Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-04-24@15:54:59 GMT

سیاست خارجی ترامپ شخصی‌تر شده است

تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۸۳۸۳۳

سیاست خارجی ترامپ شخصی‌تر شده است

به گزارش اقتصادآنلاین، زینب اسماعیلی در شرق نوشت: بعد از امثال رکس تیلرسون، وزیر خارجه و جیمز متیس، وزیر دفاع، مشاور امنیت ملی و جنگ‌طلب معروف واشنگتن نیز با رویکرد سیاست خارجی دونالد ترامپ به اختلاف رسید و حکم خروج را از او گرفت. رویکرد مشهور او در ترجیح گزینه‌های خصمانه و نظامی به گزینه‌های دیپلماتیک از یک‌سو و تمایل آشکار و قدیمی‌اش به تحریم و حتی درگیری نظامی با ایران از سوی دیگر باعث شد خبر اخراج او بسیاری را به گمانه‌زنی درباره رویکرد کاخ سفید ترامپ در قبال ایران در ادامه راه بیندازد؛ به‌خصوص روابط نزدیک و قدیمی او با منافقین در این زمینه حائز توجه بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او حتی در اجلاس سال گذشته این سازمان تروریستی، وعده داده بود که پیش از سال ۲۰۱۹ با اعضای این سازمان در تهران اجلاس بعدی را برگزار خواهد کرد و نظام جمهوری اسلامی چهلمین سالگرد خود را نخواهد دید! دراین‌باره و درباره احتمالات پیش‌رو در چالش‌های بین ایران و آمریکا با کوروش احمدی، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی گفت‌وگویی داشته‌ایم. احمدی، دیپلماتی است که سال‌ها در نهاد نمایندگی ایران در سازمان ملل مشغول به کار بوده ‌است.

‌‌بالاخره بولتون از تیم ترامپ کنار گذاشته شد. شما علت‌های اصلی این اخراج را در چه می‌دانید؟

روشن است. بولتون مواضعی متفاوت با مواضع ترامپ داشت؛ به این معنی که در ارتباط با اغلب مسائل جاری سیاست خارجی آمریکا تندروتر از ترامپ بود. این اختلاف در مواضع به نحو فزاینده‌ای در چند ماه اخیر رو به افزایش داشت و در حال آشکارشدن بود. ظاهرا بولتون به تعبیر خودش با «توافقات غیرعاقلانه» با دشمنان آمریکا مخالف بود و ترامپ که در چارچوب قول‌های انتخاباتی‌اش در پی اجتناب از جنگ و کاهش حضور نظامی آمریکا در کشورهای خارجی است، راهی جز اعمال فشارهای غیرنظامی و نیل به توافق از طریق این فشارها نمی‌بیند. بنابراین هدف نهایی ترامپ که توافق با دشمنان است با هدف بولتون که به‌زانودرآوردن مخالفان و استفاده از نیروی نظامی در صورت لزوم است، در تقابل قرار گرفتند. این تقابل در ارتباط با توافق با طالبان و ملاقات با سران آنها اوج گرفت و ظاهرا درز اخباری توسط بولتون مبنی‌بر مخالفتش با توافق با طالبان و ملاقات با سران آنها پر کاهی بود که نهایتا کمر شتر را شکست. ترامپ طی چند ماه اخیر علنا نشان داده بود که با بولتون اختلاف‌نظر دارد، از جمله یک‌بار گفت: «اگر دست جان بود، ما الان درگیر چهار جنگ جدید بودیم».

‌‌ چقدر موضوع ایران در این اخراج تأثیر داشت؟ آیا این را می‌توان به معنای تعدیل سیاست دولت ترامپ در مورد ایران دانست؟

ایران نیز در کنار افغانستان، ونزوئلا، روسیه و کره شمالی یکی از چند موضوعی است که بولتون و ترامپ در مورد آن اختلاف داشتند. مسلم است که بولتون با اصرار ترامپ برای مذاکره با ایران بدون پیش‌شرط مخالف بود. او در گذشته همیشه بر لزوم اقدام برای «تغییر رژیم» در ایران و بمباران ایران تأکید کرده بود. بعید می‌دانم به‌خاطر صرف خروج بولتون از گردونه بتوان از تغییر یا تعدیل سیاست همیشگی ترامپ در مورد ایران سخن گفت. در ماه‌های اخیر که اختلافات بولتون با ترامپ بیش از پیش آشکار می‌شد، همچنین نشانه‌های فزاینده‌ای مبنی‌بر مسلط‌بودن شخص ترامپ بر روند تصمیم‌گیری‌ها نیز دیده می‌شد. ترامپ به دفعات ثابت کرده که نقش اصلی را در تصمیم‌گیری دارد. حتی در مواردی اعضای اصلی تیم امنیتی او از طریق رسانه‌ها از تصمیمات او مطلع شدند. نمونه‌های زیادی را در این رابطه می‌توان مثال زد؛ از جمله موافقت با ملاقات با رهبر کره شمالی، اعلام تعلیق مانورهای نظامی آمریکا و کره جنوبی، اعلام خروج از سوریه و بسیاری تصمیمات دیگر که او از طریق توییت اعلام می‌کند.

‌‌جایگزین بولتون می‌تواند نشانه‌ای در مورد سیاست پیش‌رو باشد. گزینه‌ای تاکنون مطرح یا گمانه‌زنی می‌شود؟

با توجه به آنچه گفتم، روشن است که سیاست خارجی ترامپ بیش از پیش شخصی شده است و بولتون از طریق تلاش برای تخریب شورای امنیت ملی آمریکا اتفاقا به روند شخصی‌ترشدن سیاست خارجی ترامپ کمک کرد. او با تلاش برای کاستن از شمار جلسات شورا و نیز کم‌کردن شمار شرکت‌کنندگان در این جلسات اندک و... کوشید خود را جایگزین این شورا کند و البته این چیزی بود که با میل ترامپ به شخصی‌سازی روند تصمیم‌گیری در سیاست خارجی همسو بود، بنابراین بسیار بعید است که جایگزین بولتون بتواند نقشی بیش از نقش سه سلف خود؛ یعنی فلین، مک‌مستر و بولتون در شکل‌دادن به سیاست خارجی آمریکا ایفا کند. در شرایطی که پمپئو بیشتر همسو با ترامپ و مطیع اوست، حذف بولتون درواقع به معنی حذف آخرین بندها از دست‌وپای ترامپ و بازشدن میدان برای جولان غرایض متناقض اوست. به قول مارتین ایندیک که دیروز به نیویورک‌تایمز گفت؛ از این پس ترامپ خود مشاور امنیت ملی خود خواهد بود. اگرچه روند حذف نهادهای مسئول سیاست خارجی مانند وزارت خارجه از روند تصمیم‌گیری از قبل شروع شده بود، فکر می‌کنم با حذف بولتون این روند تقویت می‌شود.

‌‌چیزی تا برگزاری مجمع سالانه سازمان ملل نمانده، آیا ترامپ خواسته با این اقدام نشانه یا پیامی به ایران بفرستد؟ با توجه به اینکه آقای ظریف چندین ماه در مورد تیم «بی» صحبت می‌کنند؟

فکر نمی‌کنم این تحول ربط خاصی به ایران داشته باشد. بولتون تقریبا در همه حوزه‌ها، از جمله کار با پوتین، با ترامپ اختلاف‌نظر داشت. البته نکته مثبت این تحول برای ما این است که یک دشمن سرسخت ما که با منافقین و دیگر مخالفان رابطه داشت دیگر در کاخ سفید نخواهد بود.

‌‌احتمال ملاقات روحانی و ترامپ در مجمع عمومی، موضوع گمانه‌زنی افکار عمومی است. شما پیش‌تر در مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها روی خوشی به این ملاقات احتمالی نشان ندادید، اکنون چطور؟ فضا تغییری کرده؟

امکان ملاقات روحانی با ترامپ کمتر تحت‌تأثیر روابط دو کشور و تحولاتی از این قبیل و بیشتر موکول به اجماع در داخل ایران از یک‌سو و آمادگی آمریکا برای توجه به خواست‌های ایران در مورد بازگشت به برجام و تعلیق یا تعدیل تحریم‌ها از سوی دیگر است. مادامی که اجماعی در داخل کشور ما برای انجام مذاکره با آمریکا وجود ندارد، هرگز ملاقات یا مذاکره‌ای با آمریکا صورت نخواهد گرفت و مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید هست یا نیست. درواقع سؤال باید این باشد که آیا حذف بولتون تأثیری در شکل‌گیری اجماع در داخل ایران برای مذاکره خواهد داشت یا خیر. حذف بولتون باید امری را که تقریبا از ابتدا مسلم بود و من هم بارها بر آن تأکید کرده بودم؛ یعنی محوریت ترامپ در تصمیم‌گیری‌ها برای همه در ایران ثابت کرده باشد. به‌علاوه، عدم حضور یک افراطی در کاخ سفید ممکن است تأثیراتی در نحوه نگرش به موضوع در داخل ایران به‌جا بگذارد.

‌‌اگر ملاقات سران در برنامه نباشد، پیشنهاد شما به‌عنوان دیپلمات، برای استفاده بهتر از فرصت مجمع عمومی چیست؟

مجمع عمومی به یک روتین تبدیل شده: یک سخنرانی در مجمع، چند مصاحبه، چند صبحانه، چند ملاقات گروهی و دوجانبه و مانند اینها و تکرار مواضع همیشگی و اینها البته از نظر دیپلماسی عمومی خوب است، اما امکان گشودن راه‌بندان‌های دیپلماتیک را نمی‌دهد؛ یعنی مادامی که بنا بر کار دیپلماتیک با طرف آمریکایی نیست، مشکل می‌توان انتظار تأثیر عمده‌ای از این اقدامات داشت؛ خاصه آنکه ظاهرا گردوخاک ابتکار فرانسوی نیز فرونشسته است.

‌‌اگر ملاقات انجام نشود، ایران هم در برجام در حال کاهش تعهدات هسته‌ای است، آن‌گونه که ممکن است اروپایی‌ها را هم در پروسه همراهی از دست بدهد. آیا ما به شرایط سختی که سال‌های پیش گذرانده بودیم و راه‌حلش را در توافق دیدیم برنمی‌گردیم؟

بعید نیست به همان شرایط برگردیم. واقعیت این است که ما اکنون با یک شرایط پارادوکسیکال مواجه هستیم: کاهش تعهدات برجامی ما را به سمت خروج کامل از برجام می‌برد و در این صورت به اعضای کنونی برجام امکان می‌دهد تا برای اعاده قطع‌نامه‌های پیشین شورای امنیت از طریق فعال‌کردن مکانیسم مندرج در بندهای ۱۱ و ۱۲ قطع‌نامه ۲۲۳۱ اقدام کنند. درمقابل اگر روند کاهش تعهدات ذیل برجام را متوقف کنیم، تنها اهرم فشار خود برای واداشتن اروپاییان به اجرای تعهداتشان ذیل برجام و اعمال فشار بر آمریکا را از دست خواهیم داد. نقطه شروع برای مواجهه جدی با این شرایط این است که دریابیم اروپا در این معادله کاره‌ای نیست.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: کاخ سفید دونالد ترامپ جان بولتون تعهدات هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۸۳۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند

خبرنگار نشریه پولیتیکو می‌گوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژی‌ای در قبال ایران ندارد.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی می‌افزاید: اگر بایدن بخواهد به هرج‌ومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آن‌گونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشک‌های بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.

مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلاف‌نظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده می‌کنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیده‌ام که آنها از نام‌گذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحث‌هایی انتزاعی هستند که اغلب به چالش‌های فوری و مهم سیاست خارجی نمی‌پردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژی‌ای برای آن موضوع نخواهید داشت.

بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنش‌زدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده می‌کنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیک‌های مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمی‌رسد که برنامه‌ای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.

در دوران ریاست‌جمهوری اوباما، دولت می‌خواست مشکل برنامه هسته‌ای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن به‌کارگیری تلفیقی از تحریم‌ها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هسته‌ای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران می‌گویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی می‌پرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کرده‌اند. اوباما امیدوار بود توافق هسته‌ای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.

دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هسته‌ای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریم‌های سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدف‌گیری نه‌چندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایده‌آل برای دستیابی به این هدف پا به کاخ‌سفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانه‌تر و بلندمدت‌تر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواست‌های طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.

از وقتی که تلاش‌ها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزی‌های کوچک که می‌توانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابل‌توجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.

دولت بایدن همچنان تحریم‌های دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریم‌ها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریم‌ها به اندازه کافی به ایران فشار نیاورده‌اند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقع‌بینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری می‌کردند اکنون به دلیل تنش‌هایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریم‌ها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشم‌انداز بزرگ‌تر خود یعنی «یکپارچگی منطقه‌ای» برای خاورمیانه ادامه می‌دهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولت‌های عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.

دیگر خبرها

  • سیاست خارجی ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
  • پیوند میدان و دیپلماسی‌
  • رئیسی: توسعه همکاری با کشور‌های همسایه از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • توسعه همکاری با پاکستان از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • توسعه همکاری با همسایگان جزو اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
  • سفر رئیس‌جمهور به پاکستان موانع توسعه روابط را از بین می‌برد
  • تظاهرات‌ها در آمریکا در حمایت از ایران نگران‌کننده است
  • نیاز ایران به تصمیم گیری های استراتژیک و سرنوشت ساز در سیاست خارجی
  • چالش‌های سیاست خارجی در ۱۴۰۳؛ ایران با کدام پرونده‌های مهم روبروست؟