ویژگیحضرتعباس(ع)دربیانامامصادق(ع)
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۵۸۸۹۲
سیدصادق محمدی، استاد حوزه علمیه گفت: بصیرت عمیق، ایمان استوار و نیکو بیرون آمدن از آزمایش و ابتلای الهی از جمله خصائصی است که در روایت امام صادق(ع) درباره حضرت عباس به آنها اشاره شده است. ناطقان: حجت الاسلام سیدصادق محمدی پیرامون تاسوعا و حضرت ابوالفضل (ع) گفت: در زیارت نامه ابوالفضل العباس (ع) میخوانیم: «اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لأمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه فم افزود: حضرت ابوالفضل العباس (ع) از طایفه بنی کلاب است. طایفهای که در شجاعت و رزم آوری و جنگجویی و ایثارگری معروف بودند. یکی از لقبهایی که برای این طایفه گذاشته بودند «ملاعب الأسنه» بوده است. یعنی طایفهای که با نیزهها بازی میکنند. چون آن قدر در شجاعت و رزم آوری معروف بودند که نیزهها و شمشیرها وسیله بازی آنها تلقی شده است. حضرت امیر (ع) بعد از شهادت حضرت فاطمه (س) وقتی از عقیل برادر نسب شناس خود شخصی را برای ازدواج طلب میکند عقیل این بانوی بزرگوار را معرفی میکند. البته حضرت امیر (ع) از عقیل درخواست میکند که یک خانمی که برای او یک فرزند شجاع و دلاور بیاورد معرفی کند. عقیل فاطمه کلابیه را معرفی میکند که بعد به ام البنین معروف شدند.
رئیس انجمن اصول فقه در ادامه گفت: درباره خصوصیات حضرت اباالفضل العباس (ع) که میتواند برای جوانان درس باشد و حتی مورد استفاده همه بشریت باشد میتوان به این عبارت امام صادق (ع) اشاره نمود که در این روایت ایشان ابوالفضل عباس (ع) را معرفی میکنند. این گفتار امام صادق (ع) میتواند مشق زندگی هر مسلمانی باشد. ایشان میفرماید: «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللّه ِ و أبلی بَلاءً حَسَنا و مَضی شَهیدَاً». این عبارت از یک معصوم است. گفتار معصوم نه دچار مبالغه است و نه دچار کذب و دروغ است و نه مصلحت اندیشی در آن است، بلکه طبق واقعیت افراد را معرفی میکند.
صادق محمدی سپس گفت: ویژگیهایی که در این حدیث عنوان میشود نافِذَ البَصیرَةِ، صُلبَ الإیمانِ و همچنین جهاد، ابتلاء و شهادت است. بصیرت درباره کسی به کار برده میشود که دارای آگاهی و دقت باشد و چشمان خود را باز کند و حق را از باطل تشخیص دهد. اما درباره حضرت عباس (ع) نمیفرماید ذو البصیره یعنی صاحب بصیرت، بلکه بالاتر یعنی نافذ البصیره میفرماید. نفوذ به این معنا است که چیزی که در جایی وارد میشود و نفوذ پیدا میکند یعنی در عمق آن وارد میشود. نافذ یعنی نفوذ کننده و وارد شونده در عمق. بنابراین نافذ البصیره یعنی کمال بصیرت یعنی کسی که در اعماق بصیرت شناور است و در واقع قله بصیرت را طی میکند و در آن بصیرت خود هم دقت دارد و در آن عمیق وارد میشود.
وی اظهار داشت: این برای جوانان مملکت ما خیلی مهم است. بصیرت حضرت عباس (ع) در خیلی از زمینهها مشهود است. بصیرت ولایت مداری در ایشان بسیار برجسته بوده است. در این جهت گوی سبقت را از سایر شهدا بوده است. به حدی که در روایت داریم که شهدا در عالم آخرت نسبت به مقام حضرت عباس (ع) غبطه میخورند. این نشان از عمق بصیرت ایشان است. نکته دیگر زمان شناسی ایشان است. زمان خود را کاملاً میشناخت. به این معنا که در هر زمان چه کاری را باید انجام داد و چه وظیفهای دارد. این مهم است که انسان در وظیفه خود نه تقدم داشته باشد و تأخر. گاهی انسان کاری را انجام میدهد در صورتی که هنوز وقت آن نرسیده است. گاهی نیز کاری را انجام میدهد که وقت آن گذشته است. صاحب بصیرت کسی است که زمان را میشناسد و بر طبق آن زمان وظیفه خود را انجام میدهد.
صادق محمدی سپس عنوان کرد: نکته دیگر دشمن شناسی است. کسی که دارای بصیرت است دشمن خود را میشناسد دوست خود را نیز میشناسد. همچنین برای وظیفه خود اولویت گذاری میکند. صاحب بصیرت از میان کارهایی که باید انجام دهد ابتدا مهمترین را انجام میدهد. یعنی اولویت گذاری در کارهایی که دارد. در زندگی حضرت عباس (ع) در همان برهه بسیار کوتاه زندگی ایشان اگر انسان دقت کند اولویت گذاری در وظیفه را مشاهده میکند. شاید کاری وجود داشته باشد که در آن برهه از زمان از نظر ظاهری کار کوچکی به نظر بیاید اما از نظر محتوا و ابعاد مختلف کار بسیار بزرگی باشد. یکی از کارهایی که حضرت عباس (ع) کرد سقایت و آب رسانی بود. این یعنی اولویت گذاری در کارها و شناخت آن برهه از زمان. این خودش یکی از ابعاد بسیار بزرگ بصیرت است.
وی افزود: گاهی میبینیم کاری به ظاهر کوچکی است اما تأثیرات آن بسیار بزرگ است و در واقع یک کار جهانی است. در ظاهر کوچک اما در باطن جهانی، بین المللی و تأثیرگذار در همه اعصار بشریت است. بنابراین هیچ گاه نباید به کمیت کارها توجهکرد. باید ابعاد گسترده کار را دقت کنیم. ویژگی دیگر صلب الایمان است به این معنا که ایمان او بسیار محکم بود. اگر انسان در مسیر باد حرکت کند صاحب بصیرت نیست. کسی صاحب بصیرت است که در مواقع لزوم جلوی جریان را بگیرد و در مواقع لزوم جریانساز باشد. یک وقت انسان باید جلوی مسیر طوفان را بگیرد، یک وقت باید طوفان زا باشد. این از ابعاد مهمی است که یک انسان مؤمن و انقلابی باید داشته باشد.
صادق محمدی در ادامه گفت: ویژگی دیگر که در این حدیث به آن اشاره شده مسأله جهاد است. حضرت عباس (ع) واقعاً جهاد کرد و چهارمین ویژگی که در این حدیث عنوان شده است ابتلاء و آزمایش است. انسان میتواند در آزمایش رفوزه بیرون بیاید. انسان باید عاقبت به خیری را مد نظر بگیرد و نه تنها در آزمایشها موفق بیرون بیاید بلکه به شکل نیکو در آزمایشها موفق شود. در این حدیث میفرماید «أبلی بَلاءً حَسَنا» که یعنی حضرت عباس (ع) به شکل نیکو از آزمایش بیرون آمد. این یک درجه بسیار بالایی است که یک انسانی که مؤمن است در مسیر آزمایش آبرومند بیرون بیاید.
وی در پایان اظهار داشت: آخرین ویژگی نیز «مَضی شَهیدَاً» است که به مقام شهادت حضرت عباس (ع) اشاره دارد. همان طور که عرض شد مقام شهادت ایشان خیلی بالاست. شهادت خودش رتبههای بسیار مختلفی دارد. حضرت عباس (ع) در اوج مقام شهادت است. در آن زیارت مخصوص حضرت دارد که «أَشْهَدُ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی بَصِیرَةٍ». باز هم در این زیارت نامه بر بصیرت حضرت عباس (ع) تأکید شده است. بنابراین حضرت عباس (ع) در یک جمله انسانی واقعاً وظیفه شناس، متعهد در راه حق و بسیار مستحکم است. منبع: مهر برچسب ها: حضرت عباس ، امام صادق ، ویژگی
منبع: ناطقان
کلیدواژه: حضرت عباس امام صادق ویژگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۵۸۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تخریب بقیع؛ اهانت به آیات الهی
هشتم شوال مصادف است با سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) توسط گستاخترین مردم و کژفهمترین افراد بشر که با این کار، آیه شریفه «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ» را هتک و به حریم بهترین بندگان خداوند اهانت کرده و اجر رسالت را که براساس آیه شریفه «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» مودت و دوستی آلپیامبر(ع) بود، پایمال کردند.
این روز تاریخی، هرگز نباید فراموش شود. در چنین روزی، مظلومیت شیعه و ائمه آن(ع)، دوباره به جهانیان نشان داده شد و باید به همه بشریت فهماند همواره حق و حقیقت، مورد هجوم و تعدی باطلپرستان قرار دارد و اهل باطل تمام سعی خود را در نابودی حقیقت حتی در آثار تاریخیشان خواهند داشت؛ ولی زهی خیال باطل، چرا که خداوند اراده کرده است: «أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر فقیه عالیقدر و استاد دروس خارج حوزه علمیه قم آیتالله حاج شیخ محسن فقیهی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تسلیت هشتم شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع)؛ بفرمایید آیا در سیره امام رضا(ع) درباره اهمیت قبرستان بقیع و زیارت آن، روایاتی وارد شده است؟
روز هشتم شوال که توسط برخی از بزرگان به نام روز جهانی بقیع نامگذاری شده است، یادآور حمله وحشیانه وهابیان کورباطن به قبور مظلوم ائمه بقیع(ع) است که بحق، روزی فراموشنشدنی و غمبار برای شیعه است. در همین ابتدا از همه حوزههای علمیه، مردم شریف و شیعیان در سراسر جهان درخواست دارم در این روز بزرگ و جهانی، یاد ائمه مظلوم بقیع(ع) را گرامی بدارند و در فضائل آنها مجلس وعظ، خطابه و سخنرانی تشکیل دهند و صدا و سیما و رسانههای دیگر نیز این روز را تعظیم کنند و به همه بگویند تخریب قبور ائمه بقیع(ع)، اهانت به آیات شریفه الهی در ضرورت مودت و احترام و اطاعت اهلبیت پیامبر(ع) است و تاریخ هرگز این هتک حرمت را فراموش نخواهد کرد.
اما اینکه پرسیدید در سیره امام رضا(ع) آیا بقیع مورد عنایت بوده و سخنی در کلمات آن حضرت در این باره آمده؛ عرض میکنم بله. همانطور که در سیره سایر ائمه(ع) درباره این قبرستان مطهر توصیههایی شده، در سیره امام رضا(ع) نیز در چند موضع، سفارش و توصیههایی درخصوص این قبرستان مقدس وجود دارد.
یک مورد اینکه آن حضرت با تأسی به اجداد و پدران طاهرشان، به بقیع میرفتند و بر مدفونان بقیع سلام میدادند و از خداوند متعال برای اهل آن طلب مغفرت میکردند. ابنحمزه طوسی در کتاب «الثاقب فی المناقب» از علی بن اسباط نقل میکند: ذهبت إلی الرضا(ع) فی یوم عرفة. فقال لی: «اسرج لی حماری» فأسرجت له حماره، ثمّ خرج من المدینة إلی البقیع یزور فاطمة(س)، فزار و زرت معه. فقلت: سیدی علی کم أسلّم؟ فقال لی: سلّم علی فاطمة الزهراء البتول، وعلی الحسن والحسین، وعلی علی بن الحسین، وعلی محمّد بن علی، وعلی جعفر بن محمّد، وعلی موسی بن جعفر علیهم أفضل الصلاة وأکمل التحیّات. فسلّمت علی ساداتی ورجعت.
علی بن اسباط میگوید: در روز عرفه، خدمت امام رضا(ع) رفتم. حضرت به من فرمود: مرکبم را آماده کن. پس آماده کردم. حضرت به سمت بقیع رفتند تا فاطمه(س) را زیارت کنند. آن حضرت زیارت کردند و من هم زیارت کردم. پس پرسیدم: آقای من! بر کدام یک از مدفونان سلام دهم؟ فرمود: سلام کن بر فاطمه زهرا(س) و بر حسن و حسین و بر علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر(ع)، پس سلام دادم بر سروران خودم و بازگشتم.
یا در روایت دیگری آن حضرت به خاطر عظمت و احترامی که بقیع در نزد ایشان داشت، دوستداران و شیعیان خود را امر کردند دوستان و پیروان خود را در این مکان دفن کنند.
محدث نوری در خاتمه مستدرک الوسائل روایتی را نقل میکند: «قال أبو النضر: سمعت علی بن الحسن یقول: مات یونس بن یعقوب بالمدینة فبعث إلیه أبوالحسن الرضا(ع) بحنوطه وکفنه وجمیع ما یحتاج الیه...» یونس بن یعقوب در مدینه از دنیا رفت، علی بن موسیالرضا(ع) افرادی را برای غسل و حنوط و کفن وی فرستادند و به دوستان خود و پدرشان امر فرمودند بر جنازه یونس بن یعقوب حاضر شوند و به آنها فرمود: این شخص از دوستداران امام صادق(ع) و از شاگردان آن حضرت است که در عراق زندگی میکرده و اکنون در مدینه از دنیا رفته است و فرمود: قبرش را در بقیع حفر کنید. پس اگر اهل مدینه گفتند او عراقی است و در بقیع دفنش نمیکنیم، به آنها بگویید او از شاگردان و یاران امام صادق(ع) است که در عراق ساکن بوده، اگر مانع ما شوید و نگذارید او را در بقیع دفن کنیم، ما هم نخواهیم گذاشت دوستداران و یاران خود را در بقیع به خاک بسپارید. سپس امام رضا(ع) به یکی از شاگردان خود، محمد بن حباب فرمان داد به بقیع برود و بر جنازه یونس بن یعقوب نماز بخواند.
این روایات نشان میدهد قبرستان بقیع از تقدس خاصی نزد حضرت رضا(ع) برخوردار بوده است و متأسفانه در زمان ما، قومی خشن و جاهل به نام وهابیها، بدون توجه به سابقه بقیع نزد پیامبر و اهل بیت طاهرین آن حضرت(ع)، اینچنین لکه ننگی بر صفحه تاریخ ایجاد و این قبرستان مقدس و مطهر را هتک کردند.
به سیره پیامبر و اهل بیت آن حضرت(ع) در اهمیت بقیع اشاره فرمودید. اگر امکان دارد مواردی از این روایات را برای خوانندگان رواق ذکر کنید.
معاویه بن وهب گوید: پیامبر خدا(ص) همواره به بقیع میرفتند و برای دفن شدگان در آن طلب مغفرت میکردند...». (آقا رضا همدانی، مصباح الفقیه، ج۲، قسمت ۲، ص۴۷۱)
یا روایتی که علامه بزرگوار مجلسی(ره) از اهتمام حضرت صدیقه طاهره(س) به زیارت مدفونان در بقیع نقل میکند: «زهرا(س) به قبرستان بقیع میرفت و بر سر قبر شهدا و سربازان فداکار اُحد مینشست و اشک میریخت. علی بن ابیطالب(ع) هم برای آسایش فاطمه زهرا(س) سایبانی در بقیع بنا کرد که بعدها بیت الأحزان نامیده شد.(مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۷۷)
امام صادق(ع) نیز با تأسی به پدران بزرگوارشان، در بقیع حضور مییافتند. سمهودی میگوید: «جعفر بن محمد این محل را محل استجابت دعا میدانست و فرموده است: در تمام اماکنی که پیامبر خدا دعا میکرد و محل آمد و شد آن حضرت بود، برای دعا شایسته و به استجابت نزدیک است». (قاضی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج2، ص218)
به نظر حضرتعالی، علاوه بر اهمیت بقیع از نظر اینکه قبور چهار تن از ائمه بزرگوار شیعه(ع) در آنجا مدفون هستند، چه چیز دیگری میتواند این اهمیت را آشکار سازد؟
بقیع، شامل بخشهای مهمی از تاریخ صدر اسلام است. در طول بیش از 14 قرنی که از هجرت میگذرد، همیشه یادآور روزهای بزرگی بوده که هرکدام، از اسناد اساسی تاریخ در معرفی اسلام و رسالت حضرت رسول(ص) است.
حفظ آثار موجود در بقیع، حفظ مبانی توحیدی و قرآن کریم است و از صدر اسلام تا زمان تخریب این قبور، همیشه میان مسلمانان، با عظمت، قداست و اعتبار خاصی بوده است. واقعاً باید غصه خورد و سوگوار بود که این مشاهد توسط جاهلان روزگار تخریب و خسارات بزرگی به تاریخ اسلام به واسطه تخریب این اسناد تاریخی وارد شد.
هدف شوم و خبیثانه دشمنان در این اهانت بزرگ، از بینبردن پشتوانههای تاریخ اسلام و اسناد و آثار خارجی و عینی تاریخ بود؛ آثار و مشاهدی که تا دنیا برقرار است باید محفوظ بماند و در پاسداری و حفاظت از حریم آنها، نهایت اهتمام مبذول شود. هیچ کدام از ادیان، افتخار این پشتوانهها را نداشت و این اماکن مقدس، حصار محکم و استواری بود که در حقیقت، حافظ سوابق صدر اسلام است.
به هر حال این جنایت، فراموششدنی نیست و همه مسلمانان باید بکوشند این واقعه دلخراش را همه ساله، روز مصیبت اعلام و اهتمام کنند این آثار نوسازی شود. بهخصوص حرم ائمه طاهرین؛ امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع)؛ این مفاخر بینظیر اسلام و بشریت.
مریم احمدی شیروان