داستان پیچیده سعید
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۶۴۴۶۵
به گزارش روزنامه شرق؛ سعید یک سال گذشته در چهار رویداد مهم گرندپری، مستر و قهرمانی جهان شرکت کرد و هربار برای اینکه مقابل نماینده اسرائیل قرار نگیرد، متحمل شکستهای مصلحتی میشد. باختهای عامدانه ملایی و همچنین چند جودوکار دیگر کشورمان بهخاطر عدم رویارویی با اسرائیلیها در این مدت بهقدری تکرار شد که حتی جودوی ایران را تا پای تعلیق هم پیش برد، ولی مذاکرات اخیر رضا صالحیامیری، رئیس کمیته ملی المپیک، با «ماریو ویزر»، رئیس فدراسیون جهانی جودو، فعلا مانع از این اقدام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسابقات جودوی قهرمانی جهان 2019 (انتخابی بازیهای المپیک 2020) که هفته گذشته در توکیو برگزار شد جایی بود که باعث شد ملایی برای همیشه قید حضور در ایران را بزند و درخواست پناهندگی کند. او که در این رقابتها راهی مرحله نیمهنهایی شده بود، مقابل حریف بلژیکی مصلحتی باخت تا در فینال مقابل «ساگی موکی» قرار نگیرد. ملایی در دیدار ردهبندی هم نتیجه را به جودوکار گرجستان واگذار کرد، چراکه طبق موازین تعریفشده، ورزشکاران ایرانی این اجازه را نخواهند داشت که در سکوهای اهدای مدالها هم در کنار نمایندههای اسرائیلی قرار بگیرند.ملایی در حالی با عنوان پنجمی به کار خود در این مسابقات پایان داد که به تهران برنگشت و از توکیو راهی آلمان شد تا به این کشور درخواست پناهندگی بدهد.
انتشار خبر پناهندگی نایبقهرمان بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا بهقدری بازتاب زیادی در رسانههای خارجی داشت که «ماریو ویزر»، رئیس فدراسیون جهانی جودو هم به آن پرداخت. ویزر در مصاحبه با روزنامه ژاپنی «آساهی شیمبون» با تأیید خبر درخواست پناهندگی ملایی از آلمانیها گفته است: «ملایی برخلاف میل باطنی و آمادگی فیزیکیاش مسابقه را واگذار کرده است. او ما را در جریان شرایطی که برایش پیش آمده، گذاشت. او گفت که مقامهای ایران او را مجبور کردهاند با حریف اسرائیلی خود مسابقه ندهد و حتی خانوادهاش را تحت فشار قرار دادهاند».
جزئیات سفر ملایی از تهران تا آلمان
سعید در شرایطی تصمیم گرفته مسیر زندگیاش را در ورزش حرفهای تغییر دهد که به اعتقاد برخیها، از جمله مجید زارعیان، سرمربی تیم ملی جودو، این اتفاقات یک جریانسازی از طرف فدراسیون جهانی بوده برای اینکه ملایی را به حاشیه ببرند.
زارعیان که همراه ملایی در این رقابتها حضور داشته، ماجرا را اینگونه روایت میکند:
«یکسری برنامههای از پیش تعیینشده باعث شد حواشیای برای جودوی ایران رخ دهد. از مبارزه سوم بهبعد ملایی با مأمور امنیتی ویزر روی تاتامی میرفت، آنها اجازه نمیدادند حتی من برای کوچ در کنار ورزشکارمان باشم. برنامههایی از پیش تعیین شده بود که جودوکار ایران و رژیم اشغالگر قدس با هم مبارزه کنند، موضوع را کاملا سیاسی کرده بودند، اما باخت ملایی به بلژیک که با تمام وجود در مقابلش ظاهر شد و به زعم کارشناسان تمام تلاشش را برای برد کرد، همه معادلات فدراسیون جهانی را بههم ریخت. طبق قانون هیچگاه جدول مسابقات قهرمانی جهان تغییر نمیکند. مسابقه جودوکار اسرائیل بعد از مبارزه ملایی بود، اما جدول را طوری جابهجا کردند که مبارزه او با جودوکار مصری و بازی ملایی جابهجا شود که خلاف قانون بود. بعد از پایان مسابقات با مأمور امنیتی و با یک ون به همراه سعید آمدند هتل، ملایی را بدون اجازه من جابهجا کردند که این کار کاملا غیرقانونی بود. او برای برگشت به ایران بلیت داشت، اما مأموران امنیتی نگذاشتند همراه من بیاید و بلیت آلمان برایش تهیه کرده بودند. فکر میکنم همهچیز از پیش تعیین شده بود. قبل از سفر به ژاپن، عدهای در ایران با جوسازیها این اتفاقات را چیده بودند و مرتبا با سعید در تماس بودند».
بنابر اظهارات ویزر گفته میشود ملایی قصد داشته در این مسابقات با نماینده اسرائیل بازی کند، اما چون خانوادهاش تحت فشار قرار میگیرند از این کار صرفنظر میکند. حتی او از بازی سوم بهبعد با زارعیان درگیری لفظی پیدا میکند و بدون مربی روی تاتامی میرود، طوری که حتی باعث میشود، رضا صالحیامیری از ایران با زارعیان تماس میگیرد تا با ملایی صحبت کند، اما او به دلیل وجود مأموران امنیتی در سالن نمیتواند پیغام رئیس کمیته ملی المپیک را به شاگردش برساند.
زارعیان اما همه این شنیدهها را رد میکند: «این خبرها کاملا کذب است. این موضوع را خودشان به سعید القا کرده بودند. کسی از ایران حتی به ما زنگ هم نزد که مبارزه کنیم یا خیر، چه برسد که خانواده ورزشکار را تهدید کنیم. فکر میکنم همهچیز از پیش تعیینشده بود، قبل از سفر به ژاپن، عدهای در ایران با جوسازیها این اتفاقات را چیده بودند و مرتبا با سعید در تماس بودند».
بهجز سعید ملایی، محمد بریمانلو هم برای اعزام به مسابقات جهانی 2019 توکیو انتخاب شده بود. از همان ابتدا نگرانیهای زیادی برای رویارویی احتمالی آنها با قرعه اسرائیل به وجود آمد تا اینکه با اعلام گروهبندی مسابقات، معلوم شد هر دوی این جودوکاران با قرعه اسرائیل روبهرو خواهند شد. با توجه به این موضوع، فدراسیون تصمیم گرفت هیچکدام از این دو نفر را به مسابقات اعزام نکند. بریمانلو با انتشار پستی معنادار در صفحه اینستاگرامش با اشاره به این موضوع کنارهگیریاش را برای همیشه از تیم ملی جودو اعلام کرد، اما ملایی با اصرار و گرفتن مجوز شورای برونمرزی از یکی از مقامات ارشد وزارت ورزش راهی توکیو شد. گفته میشود ملایی مسئولان وزارت را تهدید به این کرده که اگر به او مجوز ندهند، از طریق فدراسیون جهانی جودو شخصا برای شرکت در این رقابتها اقدام میکند.ملایی برای اینکه بتواند به مدال طلای المپیک برسد، قصد دارد با پرچم کمیته ملی المپیک (IOC) در المپیک 2020 توکیو شرکت کند. IOC در هر دوره از بازیهای المپیک شرایطی را برای ورزشکاران پناهجو مهیا میکند که بتوانند با حضور در رقابتهای انتخابی کسب سهمیه کنند و در نهایت هم با پرچم این نهاد بینالمللی در المپیک شرکت کنند.
سهم بالای جودوکاران ایران در پناهندگی
ورزش ایران در حالی تاکنون بهخاطر مسابقهندادن با ورزشکاران اسرائیلی و سیاسیکردن ورزش با تهدیدهای جدی از سوی سران کمیته بینالمللی المپیک و همچنین فدراسیونهای جهانی مواجه شده که به احتمال زیاد با این اتفاق اخیر دوباره پرونده تعلیق فدراسیون جودو باز خواهد شد. باید دید مسئولان ورزش کشور اینبار چطور میخواهند درصدد رفع این معضل بزرگ برآیند.
مهاجرت ورزشکاران ایرانی به خارج از کشور و تغییر تابعیت آنها، مدتهاست به یکی از بحثهای تکراری و ناامیدکننده ورزش تبدیل شده. کشتی، جودو، قایقرانی، شطرنج، شمشیربازی، نجاتغریق و تکواندو رشتههایی بودهاند که در 10 سال گذشته ورزشکاران آنها به دلایل مختلف فرار را بر قرار ترجیح دادهاند. در این میان، سهم پناهندگی جودوکاران بیشتر از سایر رشتهها بوده است. عموما اکثر ورزشکاران ایرانی به دلیل شرایط مالی نامناسبی که در کشور دارند، تصمیم به مهاجرت میگیرند، اما در رشته جودو موضوع قدری متفاوتتر است. جودوکاران ایرانی علاوهبر دستوپنجه نرمکردن با مسائل مالی، با عدم تقابل با نمایندههای اسرائیل هم مواجه هستند که آنها را از هدفی که دارند دور میکند. محسن غفار و وحید سرلک (آلمان)، احسان رجبی (آمریکا)، امیر شیخحسینی و محمد رشنونژاد (هلند) نفراتی بودند که عضو تیم ملی جودوی ایران بودند اما از کشور مهاجرت کردند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: جودوی قهرمانی جهان آلمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۶۴۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ممنون به خاطر همه چیز: خداحافظ برای همیشه!
به گزارش "ورزش سه"، «نسل طلایی والیبال ایران» این کلید واژهای است در یک دهه اخیر بارها و بارها در مورد والیبال ایران تکرار شده است. یک سری بازیکن جذاب که با خولیو ولاسکوی بزرگ والیبال ایران را به جمع بزرگان دنیا رساندند و فقط و فقط خاطره خوش از خودشان به جا گذاشتند و بس.
اما داستان ستارههای این نسل طلایی با هم خیلی فرق داشته است. یکی به مربیگری رو آورده، یکی به بحث پایه ورود کرده، بعضی از آنها آخرین سالهای بازی خودشان را پشت سر میگذارند و البته تعدادی از این نسل هم هنوز در بالاترین سطح والیبال حضور دارند.
سید محمد موسوی و امیر غفور جزء دسته آخر هستند، یعنی بازیکنانی که هنوز در جلد فوقستاره ظاهر میشوند و در دو فصل اخیر هم عنوان ارزشمندترین بازیکن لیگ والیبال ایران را تصاحب کردند. کسی که به توانایی این دو نفر شک داشته باشد احتمالا خیلی والیبالی نیست. غفور که امسال یکی از بهترینهای لیگ رومانی بوده و موسوی هم که نمایشهای درخشان و قهرمانی اخیرش با فولاد سیرجان را تماشا کردیم.
بعد از فینال لیگ با محمد موسوی صحبت کردیم و همان موقع متوجه شدیم که انگار قرار نیست در تابستان او را کنار تیم ملی ببینیم، هر چند که او از صحبت در مورد این موضوع طفره رفت. با این حال چند روز پیش مطمئن شدیم که او نمیخواهد در لیگ ملتها کنار تیم ملی باشد و حالا امروز این خبر رنگ و بوی رسمی به خود گرفت.
یکی از بهترین مدافعان دنیا در سالیان اخیر برای دومین بار طی دو سال گذشته از تیم ملی انصراف داد. موسوی دوسال پیش قبل از قهرمانی جهان با یک مصاحبه آتشین و دلایلی مثل کمبود امکانات از تیم ملی کنارهگیری کرد اما این بار در سکوت خبری دست به اقدامی مشابه زد.
هیچکس نمیتواند خاطرات خوبی که سید برای والیبالدوستان به جا گذاشته را فراموش کند. دفاعها و اسپکهایی که بعضاً حتی رقبا را هم وادار به تشویق و احترام کرد و در نهایت نقش مهم او در افتخارات آن نسل جذاب انکارشدنی نیست، اما بالاخره یک جا همه چیز به پایان میرسد و چه بهتر که همراه با یک خداحافظی با کلاس باشد. به نظر میرسد که این رفت و برگشتها به تیم ملی نه برای سید قشنگ است و نه تیم ملی؛ پس چه بهتر که داستان جذاب این دو همین جا به شکل کامل تمام شود، حتی اگر معجزه شد و تیم ملی توانست بلیت المپیک پاریس را کسب کند.
در مورد امیر غفور اما داستان متفاوت است. او سال گذشته حتی نامه خداحافظیاش را هم منتشر کرد و هیچوقت هم چراغ سبزی برای بازگشت نشان نداد که بخواهیم از او خرده بگیریم. غفور هم مثل موسوی یکی از اعضای آن نسل طلایی بود و احتمالا بهتر است از فدراسیون و مربیان تیم ملی بخواهیم که دیگر او را به تیم ملی دعوت نکنند چون خودش علنا پایان کارش در این عرصه را اعلام کرده است.
هر چه که هست به نظر میرسد که این دو فوقستاره والیبال ایران در تیم ملی به خط پایان رسیدهاند؛ یک داستان زیبا که امروز صفحه آخر آن هم ورق خورد و به پایان رسید.