آلوت؛ وقتی فرزند ابلیس راوی قصه باشد
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۶۶۳۸۹
ادبیات؛ بهویژه داستان کوتاه، بلند یا رمان در دوران حاضر یکی از وجوه مهم برسازنده هر فرهنگی است که هم به فرهنگ شکل میدهد و هم مفاهیم درونی آن را در متن خود بازمینمایاند. همچنین آثار داستانی را هم میتوان در حوزه عمومی کتابخوانی دستهبندی کرد و هم در حوزه خاص و به همین دلیل احتمالاً در بسیاری کشورها کتابهای ادبیات جزء بیشترین آثار منتشرشده هرسال هستند و مخاطبان زیادی نیز جذب میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمار خانه کتاب از کتابهای سال گذشته نشان میدهد (اینجا بخوانید)، ادبیات با ۱۷ درصد و کودک و نوجوان با ۱۶ درصد از مجموع بیش از ۸۵ هزار کتاب منتشرشده، رتبههای دوم و سوم را بعد از کتابهای کمکدرسی در سال گذشته به خود اختصاص دادهاند.
آثار داستانی در یک دستهبندی کلی شامل آثار مردمپسند، جریان اصلی یا ژانری و آثار ضد ژانری و رمان یا داستان نو قرار میگیرند، غیرازاین میتوان دستهبندیهای دیگری را بر اساس اقبال منتقدان، مردم عادی و فروش بالا یا کسب جوایز مختلف برای این آثار برشمرد. بر همین اساس در سلسله مطالبی داستانهای مطرح منتشرشده در سال ۹۷ (و در یک مورد سال ۹۶) را که طی همین سال جایزه گرفتهاند (جوایز دولتی یا غیردولتی)، یا پرفروش شدهاند یا توجه خاص منتقدان را به خود جلب کردهاند، بازمیخوانیم. از این مجموعه تاکنون پنج یادداشت منتشر شده است.
بازخوانی آلوت
رمان آلوت، اثر امیر خداوردی (۱۳۵۹) دانشآموخته حوزه علمیه قم در سطح دروس خارج پس از سطح چهار در رشته اصول فقه است. خداوردی دغدغه مذهب و جامعه را همزمان در رمانهایش مطرح میکند. رمان قبلی او آمین میآورم (نشر هیلا)، درباره زندگی شخصی جوانی مذهبی و چالشهایی است که با آن روبهرو میشود. خداوردی در یکی از مصاحبههایش گفته بود آمین میآورم را بیشتر از آلوت دوست دارد اما آلوت بهتر از رمان اولش دیدهشده.
خداوردی، در دورههای نویسندگی محمدحسن شهسواری دورهدیده است و رمان نخستش را نیز خروجی همین دوره آموزشی میداند.
این نویسنده در سال ۱۳۹۲ رتبه سومین رمان برتر جشنواره سراسری داستان اشراق را برای رمان آمین میآورم به دست آورد و در سال ۱۳۹۴ رتبه دوم در بخش خاطرهنویسی نخستین کنگره ملی داستان و خاطرهنویسی روحانیت در انقلاب و دفاع مقدس را کسب کرد. از رمان آلوت نیز در جایزه خصوصی احمد محمود، تقدیر شد و از دیدگاه داوران جایزه دولتی جلال آل احمد، در میان ۵ رمان برتر سال قرار گرفت. آلوت اولین بار در سال ۱۳۹۵ منتشرشده و در سال ۱۳۹۷ با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه به چاپ چهارم رسیده است.
آلوت، درباره مردی است سلفی مذهب که در محدوده شرقی مرزهای ایران زندگی میکند اما نویسنده بهوضوح درباره اینکه داخل مرز است یا خارج آن، سخن نمیگوید. فخرالدین کایینی، درس دین خوانده و رئیس مدرسه مذهبی کوچکی در شهر بیوند است که به آن دارالدرس میگویند. دانش آموزان این مدرسه برای رفتن به بهشت انتخاب میشوند و مسیر رفتن به بهشت از عملیات انتحاری در میان مردم مذاهب دیگر؛ از جمله فرقه معتزلی حابطیه است که از احمد بن خابط منشعب شده.
صفحات نخست کتاب، روایت شبی است که فردای آن در عملیاتی ویژه، شش دانشآموز دارالدرس خودشان را در اجتماع پنجاههزارنفری حابطیها منفجر کنند «تا حابطیهای بیوند از صحنهی روزگار حذف که نه ولی جمعیتشان کمتر شود و دیگر نتوانند با خیال راحت مراسم مشرکانهاشان را برپا کنند» (ص. ۱۰)
این داستان در مسیر رفتوبرگشت از امروز و اکنون به کودکی فخرالدین و گاهی رفتن به اصفهان و روایتی از درباره شاه صفوی، به مسئله تکفیریها میپردازد و در نهایت در ویرانی مصلا کرمان به دست مجاهدین فخرالدین و اندیشه فتح شهر، به پایان میرسد. کسی نمیداند، فخرالدین بن عبدالوهاب، چون مجنونی سر به بیابان گذاشته و از تشنگی مرده یا چون گفته همسرش بتول عروج کرده و به آسمان رسیده است.
رئالیسم جادویی؟
داستان آلوت، شبیه به رئالیسم جادویی است اما کاملاً جادویی نیست، بیشتر تک اتفاقاتی باورنکردنی درون آن وجود دارد که نمیتواند بهطور کامل در این قالب جای بگیرد. داستانی که به رئالیسم جادویی پیوند داشته باشد در محیطی واقعگرایانه ولی با عناصر جادویی و ماورایی معنا میشود، رئالیسم جادویی، مرز بین داستان واقعگرایانه و فانتزی را از بین میبرد که این اتفاق در رمان آلوت رخداده است.
راوی داستان، آلوت است، آلوت یکی از نامهای قدیمی ابلیس بوده اما در این کتاب یکی از نوادگان شیطان معرفی میشود که در فخرالدین حلول کرده و در انتهای قصه میفهمیم از ابتدا هم درون او بوده است. فخرالدین وقتی دیوانه میشود و سر به بیابان میگذارد، خود را آلوت بن هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس معرفی میکند. (ص. ۲۱۹) این جادوییترین عنصر و پراکنده در همه کتاب است، راوی دانای کل که از همهچیز خبر دارد و در یکلحظه میتواند از دو جای مختلف در جهان مادی روایت کند، راوی انسانی نیست.
قصه در آغاز به شکلی است که در گذشته روی میدهد، با ارجاعاتی که به تاریخ صفوی، جنگجویان صلیبی و مفتیان قرن ۶ و ۷ قمری دارد؛ اما وقتی به حمله ارتش فخرالدین به کرمان و اصفهان میرسیم با سلاحهای جدید قرن بیستویک، موشک بالستیک، موبایل و ماشینهای پیشرفته روبهرو میشویم.
در رمان آلوت همه نگراناند!
یکی از ویژگیهای قابلتوجه رمان آلوت آشفتگیهای ذهنی افراد است، اضطرابی که در سراسر کتاب دیده میشود، با همه اصراری که فخرالدین بر نگاه خشک مذهبیاش دارد، تردید هم بخشی از وجود اوست. مردی بهغایت تنوعطلب که هیچ اتفاقی نتوانسته برای او بهقدر کافی رضایتبخش باشد.
آلوت روایت یک قهرمان نیست، روایت یک ضدقهرمان یا یک قهرمان شر است، روایتی از آنسوی اهریمنی رویدادها اما نکته اصلی در قلم خداوردی حل نشدن در نیمه شر ماجراست. او این قصه را بهگونهای روایت نمیکند که دل مخاطب برای فخرالدین بسوزد یا با او همذاتپنداری کند، در بندبند کتاب، نویسنده بدون تمسخر و استهزا اما بیمیلی واضحی از فخرالدین سخن میگوید. او را نمیپذیرد و نمیپسندد اما قضاوت هم نمیکند، درنهایت که میفهمیم این راوی وجودی در درون خود فخرالدین بوده، درک میکنیم نفرتی که از کودکی درون او رشد کرده، چگونه میتواند به جامعهستیزی منجر شود، در کنار آنهم اندیشهای که پیرامون او وجود دارد به این جنون دامن میزند.
حرف تازه
باوجود روایتهای تکراری از سلفیها، تکفیریها و تروریستها این کتاب حرفی تازه برای گفتن دارد. امیر خداوردی متون مذهبی و حفرههای فکری این اندیشه انحرافی را بهخوبی میشناسد و با زبان خودشان آنها را روایت میکند، گفتهشده نویسنده برای نوشتن این کتاب، مدتی را نیز در میان سلفیها زیسته که بتواند حقیقت را بی کموکاست بازگو کند و در این کار موفق هم شده است.
خداوردی درباره موضوعی که از زمان پیدایش داعش توجه جهان را به خود جلب کرده، حرفهایی میزند که کمتر کسی به آن پرداخته است، شاید اگر به فیلم شبی که ماه کامل شد برگردیم و لطافتی که نرگس آبیار در این فیلم روایت کرده را بازخوانی کنیم، متوجه شویم کاری که خداوردی در آلوت کرده بسیار سختتر است. خداوردی بیطرف مانده و دلسوزی مخاطب برای یک انسانی که به ماشین کشتار جمعی تبدیل شده را برنمیانگیزد.
زبان و بیان آلوت و واژهسازیهایش، آگاهی ادبی خداوردی را هم نمایان میکند اما مهمتر از آن نثری است که متعلق به خود اوست و وامدار سبک ادبی خاصی نبوده است.
آلوت نه تاریخنگاری است، نه مستند نگاری اما ارجاعات تاریخی و اسنادی آن قابلتوجه است. هیچ// در این رمان در زمان و مکان مشخص جای نگرفته اما چنان واقعگرایانه روایتشده که میتواند چهره حقیقت را هم دگرگون کند، در نهایت آلوت مثل کتابی یا فیلمی در ژانر وحشت، وقتی بتول تصمیم میگیرد پسرش عبدالرزاق را به مدرسه دینی دارالدرس بفرستد، گویای ادامه تسلسل ترسناک در اندیشه افراط گرایانه سلفی-وهابی است.
آلوت نوشته امیر خداوردی در ۲۳۲ صفحه توسط نشر نگاه منتشر شده است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: جوایز ادبی ادبیات داستانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۶۶۳۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اول مستند مهرجویی، بعد رمان و بعد هم فیلم سینماییاش را میسازم
به گزارش همشهری آنلاین، بهروز افخمی گفت: پخش سری جدید برنامه «هفت» از هفته آینده شروع میشود. امیدوارم که این برنامه بتواند تاثیرگذاری همیشگی خود را داشته باشد.
افخمی در عین حال از ساخت نخستین اثر علمی – تخیلی خود بر اساس داستانی از میخائیل آفاناسیویچ بولگاکُف؛ نویسنده، پزشک و نمایشنامهنویس مشهور روسی در نیمه نخست قرن بیستم که مشهورترین اثر او مرشد و مارگاریتا، از شاهکارهای ادبی قرن بیستم است، به نام «دل سگ» خبر داد.
وی اظهار داشت: خود داستان، یک داستان علمی - تخیلی است که در زمان حاضر مشغول نوشتن سناریوی آن هستم.
امسال تهیهکنندگی میکنمافخمی همچنین درخصوص دو اثر سینمایی که پیشتر از ساخت آنها برای جشنواره فجر امسال خبر داده بود، گفت: این کارها هنوز قطعی نشده است. ممکن است تهیهکنندگی کنم و بنابراین فکر نمیکنم امسال به سمت کارگردانی بروم چرا که ساخت این اثر علمی – تخیلی، کل سال من را درگیر میکند و نوشتن فیلمنامه آن دستکم سه، چهار ماه زمان میبرد.
کارگردان فیلم «صبح اعدام» اسفند سال گذشته با اعلام این خبر که برای فیلمسازی روی دو موضوع شاهنامه و غزه مشغول کار و تحقیق است، گفته بود: موضوع «داریوش مهرجویی» را هم مدنظر دارم که اول باید مستندش ساخته شود. ممکن است رمانش را هم بنویسم و بعد سراغ ساخت فیلم سینمایی با این سوژه بروم.
اکنون دوره قاطعیت و صراحت استافخمی یادی از شهید سید مرتضی آوینی کرد و اظهار داشت: شهید آوینی در سالهای بعد از جنگ، تحت فشار هر دو گروه سیاستمدار و فرصتطلبانی بود که هم از توبره و هم از آخور میخوردند، افرادی که اصلا جرات حضور در جبههها را نداشتند ولی در حال حاکم شدن بودند، او وقتی درباره ین دو گروه صحبت میکرد میگفت «الان دیگر دوران ما نیست».
کارگردان و تهیه کنده سینما گفت: آن زمان دوره آدمهایی بود که در ادارات حاکم بودند که سعی میکردند کسانی که واقعا این مملکت را حفظ کردند منزوی و فراموش شوند و یا به تنگنا دچار و گرفتار شوند، اما اکنون دوره آنها گذشته، اکنون دوره قاطعیت و صراحت، دوران پهلوانان است.