشجویی را تضعیف نکنند. امروز روزی است که باید صِرف فعال بودن و رونق گرفتن تشکلها - صَرف نظر از اثرگذاریشان – یک اولویت اجرایی در حوزهی فرهنگ عمومی شود. حتی اگر همسو با ایدهی نظام اسلامی نباشند...